کاربر:Abbas/صفحه تمرین1

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۷ توسط Abbas (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سعید زینالی (زاده ۳۱ شهریور ۱۳۵۵)

سعید زینالی، فارغ التحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران به گفته خانواده اش تنها ۵ روز بعد از ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ و درگیری‌های کوی دانشگاه در منزل مسکونی خود بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. پی‌گیری های خانواده آقای زینالی در خصوص وضعیت و سرنوشت او تاکنون بی‌نتیجه بوده است. با گذشت سال‌ها از وقایع کوی دانشگاه نام او در فهرست ناپدیدشدگان اجباری گروه کاری ناپدید شدگان سازمان ملل قرار دارد و از سرنوشت او خبری در دست نیست. خانواده اش می گویند مسئولان امنیتی و قضایی ایران از آنها خواسته اند که دست از پی گیری سرنوشت فرزندشان بردارند.

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی در گفت و گویی با بی‌بی‌سی فارسی اعلام کرده است:

«سه مامور با اسلحه آمدند و گفتند سعید را برای ۱۰ دقیقه سوال می‌برند. سعید در زمان بازداشت ۲۲ ساله بود. دو یا سه ماه بعد از بازداشت از زندان تماس گرفت، گفت من خوب هستم و دنبال کارهایم باشید، بعد از آن هیچ خبری از پسرم ندارم».[۱]

بنیاد برومند

اطلاعات درباره آقای سعید زینالی از راه گفتگو با یکی از نزدیکان وی و همچنین نامه سرگشادۀ مادرش که در آذر ماه سال ١٣٨٨ در سایت‌های مختلف اینترنتی منتشر شده، به دست آمده است. آقای سعید زینالی، فرزند اکرم و هاشم، روز ٣١ شهریور ١٣٥٥ متولد شد. او فارغ التحصیل رشته کامپیوتر بود.

صبح روز ٢٣ تیر ماه ١٣٧٨، دوست آقای زینالی، به نام شهرام چراغی زنجانی، به خانۀ خانواده زینالی در محله پونک در شمال غرب تهران رفت و سراغ آقای زینالی را گرفت. هنگامی که آقای زینالی قصد خروج از منزل را داشت، مادرش سعی کرد به دلیل نگرانی از گرفتار شدن او در جریان اعتراض‌های دانشجویی و درگیری با نیروهای مسلح و لباس شخصی،* از خروج او از خانه جلوگیری کند. آقای زینالی به مادرش گفت که به زودی باز خواهد گشت. مادر وی که نگران شده بود به کوچه رفت و یکی از همسایه‌ها به او خبر داد که افراد ناشناسی آقایان زینالی و چراغی زنجانی را به زور سوار ماشینی کردند و از آنجا بردند. این شخص شماره پلاک ماشین را به خانم زینالی داد. در زمان بازداشت او ٢٢ سال داشت.

یکی از دانشجویان بازداشت شده در وقایع تیر ماه ١٣٧٨، آقای احمد باطبی، هنگامی که در یک سلول انفرادی در زندان توحید نگهداری می‌شد، صدای ماموران زندان را می‌شنیده است که مرد جوانی به نام زینالی را برای بازجویی می‌بردند و به سلول انفرادی باز می‌گردادند. آقای باطبی نام کوچک او را نمی‌داند.

واکنش خانواده

پس از بازداشت وی، والدین آقای زینالی به کلانتری‌ها و بیمارستان‌های مختلف رجوع کردند ولی خبری از وی نیافتند. آنها با خانواده چراغی زنجانی نیز تماس گرفتند و فهمیدند که آنها نیز از وضعیت پسرشان، آقای شهرام چراغی زنجانی، بی‌خبر هستند. آن‌ها شماره پلاک ماشینی را که این دو جوان به وسیله آن ربوده شدند، در اختیار نیروی انتظامی گذاشتند.

والدین آقای زینالی پرونده‌ای در شعبه ١١ اداره پلیس آگاهی تهران برای رسیدگی به پرونده فرزندشان تشکیل دادند. پس از اینکه چهار مامور ناشناس به خانه آنها آمدند، آنجا را گشتند و وسایلی از سعید را توقیف کردند، خانواده زینالی به اداره آگاهی خبر دادند و پرسیدند که آیا این مامورها از آنجا آمده‌اند؛ ولی جوابی نشنیدند.

