کاربر:دانا/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ناهيد همت آبادي مرداد ماه 1319 در يكي از قديم­ترين محلات تهران ( ميدان حسن‌­آباد) چشم به جهان گشود. پدر بزرگ ( آيت­اله شيخ محمدعلي همت آبادي ) از جمله روحانيوني بود كه در نجف اشرف به درجه اجتهاد نايل آمده، صاحب دفتر ازدواج و طلاق و پيش‌نماز مسجد همت آباد در كوچه­‌اي به همين نام در محله يادشده بالا بود.  
https://www.mojahedin.org/news/140385/%D8%B5%D9%81%DB%8C-%D9%82%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86 


پدر كارمند وزارت دارايي و مادر بانويي بسيار فرهيخته و در زمره بانواني بود كه در زمان خود پس از يازده سال تحصيل، به دريافت ديپلم متوسطه نايل مي­‌شدند كه او نيز پس از پايان تحصيلات و اخذ ديپلم از ” درّه­‌المدارس“  در تهران، مدتي نيز سمت ناظم را در همين دبيرستان بر عهده گرفت. اين دبيرستان بعداً آزرم ناميده شد. مادر در نواختن تار نيز دستي داشت و به­ گفته خودش تحت شرايط دوران و با ممنوعيت موسيقي براي بانوان، ساز را نيز بايد هنگام رفتن نزد استاد ناچار زير چادر و چاقچور پنهان و حمل نموده و آموزش و فراگيري آن هم نه با متد علمي متداول بلكه از طريق گوش و به­ اصطلاح، سينه به سينه بوده است. پدر نيز از صوتي بسيار خوش و دلنشين برخودار بود كه بستگان و خود او نيز به شوخي آن را حاصل روضه­‌خواني ­پدر دانسته و به اين بهانه  پدر بزرگ را نيز با دانش گسترده و تسلط بسيار او به علوم، معارف و شعر به طنزگويي درباره آخوندها ترغيب مي­‌نمودند.
صفی ‌قلی اشرفی در سال1340 در سرخه حصار کرج به دنیا آمد. پدرش محمد ولی اشرفی «پیر» و رهبر پیروان طریقت اهل حق بود. او از همان آغاز در سرخه حصار کرج در میان مردمی که پیرو طریقت اهل حق بودند به خوشنامی معروف بود. 


علاقه وافر مادر به موسيقي او را اما سرانجام واداشت تا يگانه دختر خود را نيز در يازده سالگي و با خريد ساز ويلن به معلم خصوصي موسيقي بسپارد و گرچه گذشت زمان نيز شاهد هيچ پيشرفت چشمگيري در آموختن يا خوش­نوازي ساز فرزند نبود اما مادر بي­اندكي سرخوردگي و نوميدي چاره كار را تنها در انتخاب هنرآموزي جديد دانسته و موضوع را مصرانه پي گرفته به انجام رساند، البته همچنان بدون نتيجه و بي آنكه هنرجوي جوان حتي يكي از دستگاه­­هاي موسيقي ايراني را به درستي فراگرفته يا به خوبي بنوازد.
صفی ‌قلی اشرفی، در جریان انقلاب 1357 در ایران، دانشجوی دانشگاه تهران بود و همان‌جا بود که با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. او در جریان انقلاب فعالیت می‌کرد و پس از انقلاب مانع بازپس گرفتن سلاحهایی شد که مردم از پادگانها مصادره کرده بودند. پس از آن نیز فعالیت گسترده‌یی در میان اهالی سرخه‌ حصار به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران و برای معرفی اهداف سازمان انجام داد. صفی قلی جوانان طریقت اهل حق آن منطقه را به کلاسهای آموزش ایدئولوژیک سازمان می‌برد. این کلاسها در آن زمان تحت عنوان بحثهای تبیین توسط مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل می‌شد. توزیع نشریه مجاهد، یکی دیگر از فعالیتهای صفی ‌قلی و یارانش بود. او بسیاری از جوانان منطقهٴ سرخه حصار را به هواداری از مجاهدین و علیه دیکتاتوری در حال تنوره کشیدن خمینی ترغیب کرد. 


ناهيد همت آبادي پس از اخذ ديپلم متوسطه با شركت در آزمون پذيرش هنرستان عالي موسيقي، بعنوان هنرآموز رشته آواز اپرا در كلاس ئولين باغچه­بان پذيرفته و در كلاسهاي روزانه هنرستان مشغول تحصيل گرديد. پس از گذشت حدود دو سه سال و با افتتاح مركز راديو تلويزيون ملي ايران كه در ابتداي تأسيس به نام ” تلويزيون ثابت پاسال“ ناميده ميشد، در چندين برنامه تك­خواني با همراهي پيانو يا به همراهي كُر و اركستر هنرستان عالي موسيقي در اين فرستنده ـ كه برنامه­هايش در دوران اوليه به طور زنده و بدون ضبط قبلي پخش ميشد ـ شركت نمود.
== گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران ==
پس از30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند. 


