شیخ محمد خیابانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|سن        =۴۰ سال
|سن        =۴۰ سال
|تاریخ_تولد =۱۲۵۹
|تاریخ_تولد =۱۲۵۹
|تاریخ_مرگ  =۱۲۹۹
|تاریخ_مرگ  =۲۲ شهریور ۱۲۹۹
|ویژگی      =
|ویژگی      =
|شغل        =
|شغل        =
خط ۵۱: خط ۵۱:
|data35    =
|data35    =
}}
}}
'''شیخ محمد خیابانی،''' زاده‌ی ۱۲۵۸ شمسی، برابر با ۱۸۸۰ میلادی در خامنه از توابع شهرستان شبستر، خیابانی از نامدارترین مجاهدان عصر مشروطه و از پیشگامان آزادیخواهی ایران است. قیام او که به مدت ۶ ماه طول کشید ادامه انقلاب مشروطیت و جنبش دفاع از آزادی و استقلال مردم ایران بود. او با نطقهای پرشور،‌ مردم آذربایجان را به مبارزه با حاکمان فاسد و خائن قاجار برمی‌انگیخت. همزمان با استبداد صغیر و مقاومتی که در تبریز علیه نیروهای دولتی شکل گرفت، خیابانی حضور فعال داشت. در این دوره یکی از اعضای انجمن ایالتی بود که به همراه مجاهدین علیه نیروهای دولتی که تبریز را در محاصره داشتند مبارزه می‌کرد. او از سوی مردم تبریز به نمایندگی دور دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و از جمله‌ی برجسته‌ترین اقدامات او در این دوره مخالفتش با پذیرش اولتیماتوم روسیه بود. خیابانی در مقابل قرارداد ۱۹۱۹ موضع سرسخت و میهن‌پرستانه گرفت و به مبارزه با این قرارداد برخاست. او همچنین از مجاهدان جنبش تبریز به رهبری ستارخان بود. روز ۱۷فروردین سال ۱۲۹۹ نیروهای قزاق برای سرکوبی شیخ محمد خیابانی و یارانش همراه با اداره ‌‌‌‌‌‌‌نظمیه تبریز، پایگاه او را محاصره کردند، اما مردم به‌‌حمایت از شیخ محمد خیابانی برخاستند و نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریورماه ادامه یافت. در ۲۳شهریور ۱۲۹۹، خیابانی، به‌‌دست یکی از سران قزّاق به‌‌شهادت رسید. شیخ محمد خیابانی به سبب اقامتش در محله «خیابان» تبریز معروف به «خیابانی» شد.<ref>شیخ محمد خیابانی خروش حماسه‌ها، مصطفی قلیزاده،  ص 42.</ref>
'''شیخ محمد خیابانی،''' (زاده‌ی ۱۲۵۸ شمسی، برابر با ۱۸۸۰ میلادی در خامنه از توابع شهرستان شبستر، درگذشته‌ی ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ در شهر تبریز)، خیابانی از نامدارترین مجاهدان عصر مشروطه و از پیشگامان جنبش آزادیخواهی ایران است. قیام او که به مدت ۶ ماه طول کشید ادامه انقلاب مشروطیت و جنبش دفاع از آزادی و استقلال مردم ایران بود. او با نطقهای پرشور،‌ مردم آذربایجان را به مبارزه با حاکمان فاسد و خائن قاجار برمی‌انگیخت. همزمان با استبداد صغیر و مقاومتی که در تبریز علیه نیروهای دولتی شکل گرفت، خیابانی حضور فعال داشت. در این دوره یکی از اعضای انجمن ایالتی بود که به همراه مجاهدین علیه نیروهای دولتی که تبریز را در محاصره داشتند مبارزه می‌کرد. او از سوی مردم تبریز به نمایندگی دور دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و از جمله‌ی برجسته‌ترین اقدامات او در این دوره مخالفتش با پذیرش اولتیماتوم روسیه بود. خیابانی در مقابل قرارداد ۱۹۱۹ موضع سرسخت و میهن‌پرستانه گرفت و به مبارزه با این قرارداد برخاست.و در روز ۱۷فروردین سال ۱۲۹۹ در تبریز قیام کرده و کنترل شهر را بدست گرفت. مردم نیز به‌‌ حمایت از شیخ محمد خیابانی برخاستند و نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریور ماه ادامه یافت. شیخ محمد خیابانی در ۲۲شهریور ۱۲۹۹، خیابانی، به‌‌دست یکی از سران قزّاق به‌‌شهادت رسید. شیخ محمد خیابانی به سبب اقامتش در محله «خیابان» تبریز معروف به «خیابانی» شد.<ref>شیخ محمد خیابانی خروش حماسه‌ها، مصطفی قلیزاده،  ص 42.</ref>


== زندگی و تحصیلات ==
== زندگی و تحصیلات ==
خط ۵۷: خط ۵۷:


