کاربر:Abbas/صفحه تمرین2

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹.jpg
تاریخ۳ اسفند ۱۲۹۹
مکانتهران
هدف‌هاسرنگونی سلسله قاجاریه
روش‌هاکودتای مسلحانه
نتیجهسرنگونی سلسله قاجاریه-آغاز سلطنت پهلوی در ایران
طرف‌های درگیری مدنی
بریگاد قزاق (قوای قزاق)
نیروی نظامی حکومت مرکزی (قاجار)
چهره‌های شاخص
احمدشاه قاجار
آمار
۳۰۰۰–۴۰۰۰ نیروی قزاق
تلفات
تعدادی از نیروهای نظامی قاجار کشته شدند

کودتای ۲۸ مرداد

پیشینه

در جریان جنگ جهانی دوم و پس از اشغال ایران توسط متفقین و عزل رضا شاه و روی کار آمدن محمد رضا پهلوی یک فضای باز سیاسی در ایران ایجاد شد که زمینه فعالیت بسیاری از احزاب و گروه‌ها را فراهم کرد. در همین فضاو اتمسفر بود که جریان‌های ملی نیز سربرآوردند. سرآمد ملی گرایان در این دوران دکتر محمد مصدق بود که در دوران دیکتاتوری رضا شاه در تبعید بود. مصدق در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اول تهران انتخاب شد. در دوره ده ساله بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ احزاب ملی گرای متعددی شکل گرفتند که در نهایت در چارچوب ائتلاف جبهه ملی ایران به رهبری دکتر مصدق گردهم آمدند. در این دوران حزب توده ایران که ایدئولوژی مارکسیستی داشت بنیان گذاری شد که نقش موثری در وقایع ایران ایفا کرد.

مصدق در راس نیروهای ملی سیاست موازنه منفی یعنی ندادن امتیاز به هیچ کدام از قدرت‌های خارجی را سرلوحه مبارزات سیاسی خود قرار داد و قانونی را به تصویب مجلس رساند که دولت را از دادن امتیاز به کشورهای خارجی و مذاکره با آن‌ها در مورد قرارداد نفت بدون نظر موافق مجلس منع می‌کرد. جبهه ملی در مرحله بعد ملی کردن نفت را به عنوان استراتژی خود قرار داد.

ملی شدن صنعت نفت

در سال ۱۳۲۹ و در دولت حسن علی منصور موضوع نفت باردیگر با مطرح شدن لایحه الحاقی قرارداد نفت بالا گرفت. در مجلس کمیسیون نفت برای بررسی لایحه الحاقی تشکیل شد که دکتر مصدق و ۴ نفر از اعضای جبهه‌ی ملی عضو آن بودند. پس از استعفای منصور و روی کار آمدن سپهبد رژم آرا دولت در پی تصویب لایحه الحاقی بود و از طرف دیگر نمایندگان جبهه ملی در صدد جلوگیری از تصویب آن بودند. پیکار بر سر ملی کردن نفت آغاز شد. در آذر ۱۳۲۹ کمیسیون نفت لایحه الحاقی را رد کرد که پیشرفت بزرگی در راه ملی شدن صنعت نفت بود. ۱۶ اسفند ر‌زم آرا به دست یکی از عناصر فدائیان اسلام ترور شد. ۱۷ اسفند کمیسیون نفت مجلس،‌ اصل ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران در تصویب کرد.

در پیکار بر سر ملی شدن نفت افکار عمومی و اقشار مختلف مردم هم چنین روزنامه‌های ملی از قبیل باختر امروز به مدیریت دکتر حسین فاطمی نقش به سزایی داشتند. در این دوران میتینگ‌ها و تظاهرات گوناگونی از طرف مردم و جریانات مختلف در حمایت از ملی شدن نفت برگزار شد. روحانیون نیز در این راستا در حمایت از ملی شدن نفت نقش موثری داشتند.

پس از تصویب طرح ملی شدن نفت در کمیسیون نفت تا زمان مطرح شدن این طرح در مجلس کارشکنی‌های متعددی از طرف انگلستان و دربار بر ضد آن به اجرا درآمد. از جمله تلاش آنان برای خریدن نمایندگان تا در جلسه رای گیری طرح ملی شدن شرکت نکنند و مجلس را از اکثریت بیندازند که این تلاش‌ها شکست خورد. طرح مصوبه کمیسیون در جلسه ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ مجلس مطرح شد و به صورت یک ماده واحده به تصویب رسید. روز ۲۹ اسفند نیز مجلس سنا طرح را تصویب کرد و همان‌روز به امضای شاه رسید و صنعت نفت در تمام ایران ملی شد.

نخست وزیری دکتر مصدق

تصویب ملی شدن صنعت نفت در مجلس آغاز راه بود، زیرا این قانون باید اجرایی می‌شد. روز شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ مجلس طرح ۹ ماده‌ای اجرای ملی شدن صنعت نفت را به اتفاق آرا تصویب کرد و روز بعد نیز در سنا تصویب شد. در جلسه خصوصی مجلس در همان روز ۷ اردیبهشت جمال امامی پیشنهاد نخست وزیری را به مصدق ارائه داد که مصدق با شرط اینکه مجلس در صحن علنی یه نخست وژیری او ابراز تمایل کند؛ این پیشنهاد را قبول کرد. این در حالی بود که سید ضیاءالدین طباطبایی در حال مذاکره با شاه و در انتظار ابراز تمایل مجلس به نخست وزیری خود بود.

روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق کابینه خود را به مجلس معرفی کرد. مصدق هنگام معرفی وزرا به مجلس برنامه دولت خود را به دو موضوع اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و اصلاح قانون انتخابات مجلس و شهرداری‌ها اختصاص داد. مجلس شورای ملی به برنامه دولت رای اعتماد داد.

اجرای قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس

مصدق به محض احراز مقام نخست وزیری اجرای قانون ملی شدن نفت را در دستور کار خود قرار داد. در روز ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی و سنا، نمایندگان خود را برای تشکیل هیات مختلط برای خلع ید از شرکت سابق نفت انتخاب کردند. روز ۲۰ خرداد ۱۳۳۰ هیأت مدیره موقت شرکت ملی نفت ایران برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در ساختمان مرکزی شرکت سابق در خرمشهر مشغول کار شد. این هیأت طی اعلامیه‌ای به همه کارکنان ایرانی و خارجی شرکت سابق اطلاع داد که از این پس در استخدام شرکت ملی نفت ایران هستند و کماکان به خدمت خود ادامه خواهند داد.

روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰مذاکرات بین هیأت انگلیسی و نمایندگان دولت ایران به نتیجه نرسید، در همان روز هیأت خلع ید، طی مراسمی پرچم ایران را بر فراز ساختمان اداره مرکزی شرکت سابق در خرمشهر برافراشت و تابلوی هیأت مدیره موقت را به جای ریاست شرکت نفت انگلیس نصب کرد و به مدیران شرکت اخطار کرد، هرگونه دستوری که از طرف آنها صادر شود بی‌اثر خواهد بود، مگر آنکه به امضای هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران رسیده باشد.

۳۰ خرداد اداره اطلاعات و انتشارات شرکت سابق در تهران منحل شد. روز اول تیر اداره مرکزی پخش و فروش نفت در داخل کشور در تهران و شعبات آن به تصرف دولت در‌آمد و تأسیسات پالایش نفت در کرمانشاه و میدان نفت شاه، از مأموران شرکت سابق تحویل گرفته شد.

۳ تیر۱۳۳۰، نماینده شرکت سابق در تهران، ریچارد سدان محل کار خود را به منزل شخصی منتقل کرد. ۶ تیر، هیأت مدیره موقت و اعضای انگلیسی دفتر مدیریت کل سابق، خرمشهر را ترک کردند

دادگاه لاهه و شورای امنیت

در ۶ خرداد ۱۳۳۰ سفیر بریتانیا طی یادداشتی به وزیر خارجه ایران اطلاع داد که انگلستان علیه دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرده است. درهمان روز دیوان دادگستری بین‌المللی لاهه دادخواست بریتانیا علیه دولت ایران را تسلیم وزارت خارجه ایران کرد.

استعفای مصدق و قیام ۳۰ تیر

پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران و خلع از شرکت نفت انگلیس، و شکست شکایت دولت انگلستان از ایران در دادگاه لاهه، توطئه‌ها در داخل و خارج ایران برای کارشکنی درمسیر دولت مصدق آغاز شد. بریتانیا و عوامل داخلی آن به خصوص دربار و شخص محمد رضا شاه به این نتیجه رسیده بودند که باید از دست مصدق خلاص شوند. در جریان این کشمکش‌ها در ۲۵ تیر ۱۳۳۱، مصدق برای محدود کردن اختیارات شاه و جلوگیری از اقدامات عوامل دربار و مخالفان، ضمن معرفی کابینه خود به شاه بعد از تشکیل مجلس هفدهم در خواست کرد، پست وزارت جنگ و اختیار انتصاب رییس ستاد ارتش و فرماندهان نیروهای سه‌گانه ارتش به نخست وزیر داده شود که شاه آنرا رد کرد. مصدق بلافاصله استعفا داد. روز ۲۶ تیر شاه قوام را به نخست وزیری انتخاب کرد. قوام مخالفان را تهدید به سرکوب و برقراری حکومت نظامی کرد. از همان روز تظاهرات و اعتراضات گسترده‌ای شهرهای ایران را فرا گرفت. در نهایت صبح ۳۰ تیر ۱۳۳۱ انبوهی از مردم در تهران و شهرهای ایران به خیابانها ریختند و با «شعار زنده باد مصدق »، «یا مرگ یا مصدق»، « مرگ بر قوام»، خواهان برکناری قوام و بازگشت مصدق شدند. تعداد زیادی از مردم تهران در جریان تظاهرات ۳۰ تیر کشته شدند. قوام استعفا داد و مصدق دوباره نخست وزیر شد و شاه با درخواست‌های مصدق موافقت کرد.

