کاربر:Hossein/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:
انتشار يك مقاله ضد اسلامي در روزنامه‌اي به نام حبل‌المتين و سپس توقيف آن و محاكمه پر سر و صداي مدير مسئول اين روزنامه كه درتابستان 1287 خورشيدي به وقوع پيوست رويدادي بود كه محمد‌علي شاه با بهره‌برداريهاي گسترده تبليغاتي راجع به آن توانست علاقه خود به قلع و قمع مطبوعات مخالفت را در جامعه توجيه كند.
انتشار يك مقاله ضد اسلامي در روزنامه‌اي به نام حبل‌المتين و سپس توقيف آن و محاكمه پر سر و صداي مدير مسئول اين روزنامه كه درتابستان 1287 خورشيدي به وقوع پيوست رويدادي بود كه محمد‌علي شاه با بهره‌برداريهاي گسترده تبليغاتي راجع به آن توانست علاقه خود به قلع و قمع مطبوعات مخالفت را در جامعه توجيه كند.


روزنامه حبل‌المتين به مدير مسئولي سيدحسن كاشاني روز 13 رجب 1327 در سالروز ولادت حضرت علي(ع) و در ششمين شماره خود مقاله‌اي تحت عنوان «اذا فسد العالم فسد العالم» به چاپ رساند و در آن پيشينه تاريخي ايران قبل از اسلام را دوران افتخار و شكوه ناميد و از شكست ساساني كه مقدمه‌اي بر ورود و نفوذ اسلام به داخل كشور شد به عنوان «هجوم باديه نشين‌ها و عرب‌هاي وحشي سوسمار خوار جزيره‌العرب به ايران» ياد كرد و دوران پس از اسلام را دوران بدبختي ايران ناميد.
روزنامه حبل‌المتين به مدير مسئولي سيدحسن كاشاني روز 13 رجب 1327 در سالروز ولادت حضرت علي و در ششمين شماره خود مقاله‌اي تحت عنوان «اذا فسد العالِم فسد العالَم» به چاپ رساند و در آن پيشينه تاريخي ايران قبل از اسلام را دوران افتخار و شكوه ناميد و از شكست ساساني كه مقدمه‌اي بر ورود و نفوذ اسلام به داخل كشور شد به عنوان «هجوم باديه نشين‌ها و عرب‌هاي وحشي سوسمار خوار جزيره‌العرب به ايران» ياد كرد و دوران پس از اسلام را دوران بدبختي ايران ناميد.


چاپ اين مقاله وهن‌‌انگيز و ضد اسلامي سبب شد كابينه سعدالدوله مبادرت به توقيف حبل‌المتين و محاكمه و مجازات مدير مسئول آن كرده به دفاع از محدوديتهاي وضع شده از سوي حكومت عليه مطبوعات بپردازد. اين محدوديتها كم و بيش تا پايان عصر قاجار ادامه يافت.
چاپ اين مقاله وهن‌‌انگيز و ضد اسلامي سبب شد كابينه سعدالدوله مبادرت به توقيف حبل‌المتين و محاكمه و مجازات مدير مسئول آن كرده به دفاع از محدوديتهاي وضع شده از سوي حكومت عليه مطبوعات بپردازد. اين محدوديتها كم و بيش تا پايان عصر قاجار ادامه يافت.


=== سانسور در عهد رضاشاه ===
=== سانسور در عهد رضاشاه ===
با به قدرت رسيدن رضاخان پهلوي، مقررات سانسور به طور جدي‌تر از گذشته در كشور برقرار شد. مشهورترين عامل سانسور در عهد رضاشاه، فردي به نام «محرمعلي خان» بود. او تا سقوط رضاشاه در خدمت او بود ولي از شهريور 1320 تا كودتاي 28 مرداد كه فضاي مطبوعاتي كشور نسبتاً باز و آزاد شده بود، منزوي و بيكار شده. قتل میر زاده عشقی ،مدیر روزنامه قرن بیستم از جمله نمونه های وحشتناک این دوران به حساب می آید. رضا خان پس از رسیده به مقام سلطنت تمام روزنامه های مخالف را تعطیل و توقیف نمودو برخی از روزنامه نگاران مخالف مانند فرخی یزدی و دکتر تقی ارانی را در زندان از میان برد.
با به قدرت رسيدن رضاخان پهلوي، مقررات سانسور به طور جدي‌تر از گذشته در كشور برقرار شد. مشهورترين عامل سانسور در عهد رضاشاه، فردي به نام «محرمعلي خان» بود. او تا سقوط رضاشاه در خدمت او بود ولي از شهريور 1320 تا كودتاي 28 مرداد كه فضاي مطبوعاتي كشور نسبتاً باز و آزاد شده بود، منزوي و بيكار شد. قتل میرزاده عشقی ،مدیر روزنامه قرن بیستم از جمله نمونه‌های وحشتناک این دوران به حساب می‌آید. رضا خان پس از رسیدن به مقام سلطنت تمام روزنامه های مخالف را تعطیل و توقیف نمود و برخی از روزنامه‌نگاران مخالف مانند فرخی یزدی و دکتر تقی ارانی را در زندان از میان برد.