قطعه ” STABAT  MATER  رنجهاي حضرت مريم “ اثر معروف ” PERGOLEZI پرگولزي“ براي صداي سوپرانو و آلتو به همراهي آواز جمعي و اركستر سازهاي زهي از جمله برنامه­هايي بودند كه به همراهي كُر و اركستر سازهاي زهي هنرستان عالي موسيقي به رهبري ” واحه خوجايان “ هنرآموز ويلن در هنرستان، علاوه بر تلويزيون ملي ايران در دانشگاه تهران و باشگاه ارامنه نيز بارها به اجرا درآمده و مورد توجه بسيار و استقبال قرار گرفتند. تك­خواني آوازها را در اين قطعه سودابه صفائيه ( سوپرانو ) و ناهيد همت آباي ( آلتو ) برعهده داشتند.
== دستگیری عیاران ==
در اواخر سال 1360 دکتر غلامحسین رشیدی از یاران نزدیک صفی قلی اشرفی، که از افراد اهل حق بود، دستگیر و روانه زندان شد. اما اسرار و اطلاعاتی را که داشت فاش نساخت، دکتر غلامحسین رشیدی را چندین بار به زیر شکنجه بردند و برای تهدید به بیدادگاه انقلاب کرج کشاندند، در آخرین بار به حاکم ضدشرع در بیدادگاه کرج حمله کرد و به او گفت هرگز با رژیم ضدبشری خمینی همکاری نخواهد کرد. رژیم در وحشت از انعکاس اجتماعی مردم منطقه سرخه حضار در روزهای آخر بهار سال 62 دکتر غلامحسین رشیدی را اعدام کرد. اما مردم به‌محض اطلاع از این جنایت مراسم بزرگداشت مفصلی گرفتند و رژیم در وحشت از گسترده شدن اعتراضها، نتوانست جلوی مردم را بگیرد. 


آبان ماه سال 1346 در مراسم افتتاح تالار رودكي ( اپراي تهران ) و طي اجراي اپراي” زال و رودابه“ اثر” ثمين باغچه بان“ ناهيد همت آبادي نيز فراز كوتاهي را خوانده و بعداً در اپراي ” آتوسا “ اثر توماس كريستيان داويد نيز كه علاوه بر منصوره قصري ( داويد ) كه نقش سوليست اول را در اين اپرا بر عهده داشت، وي نيز فرازهاي كوتاهي را از اين اپرا اجرا نمود. آشنايي پروفسور داويد و منصوره قصري با نوع صداي ناهيد همت آبادي موجب جلب توجه ايشان و سبب تداوم آشنايي بعدي، ايجاد علايق مشترك و همكاري خصوصي هنري تا سالها پس از آن در وين گرديد.
پس از شهادت دکتر غلامحسین رشیدی و دستگیری برخی دیگر از نفرات، صفی ‌قلی همراهانش را تحت عنوان گروه «عیاران» سازمان داد. گروه برای ایجاد پوشش مناسب برای فعالیتهای خود، مزرعه‌ای به وسعت 15هزار هکتار در 70کیلومتری مسیر جاده همدان ـ ساوه تهیه و شرکت میثاق همدان را تأسیس کرد. ”میثاق“ یک شرکت زراعی بود که هم محل اختفای سلاح و آموزش گروه به حساب می‌آمد و هم عواید آن در جهت رفع نیازهای مالی گروه مصرف می‌شد. در این مدت صفی‌قلی و یارانش توانستند عملیات متعددی، علیه پایگاههای مزدوران رژیم دست بزنند و فعالیت گروه را گسترش دهند. صفی ‌قلی اشرفی و یارانش از طریق امان‌الله سیاه منصوری ارتباطاتی با مجاهدین برقرار نمودند و در طول این مدت از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان خطوط و آموزشهای سازمان قرار می‌گرفتند و همچنین با انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان آشنا شدند. 


ناهيد همت آبادي پيوسته ياد و خاطره هنرآموزان و هنرمنداني را كه در مكتب هنري، علمي و فضيلت انساني­ آنان بر حسب درك و استعداد خويش كم يا بيش آموخته و توشه برداشته، بسيار گرامي داشته و ارج مينهد. هوشنگ استوار، شفيقه صدقي( استاد هنرآموز پيانو در هنرستان عالي موسيقي )، ئولين باغچه بان، مصطفي كمال پورتراب و يوسف يوسف زاده از جمله كساني هستند كه از جمع ديگران، در ياد و خاطرات او جايگاه خاصي را به­خود اختصاص داد­ه­اند.
== دستگیری صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
در اواخر سال 1364 صفی‌ قلی به اتفاق 60نفر از یارانش از اهل حق، دستگیر شد. آنها بیش از دو سال در زندان و زیر شکنجه بودند. رژیم در وحشت از محبوبیت اجتماعی صفی قلی می‌خواست او را در برابر مردم به توبه و ندامت وادارد. صفی قلی قهرمان هم از این طمع خام مزدوران رژیم خمینی برای رساندن پیامش به مردم بهره گرفت. مزدوران رژیم برای عبرت مردم صفی‌ قلی را به زمین ورزشی سرخه‌حصار که جمعیتی در حدود ده‌هزار نفر در آن گردآورده بودند آوردند. جمعیت از اهالی منطقه قلعه حسنخان و سرخه حصار بودند و به درستی نمی‌دانستند که پاسداران رژیم خمینی در تدارک چه اقدامی هستند؟ دقایقی بعد، صفی ‌قلی اشرفی به میان جمعیت آورده شد. پاسداران خمینی با این خیال او را به آنجا آوردند که از نبردهای خود علیه رژیم ضدبشری خمینی ابراز ندامت کند و از مجاهدین تبری بجوید. اما صفی‌قلی وقتی در برابر مردم قرار گرفت از فعالیتهای خود و یارانش دفاع کرد و مسئولیت همه کارها را شخصاً به عهده گرفت. وقتی از وی سؤال شد که با سلاحهایی که تهیه کرده بودند چه می‌خواستند بکنند؟ صفی ‌قلی پاسخ داد «ما آنها را برای مبارزه با خمینی و سرنگونی رژیم نامشروع او تهیه کرده بودیم» بعد در مورد هواداری خود و دیگر یاران اسیر شده‌اش از مجاهدین گفت: «من از روز اولی که پا به میدان این مبارزه گذاشتم، می‌دانستم که عاقبتش چیست. حالا هم تا آخرین قطره خونم در راهی که آگاهانه برگزیده‌ام، استوارم». 


