کاربر:Ehsan/1صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۶ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عمق استراتژیک (strategic depth) در دانش سیاسی به فاصله‌‌یی که بین میدان جنگ و مرکز قدرت وجود دارد، گفته می‌شود. به عبارت دیگر کشورهای در حال جنگ تلاش می‌کنند با بردن میدان جنگ به زمین‌های دیگر فاصله میان مرکز با صحنه نبرد را افزایش دهند تا از آسیب‌ها و تهدیدهای ناشی از جنگ در امان بمانند.

رژیم ایران نیز بارها در سخنانی از زبان سران خود بر داشتن عمق استراتژیک در سوریه، عراق، یمن، لبنان و... تاکید کرده است. برخی از سران نظام بر این امر تأکید کرده‌اند که در صورت خالی کردن میدان در سوریه، عراق و... باید در خیابان‌های تهران با دشمن درگیر شوند.

با این‌همه بر همگان واضح است که ایران در حال جنگ با نیروی توانمندی که قصد ورود به تهران را داشته باشد نیست. به این ترتیب مقصود سران رژیم از درگیری با دشمن در خیابان‌های تهران، مقابله با توده‌های میلیونی ناراضی و خشمگین است. به عبارت دیگر رژیم ایران با ایجاد جنگ در کشور‌های دیگر هم امکان سرکوبی بیشتر نیروهای مخالف را فراهم می‌آورد و هم بر وضعیت داخلی در ایران سرپوش می‌گذارد.

جواد منصوری از فرماندهان سپاه در سخنانی بر این نکته تأکید می‌کند که جمهوری اسلامی به کمک جنگ هشت‌ساله با عراق بود که توانست «ضدانقلاب» در داخل ایران را سرکوب کند.

تحلیل‌گران سیاسی بهای سنگینی را که رژیم ایران در سوریه پرداخت می‌کند با بقای آن در ایران مرتبط می‌دانند. سخنان برخی از سران رژیم ایران در مورد عمق استراتژیک به همین موضوع اشاره دارد.

این به این معنی است که که درگیری‌های نظامی در خارج از مرزهای ایران و مقابله با تهدید خارجی به دور از مرز، ثقل بحران را از حکومت برمی‌دارد و به جای دیگری می‌برد. به این ترتیب آسیب به نظام کمتر خواهد شد. در علوم سیاسی و مطالعات نظامی عمق استراتژیک یعنی فاصله میان میدان جنگ و قلمرو ارضی در یک کشور. به عبارت دیگر کشوری می‌تواند ادعای داشتن عمق استراتژیک کند که بتواند صحنه نبرد جنگ و مقابله با تهدید را از مرزهای خود به دور دست‌ها و به زمین دیگری غیر از زمین خود بکشاند. به این کار عقبه استراتژیک نیز گفته می‌شود[۱].

خامنه‌ای و جناح‌اش به همراه جناح رقیب آنها یعنی اصلاح‌طلبان، به اتفاق، سوریه را عمق استراتژیک نظام می‌نامیدند. معنی این حرف این است که حضور رژیم ایران در سوریه ضامن امنیت حکومت ایران است. جناح اصلاح‌طلب نظام، جمله‌ی خامنه‌ای را بارها تکرار کردند که اگر در سوریه نمی‌جنگیدیم دیر یا زود باید در تهران می‌جنگیدیم.

رژیم ایران توسط سپاه پاسداران هزاران نیرو از پاکستان، افغانستان، لبنان، عراق و ایران، طی ۸ سال جنگ، تحت عناوینی چون فاطمیون و مدافعان حرم به سوریه فرستاده است.

سخنان خامنه‌ای در مورد سوریه

علی خامنه‌ای در جلسه‌ ای که خانواده‌های کشته‌شدگان در جنگ سوریه در آن شرکت داشتند گفت:

«اگر جلوی بدخواهان و فتنه‌گران که دست‌مایه دشمنی آمریکا و صهیونیسم هستند در آنجا گرفته نمی‌شد باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلوی آنها را می‌گرفتیم. این‌ها دشمن را زمین‌گیر کردند»[۲].