همزمان عوامل محافظه کار قدرت طلب برای جلوگیری از بیداری افکار عمومی راه آزادی مطبوعات را سد کردند و در این میان قوام السلطنه که تاریخچه ای 20 ساله در سرکوبی آزادی مطبوعات در زمان رضا خان داشت بیشتر خودنمایی می کرد.
همزمان عوامل محافظه کار قدرت‌طلب برای جلوگیری از بیداری افکار عمومی راه آزادی مطبوعات را سد کردند و در این میان قوام السلطنه که تاریخچه ای 20 ساله در سرکوبی آزادی مطبوعات در زمان رضا خان داشت بیشتر خودنمایی می کرد.


قوام السلطنه به دنبال حوادث خونین 17 آذر 1321،که با کشتار مردم تهران همراه و به توقیف دسته جمعی مطبوعات منجر شد،قانون جدیدی برای محدود کردن مطبوعات تهیه کرد و در سایه قدرت نظامی آن را به اجرا گذاشت.این قانون اصلاح قانون مطبوعات که در 3 دی ماه 1321 هجری شمسی مصوب شد و در مقایسه با نخستین قانون مطبوعات (1326 هجری قمری) توقیف روزنامه ها از یک سال تا حداکثر 3 سال افزایش داشت و رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به دادگاه( جنحه )واگذار گردید.
قوام السلطنه به دنبال حوادث خونین 17 آذر 1321،که با کشتار مردم تهران همراه و به توقیف دسته جمعی مطبوعات منجر شد،قانون جدیدی برای محدود کردن مطبوعات تهیه کرد و در سایه قدرت نظامی آن را به اجرا گذاشت.این قانون اصلاح قانون مطبوعات که در 3 دی ماه 1321 هجری شمسی مصوب شد و در مقایسه با نخستین قانون مطبوعات (1326 هجری قمری) توقیف روزنامه ها از یک سال تا حداکثر 3 سال افزایش داشت و رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به دادگاه( جنحه )واگذار گردید.
خط ۷۰: خط ۷۰:
اما مدتی بعد و بر اثر گسترش مبارزات سیاسی و بهبود شرایط فعالیت های مطبوعاتی ،روزنامه ها در برابر فشار هیات حاکمه به پا خاستند و علیه علی سهیلی نخست وزیر سابق اعلام جرم کرده و او را به محاکمه کشاندند.
اما مدتی بعد و بر اثر گسترش مبارزات سیاسی و بهبود شرایط فعالیت های مطبوعاتی ،روزنامه ها در برابر فشار هیات حاکمه به پا خاستند و علیه علی سهیلی نخست وزیر سابق اعلام جرم کرده و او را به محاکمه کشاندند.


نهایتا مجلس شورای ملی در نهم اسفند 1324 تحت فشار مدیران روزنامه ها ،تصمیم به محکومیت علی سهیلی گرفتند و پرونده او را به دیوان محاسبات کشور ارجاع دادند.اما در نبرد مطبوعات و هیات حاکمه سر انجام قدرت طلبان ماجرای سوء قصد به شاه در سال 1327 در دانشگاه تهران را دست آویز توقیف و تعطیل روزنامه های مخالف حکومت قرار دادند.و اصلاحیه جدید قانون مطبوعات را در 12 اسفند 1327 را مصوب کردند.به موجب مصوبه جدید اختیارات بیشتری برای توقیف مطبوعات به مقامات حکومتی داده شد اما رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به جای دادگاه جنایی و حضور هیات منصفه همچنان در صلاحیت دادگاه جنحه باقی ماند.
نهایتا مجلس شورای ملی در نهم اسفند 1324 تحت فشار مدیران روزنامه‌ها ،تصمیم به محکومیت علی سهیلی گرفتند و پرونده او را به دیوان محاسبات کشور ارجاع دادند.اما در نبرد مطبوعات و هیات حاکمه سرانجام قدرت‌طلبان ماجرای سوء قصد به شاه در سال 1327 در دانشگاه تهران را دست‌آویز توقیف و تعطیل روزنامه‌های مخالف حکومت قرار دادند و اصلاحیه جدید قانون مطبوعات را در 12 اسفند 1327 تصویب کردند. به موجب مصوبه جدید اختیارات بیشتری برای توقیف مطبوعات به مقامات حکومتی داده شد اما رسیدگی به جرایم مطبوعاتی به جای دادگاه جنایی و حضور هیات منصفه همچنان در صلاحیت دادگاه جنحه باقی ماند.


