کاربر:Hossein/14021030صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲۹: خط ۲۹:


تا پیش از گشایش زندان تهران بزرگ (فشافویه)، تعداد زندانیان قزل‌حصار به ۱۵ هزار نفر می‌رسید و این به آن معنا بود که علاوه بر داخل اتاق‌ها، داخل کریدورها تا دم توالت و حتی برخی زمان‌ها تا داخل توالت هم زندانی کف خواب داشت. به گفته عیسی لَرکی این زمانی بود که یکی از منابع اصلی درآمد وکیل بند و به تبع آن افسر نگهبان و رئیس بند، فروش تخت بود: «وکیل بند در شرایطی که کل سالن کف خواب داشت، به زندانی‌هایی که پول داشتند هر تختی را که می‌خواست می‌فروخت و زندانی صاحب تخت را کف خواب می‌کرد.»<ref name=":3" />
تا پیش از گشایش زندان تهران بزرگ (فشافویه)، تعداد زندانیان قزل‌حصار به ۱۵ هزار نفر می‌رسید و این به آن معنا بود که علاوه بر داخل اتاق‌ها، داخل کریدورها تا دم توالت و حتی برخی زمان‌ها تا داخل توالت هم زندانی کف خواب داشت. به گفته عیسی لَرکی این زمانی بود که یکی از منابع اصلی درآمد وکیل بند و به تبع آن افسر نگهبان و رئیس بند، فروش تخت بود: «وکیل بند در شرایطی که کل سالن کف خواب داشت، به زندانی‌هایی که پول داشتند هر تختی را که می‌خواست می‌فروخت و زندانی صاحب تخت را کف خواب می‌کرد.»<ref name=":3" />
=== سلطه‌گری رئیس‌بند و افسرنگهبانها ===
«اصلا افسرها و ماموران زندان غذای زندان را نمی‌خورند. پیمانکار خصوصی هر روز غذای روز را اعلام می‌کند و بعد وکیل بند (سالن) پول غذای افسر نگهبان‌ها و رئیس بند را هم پرداخت می‌کند و ظهر غذای‌شان را در ظروف یکبار مصرف در سالن تحویل می‌گیرند.»
به گفته آقای لَرکی پرداخت هزینه غذای مسئولان و ماموران بند از سوی وکیل بندها عملا به جزیی از شرح وظایف آنان بدل شده است: «وکیل بند پول این غذا و پول سیگار کارگران آشپزخانه و حق حساب رئیس بند و ماموران زندان را از مواد فروش‌ها و سایر پولدارهای سالن و یا کارهایی مثل فروش تخت تامین می‌کند و سیستم را با قلدری اداره می‌کند. خُب، این یعنی قانون جنگل.»<ref name=":3" />


== گنجایش زندان قزلحصار ==
== گنجایش زندان قزلحصار ==
خط ۱۰۷: خط ۱۱۲:


=== شکنجه در زندان قزلحصار ===
=== شکنجه در زندان قزلحصار ===
==== آزار جنسی ====
مساله آزار جنسی و تجاوز در زندان قزل‌حصار هم اتفاق می‌افتد و عموما مربوط به زندانیان معتادی می‌شود که برای تامین پول مواد تن فروشی می‌کنند.<ref name=":3" />


=== اعدام در زندان قزلحصار ===
=== اعدام در زندان قزلحصار ===

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۷

بر پایه اطلاعاتی که درباره زندان قزل‌حصار منتشر شده است، این زندان بزرگ‌ترین زندان ایران و (بر اساس برخی گزارش‌ها) بزرگ‌ترین زندان خاورمیانه است که در سال ۱۳۴۳ هجری خورشیدی در زمان حکومت پهلوی در محله کیان‌مهر در مهرشهر کرج ساخته شد.[۱] حجم بسیار زیاد زندانی در این زندان و بطور خاص زندانیان سیاسی در دهه شصت، رواج گسترده شکنجه در این زندان، شهرت جهانی این زندان همراه با شهرت جهانی نام بعضی شکنجه‌گران این زندان و بطور خاص حاج داود رحمانی، حجم بسیار بزرگ زندانیان عادی و بطور خاص با جرائم مواد مخدر، موج اعدام‌ها در این زندان بطور خاص در دهه ۹۰ و بعد از ۱۴۰۰ نام این زندان را زبانزد رسانه‌ها و اخبار در سطح ایران و جهان کرده است.

