سردار اسعد بختیاری

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندگینامه سردار اسعد بختیاری

    سردار اسعد بختیاری(1236 ـ1296ه.ش) از چهره های مشهور سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر ایران و از مفاخر ملی به شمار می رود. وی از سران بزرگ مشروطیت ایران بود که نقش زیادی در تحولات کشور به ویژه در دوران نهضت مشروطیت داشت. درخصوص زندگی و مبارزات وی نظرات متفاوتی ابراز شده است اما همواره به عنوان یکی از چهره های اثرگذار تاریخ ایران مورد احترام بوده است دراین نوشتار زندگانی وی را به اختصار بررسی می نماییم.

   در کتاب تاریخ بختیاری در شرح احوالات وی این گونه آمده است: «...علیقلی خان سردار اسعد، چهارمین فرزند برومند حسینقلی خان ایلخانی کل بختیاری است... در سال 1274 ق/1857 م. در قشلاق بختیاری متولد شد»1  پدر سردار اسعد «حسینقلی خان ایلخانی» از رجال متنفذ دورن قاجاریه و ایلخانی بختیاری بود که توانست با متحد کردن طوایف مختلف بختیاری به قدرت و موقعیت بزرگی در آن روزگار دست یابد.  مادر سردار اسعد، «بی بی مهری جان، دختر نجف خان و نوه الیاس خان بختیاری» است. سردار اسعد در کودکی به تعلیم زبان فارسی و عربی پرداخت و  بعدها مطالعات خود را در زمینه های دیگر تکمیل نمود. و بنابر اصول تربیت ایلی  فنون رزم، اسب سواری و تیر اندازی را در دامان طبیعت زیبای بختیاری فرا گرفت.

   قدرت روز افزون حسینقلی خان ایلخانی موجب هراس حکام قاجاریه گردید که در صدد نابودی وی برآمدند و نهایتاً به دستور ناصرالدین شاه و توسط ظل السلطان حاکم اصفهان به قتل رسید. (27 رجب 1299 ق/1882 م.)  پس از قتل حسینقلی خان ایلخانی بلافاصله اسفندیارخان و علیقلی خان سردار اسعد که دو تن از پسران ارشد وی بودند، دستگیرشده و سپس به تهران منتقل و در آنجا زندانی می شوند. سردار اسعد پس از یکسال با وساطت امین اسلطان صدراعظم که روابط نزدیکی با بختیاری داشت از زندان آزاد می گردد و در آنجا به ریاست جمعی از سواران بختیاری که عهده دار امور نظم و امنیت پایتخت بودند برگزیده شد. «سردار اسعد هنگام قتل ناصرالدین شاه در سال 1313 ه.ش با درجه سرتیپی ریاست یکصد سوار بختیاری را داشت و جزو اداره امور دیوانی بود»3

    در سال 1318 ق/1900م. سردار اسعد از راه هندوستان به مسافرت اروپا رفت و مدت دوسال در آن دیار اقامت داشت در این مدت زبان فرانسه را فرا گرفت و علاوه بر سیر و سیاحت، به مطالعه تاریخ و فرهنگ و قوانین اروپا یرداخت و در محافل رسمی و پارلمان های کشورهای اروپایی حضور یافت و به عنوان یکی از رجال سیاسی اجتماعی اشتهار یافت.  بار دیگر در سال 1324ق/1906م.  به منظور معالجه چشم به اروپا سفر کرد و در همین سفر بود که با مشروطه خواهان  آشنا شد و در محافل آنها راه یافت.4 مشروطه طلبان از وی برای پیروزی نهضت مشروطیت کمک خواستند. تلگراف علما نجف مبنی بر حمایت از مشروطه نیز عاملی گردید تا سردار اسعد که روحیه آزادی خواهی و عدالت طلبی داشت برای حمایت از مشروط راسخ تر گردد.

