کاربر:Abbas/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''روز جهانی کارگر'''
'''روز جهانی کارگر'''
'''سرآغازِ روز جهانی کارگر را رویدادهای خونینِ ماه مه ۱۸۸۶ شیکاگو می‌دانند. اول ماه مه در سراسر جهان یادآور آن رویدادهاست. اما در آمریکا و کانادا آن رویدادها را به فراموشی سپرده اند و روز کارگر را با عنوانِ «روز کار» در نخستین دوشنبۀ ماه سپتامبر جشن می‌گیرند. در سال ۱۹۵۵ پاپْ پیوسِ دوازدهم روز اول ماه مه را جشنِ «سن ژوزِف» ( یا یوسفِ نجّار) اعلام کرد تا به روز جهانیِ کارگر رنگ و بوی مسیحی بدهد. در تونس پس از سقوط بن‌علی حزب النَهضة نخستین حزب اسلام‌گرا بود که اول ماه مه را جشن گرفت. این روز در ترکیه تعطیل رسمی است و در آن کشور مانند کشورهای اروپایی در اول ماه مه راه‌پیمایی‌هایی در شهرهای بزرگ برگزار می‌کنند.'''
سه‌شنبه اول ماه مه در بیشتر کشورهای جهان «روز جهانیِ کارگر» را جشن گرفتند. سرچشمه و سرآغازِ این جشن را، همه، اول ماه مه ۱۸۸۶ می‌دانند. بنابراین، امسال ۱۳۲ سال از عمر این جشنِ سالیانه می‌گذرد. در سال ۱۸۸۴ سندیکاهایِ کارگریِ آمریکا در کنگره‌ای که برگزار کردند، چنین نهادند که در دوسال آینده کارفرمایان را به محدود کردنِ زمانِ کار به هشت ساعت در روز وادارند و روز اول ماه مه را برای شروع کارزار خود انتخاب کردند. زیرا در آن روز بیشتر قرارداد‌های کار به پایان می‌رسید. در اول ماه مه ۱۸۸۶ شُماری از کارفرمایانِ آمریکایی به خواستِ ۸ ساعت کار در روز تن دادند و آن را در حق ۲۰۰ هزار کارگر به رسمیت شناختند. در همان روز ۳۴۰ هزار کارگر که نتوانسته بودند به چنین حقی دست یابند، در سراسر آمریکا به ویژه در شیکاگو دست به اعتصاب زدند که روز بعد به تظاهراتِ خیابانی انجامید. پلیس شیکاگو کوشید آن تظاهرات را فرونشاند.
در چهارمِ ماه مه از میانِ تظاهرکنندگان بُمبی به سوی پلیس پرتاب کردند و یکی از مأموران پلیس کشته شد. پنج سندیکالیستِ آنارشیست را بی‌هیچ دلیلی عامل این قتل شناختند و دستگیر کردند. چهار تن ازآنان را بی‌درنگ به دار آویختند. سندیکالیست پنجم نیز که به مرگ محکوم شده بود در زندان خودکشی کرد. سه سال بعد در سال ۱۸۸۹ دومین انترناسیونالِ سوسیالیست برای بزرگداشتِ صدمین سالگرد انقلاب فرانسه در پاریس تشکیل شد. شرکت کنندگان تصمیم گرفتند روز اول ماه مه را با همان خواسته‌هایِ کارگرانِ آمریکا «روز تظاهرات» اعلام کنند. اما در اول ماه مه ۱۸۹۱ در شهر «فورمی» در شمال فرانسه ارتش کارگرانی را که دست به اعتصابِ صلح‌آمیز زده بودند به گلوله بست. ۹ تن از کارگران کشته و ۳۳ تن دیگر زخمی شدند. از آن پس بود که اول ماه مه رفته رفته به عنوان یک جشن در سنتِ پیکارِ کارگری جایگیر شد و آن را در بلژیک و روسیه نیز برگزار کردند.
در آغاز قرن بیستم روز اول ماه مه در فرانسه به یک میعاد اجتماعی تبدیل شد، مجلس سنا در ۱۹۱۹ هشت ساعت کار روزانه را تصویب کرد، اما بسیج کارگران هم‌چنان ادامه یافت. در سال ۱۹۴۱ که فرانسه در تصرف نیروهای آلمان بود، مارشال پِتَن، رئیسِ دولتِ ویشی، روز اول ماه مه را «جشن کار و وِفاقِ اجتماعی» و روز تعطیل اعلام کرد تا کارگران با دولت ویشی احساس همبستگی کنند. از آن پس بود که اصطلاحِ «جشن کار» جانشینِ «جشن کارگر» شد. پس از جنگ در سالِ ۱۹۴۷ نخستین دولتِ «جمهوریِ چهارم فرانسه» این روز را در آیین‌نامۀ کار به عنوانِ تعطیل رسمیِ همۀ حقوق‌بگیرانِ کشور ثبت کرد.
در زمانِ جنگِ هند و چین که از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۴ به طول انجامید و نیز هنگامِ جنگ الجزایر از سال ۱۹۵۴ تا سال ۱۹۶۲، دولتِ فرانسه تظاهراتی را که برضد آن در شهرهای فرانسه به راه می‌افتاد، ممنوع کرد. در این میان از تظاهرات اول ماه مه نیز جلوگیری کرد. در اول ماه مه ۱۹۶۸ بود که به همتِ سندیکایِ کارگریِ ثِ- ژِ- تِ تظاهراتِ اول ماه مه دوباره به راه افتاد.
در شوروی اول ماه مه را در سال ۱۹۲۰ زیر عنوان «جشنِ قانونیِ کارگران» تعطیل رسمی اعلام کردند. در ایتالیا در دورۀ فاشیست‌ها به جای اول ماه مه روز ۲۱ آوریل را که می‌گویند روز بنیان‌گذاریِ شهر رُم است، جشن می‌گرفتند. اما  از ۱۹۴۵ ایتالیایی‌ها روز کارگر را دوباره جشن گرفتند. در اسپانیا و پرتغال نیز آن را جشن می‌گیرند. در ایالات متحد آمریکا و کانادا روز کارگر ربطی به رویدادهای شیکاگو در ماه مه ۱۸۸۶ ندارد و آن را با عنوانِ «روز کار» در نخستین دوشنبۀ ماه سپتامبر جشن می‌گیرند که تعطیل رسمی است. در آن دو کشور اول ماه مه یعنی «روز جهانی کارگر» تعطیلِ رسمی نیست. در آلمان و اتریش این روز تعطیلِ رسمی است، اما در سویس تعطیل رسمی نیست. از همین رو، در آن کشور سندیکاها راه‌پیماییِ اول ماه مه را بعد از ظهر یا اول عصر برگزار می‌کنند. در هند اول ماه مه تعطیل عمومی است و آن را از سال ۱۹۲۳ جشن می‌گیرند.
