کاربر:Hossein/صفحه تمرین1402924

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندان اوین

معروفترین زندان ایران و خاورمیانه است که به دلیل شهرت زندانیان سیاسی از زمان شاه مانند مسعود رجوی، آیت‌الله طالقانی، خسرو گلسرخی، بیژن جزنی، موسی خیابانی و اعدام فراقانونی ۹ نفر در تپه‌های اوین و تعداد بسیار زیاد زندانیان در زمان جمهوری اسلامی و اعدام‌های دهه ۶۰ و بطور خاص قتل‌عام ۶۷ در سطح جهان شناخته شده است. این زندان در روستایی به همین نام «اوین درکه» که جزو منطقه شمیرانات واقع در شمال تهران محسوب می‌شود واقع شده است که از شمال به محله کوهسار واقع در درکه، از شرق به محله اوین و از طرف غرب به تپه‌های زندان اوین و از طرف جنوب به سعادت‌آباد ختم می‌شود.

امروز ۲۴ آذر ۱۴۰۲ زندان اوین ۵۲ ساله است. در منابع تاریخی مکتوب، زمان افتتاح زندان را سال ۱۳۵۰ ذکر کرده‌اند که از زمان افتتاح تا بهمن ۱۳۵۷، زیرنظر سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) اداره می‌شد و طی ۴ دهه اخیر، زندان اوین که بزرگ‌ترین زندان محل نگهداری زندانیان سیاسی و جرایم امنیتی است، زیرنظر سازمان زندان‌ها و اقدمات تامینی وابسته به قوه قضاییه قرار دارد اگرچه که بند‌های مختلف زندان، بسته به اینکه محکومان توسط کدام نهاد امنیتی دستگیر شده باشند، ناظر و مسوولیت جداگانه از قوه قضاییه دارد.

پیشینه زندان اوین

یکی از معماران زندان اوین امیر نصرت منقح بود. ساخت این زندان در زمینی به مساحت ۴۰ هکتار از دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. زمینی که در آن زندان اوین ساخته شد، سابقاً خانهٔ سید ضیاءالدین طباطبایی نخست وزير کودتای ۱۲۹۹خورشيدی بود.[۱] در آن ساختمانی ويلايی متعلق به تيمسار تيمور بختيار وجود داشت که برای اولين بار همزمان با موج دستگيری مخالفان حکومت پهلوی آن ساختمان ويلايی مورد بهره برداری قرار گرفت که در آن زمان از آن با عنوان اوين قديم نام برده می شد.

در زمان افتتاح (۱۳۵۰) گنجایش کل زندان در ۲۰ سلول انفرادی و دو بند عمومی، فقط ۳۲۰ نفر بوده، اما چند سال بعد از افتتاح و آغاز بهره‌برداری از زندان و در سال ۱۳۵۶، تعداد سلول‌های انفرادی به ۱۰۰ سلول افزایش می‌یابد و بند‌های جداگانه برای زندانیان زن و همچنین محکومیت عمومی ایجاد می‌شود که به دنبال این تغییرات، در ماه‌های پایانی سال ۱۳۵۶، ظرفیت زندان اوین به ۱۵۰۰ نفر افزایش می‌یابد.[۲]

ساختمان زندان اوین

ساختمان اصلی زندان شامل بند‌های ۷ (ویژه نگهداری زندانیان با جرایم عمومی) بند هشت (ویژه نگهداری زندانیان سیاسی و دارای احکام قطعی) بند چهار (ویژه نگهداری زندانیان سیاسی عقیدتی و زندانیان مشهور اختلاس مالی اقتصادی) بند ۳۵۰ (ویژه نگهداری زندانیان سیاسی) بند ۶ یا بخش ۳ سابق (عمومی و زیرنظر قوه قضاییه) بند‌های ۲۴۰ و ۲۰۹ (دراختیار وزارت اطلاعات) بند ۳۲۵ (دادگاه ویژه روحانیت) بند ۴ (ویژه محکومان بدون حکم قطعی و قرنطینه) بند ۶ یا ۳۵۰ سابق (ویژه زندانیان مالی و خدماتی) بند ۲۴۱ (متعلق به اداره حفاظت قوه قضاییه) بند ۲ - الف (متعلق به اطلاعات سپاه؛ تحت‌نظر قرارگاه ثارالله) و بند زنان است[۲]