    دکتر مهدی ملک زاده مورخ و از رجال مشروطیت در کتاب خود با « انقلاب مشروطیت ایران» در خصوص شخصیت سردار اسعد می نویسد: «سردار اسعد به اروپا مسافرت کرد و در پاریس پایتخت فرانسه که در آن موقع مهد تمدن و آزادی و اندیشه های تازه و  نوین بود اقامت گزید و در اندک مدتی جذب افکار مترقی و آزادی خواهانه اطرافیان خود شد. چرا که از تجربه تلخی که از دوران استبدادی به خاطر داشت از صمیم قلب آرزو می کرد که روزی ایران از زیر یوغ استبداد رها شده و بتواند به یک آزادی  واقعی و عدالت اجتماعی دست یابد»[۱]

بازگشت از اروپا

استبداد محمد علی شاهی باعث تأمل و تفکر بسیاری از رجال و روشنفکران شد و یکی از دلایل مراجعت سردار اسعد به ایران نیز همین امر بود.در این بین تشویق ایرانیانی که با او ارتباط داشتند برای مراجعت او به ایران بسیار مؤثر بود.مخبرالسلط هدایت که آن هنگام در اروپا بسر می برد می نویسد:

شاخص میان ایرانیان علیقلی خان سردار اسعد است که غالباً اشخاص مهمی با او مراوده دارند و او را به بازگشت به ایران ورهبری نهضت تشویق می کردند.

علاوه بر این تشویق ها فتح اصفهان توسط بختیاری ها نیز در ترغیب او بسیار مؤثر بود.سردار اسعد در چنین شرایطی واردایران شد و در اولین قدم به اتحاد ایل بختیاری مضغول شد.پس از آن سردار اسعد جهت اطمینان خاطر خود نیاز به اتحاد با نیروی محلی دیگر در جنوب و جنوب غرب ایران یعنی قشقایی ها و طوایف عرب داشت تا با خاطری آسوده و مطمئن از پشت سر خود عازم فتح تهران شود.

ابتدا با شیخ قدرتمند اعراب ایران در خوزستان متحد شد وپس از آن با خوانین قشقایی نیز سوگند نامه ای امضاء کرد و پس از این اقدامات اردوی بختیاری برای حرکت به تهران در اصفهان مستقر شدند.

اردوی مجاهدین بختیاری از اصفهان و سواران جنگی سپهدار تنکابنی از دشت همزمان به سمت تهران حرکت کردند و در ۲۴ جمادی الثانی ۱۳۲۷ وارد تهران شدند.[۲]

فتح تهـران

    پس از این وقایع سردار اسعد تلگراف هایی به برادر خود صمصام السطنه می نماید و از وی می خواهد با متحد نمودن بختیاری و گردآوری سواران برای حمایت از مشروطه عازم فتح اصفهان و تهران شوند. و خود نیز راهی ایران شد. او از راه هندوستان وارد خوزستان گردید و سپس به بختیاری عزیمت نمود. فتح اصفهان به درخواست علما و روحانیون اصفهان صورت گرفت. سردار اسعد و بختیاری ها روابط نزدیکی با روحانی بزرگ اصفهان حاج آقا نوراله نجفی اصفهانی داشتند . بنا به گفته دانشورعلوی(از مشروطه خواهان) در کتاب تاریخ مشروطه ایران: «[سردار اسعد] با حاج آقا نوراله و دیگر آزادی خواهان عضو کمیته برای جلسه ای تشکیل داد و تصمیم تصرف اصفهان به وسیله بختیاری ها در همین نشست گرفته شده بود»6  . در این حال صمصام السلطه و ابراهیم خان ضرغام السطنه(از رجال نامدارمشروطه) به اتفاق سواران بختیاری اصفهان را فتح کردند.

   بعد از فتح اصفهان سردار اسعد، رهبری سپاه بختیاری را برای فتح تهران به عهده گرفت.  در کتاب تاریخ ایران نوشته حسن پیرنیا در مورد فتح اصفهان و تهران به دست بختیاری ها آمده است «علیقلی خان سردار اسعد، از روسای روشنفکر این طایفه[بختیاری] که در فرنگستان بود به اصفهان آمد و به دستیاری صمصام السلطنه، اصفهان را از دست قوای دولتی گرفت و ملیّون از چند طرف به عزم فتح تهران و برانداختن شاه عازم پایتخت شدند. و در جنگ مختصری که در قریه بادامک نزدیک کرج اتفاق افتاد، قوای قزاق و سیلاخوریِ حامیان شاه را شکست دادند و در صبح جمادی الاخری 1327 [قمری] وارد تهران شدند.» 7 (25 تیر ماه 1288ه.ش/1909م.) محمد علی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و حکومت مشروطه با خواست مردم اسقرار یافت. «روز آدینه بیست و پنجم تیرماه 1288 (27 جمادی الثانی1327) در تهران روز پر جوشی بود... سردار اسعد و سپهسالار بهارستان را نشیمنگاه گرفته و مردم دسته دسته به آنجا می شتافتند..» 8

