۸٬۴۳۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=رزا لوکزامبورگ|تصویر=رزا ۳.JPG|توضیح تصویر=|ن...» ایجاد کرد) |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=رزا لوکزامبورگ|تصویر= | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=رزا لوکزامبورگ|تصویر=لوکزامبورگ.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=|زمینه فعالیت=|ملیت=لهستانیالاصل|تاریخ تولد=۵ مارس ۱۸۷۰|محل تولد=لهستان|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=۱۵ ژانویه ۱۹۱۹|محل مرگ=آلمان|علت مرگ=قتل توسط نیروهای امنیتی آلمانی|محل زندگی=لهستان، سویس و نهایتا آلمان|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=اتحادیه اسپارتاکیست و حزب کمونیست آلمان|پیشه=انقلابی، نظریهپرداز و مبارز تئوریسین مارکسیست|سالهای نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتابها=انباشت سرمایه، اصلاح یا انقلاب، نامههای زندان، اقتصاد سیاسی|مقالهها=|نمایشنامهها=|فیلمنامهها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=|تأثیرگذاشته بر=مبارزان و نفی کنندگان استثمار|تأثیرپذیرفته از=مارکس و لنین|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}} | ||
'''رزا لوکزامبورگ،''' (زاده ۵ مارس ۱۸۷۰ در شهر زاموش لهستان، درگذشتهی | '''رزا لوکزامبورگ،''' (زاده ۵ مارس ۱۸۷۰ در شهر زاموش لهستان، درگذشتهی ۱۵ژانویه ۱۹۱۹ در برلین)، انقلابی و رهبر سوسیالیست و کمونیست آلمانی، بود. رزا لوکزامبورگ یهودی لهستانیتبار که به تابعیت آلمان در آمده بود، یکی از اثرگذارترین نظریه پردازان و انقلابیون مارکسیست اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم است. او که ابتدا از اصلیترین بنیانگذاران حزب سوسیالدموکرات پادشاهی لهستان و لیتوانی و اتحادیه اسپارتاکیست در آلمان بود بعدها حزب کمونیست آلمان را بنیان نهاد. | ||
روزا لوکزامبورگ در ۱۸ سالگی بدلیل خطر دستگیری بخاطر فعالیتهای سیاسی مجبور به ترک لهستان و نقل مکان به زوریخ سوئيس شد. وی در زوریخ هم زمان با فعالیتهای سیاسی موفق به اخذ دکترای خود در رشتهی اقتصاد سیاسی حقوق شد. | روزا لوکزامبورگ در ۱۸ سالگی بدلیل خطر دستگیری بخاطر فعالیتهای سیاسی مجبور به ترک لهستان و نقل مکان به زوریخ سوئيس شد. وی در زوریخ هم زمان با فعالیتهای سیاسی موفق به اخذ دکترای خود در رشتهی اقتصاد سیاسی حقوق شد. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
رزا سر انجام پس از فعالیتهای انقلابی و فراز و نشیبهای متعدد مبارزاتی در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ در محلۀ «ویلمرسدورف» در برلین، به همراه کارل لیبکنشت (از رهبران حزب کمونیست آلمان) دستگیر شد. آنها را به هتل مجلل «ادن»، جائیکه روز بعد لشکر گارد سواره نظام، مرکز فرماندهی خود را در آنجا مستقر کرد، بردند. با قنداق تفنگ به جان رزا لوکزامبورگ افتادند سپس به شقیقهاش شلیک کردند و پیکرش به کانالی افکنده شد.<ref name=":0" /> | رزا سر انجام پس از فعالیتهای انقلابی و فراز و نشیبهای متعدد مبارزاتی در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ در محلۀ «ویلمرسدورف» در برلین، به همراه کارل لیبکنشت (از رهبران حزب کمونیست آلمان) دستگیر شد. آنها را به هتل مجلل «ادن»، جائیکه روز بعد لشکر گارد سواره نظام، مرکز فرماندهی خود را در آنجا مستقر کرد، بردند. با قنداق تفنگ به جان رزا لوکزامبورگ افتادند سپس به شقیقهاش شلیک کردند و پیکرش به کانالی افکنده شد.<ref name=":0" /> | ||