== قیام خیابانی ==
== قیام خیابانی ==
در فاصله‌ی انقلاب مشروطه تا برآمدن رضاخان، ایران شاهد جنبشها و مبارزات بسیاری برای کسب آزادی، استقلال، عدالت و ترقی بود. این جنبشها در ادامه‌ی جنبش مشروطه بود. احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد: «خبابانی همچون بسیار دیگران آرزومند نیکی ایران می‌بود و یگانه راه آنرا بدست آوردن سررشته‌داری( حکومت) می‌شناخت که ادارات را به هم زند و از نو سازد و قانون‌ها را دیگر گرداند. چنانکه در همان هنگام میرزا کوچک‌خان در جنگل به همین آرزو می‌کوشید.»<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ‌احمد کسروی ـ صفحه‌ی۸۶۵</ref> از این رو بود که خیابانی به قیام دست زد و با تأسیس حزب دموکرات توانست آزادیخواهان را گرد هم آورد. در ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ شمسی دمکرات‌های تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی ادارات شهر و مراکز حکومتی را متصرف شدند و مأموران حکومت مرکزی را اخراج نمودند.<ref>فرزاد (عباس زاده)،‌حسین؛ نطق های شیخ محمد خیابانی، (بخش اول)،‌انتشارات محمد علی علمی، تهران، 1323</ref> روز بعد عده ای از مجاهدین قدیمی به خیابانی پیوستند و دانش آموزان مدارس به بازارها ریخته دکان ها و مغازه ها را به تعطیلی کشاندند و چون سربازان و پاسبانان بلدیه چند ماه حقوق نگرفته بودند، آنان را برای دریافت حقوق خود به مرکز قیام (اداره روزنامه تجدد) دعوت نمودند و بدین ترتیب پاسبانان را با خود همراه کردند. خیابانی و یارانش بعد از تصرف کامل شهر، در روز ۱۹ فروردین ۱۲۹۹ شمسی بیان نامه ای از طرف «هیأت مدیره اجتماعات» به دو زبان فارسی و فرانسه صادر کردند.<ref>شمیم، علی اصغر؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، زریاب، تهران، 1379</ref>در این بیان نامه آمده بود: «آزادیخواهان شهر تبریز به واسطه تمایلات ارتجاعی که در یک سلسله از اقدامات ضد مشروطیت حکومت محلی تجلی می نمود و در مرکز ایالت آذربایجان با یک طرز اندیشه قطعیت گرفته بود، به هیجان آمده با قصد اعتراض و پروتست شدید و متین قیام نموده اند. آزادی خواهان تبریز اعلام می دارند که تمامت پروگرام [=برنامه و هدف] آنان عبارت است از تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مأمورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را که چگونگی آن را معین می نماید به طور صادقانه مرعی و مجرا دارند. آزادی خواهان کیفیت فوق العاده باریک وضعیت حاضره را تقدیر [=ارزیابی] کرده مصمم هستند که نظم و آسایش را به هر وسیله باشد برقرار دارند. در دو کلمه پروگرام آزادی خواهان عبارت از این است: برقرار داشتن آسایش عمومی، از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت.»<ref>آذری، علی؛ شیخ محمدخیابانی، ‌بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، تهران، 1354</ref>  
در فاصله‌ی انقلاب مشروطه تا برآمدن رضاخان، ایران شاهد جنبشها و مبارزات بسیاری برای کسب آزادی، استقلال، عدالت و ترقی بود. این جنبشها در ادامه‌ی جنبش مشروطه بود. احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد: <blockquote>«خبابانی همچون بسیار دیگران آرزومند نیکی ایران می‌بود و یگانه راه آنرا بدست آوردن سررشته‌داری( حکومت) می‌شناخت که ادارات را به هم زند و از نو سازد و قانون‌ها را دیگر گرداند. چنانکه در همان هنگام میرزا کوچک‌خان در جنگل به همین آرزو می‌کوشید.»<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ‌احمد کسروی ـ صفحه‌ی۸۶۵</ref> از این رو بود که خیابانی به قیام دست زد و با تأسیس حزب دموکرات توانست آزادیخواهان را گرد هم آورد. در ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ شمسی دمکرات‌های تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی ادارات شهر و مراکز حکومتی را متصرف شدند و مأموران حکومت مرکزی را اخراج نمودند.<ref>فرزاد (عباس زاده)،‌حسین؛ نطق های شیخ محمد خیابانی، (بخش اول)،‌انتشارات محمد علی علمی، تهران، 1323</ref> روز بعد عده‌ای از مجاهدین قدیمی به خیابانی پیوستند و دانش آموزان مدارس به بازارها ریخته دکان‌ها و مغازه‌ها را به تعطیلی کشاندند و چون سربازان و پاسبانان بلدیه چند ماه حقوق نگرفته بودند، آنان را برای دریافت حقوق خود به مرکز قیام (اداره روزنامه تجدد) دعوت نمودند و بدین ترتیب پاسبانان را با خود همراه کردند. خیابانی و یارانش بعد از تصرف کامل شهر، در روز ۱۹ فروردین ۱۲۹۹ شمسی بیان نامه‌ای از طرف «هیأت مدیره اجتماعات» به دو زبان فارسی و فرانسه صادر کردند.<ref>شمیم، علی اصغر؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، زریاب، تهران، 1379</ref>در این بیان نامه آمده بود: «آزادیخواهان شهر تبریز به واسطه تمایلات ارتجاعی که در یک سلسله از اقدامات ضد مشروطیت حکومت محلی تجلی می‌نمود و در مرکز ایالت آذربایجان با یک طرز اندیشه قطعیت گرفته بود، به هیجان آمده با قصد اعتراض و پروتست شدید و متین قیام نموده‌اند. آزادی خواهان تبریز اعلام می‌دارند که تمامت پروگرام [=برنامه و هدف] آنان عبارت است از تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مأمورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را که چگونگی آن را معین می‌نماید به طور صادقانه مرعی و مجرا دارند. آزادی‌خواهان کیفیت فوق‌العاده باریک وضعیت حاضره را تقدیر [=ارزیابی] کرده مصمم هستند که نظم و آسایش را به هر وسیله باشد برقرار دارند. در دو کلمه پروگرام آزادی خواهان عبارت از این است: برقرار داشتن آسایش عمومی، از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت.»<ref>آذری، علی؛ شیخ محمدخیابانی، ‌بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، تهران، 1354</ref></blockquote>


