کاربر:Abbas/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== ریجانه جباری ==
== ریجانه جباری ==
'''ریحانه جباری''' (زاده ۱۶ آبان ۱۳۶۶- درگذشت ۳ آبان ۱۳۹۳) دختر جوانی که در سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی بازداشت شد. وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض جنسی مرتکب قتل شده است. ریحانه جباری در ۳ آبان۹۳ اعدام شد.<ref>[https://irankhabarnews.com/2017/08/27/%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%b4%d8%b9%d9%84%d9%87-%d9%be%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b1%db%8c%d8%ad%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%ac%d8%a8%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2/ خانم شعله پاکروان مادر ریحانه جباری از ایران خارج شد]</ref>
'''ریحانه جباری''' (زاده ۱۶ آبان ۱۳۶۶- درگذشت ۳ آبان ۱۳۹۳) دختر جوانی که در سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی بازداشت شد. وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض جنسی مرتکب قتل شده است. ریحانه جباری در ۳ آبان۹۳ اعدام شد.<ref>[https://irankhabarnews.com/2017/08/27/%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%b4%d8%b9%d9%84%d9%87-%d9%be%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b1%db%8c%d8%ad%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%ac%d8%a8%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2/ خانم شعله پاکروان مادر ریحانه جباری از ایران خارج شد]</ref>
مرتضی سربندی یک پزشک عمومی بوده که کار طبابت نکرده و پس از پایان تحصیلاتش جذب وزارت اطلاعات شده است. او در سال ۱۳۸۶ و زمان آشنایی با ریحانه جباری به کار واردات دارو مشغول بوده است. البته فریبرز جباری عموی ریحانه جباری در یک نشست مطبوعاتی مدعی شد که برای خانواده جباری روشن نشده که آیا سربندی در آن موقع از عضویت وزارت اطلاعات بیرون آمده بوده یا خیر.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f5-jabbari-relative-in-germany-on-execution-of-reyhane-in-iran/26664931.html محسنی اژه‌ای و وزارت اطلاعات بر اعدام ریحانه جباری اصرار داشتند]</ref>
== آشنایی ریحانه جباری با مرتضی سربندی ==
ریحانه جباری، دانشجوی ترم سوم رشته نرم افزار کامپیوتر بوده و در یک شرکت تبلیغاتی و طراحی دکوراسیون داخلی به‌صورت نیمه‌وقت با حقوق ۱۵۰ هزار تومان در ماه کار می‌کرده است. یک روز از روزهای بهار، ریحانه جباری در یک بستنی‌فروشی مشغول صحبت تلفنی با یکی از مشتریان خود بوده که قبلا در یک نمایشگاه بین‌المللی غرفه‌ای را برایش طراحی کرده بود. بعد از اتمام مکالمه، مرتضی سربندی به همراه دوستش، مهندس شیخی، به طرف وی رفتند و می‌گوید حرفهای او را ناخواسته شنیده است و فهمیده که در کار طراحی و دکوراسیون است. مرتضی سربندی خود را جراح زیبایی معرفی می‌کند و بعد اضافه می‌کند: «من محلی دارم که که می‌خواهم آن را تبدیل به مطب کنم». بنابراین ریحانه کارت شرکت و شماره تلفن خودش را به آنها می‌دهد و راهی خانه می‌شود.
چند هفته بعد، مرتضی سربندی با ریحانه جباری تماس گرفته و به وی می‌گوید: «جلوی اداره پست پل صدر منتظر باشد». ریحانه جباری به همراه مادرش بر سر قرار می‌روند. ریحانه جلو اداره پست می‌ایستد و مادر در آن دست خیابان. اما از مرتضی سربندی و شیخی خبری نمی‌شود.
چند روز بعد قراری در اقدسیه گذاشته می‌شود. ریحانه نوشته است:  <blockquote>«مهندس شیخی هم کنارش بود. روی صندلی عقب نشستم. یک ماکروفر روی صندلی بود. گفت برای روز مادر خریده تا به همسرش هدیه دهد. تلفنش مدام زنگ می‌خورد. مهندس با لحن شوخی گفت عروسی یکی از اقوامش است و باید زود برود».</blockquote>به نقل از خانواده سربندی او یک پزشک عمومی و کارمند سابق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است. اما عموی ریحانه جباری مدعی است که سربندی هیچ‌گاه کار طبابت نکرده و و پس از پايان تحصيلاتش مستقيما جذب وزارت اطلاعات شده است. همچنین واقعا برای خانواده‌ی جباری روشن نشده که آیا سربندی از عضویت وزارت اطلاعات بیرون آمده بود یا خیر.<ref name=":0" />