 با افتتاح تالار رودكي و شركت ئولين باغچه بان در برنامه­هاي اپرا كه علاوه بر تدريس آواز، رهبري كُر هنرستان را نيز به عهده داشت و همچنين تقابل ساعات تشكيل كلاسهاي روزانه هنرستان با زمان كار دولتي كه ناهيد همت آبادي مدتي پس از شروع تحصيل موسيقي به آن پرداخته بود، وي را ناچار به انتقال به كلاسهاي شبانه نمود كه اين نيز با اشتغال روزافزون هنري و چند جانبه ئولين باغچه بان به­اضافه اختلاف نظرهاي موجود، عملاً موجب گرديد تا ناهيد همت آبادي هنرستان را كلاً ترك نمايد.
== اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
مزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسنخان کرج به دلشان ماند. رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند. 


نابسامانيها و سرگردانيهاي ناخواسته در هنرستان اما روزهاي پيش رو را از جمله مطبوع­ترين دوران زندگي ناهيد همت آبادي برايش رقم زدند. آشنايي با علي اكبر رضازاده فرهمند خواننده ارزشمند تنور كه قبل و در زمان جنگ جهاني دوم در آلمان نزد بهترين معلمين آواز تحصيل و سپس در همان كشور پروسه خوانندگي خود را در تأترها، كنسرتها و با ضبط صفحات موسيقي آوازي به انجام رسانده بود، ناهيد همت آبادي را طي حدود هشت سال و ساعتهاي طولاني فراگيري تكنيك آواز همراه با تمرين و تكرار ترانه و آرياهاي اپرا نزد خواننده و استاد بزرگ، به پيشرفت چشمگيري در تكنيك آوازخواني رساند كه ضمن تحسين منقدين، سالها پس از آن در تبعيد ناگزير نيز پيشنهاد استخدام در چهار اپرا در شهرهاي بزرگ آلمان را برايش به ازمغان آورد گرچه اتفاقات ناخواسته پس از آن اما به اسف فرصت بهره­وري كامل هنري از آموخته­ها را از او دريغ داشت.  
- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند. 


ناهيد همت آبادي هم­زمان با فراگيري زير و بم آوازخواني نزد هنرمند بزرگ علي اكبر رضازاده، در چندين برنامه تالار رودكي نيز شركت و نقشهايي را اجرا نمود.
== اسامی و مشخصات یاران صفی قلی اشرفی: ==
1ـ امان‌الله سیاه منصوری فرزند احمد علی، 23ساله کشاورز 


با ايفاي نقش ” فئودور “ در اپراي” بوريس گودونوف“ اثر” مودست موسورسكي “ و در كنار خواننده باس معروف جهان” نيكلاي گيوزلف “ در نقش تزار، منقد روزنامه فرانسوي زبان ژورنال دو تهران ” دومينيك بلانش “  با انتشار مطلبي راجع به­اجراي اين اپرا همراه با چاپ عكسي از دو خواننده يادشده در صحنه­اي از اپراي مزبور، درباره ناهيد همت آبادي نوشت: ” تزار جوان “ ( ناهيد همت آبادي ) نقش خود را با احساس فراوان، تكنيك عالي و موزيكاليته درخشان اجرا نمود “
2ـ احمد زنگی 25ساله دیپلم 


محل عكس روزنامه ژورنال دو تهران
3ـ روح‌الله اشرفیان، 34ساله، کارمند بانک مرکزی تهران 


ناهيد همت آبادي با صدايي بسيار زيبا و كمياب به وسعت بيش از سه اكتاو اما با گراميداشت خاطره زنده ياد علي اكبر رضازاده پيوسته گفته و نوشته است كه: ” داشتن صداي زيبا، نعمتي خداداد، طبيعي يا هرچه اسمش را بگذاريد است و از آنجا كه عواملي مانند نوع تغذيه، زبان تكلم، شرايط آب و هوا و نظاير اينها نيز در كيفيت و نوع آن تأثير دارد بنابراين داشتن صداي خوب نه تنها امتيازي براي” اصحاب اصوات داودي“ محسوب نشده و جاي هيچ­گونه خود ”برجسته­بيني“ نيز باقي نمي­گذارد بلكه آن را چون هديه­اي آسماني و روحاني بايد قدر دانست و ارج نهاد. آنچه اما البته جاي ارزش­گزاري و توجه دارد، وقت و زحمتي­ست كه به<sub>­</sub>پاي پرورش آن صرف مي­شود تا آن را رنگ و جلاي هنري بخشد. صداي خوب ارثي و خداداد من نيز اگر به آوازي خوش تكامل يافته باشد، آن را تنها مديون استاد بي­همتاي از دست رفته­ام علي اكبر رضازاده فرهمند ميدانم كه ( شيوه خواندن ) را در حد كمال ميدانست و به شاگردان نيز آن را مشتاقانه مي­آموخت“
4ـ سیدحیدر نوری 35ساله، افسر فراری هوانیروز 


ناهيد همت آبادي نقش ميرابلّا ( براي صداي متزوسوپرانو ) را در اپراي” بارون كولي“ اثر يوهان اشتراوس (پسر) چندين بار بر عهده داشته و در اپراي” هنزل و گرتل“ اثر” هومپردينگ“ نيز به مدت نه شب نقش” هنزل“ ( متزوسوپرانو ) را اجرا نموده است. نقش ” گرتل“ ( سوپرانو ) را اما هر سه شب يكبار خواننده ( سوپرانو ) ديگري  عهده­دار بوده است.   
5ـ بهرام تیموری (فرزند یوسفعلی) 27ساله، دیپلم 


