۱٬۰۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{Infobox | |||
| bodystyle = | |||
| bodyclass = vcard | |||
| titlestyle = | |||
| title = | |||
| abovestyle = background: #CD853F | |||
| aboveclass = fn org | |||
| above = سیاوش | |||
| imagestyle = | |||
| captionstyle = | |||
| image =[[پرونده:سیاوش.jpg]] | |||
| caption =سیاوش | |||
| headerstyle = background: #F0E68C | |||
| labelstyle = | |||
| datastyle = | |||
| header1 = اطلاعات کلی | |||
| label2 = نام | |||
| data2 = سیاوش | |||
| label3 = نام کامل | |||
| data3 = | |||
| label4 = نامهای دیگر | |||
| data4 = | |||
| label5 = منصب | |||
| data5 = شاهزاده ایران | |||
| label6 = لقب | |||
| data6 = | |||
| label7 = نژاد | |||
| data7 = کیان | |||
| label8 = | |||
| data8 = | |||
| label9 = | |||
| data9 = | |||
| labe10 = زادگاه | |||
| data10 = | |||
| label11 = تختگاه | |||
| data11 = | |||
| label12 = پرچم | |||
| data12 = | |||
| label13 = ملیت | |||
| data13 = | |||
| header14 = | |||
| label15 = شناخته شده | |||
| data15 = عبور از آتش | |||
| label16 = دوره | |||
| data16 = | |||
| label17 = پیش از | |||
| data17 = | |||
| label18 = پس از | |||
| data18 = | |||
| label19 = دوران سلطنت | |||
| data19 = | |||
| label20 = جنگها | |||
| data20 = | |||
| label21 =جنگ اول | |||
| data21 = | |||
| label22 = نتیجه جنگ | |||
| data22 = | |||
| label23 = پیامد | |||
| data23 = | |||
| label24 = فرجام پناهندگی | |||
| data24 = | |||
| header25 = | |||
| label26 = نام نیا | |||
| data26 = | |||
| label27 = نام پدر | |||
| data27 = [[کیکاووس]] | |||
| label28 = نام مادر | |||
| data28 = | |||
| label29 = همسران | |||
| data29 = [[فرنگیس]]، [[جریره]] | |||
| label30 = فرزندان | |||
| data30 = [[کیخسرو]]، [[فرود پسر سیاوش|فرود]] | |||
| label31 = برادران | |||
| data31 = [[فریبرز]] | |||
}} | |||
'''سیاوش پسر کیکاووس'''('''تولد''':از شخصیتهای افسانهای شاهنامه فردوسی '''مرگ''':با دسیسههای گرسیوز از چشم افراسیاب افتاد، تنها ماند و کشته شد<ref>[https://parsiandej.ir/سیاوش-و-مرگ-دلخراشش/ سیاوش و مرگ دلخراشش-پارسیاندژ]</ref>) سیاوش فرزند کاووس، شاه خیره سر کیانی است که پس از تولد، رستم او را به زابل برده، رسم پهلوانی، فرهیختگی و رزم بزم بدو میآموزد. در بازگشت، سودابه، همسر کاووس شاه، به سیاوش دل میبندد اما او که آزرم وحیا و پاکدامنی و عفاف آموختهاست، تن به گناه نمیسپارد و به همین دلیل از جانب سودابه متهم میشود. سیاوش برای اثبات بی گناهی خویش از میان آتش میگذرد و از این آزمایش سرافراز بیرون میآید. پس از چندی، (برای دور ماندن از وسوسههای سودابه و خیره سریهای کاووس) داوطلبانه از جانب پدر برای مقابله با افراسیاب به سوی توران زمین میرود. افراسیاب گروگانهایی را به نزد او میفرستد و سیاوش صلح را میپذیرد. از دیگر سو، کاووس از سیاوش میخواهد که گروگانها را بکشد اما سیاوش نمیپذیرد و به توران پناه میبرد. در آن جا با حریره، دختر پیران ویسه (وزیر خردمند افراسیاب) و فرنگیس، دختر افراسیاب ازدواج میکند. از حریره فرود و از فرنگیس، کی خسروزاده میشود. سیاوش دو شهر گنگ دژ و سیاوش گرد را در توران بنا می نهد. | '''سیاوش پسر کیکاووس'''('''تولد''':از شخصیتهای افسانهای شاهنامه فردوسی '''مرگ''':با دسیسههای گرسیوز از چشم افراسیاب افتاد، تنها ماند و کشته شد<ref>[https://parsiandej.ir/سیاوش-و-مرگ-دلخراشش/ سیاوش و مرگ دلخراشش-پارسیاندژ]</ref>) سیاوش فرزند کاووس، شاه خیره سر کیانی است که پس از تولد، رستم او را به زابل برده، رسم پهلوانی، فرهیختگی و رزم بزم بدو میآموزد. در بازگشت، سودابه، همسر کاووس شاه، به سیاوش دل میبندد اما او که آزرم وحیا و پاکدامنی و عفاف آموختهاست، تن به گناه نمیسپارد و به همین دلیل از جانب سودابه متهم میشود. سیاوش برای اثبات بی گناهی خویش از میان آتش میگذرد و از این آزمایش سرافراز بیرون میآید. پس از چندی، (برای دور ماندن از وسوسههای سودابه و خیره سریهای کاووس) داوطلبانه از جانب پدر برای مقابله با افراسیاب به سوی توران زمین میرود. افراسیاب گروگانهایی را به نزد او میفرستد و سیاوش صلح را میپذیرد. از دیگر سو، کاووس از سیاوش میخواهد که گروگانها را بکشد اما سیاوش نمیپذیرد و به توران پناه میبرد. در آن جا با حریره، دختر پیران ویسه (وزیر خردمند افراسیاب) و فرنگیس، دختر افراسیاب ازدواج میکند. از حریره فرود و از فرنگیس، کی خسروزاده میشود. سیاوش دو شهر گنگ دژ و سیاوش گرد را در توران بنا می نهد. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲۲: | ||
