کاربر:علیرضا/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=عزیز رضایی
|تصویر  =عزیز رضایی.jpg
|عرض_تصویر=250پیکسل
|توضیح_تصویر=
|تاریخ_تولد=۱۳۰۸
|محل_تولد=تهران
|ملیت= ایرانی
|مدفن=
|شناخته‌شده برای    = مبارزه طولانی علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ
|همسر=خلیل رضایی
}}'''عزیز رضایی'''، با اسم اصلی '''«زهرا نوروزی»''' (زاده ۱۳۰۸ خورشیدی، تهران) مادر رضایی‌های شهید است. او سه پسر خود یعنی احمد، رضا و مهدی و سه دختر خود یعنی صدیقه، آذر و مهین را که اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بودند از دست داده است. علاوه بر سه پسر و سه دختر، علی زرکش همسر مهین رضایی، شهید سردار موسی خیابانی همسر شهید آذر رضایی نیز از جمله شهدای خانواده رضایی‌ها هستند.


عزیز چندی قبل در دهه دهم زندگی خود با نوشتن نقشه مسیر مجددا برای مبارزه تجدید پیمان کرد.
علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی


حمید اسدیان درباره کلمه مادر گفته است: «مادر رضاییها» که بیشتر در ادبیات سیاسی خودمان به­ کار می­بریم، حاوی پیام مشخصی­ست از «مادر»ی هم­چون مادران دیگر که یک، دو، سه، چهار، یا چند فرزند خود را در مسیر مبارزه از دست داده­‌اند.
== تولد و دوران جوانی ==
اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانواده‌ای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. پدرش با نام میرزاعلی با اندکی تحصیلات حوزوی از باغ‌داران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود و 9 فرزند داشت. اکبر هاشمی در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت.


== تولد ==
هاشمی رفسنجانی با خمینی آشنا شد
 زهرا نوروزی (عزیز) سال ۱۳۰۸ در تهران و در خانواده‌ای مذهبی و خوشنام، فاقد سواد اما بسیار انساندوست چشم به جهان گشود. پدرش با مغازه‌ای درناصرخسرو به­ کسب و کار اشتغال داشت و بعدا مغازه لولافروشی باز کرد که یگانه برادر عزیز و فرزندان او هنوز هم آن را همراه با یک مغازه پرده‌فروشی اداره می­‌کنند. مادرش زنی خانه‌­دار، فقط با سواد خواندن قران و چنان در باورهای مذهبی متعصب بود که حتی رفتن دختران به­ مدرسه را نیز به­ علت بودن فراش مرد در آنجا به­ هیچوجه صلاح نمی­‌دانست اما عزیز به­‌عنوان اولین فرزند خانواده به­ هر­حال و به­ اصرارخودش توانست تا کلاس ششم ابتدایی را به­ تحصیل ادامه دهد گرچه به­ علت قانون اجباری عدم حجاب و این­که خانواده نیز با نصب عکس بدون حجاب او در گواهینامه به­ هیچ‌وجه موافق نبود، عزیز نتوانست گواهینامه پایان تحصیلات ابتدایی را بدست آورد و  برای سایر خواهران نیز معلم سرخانه آوردند تا این­که به‌­تدریج با رفتن فرزندان عزیز به­ مدرسه و تغییر محیط فرهنگی خانه، یگانه برادر و سایر خواهران عزیز نیز اجازه یافتند در مدرسه ­تحصیل کنند. عزیز درباره آن دوران می­‌گوید: ” مدرسه رفتن و درس خواندن را خیلی دوست داشتم اما جوّ خانواده با آنکه بسیار صمیمی و مهربان اما از آنجا که بدون سواد بود، من برای دانستن پاسخ سؤالاتی که داشتم با دختر همسایه که تحصیل­کرده و باسواد بود، دوست شدم.
هاشمی رفسنجانی از اواخر دهه سی خورشیدی که برای طلبگی به قم رفته بود با خمینی آشنا شد. با تبعید خمینی، رفسنجانی در ایران به زندگی‌اش ادامه داد. عمده فعالیت وی پیش از انقلاب علاوه بر روضه خوانی، کارهای انتشاراتی بود. هاشمی رفسنجانی در مجموع از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم هواداری از خمینی یا سازمان مجاهدین خلق ایران به زندان افتاد. هاشمی رفسنجانی همچنین پیوندهای عمیقی با حزب مؤتلفه اسلامی داشت. حزب مؤتلفه علاوه بر ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر شاه، به ترور رجال ملی و نویسندگان نیز شهرت داشت. از جمله ترور ناموفق شهید دکتر حسین فاطمی یار مصدق و ترور احمد کسروی نویسنده کتاب ارجمند تاریخ مشروطه ایران و جنبش 18ساله آذربایجان.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/136637 علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی]</ref>


== خانواده ==
== هاشمی رفسنجانی و سازمان مجاهدین خلق ایران ==
عزیز سپس به عقد ازدواج خلیل ­الله رضایی (پدر رضائیهای شهید) که شاگرد مغازه «حاج آقا» (پدر عزیز) بود، درمی­‌آید.
هاشمی رفسنجانی در آغاز دهه پنجاه در زندان با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران شد، اما ضربه خیانت‌بار اپورتونیستی که در سال‌54 سازمان مجاهدین را در آن مقطع متلاشی کرد سرآغاز پیدایش جریان راست ارتجاعی شد که به سرعت به مهمترین تهدید کل جنبش تبدیل و نهایتاً به‌ همسویی و نزدیکی با ساواک شاه کشیده شد. زندانیان سیاسی زمان شاه به‌یاد دارند که رفسنجانی در جلسات هفتگی با رسولی، سربازجوی ساواک شرکت می‌کرد و بقیه نیز برای خلاصی از زندان هیچ ابایی از دست شستن از مواضع مبارزاتی پیشین نداشتند. رفسنجانی بعد از خروج از زندان و تا شروع انقلاب به فعالیت اقتصادی بساز و بفروشی آپارتمان در تهران روی آورد.
[[پرونده:حاج خلیل رضایی.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|حاج خلیل رضایی]]
هاشمی رفسنجانی: فرزندان
پدر عزیز طی ده روز اول عاشورا مجلس روضه­‌خوانی ترتیب می­داد و از نوه­‌های خود به‌­خصوص پسران عزیز می­خواست حتما در این مجالس شرکت کنند. عزیز در این باره می­گوید: احمد اما به­‌سبب تیزهوشی و انگیزه­‌های سیاسی ـ مبارزاتی اما با برگزاری مراسم سوگواری عاشورا بدون تکیه بر وجوه حماسی و  انسانی آن مخالف و معتقد بود: «این­که پیرمردها در یک اتاق جمع ­شده برای امام حسین گریه‌­زاری کنند و جوانهایشان هم در اتاق دیگر جمع شده و راجع به شکل و شمایل دخترها حرف بزنند، مفهوم فلسفه عاشورا و شهادت امام حسین که از قضا جوهره مراسم سوگواری­ست، در این میان گم­شده از دست میرود».
رفسنجانی ۵ فرزند دارد به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نماینده مجلس رژیم شد. فاطمه هاشمی نیز در بنیاد امور بیماریهای خاص فعالیت دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بود. مهدی هاشمی نیز مسئولیتهایی مانند ریاست سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشته‌است.