به موجب این اصلاحیه  و بر اساس بند (الف)آن ،تشخیص شهربانی در اهانت و هتک حرمت روزنامه ها کافی بود در حالی که در قوانین گذشته پس از مراجه مدعی العموم یا مدعی خصوصی به ناظر شرعیات و تصدیق کتبی او مبنی بر مضر بودن اوراق چاپی و روزنامه ها نسبت به جمع آوری انها اقدام می شد. همچنین بر اساس بند (د) این قانون، اشخاصی که نشریه آنها توقیف می شدتا زمانی که تکلیف آنها مشخص نشده باشد نمی تواند روزنامه یا نشریه جدیدی انتشار دهدو در صورت تخلف از 5 هزار تا 20 هزار ریال جریمه نقدی می شد. .
به موجب این اصلاحیه  و بر اساس بند (الف) آن، تشخیص شهربانی در اهانت و هتک حرمت روزنامه‌ها کافی بود در حالی‌که در قوانین گذشته پس از مراجعه مدعی العموم یا مدعی خصوصی به ناظر شرعیات و تصدیق کتبی او مبنی بر مضر بودن اوراق چاپی و روزنامه‌ها نسبت به جمع آوری آنها اقدام می‌شد. همچنین بر اساس بند (د) این قانون، اشخاصی که نشریه آنها توقیف می‌شد تا زمانی که تکلیف آنها مشخص نشده باشد نمی‌توانند روزنامه یا نشریه جدیدی انتشار دهند و در صورت تخلف از 5 هزار تا 20 هزار ریال جریمه نقدی می شدند.


بدین ترتیب بند (د) این قانون با اصول حقوق مغایرت پیدا کرد. چرا که تشخیص شهربانی که در این زمینه فاقد صلاحیت بودند نه تنها روزنامه منتشر نمی شد بلکه حق انتشار روزنامه و نشریات دیگر نیز از ناشران آنها سلب می شد.اما بر اثر مخالفت ها و اعتراضات شدید مدیران روزنامه ها و مطبوعات و همزمان به اوج گرفتن مبارزات ملی شدن صنعت نفت ،و به موجب قانون مربوط به الغای مطبوعات به استثنای قانون پنجم محرم 1326 هجری قمری ،مقررات قوانین مطبوعاتی 1321 و 1327 هجری شمسی لغو گردید.در لایحه قانون مطبوعات جدید که در  بهمن 1331 و با اختیارات خاص دکتر مصدق نخست وزیر وقت تدوین شده بود در چند مورد مقرراتی برای توقیف و با تعطیل شدن روزنامه ها پیش بینی شده بود. از جمله اینکه اگرروزنامه یا نشریات بدون اجازه وزارت کشور و همچنین عدم انتشار بعد از یک سال از دریافت مجوز و عدم درج نام و نام خوانوادگی موسس و سردبیر و چاپخانه منتشر شود،روزنامه مذکور بدستور ماموران جمع آوری و ضبط می شد.
بدین ترتیب بند (د) این قانون با اصول حقوق مغایرت پیدا کرد. چرا که تشخیص شهربانی که در این زمینه فاقد صلاحیت بودند نه تنها روزنامه منتشر نمی‌شد بلکه حق انتشار روزنامه و نشریات دیگر نیز از ناشران آنها سلب می‌شد. اما بر اثر مخالفت‌ها و اعتراضات شدید مدیران روزنامه‌ها و مطبوعات و همزمان اوج‌گرفتن مبارزات ملی‌شدن صنعت نفت و به موجب قانون مربوط به الغای مطبوعات به استثنای قانون پنجم محرم 1326 هجری قمری، مقررات قوانین مطبوعاتی 1321 و 1327 هجری شمسی لغو گردید. در لایحه قانون مطبوعات جدید که در  بهمن 1331 و با اختیارات خاص دکتر مصدق نخست وزیر وقت تدوین شده بود در چند مورد مقرراتی برای توقیف و با تعطیل شدن روزنامه‌ها پیش‌بینی شده بود. از جمله اینکه اگر روزنامه یا نشریات بدون اجازه وزارت کشور و همچنین در صورت عدم انتشار بعد از یک سال از دریافت مجوز و یا عدم درج نام و نام خوانوادگی موسس و سردبیر و چاپخانه منتشر شود، روزنامه مذکور بدستور ماموران جمع آوری و ضبط می‌شد.


با وجود قوانين محدود كننده مختلف، در سالهاي بحراني پس از شهريور 1320 دولت‌ها تصويب لوايح گوناگوني را به مجلس پيشنهاد كردند كه منظور آن محدود‌تر شدن مطبوعات و سخت‌تر شدن فعاليت مطبوعاتي بود.
با وجود قوانين محدود كننده مختلف، در سالهاي بحراني پس از شهريور 1320 دولت‌ها تصويب لوايح گوناگوني را به مجلس پيشنهاد كردند كه منظور آن محدود‌تر شدن مطبوعات و سخت‌تر شدن فعاليت مطبوعاتي بود.