هنگام بازدید نماینده ویژه سازمان ملل از ایران، خانم زینالی همراه دیگر اعضای خانواده زندانیان سیاسی در مقابل هتل لاله تهران تجمع کردند ولی نیروهای انتظامی آن‌ها را پراکنده کردند.

خانم زینالی به دفتر نماینده تهران در مجلس، آقای علی اکبر موسوی خوئینی، مراجعه کرد و او از خانم زینالی وکالت گرفت و گفت که پیگیر پرونده سعید خواهد شد. ولی دفعه بعد که خانم زینالی به دفتر او رفت، جواب شنید که خود آقای موسوی خوئینی بازداشت شده است (٢٢ خرداد تا ٢٩ مهر ١٣٨٥).

خانم زینالی به شعبه ٦ دادگاه انقلاب اسلامی شکایت کرد. مسئولان از او مشخصات آقای سعید زینالی را گرفتند که با پلیس بین الملل تماس بگیرند و بپرسند که آیا او از ایران خارج شده است یا نه. پس از چند ماه، آن‌ها خبر دادند که او از کشور خارج نشده است و از مادرش خواستند که صبور باشد.

خانم زینالی بارها به زندان اوین مراجعه کرده است. او حتی به گورستان خاوران نیز رفته است ولی مسئولین جوابی به او نداده‌اند که آیا پسرش در آنجا به خاک سپرده شده است یا نه. شخصی که خود را وابسته به وزارت اطلاعات معرفی کرده بود، یک اتومبیل پیکان برای پیدا کردن خبری از آقای زینالی از خانواده گرفت. این شخص به یکی از اقوام آنها گفته بود که به والدین آقای زینالی بگوید که منتظر ملاقات با فرزندشان نباشند. به گفته این فرد، آقای زینالی حافظه خود را در اثر شکنجه از دست داده بود. خانواده زینالی بارها به امید گرفتن خبری از فرزندشان، به اشخاص مختلف پول می‌دادند تا برای آنها خبری کسب کنند، ولی همۀ این تلاشها بی نتیجه ماند.

آقای عمادالدین باقی، رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان، نیز نتوانست اطلاعی از سعید زینالی به دست آورد.

خانواده زینالی در صدد یافتن فرزندشان به بیت رهبری، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، دادگاه انقلاب، وزارت کشور، مجلس، قوه قضائیه و دادستانی تهران مراجعه کردند ولی هیچ اطلاعی از وی دریافت نکردند. پس از انتخابات سال ١٣٨٨، خانم زینالی با مهدی کروبی، میرحسین موسوی، محسن رضایی و عبدالحسین روح‌الامينی تماس گرفت ولی جوابی نگرفت.

پاسخ مسئولان

روزی، حدود ٦ ماه پس از بازداشت آقای زینالی، ساعت ٢ بعد از ظهر، کسی به خانه خانواده زینالی تلفن کرد و درباره دوست او (آقای شهرام چراغی زنجانی) پرسید. او سئوال کرد آیا سعید به «رادیوهای بیگانه» گوش می‌کرده است و پرسید که آیا وی فعالیت سیاسی داشته است یا خیر. سپس گفت که از زندان اوین تماس می‌گیرد. در پاسخ به پرسشهای خانم زینالی درباره فرزندش، فقط اظهار داشت: «انشاالله خبری خواهد شد. من فقط می‌خواستم اطلاعات از شما بگیرم.»