[[پرونده:رزا ۳.JPG|بندانگشتی|'''رزا لوکزامبورگ''']] | |||
دربیانیههای رسمی اعلام کردند، هنگام فرار به او تیراندازی شده است. مطبوعات نوشتند کارل لیبکنشت هنگام فرار مورد اصابت گلوله قرار گرفته و رزا لوکزامبورگ را یکی از اراذل و اوباش به قتل رسانده است. نوسکه وزیر سوسیال دموکرات شخصاً حکم تبرئه افسرانی را که در قتل دست داشتند، امضا کرد. والدمار پابست، رئیس «لشکر گارد سواره نظام» که فرمان قتلها را صادر کرده بود، بعدا در رژیم نازیها و بعد از آن در جمهوری فدرال به خدمت خود ادامه داد. | دربیانیههای رسمی اعلام کردند، هنگام فرار به او تیراندازی شده است. مطبوعات نوشتند کارل لیبکنشت هنگام فرار مورد اصابت گلوله قرار گرفته و رزا لوکزامبورگ را یکی از اراذل و اوباش به قتل رسانده است. نوسکه وزیر سوسیال دموکرات شخصاً حکم تبرئه افسرانی را که در قتل دست داشتند، امضا کرد. والدمار پابست، رئیس «لشکر گارد سواره نظام» که فرمان قتلها را صادر کرده بود، بعدا در رژیم نازیها و بعد از آن در جمهوری فدرال به خدمت خود ادامه داد. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
لوکزامبورگ تنها چند ماه پس از ورودش به آلمان از چنان اعتباری در جنبش سوسیال دموکراسی آلمان برخوردار شد که ویراستاری روزنامهی حزب با نام آربایتر تسایتونگ، arbeiter zeitung را بهعهدهی او گذاردند. از اعتماد به نفسی برخوردار بود که برجستهترین و معتبرترین رهبران سوسیالیست اروپا را در عرصههای تئوریک و سیاسی به چالش میکشید و آنها را، با اکراه، به پاسخ وامیداشت. | لوکزامبورگ تنها چند ماه پس از ورودش به آلمان از چنان اعتباری در جنبش سوسیال دموکراسی آلمان برخوردار شد که ویراستاری روزنامهی حزب با نام آربایتر تسایتونگ، arbeiter zeitung را بهعهدهی او گذاردند. از اعتماد به نفسی برخوردار بود که برجستهترین و معتبرترین رهبران سوسیالیست اروپا را در عرصههای تئوریک و سیاسی به چالش میکشید و آنها را، با اکراه، به پاسخ وامیداشت. | ||
بطور مثال: با ادوارد برنشتاین و ایدهی رفرمیستیِ او در گذار به سوسیالیسم، با لنین و حزب فوق سانترالیست و سربازخانهای او؛ با کارل کائوتسکی و اگوست بِبِل دربارهی استراتژی اعتصاب عمومی، و با نمایندگان طرفدار جنگ درحزب سوسیال دموکرات در | بطور مثال: با ادوارد برنشتاین و ایدهی رفرمیستیِ او در گذار به سوسیالیسم، با لنین و حزب فوق سانترالیست و سربازخانهای او؛ با کارل کائوتسکی و اگوست بِبِل دربارهی استراتژی اعتصاب عمومی، و با نمایندگان طرفدار جنگ درحزب سوسیال دموکرات در رایشتاگ،چاپ مقالات و سخنرانیهای رزا در نشریات حزب، سرعت بیشتری گرفت. جدل تئوریک لوکزامبورگ با برنشتاین در ۷ شمارهی پیاپی در روزنامهی لایپزیک فولکتسایتونگ (که در ۱۸۹۸ بهصورت جزوه تحت عنوان رفرم یا انقلاب به چاپ رسید) به اعتبار و محبوبیت لوکزامبورگ افزود. | ||
این دوران، سالهای بسیار پرکاری بود که لوکزامبورگ سرگرم شرکت در کنگرهها، سخنرانیها و نوشتن دربارهی «مسئلهی ملی و خودمختاری»، «انباشت سرمایه» و «مقدمه بر اقتصاد سیاسی» بود. او تقریباً ۲۰۰ مقاله و جزوه علیه میلیتاریسم و خطر جنگ نوشت. | این دوران، سالهای بسیار پرکاری بود که لوکزامبورگ سرگرم شرکت در کنگرهها، سخنرانیها و نوشتن دربارهی «مسئلهی ملی و خودمختاری»، «انباشت سرمایه» و «مقدمه بر اقتصاد سیاسی» بود. او تقریباً ۲۰۰ مقاله و جزوه علیه میلیتاریسم و خطر جنگ نوشت. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۱: | ||
