کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۹: خط ۷۹:
مجاهدین معتقد بودند که در حاکمیت جمهوری اسلامی، بیشترین ستم بر زنان اعمال می‌شود و درست به همین دلیل زنان نیروی بالنده‌ای هستند که ارابه‌ی انقلاب و مبارزه‌ با این نظام را بدوش خواهند کشید. زنان در تعریف نیرو‌های بالنده دقیقا همان قشری هستند که «هيچ چيز برای از دست دادن ندارند بجز زنجيرهايشان»
مجاهدین معتقد بودند که در حاکمیت جمهوری اسلامی، بیشترین ستم بر زنان اعمال می‌شود و درست به همین دلیل زنان نیروی بالنده‌ای هستند که ارابه‌ی انقلاب و مبارزه‌ با این نظام را بدوش خواهند کشید. زنان در تعریف نیرو‌های بالنده دقیقا همان قشری هستند که «هيچ چيز برای از دست دادن ندارند بجز زنجيرهايشان»


مریم رجوی در این رابطه می گوید:<blockquote>در حاكميت آخوندهاي ضد‌بشر،‌ كه  نه‌تنها زن را برده‌ی ازلي و ابدي مي‌دانند، بلكه هويت انسانيش را هم نفي مي‌كنند. و راستي مگر مي‌شود از زنان و جنبش برابري صحبت كرد، اما از ارتجاع و بربريت زن‌ستيز حاكم بر ايران سخن نگفت؟اما از كجاي اين تراژديِ تلخ و سنگين بگويم؟‌ از صدها زني كه هر روز در خيابانها مورد حمله قرار مي‌گيرند يا آنها كه دستگير مي‌شوند و شلاق  مي‌خورند؟ از زنان شريفي كه به‌خاطر رنگ لباس يا پيدا شدن چند تار مو مجبورشان مي‌كنند در برگه‌يي به روسپيگري اعتراف كنند يا از آنها كه با شقاوت تمام سنگسار مي‌شوند؟از اينها بگويم يا از تراژدي دختران 9ساله؛ آنهايي كه طبق قانون ملاها بايد شوهر داده شوند يا 13ـ12ساله‌هايي كه به مردان 50ساله و 70ساله فروخته مي‌شوند؟...آخوند آذري‌قمي نيز مي‌گويد «ولي فقيه مي‌تواند برخلاف رأي پدر و خود دختر، او را به زور شوهر بدهد». آخوند صدوقي‌ـ‌‌كه در مناطق مركزي ايران خميني را نمايندگي مي‌كرد‌‌ـ  يك‌بار در مجلس خبرگان رژيم گفت: «اين برايمان ننگ و عار است كه زن رئيس‌جمهور يا نخست‌وزير شود». در آموزشهاي ملايان با استنادهاي بسيار،‌ براي توجيه دروغپردازيهاي فراوان رژيم در زمينه‌هاي مختلف، تصريح مي شود كه به سه طايفه بايد دروغ گفت: 1ـ‌‌زنان، 2ـ‌كفار، 3ـ‌‌منافقين<ref>زنان صدای سرکوب شدگان- مریم رجوی</ref> </blockquote>در جریان انقلاب ایدئولوژیک، سازمان مجاهدین به نحوی عملی این پدیده‌ را مورد توجه قرار داد. آنها تصریح می‌کردند از آنجا که نظام فکری و ایدئولوژیک آخوندها بر جنسیت‌گرایی استوار است، درنتیجه برای مبارزه با آنان باید هر گونه شائبه‌ی چنین تفکری را از ذهن و ضمیر خود بزدایند و از سویی قادر باشند به نیروی بالنده انقلاب که همانا زنان هستند پاسخ گویند. زنانی که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران بصورت گسترده انبوه وارد صفوف نبرد آزادیبخش شده اند. سازمان مجاهدین بدون تردید اولین سازمانی یا جریان انقلابی است که در تاریخ هزاران ساله‌ی ایران با این تعداد از زنان و دخترانی مواجه میشود  که دوشادوش مردان وارد مبارزه مسلحانه با تمامی شرایط دشوار آن شده اند و این خود دلیل