از همان زمان توطئه‌ها بر علیه مصدق توسط عوامل دربار و وابستگان به سفارت انگلستان و طرفداران سیاست‌های انگلیس شروع شد. در واقع این عوامل که از سازش ناپذیری مصدق نا امید شدند، از این پس به طور جدی‌تری ایده کودتا و سقوط دولت مصدق را دنبال کردند.

سازش ناپذیری مصدق

همراهی آمریکا و بریتانیا

طرح کودتا

نقش جاسوسان خارجی در کودتا

نقش عوامل داخلی در کودتا

عوامل دربار

روحانیون

اوباش و لمپن‌ها

مخالفان مصدق

کودتای ۲۵ مرداد

وقایع ۲۵ تا ۲۸ مرداد

کودتای ۲۸ مرداد

پس از کودتا

پس از کودتا ملی شدن نفت عملا ملغی شد زیرا در تعادل جدید انگلستان و آمریکا حاضر به پذیرفتن چنین حقی برای ایران نبودند، گرچه در ظاهر از ملی شدن نفت دم زده می‌شد اما این فقط در کلام بود و محتوایی نداشت.

پس از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲، برای حل مسئله نفت اقداماتی صورت گرفت که مقدمات آن یک سال به طول انجامید. دولت سرلشگر زاهدی برای به جریان انداختن نفت ایران به سمت غرب، اقداماتی را انجام داد که مهم‌ترین آنها عبارت بود از برقراری مجدد روابط سیاسی با انگلستان که درجریان ملی شدن نفت و خلع ید قطع شده بود و انتخابات مجلسین شورای ملی و سنا، برای تصویب قرارداد کنسرسیوم.

سرانجام قانون ملی شدن نفت

در مورد مسئله نفت دولت ایران به دنبال بازگشت به قرارداد پیشنهادی انگلستان و آمریکا قبل از وقایع ملی شدن نفت بود اما در تعادل جدید قدرت‌های بزرگ به این درخواست تن ندادند و قراردادی را به نام کنسرسیوم که متشکل از تسلط چندین شرکت نفتی بزرگ غربی عمدتا انگلیسی و آمریکایی به نفت ایران بود را به دولت ایران تحمیل کردند.

قراداد فروش نفت و گاز، معروف به قرارداد کنسرسیوم در تاریخ ۷ شهریور ۱۳۳۳ (۲۹ اوت ۱۹۵۴) به امضای امینی و پیچ رسید.

در ۲۵ مهر ۱۳۳۳ دکتر علی امینی وزیر دارایی ایران، لایحه قرارداد کنسرسیوم را برای تصویب، تسلیم مجلس کرد. قرارداد کنسرسیوم یک قرارداد استعماری بود که با تدارک قبلی، در محیط ارعاب به ملت ایران تحمیل شد و مفاد آن با قانون ملی شدن صنعت نفت مغایر بود.

قراداد کنسرسیوم یک امتیاز گیری پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که به ایران تحمیل شد. انگلستان از ایران غرامت گرفت و موجبات وابستگی سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور را به غرب و ایالات متحده هموار ساخت.

دکتر علی امینی، وزیر دارایی و رئیس هیأت نمایندگی ایران در مذاکرات کنسرسیوم، در دفاع از لایحه،‌ به طور ضمنی به تحمیلی بودن قراداد اشاره کرد و گفت:

«...ما مدعی نیستیم که راه‌‌حل ایده‌آل مشکل نفت را پیدا کرده‌‌ایم و قرارداد فروشی که بسته‌ایم،‌ همان چیزی است که ملت ایران آرزو می‌کنند...»

زاهدی نخست وزیر، در جلسه مشترک هیأت رئیسه مجلسین شورا و سنا، در دفاع از قراداد و درباره محاسن تمدید ۴۰ ساله آن گفت:

«... با تمدید قرارداد، در واقع کلاه سر انگلیسی‌‌ها و آمریکایی‌ها رفته، برای اینکه تا هفت هشت سال دیگر نیروی اتم جای نفت را می‌گیرد و ذخایر نفت ایران بی‌مصرف می‌ماند. در این صورت پس از ده سال هر چه از کنسرسیوم بگیریم، وجهی است بازیافتی...»

به رغم جو خفقان و سرکوب، انتشار خبر امضای قراداد کنسرسیوم و طرح لایحه در مجلس شورای ملی و سنا با اعتراض وسیع طبقات جامعه و شخصیت‌های ملی روبرو شد.

دکتر مصدق از زندان لشکر ۲ ررهی، در لایحه فرجام خواهی که به دیوان عالی کشور فرستاد، قراداد کنسرسیوم را مغایر با قانون ملی شدن نفت و مخالف با اصل ۲۴ قانون اساسی و نیز در جهت اعاده سلطه استعمارگران برای از میان بردن استقلال سیاسی و اقتصادی ایران دانست. مصدق قرارداد کنسرسیوم را شبیه قرارداد سال ۱۹۳۳ و قراداد گس - گلشائیان، نوعی امتیازخواهی توصیف کرد و خاطرنشان ساخت که تبدیل کلمه «امتیاز» به واژه «فروش» نفس قرارداد را تغییر نمی‌دهد.

سرانجام ملیون

منابع