   پروفسور گارثویت نیز در همین زمینه می نویسد: «بختیاری ها در خلال سال های 1911ـ1905 در یک مسیر مهم و پر تشنج گام نهادند و رهبری جنبش مشروطیت ایران را به عهده گرفتند»9 و در جای دیگر ضمن اشاره به ویژگی های برجسته شخصیت سردار اسعد می گوید: «پر واضح است سردار اسعد می توانست که نقش والا و برجسته ای در جنبش مشروطیت ایفا کند.»10  سردار اسعد در کابینه اول مشروطه وزیر داخله بود و در آن شرایط بحرانی به شایستگی کشور را اداره کرد. همچنین در کابینه های بعدی برادرش صمصام السلطنه با رای مجلس شورای ملی رئیس الوزرا(نخست وزیر) حکومت مشروطه گردید. بختیاری ها در جنگ های پس از استقرار مشروطه نیز برای دفاع از حکومت مشروطه رشادت های فراوانی نشان دادند. مجلس شورای ملی دوران مشروطه به پاس خدمات سردار اسعد به کشور از او تجلیل و لوح سپاس ویژه ای به وی اهدا کردند. اما بعدها به دلیل بروز اختلافات فراوان میان مشروطه خواهان، ظهور چهره های جدید و دخالت های بیگانه ، سردار اسعد و بختیاری ها به تدریج از حکومت مشروطه کنار زده شدند.[۱]

 ویژگی های شخصیتی سردار اسعد:

  بی تردید سردار اسعد فردی آزادی خواه، وطن پرست و بیگانه ستیز بود. و در تاریخ و فرهنگ ایران زمین و بختیاری نقش ارزنده ای داشت و به عنوان انسانی فرهنگ دوست و روشنفکر خدمات شایانی را در عرصه های فرهنگی و اجتماعی به ثمر رساند . ادبا و بزرگان تاریخ معاصر ایران از جمله علامه قزوینی، علامه دهخدا ، ملک الشعرا بهار، وحید دستجردی، دکتر مهدی ملکزاده(فرزند ملک المتکلمین) و... از شخصیت ممتاز وی تجلیل کردند. 

    سردار اسعد  از چهره های حامی فرهنگ و هنر ایران بود. برای اولین بار در بختیاری مدارس جدید را تاسیس نمود از جمله در مرکز استان چهارمحال بختیاری و جونقان اولین مدارس جدید را تاسیس کرد.۱۱  و معلمینی را از تهران برای تدریس به منطقه اعزام داشت. وی علاقمند به نشر کتاب بود آثاری را از زبان فرانسه ترجمه نمود و به دستور وی  کتاب تاریخ بختیاری تنظیم گردید. بسیاری از جوانان بختیاری به تشویق و با همت وی برای تحصیل به خارج اعزام شدند. شخصیت آرام و عدالت جوی وی باعث گردید که در بختیاری به عنوان میانجی مورد قبول همه باشد و برای رفع اختلافات ایل پیشگام بود. علیرغم دیدگاه های متفاوتی که در خصوص شخصیت و مبارزات سردار اسعد گفته شده است وی به عنوان یکی از اسطوره های سرزمین بختیاری همواره مطرح است.  

  «سردار اسعد در روز پنج شنبه 14 محرم 1336 ه.ق. برابر با 1917 میلادی در حالیکه از هر دو چشم نابینا و زمین گیر شده بود درگذشت. جنازه‌اش از طرف دولت با تشريفات رسمي و احترام نظامي در حالي که جسد وي روي توپ حمل مي‌شد تشيع گرديد و به اصفهان منتقل گرديد و با احترام و شکوه خاصی در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.[۱]

بازماندگان

رشادت و فداکاری هایی که ایل بختیاری برای اعاده مشروطیت انجام دادند و تحت فرماندهی سردار اسعد نتایج مهم و مؤثری رانیز به همراه داشت.اما به علت نداشتن تجربه سیاسی و پختگی درامور اداری به رغم توان بالای نظامی استفاده نمایند.پس از مرگ علیقلی خان فرزندش جعفر قلی خان امیر بهادر لقب اسعد را به ارث برد و مدتی در کرمان و خراسان حکومت داشت پس از کودتای ۱۲۹۹ به جمع دوستان سردار سپه پیوست و وزارت پست و سپس وزارت جنگ را نیز در سلطنت رضا شاه تجربه و در نهایت نیز به دستور رضا شاه پهلوی به قتل رسید.[۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ سرزمین ما - زندگینامه سردار اسعد بختیاری
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ تاریخ سازان ایل بختیاری - سردار اسعد بختیاری