ساختار بندهای زندان اوین در طول زمان تغییر کرده است. در حال حاضر این بندها در زندان اوین وجود دارند: ۳۲۵ (روحانیت)، ۴ (بدون حکم قطعی و قرنطینه)، ۶ یا ۳۵۰ سابق (اغلب مالی و خدماتی)، ۷ (مالی و سایر زندانیان محکوم یا متهم به جرایم کیفری)، ۸ (احکام قطعی و زندانیان سیاسی)، ۲۴۰ (اغلب محل نگهداری زندانیان نان‌باینری و نگهداری سایر زندانیان به صورت موقت)، ۲۴۱ (حفاظت قوه قضاییه)، ۲۰۹ (وزارت اطلاعات)، دو-الف (اطلاعات سپاه؛ تحت‌نظر قرارگاه ثارالله) و بند نسوان[۳]

اندازه و تراکم

این زندان به طور معمول بین دو تا سه هزار زندانی داخل زندان، بیش از هر چیز برای نگه‌داری متهمان و محکومان سیاسی، امنیتی، مالی، دیه و ناتوان از پرداخت مهریه استفاده می‌شود.[۳]

بندهای عمومی

در همان دهه ۵۰ چهار بند در جوار هم ساختند که به آن بند های چهارگانه می گفتند.

بند ۲۰۹

این بند از ۱۰۰ سلول انفرادی تشکیل شده است. این بند مرکب از ۱۰ سالن است که در هر سالن ۸ سلول آن برای زندانی و یک سلول حمام و یک سلول که کمی بزرگتر است هواخوری می‌باشد. این بند در وسط ساختمان اوین ساخته شده و به صورت یک دژ در محاصره تپه‌های اوین و دیگر ساختمانها می‌باشد.

سلول‌های ۲۰۹ دارای ابعادی حدود ۲متر طول در ۱.۵ متر عرض است. یک روشویی و یک توالت فرنگی در آن تعبیه شده است که معمولا کثیف است و زندانی برای چنین نیازی به خارج از سلول برده نمی‌شود. پنجره کوچکی بالای اتاق زير سقف قرار دارد و بالای در هم محفظه کوچکی به ابعاد ۲۰✖۲۰هست که چراغ سلول در آن قرار دارد و يک راهروی سرتاسری دور تا دور سلول های ۲۰۹ قرار گرفته است و همه راهروها از طريق اين راهرو به همديگر راه دارند.

وضعیت بند ۲۰۹

بند 209 زندان اوین از جمله بندهایی است که زیرنظرمستقیم وزارت اطلاعات بوده و هیچ مرجعی از قوه قضائیه تا سازمان زندان‌ها، اجازه بازدید از آنجا و بررسی وضعیت آن را ندارد( توضیح اینکه: یک روز پیش از مرگ اکبر محمدی در زندان، نمایندگان مجلس مجوز بازدید از این بند را بدست نیاوردند).به همین دلیل زندانیان نگهداری شده در این بند که عموما زندانیان سیاسی- امنیتی هستند نامشان در لیست زندان ثبت نشده و در اکثر موارد خانواده های این افراد برای مدت طولانی از وضعیت زندانیان خود بی اطلاع هستند. در این بازداشتگاه، زندانیان سیاسی برای مدت‌ گاه تا چندین ماه در سلولهای انفرادی نگهداری می‌شوند و تحت بازجویی‌های طولانی‌مدت قرار می‌گیرند.

