مهدی اخوان ثالث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
|نام                    =  مهدي اخوان ثالث
|تصویر                  = عارف_قزوینی.jpg
|توضیح تصویر            =
|نام اصلی              = مهدي اخوان ثالث
|زمینه فعالیت          =  شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم
|ملیت                  = [[ایرانی]]
|تاریخ تولد            = متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷
|محل تولد              = مشهد
|والدین                =
|تاریخ مرگ              =  درگذشت  شهریور ۱۳۶۹ تهران
|محل مرگ                = تهران
|محل زندگی              = تهران
|مختصات محل زندگی      =
|مدفن                  =
|مذهب                  = مشهد
|در زمان حکومت          =
|اتفاقات مهم            =
|نام دیگر              =
|لقب                    =
|بنیانگذار              =
|پیشه                  = شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم
|سبک نوشتاری            = شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید|کتاب‌ها                =
|تاریخ اتمام اثر        =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها            =
|دیوان اشعار            =
|تخلص                  = م- امید
|همسر                  =
|شریک زندگی            =
|فرزندان                =
|تحصیلات                =
|دانشگاه                =
|حوزه                  =
|شاگرد                  =


}}


 
زندگی   
== زندگی  ==


مهدي اخوان ثالث ( م - اميد ) در سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد از هنرستان صنعتي فارغ التحصيل شد. نزد سليمان روح افزا يكي از نوازندگان تار،با هنر موسیقی آشناشد. با تشویق پدر به شعر و شاعری متمایل گشت و در ادامه راه معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او  رهبری نمود با ورود به «انجمن ادبي خراسان» و آشنایی با بزرگان شعر آن روزگاران همچون استاد نصرت (منشی باشی) درسالهای ۲۳-۲۴ و دعوت به انجمن ادبی (تخلص و نام امید) داده شد. مهدي اخوان ثالث در سرودن شعر به سبك كلاسيك در قصيده سرايي (به شيوه اساتيد كهن خراسان و خاصه منوچهري) و غزلسرايي (ارغنون از جمله فعاليت‌هاي اين دوره اوست) و نيز به سبك نو (به شيوه نيما ، مانند مجموعه زمستان) طبع آزمايي كرد. 
مهدي اخوان ثالث ( م - اميد ) در سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد از هنرستان صنعتي فارغ التحصيل شد. نزد سليمان روح افزا يكي از نوازندگان تار،با هنر موسیقی آشناشد. با تشویق پدر به شعر و شاعری متمایل گشت و در ادامه راه معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او  رهبری نمود با ورود به «انجمن ادبي خراسان» و آشنایی با بزرگان شعر آن روزگاران همچون استاد نصرت (منشی باشی) درسالهای ۲۳-۲۴ و دعوت به انجمن ادبی (تخلص و نام امید) داده شد. مهدي اخوان ثالث در سرودن شعر به سبك كلاسيك در قصيده سرايي (به شيوه اساتيد كهن خراسان و خاصه منوچهري) و غزلسرايي (ارغنون از جمله فعاليت‌هاي اين دوره اوست) و نيز به سبك نو (به شيوه نيما ، مانند مجموعه زمستان) طبع آزمايي كرد. 

نسخهٔ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۰

مهدی اخوان ثالث = م. امید (متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷ - درگذشت شهریور ۱۳۶۹ تهران) شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم


مهدي اخوان ثالث
عارف قزوینی.jpg
نام اصلی مهدي اخوان ثالث
زمینهٔ کاری شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم
زادروز متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷
مشهد
مرگ درگذشت شهریور ۱۳۶۹ تهران
تهران
ملیت ایرانی
محل زندگی تهران
مذهب مشهد
پیشه شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم
سبک نوشتاری شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید
تخلص م- امید
زندگی  

مهدي اخوان ثالث ( م - اميد ) در سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد از هنرستان صنعتي فارغ التحصيل شد. نزد سليمان روح افزا يكي از نوازندگان تار،با هنر موسیقی آشناشد. با تشویق پدر به شعر و شاعری متمایل گشت و در ادامه راه معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او رهبری نمود با ورود به «انجمن ادبي خراسان» و آشنایی با بزرگان شعر آن روزگاران همچون استاد نصرت (منشی باشی) درسالهای ۲۳-۲۴ و دعوت به انجمن ادبی (تخلص و نام امید) داده شد. مهدي اخوان ثالث در سرودن شعر به سبك كلاسيك در قصيده سرايي (به شيوه اساتيد كهن خراسان و خاصه منوچهري) و غزلسرايي (ارغنون از جمله فعاليت‌هاي اين دوره اوست) و نيز به سبك نو (به شيوه نيما ، مانند مجموعه زمستان) طبع آزمايي كرد. 