مدتی پس از بازداشت آقای زینالی، در ماه رمضان همان سال (١٧ آذر تا ١٦ دی ١٣٧٨)، زنگ خانه آن‌ها به صدا درآمد و کسی گفت که برایشان نامه دارد. وقتی در را باز کردند، چهار مرد قوی هیکل مسلح و مجهز به بی‌سیم وارد خانه شدند. این اشخاص خود را معرفی نکردند و هیچ حکم بازرسی به آن‌ها نشان ندادند. با وجود این ، آن‌ها در خانه به بازرسی مشغول شدند، «تمام خانه را زیر و رو کردند و کتاب‌ها و دست نوشته‌ها و کامپیوتر سعید را با خود بردند» (نامه خانم زینالی). ماموران از آنها پرسیدند که پسرشان با چه کسانی معاشرت داشته است. ایشان در جواب به سئوال پدر وی که آنها کی هستند و از سوی کدام نهاد آمده‌اند، تنها گفتند «اشتباه شده» و اینکه آنها تا یک ساعت اجازه خروج از خانه‌شان را ندارند.

یکروز عصر کسی به خانه خانواده زینالی تلفن کرد و اظهار داشت «من از ارگان زنگ می‌زنم.» او به مادر آقای زینالی گفت که فرزندش زنده و سلامت است. او از پاسخ گویی به سؤالهای خانم زینالی درباره جرم پسرش و محل نگه داشتن وی سر باز زد. پس از مدتی، سرهنگی از نیروی انتظامی به خانم زینالی گفت که سعید زینالی در تجمعی برای سخنرانی منوچهر محمدی در دانشگاه تهران شرکت کرده بود. او سعید زینالی را «آشوبگر» خواند. این شخص به خانم زینالی گفت که پسرش «دست بچه‌های عملیات» است.

در سال ١٣٨٦، معاون دادستان تهران به خانم زینالی گفت که سعید «وطن فروش» و «منافق» است، اطلاعات امنیتی را به سازمان مجاهدین خلق رسانده و در حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران زندانی است. او به خانم زینالی گفت که سراغ پسرش را از حفاظت اطلاعات سپاه و بیت رهبری بگیرد. وی ادامه داد که سعید زینالی «تا کنون همکاری نکرده» است.[۲]

بی‌بی سی

بیست سال بعد از واقعه کوی دانشگاه ۱۳۷۸، نام سعید زینالی در فهرست ناپدیدشدگان اجباری گروه کاری ناپدید شدگان سازمان ملل قرار دارد و از سرنوشت او خبری در دست نیست. خانواده اش می گویند مسئولان امنیتی و قضایی ایران از آنها خواسته اند که دست از پی گیری سرنوشت فرزندشان بردارند.

در روز هجدهم تیر سال ۱۳۷۸ و در پی اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تعطیلی روزنامه اصلاح طلب "سلام"، مأموران انتظامی و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند که به پنج روز ناآرامی منجر شد. یک سرباز وظیفه کشته شد، چندین دانشجو مجروح و یا زندانی شدند و به وسایل شخصی دانشجویان خسارات زیادی وارد شد.

از میان کسانی که گفته شد در جریان رخدادهای سال ۷۸ کشته شدند، قتل عزت ابراهیم‌نژاد، سرباز وظیفه، تنها موردی است که رسما از سوی حکومت پذیرفته شد، هرچند عامل آن شناسایی نشد. در پرونده شکایت دانشجویان از نیروی انتظامی و لباس شخصی ها هم یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده به اتهام سرقت یک ریش تراش محکوم و پرونده بایگانی شد.

سرنوشت نامعلوم سعید زینالی

سعید زینالی، فارغ التحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران به گفته خانواده اش تنها ۵ روز بعد از ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ و درگیری‌های کوی دانشگاه در منزل مسکونی خود بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. پی‌گیری های خانواده آقای زینالی در خصوص وضعیت و سرنوشت او تاکنون بی‌نتیجه بوده است.

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی در گفت و گویی با بی‌بی‌سی فارسی اعلام کرده است: "سه مامور با اسلحه آمدند و گفتند سعید را برای ۱۰ دقیقه سوال می‌برند. سعید در زمان بازداشت ۲۲ ساله بود. دو یا سه ماه بعد از بازداشت از زندان تماس گرفت، گفت من خوب هستم و دنبال کارهایم باشید، بعد از آن هیچ خبری از پسرم ندارم".