عكس صحنه اي از هنزل و گرتل
6ـ قربان علی‌درویش 29ساله، شغل آزاد 


در اپراي كلاه قرمزي اثر جيري پاور آهنگساز چك ناهيد همت آبادي نقش مادر بزرگ ( صداي آلتو ) را به­اتفاق سودابه صفا‌ئيه ( سوپرانو ) در رل كلاه قرمزي به مدت چندين شب اجرا نمودند.
7 ـ دکتر صدرالله سیاه منصوری (فرزند رضا) شاغل در دانشگاه تهران 


 با انتخاب بيژن آصف جاه به مديريت اپراي تهران ـ كمي پيش از ايام انقلاب ـ و به پيشنهاد وي اكثر خوانندگان دائم و مهمان تالار رودكي براي ارزيابي چگونگي كارشان بايد قطعه­اي را در برابر مدير اپراي برلين طي اقامت وي درتهران، اجرا مي­كردند. ناهيد همت آبادي نيز با خواندن دو آريا، براي اجراي نقشهاي متزوسوپرانوي ليريك در اپراهاي موتسارت و سپس نقش اول ” سانتوزّا “ در اپراي ” شواليه روستايي“ پيشنهاد گرديد اما با هجوم ايلغار خميني به ايران كه قبل از تجاوز به ساير مراكز هنري و فرهنگي و قبل از همه اپراي تهران را هدف گرفت علاوه بر هنرمندان خارجي اعم از خواننده و نوازنده كه طبيعتاً به­كشورهاي خود بازگشتند، اكثر هنرمندان ايراني به­خصوص خوانندگان نيز با ممنوعيت آوازخواني زنان، ناچار به­مهاجرت گرديدند.
8ـ غلامعلی تیموری (فرزند قریب علی) 25ساله، دیپلم 


در آشوب ” بازار هنركشي“ ملايان، مديريت اپراي تهران نيز به مكري ( پسر سفير رژيم در آن زمان در شوروي ) سپرده شده و با ممنوعيت اجراي كامل اپراها و غيبت اكثر خوانندگان زن، به­منظور عدم تعطيل مطلق برنامه­هاي موسيقي، نوازندگان اركستر تالار اجراي قطعات مذهبي مانند آثار باخ را با آواز ناهيد همت آبادي به سرپرست تالار پيشنهاد مي­كنند اما پاسخ ” تراز نوين “ مكري به اين پيشنهاد نقل به مضمون چنين است: ” اين آثار به اندازه لازم در رژيم شاه اجرا شده و حال زمان موسيقي انقلابي­ست“ ؟!
9ـ درویش علی تیموری (فرزند قریب‌علی) 23ساله کشاورز 


سه ماه پس از خردادماه سال 1360 با شروع مقاومت مسلحانه و به­دنبال كشتار بي امان مبارزان و آزاديخواهان به­فرمان خميني خون­آشام، منزل مسكوني ناهيد همت آبادي و بهرام عاليوندي ابتدا تا مرداد ماه سال 1361 بعنوان مخفيگاه در اختيار قهرمان شهيد مجاهد فرهاد فتح پور پاكزاد و در ادامه تا سال 1362 به­تناوب مخفيگاه ديگر مجاهدان و روزهاي پنجشنبه­ هر هفته نيز پذيراي مادران مجاهد و مسئول آنان بوده است.
10ـ حیدر تیموری (فرزند نظر علی) 35ساله، راننده 


ناهيد همت آبادي از سال 1373 ­عضو شوراي ملي مقاومت ايران ميباشد.
11ـ یحیی تیموری (فرزند ایاز) 37ساله کشاورز 


تبعيد ناگزير و حوادث ناخواسته برآمده از آن نيز گرچه امكان پذيرش پيشنهاد استخدام در چهار تأتر آلمان و شهر كلاگن فورت اتريش را از ناهيد همت آبادي دريغ داشت اما وي در اغلب نمايشگاه هاي نقاشي بهرام عاليوندي در اتريش، فرانسه و آلمان و طي برنامه هاي افتتاحيه آن با اجراي ترانه­هايي از آهنگسازان اروپايي و ايراني، ضمن معرفي آثار هنرمندان معروف ايراني به شنوندگان اروپايي، استقبال و توجه آنان را نيز به­ اين آثار  جلب نموده است.
ونیز: 


عكس برنامه در گالري منگ
ـ حیدر سیاه‌منصوری 35ساله (که حدود یک‌ماه پس از همرزمانش اعدام گردید) 


طي برنامه فرهنگي ايران به­مناسبت افتتاح نمايشگاه نقاشي عاليوندي در گرفنبرگ آلمان كه توسط شهردار شهر ترتيب داده شده بود، روزنامه محلي استان در آور1974 علاوه بر نقد مفصلي راجع به آثار عاليوندي، ضمنا نوشت: ” ناهيد همت آبادي به همراهي پيانو اريش نيت ترانه ” تنها آن كس كه اشتياق را ميشناسد ميداند چگونه رنج ميبرم .... اثر شوبرت “ و نيز دو قطعه ايراني كه يكي از آنها بر اساس شعري از سعدي تصنيف شده است را اجرا نمود. اما تجربه هولناك در اين ميان، آگاهي بر اين امر بود كه خواننده ارزنده اپرا در ميهن خود تحت حاكميت رژيم خميني عملاً ممنوع الشغل است زيرا متعصبين مذهبي به زنان اجازه نميدهند به عنوان حرفه هنري يا به قصد كسب درآمد علناً آواز بخوانند“
ـ دکتر غلامحسین رشیدی 29ساله (که در بهار سال 62 اعدام شد)