طی دوران اقامت عزیز و بچه­‌ها در خانه «حاج آقا»، والدین عزیز به­خصوص مادربزرگ که زنی مذهبی و بسیار فهمیده بود، در پرورش اخلاق مذهبی، نظم و احساس انسانی نسبت به دیگران در بچه­ها تأثیر به­‌سزایی داشتند زیرا خودشان نیز بسیار انساندوست و کمک­‌رسان دیگران بودند طوری که نیازمندان اغلب به­ خانه آنها آمده و مادر عزیز به ­آنها کمک می­کرد و در این زمینه چنان دست باز داشت که پدر عزیز اغلب می­گفت: «اگر صد تومان هم به خانم بدهم برای خرید برود به خانه که برمی­‌گردد هیچ ندارد همه را به این و آن کمک کرده یا چیزی برایشان خریده“
== هاشمی رفسنجانی از پیروزی انقلاب تا مرگ خمینی ==
هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی انقلاب یکی از اعضای شورای انقلاب شد. همچنین او مدتی سرپرستی وزارت کشور را برعهده گرفت. او یکی از ۲۸ عضو اولیه و مؤسس جامعه به‌اصطلاح روحانیت مبارز (یک تشکل راست‌گرای سنتی) و همچنین یکی از اعضای مؤسس حزب جمهوری در سال اول پس از انقلاب بود. راه‌اندازی این جریانهای دست‌ساز توسط رفسنجانی و بهشتی با اشاره و موافقت خمینی بود که به‌منظور مقابله با محبوبیت توده‌یی و روزافزون سازمان مجاهدین خلق ایران صورت می‌گرفت. در آن دوره او نزدیک‌ترین فرد به خمینی بود و نقش «چشم و گوش» او را ایفا می‌کرد. به کمک او سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت. سرکوبهای خونین هموطنان عرب، کرد، ترکمن و بلوچ از اولین مأموریتهای این ارگان ضد‌مردمی بود که هاشمی رفسنجانی پیوسته از مدافعان آن بوده است.


خانواده رضایی پس از حدود ۲۰ سال زندگی در منزل پدری عزیز و بعد از این­که او برایشان در میدان شاه خیابان درختی خانه­ای خرید، به­آنجا نقل مکان نمودند. اما با ضربه سال ۱۳۵۰ به مجاهدین، جمع صمیمی خانواده عزیز از هم پاشید و با دستگیری رضا رضایی سایر فرزندانش نیز ناچار مخفی گردیدند.  
== هاشمی رفسنجانی و تسخیر سفارت آمریکا ==
هاشمی رفسنجانی از بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا به‌عنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یاد کرد و این در حالی بود که در نتیجه این مذاکرات (که به‌عنوان قرارداد الجزیره معروف است) رژیم امتیازات زیادی به آمریکا داد. من‌جمله از بسیاری دعاوی مالی خود علیه آمریکا صرفنظر کرد. به‌همین خاطر، خیلی‌ها قرارداد الجزائر را به‌عنوان یک قرارداد استعماری می‌شناسند که به منافع ملی ایران لطمات زیادی زد. هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی و شکستن شاخ جنگ‌طلبی رژیم در دهمین سالگرد ربودن انقلاب مردم توسط خمینی، در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سالها گروگان‌گیری اشتباه بود.


سایه سنگین خاطرات دور شهادت فرزندان و یادمان آنها را که عزیز هنگام بازگو به ملاحظه احساس شنونده، در پنهان کردنشان سخت میکوشد را اما در پیچ و تاب قطره­‌های اشکی که در لابلای پلکها پیچیده یا در شیار چینهای صورت گم می­شوند خوب می‌توان دید و صعوبت آنها را به­ سهولت فهمید.  
هاشمی رفسنجانی و نقش او در مهم‌ترین نقاط سرفصلی رژیم
هاشمی رفسنجانی با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رئیس مجلس خمینی ساخته شد. مجلسی که خمینی با تقلبات نجومی اجازه نداد حتی یک مجاهد خلق پایش به این مجلس برسد.
هاشمی رفسنجانی در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیین کننده داشت.
هاشمی رفسنجانی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا در بهار ۱۳۶۵ داشت. ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد. افشای این روابط پنهانی که به «ایران‌گیت» معروف شد رسوایی رژیم نیرنگ کار را باز هم بیشتر کرد. سیدمهدی هاشمی مدتی بعد اعدام شد.
هاشمی در دوره جنگ، علاوه بر ریاست مجلس از جمله ائمه جمعه موقت تهران، نماینده (خمینی) در شورای عالی دفاع (بعد از کشته شدن مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰)، و جانشین فرمانده کل قوا در ماه‌های پایانی جنگ ایران و عراق بود. سه ماه بعد از آن‌که هاشمی رفسنجانی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی خمینی به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب شد، خمینی به قول خودش جام زهر آتش‌بس را سرکشید و آبرویش را با خدا معامله کرد و قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.


== شهادت احمد رضایی اولین شهید سازمان مجاهدین ==
[[پرونده:احمد رضایی (2).jpg|بندانگشتی|290x290پیکسل|احمد رضایی اولین شهید سازمان]]
عزیز درباره شهادت اولین فرزند خود احمد، اولین شهید سازمان مجاهدین خلق می­گوید: ”احمد سال پنجاه شهید شد که بعد از فرار رضا بود. نباید سر قرار می­رفت چون یک قرار احتیاط بود. رضا هم به او گفته بود نرود اما احمد در جوابش می­گوید خون ما باید ریخته شود تا راه باز شود و رفته بود سر قراری که با دوستش در چهار راه غفاری داشت که یک‌هو می­بیند در محاصره­‌اند و شروع به تیراندازی می­کند تا دوستش را فرار دهد و بعد که تیرش تمام می­شود عمدا به‌­حالت تسلیم می­ایستد تا مأموران ساواک برای دستگیری به او نزدیک شوند. آن وقت نارنجکش را می­کشد.... در رادیو گفتند در چهار راه غفاری یک خرابکار کشته شده. آن موقع رضا از زندان فرار کرده و با مهدی مخفی بودند. صبح روز بعد من چند بسته برای پدر و محسن که در زندان بودند درست کردم که به آنجا بروم. تاکسی گرفتم و به راننده که گفتم قزل قلعه، پرسید زندانی داری؟ گفتم بله. پرسید مواد داشته؟ گفتم نه، سیاسی بوده، گفت خدا به فریادت برسد. گفتم آن کسی که دیروز سر چهار راه غفاری کشته شد پسر من بوده، پسر ۲۴ ساله مرا کشته­‌اند. راننده دوباره گفت خدا به دادت برسد. آن­وقت خانمی که در تاکسی بود رو کرد به من که خوب چرا این کارها را می­کنند که هم خودشان و هم دیگران را به­ کشتن بدهند که راننده تاکسی در جوابش گفت: خوب به­ خاطر من، به­ خاطر تو، به­ خاطر خلق و امیدوارم که یک روز با مشتهایمان در زندان را باز کنیم. بعد که رسیدیم جلوی زندان، راننده هم پیاده شد و ایستاد به تماشا که جمعیت زیادی از خانواده‌­های زندانیان سیاسی که مقابل زندان جمع بودند تا چشمشان به من افتاد یک‌هو همگی گریه­‌کنان آمدند بطرف من، اما من به آنها گفتم احمد سفارش کرده که بعد از شهادت او مبادا کسی گریه کند. تازه شماها باید انتقام اینها را هم بگیرید. آن روز به هرحال به­من ملاقات ندادند اما جمعیت با من به­‌ خانه ما آمد و مراسمی گرفتیم. شهادت احمد در یازدهم بهمن ۱۳۵۰، یک روز برفی خیلی سرد بود و جریان آن را روزنامه­‌های عصر نوشته و رادیو هم خبرش را پخش کرد که ولوله‌­ای انداخت میان مردم و خون احمد از سال پنجاه به­ بعد راه مبارزه را باز کرد.