در سال ۱۹۵۵ پاپْ پیوسِ دوازدهم روز اول ماه مه را جشنِ «سن ژوزِف» ( معروف به یوسفِ نجّار) اعلام کرد تا به روز جهانیِ کارگر رنگ و بوی مسیحی بدهد. البته پیش از او، پاپْ لئونِ سیزدهم در سال ۱۸۸۹ برای جلوگیری از دور شدن کارگران از کلیسا، به یوسف نجار یا سن ژوزِف عنوانِ «حامیِ مقدسِ پدرانِ خانواده و کارگران» داده بود. در بعضی از کشورهای اسلامی اول ماه مه را جشن می‌گیرند. در ترکیه تعطیل رسمی است و مانند کشورهای اروپایی در اول ماه مه راه‌پیمایی‌هایی در شهرهای بزرگ آن کشور برگزار می‌کنند. در تونس پس از سقوطِ بن‌علی حزب النَهضة نخستین حزب اسلام‌گرا بود که اول ماه مه را جشن گرفت.
در ایران، جمهوری اسلامی به رغم قانونی بودن «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها» مجوزی به اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری غیردولتی نمی‌داد تا روز جهانی کارگر را جشن بگیرند. اما چند سال است که «خانۀ کارگر» در هماهنگی با «وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی» در اول ماه مه برابر با یازدهم اردیبهشت راه‌پیمایی برگزار می‌کند.<ref>[http://www.rfi.fr/fa/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/20180502-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%90-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%88%D8%B4%DB%80-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86 سرگذشتِ روز جهانی کارگر در چهار گوشۀ جهان]</ref>
'''در آستانه روز کارگر هنوز کارگران بازداشتی آزاد نشده‌اند ۲۷-۴- ۲۰۱۹'''
فعالان و رسانه‌های کارگری خبر از بازداشت ۱۲ تن از کارگران می‌دهند که قصد برنامه‌ریزی برای برگزاری روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر را داشته‌اند. از ۱۲ نفر بازداشت شده هنوز چهار نفر در زندان به سر می‌برند.
طبق گزارش رسانه‌های کارگری روز جمعه ۶ اردیبهشت (۲۶ آوریل) در پارک جهان‌نما در جاده اتوبان تهران کرج ، تعدادی از فعالان تشکلات مستقل کارگری توسط نیروهای لباس شخصی متعلق به نیروهای امنیتی ربوده شدند. این افراد توسط دو ون سفید توسط هشت ماشین محافظ به زندان اداره آگاهی برده شد‌ند. بازداشت این افراد در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، انجام گرفته است.
نمایندگان تشکلات مستقل کارگران از جمله کانون مدافعان حقوق کارگر، اتحادیه آزاد کارگران، سندیکای نقاشان و سندیکای واحد و غیره در پارک حضور داشتند.
مهدی کوهستانی، فعال کارگری و نماینده کنگره کار کانادا، به دویچه وله گفت این در حالی است که دور هم جمع‌ شدن در پارک غیرقانونی نیست. به گفته کوهستانی مامورین به محل کار و زندگی برخی از کارگران هم حمله کرده و وسایلی را با خود برده‌اند. هشت نفر از این افراد با گرفتن تعهد آزاد شدند. اما باقی دستگیرشدگان، از جمله علیرضا ثقفی، هاله صفرزاده، پروین محمدی و واله زمانی، تا روز شنبه ۷ اردیبهشت هنوز آزاد نشده‌اند.
علت دستگیری چه بوه است؟
کوهستانی درباره دلایل دستگیری فعالان کارگری چنین توضیح داد: «در ۲۰ سال گذشته با نزدیک شدن اول ماه مه تشکل‌های مستقل کارگری طبق شرایط‌ خاصی برنامه‌های خاصی می‌گذارند. در یک دوره آنها به کوه، جنگل یا پارک می‌رفتند و به طور متناوب برنامه‌‌های سالانه داشتند. سال گذشته در مقابل مجلس برنامه گذاشتند. امسال هم آنها برنامه‌ریزی می‌کنند. نیروهای امنیتی و لباس شخصی برای ترساندن و ارعاب به روال هر سال در آستانه روز کارگر دستگیر می‌کنند. امسال هم در هفته آینده در مقابل مجلس برنامه اجرا خواهد شد.»
کوهستانی در ادامه توضیحات خود به دویچه وله گفت: «کارگران گروگان و ربوده شده وزارت اطلاعات ایران هستند. ما کسی را به عنوان دستگیرشده نمی‌شناسیم. چون اگر کسی دستگیر شده باشد باید قبلش حکم جلب داشته باشد. ربودن افراد به یک کار معمولی تبدیل شده است.»
این فعال کارگری همچنین تاکید کرد که باوجود فشارهای زیاد کارگران عقب ننشسته‌اند و حتی دانشجویان هم اعلام کردند که از کارگران حمایت خواهند کرد.
کوهستانی در ادامه افزود: «هر سال اذیت و آزار و ربودن (در آستانه اول ماه مه) عادی شده است. اما نوع برخورد و یورش به محل کار این افراد عادی نبوده و حتی دوربین‌هایی را که دور محل کار این افراد بود شکاندند و بردند، میز و صندلی محل را شکستند. این موضوع نشان می‌دهد که نوع حرکت ارعاب‌آور بوده است. امسال وضعیت جامعه هم بسیار فلاکت‌بار است. حقوق کارگری که سال پیش ۱۵۰ دلار بوده امسال ۱۱۰ دلار شده است و ارزش دستمزد پایین آمده و سطح هزینه زندگی بالا رفته است. هیچ کارگری یک کار ندار، بلکه دو یا سه کار دارد.»