عكس با اريش نيت حين برنامه
== ''''' صفی ‌قلی اشرفی در سال1340 در سرخه حصار کرج به دنیا آمد. پدرش محمد ولی اشرفی «پیر» و رهبر پیروان طریقت اهل حق بود. او از همان آغاز در سرخه حصار کرج در میان مردمی که پیرو طریقت اهل حق بودند به خوشنامی معروف بود.''''' ==


بزرگداشت فردوسي از زمان حكومت سابق تاكنون اغلب در شهرهاي مختلف جهان برگزار شده است. در بزرگداشت هزاره فردوسي در وين اما كه توسط دبيركل يونسكو و طي دو شب ترتيب داده شده بود علاوه بر دهها تابلوي نقاشي رنگ روغن و گرافيك اثر بهرام عاليوندي كه بنا بر افسانه­ها و اساطير شاهنامه خلق شد­ه­اند، قطعه ” به ياد فردوسي كبير“ بر اساس اشعار شاهنامه براي آواز سلو و همراهي پيانو اثر مرتضي حنانه نيز براي اولين بار توسط ناهيد همت آبادي اجرا و مورد استقبال بسيار قرار گرفته و گزارش آن متعاقباً در بولتن ماهانه يونسكو منتشر و طي يك گزارش كوتاه تلويزيوني نيز پخش گرديد.
== '''''صفی ‌قلی اشرفی، در جریان انقلاب 1357 در ایران، دانشجوی دانشگاه تهران بود و همان‌جا بود که با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد.''''' ==


عكس اجراي قطعه حنانه
== ''''' او در جریان انقلاب فعالیت می‌کرد و پس از انقلاب مانع بازپس گرفتن سلاحهایی شد که مردم از پادگانها مصادره کرده بودند.''''' ==


شهر تاريخي ـ هنري اورسوراواز در فرانسه نيز طي دو” شب فرهنگي ايران“ با حضور مريم رجوي و شهردار شهر، شاهد نمايشگاهي از آثار بهرام عاليوندي بود كه در شب اول آن ناهيد همت آبادي با اجراي سه ترانه­ بلبل و گل سرخ به زبان فرانسه، كاروان و جام و ماه به زبان فارسي از آثار امين اله حسين مورد استقبال فراوان شنوندگان قرار گرفت.  
== ''''' پس از آن نیز فعالیت گسترده‌یی در میان اهالی سرخه‌ حصار به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران و برای معرفی اهداف سازمان انجام داد. صفی قلی جوانان طریقت اهل حق آن منطقه را به کلاسهای آموزش ایدئولوژیک سازمان می‌برد. ''''' ==


عكس برنامه
== '''''این کلاسها در آن زمان تحت عنوان بحثهای تبیین توسط مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل می‌شد. توزیع نشریه مجاهد، یکی دیگر از فعالیتهای صفی ‌قلی و یارانش بود. ''''' ==
 
== '''''او بسیاری از جوانان منطقه سرخه حصار را به هواداری از مجاهدین و علیه دیکتاتوری در حال تنوره کشیدن خمینی ترغیب کرد.''''' ==
 
== ''''' گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران پس از 30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند.''''' ==
 
== '''''اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانشمزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسن خان کرج به دلشان ماند.''''' ==
 
== ''''' رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند.''''' ==
 
== '''''- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. ''''' ==
 
== '''''این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند.''''' ==
 
== '''''ای مرگ بر خمینی و خامنه ای جلاد!''''' ==
 
http://iranazadfarda.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-2/%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B5%D9%81/
 
حلق‌آویز در ملأعام تحت عناوین مختلف! 
 
همان‌طور که در سطور بالا گفته شد یکی از شیوه‌هایی که رژیم اعدامها را با عناوین و پوش‌های مختلف ادامه می‌دهد حلق‌آویز زندانیان سیاسی تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر و… بود. مجموع گزارش‌های بازماندگان و شاهدان قتل‌عام نشان می‌دهد که در پاییز و زمستان سال۶۷ (حتی در مقاطعی در سال۶۸) بسیاری از زندانیان سیاسی را تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر! در دسته‌های۷تا ۲۰نفره در شهرهای تهران، کرمانشاه، هرسین، ایلام، دزفول، گرمسار، ساوه، ورامین، کرج، بریز، مشهد، بندرعباس و… بدار آویخته‌اند. در میدان امام‌حسین تهران مجاهد شهید همایون صولتی، در حالی که ۶سال از پایان محکومیتش می‌گذشت، به اتهام قاچاقچی مواد مخدر حلق‌آویز شد. در همان صحنه پیش از اعدام به هنگام قرائت حکم اعدام از سوی نماینده به‌اصطلاح دادستان، همایون فریاد می‌زند: «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» در گزارش یکی از شاهدان صحنه چنین آمده است: ”همایون را سال ۶۷ در میدان امام حسین تحت عنوان قاچاقچی حلق‌آویز کردند ولی او موفق شد به جمعیتی که آنجا بودند این پیام را بدهد که «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» “. همایون به این ترتیب تا آخرین لحظات حیات پر‌بارش دست از افشاگری برنداشت و نقاب از چهره «دیو جماران» که خود را نماینده خدا بر روی زمین وانمود می‌کرد برداشت.
 