سال ۱۳۵۰ رضا و بنیانگذاران در زندان بودند. گفتند برویم منزل آیت‌­الله خوانساری که در بازار فرش‌­فروشها بود. به­ مادران گفتند ابتدا در مسجد شاه جمع شوند و از آنجا به­ اتفاق برویم منزل خوانساری. مادرها همگی رفتیم منزل او اما آن روز ما را راه ندادند. دوباره قرار گذاشتیم. من رفتم مسجد شاه دیدم هیچ­کس نیست خیال کردم دیر آمده‌­ام و مادران دیگر رفته­‌اند. به‌­تنهایی رفتم منزل خوانساری. در که زدم پیشخدمت در را باز کرد و پرسید چکار داری؟ گفتم برای حساب و کتاب خمس آمده‌­ام خدمت آقا. در را باز کرد و گفت بفرمایید. رفتم دیدم هیچ­کس نیامده. نشستم توی اتاق. یک عده بدبخت بیچاره نشسته بودند دورتادور اتاق. من هم نشستم. یکی یکی می­رفتند پیش آقا. نوبت من که رسید پسر خوانساری، سید جعفر مرا صدا زد و پرسید چکار دارید؟ گفتم بچه­‌های من و پدرشان در زندان هستند خواستم شما کاری برای آنها انجام دهید. رفت یک مقدار پول آورد که به من بدهد. گفتم من احتیاج به ­پول ندارم من از شما می­خواهم اقدامی کنید لااقل پدرشان را آزاد کنند. گفت ما برای همه اقدام می­کنیم. دیدم نمی­خواهد کاری کند خواستم از منزل خارج شوم که صدای همهمه­‌ای به­ گوشم رسید. پیشخدمت گفت صبر کن و رفت در را باز کرد دید جمعیت زیادی­ست. در را بست و به­ من گفت قدری صبر کن تا اینها بروند. من ایستادم توی حیاط و بعد رفتم از در دیگر که توی ساختمان بود در را باز کردم و همه مادران آمدند تو طوری که حیاط و پله‌­ها پر از جمعیت شد و مجبور شدند جمعیت را ببرند پیش آقا. مادران از زندان گفتند، از شکنجه‌­ها گفتند، از بچه‌­هایشان تعریف کردند که این بچه­‌ها مسلمانند باید کاری کنید که اینها را اعدام نکنند، آقا به­‌ظاهر قدری متأثر شد که پسرش به او گفت آقا وقت نماز است. آقا از جا بلند شد، ما صبر کردیم آقا وضو گرفت تا از در رفت بیرون، ما هم دنبالش حرکت کردیم به‌­طرف مسجد سید عزیزالله. آن روزها مصادف با عاشورا بود و بازار هم بسته بود اما آقای خوانساری که به‌ ­طرف مسجد و پیشاپیش جمعیت راه افتاد ما ۶۰ ـ ۵۰ مادر هم به­ دنبالش حرکت کردیم و جمعیت هم در دو طرف ایستاده بود و تماشا می­کرد. آن­وقت من دیدم ما مادران با بودن این­ جماعت خیلی ساکت هستیم که یک‌هو با صدای بلند گفتم آهای بازاریها بیشتر شما احمد رضایی را می‌شناسید، او را کشتند حالا هم بچه­‌های ما در زندان زیر شکنجه هستند. بعد مادر بدیع‌زادگان گفت بچه مرا چهار ساعت روی اجاق برقی سوزانده­‌اند، مادران دیگر هم هرکدام در این باره چیزی گفتند که جمعیتی هم که در دو طرف ایستاده بود همه گریه می­کردند و به مسجد که رسیدیم دیگر خیلی شلوغ شده بود، مادرها هم گریه می­‌کردند و بعضی حالشان به هم خورد. من هم کناری ایستاده بودم اما جمعیت سراغم آمده سؤال می­کردند چه خبر شده و من به­‌آنها می­گفتم من مادر احمد رضایی هستم و این مادران هم فرزندانشان در زندان زیر شکنجه هستند.... “<blockquote>حمید اسدیان درباره حرفهای عزیز گفته است: «توجه کنیم که این خاطرات متعلق به­ سال ۱۳۵۰ است یعنی زمانی که بر اثر حاکمیت ساواک هیچ خبری از اعتراضات زنان نبوده و راه انداختن چنین تظاهراتی با ۶۰ ـ ۵۰ مادر در واقع پدیده جدیدی بود که قبلا نمو­نه­‌اش را نداشتیم بلکه مهم­تر این­که عزیز به­‌عنوان مادر اولین شهید سازمان مجاهدین خلق، فرزند خود را پرچمی ساخته تا زندانیان دیگر را که زیر شکنجه هستند مطرح کند»</blockquote>
هاشمی رفسنجانی از آمران و عاملان اصلی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67:
خمینی پس از سرکشیدن جام زهر قطعنامه 598 فتوای کشتار فجیع و بی‌سابقه زندانیان سیاسی در تابستان 1367 را داد. آمران و عاملان این کشتار به‌طور عمده: رفسنجانی، خامنه‌ای، ری شهری (وزیر اطلاعات رژیم) علی فلاحیان (قائم مقام وزیر اطلاعات) موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضایی) و اعضای «کمیسیون موسوم به مرگ» بودند.


== دستگیری مهدی رضایی گل‌سرخ انقلاب ==
عزیز گفته است: 
[[پرونده:مهدی رضایی در دادگاه.jpg|بندانگشتی|262x262پیکسل|مهدی رضایی در دادگاه]]
مهدی سال ۱۳۵۱ در درگیری دستگیر شد. قرصش را می­خورد اما اثر نکرده بود، سلاحش را می­کشد که آن هم گیر کرده عمل نمی­‌کند. بعد از دستگیری چهار ماه زیر شدیدترین  شکنجه­‌ها  بود ملاقات هم نمی­دادند تا یک شب خواب دیدم و فکر کردم شاید ملاقات بدهند.....من با سایر  فرزندانم رفتم کمیته. مهدی را با دو مأمور ساواک آوردند. با آن که خیلی شکنجه شده بود اما با خنده شروع به صحبت کرد و روحیه خیلی بالایی داشت و گفت آخرین تیر ترکشم را هم می­‌کشم. گفته­‌ام دادگاهم علنی باشد و آقاجون و محسن را آزاد کنند. نگهبانان هم خیلی تحت تأثیر او بودند حتی بازجوهای وحشی در مقابلش زانو زده التماس می­کردند که فقط یک کلمه هم که شده بگوید ولی مهدی با آن­که همه امکانات آن دوران سخت سازمان را می­‌دانست اما قهرمانانه همه اسرار سازمان را در سینه حفظ کرده و حتی یک هم کلمه نیز درباره آنها فاش نگفته بود. 


گذشت زمان و عبور ایام بر خاطرات عزیز از فرزندان شهیدش و یادمان آنان پس از این­همه سالها اما نه اندک غبار فراموشی پاشیده ونه جاپای خود را گم کرده است و می­گوید:          
هاشمی رفسنجانی جاده صاف کن خامنه‌ای در جانشینی خمینی
بعد از مرگ خمینی، هاشمی رفسنجانی با کمک خامنه‌ای، تغییرات لازم در قانون اساسی را به‌گونه‌یی اعمال کرد تا با شرایط علی خامنه‌ای تطابق داشته باشد. برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد. همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی نیز به‌ریاست مجمع تشخیص مصحلت نظام منصوب شد.


''” احمد سال ۱۳۵۰ هنگام جابه­جاییها یا ترددهای مخفیانه، گاهگاهی هم برای دادن خبر سلامتی خود، تلفنی با عزیز تماس می­گرفت. پس از تصمیم و طرح سازمان برای فرار رضا و حضور او در معیت نفرات ساواک در خانه، رضا به­نوعی عزیز را در جریان موضوع فرار قرار می­دهد طوری که عزیز نیز در تماس بعدی احمد با او، با تیزهوشی و تجارب مبارزاتی آموخته، آنا احمد را نیز به­هرصورت  از قصد فرار رضا آگاه نموده و او را نسبت به­حضور رضا در خانه هوشیار می­نماید که احمد از همان موقع به­سرعت در تدارک آماده­سازیهای ضروری برای فرار او برمی­آید. طرح فرار رضا ابتدا با موفقیت کامل به­انجام رسیده و او توانست پس از گریختن از چنگ ساواک، انبوهی از تجارب گرانبهای مبارزاتی پیشتازان، امکانات مبارزه مسلحانه، شیوه­های بازجویی و تاکتیکهای ساواک و نیز گزارشی از شرایط سخت زندانها را به خارج از زندان منتقل نماید اما رضا بعدا در خرداد ماه ۱۳۵۲ در مخفی­گاه خود واقع  در خیابان  غیاثی توسط  ماموران ساواک محاصره و به شهادت ­رسید. “''