== تأسیس کمیته‌ی دمکراتیک ==
== تأسیس کمیته‌ی دمکراتیک ==
بعد از انقلاب فوریه ۱۹۱۷ (اسفند ۱۲۹۵) در روسیه و سقوط خاندان رومانُف سیاست روسیه‌ی تزاری در مورد ایران تغییر کرد. مردم ایران به خاطر فروپاشی حکومت تزاری غرق شادی بودند. خیابانی در این زمان دوستان آزادی‌خواه و مبارز خود را گرد هم آورده و کمیته‌ای تشکیل داد. شالوده‌ی این کمیته از دوران مشروطه در تبریز پی‌ریزی شده بود که توسط  مجاهدان مشروطه خواه تبریز انجام گرفته بود ولی اکنون پنج سال بود که به حالت تعلیق درآمده بود. احمد کسروی می‌نویسد: بسیاری از سران دموکرات برنمی‌تافتند که خیابانی بکار بزرگی برخیزد و بنام گردد و از روی رشک خرده گیری می‌نمودند. کسانی هم با وثوق الدوله پیوستگی داشتند و به هواداری از او، از بد گویی باز نمی‌ایستادند. همیچنین در باره‌ی زیرکی شیخ محمد خیابانی می‌نویسد که بعد از فروپاشی تزار دست به تأسیس کمیته‌ی دموکرات تبریز زد. « در سال ۱۲۸۸ که جنگها با محمد علی میرزا و سپاه او به پایان رسید کسانی دسته‌ی دموکرات را در ایران بنیاد نهادند و چون زمانی بود که مردم بر سر پا می‌بودند و یک چیز تازه‌ای که از اروپا می‌رسید بی‌آنکه در بند فهم معنای درست آن و شناختن نیک از بد باشند رو می‌آورند و در اندک زمانی در بیشتر شهرها کمیته‌ها و حوزه‌ها بنام دموکرات برپا گردید... در تبریز هم چون روسیان چیره شدند سران دموکرات یا کشته شدند و یا گریختند و یا به یکبار خود را نهفته داشتند.» <ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ صفحه‌ی ۶۷۷</ref> اما بعد از انقلاب روسیه بود که سالداتها در شهرهای ایران به هواداری از آزادیخواهان برخاستند و کمیته‌ها برپا کردند. در این هنگام خیابانی با چند تنی بنام دسته دموکرات بمیان آمدند و چنین وانمودند که کمیته‌ای که در سال ۱۲۹۰ بوده برپاست و ینام آن بگرد آوردن آزادیخواهان برخاستند.<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ  صفحه‌ی۶۷۷</ref>[[پرونده:نشریه تجدد.jpg|جایگزین=نشریه تجدد|بندانگشتی|نشریه تجدد]]خیابانی  بعد از تشکیل کمیته‌ی دموکرات در فروردین ۱۲۹۶ نشریه‌ی تجدد را منتشر کرد. از بیستم فروردین روزنامه تجدد شروع به کار میکند. دارنده‌ی آن شادروان خیابانی ولی نوشتنش با دیگران بود.
بعد از انقلاب فوریه ۱۹۱۷ (اسفند ۱۲۹۵) در روسیه و سقوط خاندان رومانُف سیاست روسیه‌ی تزاری در مورد ایران تغییر کرد. مردم ایران به خاطر فروپاشی حکومت تزاری غرق شادی بودند. خیابانی در این زمان دوستان آزادی‌خواه و مبارز خود را گرد هم آورده و کمیته‌ای تشکیل داد. شالوده‌ی این کمیته از دوران مشروطه در تبریز پی‌ریزی شده بود که توسط  مجاهدان مشروطه‌خواه تبریز انجام گرفته‌بود ولی اکنون پنج سال بود که به حالت تعلیق در آمده‌بود. احمد کسروی می‌نویسد: بسیاری از سران دموکرات برنمی‌تافتند که خیابانی بکار بزرگی برخیزد و بنام گردد و از روی رشک خرده‌گیری می‌نمودند. کسانی هم با وثوق الدوله پیوستگی داشتند و به هواداری از او، از بد‌گویی باز نمی‌ایستادند. کسروی همیچنین در باره‌ی زیرکی شیخ محمد خیابانی می‌نویسد که بعد از فروپاشی تزار دست به تأسیس کمیته‌ی دموکرات تبریز زد. <blockquote>«در سال ۱۲۸۸ که جنگها با محمد علی میرزا و سپاه او به پایان رسید کسانی دسته‌ی دموکرات را در ایران بنیاد نهادند و چون زمانی بود که مردم بر سر پا می‌بودند و یک چیز تازه‌ای که از اروپا می‌رسید بی‌آنکه در بند فهم معنای درست آن و شناختن نیک از بد باشند رو می‌آورند و در اندک زمانی در بیشتر شهرها کمیته‌ها و حوزه‌ها بنام دموکرات برپا گردید... در تبریز هم چون روسیان چیره شدند سران دموکرات یا کشته شدند و یا گریختند و یا به یکبار خود را نهفته داشتند.» <ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ صفحه‌ی ۶۷۷</ref> </blockquote>اما بعد از انقلاب روسیه بود که سالداتها در شهرهای ایران به هواداری از آزادیخواهان برخاستند و کمیته‌ها برپا کردند. در این هنگام خیابانی با چند تنی بنام دسته دموکرات بمیان آمدند و چنین وانمودند که کمیته‌ای که در سال ۱۲۹۰ بوده برپاست و ینام آن بگرد آوردن آزادیخواهان برخاستند.<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ  صفحه‌ی۶۷۷</ref>[[پرونده:نشریه تجدد.jpg|جایگزین=نشریه تجدد|بندانگشتی|نشریه تجدد]]خیابانی  بعد از تشکیل کمیته‌ی دموکرات در فروردین ۱۲۹۶ نشریه‌ی تجدد را منتشر کرد. از بیستم فروردین روزنامه تجدد شروع به کار می‌کند. دارنده‌ی آن شادروان خیابانی ولی نوشتنش با دیگران بود.