=== سانسور در عهد شاه ===
=== سانسور در عهد شاه ===
در واقع پايان زمامداري پهلوي اول آغاز آرايش سياسي جديدي در مطبوعات بود؛ به طوري كه نيروهاي سركوب شدة دو دهة پيش به صحنه سياسي آمدند تا از راههاي ممكن منافع خود را حفظ كنند و در مقام نمايندگي قشرها و گروههاي اجتماعي در توزيع قدرت و تصميم‌گيري‌هاي سياسي سهيم شوند. انتشار روزنامه‌ و مجله‌ از ابزار مؤثر در اين حوزه بود و به همين دليل افرادي با ديدگاههاي متفاوت فعاليت سياسي خود را از طريق مطبوعات آغاز كردند.
در واقع پايان زمامداري پهلوي اول آغاز آرايش سياسي جديدي در مطبوعات بود؛ به طوري كه نيروهای سركوب شده دو دهه پيش به صحنه سياسي آمدند تا از راههای ممكن منافع خود را حفظ كنند و در مقام نمايندگي قشرها و گروههای اجتماعی در توزيع قدرت و تصميم‌گيري‌های سياسی سهيم شوند. انتشار روزنامه‌ و مجله‌ از ابزار مؤثر در اين حوزه بود و به همين دليل افرادي با ديدگاههاي متفاوت فعاليت سياسي خود را از طريق مطبوعات آغاز كردند.


يكي از ويژگي‌هاي مطبوعات اين دوره گسترش كمي و تنوع فكري، سياسي و اجتماعي افراد فعال در عرصة مطبوعات است. شمار روزنامه‌ها و مجلاتي كه در اين دوره منتشر مي‌شد قابل مقايسه با گذشته نبود. مشخصة ديگر مطبوعات اين دوره انتقادي‌تر شدن آنها است. بر خلاف سالهاي حكومت رضاشاه كه محتواي روزنامه‌ها و مجلات را اغلب اخبار رسمي و مورد تأييد مقامات مسئول، آگهي و مطالب غير سياسي تشكيل مي‌داد، فضاي حاكم بر مطبوعات پس از شهريور 1320 فضاي انتقاد و حتي مخالف بود.
يكي از ويژگي‌هاي مطبوعات اين دوره گسترش كمي و تنوع فكري، سياسي و اجتماعي افراد فعال در عرصة مطبوعات است. شمار روزنامه‌ها و مجلاتي كه در اين دوره منتشر مي‌شد قابل مقايسه با گذشته نبود. مشخصة ديگر مطبوعات اين دوره انتقادي‌تر شدن آنها است. بر خلاف سالهاي حكومت رضاشاه كه محتواي روزنامه‌ها و مجلات را اغلب اخبار رسمي و مورد تأييد مقامات مسئول، آگهي و مطالب غير سياسي تشكيل مي‌داد، فضاي حاكم بر مطبوعات پس از شهريور 1320 فضاي انتقاد و حتي مخالف بود.
خط ۸۵: خط ۸۵:
شكل‌گيري و گسترش نهادها و تشكلات مطبوعاتي را نيز بايد نمود ديگري از رونق و پويايي مطبوعات ايران در دهة 20 دانست. در اين دوره دست‌اندركاران مطبوعات كوشيده‌اند با ايجاد نهادها و تشكلات مختلف، از حقوق متناسب با رسالت و جايگاه خود دفاع كنند. تا آنجا كه در برخي موارد واكنش مطبوعات به تلاش دولت براي توقيف، حذف و مهار روزنامه‌ها و نشريات به صورتي هماهنگ و در قالب تشكلات مطبوعاتي مختلف ملي و محلي درآمد.
شكل‌گيري و گسترش نهادها و تشكلات مطبوعاتي را نيز بايد نمود ديگري از رونق و پويايي مطبوعات ايران در دهة 20 دانست. در اين دوره دست‌اندركاران مطبوعات كوشيده‌اند با ايجاد نهادها و تشكلات مختلف، از حقوق متناسب با رسالت و جايگاه خود دفاع كنند. تا آنجا كه در برخي موارد واكنش مطبوعات به تلاش دولت براي توقيف، حذف و مهار روزنامه‌ها و نشريات به صورتي هماهنگ و در قالب تشكلات مطبوعاتي مختلف ملي و محلي درآمد.


محتواي روزنامه‌ها و نشريات گاهي چنان انتقادي وحتي تحريك‌آميز بود كه واكنش‌هاي گسترده و گوناگون را به دنبال مي‌آورد. نخستين واكنش جدي به فعاليت و عملكرد مطبوعات، واكنش سفارتخانه‌‌هاي انگلستان و شوروي بودكه در سالهاي آغازين دهة بيست با آلمان و متحدين در جنگ بودند. سفارت انگلستان توجه اولياي وزارت امور خارجه را به اين موضوع متوجه مي‌ساخت كه بعضي از روزنامه‌هاي محلي مستقيماً اخبار بي‌سيم را دريافت نموده و بدون سانسور در روزنامه‌هاي خود درج مي‌نمايند. سفارت شوروي هم از محتواي برخي مطبوعات ناراضي بود. مثلاً كاريكاتور روزنامه‌اي را اهانت نسبت به استالين مي‌دانست.
محتواي روزنامه‌ها و نشريات گاهي چنان انتقادي وحتي تحريك‌آميز بود كه واكنش‌هاي گسترده و گوناگون را به دنبال مي‌آورد. نخستين واكنش جدي به فعاليت و عملكرد مطبوعات، واكنش سفارتخانه‌‌هاي انگلستان و شوروي بود كه در سالهاي آغازين دهه بيست با آلمان و متحدين در جنگ بودند. سفارت انگلستان توجه اولياي وزارت امور خارجه را به اين موضوع متوجه مي‌ساخت كه بعضي از روزنامه‌هاي محلي مستقيماً اخبار بي‌سيم را دريافت نموده و بدون سانسور در روزنامه‌هاي خود درج مي‌نمايند. سفارت شوروي هم از محتواي برخي مطبوعات ناراضي بود. مثلاً كاريكاتور روزنامه‌اي را اهانت نسبت به استالين مي‌دانست.