''العربیه: منزل عزیز در تهران پناهگاه خانواده­هایی که فرزندانشان هدف زنجیره­ای قتل فرزندنشان قرار گرفته بودند گردید. در تبعید اما منزل عزیز قبله­گاه زوار نیست بلکه به­موزه تصویر و اشک تبدیل شده است   ''
هاشمی رفسنجانی 8سال در پست ریاست جمهوری:
هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی با این هدف بر کرسی ریاست‌جمهوری نشست که چهرهٴ رژیم را از ننگ امام پلیدش خمینی بشوید تا برای طرف حسابهای غربی قابل مماشات شود. با این‌که این انتخابات از سوی مردم ایران با سردی و بی‌اعتنایی روبه‌رو شد، برخی محافل غربی به‌آن امید بسیار بستند و در این پندار بودند که در پی انتخابات تحولات چشمگیر و تعیین‌کننده‌یی روی خواهد داد. ولی این واقعیت سرسخت و آشکار بار دیگر خود را نشان داد که هرگز «افعی کبوتر نمی‌زاید». هاشمی رفسنجانی برای دامن زدن به توهّم «استحاله» برای چشم به راهان «گشایش سیاسی» پیامها روانه کرد و فرستادگان او با بنی‌صدر، مدنی، بختیار و... دیدار و گفتگو کردند» (خبرگزاری فرانسه، 15شهریور 67)
ابوالحسن بنی‌صدر بدون پرده‌پوشی اعلام کرد که «به‌طور مرتّب با او تماس گرفته شده است» (تلویزیون فرانسه کانال 5، 6مهر 67).
رشد قدرت هاشمی رفسنجانی در سالهای پس از مرگ خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامه یافت قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنه‌ای ضعیف‌تر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او خمینی بازی می‌کرد را ایفا کند و در واقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاستهای کلی رژیم را تعیین می‌کرد.


بهمن ماه سال ۱۳۵۳ ساواک در یک حمله به­خانواده رضاییها همه اعضای خانواده حتی بچه­های کوچک و میهمانان آنها را نیز دستگیر کرده و با خود می­برد.


== دستگیری و شکنجه عزیز ==
هاشمی رفسنجانی دارنده سیاه‌ترین کارنامه نقض حقوق‌بشر و صدور تروریسم:
عزیز در مصاحبه باسیمای آزادی می­گوید:
دوره اول ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی یکی از دوره‌های تاریک از نظر نقض حقوق‌بشر است. بخش عمده ترورهای برون مرزی رژیم در همین دوران به‌وقوع پیوسته است.
ترور دکتر کاظم رجوی:
در نیمروز سه‌شنبه 4اردیبهشت 1369 (24آوریل 1990)، دفتر مجاهدین خلق در اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «دکتر کاظم رجوی برادر رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و نماینده مقاومت ایران در سوئیس توسط مزدوران تروریست رژیم خمینی به‌شهادت رسید.»..


” اولش شکنجه خیلی زیاد بود و چهار مرتبه مرا شلاق زدند که کف پاهایم  آش و لاش شد مثل همه بچه­هایم یک پایم بهتر بود اما پای چپم خیلی ناجور بود که وقتی دفعه آخر شلاق زدند، دیگر جان در بدن نداشتم و فکر کردم الان می­میرم و اشهدم را گفتم. بعد که دیدند من تکان نمی­خورم شلاق زدن پایم را قطع کردند ولی منوچهری توی سر و گوش و پشتم مرتب شلاق می­زد که بگو از کی پول گرفتی، به کی پول دادی؟ من هم گفتم نه از کسی پول گرفتم و نه به کسی پول دادم..... بعد یک شب دوباره مرا صدا زدند بالا توی اتاق رسولی و باز شلاق و شلاق.....که پاهایم دوباره خونریزی کرد و من که افتاده بودم روی زمین، منوچهری پایش را گذاشته بود روی پشتم و فشار می­داد. بعد آویزانم کردند. دوتا دستم را به­پنجره بستند و صندلی را از زیر پایم کشیدند و آن زندانیان شکنجه شده­ای که شلاق­خوردن مرا دیده و خودشان هم قبلا به­شدت شکنجه شده و برای شلاق­زدن دوباره آنها را به­اجبار دور اتاق راه برده می­چرخاندند، برای دادن قوت قلب به­من مرتب می­گفتند مادر سلام، مادر سلام..... بعد منوچهری دوباره مرا با یک دست آویزان کرد که خیلی ورم کرد و آوردم پایین و انداختند توی سلول و پاهایم شدیدا عفونت کرده بود. چند ماهی هم در سلول کمیته در انفرادی بودم، یک سال هم در اوین بدون کوچکترین خبری حتی از فرزندان کوچکم. بعد هم مرا در دادگاههای مسخره خودشان محاکمه و به سه سال زندان محکوم کردند.
ترور محمدحسین نقدی:
پیش از ظهر روز 25اسفند1371 (16مارس1993) آقای محمدحسین نقدی نمایندهٴ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در رم هنگامی که عازم دفتر کارش بود توسط مزدوران آدمکش رژیم مورد هدف اصابت گلوله از ناحیه سر و گردن قرار گرفت و به‌شهادت رسید.


عزیز اما از همه آن روزهای سخت دردناک، روزی را که در اتاق شکنجه رسولی، ” مسعود “ را که سخت شکنجه شده پیچیده در پتویی می­بیند، هنوز به­گونه­ای ­خاص در یاد دارد و از آن با اندوه بسیار یاد می­کند.
ترور شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه
تروریستهای اعزامی رژیم آخوندی شاپور بختیار را در اوت1991 در منزلش در پاریس، ترور کردند.


علاوه بر سه پسر عزیز و صدیقه و آذر دختران او، شهید علی زرکش همسر شهید مهین رضایی، شهید سردار موسی خیابانی همسر شهید آذر رضایی نیز از جمله کهکشان خانواده رضاییها هستند. خانواده رضاییها و به­ویژه ” مادر رضاییها “ درد و داغ فرزندان را از دو دیکتاتوری شاه و شیخ یکسان بر تن و جان دارد اما.....
ترور رهبران کرد ایران توسط مأموران دولت هاشمی رفسنجانی
عبدالرحمان قاسملو دبیر اول حزب دموکرات کردستان ایران را در سال1989 در وین بر سر میز مذاکره با رژیم کشانده و به قتل رساندند. چهار مخالف کرد ایرانی را در رستوران میکونوس برلین در سپتامبر 1992 به رگبار بستند. دادگاه آلمان بر نقش هاشمی رفسنجانی، خامنه‌ای، علی اکبر ولایتی و فلاحیان در ترورها انگشت گذاشت.


این ” عزیز “ مادر رضاییهای شهید و عزیز همه آزادیخواهان ایران و مجاهدین است که هم­چنان  با سرافرازی و شأن شایسته خود می­گوید: من به وجود فرزندان دلیرم که در راه آزادی میهن و مردم­شان شهید شده­اند افتحار می­کنم، احساس غرور می­کنم چون زندگی خود را در راه رهایی خلق و فدیه آرمان عدالت و آزادی نموده­­اند. نسبت به­مادران ایران نیز احساس غرور می­کنم و شجاعت و پایداریشان را آن­هم در چنین شرایط سخت فقر، سرکوب، شکنجه و زندان می­ستایم.
هاشمی رفسنجانی و طرحهای عظیمش برای ترور رهبران مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی
بر اساس تحقیقات پلیس بلژیک بعد از کشف سه خمپاره‌انداز عظیم 320میلیمتری در داخل یک کشتی ایرانی در بندر آنتورپ بلژیک در سال1996 وزارت اطلاعات رژیم طبق طرح مصوب در شورای امنیت رژیم به‌ریاست رفسنجانی، قصد داشت محل اقامت خانم مریم رجوی را در شمال پاریس هدف قرار دهد.
در بغداد هم خمپاره‌های شلیک شده به مقر شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران محل اقامت آقای مسعود رجوی را هدف گرفته بودند که خسارتهای سنگینی به شهروندان عراقی وارد کردند.
هاشمی رفسنجانی در تابستان سال 72 زمانی که برای دومین بار موفق به تصاحب کرسی ریاست‌جمهوری ایران شد هنگام معرفی کابینه دوم خود به مجلس ارتجاع در دفاع از علی فلاحیان وزیر اطلاعات که در کابینه قبلی هم عهده‌دار همین سمت بود تنها به یک جمله اکتفا کرد: ”آقای فلاحیان هم که کسی جرأت ندارد به ایشان رأی اعتماد ندهد“ ! فلاحیان که در جلسه مزبور حاضر بود ظاهراً از این شیوه معرفی خشنود شد و عکس‌العمل خود را تنها با تبسمی مقتدرانه به هاشمی نشان داد.
اما پس از دوم خرداد سال 1376و با قتلهای زنجیره‌یی روشنفکران و مخالفان رژیم در پاییز 1377 سوراخی در کف این شبکه ایجاد شد و دیوارهای رعب و وحشت ترک خورد و مشخص شد «شاه کلید» قتلهای زنجیره‌یی (علی فلاحیان) از دست پروردگان مدرسه حقّانی قم که بهشتی از بنیانگذاران آن بود می‌باشد.
باند رفسنجانی اجرای تمامی این قتل‌های زنجیره‌یی را به سعید امامی نسبت دادند و به‌طرز مشکوکی در زندان وزارت اطلاعات او را به قتل رساندند.