خامنه‌ای در سخنرانی دیگری در این رابطه گفت:

«اگـر اینهـا مبـارزه نمی‌کردنـد ایـن دشـمن می‌آمـد داخـل کشـور! اگـر جلویش گرفتـه نمی‌شـد مـا باید اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه اسـتانها بـا اینهـا می‌جنگیدیم و جلـوی اینهـا را می‌گرفتیم».[۳]

سخنان روحانی مورد در سوریه

حسن روحانی در مراسمی تجلیل از دست‌اندرکاران مذاکرات اتمی گفت:«اگر نیروهای مسلح ما امنیت این کشور را حفظ نمی‌کردند و سرداران رشید ما در بغداد و سامرا و فلوجه و الرمادیه و... ایستادگی نمی‌کردند و اگر در دمشق و حلب به دولت سوریه کمک نمی‌کردند و اگر شهامت ارتش و سپاه و بسیج و ناجا نبود ما امنیتی نداشتیم که بتوانیم به این خوبی مذاکره کنیم».[۴]

سخنان علی شمخانی در مورد سوریه

پاسدار شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت که از نزدیکان حسن روحانی است، در تشییع جنازه پاسداران کشته شده در سوریه گفت:

«اگر این پاسداران در سوریه کشته نمی‌شدند تهران‌مان نا امن بود، همدان‌مان، اهوازمان نا امن بود... در برخورد با كشورهای منطقه‌یی و فرامنطقه‌یی حامی تروریسم، هرگونه اقدامی كه قادر به انجامش باشیم تو حوزه‌های مختلف آن را انجام می‌دهیم»[۵].

سخنان رحیم نوعی در مورد سوریه

پاسدار رحیم نوعی از فرماندهان سابق سپاه در جمع بسیجیان در اهواز گفت:

«اگر در سوریه و عراق نجنگیم باید در تهران با آنها بجنگیم...ما برای اینکه بمانیم باید بجنگیم»[۶]

سخنان محمد باقری در مورد سوریه

پاسدار سرلشكر محمد باقری، رئیس ستاد كل نیروهای مسلح، درباره حضور رژیم ایران در سوریه و کمک به بشار اسد در سخنانی تأکید کرد که سوریه و عراق سپر امنیتی رژیم ایران است. محمد باقری در پیامی به مناسبت تأسیس سپاه پاسداران گفت:

«پاسداران ....هم‌اینک با حمایت و همراهی با مقاومت اسلامی سوریه و عراق خود را «سپر امنیت» ملت ایران و بلکه امت اسلامی قرار داده‌اند.»

سخنان ناطق نوری در مورد سوریه

ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی ویژه خامنه‌ای شعار مردم ایران در تظاهرات را که می‌گفتند«سوریه رو رها کن فکری به‌حال ما کن» محکوم کرده و گفت:

«لبنان، سوریه و فلسطین خاکریزهای ما هستند. وقتی امروز در سوریه مشاوره و شهید می‌دهیم، برای این است که دشمن به مرزهای ما نیاید. برخی می‌گویند چرا سرمایه کشور را به سوریه، لبنان و فلسطین می‌دهید»[۷].

سیاست صدور بحران

دخالت ایران به کشورهای مختلف منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن، لبنان، دوبی،‌ امارات، عربستان و... به اشکال مختلف از سال‌ها پیش آغاز شده بود. از همان ابتدای انقلاب ضد سلطنتی این سیاست با نام صدور انقلاب رسمیت یافت. این حرکت‌ها گاه به صورت ایجاد جنگ یا استقبال از آن آن‌چنان که جنگ هشت‌ساله با عراق خود را نشان داد، صورت می‌گرفت. همچنین ارسال گروه‌های تروریستی به کشورهای مختلف، ایجاد نهاد‌های فرهنگی و مذهبی در کشورهای مسلمان که اغلب زمینه ساز فعالیت های دیگر بوده اند از جمله اشکال دخالت‌های رژیم ایران در کشورهای دیگر بوده است.

جنگ ایران و عراق اگر چه در ابتدا با حمله صدام آغاز شد اما به گفته‌ی اغلب فرماندهان سپاه پاسدران در همان ابتدا یعنی بعد از فتح خرمشهر می‌توانست خاتمه یابد.