خیابانی در شماره ۱۰ اردیبهشت «تجدّد» نخستین مقاله‌ی خود را با عنوان «چه باید کرد؟ تکیه گاه خونخواران ازپا درافتاده، نور حقیقت خواهد تابید» منتشر کرد. او در شماره ۱۰خرداد «تجدّد» در مقاله یی با عنوان «ایران و روسیه آزاد» از «انقلاب جدید انسانیّت پسند» فوریه و نور امیدی که این رویداد در قلب ایرانیان تابانیده است، یاد کرد.<ref name=":0">نشریه مجاهدشماره۳۱تاریخ۱۴فروردین۱۳۵۹ - شیخ [[شیخ محمدخیابانی فریاد رسای جنبش ”آزادی ستان“|محمدخیابانی]]</ref>
خیابانی در شماره ۱۰ اردیبهشت «تجدّد» نخستین مقاله‌ی خود را با عنوان «چه باید کرد؟ تکیه گاه خونخواران ازپا درافتاده، نور حقیقت خواهد تابید» منتشر کرد. او در شماره ۱۰خرداد «تجدّد» در مقاله یی با عنوان «ایران و روسیه آزاد» از «انقلاب جدید انسانیّت پسند» فوریه و نور امیدی که این رویداد در قلب ایرانیان تابانیده است، یاد کرد.<ref name=":0">نشریه مجاهدشماره۳۱تاریخ۱۴فروردین۱۳۵۹ - شیخ [[شیخ محمدخیابانی فریاد رسای جنبش ”آزادی ستان“|محمدخیابانی]]</ref>