کوهستانی خاطرنشان کرد سرکوب و فشار نتوانسته است کارگران ایران را خاموش کند و امسال هم آنها در اول ماه مه، روز جهانی کارگر، تجمع خواهند کرد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-48515649 در آستانه روز کارگر هنوز کارگران بازداشتی آزاد نشده‌اند]</ref>
'''"۷۰ درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق هستند"۳۰-۱-۲۰۱۹'''
فریبرز رئیس‌دانا می‌گوید، بیش از ۷۰ درصد کارگران در ایران زیر خط فقر مطلق هستند. به گفته این اقتصاددان حداقل دستمزد کارگران نباید کمتر از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان باشد. حداقل دستمزد کنونی کمتر از یک سوم این پیشنهاد است.
با آغاز جلسه‌های شورای عالی کار ایران برای تعیین حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۸، بحث بر سر این موضوع که یکی از مطالبات اصلی کارگران و مزدبگیران است، بار دیگر در مرکز توجه رسانه‌های جمعی و افکار عمومی قرار گرفته است.
در این میان اقتصاددانان و فعالان کارگری بر لزوم ترمیم قدرت خرید کارگران از طریق افزایش حداقل دستمزد آنان تأکید دارند و می‌گویند، حداقل دستمزد بایستی بتواند پاسخگوی مشکلات معیشتی ناشی از وخامت روزافزون اوضاع اقتصادی برای خانواده‌های کارگری باشد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان، در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا که متن آن امروز چهارشنبه ۱۰ بهمن (۳۰ ژانویه) منتشر شده، از جمله حداقل دستمزد تعیین‌شده برای سال جاری (۱۳۹۷) را "نادرست و ناعادلانه" دانسته و گفته است: «در سال ۹۷ با در نظر گرفتن یک خانواده ۳.۵ نفره، خط فقر مطلق طبق محاسبات من ۳.۳۴ میلیون تومان بود که با احتساب ضریب دریافتی واقعی که اگر آن را ۱.۶ حداقل مزد بدانیم، بنابراین حداقل مزد نباید کمتر از ۲.۱ میلیون تومان باشد. لازم به ذکر است که این رقم مربوط به وقتی است که بحران اقتصادی سال ۹۷ آغاز نشده بود. این بحران اقتصادی مطابق محاسبات من موجب تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی شد و در نتیجه محاسبات ما، باید حداقل دستمزد به رقم ۲.۸ میلیون تومان برسد. یعنی اگر جلسه مزدی در میانه سال برگزار می‌شد باید مزد به این رقم می‌رسید؛ در نهایت برای اینکه افزایش دستمزد سال ۹۸ را نیز در نظر بگیریم به رقم ۳ میلیون و نیم برای اینکه کارگران را از خط فقر مطلق نجات دهیم، می‌رسیم.»
رئیس‌دانا افزوده است: «اگر هزینه مسکن را نیز در محاسبات بیاوریم، این رقم باید به حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان برای خانواده ۳.۵ نفره می‌رسید، اما با توجه به اینکه بیکاری گسترده در جامعه وجود دارد که به برآورد من نرخ ۱۹.۵ درصد و به برآورد آمار رسمی نرخ ۱۲ درصد است، واضح است که آن رقم تعیین‌شده حداقل نیز که پایه آن یک میلیون و ۱۱۱ هزار تومان بود، قابل حصول نبود.»
مدتی پیش مذاکرات بر سر تعیین حداقل دستمزد کارگران با ارسال دعوتنامه‌هایی از سوی شورای عالی کار ایران برای نمایندگان کارگران و کارفرمایان وارد مرحله تازه‌ای شد. قرار بود نخستین جلسه این شورا بر سر تعیین حداقل دستمزد از دوشنبه گذشته بررسی‌های خود را آغاز کند.
محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران، امروز چهارشنبه تأکید کرد که «حداقل دستمزد کفاف تأمین معیشت نمی‌کند». او پیش‌تر نیز گفته بود که «بخشی از عقب‌ماندگی و ترمیم مزد کارگران را دولت متقبل می‌شود و بخشی دیگر را باید کارفرمایان بپذیرند».
پیشنهاد حداقل دستمزد ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی
فریبرز رئیس‌دانا در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «با وجود بیکاری و نبود تشکل‌های مستقل کارگری و وجود تشکل‌های قدرتمند کارفرمایی و با گرایش دولت به نفع کارفرماها، طبق محاسبات من چیزی حدود ۷۰ درصد از کارگران در عین حال که تعداد کل کارگران به ۱۴ میلیون نفر می‌رسد، زیر خط فقر مطلق (۳ میلیون و ۳۳۴ هزار تومان) هستند.»
طبق ارزیابی فریبرز رئیس‌دانا، رقم خط فقر در ایران برای خانواده پنج نفری چهار میلیون و نیم تومان است
این اقتصاددان تأکید کرد: «با وجود تورمی که به اقتصاد ایران تحمیل شده، ۷۰ درصد کارگران و بیش از آن زیر خط فقر مطلق هستند. به این ترتیب در سال جدید برای این مذاکرات شرایطی لازم است که بتواند زندگی طبقه کارگر را به علاوه وضعیت اقتصادی از این نابه‌سامانی نجات بدهد.»