از نمونه‌های دیگر اعدام زندانیان تحت‌نام قاچاقچی، می‌توان به اعدام تعدادی از هواداران مجاهدین که دارای مذهب اهل‌حق بودند اشاره کرد، در بهمن ماه ۱۳۶۷ رژیم ضدبشری به نام قاچاقچی در ملارد کرج، یعنی محل زندگی‌شان، بدار آویخت و در روزنامه‌های خودش هم اعلام کرد.
 
https://www.iranntv.com/2018/01/29/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87/
 
== بهمن ۱۳۶۷، شهادت مجاهد شهید صفي‌قلي اشرفي و ياران پاكبازش به دست دژخيمان رژيم خميني ==
در روز ۱۰بهمن۶۷ مطبوعات حكومتي گزارش دادند «۱۲عضو گروه عياران»
 
كه از آنها با عنوان «قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح» یاد مي‌كرد، به دار آویخته شده‌اند.
 
گروه «عیاران» عبارت بودند از مجاهد شهید صفي‌قلي اشرفی و همرزمان مجاهدش
 
كه پس از تحمل چند سال شکنجه، سرانجام در تاریخ ۸ بهمن ۶۷ به پیمان خود با خدا و خلق وفا کردند.
 
صفی قلی اشرفی و یاران پاکبازش                                             
 
مجـــاهــد شهید صـفـي‌قلـي اشرفی، در جریان انقلاب ضد سلطنتی دانشجوی دانشگاه تهران بود
 
در آنزمان با مجاهدین و آرمانهای مجاهدین آشنا شد و به تبلیغ این آرمان در میان پیروان اهل طریقت در سرخه‌حصار کرج پرداخت.
 
== تشکیل گروه عیاران ==
پس‌از خرداد سال‌و آغاز مقاومت انقلابي ، صفي‌قلي همرزمانش را تحت عنوان گروه «عياران» سازمان داد
 
و به عمليات متعددي، از جمله مصادره چند بانک دست زد و فعاليت گروه را گسترش داد.
 
در اواخر سال گروه ضربه خورد و صفي‌قلي به‌اتفاق ۶۰‌نفر از همرزمان و يارانش از اهل حق، دستگیر شدند.
 
دوران زندان و تحمل شكـنـجـــه‌هــای سبــعـــانه دژخیمان، نه‌تنها در عزم آهنین صفي‌قلي و یارانش خللی به وجود نیاورد،
 
بلکه آنان را در پیمودن راه رهايي خلق و مقاومت انقلابی استوارتر و مصمم‌تر نمود.
 
تا اين‌ که سرانجام رژیم ددمنش آخوندی در ۸بهمن سال۶۷، صفي‌قلي دلاور را به‌اتفاق مجاهدین شهید روح‌الله اشرفيان 34ساله و کارمند بانک مركزي تهران
 
و احمد زنگي 25ساله را در ملا عام، اعدام کرد.
 
رژیم به منظور در هم‌ شکستن روحیه مردم سرخه‌حصار آنان را که در میان مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بودند
 
در زمين چمن ســـرخـــه‌حـــصــار کرج به دار آویخت. در همان روز ۹همرزم مجاهد صفي‌قلي نیز در زندان حلق‌آویز شدند.یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۴۹

https://www.mojahedin.org/news/140385/%D8%B5%D9%81%DB%8C-%D9%82%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86

صفی ‌قلی اشرفی در سال1340 در سرخه حصار کرج به دنیا آمد. پدرش محمد ولی اشرفی «پیر» و رهبر پیروان طریقت اهل حق بود. او از همان آغاز در سرخه حصار کرج در میان مردمی که پیرو طریقت اهل حق بودند به خوشنامی معروف بود. 

صفی ‌قلی اشرفی، در جریان انقلاب 1357 در ایران، دانشجوی دانشگاه تهران بود و همان‌جا بود که با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. او در جریان انقلاب فعالیت می‌کرد و پس از انقلاب مانع بازپس گرفتن سلاحهایی شد که مردم از پادگانها مصادره کرده بودند. پس از آن نیز فعالیت گسترده‌یی در میان اهالی سرخه‌ حصار به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران و برای معرفی اهداف سازمان انجام داد. صفی قلی جوانان طریقت اهل حق آن منطقه را به کلاسهای آموزش ایدئولوژیک سازمان می‌برد. این کلاسها در آن زمان تحت عنوان بحثهای تبیین توسط مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل می‌شد. توزیع نشریه مجاهد، یکی دیگر از فعالیتهای صفی ‌قلی و یارانش بود. او بسیاری از جوانان منطقهٴ سرخه حصار را به هواداری از مجاهدین و علیه دیکتاتوری در حال تنوره کشیدن خمینی ترغیب کرد. 

گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران

پس از30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند. 

دستگیری عیاران

در اواخر سال 1360 دکتر غلامحسین رشیدی از یاران نزدیک صفی قلی اشرفی، که از افراد اهل حق بود، دستگیر و روانه زندان شد. اما اسرار و اطلاعاتی را که داشت فاش نساخت، دکتر غلامحسین رشیدی را چندین بار به زیر شکنجه بردند و برای تهدید به بیدادگاه انقلاب کرج کشاندند، در آخرین بار به حاکم ضدشرع در بیدادگاه کرج حمله کرد و به او گفت هرگز با رژیم ضدبشری خمینی همکاری نخواهد کرد. رژیم در وحشت از انعکاس اجتماعی مردم منطقه سرخه حضار در روزهای آخر بهار سال 62 دکتر غلامحسین رشیدی را اعدام کرد. اما مردم به‌محض اطلاع از این جنایت مراسم بزرگداشت مفصلی گرفتند و رژیم در وحشت از گسترده شدن اعتراضها، نتوانست جلوی مردم را بگیرد. 