پیشینه زندان قزلحصار

زندان قزل‌حصار تقریبا سابقه تاریخی دارد و این بنا که در حال حاضر به شکل کاملا مدرنی ساخته شده است قلعه [و] در زمان نادرشاه، قرارگاه سربازان قزلباش بوده است. ولی پس از نادرشاه این قلعه مستحکم متروک و ویران شد تا این‌که چند سال (دهه ۴۰) پیش گدایان تهران را به این قلعه کوچ دادند و پس از مدتی این برنامه به هم خورد و این محل به شهربانی کل کشور سپرده شد تا در این مکان برنامه زندان نیمه‌باز پیاده شود. در زمستان ۱۳۴۸، دو سال پس از بنای زندان قزل‌حصار پرویز کشوری، خبرنگار مجله «سپید و سیاه»، به این زندان رفت و گزارش کاملی از آن در شماره ۸۵۶ این مجله مورخ ۱۲ تا ۱۹ اسفند ۱۳۴۸ نوشت. بنا بر این گزارش که کشوری عنوان «بازداشتگاه نیمه‌باز» را برایش برگزیده بود، در آن زمان ۱۲۷۲ تن زندانی بودند. بنا بر توصیفات این مجله در آن تاریخ به کانون کار و آموزش قزل‌حصار هرگز نمی‌توان نام زندان داد. قزل‌حصار یک شهر صنعتی و کشاورزی است.[۲]

این زندان در زمینی به مساحت سه هکتار به طول یک کیلومتر در یک کادر مستطیل‌شکل از آجر و سیمان محصور شده است. شش برج قارچی‌شکل با شش نگهبان مسلح این زندان را محافظت می‌کند و دو درِ آهنی بزرگ و برقی که به فاصله پنج متر و روبه‌روی هم قرار گرفته‌اند با یک درِ کوچک پنجره‌ای که در جوار اولین درِ بزرگ آهنی قرار دارد، تنها راه ورود و خروج این زندان است.[۲]

زندان قزل‌حصار یکی از بزرگترین زندان‌‌های ایران است که سال ۱۳۴۳ نخستین فاز آن به بهره‌برداری رسید. این زندان هرچند در کرج واقع شده و همسایه دیوار به دیوار زندان مرکزی کرج است اما به لحاظ اداری زیر نظر سازمان زندان‌های استان تهران است. با این حال علاوه بر زندانی‌های استان تهران، زندانیان برخی شهرستان‌های دیگر را هم نگهداری می‌کند. در ۵۵ سال گذشته این زندان توسعه یافته است و آخرین و بزرگترین واحد آن که اکنون با عنوان واحد یک شناخته می‌شود سال ۱۳۷۵ تکمیل و راه‌اندازی شد. اطلاعات در دسترس در مورد این زندان، همچون سایر زندان‌های ایران؛ نادقیق و مغشوش و کهنه هستند و عملا تصویر نادرستی از این زندان به دست می‌دهند.[۳]

موقعیت زندان قزلحصار

زندان قزلحصار در چهار کیلومتری کرج در جنوب شرقی بی‌سیم کمال‌آباد، ساخته شده است که آن وقت «کانون کار و آموزش قزلحصار» نامیده می‌شد.[۲] زندان قزل‌حصار از نظر جغرافیایی در استان البرز و با توجه به سیاست‌های سازمان زندان‌ها از زندان‌های استان تهران است و در این مرکز، متهمان و محکومان مراجع قضایی شهرستان‌ها و استان تهران نگه‌داری می‌شوند.[۱]

مدیریت زندان قزلحصار

طبق گزارشی که در سایت ایران وایر درباره این زندان منتشر شده، این زندان از اوایل اردیبهشت ۱۳۹۸ و بعد از استعفای علیرضا گرامی، برای نزدیک سه ماه رئیس نداشت تا اینکه اوایل مرداد ۹۸، حمید محمدی، رئیس پیشین زندان عادل‌آباد شیراز به عنوان سرپرست این زندان منصوب شد.

محمدی در مقام سرپرست جدید در نخستین گام دستور داد تمام درخت‌ها، درختچه‌ها و بوته‌های داخل محوطه به بهانه‌های امنیتی قطع و از ریشه کنده شوند.[۱]

ساختار زندان قزلحصار

زندان قزل‌حصار، از بزرگترین زندان‌‌های ایران، سال ۱۳۴۳ در کرج تاسیس شد و همسایه دیوار به دیوار زندان بدنام «ندامتگاه مرکزی کرج» است اما زیر نظر سازمان زندان‌های استان تهران است.[۴]

زندان قزل‌حصار دارای ۹ اندرزگاه، هفت واحد ملاقات، ۱۴ واحد ستادی، شورای حل اختلاف، «واحد طرح تکریم و حقوق شهروندی» و ... است.[۱]