رئیس‌دانا افزود: «آمارهایی که دولت‌ها و مراکز آماری در زمان مذاکرات [بر سر حداقل دستمزد] تحمیل می‌کنند، درست نیست. کارگران باید نمایندگان اقتصاددان، حقوقدان و جامعه‌شناس خود را داشته باشند که در مذاکرات وارد شوند.»
طبق پیشنهاد این اقتصاددان «برای یک خانوار ۳.۵ نفری (به شرط آنکه مراقبت جدی وجود داشته باشد که بیکاری زهر خود را نریزد و به خاطر اینکه فشارهای کارفرمایی و دولت این تصمیمات  را ملغی نکند)، به گمان من باید شرایطی به وجود بیاید که حداقل دستمزد برای کارگران از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پایین‌تر نیاید و تعداد کارگران محروم زیر خط فقر بیش از این گسترش پیدا نکند».
بر اساس ارزیابی رئیس‌دانا، رقم خط فقر در ایران برای خانواده پنج نفری چهار میلیون و نیم تومان که «برای خانوار ۳.۵ نفره که مقیاس آمارگیری است، حدوداً ۳ و نیم میلیون می‌شود».
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، ۲۳ مردادماه با استناد به آمار رسمی، گفته بود که یک سوم مردم ایران زیر خطر فقر و یک دهم آنان در زیر "خط فقر مطلق" زندگی می‌کنند. اما حسین راغفر، اقتصاددان، اواسط فروردین‌ماه گذشته "خط فقر مطلق" برای یک خانواده چهار نفری شهری را حدود چهار میلیون تومان عنوان کرده و بر این اساس نتیجه گرفته بود که ۳۳ درصد جمعیت ایران دچار "فقر مطلق" هستند و شش درصد آنها نیز در زیر "خط گرسنگی" به سر می‌برند. مقام‌های دولتی ایران نیز اذعان می‌کنند که بیش از یک و نیم میلیون ایرانی حتی توان مالی تأمین غذای خود را هم ندارند.
"افسانه" رشد تورم در صورت افزایش حداقل دستمزد
فریبرز رئيس‌دانا در ادامه گفت: «من نمی‌گویم در بحث بالا بردن حداقل دستمزد باید بی‌پروا سخن گفت و حرف‌های غیرعلمی زد و خودنمایانه رقم بدهیم. اما باید این نکته را یادآور شد که بالا بردن حداقل دستمزد به این سادگی‌ها باعث تورم نمی‌شود. این افسانه‌هایی که رسانه‌های مختلف دو جناح در گوش مردم می‌خوانند، نشان‌دهنده انگیزه درونی آن گویندگان است که با تمام قامت در دفاع از سود و سرمایه و لایه‌های قدرتمند حاکم در اقتصاد که اقتصاد را به‌روز سیاه و فلاکت کشاندند، صحبت می‌کنند.»
رئیس‌دانا افزود: «اگر حداقل دستمزد طوری تعیین شود که یک خانوار ۳.۵ نفری بتواند به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان دست پیدا کند و بیمه‌های بیکاری گسترده شده و شامل همه بیکاران شود و تشکل‌های کارگری قدرتمند از این شرایط دفاع کنند، چنین وضعیتی موجب تورم و تورم افسار گسیخته نمی‌شود.»
فریبرز رئیس‌دانا در نهایت تأکید کرد: «اگر حداقل دستمزد تعیین شده در سال ۹۷ به بیش از دو برابر برای سال ۹۸ افزایش پیدا کند و حق مسکن و اولاد اعمال شود و تشکل‌های کارگری پا بگیرد، ممکن است موجب بالا رفتن نرخ تورم شود، اما بسیار محدود است. درحالی که اثر مثبت آن در تولید و رونق‌زایی اقتصاد خیلی بالاتر است.»
شورای عالی کار ایران اواخر اسفندماه سال گذشته با تصویب افزایش ۸ / ۱۹ درصدی حداقل دستمزد کارگران، آن را به یک میلیون و ۱۱۵ هزار و ۱۴۰ تومان در سال ۹۷ رساند. این در حالی است که رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار، اواخر مردادماه گذشته نرخ سبد معیشت خانوار در ایران را "حدود پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان" اعلام کرده بود.
با وجود گذشت قریب به ۴۰ سال از انقلاب بهمن ۵۷ و وعده‌های رهبران حکومت و رؤسای دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی مبنی بر ایجاد رفاه عمومی، جامعه ایران کماکان و بیش از پیش دست به گریبان فقر و عمیق‌تر شدن روزافزون شکاف‌های طبقاتی است.
در ایران آمارهای متفاوتی از وضعیت فقر در جامعه منتشر می‌شود. در حالی که عموما گفته می‌شود بین ۲۵ تا ۳۵ درصد مردم ایران زیر "خط فقر" به سر می‌برند، شهاب نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، اواخر اسفندماه گذشته گفته بود که «۸۰ درصد از جامعه ایران زیر خط فقر هستند».
بسیاری از مقام‌های دولتی و حکومتی ایران یا مشاوران آنها بارها نسبت به خطر وقوع ناآرامی‌هایی حتی شدیدتر از اعتراضات دی‌ماه ۹۶ به خاطر وضعیت وخیم اقتصادی و معیشتی مردم هشدار داده‌اند. مسعود نیلی، دستیار ویژه پیشین حسن روحانی در امور اقتصادی، یکی از آنان بود که اسفندماه سال گذشته گفت: «اگر همین‌طور ادامه دهیم و در همین روند پیش برویم، در معرض خطر خواهیم بود و این امکان وجود دارد که "دفعه بعد فرصتی در اختیار شما نباشد".» روز ۲۲ آبان گذشته رئیس جمهوری ایران با استعفای مسعود نیلی موافقت کرد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/economy/a-47298909 ۷۰ درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق هستند]</ref>