خمینی از همان ابتدای انقلاب ضدسلطنتی جنگ هشت ساله با عراق را نعمت دانسته و گفته بود:

صلح دفن اسلام است!

اتخاذ چنین سیاستی نسبت به کشورهای دیگر در دانش سیاسی امروز، « صدور بحران » نام دارد. استراتژی صدور بحران یعنی انتقال مرکزیت بحران‌ها به نقطه‌ای که خطر کمتری را برای مسببین آن ایجاد کند. ایجاد عمق استراتژیک یکی از نتایج سیاست صدور بحران است.

سیاست صدور بحران در تاریخ مورد استفاده‌ی بسیاری از دیکتاتورها قرار گرفته است. بطور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت‌ و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرز‌های خود، مشکلات داخلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

ایجاد بحران در خارج از مرزهای کشور، به چنین چنین حکومتی این امکان را می‌دهد که:

  • توجهات را از مشکلات داخلی به سمت یک بحران یا مشکل بزرگ‌تر در خارج جلب کند.
  • مشکلات داخلی را ناشی از بحران خارجی دانسته و از خود سلب مسئولیت کند.
  • با طرح صورت مسئله‌ی بحران بزرگ‌تر، از پاسخ‌گویی به مطالبات داخلی امتناع کند.
  • با طرح صورت‌ مسئله‌ی بحران بزرگتر، مخالفان داخلی را سرکوب کرده و توطئه‌گر نام دهد.
  • با طرح صورت‌ مسئله‌ی بحران بزرگتر، توجهات را از سرکوب مخالفان به سمت دیگری معطوف کرده و آن‌را بپوشاند
  • به نیروهای خودی برای حرکت، انگیزه‌بخشی کرده و ظرف مادی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک برای رشد آن‌ها ایجاد نماید.

جواد منصوری اولین فرمانده سپاه در این رابطه می‌گوید:

«اگر جنگ نشده بود من فکر می‌کنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود که انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»[۸]

صدور بحران استراتژی‌یی است که پیش از این نیز تحت عناوین دیگر در تاریخ مورد استفاده حاکمان قرار گرفته است. گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر در رابطه‌ با سیاست صدور بحران می‌گوید:

«وقتی یک حکومت دچار ضعف مدیریتی و فساد و ناکارآمدی و فلاکت اقتصادی شود، و وقتی نتواند نیازهای ابتدایی مردمش - از قبیل نان و کار و رفاه و امنیت و اعتبار و آسایش شان - را تامین کند، با موجی از نارضایتی و خشم و اعتراض عمومی مواجه میشود و کشور به سوی انقلاب و سقوط حکومت پیش میرود . جوزف گوبلز میگفت: در چنین حالتی، حکومت باید اذهان عمومی را به سوی یک موضوع فرعی، اما بزرگ، منحرف کند. باید وارد یک جنگ شد. حکومت باید برای ملت دشمن بتراشد. دشمنان خارجی، دشمنان داخلی. اگر دشمن واقعی پیدا نشد، حتی دشمن خیالی. باید دایماً از توطئه‌ها گفت، از نقشه هایی که دشمنان برای ما میکشند. باید از هر فرصتی و هر حادثه ای برای راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی استفاده کرد. باید دایماً درگیر بود، درگیر جنگ، درگیر تبلیغات علیه همسایگان، علیه کشورهای قدرتمند، علیه سازمانهای جهانی. باید بحران ساخت. رمز موفقیت و ماندگاری حکومتهای ضعیف در وضعیت جنگی و بحرانهاست. در جنگها و بحرانها هست که مردم بدبختی های مالی و شغلی و شخصی و معیشتی شان را فراموش میکنند و با حکومت همدل میشوند، و این بهترین فرصت برای سرکوب منتقدین داخلی است. کشور که آرام شود مردم طلبکار حکومت میشوند. باید کشور را دایماً در حالت جنگی نگه داشت. باید کاری کرد که مردم وقتی بهم می‌رسند دایماً از جنگ و از دشمن بگویند»[۹]

منابع