بر اساس گزارش ایران وایر در ۱۱ آبان ۱۳۹۸، زندان قزل‌حصار اکنون دارای چهار واحد بزرگ و کوچک است که هر کدام بین ۸ تا ۱۲ سالن دارند که البته اکنون در همه این سالن‌ها زندانی نگهداری نمی‌شود. تعدادی کمی از این سالن‌ها تغییر کاربری داده‌اند و دست‌کم دو سالن از مجموع آن‌ها، اکنون خالی از زندانی و بسته شده‌اند. در حال حاضر در مجموع در ۳۷ سالن این واحدها زندانی نگهداری می‌شوند. علاوه بر این‌ها، زندان قزل‌حصار یک واحد کشاورزی مخصوص رای بازها (افرادی که خارج از پوسته زندان مشغول کار میشوند و درامدزایی دارند) دارد که بیرون از دیوار اصلی زندان واقع شده است و یک واحد قرنطینه هم دارد برای زندانیان جدیدالورود تا پیش از تقسیم به درون بندها از آن استفاده می‌شود. در زندان قزل حصار در حال حاضر زندانی سیاسی و عقیدتی نگهداری نمی‌شود و نزدیک به ده هزار زندانی که اکنون در این زندان نگهداری می‌شوند به خاطر جرایم غیرسیاسی محکوم و زندانی شده‌اند.[۳]

در عکس پیوست قسمت‌های مختلف زندان قزلحصار شماره‌بندی شده است که عنوان هر قسمت آن طبق شماره را می‌توان در مقاله زندان قزل‌حصار، تمام چیزهایی که در باره این زندان نمی‌دانیم یافت.[۳]

وضعیت زندان قزلحصار

عیسی لرکی کارمند پیشین سازمان زندانها می‌گوید: زندان برای تعمیر و نگهداری تاسیسات زندان و یا تامین امکانات اولیه برای آن هیچ هزینه‌ای نمی‌کند: «زندانی پولدار هزینه می‌کند و هر آن‌چه را می‌خواهد فروشگاه زندان برایش تامین می‌کند، اما اتاق‌هایی که زندانیان بی‌پول در آن ساکن هستند در وضعیت نامناسبی هستند و روز به روز هم وضعیت‌شان بحرانی‌تر می‌شود. مثلا سالن ۷ واحد یک که محل نگهداری زندانیانی است که قرص‌های اعصاب مصرف می‌کنند و به سالن‌ قرصی‌ها معروف است به خاطر بی‌پولی این زندانیان، وضعیت فلاکت‌باری دارد.»[۴]

تا پیش از گشایش زندان تهران بزرگ (فشافویه)، تعداد زندانیان قزل‌حصار به ۱۵ هزار نفر می‌رسید و این به آن معنا بود که علاوه بر داخل اتاق‌ها، داخل کریدورها تا دم توالت و حتی برخی زمان‌ها تا داخل توالت هم زندانی کف خواب داشت. به گفته عیسی لَرکی این زمانی بود که یکی از منابع اصلی درآمد وکیل بند و به تبع آن افسر نگهبان و رئیس بند، فروش تخت بود: «وکیل بند در شرایطی که کل سالن کف خواب داشت، به زندانی‌هایی که پول داشتند هر تختی را که می‌خواست می‌فروخت و زندانی صاحب تخت را کف خواب می‌کرد.»[۴]

سلطه‌گری رئیس‌بند و افسرنگهبانها

«اصلا افسرها و ماموران زندان غذای زندان را نمی‌خورند. پیمانکار خصوصی هر روز غذای روز را اعلام می‌کند و بعد وکیل بند (سالن) پول غذای افسر نگهبان‌ها و رئیس بند را هم پرداخت می‌کند و ظهر غذای‌شان را در ظروف یکبار مصرف در سالن تحویل می‌گیرند.»

به گفته آقای لَرکی پرداخت هزینه غذای مسئولان و ماموران بند از سوی وکیل بندها عملا به جزیی از شرح وظایف آنان بدل شده است: «وکیل بند پول این غذا و پول سیگار کارگران آشپزخانه و حق حساب رئیس بند و ماموران زندان را از مواد فروش‌ها و سایر پولدارهای سالن و یا کارهایی مثل فروش تخت تامین می‌کند و سیستم را با قلدری اداره می‌کند. خُب، این یعنی قانون جنگل.»[۴]

گنجایش زندان قزلحصار

طبق گزارش‌ها این زندان ابتدا برای نگهداری از پنج هزار زندانی در نظر گرفته شد اما تا سال ۱۳۹۰ بیش از ۲۰ هزار نفر در آن زندانی بودند که حدود ۱۳ هزار نفر از آنها به انجام جرائم مرتبط با مواد مخدر متهم بودند.[۱]