== افکار خیابانی ==
== افکار خیابانی ==
شیخ محمد خیابانی را میتوان از پایه گذاران بنای تجدد در ایران نام برد. او با ادراک به نیازهای اجتماعی مردم و با توجه به دوران دگردیسی سیاسی که در جامعه بوجود آمده بود منشاء این تجدد را در بیداری جامعه می‌دانست. افکار او بود که منجر به تأسیس اولین مدرسه‌ی غیر مکتبی، راه انذازی اولین شهرداری در ایران و سالنهای سینما و تأتر شد. «نگاهی به نوشتارهای «روزنامه تجدد»، ارگان حزبی خیابانی - که در آن زمان بانوان نیز در آن شاغل بودند - گویای اندیشه های اوست.»<ref>گفتگو با فرامرز خیابانی نوه‌ی پسری شیخ محمد خیابانی</ref>  نظریات استقلال طلبانه‌ی شیخ محمد خیابانی در مورد سیاست  به روشنی بیانگر  افکار او در  مورد تحکیم حاکمیت ملی و استقلال در  سیاست خارجی و داخلی  است. از اندیشه‌ی غرور ایرانی، خودباوری و منزلت ملی اوست که می‌گوید:«پلتیک ایران مال ایران است. وزارت خارجه‌ی ایران نیز باید مال ایران باشد». او پایه‌ی شرافت را استقلال می‌داند و می‌گوید: «استقلال هر ملتی شرافت اوست»،  «ایران را ایرانی باید آزاد کند» و یا می‌گوید: «ای ایران لایموت، سرت را بلند دار و زنده و پاینده باش»
شیخ محمد خیابانی را میتوان از پایه‌گذاران بنای تجدد در ایران نام برد. او با ادراک به نیازهای اجتماعی مردم و با توجه به دوران دگردیسی سیاسی که در جامعه بوجود آمده بود منشاء این تجدد را در بیداری جامعه می‌دانست. افکار او بود که منجر به تأسیس اولین مدرسه‌ی غیر مکتبی، راه‌اندازی اولین شهرداری در ایران و سالنهای سینما و تأتر شد. «نگاهی به نوشتارهای «روزنامه تجدد»، ارگان حزبی خیابانی - که در آن زمان بانوان نیز در آن شاغل بودند - گویای اندیشه های اوست.»<ref>گفتگو با فرامرز خیابانی نوه‌ی پسری شیخ محمد خیابانی</ref>  نظریات استقلال طلبانه‌ی شیخ محمد خیابانی در مورد سیاست  به روشنی بیانگر  افکار او در  مورد تحکیم حاکمیت ملی و استقلال در  سیاست خارجی و داخلی  است. از اندیشه‌ی غرور ایرانی، خودباوری و منزلت ملی اوست که می‌گوید:«پلتیک ایران مال ایران است. وزارت خارجه‌ی ایران نیز باید مال ایران باشد». او پایه‌ی شرافت را استقلال می‌داند و می‌گوید: «استقلال هر ملتی شرافت اوست»،  «ایران را ایرانی باید آزاد کند» و یا می‌گوید: «ای ایران لایموت، سرت را بلند دار و زنده و پاینده باش»


== میتینگ‌های خیابانی ==
== میتینگ‌های خیابانی ==
خیابانی در نخستین میتینگی که در ۲۶ مهر ۱۲۹۶ در صحن «تجدّد» برگزار کرد، ضمن پرخاش به محتکران گندم، که قحطی نان را در تبریز باعث شده بودند، بر لزوم انتخابات و بازگشایی مجلس تأکید کرد.
خیابانی در نخستین میتینگی که در ۲۶ مهر ۱۲۹۶ در صحن «تجدّد» برگزار کرد، ضمن پرخاش به محتکران گندم، که قحطی نان را در تبریز باعث شده بودند، بر لزوم انتخابات و بازگشایی مجلس تأکید کرد.


چند ماه بعد، دموکراتهای تبریز در میتینگ دیگری که در ۱۲ آذر در اعتراض به انتخاب سه وزیر ـ وثوق الدّوله، قوام السّلطنه و امین الملک ـ در دولت عین الدّوله برگزار کردند، در تلگرامی که در پایان میتینگ برای عین الدّوله فرستادند، تأکید کردند که «اهالی آذربایجان میگویند مادامی که یک کابینه کاملالصلاح و طرف اعتماد تشکیل نیافته، اوامر مرکز را لازم الاتّباع نخواهند شناخت»<ref>قیام شیخ محمّد خیابانی در تبریز - شیخ [[علی آذری، چاپ ۱۳۶۲, ص۱۵۴|محمدخیابانی]]</ref>
چند ماه بعد، دموکراتهای تبریز در میتینگ دیگری که در ۱۲ آذر در اعتراض به انتخاب سه وزیر ـ وثوق الدّوله، قوام السّلطنه و امین الملک ـ در دولت عین الدّوله برگزار کردند، در تلگرامی که در پایان میتینگ برای عین الدّوله فرستادند، تأکید کردند که «اهالی آذربایجان میگویند مادامی که یک کابینه کامل‌الصلاح و طرف اعتماد تشکیل نیافته، اوامر مرکز را لازم الاتّباع نخواهند شناخت»<ref>قیام شیخ محمّد خیابانی در تبریز - شیخ [[علی آذری، چاپ ۱۳۶۲, ص۱۵۴|محمدخیابانی]]</ref>


در دوّم دیماه، در تجمّع دیگری با حضور ده هزار نفر از مردم تبریز، اعلام کردند تا «کابینه یی ملّی متشکّل از عناصر صالحه و حائز اعتماد آزادیخواهان» روی کار نیاید، به اعتراض ادامه خواهند داد.
در دوّم دیماه، در تجمّع دیگری با حضور ده هزار نفر از مردم تبریز، اعلام کردند تا «کابینه یی ملّی متشکّل از عناصر صالحه و حائز اعتماد آزادیخواهان» روی کار نیاید، به اعتراض ادامه خواهند داد.