== نقشه مسیر عزیز در ۹۲ سالگی ==
عزیز در سن ۹۲ سالگی در سال ۱۴۰۰ مجددا با سازمان مجاهدین و رهبری آن تجدید پیمان کرد و تعهدنامه نوشت:


تعهدنامه و نقشه مسیر
هاشمی رفسنجانی سردمدار «قتلهای زنجیره‌یی» :
هاشمی رفسنجانی که در تمام دوران ریاست جمهوری‌اش قتلهای زنجیره‌یی بی‌وقفه ادامه داشت تا جایی که توانست حتی از اشاعهٴ اخبار این قتلها جلوگیری کرد. عصر روز اول آذر ماه 1377 در خانه‌یی در محله فخرآباد تهران داریوش فروهر و همسرش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. با این ترور وحشیانه پرونده‌یی گشوده شد که به پرونده‌ قتلهای زنجیره‌یی معروف شد.


مریم عزیزم


وقتی مطلع شدم که این افتخار نصیبم شده که خدمت شما برسم، مثل هر مجاهد خلق تصمیم گرفتم از این فرصت تاریخی استفاده کنم و تعهدم را به شما بدهم.
بخشی از کارنامه قتلهای زنجیره‌یی‌هاشمی رفسنجانی:
1-سید خسرو بشارتی که در پاییز 1369 به‌خاطر دیدگاههای خاص مذهبی به قتل رسید.
2-دکتر تفتی و فرزندش که در سال 1372 کشته شدند.
3-مهندس برازنده که در سال 1373 کشته شد.
4-انفجار بمب در حرم امام رضا که موجب شهادت 26تن و مجروح شدن 290تن دیگر شد. این انفجار در طرح مشترک هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای در اساس برای بدنام کردن مجاهدین ترتیب داده شد. که مدتی بعد در دعواهای باندی بهزاد نبوی به نقش وزارت اطلاعات در این جنایت اعتراف کرد.
5-سعیدی سیرجانی در سال 1373 با تزریق شیافی پتاسیم به قتل رسید.
6-کشیشهای مسیحی دیباج و میکائیلیان و هوسپیان مهر در [مردادماه] سال 1373 کشته شدند.
7-احمد میرعلایی نویسنده و مترجم در سال 74 ربوده شد و به قتل رسید.
8-دکتر احمد صیاد یکی از متفکران اهل سنت که در سال 1374 مدتی پس از دستگیری در فرودگاه بندرعباس کشته شد.
9-ماموستا محمد ربیعی امام جمعه اهل سنت کرمانشاه که با تزریق هوا یا پتاسیم که منجر به سکته می‌شود کشته شد.
10-ماموستا فاروق فرساد که در تبعیدگاه خود با همان روش کشته شد.
11-دکتر تفضلی که در سال 1375 در تهران کشته شد.
12-دکتر عبدالعزیز به‌جد استاد اهل سنت دانشگاه زاهدان که پس از یک سخنرانی انتقادی از سریال امام علی در سال 1375 به قتل رسید.


افتخار میکنم که در آستانه ۹۲ سالگی به برکت راهیافتگی توسط راهبران عقیدتیم شما و مسعود، نه تنها برسر عهد و پیمانهایم هستم بلکه بارها و بارها مصمم‌تر بر آنها پای میفشارم.


مریم عزیزم،
هاشمی رفسنجانی و «حساب بانکی دویست میلیون دلاری» برای تأمین تروریستها:
روزنامه سوئیسی «تریبون دو ژنو» در شمارهٴ 17ژوئن 2004 نوشت: «یک حساب بانکی به‌مبلغ دویست میلیون دلار افشا شد که ممکن است هزینهٴ 400 عملیات تروریستی در اروپا را تأمین کرده باشد... این حساب بانکی که چند تن از سران رژیم ایران حق برداشت از آن را دارند با کارلوس منم، رئیس‌جمهور پیشین آرژانتین هم ارتباط پیدا می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که از این حساب دویست میلیون دلاری برای تأمین چهارصد عملیات تروریستی در اروپا استفاده شده است. سرویسهای مخفی رژیم ایران فرمان این عملیات را صادر کرده‌اند... . از این حساب ده میلیون دلار به حساب کارلوس منم، رئیس‌جمهور پیشین آرژانتین واریز شده تا او در برابر آن از ادامه تحقیقات پیرامون انفجار مرکز آمیا متعلق به یهودیان در بوئنوس‌آیرس که در آن 86تن کشته و 200تن مجروح شدند جلوگیری کند.


شما میدانید که من با مسعود از شکنجه‌گاه کمیته و در اطاق بازجویان شکنجه‌گر پیوند خوردم. او در حالیکه زیر شدیدترین فشارها و روی زمین اطاق بازجویی لای یک پتو بود به محض خروج بازجو از اطاق سرش را در آورد و به روحیه دادن به من هم که زیر فشار و شکنجه بازجو بودم پرداخت. کاری که در آن شرایط برایش خطر شکنجه شدن بیشتر را بدنبال داشت. من هیچگاه این فداکاری و کار شجاعانه‌اش از ذهنم خارج نمیشود.


بعدها که بیشتر مسعود را شناختم، او را به عنوان رهبر و پیشوا و رهبر عقیدتی خودم انتخاب کردم. من میدانم او تمام لحظات عمرش را صرف آزادی مردم ایران میکند.  
هاشمی رفسنجانی در کانون جنگ قدرت با خامنه‌ای
خامنه‌ای در جهت‌گیریهای سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیدا کرد. چرا که او نگران فروپاشی نظام ولایت در اثر عادی‌سازی روابط با غرب بود. در چنین شرایطی بود که گروه شبه‌نظامی انصار حزب‌الله به‌تدریج شکل گرفت گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنه‌ای ارتباط داشت. خامنه‌ای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح مبحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد در اختلافات میان هاشمی با محافظه‌کاران، طرف محافظه‌کاران را گرفت و مهره‌های نزدیک به هاشمی را یکی‌یکی برکنار کرد. هاشمی رفسنجانی با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری‌اش، تلاش کرد موانع قانونی باقیماندنش در پست ریاست‌جمهوری را کنار بزند، کمسیون فرهنگ و ارشاد مجلس، به اشارهٴ او تلاش کرد تا اصلاحیه‌ای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند. این اقدام بی‌درنگ مورد اعتراض باند خامنه‌ای قرار گرفت.
او دو سال پس از اتمام دوران ریاست‌جمهوری خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم خیز ریاست مجلس را برداشت اما باند خامنه‌ای، با حرکتی تحقیر‌آمیز او را به‌عنوان نفر سی‌ام تهران، از صندوق درآورد و به او لقب «آقاسی» دادند. هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف به‌عنوان نماینده از این پست استعفا داد.
قدرت اکبر هاشمی رفسنجانی در دوره ریاست‌جمهوری محمد خاتمی کاملاً رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتل‌ها پرداخت. غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد. با این‌حال به‌رغم کاهش چشمگیر قدرت وی، هم‌چنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.