با کاهش آمار زندانیان در سال‌های اخیر (پایانی دهه ۹۰)، برخی از این سالن‌ها خالی و بسته شده‌اند. لازم به اشاره است که در زمان شلوغی زندان قزل‌حصار، علاوه بر داخل اتاق‌ها، داخل کریدورها تا دم توالت و حتی برخی زمان‌ها تا داخل توالت هم زندانی کف خواب داشته است.[۳]

عیسی لَرکی کارمند پیشین سازمان زندان‌ها طبق گزارش ایران وایر در آبان ۱۳۹۸ می‌گوید زندان قزل‌حصار نزدیک به ۱۰ هزار زندانی دارد که در ۳۸ سالن موجود در ۴ واحد اصلی و چند واحد فرعی زندان نگهداری می‌شوند.[۴]

واحدهای زندان قزلحصار

زندان قزل‌حصار مجموعه‌ای است از ۴ واحد اصلی، یک واحد قرنطینه، واحد کشاورزی، واحد خدمات، چند بخش اداری، تعدادی کارخانه و کارگاه بزرگ و کوچک، یک درمانگاه نسبتا بزرگ و بخش‌های مختلف خدماتی.[۳]

واحد یک

پرجمعیت‌ترین و بزرگترین واحد زندان قزل‌حصار است و اکنون بین ۴ تا ۵ هزار زندانی در آن نگهداری می‌شوند. این واحد ۹ سالن فعال دارد و هر سالن هم ۱۲ اتاق بزرگ دارد و هر اتاق هم تقریبا ۲۰ تخت سه طبقه دارد.

سالن ۱ واحد یک، مخصوص زندانیان خدمات است که کارهای نظافتی و خدماتی واحد را انجام می‌دهند. سالن ۴-۱ این واحد هم مخصوص جوانان است و سالن ۷ بند هم که به خاطر مدیریت مشترک آن با سالن ۸ به آن سالن ۸-۱ هم می‌گویند مخصوص بیمارانی است که داروهای اعصاب و روان مصرف می‌کنند. بقیه سالن‌های این زندان، مخصوص زندانیان با احکام بالای پنج سال زندان است که عموما محکومان مواد مخدر هستند. سالن ۱۰ و ۱۱ بند یک اکنون تخلیه شده و بدون استفاده مانده است. بند یک علاوه بر این ۱۱ سالن، ۱۰ سلول انفرادی، یک کارگاه کوچک سنگ کاری، واحد بهداری، واحد فرهنگی، سالن ورزشی، بخش‌های اداری و حفاظتی و آشپزخانه هم دارد.[۳]

واحد دو

واحد دو زندان، که از واحدهای کوچک زندان است و ۴ سالن بزرگ و ۴ سالن کوچک فعال دارد. پیشتر از جمله مختص زندانیان محکوم به اعدام و یا زندانیان ابدی بود اما اکنون عموما مربوط به زندانیانی است که هرچند به زندان ولو بلندمدت و یا حکم اعدام محکوم شده‌اند اما هنوز حکم قطعی دریافت نکرده‌اند و معمولا پس از دریافت حکم و از جمله شکستن حکم اعدام (به این خاطر که از میزان اعدامی‌های مواد مخدر در چند سال اخیر به طور چشمگیری کاسته شده است) به بند یک منتقل می‌شوند. این واحد هم همچون واحد یک، سالن خدمات، بهداری و بخش‌های اداری و حفاظتی دارد. این واحد فاقد آشپزخانه است. دفتر مدیر داخلی زندان در بخشی از ساختمان این بند واقع شده است.[۳]

واحد سه

واحد ۳ زندان، واحد بزرگی است و طیف متنوعی از زندانیان در آن نگهداری می‌شوند. اما بیشتر زندانیان این واحد، جرایمی غیر از مواد مخدر دارند. سرقت، شرارت، درگیری منجر به جرح و مواردی از این دست. زندانیان اتباع بیگانه هم در یکی از سالن‌های این واحد نگهداری می‌شوند. این واحد آشپزخانه و نانوایی هم دارد. واحد سه هم همچون واحد یک، پیشتر بسیار پرجمعیت بود اما اخیرا با بسته و تعطیل شدن دو سالن این واحد، تنها ۸ سالن فعال دارد که بیش از دو هزار زندانی جرایم عمومی در آن نگهداری می‌شود. زندانیان یکی از این‌ سالن‌های بسته شده به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. سالن‌ دیگری که اینجا بسته شد و وضعیتی همچون یک دخمه تاریک داشت مختص زندانیان افغانستانی بود.[۳]

واحد چهار

واحد ۴ زندان، عموما مربوط به زندانیانی است که در یکی از کارگاه‌ها یا کارخانه‌های زندان کارگری می‌کنند و همچون واحدهای دیگر سالن زندانیان خدمات را هم دارد. واحد چهار، علاوه بر آشپزخانه و نانوایی، یک سالن دربسته هم دارد که از آن همچون سوئیت یا سلول انفرادی برای تنبیه زندانیان استفاده می‌کنند.