* «مارکسیسم شامل تعدادی از اشخاص نیست که خودشان به خودشان جواز «تخصص» بدهند که تودهها باید در برابر آنها تعظیم کرده همه چیز را بپذیرند همانند آن چه که در مذاهب ناموفق انجام میگیرد. مارکسیسم دورنمایی انقلابی دربارهی جهان است و باید همیشه به دنبال دانش و نوآوریهای تازه باشد… نیروی زندهی آن تنها در برخورد روشنفکران در فرایند انتقاد از خود و در میان رعدوبرقی که از تاریخ میآید میتواند حفظ شود».<ref>[https://pecritique.com/2021/03/11/%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-150-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%84-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B2/ سایت نقد اقتصاد سیاسی مقاله رزا لوکزامبورگ]</ref>[[پرونده:مزار رزا.JPG|بندانگشتی|'''مزار رزا لوکزامبورگ''']] | * «مارکسیسم شامل تعدادی از اشخاص نیست که خودشان به خودشان جواز «تخصص» بدهند که تودهها باید در برابر آنها تعظیم کرده همه چیز را بپذیرند همانند آن چه که در مذاهب ناموفق انجام میگیرد. مارکسیسم دورنمایی انقلابی دربارهی جهان است و باید همیشه به دنبال دانش و نوآوریهای تازه باشد… نیروی زندهی آن تنها در برخورد روشنفکران در فرایند انتقاد از خود و در میان رعدوبرقی که از تاریخ میآید میتواند حفظ شود».<ref>[https://pecritique.com/2021/03/11/%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-150-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%84-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B2/ سایت نقد اقتصاد سیاسی مقاله رزا لوکزامبورگ]</ref>[[پرونده:مزار رزا.JPG|بندانگشتی|'''مزار رزا لوکزامبورگ''']] | ||
* بکوش تا یک موجود انسانی بمانی. به تحقیق،اصل کار همین است و این بدان معناست که محکم، روشنبین و سرزنده باشی؛ آری سرزنده به رغم هرچه جز این است... یک موجود انسانی ماندن، یعنی اگر نیاز باشد تمام زندگی خود را شادمانه برترازوی بزرگ سرنوشت افکندن اما در همان حال از هر روز آفتابی از هر ابر زیبا به وجد آمدن... دنیا بهرغم همهی دهشتهایش چنین زیباست و باز هم زیباتر میتوانست باشد اگر بر روی زمین | * بکوش تا یک موجود انسانی بمانی. به تحقیق،اصل کار همین است و این بدان معناست که محکم، روشنبین و سرزنده باشی؛ آری سرزنده به رغم هرچه جز این است... یک موجود انسانی ماندن، یعنی اگر نیاز باشد تمام زندگی خود را شادمانه برترازوی بزرگ سرنوشت افکندن اما در همان حال از هر روز آفتابی از هر ابر زیبا به وجد آمدن... دنیا بهرغم همهی دهشتهایش چنین زیباست و باز هم زیباتر میتوانست باشد اگر بر روی زمین موجودات زبون و سست عنصر وجود نمیداشتند.<ref>ماکس گالو، کتاب زن شورشی</ref> | ||
* نظم در برلین حاکم است. گزمههای احمق! «نظم» شما بر شن بنا شده است. از همین فردا انقلاب از نو با سر و صدای بسیار قامت راست خواهد کرد تا شما را بیش از هر زمان بترساند و در شیپور خود خواهد دمید که: بودم، هستم، خواهم بود." | * نظم در برلین حاکم است. گزمههای احمق! «نظم» شما بر شن بنا شده است. از همین فردا انقلاب از نو با سر و صدای بسیار قامت راست خواهد کرد تا شما را بیش از هر زمان بترساند و در شیپور خود خواهد دمید که: بودم، هستم، خواهم بود." |
ویرایش