سفارتخانه‌هاي انگلستان و شوروي همواره به بهانة اين كه مطبوعات ايران اسرار جنگي را فاش مي‌كنند و مطالب ناروا و توهين‌آميزي عليه آنها به چاپ مي‌رسانند، نسبت به عملكرد و محتواي مطبوعات معترض و خواهان اعمال نظارت و سانسور جدي بودند. گذشته از سفارتخانه‌ها، دربار و اعضاي خاندان سلطنت هم از مطالب برخي روزنامه‌ها و نشريات بسيار ناراضي و خشمگين بودند. محتواي اسناد موجود، مستقيم و يا غير‌مستقيم، به اعتراض دربار عليه مطالب مطبوعات و شكايت از مسئولان برخي روزنامه‌ها و نشريات مربوط مي‌شود.
سفارتخانه‌هاي انگلستان و شوروي همواره به بهانه اين كه مطبوعات ايران اسرار جنگي را فاش مي‌كنند و مطالب ناروا و توهين‌آميزي عليه آنها به چاپ مي‌رسانند، نسبت به عملكرد و محتواي مطبوعات معترض و خواهان اعمال نظارت و سانسور جدي بودند. گذشته از سفارتخانه‌ها، دربار و اعضاي خاندان سلطنت هم از مطالب برخي روزنامه‌ها و نشريات بسيار ناراضي و خشمگين بودند. محتواي اسناد موجود، مستقيم و يا غير‌مستقيم، به اعتراض دربار عليه مطالب مطبوعات و شكايت از مسئولان برخي روزنامه‌ها و نشريات مربوط مي‌شود.


جامعة مطبوعات در برابر این اعتراضات گذشته از انتقادها به ابزار و شيوه‌هاي ديگري نيز متوسل مي‌شد كه تحصن، ايجاد تشكلات و جبهه‌هاي مختلف مطبوعاتي و توسل به تمهيداتي مانند انتشار روزنامه يا نشريه‌اي به جاي روزنامه‌ يا نشرية توقيف شده از آن جمله بود.
جامعة مطبوعات در برابر این اعتراضات گذشته از انتقادها به ابزار و شيوه‌هاي ديگري نيز متوسل مي‌شد كه تحصن، ايجاد تشكلات و جبهه‌هاي مختلف مطبوعاتي و توسل به تمهيداتي مانند انتشار روزنامه يا نشريه‌اي به جاي روزنامه‌ يا نشرية توقيف شده از آن جمله بود.
خط ۹۵: خط ۹۵:
ولي اين گونه واكنش‌ها آن چنان كه بايد كارگر نيفتاد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 سياست سانسور و تحديد مطبوعات با شدت و جديت بيشتري دنبال شد و فضاي سنگين و نفس‌گيري كه محصول حكومت كودتا بود ادامة حيات را روز به روز براي مطبوعات دشوارتر كرد و سرانجام با اجرا شدن قانون مطبوعات سال 1334 به يك دورة نسبتاً پر نشيب و فراز تاريخ مطبوعات ايران نقطة پايان گذاشت.
ولي اين گونه واكنش‌ها آن چنان كه بايد كارگر نيفتاد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 سياست سانسور و تحديد مطبوعات با شدت و جديت بيشتري دنبال شد و فضاي سنگين و نفس‌گيري كه محصول حكومت كودتا بود ادامة حيات را روز به روز براي مطبوعات دشوارتر كرد و سرانجام با اجرا شدن قانون مطبوعات سال 1334 به يك دورة نسبتاً پر نشيب و فراز تاريخ مطبوعات ايران نقطة پايان گذاشت.


