سعید سلطان‌پور: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار)
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''سعید سلطان‌پور''' (تولد ۱۳۱۹ خورشیدی در سبزوار - شهادت ۱۳۶۰ در زندان اوین، تهران) شاعر، نمايشنامه‌نويس و كارگردان تئاتر، بازيگر، آموزگار، عضو کانون نویسندگان ایران، و فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی بود و سال ها مدرس نابينايان بود. در سال۱۳۵۶ در شبهای شعر معروف به«شب‌های شعر گوته» <ref>[http://www.ibna.ir/fa/doc/book/249583/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%DA%AF%D9%88%D8%AA%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%A روایت شب‌های شعر گوته و پژوهشی تازه درباره آن. . .  -خبرگزاری کتاب ایران-]</ref>که در محوطه سفارت آلمان برگزار شد سعید سلطان‌پور یکی از ۶۰ شاعر و نویسنده شرکت کننده در این شب ها بود . در شعر سعید سلطان‌پور برخلاف برخی شاعران هم‌عصرش اثری از تسلیم وسازش یأس و تاریکی به‌چشم نمی‌خورد بلکه شعر سعید سرشار است از قیام وخروش بر علیه ظلم وستم، تبعیض و استثمار و امید به آینده. پاسداران در ۲۷ فروردین ۱۳۶۰ و در شبِ عروسی‌اش او را به اتهام هواداری از سازمان چریک‌های فدائی خلق دستگیر و نزدیک به دو ماه بعد در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، گیلانی حاکم شرع وقت در زندان اوین در یک مباحثه کوتاه وی را به اصطلاح دادگاهی کرد و صبح روز ۳۱ خرداد ۶۰، اعدام شد.<ref>[https://ir.voanews.com/a/saeed-soltanpur-died-iran-26-06-2011-124562014/140021.html ۳۰مین سالگرد تیرباران سعید سلطانپور - مشابهت تیرباران دو شاعر]</ref>
'''سعید سلطان‌پور''' (تولد ۱۳۱۹ خورشیدی در سبزوار - شهادت ۱۳۶۰ در زندان اوین، تهران) شاعر، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، بازیگر، آموزگار، عضو کانون نویسندگان ایران، و فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی بود و سال‌ها مدرس نابینایان بود. در سال۱۳۵۶ در شبهای شعر معروف به «شب‌های شعر گوته»<ref>[http://www.ibna.ir/fa/doc/book/249583/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%DA%AF%D9%88%D8%AA%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%A روایت شب‌های شعر گوته و پژوهشی تازه درباره آن. . .  -خبرگزاری کتاب ایران-]</ref>که در محوطه سفارت آلمان برگزار شد سعید سلطان‌پور یکی از ۶۰ شاعر و نویسنده شرکت کننده در این شب‌ها بود. در شعر سعید سلطان‌پور برخلاف برخی شاعران هم‌عصرش اثری از تسلیم وسازش یأس و تاریکی به‌چشم نمی‌خورد بلکه شعر سعید سرشار است از قیام وخروش بر علیه ظلم وستم، تبعیض و استثمار و امید به آینده. پاسداران در ۲۷ فروردین ۱۳۶۰ و در شبِ عروسی‌اش او را به اتهام هواداری از سازمان چریک‌های فدائی خلق دستگیر و نزدیک به دو ماه بعد در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، گیلانی حاکم شرع وقت در زندان اوین در یک مباحثه کوتاه وی را به اصطلاح دادگاهی کرد و صبح روز ۳۱ خرداد ۶۰، اعدام شد.<ref>[https://ir.voanews.com/a/saeed-soltanpur-died-iran-26-06-2011-124562014/140021.html ۳۰مین سالگرد تیرباران سعید سلطانپور - مشابهت تیرباران دو شاعر]</ref>


