کاربر:Ehsan/صفحه تمرین2

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۷ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تشکیلات به مجموعه افرادی گفته می‌شود که در سلسله مراتبی به نظم کشیده شده قرار گرفته و برای اجرای پروژه‌‌ها یا اهداف سیاسی، نظامی، اجتماعی یا تجاری، خطوط عملی واحدی را در هماهنگی باهم پیش می‌برند. به عنوان مثال در یک اداره، در یک ارتش یا در یک نظام آموزشی، سلسله مراتب و قوانینی حاکم است که به پیشبرد اهداف آن نظم داده و کارگروهی را در آن ممکن می‌سازد. تمامی این نهادها دارای تشکیلاتی متناسب با اهداف خود هستند.

در سال ۱۳۴۳ محمد حنیف‌نژاد و دیگر بنیانگذاران سازمان مجاهدین، در جمع‌بندی خود از مبارزات گذشته به این نتیجه رسیدند که یکی از دلایل شکست این مبارزات عدم وجود یک تشکیلات انقلابی بوده است.[۱]تشکیلاتی که قدرت سازماندهی، ایجاد هماهنگی و اتحاد را در خود متبلور کرده و قادر به محقق کردن اهداف خود باشد. از آنجایی که حکومت‌های دیکتاتوری خود دارای تشکیلات و انسجام نسبی هستند، نمی توان با وجود تشتت و بدون بهره‌مند بودن از قدرت هماهنگی و سازماندهی با آنها مبارزه کرد. به این ترتیب محمد حنیف‌نژاد و دوستان او تصمیم به بنیان گذاشتن تشکیلاتی به نام سازمان مجاهدین خلق ایران گرفتند.

ضرورت تشکیلات برای پیشبرد یک مبارزه‌ی جمعی

انسان موجودي اجتماعی است. به این معنی که در ارتباط با یک جمع می‌تواند نیازها و اهداف خود را محقق کند.اهداف و نیازهایی که هر کدام مکمل دیگری هستند و در مجموع به محقق کردن یک هدف بزرگتر یا عالی‌تر یاری می‌رسانند.به همین دلیل است که انسان‌ها برای پیشبرد این اهداف دست به ایجاد فرم یا شکل متناسب با آن زده و به عبارت دیگر قوانین و ساختار متناسب با هدف خود را تنظیم و تدوین می‌کنند.

چند مثال

  • يك مؤسسه، يك كارخانه و يا يك شركت دارای زمانبندي كار یا ضوابط مشخصی است و همگان با عضویت در آن، می‌پذیرند که به آن پایبند باشند. عدم پایبندی به این ضوابط می‌تواند نیل به هدف را مختل کرده و تولید را در آن شرکت با اختلال مواجه سازد.
  • همچنین در يك مدرسه يك مجموعه قوانين و ضوابط حاكم است. شرايط ورود به مدرسه، زمانبندي تدريس، نحوه آموزش، تقسيم بندي دروس در طول هفته، قوانین حاکم بر رابطه‌ی دانش‌آموز و معلم، ضوابط حاکم بر كلاس، قوانین امتحانات و... .

تمامی این فرم‌ها یا اشکال در راستای محقق کردن هدف این نظام آموزشی بوده و اگر در آنها اخلالی ایجاد شود فراگیری و آموزش را با مشکل مواجه خواهد کرد. 

  • كليه ارتش‌هاي جهان داراي يك تشكيلات منسجم و هماهنگ هستند. بخصوص از آن‌جا که هدف یک ارتش، نسبتا هدف دشوارتری به شمار می‌رود،‌قوانین نیز پیچیده‌تر و بیشتر هستند. سلسله مراتب فرماندهي، قوانین هماهنگی میان رسته های مختلف. انضباط، تمرينات و آداب نظامي، و... همگی قوانینی هستند که بدون آنها ارتش شکل نخواهد گرفت.