از قوانین این بند داشتن چشم بند است، بطوریکه که از لحظه ی ورود به ساختمان، چشم‌بند به زندانی زده می‌شود و فقط درسلول خود اجازه برداشتن آن را دارد. زندانیانی که به استفاده از چشم بند اعتراض کنند و از زدن آن خودداری ورزند، مورد ضرب و شتم  و آزار و اذیت قرار می‌گیرند( مهندس موسوی خوئینی در اعتراض به غیر قانونی بودن استفاده از چشم بند در این بازداشتگاه از سوی مامورین بند 209 مورد ضرب و شتم قرار گرفت). بازجوییها نیز در اغلب اوقات با چشم بند انجام می‌شود.[۴]

علاوه برسلول انفرادی در بند ۲۰۹بندهای موسوم به عمومی نیز وجود دارد که به صورت انفرادی‌های چند نفره میباشد که به ادعای بسیاری از افراد نگهداری شده در آن؛ از شرایط به مراتب بدتری نسبت به سلول‌های انفرادی برخوردار است.

پنجره های این اتاق‌ها( که به صورت انفرادی های چند نفره است به این شکل که دیوار بین دو سلول انفرادی را برداشته و آن را به اتاقی بزرگتر تبدیل کرده‌اند) به عوض اینکه رو به هوای آزاد باشد به سمت راهروهای منتهی به سلولهای انفرادی است. همچنین تهویه نامناسب در این اتاق‌ها شرایط را برای زندانیان بسیار نامساعد ساخته است. در این بند زندانیان در هفته تنها ۱۲۰ دقیقه حق استفاده از هواخوری را داشته و به مدت ۲۰ دقیقه امکان ملاقات با خانواده‌شان را دارند. فضای شدید امنیتی در این بند از جمله معضلات آن است. با اینکه بند ۲۰۹ محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی به منظور کارشناسی پرونده آنان است،  با این حال تعدادی از زندانیان با وجود صدور حکم از سوی دادگاه همچنان در این بند نگهداری می‌شوند.[۴]

مهدی خزعلی بند ۲۰۹ را اینگونه توصیف می‌کند:

اما بند، ۲۰۹ و بند ۲۴۰ زندان اوین، فاجعه‌بار ‌است. به نظر من به گوسفند هم ظلم می‌شود اگر در بند ۲۰۹ و ۲۴۰ نگه‌داری شود. خودشان آن را به سلول تعبیر می‌کنند اما در را که باز می‌کنید، می‌بینید فضایی ۱متر و ۶۰ سانتیمتر در دو متر، یک توالت کثیف و متعفن آن وسط است. قطعا دستشویی دفتر کار من از آن سلول بزرگ‌تر است. پنجره ۲۰ در ۲۰ روی در را هم می‌بندند تا زندانی حتی از هوای راهرو هم محروم باشد.[۵]

زنان در بند ۲۰۹

سایت زیتون به تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۱ در گزارشی تحت عنوان زنان زندانی در اوین: بند ۲۰۹ مانند شکنجه‌گاه است آورده است:

زیتون – آتنا دائمی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در رشته توییتی درباره وضعیت اسفناک زنان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین گزارش داد. تعدادی از زندانیان پس از آزادی در گفتگو با خانم دائمی وضعیت بند ۲۰۹ را به «شکنجه‌گاه» تشبیه کرده‌اند. بر اساس این گزارش به دلیل جمعیت زیاد بازداشتی ها، هفت الی هشت نفر در سلول‌های ده متری بدون تهویه نگهداری می‌شوند. در نتیجه فضای کافی برای راه رفتن در سلول یا حتی دراز کردن پا وجود ندارد.

زندانیان به دلیل تعداد زیاد زندانیان قادر به استفاده کردن از سرویس بهداشتی داخل سلول نیستند. سرویس‌های بهداشتی عمومی هم بسیار کثیف و آلوده هستند و اکثر زندانیان به بیماریهای عفونی و قارچ مبتلا شده اند. این در حالی است که به زندانیان تنها دوبار در هفته اجازه استفاده از حمام را می‌دهند. به نوشته خانم دائمی، برخلاف مقررات زندانیان بازداشتگاه ۲۰۹ تنها دوبار در هفته و هر بار ده دقیقه می توانند به هواخوری بروند.[۶]