== خانواده و تحصیلات ==
== خانواده و تحصیلات ==
خط ۸۳: خط ۸۳:
درسال‌های دانشجویی، نمایشنامه‌های " مرگ در برابر " اثر وسلین هانچف و " ایستگاه " نوشته خودش را کارگردانی کرد.<ref>[http://www.iranian-burnt-books-foundation.se/Memorial_of_Soltanpour/Biographical_Hall/Biographie_FA.pdf زندگینامه سعید سلطانپور(گاهشمار) pdf]</ref> او در سال ۱۳۴۷ انجمن تئاتر ایران را با همکاری ناصر رحمانی نژاد بنیان نهاد و جنگ شعر " صدای میرا " را که در خلال سال‌های ۴۷–۴۰ سروده بود - در بر دارنده ۵۸ شعر و در دویست صفحه - به چاپ رساند که همزمان با آن کتاب ممنوعه گردید و ازسوی ساواک پرونده او به نام هنرمندی خطرناک نشان دار شد.
درسال‌های دانشجویی، نمایشنامه‌های " مرگ در برابر " اثر وسلین هانچف و " ایستگاه " نوشته خودش را کارگردانی کرد.<ref>[http://www.iranian-burnt-books-foundation.se/Memorial_of_Soltanpour/Biographical_Hall/Biographie_FA.pdf زندگینامه سعید سلطانپور(گاهشمار) pdf]</ref> او در سال ۱۳۴۷ انجمن تئاتر ایران را با همکاری ناصر رحمانی نژاد بنیان نهاد و جنگ شعر " صدای میرا " را که در خلال سال‌های ۴۷–۴۰ سروده بود - در بر دارنده ۵۸ شعر و در دویست صفحه - به چاپ رساند که همزمان با آن کتاب ممنوعه گردید و ازسوی ساواک پرونده او به نام هنرمندی خطرناک نشان دار شد.


مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو که در دنیای ادبی آن‌زمان اعتبار زیادی کسب کرده بود، در سال ۱۳۴۷ تصميم گرفت كه شب هاى شعرى برگزار کند و در دهمین سالگرد تأسیس آن اقدام به برگزاری شبهای شعر «خوشه»کرد،که با استقبال زیاد شاعران ونویسندکان از یک طرف و علاقمندان به شعر و ادبیات از طرف دیگر روبرو شد، در این شبهای شعر سعید سلطانپور با اقبال زیادی مواجه شد، «اشعار چریکی» او که علناً بر ضد سیاست های شاه و آمریکا سروده شده بود و با صدای پرظنین و گیرای خودش خوانده می‌شد چنان با استقبال مردم مواجه شد که گردانندگان این مراسم از او خواستند ادامه ندهد .بنا به اعتقاد احمد شاملو و رضا راهنی اشعار شلطان‌پور شعار های سیاسیو نه شعر به معنای اخص کلمه بود و لزا در مجله خوشه احمد شاملو به رغم استقبال مردمی زیاز از شعر سلطان‌پور از انعکاس آن امتناع کرد. در سال ۱۳۴۸ نمایش " دشمن مردم " اثر ایبسن را به نمایش درآورد.در سال ۴۹ نمایشنامه«آموزگاران» اثر محسن یلفانی را به صحنه برد که با تهاجم ساواک شاه نویسنده، کارگردان و همه بازیگران آنرا به شکنجه گاه های ساواک بردند. در همی ایام کتاب تحلیلی «نوعی از هنر، نوعی از اندیشه» <ref>[http://www.peshraw.blogsky.com/1387/07/17/post-110/ گزیده ای از کتاب"نوعی از هنر، نوعی از اندیشه"-نشریه پیشرو-]</ref>را منتشر کرد        
مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو که در دنیای ادبی آن‌زمان اعتبار زیادی کسب کرده بود، در سال ۱۳۴۷ تصمیم گرفت که شب‌های شعری برگزار کند و در دهمین سالگرد تأسیس آن اقدام به برگزاری شبهای شعر «خوشه» کرد، که با استقبال زیاد شاعران ونویسندکان از یک طرف و علاقمندان به شعر و ادبیات از طرف دیگر روبرو شد، در این شبهای شعر سعید سلطانپور با اقبال زیادی مواجه شد، «اشعار چریکی» او که علناً بر ضد سیاست‌های شاه و آمریکا سروده شده بود و با صدای پرظنین و گیرای خودش خوانده می‌شد چنان با استقبال مردم مواجه شد که گردانندگان این مراسم از او خواستند ادامه ندهد. بنا به اعتقاد احمد شاملو و رضا راهنی اشعار شلطان‌پور شعارهای سیاسیو نه شعر به معنای اخص کلمه بود و لزا در مجله خوشه احمد شاملو به رغم استقبال مردمی زیاز از شعر سلطان‌پور از انعکاس آن امتناع کرد. در سال ۱۳۴۸ نمایش " دشمن مردم " اثر ایبسن را به نمایش درآورد. در سال ۴۹ نمایشنامه «آموزگاران» اثر محسن یلفانی را به صحنه برد که با تهاجم ساواک شاه نویسنده، کارگردان و همه بازیگران آنرا به شکنجه گاه‌های ساواک بردند. در همی ایام کتاب تحلیلی «نوعی از هنر، نوعی از اندیشه»<ref>[http://www.peshraw.blogsky.com/1387/07/17/post-110/ گزیده‌ای از کتاب"نوعی از هنر، نوعی از اندیشه"-نشریه پیشرو-]</ref>را منتشر کرد