واحد چهار هم مثل واحد دو، ۴ سالن بزرگ و ۴ سالن کوچک دارد. واحد چهار، واحد کارگری است هرچند همه کسانی که در این واحد هستند در کارگاه‌های و کارخانه‌های زندان یا سایر فضاهای خدماتی زندان کار نمی‌کنند. در واحد دو و چهار، ۴ سالن‌ بزرگ با همان ظرفیت اتاق‌های بزرگ ۲۰ تخت‌خوابی وجود دارند. روبروی هر یک از این سالن‌های بزرگ هم یک سالن کوچک‌تر قرار دارد که نصف سالن‌های بزرگ ظرفیت دارند. این سالن‌ها در اصل برای کاربری آشپزخانه طراحی شده‌اند هرچند هیچگاه از آنان چنین استفاده‌ای نشده و جز در مقاطع کوتاهی که نام آن‌ها را حسینیه گذاشته‌اند، در بیشتر زمان‌ها سالن نگهداری زندانیان بوده‌اند.[۳]

واحد کشاورزی

واحد کشاورزی، خارج از دیوارهای اصلی زندان و نزدیک دفتر مرکزی واحد مددکاری زندان قرار دارد و مخصوص نگهداری زندانیان رای‌ باز است که در محوطه بیرون زندان کارهای خدماتی و نظافتی بخش‌های اداری زندان که بیرون از چهار دیواری زندان قرار دارند و نگهداری چمن‌ها و محوطه سبز اطراف زندان را انجام می‌دهند و در طول روز برای جابه‌جایی محدودیتی ندارند. این‌ها در یک ساختمان نگهداری می‌شوند و تنها شب‌ها درهای اتاق‌های آنان بسته می‌شود و پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها هم به مرخصی می‌روند.[۳]

واحد قرنطینه

یکی از بدترین واحدهای زندان به لحاظ امکانات واحد قرنطینه است. واحدی که از آن برای غربال‌گیری از زندانیان جدیدالورود و یا از مرخصی برگشته استفاده می‌شود و اطمینان از این‌که زندانی به صورت انباری (بلع و دفع) مواد به داخل زندان نیاورد.[۴]

واحد قرنطینه، زندان قزل‌حصار اکنون به واحد ۴ زندان چسبیده است و سه سالن و یک بخش بهداری دارد. سالن‌های قرنطینه بر خلاف سایر سالن‌های زندان، از مجموعه‌ای اتاق تشکیل نشده است و خودش در واقع یک اتاق بزرگ است. در قرنطینه علاوه بر مساله مواد مخدر، بخش بهداری غربال‌گیری آلودگی‌های عفونی همچون هپاتیت و بیماری‌هیا واگیر همچون سل را انجام می‌دهد. گفتنی است که علاوه بر قرنطینه که زندانی تازه یا برگشتی از مرخصی را آن‌جا برای اطمینان از عدم حمل مواد مخدر به داخل زندان چند روزی نگه می‌دارند، زندان قزل‌حصار برای اطمینان از عدم حمل مواد مخدر به داخل زندان به شکل انباری (بلع و سپس دفع) جایی داشت که به آن سکو گفته می‌شد. سکو یک بلندی بود که در آن کاسه توالتی تعبیه شده بود و زیرش توری گذاشته بودند و به زندانی ورودی مشکوک به بلع مواد مخدر، روغن کرچک زیادی خورانده می‌شد و به بالای سکو فرستاده می‌شد تا اگر مواد مخدری بلعیده است دفع و در توری بیفتد. وضعیت بسیار کثیفی بود و این بخش چند سال پیش به طور کلی برچیده شد.[۳]