فکر میکنم وجود مسعود و شما مریم عزیز فضل خداوند به مردم ایران است و  من چه خوشبختم که در دورانی زندگی کردم که رهبری چون شما و مسعود را داشتم و دارم . 
هاشمی رفسنجانی بار دیگر در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم در سال ۱۳۸۴ به‌زور آزمایی با خامنه‌ای و کاندید مطلوبش پاسدار احمدی‌نژاد پرداخت. اما باند خامنه‌ای به خواسته ولی‌فقیه ارتجاع، احمدی‌نژاد را از صندوقهای نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری درآوردند و هاشمی رفسنجانی پس از انتخابات با صدور بیانیه‌یی اعلام کرد پاره‏ای اقدامات و دخالتهای سازمان‌یافته، انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کرده‌ است.
تنش بین هاشمی و احمدی‌نژاد در جریان به‌اصطلاح انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ به‌صورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدی‌نژاد اتهاماتی را به خانواده رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی رفسنجانی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنه‌ای، ادعاهای احمدی‌نژاد را «دروغ، تهمت و خلاف‌گویی» خواند. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند.
هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت: حکومت پول دارد. نیرو دارد می‌تواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو، کارگر، مدیر، صنعتگر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند... چطور می‌شود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شده‌است و به انتخابات تردید نکرد؟
هاشمی رفسنجانی از آن پس از سوی باند خامنه‌ای همسو با سران فتنه خوانده شد نزدیکانش به‌ویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر و یا تهدید به دستگیری شدند و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیده شد از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذار کرد.


به اینجهت در آستانه ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۰، که همه مجاهدین نقشه مسیر می‌نویسند، با تمسک به امام مجاهدین علی علیه‌السلام تعهد میدهم و صدبار و هزار بار تاکید میکنم که من تا آخرش در رکاب و در کنار شما و مسعود هستم و به این افتخار میکنم.


به نظر من هرکس با شما و مسعود دشمنی میورزد، دشمن مردم و آزادی و استقلال ایران است و نمیخواهد به ظلم و جور آخوندی پایان داده شود و هرکس با شما دوستی دارد، قدمش در راه مردم ایران خیر است.
دارایی‌های هاشمی رفسنجانی:
هاشمی رفسنجانی از بنیانگذاران و رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد است. این دانشگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار دارایی دارد. بر اساس یک گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پسته‌کاران رفسنجان که باغ‌های پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره می‌کند، سالانه بالغ بر ۷۴۶ میلیون دلار است امروزه او و خانواده‌اش، کنترل میلیاردها دلار دارایی را در دست دارند. مجلهٴ آمریکایی «فوربز» که «از معتبرترین نشریات اقتصادی جهان» به‌شمار می‌رود و هر ساله فهرستی از میلیاردهای جهان را منتشر می‌کند هاشمی رفسنجانی را به اعتبار سرمایه‌های قابل محاسبه‌اش در میان صد میلیاردر تراز اول جهان قرار داد.


این تجربه من از مبارزه با دو نظام دیکتاتوری شاه و شیخ است.
هاشمی رفسنجانی و رد صلاحیتش در نمایش انتخابات سال 1392:
اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ و در واپسین دقایق ثبت‌نام در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم نام نویسی کرد و به فاصله کوتاهی صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان رژیم رد شد.
هاشمی رفسنجانی در مورد عدم احراز صلاحیتش گفت:
یک مقام ارشد امنیتی، برخلاف عرف و قانون، شخصاً در جلسه بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرار گرفت و نهایتاً به اعضای شورای نگهبان گفت: که حضور هاشمی در انتخابات می‌تواند موجب پیروزی قاطع و با رأی بالای مردم شود که با راه و رسم آنها سازگار نیست و لذا این شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رأی به عدم احراز صلاحیت بنده دهند. مقام امنیتی مورد اشاره هاشمی حیدر مصلحی وزیر اطلاعات است.
نهایتاً زور رفسنجانی در این نمایش به خامنه‌ای چربید و توانست حسن روحانی را به خامنه‌ای تحمیل کند.


من در دهمین دهه عمرم، فقط یک آرزو دارم،
== منابع ==
 
آزادی مردم ایران، و طلوع خورشید آزادی در ایران، با رسیدن شما و مسعود به خاک میهنمان ایران.
 
این عالیترین شکل به بار نشستن خون تمامی شهدای مردم و بخصوص همه فرزندان مجاهد شهید من است.
 
این البته ضامن بهروزی و خوشبختی مردم ایران و پایان دادن به رنج و محنت مردم ایران است و بی‌تردید اولین گام در مسیر سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندیست و من برای تحقق این هدف با تمام قوا آماده‌ام و حاضر حاضر میگویم.

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۴۴

علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی

تولد و دوران جوانی

اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانواده‌ای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. پدرش با نام میرزاعلی با اندکی تحصیلات حوزوی از باغ‌داران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود و 9 فرزند داشت. اکبر هاشمی در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت.

هاشمی رفسنجانی با خمینی آشنا شد هاشمی رفسنجانی از اواخر دهه سی خورشیدی که برای طلبگی به قم رفته بود با خمینی آشنا شد. با تبعید خمینی، رفسنجانی در ایران به زندگی‌اش ادامه داد. عمده فعالیت وی پیش از انقلاب علاوه بر روضه خوانی، کارهای انتشاراتی بود. هاشمی رفسنجانی در مجموع از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم هواداری از خمینی یا سازمان مجاهدین خلق ایران به زندان افتاد. هاشمی رفسنجانی همچنین پیوندهای عمیقی با حزب مؤتلفه اسلامی داشت. حزب مؤتلفه علاوه بر ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر شاه، به ترور رجال ملی و نویسندگان نیز شهرت داشت. از جمله ترور ناموفق شهید دکتر حسین فاطمی یار مصدق و ترور احمد کسروی نویسنده کتاب ارجمند تاریخ مشروطه ایران و جنبش 18ساله آذربایجان.[۱]

هاشمی رفسنجانی و سازمان مجاهدین خلق ایران

هاشمی رفسنجانی در آغاز دهه پنجاه در زندان با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران شد، اما ضربه خیانت‌بار اپورتونیستی که در سال‌54 سازمان مجاهدین را در آن مقطع متلاشی کرد سرآغاز پیدایش جریان راست ارتجاعی شد که به سرعت به مهمترین تهدید کل جنبش تبدیل و نهایتاً به‌ همسویی و نزدیکی با ساواک شاه کشیده شد. زندانیان سیاسی زمان شاه به‌یاد دارند که رفسنجانی در جلسات هفتگی با رسولی، سربازجوی ساواک شرکت می‌کرد و بقیه نیز برای خلاصی از زندان هیچ ابایی از دست شستن از مواضع مبارزاتی پیشین نداشتند. رفسنجانی بعد از خروج از زندان و تا شروع انقلاب به فعالیت اقتصادی بساز و بفروشی آپارتمان در تهران روی آورد. هاشمی رفسنجانی: فرزندان رفسنجانی ۵ فرزند دارد به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نماینده مجلس رژیم شد. فاطمه هاشمی نیز در بنیاد امور بیماریهای خاص فعالیت دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بود. مهدی هاشمی نیز مسئولیتهایی مانند ریاست سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشته‌است.

هاشمی رفسنجانی از پیروزی انقلاب تا مرگ خمینی

هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی انقلاب یکی از اعضای شورای انقلاب شد. همچنین او مدتی سرپرستی وزارت کشور را برعهده گرفت. او یکی از ۲۸ عضو اولیه و مؤسس جامعه به‌اصطلاح روحانیت مبارز (یک تشکل راست‌گرای سنتی) و همچنین یکی از اعضای مؤسس حزب جمهوری در سال اول پس از انقلاب بود. راه‌اندازی این جریانهای دست‌ساز توسط رفسنجانی و بهشتی با اشاره و موافقت خمینی بود که به‌منظور مقابله با محبوبیت توده‌یی و روزافزون سازمان مجاهدین خلق ایران صورت می‌گرفت. در آن دوره او نزدیک‌ترین فرد به خمینی بود و نقش «چشم و گوش» او را ایفا می‌کرد. به کمک او سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت. سرکوبهای خونین هموطنان عرب، کرد، ترکمن و بلوچ از اولین مأموریتهای این ارگان ضد‌مردمی بود که هاشمی رفسنجانی پیوسته از مدافعان آن بوده است.