" در نیمه دوم دههٔ ۱۳۴۰، مخالفت با حکومت و تشکیلات حکومتی شدت یافت، بخشی از آن ناشی از افزایش هیجان میان روشنفکران و بخشی دیگر ناشی از گسترش همزمان و جذابیت نگرش انقلابی در عرصه بین المللی بود. مبارزات الجزایری‌ها، کوبایی‌ها و ویتنامی‌ها و همچنین جنبش‌های رادیکال دانشجویی در اروپا و امریکای شمالی و جنوبی تاثیر عظیمی بر قشر روشنفکر جهان سوم از جمله ایران داشت. محدود ساختن مجراهای عمومی برای بیان دیدگاه‌های انتقادی که با توقیف کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۹به اوج خود رسید، اعضای جوان و فعال روشنفکری را بیشتر به سوی دو گروه عمده چریکی رادیکال فداییان خلق و مجاهدین خلق متمایل کرد ". " اشعار و نمایشنامه‌های سلطانپور دربارهٔ ادبیّات و هنر که عمیقا در این فضای سنگین غوطه ور بود، مورد مطالعهٔ رادیکال‌های جوان قرار گرفت. " این نوع ادبیات بعدها " شعر چریکی " و " شعر جنگل " نامیده شد. استفاده از واژه " جنگل " اشاره مستقیم به نخستین قیام چریکی فداییان خلق در جنگل‌های سیاهکل نزدیک رشت داشت ". در سال ۴۹ نمایش نامه " آموزگاران " از محسن یلفانی را بر صحنه برد. نویسنده و بازیگران، هم زمان دستگیر و به شکنجه گاه برده شدند. او هم زمان کتاب " نوعی از هنر، نوعی از اندیشه " را پنهانی چاپ می‌کند و در آن از شعر و هنر متعهد و مردمی دفاع می‌کند و آن را همچون سلاحی می‌داند که در معارضه و مبارزه با خصم سخت کارامد است. در بحبوحه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نمایش نامه " چهره‌های سیمون مارشار " نوشته برشت را بر صحنه برد. انتشار مجموعه شعر " آوازهای بند " در سال ۵۱ برایش سه سال بازداشت در پی داشت و تا سال ۱۳۵۶ در زندان به سر برد. در سال ۵۷ مجموعه شعر " کشتارگاه " نشر می‌یابد. خود نام‌های این دو مجموعه نشان دهندهٔ آن است که سر و کار سعید با زندان و شکنجه و ساواک بوده‌است.
" در نیمه دوم دههٔ ۱۳۴۰، مخالفت با حکومت و تشکیلات حکومتی شدت یافت، بخشی از آن ناشی از افزایش هیجان میان روشنفکران و بخشی دیگر ناشی از گسترش همزمان و جذابیت نگرش انقلابی در عرصه بین المللی بود. مبارزات الجزایری‌ها، کوبایی‌ها و ویتنامی‌ها و همچنین جنبش‌های رادیکال دانشجویی در اروپا و امریکای شمالی و جنوبی تاثیر عظیمی بر قشر روشنفکر جهان سوم از جمله ایران داشت. محدود ساختن مجراهای عمومی برای بیان دیدگاه‌های انتقادی که با توقیف کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۹به اوج خود رسید، اعضای جوان و فعال روشنفکری را بیشتر به سوی دو گروه عمده چریکی رادیکال فداییان خلق و مجاهدین خلق متمایل کرد ". " اشعار و نمایشنامه‌های سلطانپور دربارهٔ ادبیّات و هنر که عمیقا در این فضای سنگین غوطه ور بود، مورد مطالعهٔ رادیکال‌های جوان قرار گرفت. " این نوع ادبیات بعدها " شعر چریکی " و " شعر جنگل " نامیده شد. استفاده از واژه " جنگل " اشاره مستقیم به نخستین قیام چریکی فداییان خلق در جنگل‌های سیاهکل نزدیک رشت داشت ". در سال ۴۹ نمایش نامه " آموزگاران " از محسن یلفانی را بر صحنه برد. نویسنده و بازیگران، هم زمان دستگیر و به شکنجه گاه برده شدند. او هم زمان کتاب " نوعی از هنر، نوعی از اندیشه " را پنهانی چاپ می‌کند و در آن از شعر و هنر متعهد و مردمی دفاع می‌کند و آن را همچون سلاحی می‌داند که در معارضه و مبارزه با خصم سخت کارامد است. در بحبوحه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نمایش نامه " چهره‌های سیمون مارشار " نوشته برشت را بر صحنه برد. انتشار مجموعه شعر " آوازهای بند " در سال ۵۱ برایش سه سال بازداشت در پی داشت و تا سال ۱۳۵۶ در زندان به سر برد. در سال ۵۷ مجموعه شعر " کشتارگاه " نشر می‌یابد. خود نام‌های این دو مجموعه نشان دهندهٔ آن است که سر و کار سعید با زندان و شکنجه و ساواک بوده‌است.
خط ۹۴: خط ۹۴:


== نمونه شعر سلطانپور ==
== نمونه شعر سلطانپور ==
'''نام سرود: خون ارغوان‌ها<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=MdQLQ_zAmoI «خون ارغوان ها» سروده‌ی سعید سلطانپور]</ref>'''
'''نام سرود: خون ارغوان‌ها<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=MdQLQ_zAmoI «خون ارغوان‌ها» سروده‌ی سعید سلطانپور]</ref>'''


'''شاعر: سعید سلطان‌پور'''
'''شاعر: سعید سلطان‌پور'''
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
........................
........................


'''برگزیده شعر از کتاب آوازهای بند اثر رفیق سعید سلطان‌پور'''
'''برگزیده شعر از کتاب آوازهای بند اثر رفیق سعید سلطان‌پور'''


'''تا آسمان دلتا'''  
'''تا آسمان دلتا'''


قلب مرا بردارید
قلب مرا بردارید
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
قلب مرا بردارید
قلب مرا بردارید


این قلب، این ستاره ی خونین را
این قلب، این ستارهٔ خونین را


این خون خشمگین را
این خون خشمگین را


این ارغوان کوهی را که می چرخد در توفان
این ارغوان کوهی را که می‌چرخد در توفان


و نعره می کشد از آتش جگر
و نعره می‌کشد از آتش جگر


                    در باد . . . <ref>[https://honari.wordpress.com/2009/12/11/250/ متن کامل شعر سعید سلطانپور از کتاب «آوازهای در بند»]</ref>
  در باد . . .<ref>[https://honari.wordpress.com/2009/12/11/250/ متن کامل شعر سعید سلطانپور از کتاب «آوازهای در بند»]</ref>


== سعید سلطانپور بعد از انقلاب ==
== سعید سلطانپور بعد از انقلاب ==
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
== پانویس ==
== پانویس ==
== منابع ==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
[[رده:اعدام شدگان اهل ایران در زمان جمهوری اسلامی]]
[[رده:اعدام شدگان اهل ایران در زمان جمهوری اسلامی]]
[[رده:اهالی سبزوار]]
[[رده:اهالی سبزوار]]
۱٬۰۰۵

ویرایش