درلایحه قانونی مطبوعات مصوب کمیسیون مشترک مجلس در مرداد ماه 1334 ، که در شرایط ارعاب و اختناق بعد از کوتای 28 مرداد 1332 تدوین گردیده بود برای نخستین بار در قوانین مطبوعاتی ایران، لغو اختیار اجازه انتشار روزنامه و مجله به وزارت کشور و همچنین کمیسون مطبوعات داده شد.همچنین  لایحه مطبوعاتی 1334 به فرماندای محل اختیار تعطیلی روزنامه یا مجله داده شد.
در لایحه قانونی مطبوعات مصوب کمیسیون مشترک مجلس در مرداد ماه 1334 ، که در شرایط ارعاب و اختناق بعد از کوتای 28 مرداد 1332 تدوین گردیده بود برای نخستین بار در قوانین مطبوعاتی ایران، لغو اختیار اجازه انتشار روزنامه و مجله به وزارت کشور و همچنین کمیسون مطبوعات داده شد. همچنین  لایحه مطبوعاتی 1334 به فرماندای محل اختیار تعطیلی روزنامه یا مجله داده شد.


لازم به یاد آوری است حکومت های پس از 28 مرداد 1332 برای محدود کردن مطبوعات عملا به مقررات لایحه قانونی 1334 توجهی نداشتند و به تصمیمات و اقدامات خودسرانه خویش برای تسلط هر چه بیشتر بر مطبوعات ادامه دادند. مثلا به موجب تصویب نامه ای که در 25 اسفند 1341 در دوره نخست وزیری اسدالله علم و وزارت کشور جهانگیر تفضلی وضع شد بر خلاف اصل 20 متمم قانون اساسی ،به منظور توقیف و تعطیلی روزنامه ها حد نثاب تیراژ در نظر گرفته شد. به موجب این تصویب نامه مجلات و روزنامه هایی که در تهران منتشر می شد نباید از از سه هزار برای روزنامه و پنج هزار برای مجلات کمتر می شد. هر چند در عملکمیسون پیش بینی شده در تصویب نامه مذکور ،هیچ گاه تشکیل نشد و دوازده سال بعد یعنی در اواخر مردهد 1353 که به طور ناگهانی و تنها با تلفن مقامات وزارت اطلاعات ،دهها روزنامه و مجه توقیف و تعطیل شد ،غلامرضا کیا پور ،وزیر اطلاعات وقت ،برای توجیه این اقدام خدو سرانه، به همین تصویب نامه استناد و مطبوعات تعطیل شده را کم تیراژ معرفی کرد.
لازم به یاد آوری است حکومت های پس از 28 مرداد 1332 برای محدود کردن مطبوعات عملا به مقررات لایحه قانونی 1334 توجهی نداشتند و به تصمیمات و اقدامات خودسرانه خویش برای تسلط هر چه بیشتر بر مطبوعات ادامه دادند. مثلا به موجب تصویب نامه ای که در 25 اسفند 1341 در دوره نخست وزیری اسدالله علم و وزارت کشور جهانگیر تفضلی وضع شد برخلاف اصل 20 متمم قانون اساسی، به منظور توقیف و تعطیلی روزنامه‌ها حد نصاب تیراژ در نظر گرفته شد. به موجب این تصویب نامه مجلات و روزنامه‌هایی که در تهران منتشر می‌شد نباید از از سه هزار برای روزنامه و پنج هزار برای مجلات کمتر می شد. هر چند در عمل کمیسون پیش‌بینی شده در تصویب نامه مذکور، هیچ گاه تشکیل نشد و دوازده سال بعد یعنی در اواخر مرداد 1353 که به طور ناگهانی و تنها با تلفن مقامات وزارت اطلاعات، دهها روزنامه و مجله توقیف و تعطیل شد، غلامرضا کیاپور ،وزیر اطلاعات وقت، برای توجیه این اقدام خودسرانه، به همین تصویب‌نامه استناد و مطبوعات تعطیل شده را کم‌تیراژ معرفی کرد.


=== سانسور در جمهوری اسلامی ===
=== سانسور در جمهوری اسلامی ===
در آخرین بررسی نهادهای مدافع آزادی (شهریور 98) رسانه در جهان جمهوری اسلامی ایران در فهرست ۱۰ کشور دارای سانسور شدید رسانه ای قرار دارد.
در آخرین بررسی (شهریور 98) نهادهای مدافع آزادی رسانه در جهان، جمهوری اسلامی ایران در فهرست ۱۰ کشور دارای سانسور شدید رسانه ای قرار دارد.


در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ،صرف نظر از نخستین ماههای حکومت موقت جمهوری اسلامی ،که به سبب فضای مطلوب (بهار آزادی) محدودیتی برای انتشار مطبوعات وجود نداشت، از اواسط تابستان 1358،به موجب لایحه قانون مطبوعات مصوب شورای انقلاب در 20 مرداد 1358 ،موارد مختلفی از توقیف و تعطیلی نشریات دوره ای ،پیش بینی گردید. هر چند در ایران قانون اساسی سانسور مطبوعات را صریحا ممنوع دانسته است وسانسور فقط برای مواقع خاص پیش بینی شده است. اما عملا این اتفاق بعد از پیروزی انقلاب اتفاق نیافتاده است و سانسور این بار با جدیت بیشتر و از طریق مختلفی انجام می شود.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ،صرف نظر از نخستین ماههای حکومت موقت جمهوری اسلامی ،که به سبب فضای مطلوب (بهار آزادی) محدودیتی برای انتشار مطبوعات وجود نداشت، از اواسط تابستان 1358،به موجب لایحه قانون مطبوعات مصوب شورای انقلاب در 20 مرداد 1358 ،موارد مختلفی از توقیف و تعطیلی نشریات دوره ای، پیش بینی گردید. هر چند در ایران قانون اساسی سانسور مطبوعات را صریحا ممنوع دانسته است وسانسور فقط برای مواقع خاص پیش بینی شده است اما عملا این اتفاق بعد از پیروزی انقلاب اتفاق نیافتاده است و سانسور این بار با جدیت بیشتر و از طریق مختلفی انجام می‌شود.