پس از شهادت دکتر غلامحسین رشیدی و دستگیری برخی دیگر از نفرات، صفی ‌قلی همراهانش را تحت عنوان گروه «عیاران» سازمان داد. گروه برای ایجاد پوشش مناسب برای فعالیتهای خود، مزرعه‌ای به وسعت 15هزار هکتار در 70کیلومتری مسیر جاده همدان ـ ساوه تهیه و شرکت میثاق همدان را تأسیس کرد. ”میثاق“ یک شرکت زراعی بود که هم محل اختفای سلاح و آموزش گروه به حساب می‌آمد و هم عواید آن در جهت رفع نیازهای مالی گروه مصرف می‌شد. در این مدت صفی‌قلی و یارانش توانستند عملیات متعددی، علیه پایگاههای مزدوران رژیم دست بزنند و فعالیت گروه را گسترش دهند. صفی ‌قلی اشرفی و یارانش از طریق امان‌الله سیاه منصوری ارتباطاتی با مجاهدین برقرار نمودند و در طول این مدت از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان خطوط و آموزشهای سازمان قرار می‌گرفتند و همچنین با انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان آشنا شدند. 

دستگیری صفی ‌قلی اشرفی و یارانش

در اواخر سال 1364 صفی‌ قلی به اتفاق 60نفر از یارانش از اهل حق، دستگیر شد. آنها بیش از دو سال در زندان و زیر شکنجه بودند. رژیم در وحشت از محبوبیت اجتماعی صفی قلی می‌خواست او را در برابر مردم به توبه و ندامت وادارد. صفی قلی قهرمان هم از این طمع خام مزدوران رژیم خمینی برای رساندن پیامش به مردم بهره گرفت. مزدوران رژیم برای عبرت مردم صفی‌ قلی را به زمین ورزشی سرخه‌حصار که جمعیتی در حدود ده‌هزار نفر در آن گردآورده بودند آوردند. جمعیت از اهالی منطقه قلعه حسنخان و سرخه حصار بودند و به درستی نمی‌دانستند که پاسداران رژیم خمینی در تدارک چه اقدامی هستند؟ دقایقی بعد، صفی ‌قلی اشرفی به میان جمعیت آورده شد. پاسداران خمینی با این خیال او را به آنجا آوردند که از نبردهای خود علیه رژیم ضدبشری خمینی ابراز ندامت کند و از مجاهدین تبری بجوید. اما صفی‌قلی وقتی در برابر مردم قرار گرفت از فعالیتهای خود و یارانش دفاع کرد و مسئولیت همه کارها را شخصاً به عهده گرفت. وقتی از وی سؤال شد که با سلاحهایی که تهیه کرده بودند چه می‌خواستند بکنند؟ صفی ‌قلی پاسخ داد «ما آنها را برای مبارزه با خمینی و سرنگونی رژیم نامشروع او تهیه کرده بودیم» بعد در مورد هواداری خود و دیگر یاران اسیر شده‌اش از مجاهدین گفت: «من از روز اولی که پا به میدان این مبارزه گذاشتم، می‌دانستم که عاقبتش چیست. حالا هم تا آخرین قطره خونم در راهی که آگاهانه برگزیده‌ام، استوارم». 

اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانش

مزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسنخان کرج به دلشان ماند. رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند. 

- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند. 

اسامی و مشخصات یاران صفی قلی اشرفی:

1ـ امان‌الله سیاه منصوری فرزند احمد علی، 23ساله کشاورز 

2ـ احمد زنگی 25ساله دیپلم 

3ـ روح‌الله اشرفیان، 34ساله، کارمند بانک مرکزی تهران 

4ـ سیدحیدر نوری 35ساله، افسر فراری هوانیروز 

5ـ بهرام تیموری (فرزند یوسفعلی) 27ساله، دیپلم 

6ـ قربان علی‌درویش 29ساله، شغل آزاد 

7 ـ دکتر صدرالله سیاه منصوری (فرزند رضا) شاغل در دانشگاه تهران 

8ـ غلامعلی تیموری (فرزند قریب علی) 25ساله، دیپلم 

9ـ درویش علی تیموری (فرزند قریب‌علی) 23ساله کشاورز 

10ـ حیدر تیموری (فرزند نظر علی) 35ساله، راننده 

11ـ یحیی تیموری (فرزند ایاز) 37ساله کشاورز 

ونیز: 

ـ حیدر سیاه‌منصوری 35ساله (که حدود یک‌ماه پس از همرزمانش اعدام گردید) 

ـ دکتر غلامحسین رشیدی 29ساله (که در بهار سال 62 اعدام شد)

 صفی ‌قلی اشرفی در سال1340 در سرخه حصار کرج به دنیا آمد. پدرش محمد ولی اشرفی «پیر» و رهبر پیروان طریقت اهل حق بود. او از همان آغاز در سرخه حصار کرج در میان مردمی که پیرو طریقت اهل حق بودند به خوشنامی معروف بود.

صفی ‌قلی اشرفی، در جریان انقلاب 1357 در ایران، دانشجوی دانشگاه تهران بود و همان‌جا بود که با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد.

 او در جریان انقلاب فعالیت می‌کرد و پس از انقلاب مانع بازپس گرفتن سلاحهایی شد که مردم از پادگانها مصادره کرده بودند.

 پس از آن نیز فعالیت گسترده‌یی در میان اهالی سرخه‌ حصار به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران و برای معرفی اهداف سازمان انجام داد. صفی قلی جوانان طریقت اهل حق آن منطقه را به کلاسهای آموزش ایدئولوژیک سازمان می‌برد. 