در اثر اعتراضهای پیاپی مردم تبریز، کابینه عین الدّوله در ۱۸دیماه استعفا داد و به جایش کابینه مستوفیالممالک روی کار آمد که مورد حمایت دموکراتها بود.<ref name=":0" />
در اثر اعتراضهای پیاپی مردم تبریز، کابینه عین‌الدّوله در ۱۸دیماه استعفا داد و به جایش کابینه مستوفی‌الممالک روی کار آمد که مورد حمایت دموکراتها بود.<ref name=":0" />


== خیابانی نماینده‌ی اول تبریز ==
== خیابانی نماینده‌ی اول تبریز ==
بعد از پایان جنگ جهانی اول در آذر۱۲۹۷ شمسی، دولت وثوق‌الدّوله روی کار آمد. از آن جا که انتخابات مجلس به یک خواست مشترک عمومی تبدیل شده بود، وثوق الدوله تصمیم گرفت در جریان برگزاری انتخابات، با کمک اداره نظمیّه کاری کند که طرفداران دولت به نمایندگی برگزیده شوند.
بعد از پایان جنگ جهانی اول در آذر۱۲۹۷ شمسی، دولت وثوق‌الدّوله روی کار آمد. از آن جا که انتخابات مجلس به یک خواست مشترک عمومی تبدیل شده بود، وثوق‌الدوله تصمیم گرفت در جریان برگزاری انتخابات، با کمک اداره نظمیّه کاری کند که طرفداران دولت به نمایندگی برگزیده شوند.


در انتخابات آذربایجان، که در شهریور۱۲۹۸ برگزارشد، با وجود فشار اداره نظمیّه، ۶تن از ۹نماینده آذربایجان از دموکراتها بودند. خیابانی رأی اول را در تبریز به دست آورد و به نمایندگی مجلس برگزیده شد.
در انتخابات آذربایجان، که در شهریور۱۲۹۸ برگزارشد، با وجود فشار اداره نظمیّه، ۶تن از ۹نماینده آذربایجان از دموکراتها بودند. خیابانی رأی اول را در تبریز به دست آورد و به نمایندگی مجلس برگزیده شد.


در تهران نیز هر ۱۲نماینده برگزیده شده، از دموکراتها بودند. به علّت انتخاب نمایندگان دموکرات و بیم ایجاد دوباره جوّی که دموکراتها در مجلس دوم به وجود آورده بودند، وثوق الدّوله حاضر نشد مجلس چهارم را بازکند (مجلس چهارم، بعدها، در دوره نخست وزیری قوام السّلطنه، در تیرماه ۱۳۰۰ بازشد).
در تهران نیز هر ۱۲نماینده برگزیده شده، از دموکراتها بودند. به علّت انتخاب نمایندگان دموکرات و بیم ایجاد دوباره جوّی که دموکراتها در مجلس دوم به وجود آورده بودند، وثوق‌الدّوله حاضر نشد مجلس چهارم را بازکند (مجلس چهارم، بعدها، در دوره نخست وزیری قوام‌السّلطنه، در تیرماه ۱۳۰۰ بازشد).


وثوقالدّوله، هم چنین، رئیس اداره نظمیّه تبریز را معزول کرد و به جای او یک نفر سوئدی به نام ماژور بیورلینگ را برای اداره نظمیّه به تبریز فرستاد و او را مأمور کرد که از فعالیّت دموکراتها در تبریز جلوگیری کند
وثوق‌الدّوله، هم چنین، رئیس اداره نظمیّه تبریز را معزول کرد و به جای او یک نفر سوئدی به نام ماژور بیورلینگ را برای اداره نظمیّه به تبریز فرستاد و او را مأمور کرد که از فعالیّت دموکراتها در تبریز جلوگیری کند


در اوّلین کنفرانس ایالتی فرقة دموکرات در ۲۲ اسفند، اعضای کمیته محلی تبریز انتخاب شدند. خیابانی در این کنفرانس به عنوان رئیس کمیته برگزیده شد. این کمیته کلیه فعالیتهای فرقه در تبریز را زیر نظر خود قرار داد. در آخرین روز سال، میتینگ ۲۰هزار نفره یی علیه انگلیس و مُهره دست نشانده اش، وثوق الدّوله، در تبریز برگزار شد. شعار اصلی میتینگ «مرده باد انگلیس» بود.<ref name=":0" />
در اوّلین کنفرانس ایالتی فرقة دموکرات در ۲۲ اسفند، اعضای کمیته محلی تبریز انتخاب شدند. خیابانی در این کنفرانس به عنوان رئیس کمیته برگزیده شد. این کمیته کلیه فعالیتهای فرقه در تبریز را زیر نظر خود قرار داد. در آخرین روز سال، میتینگ ۲۰هزار نفره‌ای علیه انگلیس و مُهره دست نشانده‌اش، وثوق الدّوله، در تبریز برگزار شد. شعار اصلی میتینگ «مرده باد انگلیس» بود.<ref name=":0" />


== پیروزی قیام در تبریز ==
== پیروزی قیام در تبریز ==
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