هرچند آنچه از سانسور در ذهن متبادر می‌شود، در درجه اول به آثار چاپی و به طور کلی به صنعت نشر مربوط است، اما دامنه سانسور بسیاری از اقدامات حکومت را شامل می‌شود.
هرچند آنچه از سانسور در ذهن متبادر می‌شود، در درجه اول به آثار چاپی و به طور کلی به صنعت نشر مربوط است، اما دامنه سانسور بسیاری از اقدامات حکومت را شامل می‌شود.


شاید در تاریخ سی و چند ساله جمهوری اسلامی سال 1358 را بتوان نخستین گام بزرگ حکومت برای اعمال سانسور دانست؛ اقداماتی چون پاکسازی مدارس و اخراج معلمان در تابستان 1358 و اجرای انقلاب فرهنگی در خرداد همان سال به قصد اصلاح نظام آموزشی منطبق بر «آرمان‌های انقلاب» که به پاکسازی دانشجویان و اساتید در طی سی ماه انجامید.
شاید در تاریخ سی و چند ساله جمهوری اسلامی، سال 1358 را بتوان نخستین گام بزرگ حکومت برای اعمال سانسور دانست؛ اقداماتی چون پاکسازی مدارس و اخراج معلمان در تابستان 1358 و اجرای انقلاب فرهنگی در خرداد همان سال به قصد اصلاح نظام آموزشی منطبق بر «آرمان‌های انقلاب» که به پاکسازی دانشجویان و اساتید در طی سی ماه انجامید.


همچنین صدور فرمان تعطیلی 41 روزنامه و نشریه در بیست و نهم مرداد همان سال از سوی خمینی و تصفیه کتاب‌خانه‌های عمومی از کتاب‌های مخالف پسند رژیم را می‌توان به وقایع آن سال افزود. از آن پس چاپ و فروش این نشریات جرم محسوب شده و فردی که به نوعی به آن مربوط می‌شد تحت پیگرد و محاکمه قضایی قرار می‌گرفت. در دهه ۶۰ و همزمان با سرکوب شدید مخالفین بخش قابل توجهی از نویسندگان و هنرمندان نیز یا به زندان افتادند و یا خاموشی گزیدند.
همچنین صدور فرمان تعطیلی 41 روزنامه و نشریه در بیست و نهم مرداد همان سال از سوی خمینی و تصفیه کتاب‌خانه‌های عمومی از کتاب‌های مخالف پسند رژیم را می‌توان به وقایع آن سال افزود. از آن پس چاپ و فروش این نشریات جرم محسوب شده و فردی که به نوعی به آن مربوط می‌شد تحت پیگرد و محاکمه قضایی قرار می‌گرفت. در دهه ۶۰ و همزمان با سرکوب شدید مخالفین بخش قابل توجهی از نویسندگان و هنرمندان نیز یا به زندان افتادند و یا خاموشی گزیدند.


قانون صدور مجوز کتاب و بررسی آن پیش از انتشار از سوی اداره ممیزی و ممیزان هم از مصوبات جمهوری اسلامی در سال 1364 بوده است.  
قانون صدور مجوز کتاب و بررسی آن پیش از انتشار از سوی اداره ممیزی و ممیزان هم، از مصوبات جمهوری اسلامی در سال 1364 بوده است.  


سانسور گسترده در حوزه چاپ و نشر و ندادن مجوز به کتاب‌های نویسندگان ایرانی نه تنها به خودسانسوری و انزوای نویسندگان منجر شد و آمار کتاب‌های تالیفی و آثار نویسنده‌های ایرانی کاهش یافت بلکه بازار ترجمه هم که به عنوان جایگزین ادبیات تولیدی و خلاقه در آن دوره رو به رونق گذاشته بود با موانع بسیار برای چاپ مواجه شد.
سانسور گسترده در حوزه چاپ و نشر و ندادن مجوز به کتاب‌های نویسندگان ایرانی نه تنها به خودسانسوری و انزوای نویسندگان منجر شد و آمار کتاب‌های تالیفی و آثار نویسنده‌های ایرانی کاهش یافت بلکه بازار ترجمه هم که به عنوان جایگزین ادبیات تولیدی و خلاقه در آن دوره رو به رونق گذاشته بود با موانع بسیار برای چاپ مواجه شد.