اثباتی دیگری بر اثبات این بود که نیروی بالنده در حاکمیت جمهوری اسلامی که میتواند پیشتاز این مبارزه باشد، زنان هستند. مریم رجوی بعدها در سخنرانی‌های خود بارها و بارها از عبارت « زنان فاتحان فردا » استفاده می‌کند. او در یکی از سخنرانی‌های خود در این رابطه می‌گوید:<blockquote>زنان نه‌فقط پيشتاز جنبش برابري، بلكه هم چنين، نيروي اصلي توسعه و صلح و عدالت اجتماعي هستند... به نظرمن، بشريت تنها در صورتي از شر پديدهٌ شوم ارتجاع و بنيادگرايي خلاص مي‌شود كه زنان نقش پيشتاز خود را در اين كارزار جهاني به‌عهده گيرند و با استفاده از همه اشكال مبارزه دموكراتيك، راه را بر هرگونه مماشات و سازش با آخوندهاي زن‌ستيز و ضدبشر ببندند. به‌خصوص كه مسأله بنيادگرايي، نه‌تنها مهمترين مسأله سياسي كشورهاي اسلامي، بلكه  مهمترين موضوع سياست خارجي در ساير كشورهاست. بنابراين، اجازه بدهيد كه از همه زنان  و از همهٌ خواهرانم در سراسر جهان بخواهم كه براي تشكيل يك جبهه متحد ضدبنيادگرايي به‌پاخيزند؛ جبهه‌يي متشكل از تمامي زنان و مردان انساندوست و ترقيخواه، كه بي‌ترديد به‌ ياري زنان ايران، اين قربانيان اصليِ سركوب و ستم آخوندها خواهند شتافت.<ref>زنان صدای سرکوب‌شدگان - مریم رجوی</ref>‌</blockquote>
مریم رجوی در این رابطه می گوید:<blockquote>در حاكميت آخوندهاي ضد‌بشر،‌ كه  نه‌تنها زن را برده‌ی ازلي و ابدي مي‌دانند، بلكه هويت انسانيش را هم نفي مي‌كنند. و راستي مگر مي‌شود از زنان و جنبش برابري صحبت كرد، اما از ارتجاع و بربريت زن‌ستيز حاكم بر ايران سخن نگفت؟اما از كجاي اين تراژديِ تلخ و سنگين بگويم؟‌ از صدها زني كه هر روز در خيابانها مورد حمله قرار مي‌گيرند يا آنها كه دستگير مي‌شوند و شلاق  مي‌خورند؟ از زنان شريفي كه به‌خاطر رنگ لباس يا پيدا شدن چند تار مو مجبورشان مي‌كنند در برگه‌يي به روسپيگري اعتراف كنند يا از آنها كه با شقاوت تمام سنگسار مي‌شوند؟از اينها بگويم يا از تراژدي دختران 9ساله؛ آنهايي كه طبق قانون ملاها بايد شوهر داده شوند يا 13ـ12ساله‌هايي كه به مردان 50ساله و 70ساله فروخته مي‌شوند؟...آخوند آذري‌قمي نيز مي‌گويد «ولي فقيه مي‌تواند برخلاف رأي پدر و خود دختر، او را به زور شوهر بدهد». آخوند صدوقي‌ـ‌‌كه در مناطق مركزي ايران خميني را نمايندگي مي‌كرد‌‌ـ  يك‌بار در مجلس خبرگان رژيم گفت: «اين برايمان ننگ و عار است كه زن رئيس‌جمهور يا نخست‌وزير شود». در آموزشهاي ملايان با استنادهاي بسيار،‌ براي توجيه دروغپردازيهاي فراوان رژيم در زمينه‌هاي مختلف، تصريح مي شود كه به سه طايفه بايد دروغ گفت: 1ـ‌‌زنان، 2ـ‌كفار، 3ـ‌‌منافقين<ref>زنان صدای سرکوب شدگان- مریم رجوی</ref> </blockquote>در جریان انقلاب ایدئولوژیک، سازمان مجاهدین به نحوی عملی این پدیده‌ را مورد توجه قرار داد. آنها تصریح می‌کردند از آنجا که نظام فکری و ایدئولوژیک آخوندها بر جنسیت‌گرایی استوار است، درنتیجه برای مبارزه با آنان باید هر گونه شائبه‌ی چنین تفکری را از ذهن و ضمیر خود بزدایند