== ماجرای قتل ==
== ماجرای قتل ==
ریحانه جباری، دانشجوی ترم سوم رشته نرم افزار کامپیوتر بوده و در یک شرکت به‌صورت نیمه وقت با حقوق ۱۵۰ هزار تومان در ماه کار می‌کرده است. در یکی ازروزهای بهار زمانی که در یک بستنی‌فروشی مشغول صحبت با یکی از مشتریان خود بوده که قبلا در یک نمایشگاه بین‌المللی غرفه‌ای را برایش
روز شنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۸۶، 
 
در یکی از این‌روزها او مشغول صحبت تلفنی با یکی از مشتریان خود بوده است که قبلاً در یک نمایشگاه بین‌المللی غرفه‌ای را برایش طراحی کرده. بعد از اتمام مکالمه با «مردی میان سال و دوستش» آشنا می‌شود.


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۳

ریجانه جباری

ریحانه جباری (زاده ۱۶ آبان ۱۳۶۶- درگذشت ۳ آبان ۱۳۹۳) دختر جوانی که در سال ۱۳۸۶ به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی بازداشت شد. وی در زمان بازداشت ۱۹ سال داشت و گفت که برای دفاع از خود در برابر تعرض جنسی مرتکب قتل شده است. ریحانه جباری در ۳ آبان۹۳ اعدام شد.[۱]

مرتضی سربندی یک پزشک عمومی بوده که کار طبابت نکرده و پس از پایان تحصیلاتش جذب وزارت اطلاعات شده است. او در سال ۱۳۸۶ و زمان آشنایی با ریحانه جباری به کار واردات دارو مشغول بوده است. البته فریبرز جباری عموی ریحانه جباری در یک نشست مطبوعاتی مدعی شد که برای خانواده جباری روشن نشده که آیا سربندی در آن موقع از عضویت وزارت اطلاعات بیرون آمده بوده یا خیر.[۲]

آشنایی ریحانه جباری با مرتضی سربندی

ریحانه جباری، دانشجوی ترم سوم رشته نرم افزار کامپیوتر بوده و در یک شرکت تبلیغاتی و طراحی دکوراسیون داخلی به‌صورت نیمه‌وقت با حقوق ۱۵۰ هزار تومان در ماه کار می‌کرده است. یک روز از روزهای بهار، ریحانه جباری در یک بستنی‌فروشی مشغول صحبت تلفنی با یکی از مشتریان خود بوده که قبلا در یک نمایشگاه بین‌المللی غرفه‌ای را برایش طراحی کرده بود. بعد از اتمام مکالمه، مرتضی سربندی به همراه دوستش، مهندس شیخی، به طرف وی رفتند و می‌گوید حرفهای او را ناخواسته شنیده است و فهمیده که در کار طراحی و دکوراسیون است. مرتضی سربندی خود را جراح زیبایی معرفی می‌کند و بعد اضافه می‌کند: «من محلی دارم که که می‌خواهم آن را تبدیل به مطب کنم». بنابراین ریحانه کارت شرکت و شماره تلفن خودش را به آنها می‌دهد و راهی خانه می‌شود.

چند هفته بعد، مرتضی سربندی با ریحانه جباری تماس گرفته و به وی می‌گوید: «جلوی اداره پست پل صدر منتظر باشد». ریحانه جباری به همراه مادرش بر سر قرار می‌روند. ریحانه جلو اداره پست می‌ایستد و مادر در آن دست خیابان. اما از مرتضی سربندی و شیخی خبری نمی‌شود.

چند روز بعد قراری در اقدسیه گذاشته می‌شود. ریحانه نوشته است:

«مهندس شیخی هم کنارش بود. روی صندلی عقب نشستم. یک ماکروفر روی صندلی بود. گفت برای روز مادر خریده تا به همسرش هدیه دهد. تلفنش مدام زنگ می‌خورد. مهندس با لحن شوخی گفت عروسی یکی از اقوامش است و باید زود برود».

به نقل از خانواده سربندی او یک پزشک عمومی و کارمند سابق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است. اما عموی ریحانه جباری مدعی است که سربندی هیچ‌گاه کار طبابت نکرده و و پس از پايان تحصيلاتش مستقيما جذب وزارت اطلاعات شده است. همچنین واقعا برای خانواده‌ی جباری روشن نشده که آیا سربندی از عضویت وزارت اطلاعات بیرون آمده بود یا خیر.[۲]

ماجرای قتل

روز شنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۸۶،

پانویس