هاشمی رفسنجانی و تسخیر سفارت آمریکا

هاشمی رفسنجانی از بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا به‌عنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یاد کرد و این در حالی بود که در نتیجه این مذاکرات (که به‌عنوان قرارداد الجزیره معروف است) رژیم امتیازات زیادی به آمریکا داد. من‌جمله از بسیاری دعاوی مالی خود علیه آمریکا صرفنظر کرد. به‌همین خاطر، خیلی‌ها قرارداد الجزائر را به‌عنوان یک قرارداد استعماری می‌شناسند که به منافع ملی ایران لطمات زیادی زد. هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی و شکستن شاخ جنگ‌طلبی رژیم در دهمین سالگرد ربودن انقلاب مردم توسط خمینی، در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سالها گروگان‌گیری اشتباه بود.

هاشمی رفسنجانی و نقش او در مهم‌ترین نقاط سرفصلی رژیم هاشمی رفسنجانی با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رئیس مجلس خمینی ساخته شد. مجلسی که خمینی با تقلبات نجومی اجازه نداد حتی یک مجاهد خلق پایش به این مجلس برسد. هاشمی رفسنجانی در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیین کننده داشت. هاشمی رفسنجانی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا در بهار ۱۳۶۵ داشت. ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد. افشای این روابط پنهانی که به «ایران‌گیت» معروف شد رسوایی رژیم نیرنگ کار را باز هم بیشتر کرد. سیدمهدی هاشمی مدتی بعد اعدام شد. هاشمی در دوره جنگ، علاوه بر ریاست مجلس از جمله ائمه جمعه موقت تهران، نماینده (خمینی) در شورای عالی دفاع (بعد از کشته شدن مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰)، و جانشین فرمانده کل قوا در ماه‌های پایانی جنگ ایران و عراق بود. سه ماه بعد از آن‌که هاشمی رفسنجانی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی خمینی به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب شد، خمینی به قول خودش جام زهر آتش‌بس را سرکشید و آبرویش را با خدا معامله کرد و قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.


هاشمی رفسنجانی از آمران و عاملان اصلی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67: خمینی پس از سرکشیدن جام زهر قطعنامه 598 فتوای کشتار فجیع و بی‌سابقه زندانیان سیاسی در تابستان 1367 را داد. آمران و عاملان این کشتار به‌طور عمده: رفسنجانی، خامنه‌ای، ری شهری (وزیر اطلاعات رژیم) علی فلاحیان (قائم مقام وزیر اطلاعات) موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضایی) و اعضای «کمیسیون موسوم به مرگ» بودند.


هاشمی رفسنجانی جاده صاف کن خامنه‌ای در جانشینی خمینی بعد از مرگ خمینی، هاشمی رفسنجانی با کمک خامنه‌ای، تغییرات لازم در قانون اساسی را به‌گونه‌یی اعمال کرد تا با شرایط علی خامنه‌ای تطابق داشته باشد. برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد. همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی نیز به‌ریاست مجمع تشخیص مصحلت نظام منصوب شد.


هاشمی رفسنجانی 8سال در پست ریاست جمهوری: هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی با این هدف بر کرسی ریاست‌جمهوری نشست که چهرهٴ رژیم را از ننگ امام پلیدش خمینی بشوید تا برای طرف حسابهای غربی قابل مماشات شود. با این‌که این انتخابات از سوی مردم ایران با سردی و بی‌اعتنایی روبه‌رو شد، برخی محافل غربی به‌آن امید بسیار بستند و در این پندار بودند که در پی انتخابات تحولات چشمگیر و تعیین‌کننده‌یی روی خواهد داد. ولی این واقعیت سرسخت و آشکار بار دیگر خود را نشان داد که هرگز «افعی کبوتر نمی‌زاید». هاشمی رفسنجانی برای دامن زدن به توهّم «استحاله» برای چشم به راهان «گشایش سیاسی» پیامها روانه کرد و فرستادگان او با بنی‌صدر، مدنی، بختیار و... دیدار و گفتگو کردند» (خبرگزاری فرانسه، 15شهریور 67) ابوالحسن بنی‌صدر بدون پرده‌پوشی اعلام کرد که «به‌طور مرتّب با او تماس گرفته شده است» (تلویزیون فرانسه کانال 5، 6مهر 67). رشد قدرت هاشمی رفسنجانی در سالهای پس از مرگ خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامه یافت قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنه‌ای ضعیف‌تر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او خمینی بازی می‌کرد را ایفا کند و در واقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاستهای کلی رژیم را تعیین می‌کرد.


هاشمی رفسنجانی دارنده سیاه‌ترین کارنامه نقض حقوق‌بشر و صدور تروریسم: دوره اول ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی یکی از دوره‌های تاریک از نظر نقض حقوق‌بشر است. بخش عمده ترورهای برون مرزی رژیم در همین دوران به‌وقوع پیوسته است. ترور دکتر کاظم رجوی: در نیمروز سه‌شنبه 4اردیبهشت 1369 (24آوریل 1990)، دفتر مجاهدین خلق در اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «دکتر کاظم رجوی برادر رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و نماینده مقاومت ایران در سوئیس توسط مزدوران تروریست رژیم خمینی به‌شهادت رسید.»..

ترور محمدحسین نقدی: پیش از ظهر روز 25اسفند1371 (16مارس1993) آقای محمدحسین نقدی نمایندهٴ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در رم هنگامی که عازم دفتر کارش بود توسط مزدوران آدمکش رژیم مورد هدف اصابت گلوله از ناحیه سر و گردن قرار گرفت و به‌شهادت رسید.

ترور شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه تروریستهای اعزامی رژیم آخوندی شاپور بختیار را در اوت1991 در منزلش در پاریس، ترور کردند.

ترور رهبران کرد ایران توسط مأموران دولت هاشمی رفسنجانی عبدالرحمان قاسملو دبیر اول حزب دموکرات کردستان ایران را در سال1989 در وین بر سر میز مذاکره با رژیم کشانده و به قتل رساندند. چهار مخالف کرد ایرانی را در رستوران میکونوس برلین در سپتامبر 1992 به رگبار بستند. دادگاه آلمان بر نقش هاشمی رفسنجانی، خامنه‌ای، علی اکبر ولایتی و فلاحیان در ترورها انگشت گذاشت.

هاشمی رفسنجانی و طرحهای عظیمش برای ترور رهبران مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی بر اساس تحقیقات پلیس بلژیک بعد از کشف سه خمپاره‌انداز عظیم 320میلیمتری در داخل یک کشتی ایرانی در بندر آنتورپ بلژیک در سال1996 وزارت اطلاعات رژیم طبق طرح مصوب در شورای امنیت رژیم به‌ریاست رفسنجانی، قصد داشت محل اقامت خانم مریم رجوی را در شمال پاریس هدف قرار دهد. در بغداد هم خمپاره‌های شلیک شده به مقر شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران محل اقامت آقای مسعود رجوی را هدف گرفته بودند که خسارتهای سنگینی به شهروندان عراقی وارد کردند. هاشمی رفسنجانی در تابستان سال 72 زمانی که برای دومین بار موفق به تصاحب کرسی ریاست‌جمهوری ایران شد هنگام معرفی کابینه دوم خود به مجلس ارتجاع در دفاع از علی فلاحیان وزیر اطلاعات که در کابینه قبلی هم عهده‌دار همین سمت بود تنها به یک جمله اکتفا کرد: ”آقای فلاحیان هم که کسی جرأت ندارد به ایشان رأی اعتماد ندهد“ ! فلاحیان که در جلسه مزبور حاضر بود ظاهراً از این شیوه معرفی خشنود شد و عکس‌العمل خود را تنها با تبسمی مقتدرانه به هاشمی نشان داد. اما پس از دوم خرداد سال 1376و با قتلهای زنجیره‌یی روشنفکران و مخالفان رژیم در پاییز 1377 سوراخی در کف این شبکه ایجاد شد و دیوارهای رعب و وحشت ترک خورد و مشخص شد «شاه کلید» قتلهای زنجیره‌یی (علی فلاحیان) از دست پروردگان مدرسه حقّانی قم که بهشتی از بنیانگذاران آن بود می‌باشد. باند رفسنجانی اجرای تمامی این قتل‌های زنجیره‌یی را به سعید امامی نسبت دادند و به‌طرز مشکوکی در زندان وزارت اطلاعات او را به قتل رساندند.