از اين مثالهاي ساده كه بگذريم درطول تاريخ مبارزات آزاديخواهانه بشر هم مي بينيم كه متناسب با شرايط اقتصادي- اجتماعي هر دوران، لاجرم اين مبارزات دريك جمع با چارچوب و ضوابط مشخصي تبلور پيدا كرده تا بوسيلة آن مسائل مبارزاتي خودشان را حل وفصل كنند، طبعا متناسب با پيشرفت و تكامل مبارزه، اشكال مبارزه جمعي هم ارتقا پيدا كرده است.

در انقلابات رهائيبخش هم اين موضوع آنقدر تاثير گذار وسرنوشت ساز است كه داشتن يا نداشتن تشكيلات مناسب، بعنوان يكي از عوامل تعيين كننده پيروزي يا شكست انقلابات بشمار ميرود :

-    لنين : وي با رد كردن مبارزه خودبخودي طبقه كارگر ، ضرورت وجود حزب پيشرو انقلابي براي پيروزي در اين مبارزه مطرح كرد.

-    مائو كار تشكيلاتي را بعنوان يكي از وظايف اصلي جنبش مي دانست و برايش انرژي زيادي صرف ميكرد. وي يكي از كم وكسريهاي مبارزات گذشته را كم بها دادن به همين پديده ميدانست؛ آنجا كه خطاب به جوانان كشورش ميگويد : اگربخواهيم تجربيات انقلاب چند ده ساله گذشته را ترازبندي كنيم بايد بگوئيم كه علت شكست مان ,  بسيج وتشكل نيافتن  توده هاي وسيع كارگران ودهقانان كه 90% جمعيت كشور را تشكيل ميدهند بود.

-    و يا هوشي مين با اشاره به پيروزي انقلابشان ميگويد : اراده وصلاحيت سربازان ما يك روزه بدست نيامده بود بلكه اين نتيجه روند مستمرانجام كار ايدئولوژيك - تشكيلاتي درنيروها ي مسلح حزبمان بود. هوشي مين دروصيتنامه خود تاكيد ميكند كه از همين وحدت و همبستگي درحزب همچون مردمك چشم خود نگهباني كنند.

-    بنيانگذاران سازمان مجاهدين هم درجمعبندي مبارزات تاريخ معاصر ميهنمان به اين نتيجه رسيدند كه يكي ازعلل ضعف وكمبود مبارزات گذشته , فقدان سازماندهي وتشكيلات انقلابي بوده است. بعنوان مثال پيشواي نهضت ضد استعماري مردم ايران دكتر محمد مصدق عليرغم اينكه تمام زندگي اش را وقف مبارزه براي مردم و ميهنش نموده بود، ولي بدليل نداشتن يك تشكيلات منسجم نمي توانست خط وخطوطش را آنطوري كه بايد درجامعه پيش ببرد. 

به عنوان مثال افراد یک ارتش. یا افراد یک اداره. در ساختار معینی مشغول به کار هستند و از فرمانده یا رئیس خود فرمان می‌گیرند و به زیردست خود فرمان می‌دهند. در این‌گونه تشکیلات قوانین و مقرراتی معمولاً سخت و تغییر ناپذیر حاکم است. عضویت در چنین تشکیلاتی معمولاً با انگیزه‌های بسیار قوی آرمانی ارتباطی ندارد. پیوستن به ارتش‌ها اغلب یا با اجبار برای خدمت وظیفه و یا با انگیزهٔ مادی برای کسب یک شغل در جامعه صورت می‌گیرد. در اغلب ارتشها امور بر اساس اجبار و اطاعت می‌چرخد. در ادارات نیز انگیزه‌های مادی مانند حقوق و اضافه حقوق و تشویق و مزایا و در صورت تخطی تنبیه و کسری حقوق، چرخهای اداره را می‌گرداند»[۲] اما آنچه در تشکیلات انقلابی وجود دارد اساسا نمی‌تواند با زور و اجبار همراه باشد. علت این است که در هر مبارزه، افراد با آگاهی و انتخاب خود به یک تشکیلات می‌پیوندند.

منابع

  1. جزوه تاریخچه‌ی مختصر سازمان مجاهدین خلق ایران
  2. چند کلامی در مفهوم واقعی تشکیلات مجاهدین