نسخهٔ ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۳

روز جهانی کارگر

سرآغازِ روز جهانی کارگر را رویدادهای خونینِ ماه مه ۱۸۸۶ شیکاگو می‌دانند. اول ماه مه در سراسر جهان یادآور آن رویدادهاست. اما در آمریکا و کانادا آن رویدادها را به فراموشی سپرده اند و روز کارگر را با عنوانِ «روز کار» در نخستین دوشنبۀ ماه سپتامبر جشن می‌گیرند. در سال ۱۹۵۵ پاپْ پیوسِ دوازدهم روز اول ماه مه را جشنِ «سن ژوزِف» ( یا یوسفِ نجّار) اعلام کرد تا به روز جهانیِ کارگر رنگ و بوی مسیحی بدهد. در تونس پس از سقوط بن‌علی حزب النَهضة نخستین حزب اسلام‌گرا بود که اول ماه مه را جشن گرفت. این روز در ترکیه تعطیل رسمی است و در آن کشور مانند کشورهای اروپایی در اول ماه مه راه‌پیمایی‌هایی در شهرهای بزرگ برگزار می‌کنند.

سه‌شنبه اول ماه مه در بیشتر کشورهای جهان «روز جهانیِ کارگر» را جشن گرفتند. سرچشمه و سرآغازِ این جشن را، همه، اول ماه مه ۱۸۸۶ می‌دانند. بنابراین، امسال ۱۳۲ سال از عمر این جشنِ سالیانه می‌گذرد. در سال ۱۸۸۴ سندیکاهایِ کارگریِ آمریکا در کنگره‌ای که برگزار کردند، چنین نهادند که در دوسال آینده کارفرمایان را به محدود کردنِ زمانِ کار به هشت ساعت در روز وادارند و روز اول ماه مه را برای شروع کارزار خود انتخاب کردند. زیرا در آن روز بیشتر قرارداد‌های کار به پایان می‌رسید. در اول ماه مه ۱۸۸۶ شُماری از کارفرمایانِ آمریکایی به خواستِ ۸ ساعت کار در روز تن دادند و آن را در حق ۲۰۰ هزار کارگر به رسمیت شناختند. در همان روز ۳۴۰ هزار کارگر که نتوانسته بودند به چنین حقی دست یابند، در سراسر آمریکا به ویژه در شیکاگو دست به اعتصاب زدند که روز بعد به تظاهراتِ خیابانی انجامید. پلیس شیکاگو کوشید آن تظاهرات را فرونشاند.

در چهارمِ ماه مه از میانِ تظاهرکنندگان بُمبی به سوی پلیس پرتاب کردند و یکی از مأموران پلیس کشته شد. پنج سندیکالیستِ آنارشیست را بی‌هیچ دلیلی عامل این قتل شناختند و دستگیر کردند. چهار تن ازآنان را بی‌درنگ به دار آویختند. سندیکالیست پنجم نیز که به مرگ محکوم شده بود در زندان خودکشی کرد. سه سال بعد در سال ۱۸۸۹ دومین انترناسیونالِ سوسیالیست برای بزرگداشتِ صدمین سالگرد انقلاب فرانسه در پاریس تشکیل شد. شرکت کنندگان تصمیم گرفتند روز اول ماه مه را با همان خواسته‌هایِ کارگرانِ آمریکا «روز تظاهرات» اعلام کنند. اما در اول ماه مه ۱۸۹۱ در شهر «فورمی» در شمال فرانسه ارتش کارگرانی را که دست به اعتصابِ صلح‌آمیز زده بودند به گلوله بست. ۹ تن از کارگران کشته و ۳۳ تن دیگر زخمی شدند. از آن پس بود که اول ماه مه رفته رفته به عنوان یک جشن در سنتِ پیکارِ کارگری جایگیر شد و آن را در بلژیک و روسیه نیز برگزار کردند.

در آغاز قرن بیستم روز اول ماه مه در فرانسه به یک میعاد اجتماعی تبدیل شد، مجلس سنا در ۱۹۱۹ هشت ساعت کار روزانه را تصویب کرد، اما بسیج کارگران هم‌چنان ادامه یافت. در سال ۱۹۴۱ که فرانسه در تصرف نیروهای آلمان بود، مارشال پِتَن، رئیسِ دولتِ ویشی، روز اول ماه مه را «جشن کار و وِفاقِ اجتماعی» و روز تعطیل اعلام کرد تا کارگران با دولت ویشی احساس همبستگی کنند. از آن پس بود که اصطلاحِ «جشن کار» جانشینِ «جشن کارگر» شد. پس از جنگ در سالِ ۱۹۴۷ نخستین دولتِ «جمهوریِ چهارم فرانسه» این روز را در آیین‌نامۀ کار به عنوانِ تعطیل رسمیِ همۀ حقوق‌بگیرانِ کشور ثبت کرد.

در زمانِ جنگِ هند و چین که از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۴ به طول انجامید و نیز هنگامِ جنگ الجزایر از سال ۱۹۵۴ تا سال ۱۹۶۲، دولتِ فرانسه تظاهراتی را که برضد آن در شهرهای فرانسه به راه می‌افتاد، ممنوع کرد. در این میان از تظاهرات اول ماه مه نیز جلوگیری کرد. در اول ماه مه ۱۹۶۸ بود که به همتِ سندیکایِ کارگریِ ثِ- ژِ- تِ تظاهراتِ اول ماه مه دوباره به راه افتاد.