و از سویی قادر باشند به نیروی بالنده انقلاب که همانا زنان هستند پاسخ گویند. زنانی که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران بصورت گسترده انبوه وارد صفوف نبرد آزادیبخش شده اند. سازمان مجاهدین بدون تردید اولین سازمانی یا جریان انقلابی است که در تاریخ هزاران ساله‌ی ایران با این تعداد از زنان و دخترانی مواجه میشود  که دوشادوش مردان وارد مبارزه مسلحانه با تمامی شرایط دشوار آن شده اند و این خود دلیل اثباتی دیگری بر اثبات این بود که نیروی بالنده در حاکمیت جمهوری اسلامی که میتواند پیشتاز این مبارزه باشد، زنان هستند. مریم رجوی بعدها در سخنرانی‌های خود بارها و بارها از عبارت « زنان فاتحان فردا » استفاده می‌کند. او در یکی از سخنرانی‌های خود در این رابطه می‌گوید:<blockquote>زنان نه‌فقط پيشتاز جنبش برابري، بلكه هم چنين، نيروي اصلي توسعه و صلح و عدالت اجتماعي هستند... به نظرمن، بشريت تنها در صورتي از شر پديدهٌ شوم ارتجاع و بنيادگرايي خلاص مي‌شود كه زنان نقش پيشتاز خود را در اين كارزار جهاني به‌عهده گيرند و با استفاده از همه اشكال مبارزه دموكراتيك، راه را بر هرگونه مماشات و سازش با آخوندهاي زن‌ستيز و ضدبشر ببندند. به‌خصوص كه مسأله بنيادگرايي، نه‌تنها مهمترين مسأله سياسي كشورهاي اسلامي، بلكه  مهمترين موضوع سياست خارجي در ساير كشورهاست. بنابراين، اجازه بدهيد كه از همه زنان  و از همهٌ خواهرانم در سراسر جهان بخواهم كه براي تشكيل يك جبهه متحد ضدبنيادگرايي به‌پاخيزند؛ جبهه‌يي متشكل از تمامي زنان و مردان انساندوست و ترقيخواه، كه بي‌ترديد به‌ ياري زنان ايران، اين قربانيان اصليِ سركوب و ستم آخوندها خواهند شتافت.<ref>زنان صدای سرکوب‌شدگان - مریم رجوی</ref>‌</blockquote>یکی دیگر از ویژگی‌های این نیروی بالنده انقلاب پس از قرار گرفتن آن در مدار رهبری، این است که این پتانسیل عظیم در عین حال که ظرفیت حمل و پیاده کردن تئوری رهبری عقیدتی یعنی همان نقصیه‌ی ذکر شده در سازمان مجاهدین را داراست، همان نقیصه‌ای که در سال ۱۳۵۴ فروپاشی و ضربه سخت اپورتونیست‌ها را ایجاد کرد، در عین حال  هرگز قرار گرفتن آن در موضع رهبری تهدیدی برای رهبری مجاهدین به شمار نمی‌رود. شاید این تنها یک نتیجه‌ی حداقلی به شمار رود چرا که حضور زنان بالعکس، انرژی‌های بهدر رونده در یک جدال محتمل بر سر خط و خطوط و استراتژی را به نیرویی متحد کننده در مسیر حرکت و پیشروی بی شکاف تبدیل می‌کند.<ref>انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین- اندکی از برون، اندکی از درون- بیژن نیابتی- ص ۲۵</ref> یادآور می‌شویم که حضور زنان در رهبریت سازمان مجاهدین تنها به مریم رجوی محدود نشده و در حلقات تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک منجر به تشکیل شورای رهبری و سپس شورای مرکزی متشکل از زنان مجاهد گردید به نحوی که هم‌اکنون تمامی سلسله مراتب فرماندهی تمامی نهادهای سازمان مجاهدین خلق توسط زنان اداره می‌شود.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/171972/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AA%D8%AD سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس زنان متحد علیه بنیادگرایی به‌مناسبت روز جهانی زن - ۸اسفند ۹۴]</ref>