واحد خدمات

واحد خدمات، هم مربوط به زندانیانی است که هر چند رای باز نیستند و نمی‌توانند بدون گرفتن مرخصی از زندان خارج شوند، اما داخل زندان اجازه کار دارند و کارشان تخلیه و جابه‌جایی بارهایی است که به زندان می‌رسد، تمیز کردن محوطه و چمن‌کاری داخل زندان و کارهای کارگری داخل انبارهاست و رفت‌وآمدشان داخل زندان از بقیه زندانیان نسبتا آسان‌تر است. پشت واحد یک و دوی زندان، پیشتر سه سوله بود که همچون سالن نگهداری زندانیان از آن استفاده می‌شد. سوله میانی این سه سوله، محل نگهداری زندانیان خدمات است و اکنون به عنوان واحد خدمات شناخته می‌شود و دو سوله دیگر این‌ مجموعه هم قرار است به آشپزخانه مرکزی و سالن ورزشی تبدیل شوند. بودجه ساخت آشپزخانه تخصیص یافته است و ممکن است تا حالا سوله نخست این مجموعه بدل به آشپزخانه مرکزی زندان شده باشد. اضافه کنم که هر واحد هم سالن مخصوص خدمات خود را دارد.[۳]

واحد ملاقات

واحد ملاقات، قسمت اداری پذیرش ملاقات بیرون چهار دیواری اصلی زندان واقع شده و خانواده‌ها پس از ثبت‌نام در آن قسمت با توجه به روزهایی که برای ملاقات سالن‌ها و واحدهای مختلف پیش‌بینی شده است وارد زندان شده و پس از چک دوباره اطلاعات در بخش بازرسی داخلی زندان از طریق کریدورهایی که بخش‌هایی از آن زیر زمین زندان واقع شده است به سالن ملاقات واحدی که زندانی در آن نگهداری شده می‌روند و ملاقات کابینی انجام می‌شود.[۳]

واحد بهداری

واحد بهداری زندان، شامل یک درمانگاه مرکزی ضربدری شکل نزدیک به واحد یک، دفتر اداری و پشتیبانی بهداری در ورودی واحد یک و ۵ واحد بهداری در واحدهای چهارگانه و قرنطینه است. درمانگاه مرکزی دارای چند بخش است که زندانیان دارای بیماری‌های عفونی در آن بستری هم می‌شوند.

درمانگاه علاوه بر پزشک عمومی و پرستاران، در هفته یک روز هم به زندانیان امکان دسترسی به پزشک متخصص می‌دهد. پزشکان متخصص پوست و روانپزشک هفته‌ای یکبار به درمانگاه مرکزی زندان می‌آیند و زندانیان بیمار را ویزیت می‌کنند و پزشکان متخصص داخل و عفونی هم هفته‌ای دوبار زندانیان را ویزیت می‌کنند. زندانیان مبتلا به سل و اچ‌آی‌وی مثبت برابر با پروتکل در شرایط خاصی که ضرورت بیابد اینجا هم بستری هم می‌شوند.[۳]

انتظامات واحدها و بندها و سالن‌ها

پیشتر و پیش از راه‌اندازی زندان تهران بزرگ، زمانی که زندانی بسیار زیادی در قزل‌حصار نگهداری می‌شدند و در واحدها بالای ۵۰۰۰ زندانی نگهداری می‌شدند، هر واحد یک رئیس داشت و ده افسرنگهبان هم به هر واحد اختصاص یافته بود. دو افسر در زیر هشت واحد بالای سکوی دیدبانی می‌نشستند و بقیه در کریدور واحد تردد می‌کردند و جز برای بازرسی‌های دوره‌ای و مسائلی از دست دست، اصلا داخل سالن‌ها نمی‌رفتند و کلید اتاق‌های داخل سالن دست وکیل بند بود و اصولا ازدحام زندانی‌های بند در حدی بود که مامور نمی‌توانست به راحتی داخل سالن شود.

اکنون جدای از روسای واحدهای چهارگانه زندان، هر سالن هم (که در زندان و برابر با اصطلاح رایج به آن بند می‌گویند) یک رئیس دارد که در وقت‌های اداری ۵ روز هفته در زندان است و دو افسر نگهبان که ۲۴ ساعت شیفت دارند و ۴۸ ساعت استراحت. اتاق این‌ تیم، ابتدای سالن است و با نرده حفاظتی از سالن جدا می‌شود. به این ترتیب الان هر واحد در ابتدای کریدور یک زیر هشت (محل استقرار افسر نگهبان زندان) دارد و هر واحد هم خودش مستقلا یک زیر هشت دارد که سلول‌های انفرادی یا به تعبیر کنونی سوئیت‌های زندان هم کنار آن قرار دارند که از آن برای تنبیه زندانیان خاطی استفاده می کنند.[۳]