در شوروی اول ماه مه را در سال ۱۹۲۰ زیر عنوان «جشنِ قانونیِ کارگران» تعطیل رسمی اعلام کردند. در ایتالیا در دورۀ فاشیست‌ها به جای اول ماه مه روز ۲۱ آوریل را که می‌گویند روز بنیان‌گذاریِ شهر رُم است، جشن می‌گرفتند. اما  از ۱۹۴۵ ایتالیایی‌ها روز کارگر را دوباره جشن گرفتند. در اسپانیا و پرتغال نیز آن را جشن می‌گیرند. در ایالات متحد آمریکا و کانادا روز کارگر ربطی به رویدادهای شیکاگو در ماه مه ۱۸۸۶ ندارد و آن را با عنوانِ «روز کار» در نخستین دوشنبۀ ماه سپتامبر جشن می‌گیرند که تعطیل رسمی است. در آن دو کشور اول ماه مه یعنی «روز جهانی کارگر» تعطیلِ رسمی نیست. در آلمان و اتریش این روز تعطیلِ رسمی است، اما در سویس تعطیل رسمی نیست. از همین رو، در آن کشور سندیکاها راه‌پیماییِ اول ماه مه را بعد از ظهر یا اول عصر برگزار می‌کنند. در هند اول ماه مه تعطیل عمومی است و آن را از سال ۱۹۲۳ جشن می‌گیرند.

در سال ۱۹۵۵ پاپْ پیوسِ دوازدهم روز اول ماه مه را جشنِ «سن ژوزِف» ( معروف به یوسفِ نجّار) اعلام کرد تا به روز جهانیِ کارگر رنگ و بوی مسیحی بدهد. البته پیش از او، پاپْ لئونِ سیزدهم در سال ۱۸۸۹ برای جلوگیری از دور شدن کارگران از کلیسا، به یوسف نجار یا سن ژوزِف عنوانِ «حامیِ مقدسِ پدرانِ خانواده و کارگران» داده بود. در بعضی از کشورهای اسلامی اول ماه مه را جشن می‌گیرند. در ترکیه تعطیل رسمی است و مانند کشورهای اروپایی در اول ماه مه راه‌پیمایی‌هایی در شهرهای بزرگ آن کشور برگزار می‌کنند. در تونس پس از سقوطِ بن‌علی حزب النَهضة نخستین حزب اسلام‌گرا بود که اول ماه مه را جشن گرفت.

در ایران، جمهوری اسلامی به رغم قانونی بودن «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها» مجوزی به اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری غیردولتی نمی‌داد تا روز جهانی کارگر را جشن بگیرند. اما چند سال است که «خانۀ کارگر» در هماهنگی با «وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی» در اول ماه مه برابر با یازدهم اردیبهشت راه‌پیمایی برگزار می‌کند.[۱]

در آستانه روز کارگر هنوز کارگران بازداشتی آزاد نشده‌اند ۲۷-۴- ۲۰۱۹

فعالان و رسانه‌های کارگری خبر از بازداشت ۱۲ تن از کارگران می‌دهند که قصد برنامه‌ریزی برای برگزاری روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر را داشته‌اند. از ۱۲ نفر بازداشت شده هنوز چهار نفر در زندان به سر می‌برند.

طبق گزارش رسانه‌های کارگری روز جمعه ۶ اردیبهشت (۲۶ آوریل) در پارک جهان‌نما در جاده اتوبان تهران کرج ، تعدادی از فعالان تشکلات مستقل کارگری توسط نیروهای لباس شخصی متعلق به نیروهای امنیتی ربوده شدند. این افراد توسط دو ون سفید توسط هشت ماشین محافظ به زندان اداره آگاهی برده شد‌ند. بازداشت این افراد در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، انجام گرفته است.

نمایندگان تشکلات مستقل کارگران از جمله کانون مدافعان حقوق کارگر، اتحادیه آزاد کارگران، سندیکای نقاشان و سندیکای واحد و غیره در پارک حضور داشتند.

مهدی کوهستانی، فعال کارگری و نماینده کنگره کار کانادا، به دویچه وله گفت این در حالی است که دور هم جمع‌ شدن در پارک غیرقانونی نیست. به گفته کوهستانی مامورین به محل کار و زندگی برخی از کارگران هم حمله کرده و وسایلی را با خود برده‌اند. هشت نفر از این افراد با گرفتن تعهد آزاد شدند. اما باقی دستگیرشدگان، از جمله علیرضا ثقفی، هاله صفرزاده، پروین محمدی و واله زمانی، تا روز شنبه ۷ اردیبهشت هنوز آزاد نشده‌اند.

علت دستگیری چه بوه است؟

کوهستانی درباره دلایل دستگیری فعالان کارگری چنین توضیح داد: «در ۲۰ سال گذشته با نزدیک شدن اول ماه مه تشکل‌های مستقل کارگری طبق شرایط‌ خاصی برنامه‌های خاصی می‌گذارند. در یک دوره آنها به کوه، جنگل یا پارک می‌رفتند و به طور متناوب برنامه‌‌های سالانه داشتند. سال گذشته در مقابل مجلس برنامه گذاشتند. امسال هم آنها برنامه‌ریزی می‌کنند. نیروهای امنیتی و لباس شخصی برای ترساندن و ارعاب به روال هر سال در آستانه روز کارگر دستگیر می‌کنند. امسال هم در هفته آینده در مقابل مجلس برنامه اجرا خواهد شد.»

کوهستانی در ادامه توضیحات خود به دویچه وله گفت: «کارگران گروگان و ربوده شده وزارت اطلاعات ایران هستند. ما کسی را به عنوان دستگیرشده نمی‌شناسیم. چون اگر کسی دستگیر شده باشد باید قبلش حکم جلب داشته باشد. ربودن افراد به یک کار معمولی تبدیل شده است.»

این فعال کارگری همچنین تاکید کرد که باوجود فشارهای زیاد کارگران عقب ننشسته‌اند و حتی دانشجویان هم اعلام کردند که از کارگران حمایت خواهند کرد.