کاووس، شاه خودکامه، به نیرنگ سودابه گوش سپرد و بر سیاوش خشم گرفت و از او خواست برای اثبات بی گناهیش، به رسم آن روزگار، از میانه دو کوه آتش گذرکند. | کاووس، شاه خودکامه، به نیرنگ سودابه گوش سپرد و بر سیاوش خشم گرفت و از او خواست برای اثبات بی گناهیش، به رسم آن روزگار، از میانه دو کوه آتش گذرکند. | ||
== عبور از آتش == | |||
به فرمان کاووس در «ابرکوه» (ابرقو), با صد کاروان «شتر سرخ موی» هیمه آوردند و در دو سوی راهی تنگ، چون دو کوه برهم انباشتند و شاه به «پیشوای دین» فرمود نفت سیاه بر چوب ریزد و آن را شعلهور سازد تا سیاوش از میانه دو کوه آتش گذر کند. | به فرمان کاووس در «ابرکوه» (ابرقو), با صد کاروان «شتر سرخ موی» هیمه آوردند و در دو سوی راهی تنگ، چون دو کوه برهم انباشتند و شاه به «پیشوای دین» فرمود نفت سیاه بر چوب ریزد و آن را شعلهور سازد تا سیاوش از میانه دو کوه آتش گذر کند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۳۰: | ||
«به من بخش سودابه را زین گناه ـ پذیرد مگر پند و آید به راه» | «به من بخش سودابه را زین گناه ـ پذیرد مگر پند و آید به راه» | ||
[[پرونده:سیاوش در آتش.jpg|بندانگشتی|سیاوش در آتش]] | |||
در این گیرودار افراسیاب تورانی به «ایران» لشکرکشی کرد و بر چند شهر ایرانزمین چیره شد. کیکاووس که سرِ آزار سودابه را نداشت و در پی رهایی از این رسوایی بود، سیاوش را به جنگ افراسیاب فرستاد. | در این گیرودار افراسیاب تورانی به «ایران» لشکرکشی کرد و بر چند شهر ایرانزمین چیره شد. کیکاووس که سرِ آزار سودابه را نداشت و در پی رهایی از این رسوایی بود، سیاوش را به جنگ افراسیاب فرستاد. | ||
== فرستادن سیاوش به جنگ با افراسیاب == | |||
افراسیاب برای رویارویی با سپاه ایران زمین در محلی به نام «اِرمان»، در هفت فرسنگی سمرقند، سپاه آراست. | افراسیاب برای رویارویی با سپاه ایران زمین در محلی به نام «اِرمان»، در هفت فرسنگی سمرقند، سپاه آراست. | ||
هنگامی که دو لشکر رویاروی شدند، افراسیاب خوابی هولناک دید و خوابگزاران در تعبیر آن گفتند اگر با سیاوش بجنگد، روزگار و تاج و تخت تورانزمین تباه خواهد شد و اگر در این میان سیاوش کشته شود، خونش هرگز از جوشش نخواهد ایستاد و سراسر گیتی را پرآشوب خواهد کرد. | هنگامی که دو لشکر رویاروی شدند، افراسیاب خوابی هولناک دید و خوابگزاران در تعبیر آن گفتند اگر با سیاوش بجنگد، روزگار و تاج و تخت تورانزمین تباه خواهد شد و اگر در این میان سیاوش کشته شود، خونش هرگز از جوشش نخواهد ایستاد و سراسر گیتی را پرآشوب خواهد کرد. | ||
== صلح سیاوش == | |||
افراسیاب برادرش گرسیوَز را برای صلح و آشتی پیش رستم و سیاوش فرستاد. سیاوش از افراسیاب خواست شهرهایی را که به تصرف درآورده، به ایران برگرداند. | افراسیاب برادرش گرسیوَز را برای صلح و آشتی پیش رستم و سیاوش فرستاد. سیاوش از افراسیاب خواست شهرهایی را که به تصرف درآورده، به ایران برگرداند. | ||
خط ۴۴: | خط ۱۵۷: | ||
ز ایران دلش یاد کرد و بسوخت ـ به کردار آتش رخش برفروخت». | ز ایران دلش یاد کرد و بسوخت ـ به کردار آتش رخش برفروخت». | ||
== سیاوش در سرزمین توران == | |||
افراسیاب او را به ماندن در توران فراخواند و سیاوش روانه سرزمین توران شد. | افراسیاب او را به ماندن در توران فراخواند و سیاوش روانه سرزمین توران شد. | ||
خط ۶۸: | خط ۱۸۲: | ||
ـ کند تازه در کشور آیین خویش» | ـ کند تازه در کشور آیین خویش» | ||
== قتل سیاوش == | |||
[[پرونده:مرگ سیاوش.jpg|بندانگشتی|سربریدن سیاوش به دست گروی]] | |||
افراسیاب فرمان داد سیاوش را بی هیچ گناهی، در بیابانی بی آب و گیاه سر از تن جداکنند. | افراسیاب فرمان داد سیاوش را بی هیچ گناهی، در بیابانی بی آب و گیاه سر از تن جداکنند. | ||