بند ۲۴۰

سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین نیز شباهت بسیاری به بند ۲۰۹ دارند. پنجره‌ای نزدیک به سقف که آن را با تورهای فلزی بسته‌اند امکان باز کردن پنجره را نداری، چون دستت هرگز به این پنجره نمی‌رسد. یک متر و نیم در دو متر، طول و عرض بیشتر سلول‌ها را تشکیل می‌دهند. داخل این سلول‌ها یک سطل فلزی به عنوان دستشویی وجود دارد. بوی تعفن همه جا را پر کرده، احساس خفگی می‌کنی. اینجا جایی شبیه به قبر است.[۷]

احسان مهرابی می‌گوید: «من چون رشته تحصیلی‌ام مهندسی عمران بود وقتی وارد سلول شدم احساس می‌کردم که اگر کسی بخواهد یک نقشه قبر را در نقشه‌کشی طراحی کند، دقیقا یک چیزی را خواهد کشید که من داخلش بودم و احساس کردم کسی که آنجا را طراحی کرده گویا اساسا مداد را برداشته‌است تا یک قبر را طراحی کند.[۷]

بند ۳۵۰

ابن بند تحت کنترل سازمان زندانها می‌باشد و زندانیان سیاسی عمدتا در این بند هستند. مهدی خزعلی در رابطه با این بند می‌گوید:

من در میان ۲۰۲ نفر از هم‌بندهای ۳۵۰، حتی یک‌بار تزلزل ندیدم. بسیار با نشاط هستند. با هم‌دیگر زندگی جمعی زیبایی دارند. با هم کار می‌کنند. با هم ظرف می‌شورند. با هم غذا می‌پزند. نام بند ۳۵۰، دانشگاه ۳۵۰ است. به تعبیر من، آزادترین جای ایران بند ۳۵۰ زندان اوین است.[۵]

ارگانهای استفاده‌کننده زندان اوین

زندان اوین هم‌زمان مورد استفاده ارگانهای مختلف امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد

سازمان زندانها

بند ۳۵۰ اوین در اختیار سازمان زندان‌ها است و زندانیان سیاسی عمدتا در این بند هستند.

وزارت اطلاعات

بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ این زندان که دارای سلول‌های انفرادی و چندنفره (موسوم به سوئیت) است در اختیار وزارت اطلاعات است. بند ۲۰۹ بند وزارت اطلاعات است. متهمین پرونده سنگین امنیتی را به بند ۲۰۹ می‌برند.[۸]

رفتار با زندانی در زندان اوین

در بند انفرادی

سودابه اردوان زندانی دهه ۶۰ خورشیدی که هشت سال را در زندان به سر برده، از روزهایی می‌گوید که از ساعت چهار یا پنج بعد از ظهر چراغ سلول‌ها خاموش می‌شد و زندانی در فضایی رعب‌آور قرار می‌گرفت.

سودابه اردوان: «از پنجره کوچکی که نزدیک سقف بود یک ذره نور می‌آمد. این نور هم با تاریک شدن هوا به تدریج قطع می‌شد و ما تقریبا در تاریکی فرو می‌رفتیم. ما مجبور می‌شدیم زود بگیریم بخوابیم، چون کار دیگری در تاریکی نمی‌توانستیم بکنیم و سرمان را که می‌گذاشتیم روی زمین تا با همان یک عدد پتویی که داشتیم خودمان را بپوشانیم و بخوابیم، صداهای فریاد از زیر زمین ۲۰۹ به گوش می‌رسید.» «زیر زمین‌های ۲۰۹ محله شکنجه زندانی‌ها بود. شب هم که دیروقت می‌شد و کمی اوضاع و احوال آرام‌تر می‌شد، می‌آمدند و اعدامی‌ها را می‌بردند.» زندانی در گوشه‌ای از سلول خیره به دیوار شده، دریچه کوچک سلول باز می‌شود. زندانبان در حالی که تنها چشم‌هایش دیده می‌شود می‌گوید: «چشمبندت را بزن و بیا بیرون.»[۷]