پس از كودتاي ۲۸مرداد سال ۳۲، ايران چهرهء ديگري به‌خود گرفت و نظام سياسي-فرهنگي جامعهء آن‌زمان به‌كلي دگرگون شد. اخوان نيز مانند بسياري از اهل قلم، دستگير و روانهء زندان شد. او در اين زمان از امضاي تعهدنامه جهت آزادي از زندان امتناع كرد و ناگزير چند ماه در زندان ماند؛ اما طولي نكشيد مجددا در سال ۱۳۴۴براي دومين بار راهي زندان شد؛ اما اين بار اتهام او سياسي نبود، پس از آزاد شدن از زندان،ديگر هيچ‌گاه براي حزب و دسته‌اي خاص فعاليت نكرد و در واقع از كارهاي روزمرهء سياسي كناره‌گيري كرد و براي امرار معاش به روزنامهء «ايران ما» پيوست.

مشاغل و سمتهاي اداري

اخوان ثالث در سال 1327 ساكن تهران شد و به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به دبيري پرداخت و پس از چندي به سمت مامور در وزارت اطلاعات مشغول همكاري شد و وظيفه‌اش نظارت بر برنامه‌هاي ادبي بود. وي همچنين به كار صدا برگرداني (دوبله) فيلم‌هاي مستند در استوديو «گلستان» نيز پرداخت. بنا به قول گلستان در مدت سه - چهار سال روي صداگذاري نزديك به سيصد فيلم مستند نظارت كرد. به جز آن هم به متن ترجمه‌ها و رواني گفتارها رسيدگي مي‌كرد، هم بر نوار اصلي و برگردان به نسخه‌هاي فيلم. پس از آنكه كارگاه فيلم گلستان تعطيل شد، ايرج گرگين رييس برنامهء دوم راديو از اخوان دعوت كرد تا مسئووليت مستقيم برنامه‌هاي ادبي را برعهده گيرد. با توجه به آنكه تجربهء لازم را براي اين‌كار نداشت، اما با موفقيت برنامه‌ها را اداره كرد. او مي‌گويد:«من آن وقت هفته‌اي چهار برنامه داشتم، يك برنامهء ادبي داشتم، يك برنامهء كتاب داشتم، در ميزگردهايي هم كه راجع به اين جور مسايل بود شركت مي‌كردم.»

در سال 1348 از اخوان براي كار تلويزيون آبادان دعوت به عمل آمد. او تا سال 1353 براي تلويزيون آبادان برنامه‌سازي نمود، اما حادثهء مرگ دخترش لاله، او را مجبور كرد به تهران بازگردد و از همكاري با تلويزيون آبادان صرفنظر نمايد. تا قبل از انقلاب، اخوان ثالث كمابيش با برنامه‌هاي ادبي در تلويزيون ظاهر مي‌شد، پس از پيروزي انقلاب براي مدتي در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي (فرانكلين سابق) مشغول به كار شد، اما پس از مدتي استعفا داد و خانه‌نشين شد.

فعالیتهای...

مهدي اخوان ثالث پس از آنكه به تهران آمد به اتفاق احمد خويي و اكبر آذري با سفارش مدير روزنامهء «زندگي»،در اداره فرهنگ روستايي براي آموزگاري استخدام شد. اداره نيز هر سه نفر آنها را براي تدريس به ورامين فرستاد. تدريس در مدرسهء روستايي كريم آباد بهنام سوخته ورامين اولين گام براي ورود به حرفهء معلمي بود. انتخاب شغل معلمي در آن ساليان با روحيهء اخوان سازگار بود. يكي دو سال بعد، او را به مدرسهء كشاورز منتقل كردند و او در آنجا علاوه بر آنكه معلم ادبيات بود، فقه و آهنگري را نيز به بچه‌ها ياد مي‌داد. اخوان بعد‌ها به دلايلي از كار تدريس در آموزش و پرورش كناره‌گيري كرد. او خود علت اين امر را برخي تمردها يا رفتن، نرفتن‌ها بيان مي‌كند. ادامهء فعاليت آموزشي مهدي اخوان ثالث درسال 1356 مي‌باشد. او با دعوت دانشگاه، شعر سامانيان و مشرطيت به بعد را تدريس مي‌كرد و در اواخر عمر نيز در دانشگاههاي تهران، تربيت معلم و شهيد بهشتي به اين كار مشغول بود.  [۱]

مجموعه شعرهای اخوان هستند. 

اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای مانده است. علاوه بر شعر نیمایی اشعاری در قالب‌های قصیده، قطعه، مثنوی، ترکیب بند، مستزاد و رباعی سروده است. «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «منظومه (شکار)»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید»، «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم» [۲]

اشعار مهدی اخوان ثالث

اشعار مهدی اخوان ثالث

به دیدارم بیا هر شب

در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند

دلم تنگ است

بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

دلم تنگ است

شعرهای مهدی اخوان ثالث

موجها خوابیده اند ، آرام و رام

طبل طوفان از نوا افتاده است

چشمه های شعله ور خشکیده اند

آبها از آسیاب افتاده است

در مزار آباد شهر بی تپش

وای جغدی هم نمی آید به گوش

دردمندان بی خروش و بی فغان

خشمناکان بی فغان و بی خروش

شعر مهدی اخوان ثالث

من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم بد آهنگ است

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟

آثار مهدی اخوان ثالث

ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه زهر بگو مگوی هم

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده

عمر آینه بهشت، اما…آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه

اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه ها بسته ست

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد

عکس مهدی اخوان ثالث

بهار آمد ، پریشان باغ من افسرده بود اما

به جو باز آمد آب رفته ، ماهی مرده بود اما

اشعار عاشقانه مهدی اخوان ثالث

در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم

کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود

و بر چیزی ، نمیدانم چه ، شاید تکه استخوانی

دمادم تق و تق منقار می زد باز

و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز

نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بخیل است

و تنها می خورد هر کس که دارد

اشعار زیبای مهدی اخوان ثالث

تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من . . .

چه جنونی

چه نیازی،

چه غمی ست؟

سروده های مهدی اخوان ثالث

زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه ،

غبار آلوده مهر و ماه ،

زمستان است

دیوان شعر مهدی اخوان ثالث

زمستون،تن عریون باغچه چون بیابون

درختا با پاهای برهنه زیر بارون

نمیدونی تو که عاشق نبودی

چه سخته مرگ گل برای گلدون

گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه

واسه هم قصه گفتن عاشقانه

چه تلخه چه تلخه

باید تنها بمونه قلب گلدون

مثل من که بی تو

نشستم زیر بارون زمستون

زمستون

برای تو قشنگه پشت شیشه

بهاره زمستونها برای تو همیشه

تو مثل من زمستونی نداری

که باشه لحظه چشم انتظاری

گلدون خالی ندیدی

نشسته زیر بارون

گلای کاغذی داری تو گلدون

تو عاشق نبودی

ببینی تلخه روزهای جدایی

چه سخته چه سخته

بشینم بی تو با چشمای گریون

گزیده اشعار مهدی اخوان ثالث

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر، با آن پوستین سرد نمناکش

باغ بی برگی

روز و شب تنهاست

با سکوت پاک غمناکش

ساز او باران، سرودش باد

جامه اش شولای عریانی ست

ور جز اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زر تا پودش باد

گو بروید، یا نروید، هر چه در هر کجا که خواهد

یا نمی‌خواهد

باغبان و رهگذاری نیست

باغ نومیدان

چشم در راه بهاری نیست

گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد

ور به رویش برگ لبخندی نمی روید

باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟

داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید

باغ بی‌برگی

خنده اش خونی ست اشک آمیز

جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن

پادشاه فصلها، پاییز[۳]

درگذشت

مهدي اخوان ثالث در روز يكشنبه 4 شهريور 1369 در بيمارستان مهر تهران بدرود حيات گفت و پيكرش را به مشهد انتقال دادند و در جوار آرامگاه فردوسي در باغ توس به خاك سپردند.  [۱]

جستارهای وابسته == 

منابع