زندانی، شکنجه، اعدام در زندان قزلحصار

بر مبنای گزارش‌های منتشر شده و اطلاعات به دست آمده از منابع مرتبط به زندان قزل‌حصار، این زندان در حال حاضر زندانی سیاسی و عقیدتی ندارد و نزدیک به ۱۰ هزار زندانی آن به دلیل جرائم غیرسیاسی محکوم و زندانی شده‌اند.[۱]

«پیشتر، سال‌ها زندانی سیاسی و بعدتر زندانیان عادی با جرایم مختلف و اکنون عمدتا زندانیان با جرایم مواد مخدر و بخش هم زندانیان سرقت و زورگیری و سایر جرایم در این زندان نگهداری می‌شوند.»[۴]

قزلحصار قتلگاهی وحشتناک

بر اساس گزارش سایت بی بی سی فارسی در ۲۰ شهریور ۱۴۰۲، یک هفته پس از انتقال ناگهانی دستکم ۱۳ زندانی سیاسی از زندان اوین به قزلحصار، حمزه سواری در نامه‌ای از این زندان، آن را «سیاهچاله» و «قتلگاهی وحشتناک» توصیف کرده که «جان تمام زندانیانش به معنی دقیق کلمه در خطر دائم است». حمزه سواری زندانی سیاسی عرب که ۱۸ سال است در زندان به سر می‌برد نیز در نامه‌ای نوشته «این سیاهچاله نه محلی برای نگهداری زندانیان بلکه قتلگاهی وحشتناک است». به گفته او «ساختمانی که برای زندانیان سابق گوهردشت در قزل اخدود[قزلحصار] در نظر گرفته شده است، یعنی واحد ۳، در بهترین حالت ظرفیت نگهداری ۵۰۰ زندانی را داراست اما در حال حاضر حداقل ۲۰۰۰ زندانی در آن نگهداری می‌شود. مساله‌ای که باعث تراکم فاجعه‌آمیز جمعیت و در نتیجه درگیری‌های خونین، تجاوز، ضعیف‌کشی و انواع بیماری‌های جسمی و روانی می‌شود.» اکنون حمزه (لفته) سواری زندانی سیاسی در نامه‌ای که جدیدترین توصیف از وضعیت فعلی قزلحصار است نوشته: «در این زندان زندانیان سنی مذهب، زندانیان سیاسی، زندانیان در انتظار اجرای حکم اعدام، زندانیان تنبیهی و خطرناک و… همه در کنار هم نگهداری می‌شوند. جان تمام زندانیان این زندان به معنی دقیق کلمه در خطر دائم است. تنها راه حل آن بستن هر چه زودتر این زندان و انتقال زندانیان به محل مناسب جهت نگهداری است در غیر این صورت باید منتظر وقوع یک فاجعه انسانی در آینده نزدیک بود.»[۵]

قزلحصار زندانی با قانون جنگل

عیسی لَرکی، کارمند پیشین سازمان زندان‌ها که بیش از ۱۸ سال به عنوان کارشناس بهداشت در زندان قزل‌حصار خدمت کرده است می‌گوید زندان قزل‌حصار بر اساس قانون جنگل اداره می‌شود. او می‌گوید:

«وکیل بند، سالن را در هماهنگی با موادفروشان داخل سالن اداره می‌کند. او با گرفتن حق‌ حساب از موادفروشان و راضی نگه‌داشتن مدیریت بند و افسر نگهبان‌ بند، سالن را در واقع بر اساس قانون جنگل اداره می‌کند. پرداخت حق‌ حساب به رئیس بند و افسر نگهبان‌ها و علاوه بر آن، تامین روزانه غذای خصوصی افسر نگهبان و رئیس بند یکی از شروط اولیه راضی نگه‌داشتن آن‌هاست.»[۴]

درخواست تعطیلی زندان قزلحصار

نهضت آزادی ایران در بیانیه‌ای با ابراز نگرانی شدید از «شرایط غیر انسانی و غیر بهداشتی» بسیاری از زندان‌های ایران، به ویژه نسبت به وضعیت «خطرناک و بهت‌آور زندان قزلحصار» هشدار داد و از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست «دستور فوری تعطیلی زندان قزلحصار» را صادر کنند. نهضت آزادی ایران در بیانیه خود «مصرانه از مقامات ارشد قضایی و مسئولان سازمان زندان‌ها» خواست تا «بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاحظه سیاسی و امنیتی»، ضمن «صدور دستور فوری نسبت به تعطیلی زندان مخوف قزلحصار» و «نظارت بر حسن اجرای قانون در دیگر زندان‌های کشور»، زمینه «تحقق حقوق اساسی ملت و حفظ کرامت انسانی شهروندان ایرانی» را فراهم کنند.[۶]