هاشمی رفسنجانی سردمدار «قتلهای زنجیره‌یی» : هاشمی رفسنجانی که در تمام دوران ریاست جمهوری‌اش قتلهای زنجیره‌یی بی‌وقفه ادامه داشت تا جایی که توانست حتی از اشاعهٴ اخبار این قتلها جلوگیری کرد. عصر روز اول آذر ماه 1377 در خانه‌یی در محله فخرآباد تهران داریوش فروهر و همسرش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. با این ترور وحشیانه پرونده‌یی گشوده شد که به پرونده‌ قتلهای زنجیره‌یی معروف شد.


بخشی از کارنامه قتلهای زنجیره‌یی‌هاشمی رفسنجانی: 1-سید خسرو بشارتی که در پاییز 1369 به‌خاطر دیدگاههای خاص مذهبی به قتل رسید. 2-دکتر تفتی و فرزندش که در سال 1372 کشته شدند. 3-مهندس برازنده که در سال 1373 کشته شد. 4-انفجار بمب در حرم امام رضا که موجب شهادت 26تن و مجروح شدن 290تن دیگر شد. این انفجار در طرح مشترک هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای در اساس برای بدنام کردن مجاهدین ترتیب داده شد. که مدتی بعد در دعواهای باندی بهزاد نبوی به نقش وزارت اطلاعات در این جنایت اعتراف کرد. 5-سعیدی سیرجانی در سال 1373 با تزریق شیافی پتاسیم به قتل رسید. 6-کشیشهای مسیحی دیباج و میکائیلیان و هوسپیان مهر در [مردادماه] سال 1373 کشته شدند. 7-احمد میرعلایی نویسنده و مترجم در سال 74 ربوده شد و به قتل رسید. 8-دکتر احمد صیاد یکی از متفکران اهل سنت که در سال 1374 مدتی پس از دستگیری در فرودگاه بندرعباس کشته شد. 9-ماموستا محمد ربیعی امام جمعه اهل سنت کرمانشاه که با تزریق هوا یا پتاسیم که منجر به سکته می‌شود کشته شد. 10-ماموستا فاروق فرساد که در تبعیدگاه خود با همان روش کشته شد. 11-دکتر تفضلی که در سال 1375 در تهران کشته شد. 12-دکتر عبدالعزیز به‌جد استاد اهل سنت دانشگاه زاهدان که پس از یک سخنرانی انتقادی از سریال امام علی در سال 1375 به قتل رسید.


هاشمی رفسنجانی و «حساب بانکی دویست میلیون دلاری» برای تأمین تروریستها: روزنامه سوئیسی «تریبون دو ژنو» در شمارهٴ 17ژوئن 2004 نوشت: «یک حساب بانکی به‌مبلغ دویست میلیون دلار افشا شد که ممکن است هزینهٴ 400 عملیات تروریستی در اروپا را تأمین کرده باشد... این حساب بانکی که چند تن از سران رژیم ایران حق برداشت از آن را دارند با کارلوس منم، رئیس‌جمهور پیشین آرژانتین هم ارتباط پیدا می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که از این حساب دویست میلیون دلاری برای تأمین چهارصد عملیات تروریستی در اروپا استفاده شده است. سرویسهای مخفی رژیم ایران فرمان این عملیات را صادر کرده‌اند... . از این حساب ده میلیون دلار به حساب کارلوس منم، رئیس‌جمهور پیشین آرژانتین واریز شده تا او در برابر آن از ادامه تحقیقات پیرامون انفجار مرکز آمیا متعلق به یهودیان در بوئنوس‌آیرس که در آن 86تن کشته و 200تن مجروح شدند جلوگیری کند.


هاشمی رفسنجانی در کانون جنگ قدرت با خامنه‌ای خامنه‌ای در جهت‌گیریهای سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیدا کرد. چرا که او نگران فروپاشی نظام ولایت در اثر عادی‌سازی روابط با غرب بود. در چنین شرایطی بود که گروه شبه‌نظامی انصار حزب‌الله به‌تدریج شکل گرفت گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنه‌ای ارتباط داشت. خامنه‌ای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح مبحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد در اختلافات میان هاشمی با محافظه‌کاران، طرف محافظه‌کاران را گرفت و مهره‌های نزدیک به هاشمی را یکی‌یکی برکنار کرد. هاشمی رفسنجانی با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری‌اش، تلاش کرد موانع قانونی باقیماندنش در پست ریاست‌جمهوری را کنار بزند، کمسیون فرهنگ و ارشاد مجلس، به اشارهٴ او تلاش کرد تا اصلاحیه‌ای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند. این اقدام بی‌درنگ مورد اعتراض باند خامنه‌ای قرار گرفت. او دو سال پس از اتمام دوران ریاست‌جمهوری خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم خیز ریاست مجلس را برداشت اما باند خامنه‌ای، با حرکتی تحقیر‌آمیز او را به‌عنوان نفر سی‌ام تهران، از صندوق درآورد و به او لقب «آقاسی» دادند. هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف به‌عنوان نماینده از این پست استعفا داد. قدرت اکبر هاشمی رفسنجانی در دوره ریاست‌جمهوری محمد خاتمی کاملاً رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتل‌ها پرداخت. غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد. با این‌حال به‌رغم کاهش چشمگیر قدرت وی، هم‌چنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.

هاشمی رفسنجانی بار دیگر در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم در سال ۱۳۸۴ به‌زور آزمایی با خامنه‌ای و کاندید مطلوبش پاسدار احمدی‌نژاد پرداخت. اما باند خامنه‌ای به خواسته ولی‌فقیه ارتجاع، احمدی‌نژاد را از صندوقهای نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری درآوردند و هاشمی رفسنجانی پس از انتخابات با صدور بیانیه‌یی اعلام کرد پاره‏ای اقدامات و دخالتهای سازمان‌یافته، انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کرده‌ است. تنش بین هاشمی و احمدی‌نژاد در جریان به‌اصطلاح انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ به‌صورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدی‌نژاد اتهاماتی را به خانواده رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی رفسنجانی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنه‌ای، ادعاهای احمدی‌نژاد را «دروغ، تهمت و خلاف‌گویی» خواند. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند. هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت: حکومت پول دارد. نیرو دارد می‌تواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو، کارگر، مدیر، صنعتگر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند... چطور می‌شود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شده‌است و به انتخابات تردید نکرد؟ هاشمی رفسنجانی از آن پس از سوی باند خامنه‌ای همسو با سران فتنه خوانده شد نزدیکانش به‌ویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر و یا تهدید به دستگیری شدند و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیده شد از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذار کرد.


دارایی‌های هاشمی رفسنجانی: هاشمی رفسنجانی از بنیانگذاران و رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد است. این دانشگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار دارایی دارد. بر اساس یک گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پسته‌کاران رفسنجان که باغ‌های پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره می‌کند، سالانه بالغ بر ۷۴۶ میلیون دلار است امروزه او و خانواده‌اش، کنترل میلیاردها دلار دارایی را در دست دارند. مجلهٴ آمریکایی «فوربز» که «از معتبرترین نشریات اقتصادی جهان» به‌شمار می‌رود و هر ساله فهرستی از میلیاردهای جهان را منتشر می‌کند هاشمی رفسنجانی را به اعتبار سرمایه‌های قابل محاسبه‌اش در میان صد میلیاردر تراز اول جهان قرار داد.

هاشمی رفسنجانی و رد صلاحیتش در نمایش انتخابات سال 1392: اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ و در واپسین دقایق ثبت‌نام در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم نام نویسی کرد و به فاصله کوتاهی صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان رژیم رد شد. هاشمی رفسنجانی در مورد عدم احراز صلاحیتش گفت: یک مقام ارشد امنیتی، برخلاف عرف و قانون، شخصاً در جلسه بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرار گرفت و نهایتاً به اعضای شورای نگهبان گفت: که حضور هاشمی در انتخابات می‌تواند موجب پیروزی قاطع و با رأی بالای مردم شود که با راه و رسم آنها سازگار نیست و لذا این شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رأی به عدم احراز صلاحیت بنده دهند. مقام امنیتی مورد اشاره هاشمی حیدر مصلحی وزیر اطلاعات است. نهایتاً زور رفسنجانی در این نمایش به خامنه‌ای چربید و توانست حسن روحانی را به خامنه‌ای تحمیل کند.

منابع