کاربر:Abbas/صفحه تمرین1

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۹ توسط Abbas (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ایران گیت

پیشینه

با حمله عراق به ایران، جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۹ وارد جنگ با عراق شد. از همان سال‌‌های اولیه‌ی جنگ، صلح در دسترس بود و به ویژه پس از بازپس گیری خرمشهر از عراق ادامه جنگ نامشروع می‌نمود. بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای عربی میانجی‌گری کردند تا جنگ پایان یابد. اما خمینی به آتش بس و صلح تن نداد و جنگ را به مدت ۸ سال ادامه داد. در نیمه دهه ۶۰ خورشیدی ایران از نظر تجهیزات و سلاح و مهمات در تنگتا قرار گرفت زیرا تجهیزات و سلاح‌های ارتش ایران تماما آمریکایی بودند که از زمان شاه باقی مانده بود. در پی جریان گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در تهران دولت آمریکا ایران را تحریم تسلیحاتی کرده بود و کشورهای متحد خود را نیز تشویق می‌کرد که به ایران سلاح نفروشند. مسئولان عالی رتبه‌ی جمهوری اسلامی در تلاش بودند که به هر نحوی سلاح‌های مورد نیاز خود را تهیه کنند. در سال ۱۳۶۵ مصادف با ۱۹۸۶ میلادی و قبل از آن، مذاکرت محرمانه‌ای از طرف دولت جمهوری اسلامی با مقامات و واسطه‌های آمریکایی انجام شد. از طرفی دولت ریگان که در دومین دوره ریاست جمهوری خود بود با مسئله گروگانگیری دیپلمات‌های خود در لبنان از طرف گروه عماد مغنیه که وابسته به جمهوری اسلامی یودند روبرو بود. در طی ملاقاتهایی بین طرف‌های ایرانی و آمریکایی دولت آمریکا برای نشان دادن حسن نیت در جندین نوبت سلاح‌های مورد نیاز جمهوری اسلامی را تامین کرد. به خصوص محموله‌هایی حاوی موشک‌های ضد تانک تاو و ضد هوایی هاوک به ایران ارسال شد. در مقابل دولت آمریکا درخواست کرد که ایران در ماجرای گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا در لبنان میانجی‌گری کند و گروگان‌‌‌ها آزاد شوند.

طرف ایرانی ملاقات کننده محسن کنگرلو مشاور امنیتی میرحسین موسوی نخست وزیر وقت ایران بود که به واسطه‌گی منوچهر قربانی فر یک دلال اسلحه با آمریکایی‌ها ارتباط برقرار کرد. در طرف آمریکا نیز مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان و سرهنگ اولیور نورث از اعضای شورای امنین ملی آمریکا به عنوان نفرات اصلی حضور داشتند.

شرح ماجرا

شروع ماجرا به گفته اکبر هاشمی رفسنجانی با تماس منوچهر قربانی فر[۱] یک عضو سابق ساواک[۲] با محسن کنگرلو مشاور امنیتی میرحسین موسوی نخست وزیر وقت بود. قربانی فر در این نامه متذکر شده بود که آمریکایی‌های تمایل دارند که از نظر تسلیحاتی ایران را تامین کنند و اینکه به جای تهیه تسلیحات از بازار آزاد بهتر است سلاح را از سرچشمه یعنی آمریکا تهیه کنید. محسن کنگرلو مقامات ایران از جمله خمینی ولی فقیه جمهوری اسلامی و سران سه قوه و میرحسین موسوی را در جریان این نامه‌نگاری قرار می‌دهد و آن‌‌ها نیز موافقت خود را اعلام می‌کنند. در مقابل آمریکا از جمهوری اسلامی می‌خواهد که در قضییه آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان کمک کند.[۱]

در پی ادامه تماس بین مقامات ایرانی و آمریکایی محسن کنگرلو ملاقات‌های محرمانه‌ای را در فرانکفورت آلمان با مقامات آمریکایی از جمله رابرت مک فارلین و الیور نورث آعاز کرد. محور اصلی این ملاقات‌ها مبادله موشک‌های ضد تانک تاو برای مقابله با تانک‌های تی‌ ۷۲ عراق و قطعات یدکی موشک‌های ضد هوایی هاوک و هم‌چنین لامپ‌های دستگاه‌های رادار با گروگان‌های آمریکایی در لبنان بود. [۳][۴]

دولت رونالد ریگان اهداف دیگری را نیز از این ملاقات‌ها و باز شدن باب مذاکره با جمهوری اسلامی دنبال می‌کرد. یکی از اهداف معامله تسلیحاتی با ایران، اختصاص پول حاصل از این معامله برای کمک به شورشیان کنترا بود که مخالف دولت ساندنیست‌ها در نیکاراگو‌ئه بودند. کنگره آمریکا کمک به کنتراها را ممنوع کرده بود از این جهت دولت آمریکا که حامی کنتراها بود می‌خواست که این ممنوعیت را دور بزند و به همین خاطر اسرائیل را به عنوان واسطه وارد این معامله کرد که این تسلیحات از طریق اسرائیل به ایران برسد و سپس قسمتی از پول حاصل از آن نیز از همین طریق به دست شورشیان کنترا برسد. از طرف دیگر آمریکا بر روی اصلاح در حکومت ولایت فقیه و روی کار آمدن به اصطلاح میانه‌روها در ایران به خصوص پس از مرگ خمینی سرمایه گذاری کرده بود. آمریکا در پی ایجاد پل ارتباطی با جریان میانه‌رو در ایران که اکبر هاشمی رفسنجانی را شاخص آن می‌دانست بر‌آمد.

افشای ماجرا در ایران

پنهان‌کاری جمهوری اسلامی

رسوایی در آمریکا