==== دوره خاتمی و رفسنجانی ====
==== دوره خاتمی و رفسنجانی ====
این وضعیت تقریبا به یک شکل و روال تا خرداد 1376 ادامه یافت. از آن پس و طی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی برخی از آثار که قبلا اجازه انتشار نداشتند از بازار کتاب سر درآوردند. (البته در حوزه‌های سیاسی، برای کسانی که سابقه‌ امنیتی نداشتند و مورد اعتماد به حساب می‌آمدند). در همین دوره عده‌ای از نویسندگان در ایران تلاش کردند با طرح پیش‌نویسی تغییراتی در قانون مطبوعات ایجاد کنند و وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را مجاب به حذف سانسور قبل از انتشار بکنند بطوریکه سرکوب رسمی به قوه قضاییه منتقل بشود تا به قول همین نویسندگان سانسور وقت‌گیرتر و محدود‌تر بشود با این آگاهی که با وجود زور عریان در دست اوباش سپاه و بیت، نمی‌توان حذف بعد از نشر را از میان برد اما این تصور نیز نادرست از آب درآمد چون قوه قضاییه نشریات را مثل برگ درخت در پاییز، فرو می‌انداخت. متن مصوب جلسات با نظر اکثریت شرکت کنندگان به هیئت دولت فرستاده شد، اما بلافاصله بایگانی شد؛ چون مصادف شد با قلع و قمع مطبوعات توسط قوه‌ قضاییه، بمب‌گذاری در برخی نشریات، تهدید خیابانی روزنامه‌نگاران، قتل‌های زنجیره‌ای، و بازداشت ده‌ها تن از روزنامه‌نگاران. آنها به این نتیجه رسیدند: کسانی که بعد از بسته شدن فله‌ای مطبوعات در دوران خاتمی برای بیست سال هنوز امید به اصلاحات فرهنگی و رسانه‌ای دارند، نمی‌توانند میان توهم و واقعیت مرزهای روشنی پیدا کنند؛ چون حکومت با قاطعیت نشان داده است که "اصلاح مِصلاح سرش نمی‌شود". کسانی که در دهه‌ هفتاد امید داشتند وضع جامعه و فرهنگ در ایران به سوی بهبود برود، بد نیست شکست‌هاشان را با دیگران سهیم شوند تا بن‌بست جمهوری اسلامی بیش از پیش برای همگان روشن شود.  
این وضعیت تقریبا به یک شکل و روال تا خرداد 1376 ادامه یافت. از آن پس و طی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی برخی از آثار که قبلا اجازه انتشار نداشتند از بازار کتاب سر درآوردند. (البته در حوزه‌های سیاسی، برای کسانی که سابقه‌ امنیتی نداشتند و مورد اعتماد به حساب می‌آمدند). در همین دوره عده‌ای از نویسندگان در ایران تلاش کردند با طرح پیش‌نویسی تغییراتی در قانون مطبوعات ایجاد کنند و وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را مجاب به حذف سانسور قبل از انتشار بکنند بطوریکه سرکوب رسمی به قوه قضاییه منتقل بشود تا به قول همین نویسندگان سانسور وقت‌گیرتر و محدود‌تر بشود. آنها در شرح اقدام خود آورده‌اند: <blockquote>با این آگاهی که با وجود زور عریان در دست اوباش سپاه و بیت، نمی‌توان حذف بعد از نشر را از میان برد اما این تصور نیز نادرست از آب درآمد چون قوه قضاییه نشریات را مثل برگ درخت در پاییز، فرو می‌انداخت. متن مصوب جلسات با نظر اکثریت شرکت کنندگان به هیئت دولت فرستاده شد، اما بلافاصله بایگانی شد؛ چون مصادف شد با قلع و قمع مطبوعات توسط قوه‌ قضاییه، بمب‌گذاری در برخی نشریات، تهدید خیابانی روزنامه‌نگاران، قتل‌های زنجیره‌ای، و بازداشت ده‌ها تن از روزنامه‌نگاران. آنها به این نتیجه رسیدند: کسانی که بعد از بسته شدن فله‌ای مطبوعات در دوران خاتمی برای بیست سال هنوز امید به اصلاحات فرهنگی و رسانه‌ای دارند، نمی‌توانند میان توهم و واقعیت مرزهای روشنی پیدا کنند؛ چون حکومت با قاطعیت نشان داده است که "اصلاح مِصلاح سرش نمی‌شود". کسانی که در دهه‌ هفتاد امید داشتند وضع جامعه و فرهنگ در ایران به سوی بهبود برود، بد نیست شکست‌هاشان را با دیگران سهیم شوند تا بن‌بست جمهوری اسلامی بیش از پیش برای همگان روشن شود.<ref>سانسور کتاب در جمهوری اسلامی قابل حذف [https://www.independentpersian.com/node/28361/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%8 نیست]</ref></blockquote>


==== دوره احمدی‌نژاد ====
==== دوره احمدی‌نژاد ====
۱٬۰۲۷

ویرایش

منوی ناوبری