رضا رضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸: خط ۶۸:


== فرار از زندان و فعالیت‌های بعد از آن ==
== فرار از زندان و فعالیت‌های بعد از آن ==
فرار رضا رضایی از زندان ساواک یکی از مهمترین وقایع در تاریخچه سازمان‌های انقلابی و مبارزه علیه شاه بود. این فرار یک ضربه به دستگاه امنیتی ساواک هم بود. ساواک بعد از دستگیری رضا در شهریور ۱۳۵۰ وی را تحت فشار گذاشته بود تا بتواند به برادرش احمد دسترسی پیدا کرده و وی را دستگیر کند. رضا برای اینکه بتواند طرح فرارش را پیاده کند، به بهانه پیدا کردن محل قرارهای احمد، چند روز نیروهای امنیتی ساواک را در خیابانها می‌گرداند. یکروز در حین جستجوی ظاهری برای پیدا کردن احمد وارد حمامی می‌شود که از قبل آنرا شناسایی کرده بود. وی به مأمورین ساواک می‌گوید که جلوی درب منتظر بمانند تا او وارسی کند آیا احمد که معمولاً به آنجا تردد دارد، داخل حمام هست یا نه. به این ترتیب وی داخل شده و از درب دیگر حمام خارج شده و از دست ساواک می‌گریزد. گفته می‌شود اصلطلاح دو دره کردن از همین حرکت رضا رضایی در بین مردم مرسوم می‌شود.<ref>خاطرات صمد سیاهکلاه</ref>
[[پرونده:رضا رضایی1.jpg|جایگزین=رضا رضایی|بندانگشتی|رضا رضایی]]فرار رضا رضایی از زندان ساواک یکی از مهمترین وقایع در تاریخچه سازمان‌های انقلابی و مبارزه علیه شاه بود. این فرار یک ضربه به دستگاه امنیتی ساواک هم بود. ساواک بعد از دستگیری رضا در شهریور ۱۳۵۰ وی را تحت فشار گذاشته بود تا بتواند به برادرش احمد دسترسی پیدا کرده و وی را دستگیر کند. رضا برای اینکه بتواند طرح فرارش را پیاده کند، به بهانه پیدا کردن محل قرارهای احمد، چند روز نیروهای امنیتی ساواک را در خیابانها می‌گرداند. یکروز در حین جستجوی ظاهری برای پیدا کردن احمد وارد حمامی می‌شود که از قبل آنرا شناسایی کرده بود. وی به مأمورین ساواک می‌گوید که جلوی درب منتظر بمانند تا او وارسی کند آیا احمد که معمولاً به آنجا تردد دارد، داخل حمام هست یا نه. به این ترتیب وی داخل شده و از درب دیگر حمام خارج شده و از دست ساواک می‌گریزد. گفته می‌شود اصلطلاح دو دره کردن از همین حرکت رضا رضایی در بین مردم مرسوم می‌شود.<ref>خاطرات صمد سیاهکلاه</ref>


رضارضایی از آذرماه سال۵۰ که از زندان شاه گریخت، تا خرداد سال۵۲، در رأس تشکیلات مجاهدین قرار داشت، در آن زمان اغلب اعضا و همه کادر مرکزی سازمان در زندان بودند. رضا علاوه بر کار فرماندهی نظامی و هدایت امور تشکیلاتی سازمان، چندین کتاب و جزوه آموزشی هم منتشر و آنها را درمیان جوانان و دانشجویان توزیع کرد.<ref name=":0">سایت سازمان مجاهدین خلق [https://event.mojahedin.org/events/5327 ایران]-سالگرد شهادت رضا رضائی</ref>
رضارضایی از آذرماه سال۵۰ که از زندان شاه گریخت، تا خرداد سال۵۲، در رأس تشکیلات مجاهدین قرار داشت، در آن زمان اغلب اعضا و همه کادر مرکزی سازمان در زندان بودند. رضا علاوه بر کار فرماندهی نظامی و هدایت امور تشکیلاتی سازمان، چندین کتاب و جزوه آموزشی هم منتشر و آنها را درمیان جوانان و دانشجویان توزیع کرد.<ref name=":0">سایت سازمان مجاهدین خلق [https://event.mojahedin.org/events/5327 ایران]-سالگرد شهادت رضا رضائی</ref>
خط ۸۵: خط ۸۵:
== نامه‌های رضارضایی ==
== نامه‌های رضارضایی ==
رضا رضایی بعد از فرار از زندان در نامه‌ای خطاب به افکار عمومی ایران و جهان، ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت:<blockquote>«... گوش‌های خود را خوب بازکنید وفریادهای جانخراش پاک‌ترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجه‌های سبعانهٔ ساواک بشنوید فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید. چشمان خود را باز کنید و به زخم‌های عمیق و بدن‌های کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید، برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید …»<ref name=":5">نشریه مجاهد شماره 88- 25 خرداد1359</ref></blockquote>در پایان‌نامه وضع مردم رنجدیدهٔ ایران را چنین توصیف می‌کند:<blockquote>«... شرایطی که گفتم وضع زندان‌ها خیلی بهتر از وضعیت میلیون‌ها هموطن غیر زندانی ماست هموطنانی که برای یک لقمه نان درمانده اند و میوه‌ها را حتی به اسم نمی‌شناسند و دسته دسته از گرسنگی و فقر و مرض می‌میرند، هموطنان قالی‌باف ما که رنگ آفتاب را نمی‌بینند و در زیرزمین‌های نمناک و کم‌نور بادستمزد کم وخوراک ناچیز روزگار می‌گذرانند…»<ref name=":5" /></blockquote>
رضا رضایی بعد از فرار از زندان در نامه‌ای خطاب به افکار عمومی ایران و جهان، ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت:<blockquote>«... گوش‌های خود را خوب بازکنید وفریادهای جانخراش پاک‌ترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجه‌های سبعانهٔ ساواک بشنوید فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید. چشمان خود را باز کنید و به زخم‌های عمیق و بدن‌های کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید، برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید …»<ref name=":5">نشریه مجاهد شماره 88- 25 خرداد1359</ref></blockquote>در پایان‌نامه وضع مردم رنجدیدهٔ ایران را چنین توصیف می‌کند:<blockquote>«... شرایطی که گفتم وضع زندان‌ها خیلی بهتر از وضعیت میلیون‌ها هموطن غیر زندانی ماست هموطنانی که برای یک لقمه نان درمانده اند و میوه‌ها را حتی به اسم نمی‌شناسند و دسته دسته از گرسنگی و فقر و مرض می‌میرند، هموطنان قالی‌باف ما که رنگ آفتاب را نمی‌بینند و در زیرزمین‌های نمناک و کم‌نور بادستمزد کم وخوراک ناچیز روزگار می‌گذرانند…»<ref name=":5" /></blockquote>
[[پرونده:رضا رضایی1.jpg|جایگزین=رضا رضایی|بندانگشتی|رضا رضایی]]
== درگذشت رضا رضایی ==
== درگذشت رضا رضایی ==
رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانه‌ای در خیابان غیاثی (جنوب‌شرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و با این که پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پس ‌از جنگ و گریزی دو ساعته مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.<ref name=":0" />
رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانه‌ای در خیابان غیاثی (جنوب‌شرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و با این که پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پس ‌از جنگ و گریزی دو ساعته مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.<ref name=":0" />