== برداشت‌ها از انقلاب ایدئولوژیک و برهان خلف! ==
== برداشت‌ها از انقلاب ایدئولوژیک و برهان خلف! ==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
ججم موضع گیری‌ها در مورد انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین بخصوص در زمان وقوع آن،‌یک پدیده بی سابقه در زمینه ی واکنش‌های رسانه‌ای نسبت به یک خبر بود. بخصوص موضع‌گیری بسیاری از گروه‌ها یا جریانات ایرانی چون سلطنت طلب،برخی احزاب چپ و همچنین تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی اغلب این واکنش‌ها البته حاوی اتهمات جنسی، تمسخر با کلمات رکیک بود. مریم رجوی می‌گوید آنها حتی برای نمونه یک مورد نیز حتی از موضع انتقاد وارد محتوای این حرکت نشده و جز سیل لجن‌پراکنی ها و فحاشی‌ها چیزی نگفته و ننوشتند<ref>سخنرانی مریم رجوی-۳۰ خرداد ۱۳۶۴</ref>. بیژن نیابتی در کتاب انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در این رابطه می‌نویسد    <blockquote>واقعیت این استکه در درون مجاهدین یک جایگزینی ارزشی با تمامی مختصات آن در جریان بود اما تنزل این روند جایگزینی به سطح یک رمان عشقی، تنها مختص پاورقی‌نویسان نشریات لس آنجلسی نوده و حتی بسیاری که ادعای نمایندگی طبقات کارگر بودند، تحلیل‌هایشان در رابطه با ایان موضوع سبق از سناریوهای مبتذل فیلم‌های آبگوشتی زمان شاه می برد.اشتباه نشود ، بحث بر سر پذيرش تحليل مجاهدين از اين مقوله نيست . مواضع گوناگون هر جريان سياسی از جمله مجاهدين را می توان پذيرفت و يا رد کرد ، به آنها انتقاد کرد ، به افشای اين يا آن برخورد ارتجاعی ، غير دمکراتيک و سازشکارانه آنها بزعم خود پرداخت ، به سياستها ، مواضع و استراتژی و تاکتيک آنها به لحاظ سياسی حتی تهاجم کرد . اما تنزل يک چنين " تحول کيفی" در درون يک سازمان بزرگ سياسی به مراسم تعويض همسر ! و تجديد فراش ! از سوی فلان جريان سياسی و يا بهمان تحليلگر مدعی ، اگر ريشه در اهداف مشخص سياسی در جهت لوث کردن مسئله نداشته باشد ، تنها بلاهت سياسی نهفته در تحليل مربوطه را به نمايش می گذارد.</blockquote>جالب اینکه این موضع گیری ها در این سطح نمانده و حتی روزنامه‌یی چون لوموند، با تیترهای شماتت آمیز به این حادثه تاخت. تعجب‌آور این است که روزنامه ای چون لوموند به عنوان یک روزنامه غربی قائدتا نباید با موضوع ازدواج یک زن، با این یا آن و روابطی ازین دست مشکلی داشته باشد. شاید به همین دلیل است که مجاهدین معتقدند این حرکت از آنجا که عمق اندیشه‌ي تملک بر زن و جنسیت گرایی را هدف قرار می‌دهد، به ناگهان فریادها را از چپ و راست بلند خواهد کرد. آنها میگویند اگر از تحلیل‌های جنسی، انحراف از خطوط و .... بگذریم، شاید دوستانه ترین برچسب به ما دیوانگی بود.
