مرجان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
[[پرونده:مرجان وهمسرش .jpg|جایگزین=مرجان وهمسرش|بندانگشتی|مرجان وهمسرش]]شروع جنگ هشت ساله در شهریور ۱۳۵۹، محملی شد برای خمینی، که در تقابل با آزادیخواهان و تحکیم پایه های قدرتش، چماق تکفیر، بر پیکره هنر و هنرمند نواخته شد، ویولون «پرویز یاحقی» را بر سرش شکستند، و علاوه بر حرام اعلام شدن موسیقی، داشتن آلات نواختن ساز، چون مصرف نوشابه الکلی، حد شرعی پیدا کرد، و هنرمندانی که در زمینه های مختلف هنری، در قلوب مردم هنردوست و ادیب پرور ایران، جایی خاص بازکرده بودند. ممنوع الکار، ممنوع الخروج و ملزم به پرداخت خمس و ذکات از سال ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب در۱۳۵۷ شدند.
[[پرونده:مرجان وهمسرش .jpg|جایگزین=مرجان وهمسرش|بندانگشتی|مرجان وهمسرش]]شروع جنگ هشت ساله در شهریور ۱۳۵۹، محملی شد برای خمینی، که در تقابل با آزادیخواهان و تحکیم پایه های قدرتش، چماق تکفیر، بر پیکره هنر و هنرمند نواخته شد، ویولون «پرویز یاحقی» را بر سرش شکستند، و علاوه بر حرام اعلام شدن موسیقی، داشتن آلات نواختن ساز، چون مصرف نوشابه الکلی، حد شرعی پیدا کرد، و هنرمندانی که در زمینه های مختلف هنری، در قلوب مردم هنردوست و ادیب پرور ایران، جایی خاص بازکرده بودند. ممنوع الکار، ممنوع الخروج و ملزم به پرداخت خمس و ذکات از سال ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب در۱۳۵۷ شدند.


در کشاکش چنین شراط اسفباری بود که مرجان اقدام به خواندن ترانه ای کرد، از ساخته های «عماد رام» با شعری از علیرضا میبدی، به نام «ای شکسته، توشکستی» ترانه ای که از وطن می گفت، آن هم در شرایطی که به گفته مرجان،  بی وطنی ردای قداست به تن کرده بود.  این اولین اقدام مرجان، در تلاش برای آزادی بود که منجر به دستگیری و زندانی شدن او شد، و پس از یک ماه ضجر و شکنجه های روحی، با توقیف ویلای او در شمال، به عنوان جریمه و خمس و ذکات درآمد سال های قبل، بعد ازیک ماه آزاد ولی ممنوع الکار و ممنوع الخروج از کشور اعلام شد.  
در کشاکش چنین شراط اسفباری بود که مرجان اقدام به خواندن ترانه ای کرد، از ساخته های «عماد رام» با شعری از علیرضا میبدی، به نام «ای شکسته، توشکستی» ترانه ای که از وطن می گفت، آن هم در شرایطی که به گفته مرجان،  بی وطنی ردای قداست به تن کرده بود.  این اولین اقدام مرجان، در تلاش برای آزادی بود که منجر به دستگیری و زندانی شدن او شد، و پس از یک ماه زجر و شکنجه های روحی، با توقیف ویلای او در شمال، به عنوان جریمه و خمس و ذکات درآمد سال های قبل، بعد ازیک ماه آزاد ولی ممنوع الکار و ممنوع الخروج از کشور اعلام شد.  


تیرماه ۱۳۶۱، ظهر چنین روزی بود که مرجان، برای بار دوم، در خانه اش،  واقع درخیابان پاسداران دستگیر و بازداشت شد، اتهام او این بار هواداری از سازمان مجاهدین خلق بود که عدم کتمان این موضوع توسط او در مراحل مختلف بازجویی و دادگاه های آن چنانی رژیم، علاوه بر مدت ها زندانی بودن، به تحمل هجده سال عزلت و ممنوعیت او از مواهب اجتماعی گردید.
تیرماه ۱۳۶۱، ظهر چنین روزی بود که مرجان، برای بار دوم، در خانه اش،  واقع درخیابان پاسداران دستگیر و بازداشت شد، اتهام او این بار هواداری از سازمان مجاهدین خلق بود که عدم کتمان این موضوع توسط او در مراحل مختلف بازجویی و دادگاه های آن چنانی رژیم، علاوه بر مدت ها زندانی بودن، به تحمل هجده سال عزلت و ممنوعیت او از مواهب اجتماعی گردید.