کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
شوراهای مردمی، شوراهایی هستند که توسط مردم و بدون وابستگی به حکومت‌ها تشکیل می‌شوند و هدف آنها کمک‌رسانی به مردم، به‌ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و.. می‌باشد. اما تاریخ شاهد این بوده است که در تحولات سیاسی-اجتماعی قرون گذشته نیز انجمن‌ها و شوراهای مردمی نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات سیاسی و ایجاد حکومت‌های مردمی داشته‌اند.
شوراهای مردمی، شوراهایی هستند که توسط مردم و بدون وابستگی به حکومت‌ها تشکیل می‌شوند و هدف آنها کمک‌رسانی به مردم، به‌ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و.. می‌باشد. اما تاریخ شاهد این بوده است که در تحولات سیاسی-اجتماعی قرون گذشته نیز انجمن‌ها و شوراهای مردمی نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات سیاسی و ایجاد حکومت‌های مردمی داشته‌اند.


در جامعه‌های مدرن یا سنتی،‌ همبستگی اجتماعی از الزامات یک جامعه به‌حساب می‌آید و به‌واسطه آن در ابعاد و جنبه‌های مختلف، می‌توان یک جامعه را در کنار جوامع دیگر هویت داده و آنرا خود بسنده کرد. جمهوری‌های دموکراتیک که محصول اراده اکثریت مردم هستند عموماً هم محصول همبستگی اجتماعی‌اند و هم از ظرفیت‌های این خصلت جامعه در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند. اما دیکتاتوری‌های (توتالیتارین) که در ایران نمود آن، نظامی برپایه حکومت «مطلقه و دیکتاتوری» در پوش «جمهوری اسلامی» است، نه‌تنها برآمده از اراده مردم نیستند، بلکه نظامی تحمیلی بر مردم‌اند که بقایشان نه تنها بر پایه حمایت‌های اجتماعی نیست،‌ بلکه با سرکوب نهاد‌های مردمی و اجتماعی، همبستگی اجتماعی را تهدیدی برای خود محسوب می‌کنند و از شکل‌گیری و گسترش آن حمایت نمی‌کنند. علت این رویکرد آن است که، برخلاف حکومت‌های دموکراتیک که شوراهای مردمی را نهادهایی برای تقویت پیوندهای اجتماعی بین گروه‌های اجتماعی تعریف می‌کنند، در نظام‌های خودکامه و دیکتاتوری، از آنجا که ساختار قدرت برپایه معیارهای شناخته شده دموکراتیک شکل نگرفته است، پس این حکومت‌ها، پیوسته جامعه و شکل‌گیری تجمع‌های مردمی را تهدیدی برای خود به‌حساب می‌آورند و تلاش می‌کنند به روشهای مختلف پیوندهای میان مردم و گروه‌های اجتماعی را که مبنای اتحاد گروه‌های مختلف اجتماعی است را از هم بگسلد و آنها را بصورت ذرات پراکنده به حکومت مرتبط کند. برای اینکار نیز پیوسته با برجسته کردن انواع تنوع قومی، زبانی، مذهبی، جنسی و طبقاتی و تبدیل آنها به تضادهای عمده ، فاصله میان گروه‌های اجتماعی را هرچه عمیق‌تر می‌کنند تا شکاف‌های میان خود با جامعه را بپوشانند و به آنها رنگ قومی و... بدهند و در نهاهیت در این نزاع شکل گرفته میان گروه‌های مختلف جامعه، به‌عنوان میانجی عمل کنند و یا با سرکوب یکی به نفع دیگری، منافع مقطعی خود را پیش ببرند و طرفین تضاد را با افزودن دافعه دیگری به خود نزدیک می‌کند. بطور معمول، هدف چنین سیاست‌هایی، سرکوب بخشی از جامعه توسط بخش دیگر است؛ همانطور که در تاریخ دیکتاتوری فرانکو می‌خوانیم که با نزدیک کردن بخشی از جامعه زیر پرچم فاشیسم (حكومت‌ ديكتاتوری توام‌ با سركوب‌ مخالفان‌ و ملت‌ گرایی‌ پرخاشگرانه‌ و نژاد پرستی‌ و ارتش‌ گرایی) و با بنیانگذاری حزب فالانژ (حزب‌ فاشيستی‌ ژنرال‌ فرانكو) ماشین کشتار و سرکوبی که هدفش حفظ بقای دیکتاتور است ایجاد می‌شود.
در جامعه‌های مدرن یا سنتی،‌ همبستگی اجتماعی از الزامات یک جامعه به‌حساب می‌آید و به‌واسطه آن در ابعاد و جنبه‌های مختلف، می‌توان یک جامعه را در کنار جوامع دیگر هویت داده و آنرا خود بسنده کرد. جمهوری‌های دموکراتیک که محصول اراده اکثریت مردم هستند عموماً هم محصول همبستگی اجتماعی‌اند و هم از ظرفیت‌های این خصلت جامعه در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند. اما دیکتاتوری‌های (توتالیتاریستی) همانند نظام ولایت فقیه در ایران، همبستگی اجتماعی را تهدیدی برای خود محسوب می‌کنند و از شکل‌گیری و گسترش آن حمایت نمی‌کنند. علت آن است که هرگونه نهاد قدرتی خارج از کنترل نظام دیکتاتوری باعث کاهش تسلط هژمونیک این نظامها شده و آن را به مثابه تهدیدی برای بقای خویش می‌بینند. به بیانی دیگر در نظام‌های خودکامه و دیکتاتوری، ساختار قدرت برپایه معیارهای شناخته شده دموکراتیک شکل نگرفته است، لذاست که این حکومت‌ها، پیوسته جامعه و شکل‌گیری تجمع‌های مردمی را تهدیدی برای خود به‌حساب می‌آورند و تلاش می‌کنند به روشهای مختلف پیوندهای میان مردم و گروه‌های اجتماعی را که مبنای اتحاد گروه‌های مختلف اجتماعی است را از هم بگسلد و آنها را بصورت ذرات پراکنده به حکومت مرتبط کند.  


== سازمان‌دهی در شوراهای مردمی ==
== سازمان‌دهی در شوراهای مردمی ==
۱٬۰۵۰

ویرایش