ججم موضع گیری‌ها در مورد انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین بخصوص در زمان وقوع آن،‌یک پدیده بی سابقه در زمینه ی واکنش‌های رسانه‌ای نسبت به یک خبر بود. بخصوص موضع‌گیری بسیاری از گروه‌ها یا جریانات ایرانی چون سلطنت طلب،برخی احزاب چپ و همچنین تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی اغلب این واکنش‌ها البته حاوی اتهمات جنسی، تمسخر با کلمات رکیک بود. مریم رجوی می‌گوید آنها حتی برای نمونه یک مورد نیز حتی از موضع انتقاد وارد محتوای این حرکت نشده و جز سیل لجن‌پراکنی ها و فحاشی‌ها چیزی نگفته و ننوشتند<ref>سخنرانی مریم رجوی-۳۰ خرداد ۱۳۶۴</ref>. بیژن نیابتی در کتاب انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در این رابطه می‌نویسد    <blockquote>واقعیت این استکه در درون مجاهدین یک جایگزینی ارزشی با تمامی مختصات آن در جریان بود اما تنزل این روند جایگزینی به سطح یک رمان عشقی، تنها مختص پاورقی‌نویسان نشریات لس آنجلسی نوده و حتی بسیاری که ادعای نمایندگی طبقات کارگر بودند، تحلیل‌هایشان در رابطه با ایان موضوع سبق از سناریوهای مبتذل فیلم‌های آبگوشتی زمان شاه می برد.اشتباه نشود ، بحث بر سر پذيرش تحليل مجاهدين از اين مقوله نيست . مواضع گوناگون هر جريان سياسی از جمله مجاهدين را می توان پذيرفت و يا رد کرد ، به آنها انتقاد کرد ، به افشای اين يا آن برخورد ارتجاعی ، غير دمکراتيک و سازشکارانه آنها بزعم خود پرداخت ، به سياستها ، مواضع و استراتژی و تاکتيک آنها به لحاظ سياسی حتی تهاجم کرد . اما تنزل يک چنين " تحول کيفی" در درون يک سازمان بزرگ سياسی به مراسم تعويض همسر ! و تجديد فراش ! از سوی فلان جريان سياسی و يا بهمان تحليلگر مدعی ، اگر ريشه در اهداف مشخص سياسی در جهت لوث کردن مسئله نداشته باشد ، تنها بلاهت سياسی نهفته در تحليل مربوطه را به نمايش می گذارد.</blockquote>جالب اینکه این موضع گیری ها در این سطح نمانده و حتی روزنامه‌یی چون لوموند، با تیترهای شماتت آمیز به این حادثه تاخت. تعجب‌آور این است که روزنامه ای چون لوموند به عنوان یک روزنامه غربی قائدتا نباید با موضوع ازدواج یک زن، با این یا آن و روابطی ازین دست مشکلی داشته باشد. شاید به همین دلیل است که مجاهدین معتقدند این حرکت از آنجا که عمق اندیشه‌ي تملک بر زن و جنسیت گرایی را هدف قرار می‌دهد، به ناگهان فریادها را از چپ و راست بلند خواهد کرد. آنها میگویند اگر از تحلیل‌های جنسی، انحراف از خطوط و .... بگذریم، شاید دوستانه ترین برچسب به ما دیوانگی بود.


اما مجاهدین خود از یک ارتقاء کیفی در سازمانشان، از یک جایگزینی ارزشی، از یک تولد جدید و به تعبیر خود« انفجار» رهایی سخنی می‌گفتند. تولد جدید که ناشی  در افتادن با  آثار ، تفکر مالکانه نسبت به زن،‌مردسالاری و جنسیت زدگی  است. استثماری که در نظرگاه آنان درازایی به درازای  طول تاریخ بشر دارد و مبارزه با آن در عرصه‌ی انسان و انسان‌شناسی حاوی درس‌های جدیدی است. دکتر محمد حسین حبیبی، نویسنده و محقق در این رابطه می‌گوید:<blockquote>در این رابطه من  مایلم در اینجا ادعایی را مطرح کنم که اگر درست بود و قال اثبات، سزاوار هیچ پاداشی نخاهم بود ولی چنانچه نادرست بود و بی‌پایه و نادرستی و بی‌پایگی آن در آینده به اثبات رسید، از همه خوانندگان این سطور می‌خواهم که بعنوان سندی امضاء شده،‌این نوشته را نگه دارند تا در محاکمه‌‌ی فرداها درصورتی  که زنده بودم به تعداد جملات، کلمات و حتی حروف آن بر صورتم گلوله و چنانچه مرده بودم بر گو بی نام ونشانم تف بیندازند!