در آخرین نطق خیابانی چنین آمده‌است:<blockquote>«تبریز می‌خواهد حاکمیت بدست ملت باشد فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را می‌نماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما می‌گوئیم حاکمیت دموکراسی باید  جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بی‌شرمانه ترجیح می‌دهیم.»<ref>[https://psri.ir/?id=6rvqhjqc قیام شیخ محمد خیابانی]</ref></blockquote>
در آخرین نطق خیابانی چنین آمده‌است:<blockquote>«تبریز می‌خواهد حاکمیت بدست ملت باشد فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را می‌نماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما می‌گوئیم حاکمیت دموکراسی باید  جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بی‌شرمانه ترجیح می‌دهیم.»<ref>[https://psri.ir/?id=6rvqhjqc قیام شیخ محمد خیابانی]</ref></blockquote>
=== از سخنان شیخ محمد خیابانی ===
<blockquote>«ملتی که از مرگ نترسد هرگز نمی‌میرد. مردن در راه یک آرزوی بزرگ عین موفقیت است».
«من از اعقاب بابک خرمدین هستم که در نزد خلیفه عرب آنچنان رشادت و عظمت از خود بروز داد».
«ممکنست خیابانی بمیرد ولی شعله‌ی روشنی بخش نهضت آزادیستان خاموش شدنی نیست. آزادی نمی‌میرد، حقیقت معدوم نمی‌شود. ما خواهان عدالت و آزادی هستیم. فتح و ظفر با ماست».
«بدبخت ملتی که مداخلۀ اجانب را در کارهای وطن اجدادی خود طلب نماید. هیچ ملتی حق ندارد در تعیین و تحدید آزادی ملت دیگر مداخله نماید».
«آذربایجان انقلابی شما را دعوت به قیام و نهضت می‌کند. پا شوید که تهران ربودۀ سیل ارتجاع و وطن‌فروشی است! دست به دست هم دهید که صدای لرزناک وطن از فرزندان غیور خودش استمداد و استغاثه می کند. زنده باد آزادیخواهان آذربایجان»!
«خطری ایران را تهدید ننموده که آذربایجان را جانسپاری نیافته باشد. یقین حاصل شده است که ایران را باید در آذربایجان جستجو کرد. تا وقتیکه این پاسبان شب زنده دار و این مرزبان بی پروا سرپای خود قائم و برقرار است ترسی نیست. ترور تولید آنارشی می کند، ناامنی را می­‌افزاید. سوای از این، وجدان دموکراسی را از راه حقیقی خودش منحرف می‌سازد و گمراه می کند».
«ترور نتیجۀ طبیعی استبداد است. ای آذربایجان غیور، ای قهرمان بی پروای آزادی، گیرم که سر تا پا زخم و جریحه­ای، باز تو آن سر آبرومندت را بلند کن! تو تنها مددکار خودی. تو خود، خودت را نجات خواهی داد».
«آذربایجان جزء لاینفک ایران است».
«آزادیخواهان! روز فداکاری است. آزادی و استقلال وطن در خطر است».</blockquote>


== پایان کار قیام و شهادت ==
== پایان کار قیام و شهادت ==
خط ۱۶۵: خط ۱۸۵:
خیابانی در روز یورش قزّاق‌ها، از پشت بام، درحالی که یک تفنگ و قطار فشنگ به همراه داشت، به خانه همسایه گریخت. وقتی میزبانش ـ حاج شیخ حسینعلی میانجی ـ که فرد مشهور و محترمی بود، از او خواست اجازه بدهد پیش مخبرالسّلطنه رفته برای او تأمین بخواهد، خیابانی در پاسخش گفت:  
خیابانی در روز یورش قزّاق‌ها، از پشت بام، درحالی که یک تفنگ و قطار فشنگ به همراه داشت، به خانه همسایه گریخت. وقتی میزبانش ـ حاج شیخ حسینعلی میانجی ـ که فرد مشهور و محترمی بود، از او خواست اجازه بدهد پیش مخبرالسّلطنه رفته برای او تأمین بخواهد، خیابانی در پاسخش گفت:  


