نیره جلالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:
مادر بهکیش در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: “چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریور ماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.”
مادر بهکیش در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: “چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریور ماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.”


جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند . داغ فرزند خیلی سخته . آن هم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا، آن هم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که تا زنده ام روزی دادم را بستانم . محمود و علی را که در شهریور ماه ۶٧ کشتند، بعد از گذشت سه ماه تنها ساک دستی آنها را به ما تحویل دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم به من ندادند و گفتند : «پاره کرده ایم ». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم ، بگید کجا خاکشان کرده اید؟ نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم . به بهشت زهرا می رفتم می گفتند : « برید از اوین بپرسید ما نمیدانیم». به اوین می رفتم می گفتند: » برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم». آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم ودیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده . من بیشتر عمرم را جلوی در زندان‌ها، برای گرفتن ملاقات و در گورستان‌ها گذراندم. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه‌های ما پایمال نشود.”<ref name=":1" />
جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته . آن هم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا، آن هم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که تا زنده ام روزی دادم را بستانم . محمود و علی را که در شهریور ماه ۶٧ کشتند، بعد از گذشت سه ماه تنها ساک دستی آنها را به ما تحویل دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم به من ندادند و گفتند : «پاره کرده ایم ». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم ، بگید کجا خاکشان کرده اید؟ نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم . به بهشت زهرا می رفتم می گفتند : « برید از اوین بپرسید ما نمیدانیم». به اوین می رفتم می گفتند: » برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم». آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم ودیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده، من بیشتر عمرم را جلوی در زندان‌ها، برای گرفتن ملاقات و در گورستان‌ها گذراندم. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه‌های ما پایمال نشود.”<ref name=":1" />


=== همسر ===
=== همسر ===
او در مورد همسرش در قسمتی از مصاحبه‌اش گفت:<ref>تلگرام [https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/3229 توانا]</ref>
او در مورد همسرش در قسمتی از مصاحبه‌اش گفت:<ref>تلگرام [https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/3229 توانا]</ref>


"......همسرم، سه سال آخر عمرش دیوانه شده بود . او بچه‌ها، بخصوص زهرا و محمود را خیلی دوست داشت . دم خونه قالیچه می‌انداخت و می‌نشست و می‌گفت : "مواظبم نیان ما رو ببرن سر چهار راه دار بزنن" ». می‌گفتم : « مگه ما چیکار کردیم که ما رو بکشن؟ » می‌گفت» : "هیچی، مگه بچه‌های ما چیکار کرده بودند ".
"......همسرم، سه سال آخر عمرش دیوانه شده بود. او بچه‌ها، بخصوص زهرا و محمود را خیلی دوست داشت. دم خونه قالیچه می‌انداخت و می‌نشست و می‌گفت: "مواظبم نیان ما رو ببرن سر چهار راه دار بزنن" ». می‌گفتم: « مگه ما چیکار کردیم که ما رو بکشن؟ » می‌گفت»: "هیچی، مگه بچه‌های ما چیکار کرده بودند. "


=== زهرا بهکیش ===
=== زهرا بهکیش ===
زهرا دارای لیسانس فیزیک بود و در دبیرستان تدریس می‌کرد. قبل از انقلاب، در سال ١٣٥٤ به خاطر مخالفت با رژیم از تدریس محروم شد و در سال ١٣٥٥ با پیوستن به سازمان چریکهای فدایی خلق به زندگی مخفی روی آورد. چهار برادرش که سه نفرشان همانند او از هواداران سازمان فدائیان خلق(اقلیت) بودند نیز کشته شدند. محسن ( ١٣٦٤) اعدام، محمدعلی ( ١٣٦٧) اعدام ، محمد( ١٣٦٠) ترورشد.<ref>زهرا [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/36175/zahra-behkish بهکیش]</ref>
زهرا دارای لیسانس فیزیک بود و در دبیرستان تدریس می‌کرد. قبل از انقلاب، در سال ١٣٥٤ به خاطر مخالفت با رژیم از تدریس محروم شد و در سال ١٣٥٥ با پیوستن به سازمان چریکهای فدایی خلق به زندگی مخفی روی آورد. چهار برادرش که سه نفرشان همانند او از هواداران سازمان فدائیان خلق (اقلیت) بودند نیز کشته شدند. محسن ( ١٣٦٤) اعدام، محمدعلی ( ١٣٦٧) اعدام، محمد( ١٣٦٠) ترورشد.<ref>زهرا [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/36175/zahra-behkish بهکیش]</ref>


«زهرا فرزندم که در شهریورماه ۱۳۶۲اعدام شد، فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود. شوهر داشت، می‌تونست زندگی خوبی داشته باشه، ولی دلش طاقت نمی‌آورد مردم گرسنه باشند. این جانیان هم او و هم شوهرش سیامک را کشتند. جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند ….»”
«زهرا فرزندم که در شهریورماه ۱۳۶۲اعدام شد، فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود. شوهر داشت، می‌تونست زندگی خوبی داشته باشه، ولی دلش طاقت نمی‌آورد مردم گرسنه باشند. این جانیان هم او و هم شوهرش سیامک را کشتند. جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند ….»”


زهرا بهکیش دختر نیره جلالی مهاجر در سال ۱۳۶۲ زیر شکنجه کشته شد<ref name=":0">ویکی دانا - مادر بهکیش کیست؟[https://wikidana.com/?qa=91166/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87%DA%A9%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F]</ref>
زهرا بهکیش دختر نیره جلالی مهاجر در سال ۱۳۶۲ زیر شکنجه کشته شد.<ref name=":0">ویکی دانا - مادر بهکیش کیست؟[https://wikidana.com/?qa=91166/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87%DA%A9%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F]</ref>


=== محمود بهکیش ===
=== محمود بهکیش ===
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


=== محمدعلی بهکیش ===
=== محمدعلی بهکیش ===
محمدعلی دانش آموز و از هواداران سازمان فدائیان خلق( اقلیت) بود. او در یک شرکت ساختمانی کار می‌کرد و در سال ١٣٦٠ به ناچار متواری شد. محمدعلی نیز همچون محمود در تابستان سال ۱۳۶۷ در جریان [[قتل‌عام ۶۷]] اعدام شد.<ref>بنیاد برومند - محمدعلی [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-5214/mohammad-ali-behkish بهکیش]</ref>
محمدعلی دانش آموز و از هواداران سازمان فدائیان خلق ( اقلیت) بود. او در یک شرکت ساختمانی کار می‌کرد و در سال ١٣٦٠ به ناچار متواری شد. محمدعلی نیز همچون محمود در تابستان سال ۱۳۶۷ در جریان [[قتل‌عام ۶۷]] اعدام شد.<ref>بنیاد برومند - محمدعلی [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-5214/mohammad-ali-behkish بهکیش]</ref>


=== محمد بهکیش ===
=== محمد بهکیش ===
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


=== سیامک اسدیان ===
=== سیامک اسدیان ===
سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری در مازندران کشتند<ref name=":0" />
سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری در مازندران کشتند.<ref name=":0" />


== گفته‌های دیگران در مورد مادر بهکیش ==
== گفته‌های دیگران در مورد مادر بهکیش ==
۸٬۴۳۵

ویرایش