کوهستانی در ادامه افزود: «هر سال اذیت و آزار و ربودن (در آستانه اول ماه مه) عادی شده است. اما نوع برخورد و یورش به محل کار این افراد عادی نبوده و حتی دوربین‌هایی را که دور محل کار این افراد بود شکاندند و بردند، میز و صندلی محل را شکستند. این موضوع نشان می‌دهد که نوع حرکت ارعاب‌آور بوده است. امسال وضعیت جامعه هم بسیار فلاکت‌بار است. حقوق کارگری که سال پیش ۱۵۰ دلار بوده امسال ۱۱۰ دلار شده است و ارزش دستمزد پایین آمده و سطح هزینه زندگی بالا رفته است. هیچ کارگری یک کار ندار، بلکه دو یا سه کار دارد.»

کوهستانی خاطرنشان کرد سرکوب و فشار نتوانسته است کارگران ایران را خاموش کند و امسال هم آنها در اول ماه مه، روز جهانی کارگر، تجمع خواهند کرد.[۲]

"۷۰ درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق هستند"۳۰-۱-۲۰۱۹

فریبرز رئیس‌دانا می‌گوید، بیش از ۷۰ درصد کارگران در ایران زیر خط فقر مطلق هستند. به گفته این اقتصاددان حداقل دستمزد کارگران نباید کمتر از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان باشد. حداقل دستمزد کنونی کمتر از یک سوم این پیشنهاد است.

با آغاز جلسه‌های شورای عالی کار ایران برای تعیین حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۸، بحث بر سر این موضوع که یکی از مطالبات اصلی کارگران و مزدبگیران است، بار دیگر در مرکز توجه رسانه‌های جمعی و افکار عمومی قرار گرفته است.

در این میان اقتصاددانان و فعالان کارگری بر لزوم ترمیم قدرت خرید کارگران از طریق افزایش حداقل دستمزد آنان تأکید دارند و می‌گویند، حداقل دستمزد بایستی بتواند پاسخگوی مشکلات معیشتی ناشی از وخامت روزافزون اوضاع اقتصادی برای خانواده‌های کارگری باشد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان، در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا که متن آن امروز چهارشنبه ۱۰ بهمن (۳۰ ژانویه) منتشر شده، از جمله حداقل دستمزد تعیین‌شده برای سال جاری (۱۳۹۷) را "نادرست و ناعادلانه" دانسته و گفته است: «در سال ۹۷ با در نظر گرفتن یک خانواده ۳.۵ نفره، خط فقر مطلق طبق محاسبات من ۳.۳۴ میلیون تومان بود که با احتساب ضریب دریافتی واقعی که اگر آن را ۱.۶ حداقل مزد بدانیم، بنابراین حداقل مزد نباید کمتر از ۲.۱ میلیون تومان باشد. لازم به ذکر است که این رقم مربوط به وقتی است که بحران اقتصادی سال ۹۷ آغاز نشده بود. این بحران اقتصادی مطابق محاسبات من موجب تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی شد و در نتیجه محاسبات ما، باید حداقل دستمزد به رقم ۲.۸ میلیون تومان برسد. یعنی اگر جلسه مزدی در میانه سال برگزار می‌شد باید مزد به این رقم می‌رسید؛ در نهایت برای اینکه افزایش دستمزد سال ۹۸ را نیز در نظر بگیریم به رقم ۳ میلیون و نیم برای اینکه کارگران را از خط فقر مطلق نجات دهیم، می‌رسیم.»

رئیس‌دانا افزوده است: «اگر هزینه مسکن را نیز در محاسبات بیاوریم، این رقم باید به حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان برای خانواده ۳.۵ نفره می‌رسید، اما با توجه به اینکه بیکاری گسترده در جامعه وجود دارد که به برآورد من نرخ ۱۹.۵ درصد و به برآورد آمار رسمی نرخ ۱۲ درصد است، واضح است که آن رقم تعیین‌شده حداقل نیز که پایه آن یک میلیون و ۱۱۱ هزار تومان بود، قابل حصول نبود.»

مدتی پیش مذاکرات بر سر تعیین حداقل دستمزد کارگران با ارسال دعوتنامه‌هایی از سوی شورای عالی کار ایران برای نمایندگان کارگران و کارفرمایان وارد مرحله تازه‌ای شد. قرار بود نخستین جلسه این شورا بر سر تعیین حداقل دستمزد از دوشنبه گذشته بررسی‌های خود را آغاز کند.

محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران، امروز چهارشنبه تأکید کرد که «حداقل دستمزد کفاف تأمین معیشت نمی‌کند». او پیش‌تر نیز گفته بود که «بخشی از عقب‌ماندگی و ترمیم مزد کارگران را دولت متقبل می‌شود و بخشی دیگر را باید کارفرمایان بپذیرند».

پیشنهاد حداقل دستمزد ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی

فریبرز رئیس‌دانا در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «با وجود بیکاری و نبود تشکل‌های مستقل کارگری و وجود تشکل‌های قدرتمند کارفرمایی و با گرایش دولت به نفع کارفرماها، طبق محاسبات من چیزی حدود ۷۰ درصد از کارگران در عین حال که تعداد کل کارگران به ۱۴ میلیون نفر می‌رسد، زیر خط فقر مطلق (۳ میلیون و ۳۳۴ هزار تومان) هستند.»

طبق ارزیابی فریبرز رئیس‌دانا، رقم خط فقر در ایران برای خانواده پنج نفری چهار میلیون و نیم تومان است

این اقتصاددان تأکید کرد: «با وجود تورمی که به اقتصاد ایران تحمیل شده، ۷۰ درصد کارگران و بیش از آن زیر خط فقر مطلق هستند. به این ترتیب در سال جدید برای این مذاکرات شرایطی لازم است که بتواند زندگی طبقه کارگر را به علاوه وضعیت اقتصادی از این نابه‌سامانی نجات بدهد.»