محمود سالارکیا، معاون سابق دادستان تهران در امور زندان‌ها و محمدرضا نقدی، رئیس حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در سال ۱۳۷۸ از جمله مسئولانی هستند که به گفته خانم نقابی با او درباره فرزندش صحبت کرده‌اند و محمدرضا نقدی خطاب به او گفته است که "پسر شما را بچه‌های عملیات ما دستگیر کرده‌اند".

اما پی‌گیری‌های خانواده سعید زینالی در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نرسید و غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی سابق قوه قضاییه عنوان کرد که "هیچ مدرکی "مبنی بر بازداشت او وجود ندارد و ممکن است آقای زینالی "مفقود" شده‌ باشد.

مادر سعید زینالی می گوید: '۴ دهه است جمهوری اسلامی روی کار آمده و از این مدت من دو دهه است که می پرسم پسر من کجاست؟ بیست سال همه جا رفته ام، شکایت کرده ام و پرسیده ام در پاسخ توهین کرده اند، ما را دروغگو حساب کرده و بازداشت مان کرده اند والان حدود دو سال هم است هرکجا می روم و نامه می برم نامه های مرا نمی گیرند و می گویند سعید تمام شده و دنبال او نگردید."

سی‌ام آبان ماه ۱۳۹۳ هاشم زینالی ، پدر سعید زینالی بازداشت و با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آقای زینالی که به ۹۱ روز زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد، اعلام کرد که در مدت بازداشت در بند ۲ الف سپاه زندانی بوده و از او خواسته‌اند سرنوشت فرزندش را پی‌گیری نکند.

پیش از آن، در هفدهم مهرماه ۱۳۸۹ هم مادر و خواهر سعید زینالی بازداشت و با قرار کفالت آزاد شده بودند. به گفته خواهر سعید زینالی: "بازجو گفت بعد از یازده - دوازده سال مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد. همان دو تا تکه استخوان را مادرم می‌خواهد. استخوان بچه‌اش است. همان دو تا تکه استخوان را نشان مادرم بدهید. اگر مرده، قبرش را نشان مان بدهید بگویید که زنده نیست تا ما بدانیم سعید ما کجاست زنده یا مرده‌اش کجاست. اما گفت به مادرت بگو اگر باز دنبال سعید بگردد و پی‌گیری کند برای همه اعضای خانواده شما مشکل ایجاد می‌شود".

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی می گوید: "بازجوهای سپاه به ما گفتند یک گردباد آمده و گوشه ای از زندگی شما را هم گرفته. دنبال سعید نگردید و فکر کنید که شهید شده و جزو شهیدان ما حساب کنید. من قبول نکردم من یک مادر هستم و باید بدانم سرنوشت بچه‌ام چی شد اگر مرده جنازه بدهند اگر دفن اش کرده اند جای دفن اش را به من نشان بدهند."

خانواده سعید زینالی در روند پی گیری سرنوشت فرزندشان، از آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به مجلس خبرگان رهبری شکایت کرده اند. نامه شکایت آنها اما از سوی مجلس خبرگان رهبری از طریق پست به آنها بازگردانده شده است. خانم نقابی می گوید: "زیر نامه ما نوشته بودند که به پرونده شما جای دیگری باید رسیدگی کند. من بارها به بیت رهبری شکایت برده و از او خواسته بودم دستور بدهد به من بگویند چه بلایی سر سعید من آورده اند اما نتیجه ای نگرفتم برای همین به خبرگان رهبری شکایت بردم که پاسخ را بازجویان سپاه به من دادند و تهدید کردند که با شکایت از آقا حرمت شکنی کردید."[۱]

رادیو فردا

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی، دانشجوی ناپدیدشده در جریان حوادث ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸، به سخنان اخیر غلامحسین محسنی اژه‌ای، معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی پاسخ داده است.

خانم نقابی در نامه‌ای به آقای اژه‌ای که نسخه‌ای از آن سه‌شنبه ۱۵ دی در اختیار رادیو فردا قرار گرفته، گفته است: «با گذشت ۱۷ سال با شگفتی می‌بینیم که جای ما و شما عوض شده و این ما هستیم که باید مدرکى براى بازداشت پسرمان ارائه بدهیم.»