«ما هیچ‌گاه نمی توانستیم تصوّر کنیم که رفیق و هم‌مسلک قدیمی ما اینطور از آب درآید و برخلاف مصالح آزادی پا را در یک کفش کرده، بگوید آنچه من میگویم درست است… شما مستحضر هستید که دموکراتهای تبریز همیشه از او مدافعه کرده‌اند و در مواقع بسیار مشکل فریاد می‌زدیم اگر حکومت قانونی می‌خواهید بفرستید مُخبرالسّلطنه را انتخاب و اعزام دارید». وقتی میزبان اصرار کرد. خیابانی برافروخته شد و با لحن تندی به وی خطاب کرد: «پدر بزرگوار! من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می‌دهم. من از اَعقاب بابک خرّمدین هستم که … آن چنان رشادت و عظمت از خود بروز داد»<ref>قیام شیخ محمّد خیابانی، ص۴۹۱ - شیخ [[قیام شیخ محمّد خیابانی، ص۴۹۱|محمدخیابانی]]</ref>در فردای سقوط حکومت ملّی، یکی از سران قزّاق به نام اسماعیل قزّاق، خیابانی را در زیرزمین خانه شیخ حسینعلی میانجی با چند تیر به شهادت رساند و دفتر قیام دلاورانه او، که شوقی تازه برای رهایی در مردم آذربایجان برانگیخته بود، با شهادت وی بسته شد.<ref name=":0" />
«ما هیچ‌گاه نمی‌توانستیم تصوّر کنیم که رفیق و هم‌مسلک قدیمی ما اینطور از آب درآید و برخلاف مصالح آزادی پا را در یک کفش کرده، بگوید آنچه من می‌گویم درست است… شما مستحضر هستید که دموکراتهای تبریز همیشه از او مدافعه کرده‌اند و در مواقع بسیار مشکل فریاد می‌زدیم اگر حکومت قانونی می‌خواهید بفرستید مُخبرالسّلطنه را انتخاب و اعزام دارید». وقتی میزبان اصرار کرد. خیابانی برافروخته شد و با لحن تندی به وی خطاب کرد: «پدر بزرگوار! من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می‌دهم. من از اَعقاب بابک خرّمدین هستم که … آن چنان رشادت و عظمت از خود بروز داد»<ref>قیام شیخ محمّد خیابانی، ص۴۹۱ - شیخ [[قیام شیخ محمّد خیابانی، ص۴۹۱|محمدخیابانی]]</ref>در فردای سقوط حکومت ملّی، یکی از سران قزّاق به نام اسماعیل قزّاق، خیابانی را در زیرزمین خانه شیخ حسینعلی میانجی با چند تیر به شهادت رساند و دفتر قیام دلاورانه او، که شوقی تازه برای رهایی در مردم آذربایجان برانگیخته بود، با شهادت وی بسته شد.<ref name=":0" />


احمد کسروی می‌نویسد: مخبرالسطنه به شهر در آمده در عالی‌قاپو نشست. اما خیابانی، قزاقان به نهانگاه او پی برده چند تن بسرش رفتند و او را با چند تیر کشته جنازه‌اش را بر روی نردبانی انداخته بیرون آوردند. در اینباره سخن دوگونه است: مخبرالسلطنه میگفت قزاقان چون نزدیک شده‌اند خیابانی خودش خود را کشته میگفت: نوشته‌ای در این باره از جیب او درآمده ولی دیگران میگفتند: خیابانی در زیر زمینی می‌بوده و تفنگی به دست میداشته. قزاقان آنرا دیده از بیرون شلیک کرده خیابانی را از پا انداخته‌اند و همانا این راست‌تر است.<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ صفحه‌ی ۸۹۲</ref>
احمد کسروی می‌نویسد: مخبرالسطنه به شهر در آمده در عالی‌قاپو نشست. اما خیابانی، قزاقان به نهانگاه او پی برده چند تن بسرش رفتند و او را با چند تیر کشته جنازه‌اش را بر روی نردبانی انداخته بیرون آوردند. در اینباره سخن دوگونه است: مخبرالسلطنه می‌گفت قزاقان چون نزدیک شده‌اند خیابانی خودش خود را کشته می‌گفت: نوشته‌ای در این باره از جیب او درآمده ولی دیگران می‌گفتند: خیابانی در زیر زمینی می‌بوده و تفنگی به دست می‌داشته. قزاقان آنرا دیده از بیرون شلیک کرده خیابانی را از پا انداخته‌اند و همانا این راست‌تر است.<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ صفحه‌ی ۸۹۲</ref>


آفای فرامرز خیابانی از نوادگان شیخ محمد خیابانی در مصاحبه‌‌ی خود می‌گوید: خیابانی در ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ خورشیدی در تبریز به فرمان مخبرالسلطنه هدایت کشته شد و پس از دفن موقت در گورستان امامزاده حمزه تبریز، پس از چند ماه توسط همسرش به حضرت عبدالعظیم در شهر ری منتقل گشت. آرامگاه خیابانی در صحن عبادتگاه و تقریبا سی متری ورودی بازار جدید و سی متر دورتر از مزار سردارملی ستارخان قرار دارد. <ref>گفتگو با فرامزر خیابانی از نوادگان شیخ محمد خیابانی</ref>
آفای فرامرز خیابانی از نوادگان شیخ محمد خیابانی در مصاحبه‌‌ی خود می‌گوید: خیابانی در ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ خورشیدی در تبریز به فرمان مخبرالسلطنه هدایت کشته شد و پس از دفن موقت در گورستان امامزاده حمزه تبریز، پس از چند ماه توسط همسرش به حضرت عبدالعظیم در شهر ری منتقل گشت. آرامگاه خیابانی در صحن عبادتگاه و تقریبا سی متری ورودی بازار جدید و سی متر دورتر از مزار سردارملی ستارخان قرار دارد. <ref>گفتگو با فرامزر خیابانی از نوادگان شیخ محمد خیابانی</ref>