رئیس‌دانا افزود: «آمارهایی که دولت‌ها و مراکز آماری در زمان مذاکرات [بر سر حداقل دستمزد] تحمیل می‌کنند، درست نیست. کارگران باید نمایندگان اقتصاددان، حقوقدان و جامعه‌شناس خود را داشته باشند که در مذاکرات وارد شوند.»

طبق پیشنهاد این اقتصاددان «برای یک خانوار ۳.۵ نفری (به شرط آنکه مراقبت جدی وجود داشته باشد که بیکاری زهر خود را نریزد و به خاطر اینکه فشارهای کارفرمایی و دولت این تصمیمات  را ملغی نکند)، به گمان من باید شرایطی به وجود بیاید که حداقل دستمزد برای کارگران از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پایین‌تر نیاید و تعداد کارگران محروم زیر خط فقر بیش از این گسترش پیدا نکند».

بر اساس ارزیابی رئیس‌دانا، رقم خط فقر در ایران برای خانواده پنج نفری چهار میلیون و نیم تومان که «برای خانوار ۳.۵ نفره که مقیاس آمارگیری است، حدوداً ۳ و نیم میلیون می‌شود».

محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، ۲۳ مردادماه با استناد به آمار رسمی، گفته بود که یک سوم مردم ایران زیر خطر فقر و یک دهم آنان در زیر "خط فقر مطلق" زندگی می‌کنند. اما حسین راغفر، اقتصاددان، اواسط فروردین‌ماه گذشته "خط فقر مطلق" برای یک خانواده چهار نفری شهری را حدود چهار میلیون تومان عنوان کرده و بر این اساس نتیجه گرفته بود که ۳۳ درصد جمعیت ایران دچار "فقر مطلق" هستند و شش درصد آنها نیز در زیر "خط گرسنگی" به سر می‌برند. مقام‌های دولتی ایران نیز اذعان می‌کنند که بیش از یک و نیم میلیون ایرانی حتی توان مالی تأمین غذای خود را هم ندارند.

"افسانه" رشد تورم در صورت افزایش حداقل دستمزد

فریبرز رئيس‌دانا در ادامه گفت: «من نمی‌گویم در بحث بالا بردن حداقل دستمزد باید بی‌پروا سخن گفت و حرف‌های غیرعلمی زد و خودنمایانه رقم بدهیم. اما باید این نکته را یادآور شد که بالا بردن حداقل دستمزد به این سادگی‌ها باعث تورم نمی‌شود. این افسانه‌هایی که رسانه‌های مختلف دو جناح در گوش مردم می‌خوانند، نشان‌دهنده انگیزه درونی آن گویندگان است که با تمام قامت در دفاع از سود و سرمایه و لایه‌های قدرتمند حاکم در اقتصاد که اقتصاد را به‌روز سیاه و فلاکت کشاندند، صحبت می‌کنند.»

رئیس‌دانا افزود: «اگر حداقل دستمزد طوری تعیین شود که یک خانوار ۳.۵ نفری بتواند به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان دست پیدا کند و بیمه‌های بیکاری گسترده شده و شامل همه بیکاران شود و تشکل‌های کارگری قدرتمند از این شرایط دفاع کنند، چنین وضعیتی موجب تورم و تورم افسار گسیخته نمی‌شود.»

فریبرز رئیس‌دانا در نهایت تأکید کرد: «اگر حداقل دستمزد تعیین شده در سال ۹۷ به بیش از دو برابر برای سال ۹۸ افزایش پیدا کند و حق مسکن و اولاد اعمال شود و تشکل‌های کارگری پا بگیرد، ممکن است موجب بالا رفتن نرخ تورم شود، اما بسیار محدود است. درحالی که اثر مثبت آن در تولید و رونق‌زایی اقتصاد خیلی بالاتر است.»

شورای عالی کار ایران اواخر اسفندماه سال گذشته با تصویب افزایش ۸ / ۱۹ درصدی حداقل دستمزد کارگران، آن را به یک میلیون و ۱۱۵ هزار و ۱۴۰ تومان در سال ۹۷ رساند. این در حالی است که رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار، اواخر مردادماه گذشته نرخ سبد معیشت خانوار در ایران را "حدود پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان" اعلام کرده بود.

با وجود گذشت قریب به ۴۰ سال از انقلاب بهمن ۵۷ و وعده‌های رهبران حکومت و رؤسای دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی مبنی بر ایجاد رفاه عمومی، جامعه ایران کماکان و بیش از پیش دست به گریبان فقر و عمیق‌تر شدن روزافزون شکاف‌های طبقاتی است.

در ایران آمارهای متفاوتی از وضعیت فقر در جامعه منتشر می‌شود. در حالی که عموما گفته می‌شود بین ۲۵ تا ۳۵ درصد مردم ایران زیر "خط فقر" به سر می‌برند، شهاب نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، اواخر اسفندماه گذشته گفته بود که «۸۰ درصد از جامعه ایران زیر خط فقر هستند».

بسیاری از مقام‌های دولتی و حکومتی ایران یا مشاوران آنها بارها نسبت به خطر وقوع ناآرامی‌هایی حتی شدیدتر از اعتراضات دی‌ماه ۹۶ به خاطر وضعیت وخیم اقتصادی و معیشتی مردم هشدار داده‌اند. مسعود نیلی، دستیار ویژه پیشین حسن روحانی در امور اقتصادی، یکی از آنان بود که اسفندماه سال گذشته گفت: «اگر همین‌طور ادامه دهیم و در همین روند پیش برویم، در معرض خطر خواهیم بود و این امکان وجود دارد که "دفعه بعد فرصتی در اختیار شما نباشد".» روز ۲۲ آبان گذشته رئیس جمهوری ایران با استعفای مسعود نیلی موافقت کرد.[۳]