کاربر:Ehsan/صفحه تمرین2

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عبدالرضا رجبی
عبدالزضا رجبی.jpg
عبدالرضا رجبی
زادروز۱۳۴۱(خورشیدی)
ماهیدشت کرمانشاه
درگذشت۵ آ بان۱۳۸۷ زندان اوین
زندان اوین
علت مرگزیر شکنجه
آرامگاهگورستان ماهیدشت
ملیتایرانی

عبدالرضا رجبی (متولد ۱۳۴۱ - درگذشته در ۵ آ بان ۱۳۸۷ ) در خانواده‌ای فقیر از عشایر کلهر در ماهیدشت کرمانشاه به دنیا آمد. پس از مدتی خانواده آنها به اسلام آباد مهاجرت کرده و او در آنجا بزرگ شد. عبدالرضا رجبی در کودکی و نوجوانی زندگی سختی داشت و برای امرار معاش به کارهای مختلفی چون کشاورزی و کارگری می‌پرداخت. پس از انقلاب ضدسلطنتی در جریان درگیری‌های کردستان برخی از دوستان و آشنایان او کشته و یا اعدام شدند. همچنین یکی از برادران همسرش به نام پرویز مجاهدنیا در جریان قتل عام ۶۷ و دیگری با نام خسرو مجاهدنیا در عملیات فروغ جاویدان جان باختند.

عبدالرضا رجبی در سال ۱۳۷۸ با سازمان مجاهدین خلق ایران ارتباط برقرار کرد. او همسر و چهار فرزندش را رها کرده و بطور حرفه‌ای وارد مبارزه شد. عبدالرضا رجبی دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۰ در جریان یک درگیری مسلحانه با سپاه پاسداران در حالی که به شدت زخمی بود دستگیر شد. و زیر شکنجه رفت. عبدالرضا رجبی سرانجام در سال ۱۳۸۷ زیر شکنجه جان باخت.

کودکی و نوجوانی عبدالرضا رجبی

عبدالرضا رجبی در سال ۱۳۴۱ در ماهیدشت کرمانشاه به دنیا آمد. پدر او کشاورز بوده و همچنین مدتی به کار پرورش اسب اشتغال داشت. عبدالرضا رجبی بدلیل فقر خانواده‌اش فرصت تحصیل نیافته و زندگی‌اش همیشه با رنج و کار و تلاش بسیار همراه بود. او به واسطه‌ی برخی از اقوام نزدیکش با دنیای سیاست و مبارزه آشنا شد. عبدالرضا رجبی در جریان انقلاب ضدسلطنتی در تظاهرات علیه رژیم شاه فعال بود. پس از انقلاب ضدسلطنتی عبدالرضا رجبی از نزدیک شاهد درگیری‌های خونین در کردستان ایران بود. زندگی وی پس از ازدواج نیز سراسر رنج و سختی بود. او در شهرهای مختلف برای امرار معاش به کارگری می‌پرداخت و برای خانواده‌اش پول می‌فرستاد.

مبارزات عبدالرضا رجبی

عبدالرضا رجبی در سال ۱۳۷۸ با سازمان مجاهدین خلق ایران ارتباط برقرار کرد. دو سال بعد در سال ۱۳۸۰ در یک درگیری مسلحانه توسط مأموران رژیم ایران دسjگیر شد و در حالی که بشدت مجروح شده بود زیر شکنجه رفت. عبدالرضا رجبی در دادگاه به اعدام محکوم شد. حکم اعدام عبدالرضا رجبی در سال ۱۳۸۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد در زندان دیزل آباد کرمانشاه کاهش یافت اما شکنجه‌‌ی وی به رغم اتمام دوران بازجویی همچنان ادامه داشت. بعد از مدت کودتاهی برای جلوگیری از تاثیرگذاری عبدالرضا رجبی روی دیگر زندانیان وی را به بند ۳۵۰ اوین منتقل کرد و برایش اعدام مصنوعی ترتیب دادند. او همچنین بدلیل زخم عمیق در ناحیه پهلو ناشی از جراحت هنگام دستگیری تا پایان عمر دچار مشکلات جسمی شدیدی بود. از جمله ترکش‌های نارجک منجر به از بین رفتن مهره‌های کمر او شده بود که در طول دوران زندان از مداوای او جلوگیری می‌شد.[۱] ملاقات کنندگان با عبدالرضا رجبی در طول دوران زندان روایت می‌کنند که وی نسبت به زندانبانان و ماموران اطلاعات بسیار مهاجم بوده و و به رغم اینکه می‌دانست منجر به شکنجه و فشار بر روی او خواهد شد در علن آنها به باد ناسزا گرفته و شعارهای ضد حکومتی سر می‌داد. عبدالرضا رجبی در مهرماه ۱۳۸۰ به دادگاه احضار شد. در پرسش و پاسخی قاضی از وی سوال کرد اگر تو را آزاد کنیم چکار می‌کنی؟ عبدالرضا رجبی در پاسخ به قاضی گفته بود: یک راست به اشرف (قرارگاه مجاهدین) خواهم رفت. یک ماه بعد عبدالرضا رجبی از بند ۸ اوین به قرنطینه منتقل شد و زیر شکنجه‌های بازجویان جان باخت. رژیم ایران اعلام کرد وی در زندان فوت کرده است اما جسد خون‌آلود و شکنجه شده ی او این ادعا را رد می‌کرد. شاهدین گفته بودند حتی کفن عبدالرضا رجبی بدلیل خونریزی سرخ شده بود.[۲][۳]

شهادت فائزه رجبی دختر عبدالرضا رجبی

منابع