ادعای من این است که سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۴ هجری شمسی، مطابق با سال ۱۹۸۵ میلادی، به یک اختراع و کشف ایدئولوژیک رسیده است که محمل آن ظاهرا یک طلاق بی‌مورد و یک ازدواج غیرضروریست. در حالیکه باطن آن ارائه‌ی یک دیدگاه ایدئولوژیک نوین نسبت به مسأله‌ی زن، رهبری، رهایی، و آگاهی است که آثار آن از قلمرو سیاست فراتر رفته و در زمینه فلسفه، عرفان، هنر، جامعه‌شناسی، روانشاسی، شناخت‌شناسی، و وجود شناسی نیز تجلی خواهد یافت.<ref>ضرورت عام رهبری، محمد حسین حبیبی</ref></blockquote>  
اما مجاهدین خود از یک ارتقاء کیفی در سازمانشان، از یک جایگزینی ارزشی، از یک تولد جدید و به تعبیر خود« انفجار» رهایی سخنی می‌گفتند. تولد جدید که ناشی  در افتادن با  آثار ، تفکر مالکانه نسبت به زن،‌مردسالاری و جنسیت زدگی  است. استثماری که در نظرگاه آنان درازایی به درازای  طول تاریخ بشر دارد و مبارزه با آن در عرصه‌ی انسان و انسان‌شناسی حاوی درس‌های جدیدی است. دکتر محمد حسین حبیبی، نویسنده و محقق در این رابطه می‌گوید:<blockquote>در این رابطه من  مایلم در اینجا ادعایی را مطرح کنم که اگر درست بود و قال اثبات، سزاوار هیچ پاداشی نخواهم بود ولی چنانچه نادرست بود و بی‌پایه و نادرستی و بی‌پایگی آن در آینده به اثبات رسید، از همه خوانندگان این سطور می‌خواهم که بعنوان سندی امضاء شده،‌این نوشته را نگه دارند تا در محاکمه‌‌ی فرداها درصورتی  که زنده بودم به تعداد جملات، کلمات و حتی حروف آن بر صورتم گلوله و چنانچه مرده بودم بر گو بی نام ونشانم تف بیندازند!ادعای من این است که سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۴ هجری شمسی، مطابق با سال ۱۹۸۵ میلادی، به یک اختراع و کشف ایدئولوژیک رسیده است که محمل آن ظاهرا یک طلاق بی‌مورد و یک ازدواج غیرضروریست. در حالیکه باطن آن ارائه‌ی یک دیدگاه ایدئولوژیک نوین نسبت به مسأله‌ی زن، رهبری، رهایی، و آگاهی است که آثار آن از قلمرو سیاست فراتر رفته و در زمینه فلسفه، عرفان، هنر، جامعه‌شناسی، روانشاسی، شناخت‌شناسی، و وجود شناسی نیز تجلی خواهد یافت.<ref>ضرورت عام رهبری، محمد حسین حبیبی</ref></blockquote>'''26'''


== حلقات تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک ==
== حلقات تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک ==
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


== ایدئولوژی جنسیت و کشف بزرگ مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک ==
== ایدئولوژی جنسیت و کشف بزرگ مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک ==
بدون حل و فصل " تضاد جنسيت " ، تئوری ورود زن به جايگاه رهبری ايدئولوژيک،در بهترين حالت در کادر يک " فرماليزم مبتذل " باقی می ماند و نهايتا نيز به ضد خود تبديل می گرديد


انقلاب ايدئولوژيک اول ، سال 1344 درست ده سال پيش از اين ، " محمد حنيف نژاد " با يک پيام بظاهر ساده ، به بنيانگذاری سازمانی همت گذاشت که قرار بود تماميت سيستم ارزشی اسلام موجود را به چالش بکشاند و ديگرگون کند. اين پيام ساده که در واقع امر چيزی جز اعلام يک انقلاب در ايدئولوژی نبود ، چنين فرموله شده بود :
انقلاب ايدئولوژيک اول ، سال 1344 درست ده سال پيش از اين ، " محمد حنيف نژاد " با يک پيام بظاهر ساده ، به بنيانگذاری سازمانی همت گذاشت که قرار بود تماميت سيستم ارزشی اسلام موجود را به چالش بکشاند و ديگرگون کند. اين پيام ساده که در واقع امر چيزی جز اعلام يک انقلاب در ايدئولوژی نبود ، چنين فرموله شده بود :