در نشست مطبوعاتی اخیر سخنگوی قوه قضائیه، غلامحسین محسنی اژه‌ای با بیان اینکه «تاکنون سندی مبنی بر بازداشت» سعید زینالی به دست نیامده، گفته بود: «من در گذشته این موضوع را پیگیری کردم و از مدعیان بازداشت خواستم مدرک یا حتی سرنخی در این موضوع به من ارائه کنند که آن‌ها حتی سرنخی نیز نداشتند.»

سخنگوی قوه قضائیه خطاب به خبرنگاری که این سئوال را مطرح کرده بود، گفت: «اینکه می‌گویید یکی از ارکان امنیتی این بازداشت را تایید کرده به من بگویید تا این موضوع را پیگیر شوم و بدانم که این فرد چرا تاکنون گزارش نداده یا اگر گزارش داده به چه کسی گزارش داده است.»

اما خانم نقابی خطاب به آقای اژه‌ای گفته است: «براى بازداشت کدام زندانى سیاسى به خانواده‌اش سند مکتوب مى‌دهید که به من داده باشید؟ وقتى خودم و دخترم را دستگیر کردید سند دادید؟ وقتى یک ماه پیش همسرم را دستگیر کردید و من تا شش روز اصلا نمی‌دانستم همسرم را کجا برده‌اید، به من سند دادید؟ و ١٧ سال پیش براى سعید به من سند داده شده که حالا من آن را ارائه دهم؟»

مادر سعید زینالی همچنین درباره شواهد و مدارکی که در اختیار دارد، گفته است: «چندین تماس با منزلمان از زندان اوین شد که تماس گیرنده خودش را فردى از اطلاعات اوین معرفى کرد و خبر سلامتى سعید را به ما داد. یا در یکى از تماس‌ها در مورد فعالیت‌هاى سعید از من سوال کردند و تماس خود سعید که حال من خوبه و پیگیر کارم باشید.»

«تفتیش غافلگیرانه مامورین مسلح امنیتى که بدون مجوز و اعلام هویت، تمام مدارک و کتاب‌هاى سعید را بردند»، سخنان فردی به نام «سید» که هنگام بازرسی منزلشان گفته «پسرتان وارد یک سرى مسائل سیاسى شده که باید بررسى شود» و «جواب‌هاى مسئولین وقت مثل آقایان سالارکیا، نقدى، کوثرى، سرهنگ فاطمى و موسوى خوئینى و... که هر کدام سربسته و در حد توانشان بازداشت سعید را کتمان نکرده و فقط گفتند تا تکمیل پرونده سعید صبر کنید ما به شما خبر مى‌دهیم و فعلا کارى از دست ما بر نمى‌آید»، از دیگر مواردی است که خانم نقابی به عنوان دلایل بازداشت پسرش بیان کرده است.

مادر سعید زینالی همچنین افزوده که «سند دیگرش» سخنان «بازجو‌ها» خطاب به خود و دخترش است که به آن‌ها گفته بودند: «دنبال دو تا پاره استخوان مى‌گردید؟ ما دیگه چیزى نداریم به شما بدهیم.»

اکرم نقابی در ادامه خطاب به آقای محسنی اژه‌ای گفته است: «یا پیشنهاد بازجویتان که اگر مى‌خواهى خانواده‌ات و فرزندان دیگرت را دچار مشکل نکنى خودت را به نحوى آرام کن، ما سنگ قبر نداریم که به تو بدهیم برو قطعه شهدا، یکى از شهدا را انتخاب کن و به جاى سعیدت با او درد و دل کن تا آرامش بگیرى.»

سعید زینالی دانشجویی بود که به گفته خانواده‌اش، صبح روز ٢٣ تیر ماه ٧٨، چند روز پس از حادثه حمله به کوی دانشگاه تهران، هنگامی که ۲۲ سال سن داشت، در حضور مادرش دستگیر شد و از آن تاریخ اطلاعی از وضعیت او در دسترس نیست.

اعضای خانواده این دانشجو در سال‌های اخیر بار‌ها به دلیل پیگیری وضعیت او بازداشت و زندانی شده‌اند.[۳]