۸٬۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
=== سیامک اسدیان === | === سیامک اسدیان === | ||
[[پرونده:مادر بهکیش ۲.JPG|بندانگشتی|'''مادر بهکیش و فرزندانش''']] | |||
سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری در مازندران کشتند.<ref name=":0" /> | سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری در مازندران کشتند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۶: | ||
به گزارش این کمپین: “مادر بهکیش در تمام طول این سالها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن دیگر فرزندان مشخص نشد و هرگز این موضوع آشکار نشد که عزیزانش چگونه اعدام شدند. مادر بهکیش پیش تر در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: «چی بگم؟ بیرحمها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.»<ref name=":2" /> | به گزارش این کمپین: “مادر بهکیش در تمام طول این سالها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن دیگر فرزندان مشخص نشد و هرگز این موضوع آشکار نشد که عزیزانش چگونه اعدام شدند. مادر بهکیش پیش تر در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: «چی بگم؟ بیرحمها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.»<ref name=":2" /> | ||
=== | === کانون نویسندگان ایران === | ||
در بیانیهی خود به مناسبت درگذشت مادر بهکیش میگوید:”….مادر بهکیش” در این سالها با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابرهای سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند. با این همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که “زیباترین فرزندان آفتاب و باد” شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها چنان که “مادر بهکیش” گفته بود نه میبخشند و نه فراموش میکنند.”<ref name=":2" /> | در بیانیهی خود به مناسبت درگذشت مادر بهکیش میگوید:”….مادر بهکیش” در این سالها با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابرهای سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند. با این همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که “زیباترین فرزندان آفتاب و باد” شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها چنان که “مادر بهکیش” گفته بود نه میبخشند و نه فراموش میکنند.”<ref name=":2" /> | ||
ویرایش