این کلاسها در آن زمان تحت عنوان بحثهای تبیین توسط مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل می‌شد. توزیع نشریه مجاهد، یکی دیگر از فعالیتهای صفی ‌قلی و یارانش بود. 

او بسیاری از جوانان منطقه سرخه حصار را به هواداری از مجاهدین و علیه دیکتاتوری در حال تنوره کشیدن خمینی ترغیب کرد.

 گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران پس از 30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند.

اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانشمزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسن خان کرج به دلشان ماند.

 رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند.

- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. 

این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند.

ای مرگ بر خمینی و خامنه ای جلاد!

http://iranazadfarda.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-2/%D9%82%D8%AA%D9%84%E2%80%8C%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B5%D9%81/

حلق‌آویز در ملأعام تحت عناوین مختلف! 

همان‌طور که در سطور بالا گفته شد یکی از شیوه‌هایی که رژیم اعدامها را با عناوین و پوش‌های مختلف ادامه می‌دهد حلق‌آویز زندانیان سیاسی تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر و… بود. مجموع گزارش‌های بازماندگان و شاهدان قتل‌عام نشان می‌دهد که در پاییز و زمستان سال۶۷ (حتی در مقاطعی در سال۶۸) بسیاری از زندانیان سیاسی را تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر! در دسته‌های۷تا ۲۰نفره در شهرهای تهران، کرمانشاه، هرسین، ایلام، دزفول، گرمسار، ساوه، ورامین، کرج، بریز، مشهد، بندرعباس و… بدار آویخته‌اند. در میدان امام‌حسین تهران مجاهد شهید همایون صولتی، در حالی که ۶سال از پایان محکومیتش می‌گذشت، به اتهام قاچاقچی مواد مخدر حلق‌آویز شد. در همان صحنه پیش از اعدام به هنگام قرائت حکم اعدام از سوی نماینده به‌اصطلاح دادستان، همایون فریاد می‌زند: «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» در گزارش یکی از شاهدان صحنه چنین آمده است: ”همایون را سال ۶۷ در میدان امام حسین تحت عنوان قاچاقچی حلق‌آویز کردند ولی او موفق شد به جمعیتی که آنجا بودند این پیام را بدهد که «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» “. همایون به این ترتیب تا آخرین لحظات حیات پر‌بارش دست از افشاگری برنداشت و نقاب از چهره «دیو جماران» که خود را نماینده خدا بر روی زمین وانمود می‌کرد برداشت.

از نمونه‌های دیگر اعدام زندانیان تحت‌نام قاچاقچی، می‌توان به اعدام تعدادی از هواداران مجاهدین که دارای مذهب اهل‌حق بودند اشاره کرد، در بهمن ماه ۱۳۶۷ رژیم ضدبشری به نام قاچاقچی در ملارد کرج، یعنی محل زندگی‌شان، بدار آویخت و در روزنامه‌های خودش هم اعلام کرد.

https://www.iranntv.com/2018/01/29/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87/

بهمن ۱۳۶۷، شهادت مجاهد شهید صفي‌قلي اشرفي و ياران پاكبازش به دست دژخيمان رژيم خميني

در روز ۱۰بهمن۶۷ مطبوعات حكومتي گزارش دادند «۱۲عضو گروه عياران»

كه از آنها با عنوان «قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح» یاد مي‌كرد، به دار آویخته شده‌اند.

گروه «عیاران» عبارت بودند از مجاهد شهید صفي‌قلي اشرفی و همرزمان مجاهدش

كه پس از تحمل چند سال شکنجه، سرانجام در تاریخ ۸ بهمن ۶۷ به پیمان خود با خدا و خلق وفا کردند.

صفی قلی اشرفی و یاران پاکبازش                                             

مجـــاهــد شهید صـفـي‌قلـي اشرفی، در جریان انقلاب ضد سلطنتی دانشجوی دانشگاه تهران بود

در آنزمان با مجاهدین و آرمانهای مجاهدین آشنا شد و به تبلیغ این آرمان در میان پیروان اهل طریقت در سرخه‌حصار کرج پرداخت.

تشکیل گروه عیاران

پس‌از خرداد سال‌و آغاز مقاومت انقلابي ، صفي‌قلي همرزمانش را تحت عنوان گروه «عياران» سازمان داد

و به عمليات متعددي، از جمله مصادره چند بانک دست زد و فعاليت گروه را گسترش داد.

در اواخر سال گروه ضربه خورد و صفي‌قلي به‌اتفاق ۶۰‌نفر از همرزمان و يارانش از اهل حق، دستگیر شدند.

دوران زندان و تحمل شكـنـجـــه‌هــای سبــعـــانه دژخیمان، نه‌تنها در عزم آهنین صفي‌قلي و یارانش خللی به وجود نیاورد،

بلکه آنان را در پیمودن راه رهايي خلق و مقاومت انقلابی استوارتر و مصمم‌تر نمود.

تا اين‌ که سرانجام رژیم ددمنش آخوندی در ۸بهمن سال۶۷، صفي‌قلي دلاور را به‌اتفاق مجاهدین شهید روح‌الله اشرفيان 34ساله و کارمند بانک مركزي تهران

و احمد زنگي 25ساله را در ملا عام، اعدام کرد.

رژیم به منظور در هم‌ شکستن روحیه مردم سرخه‌حصار آنان را که در میان مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بودند

در زمين چمن ســـرخـــه‌حـــصــار کرج به دار آویخت. در همان روز ۹همرزم مجاهد صفي‌قلي نیز در زندان حلق‌آویز شدند.یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.