وضعیت نگهداری زندانیان

سعید ماسوری، زندانی سیاسی که بیست و سومین سال حبس خود را بدون مرخصی سپری می‌کند، از جمله این زندانیان است که درد طی نامه‌ای سرگشاده، وضعیت تکان‌دهنده زندان قزلحصار را فاش کرد و از جمله نوشت که در این زندان «کمترین امکان تغذیه‌ای، بهداشتی، درمانی و حتی جای نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. نه آب، نه غذا، نه تن پوش شایسته انسانی ». ماسوری با بیان اینکه «در اتاق ۹ متری، ۱۵-۱۶ نفر را ریخته که حق کمترین اعتراضی را هم ندارند»، زندان قرلحصار را یک «سیاهچاله» خواند که به گفته او «به اراده ولی‌فقیه و با حلقه‌بگوشی جنایتکاری مثل اژه‌ای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن می‌ریزند و در آتش جنایت خود می‌سوزانند.»[۶]

آب زندان

در سال ۱۳۶۱ وضعیت آب در زندان قزلحصار بحرانی بود. بسیاری اوقات آب سرویس‌های بهداشتی و حمام‌ها قطع می‌شد. فاضلاب‌ها در حیاط هواخوری زندان بالا زده بود و بوی تعفن و آلودگی بیداد می‌کرد. بیماری گال فراوان بود و به سرعت بین زندانیان شیوع یافته بود.

در دهه ۹۰ گزارش ایران وایر می‌گوید: شوفاژخانه که آب گرم زندان و گرمای سالن‌ها و اتاق‌ها را تامین می‌کند تا سال گذشته گازوئیلی بود و عملا بیشتر مواقع به دلایل مختلف کار نمی‌کرد. اکنون سیستم موتورخانه اکنون گازی شده است اما هنوز مشکلات بسیاری دارد و چون پولی برای تعمیرات نیست برای مدتی نامعلوم آب گرم در دسترس زندانیان نیست و در زمستان و پاییز به مشکلی حاد بدل می‌شود.

در تابستان مشکل قطع آب زندان به سایر مشکلات آن افزوده می‌شود. آب زندان از سیستم شهری که از چاه‌های عمیق حفر شده در محوطه زندان تامین می‌شود و در زمستان که سطح آب این چاه‌ها پایین می‌رود برای مدت‌های طولانی آب زندان قطع می‌شود. در این شرایط عملا مساله نظافت بحرانی می‌شود و واحدها و سالن‌ها به کثافت کشیده می‌شوند. این اتفاقی است که بارها در قزل‌حصار زندانیان شاهد آن بوده‌اند.

شکنجه در زندان قزلحصار

آزار جنسی

مساله آزار جنسی و تجاوز در زندان قزل‌حصار هم اتفاق می‌افتد و عموما مربوط به زندانیان معتادی می‌شود که برای تامین پول مواد تن فروشی می‌کنند.[۴]

اعدام در زندان قزلحصار

اعتصاب غذا در زندان قزلحصار

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در روز یک‌شنبه ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۲ شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین چند تن از معترضان بازداشت شده را بدون ابلاغ و اعلام قبلی از زندان اوین به زندان قزل‌حصار در کرج منتقل کرد. این ۱۳ زندانی سیاسی شامل جعفر ابراهیمی، کامیار فکور، لقمان امین‌‌پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام‌ جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان یاسین(صیدی)، مطلب احمدیان، رضا سلمان‌زاده، مسعودرضا ابراهیمی‌نژاد و حمزه سواری است. مقام‌های قضایی و مسئولان زندان قزلحصار به مدت چند هفته از ملاقات خانواده‌های این زندانیان با آنها ممانعت کرده و به این خانواده‌ها گفتند که هر ۱۳ زندانی منتقل شده به زندان قزلحصار «ممنوع التماس و ممنوع الملاقات» هستند. پس از انتقال این زندانیان از اوین به زندان قزلحصار، بستگان‌شان گفتند که این زندانیان سیاسی برای مدتی در «بند قرنطینه زندانیان قبل از اعدام» این زندان نگهداری می‌شوند و مسئولان زندان قزلحصار حتی «امکانات اولیه» و «پتو» نیز در اختیار آنها قرار نداده‌اند. این زندانیان همچنین برای چند روز در اعتراض به انتقال اجباری خود از زندان اوین به زندان قزلحصار، اعتصاب غذا کردند.[۶]

شورش در زندان قزلحصار

زندان قزل‌حصار اما سابقه شورش زندانیان را هم دارد:‌ در نخستین شورش در واحد دو، سه‌شنبه‌ شب (چهارشنبه سوری) ۲۰ اسفند ۱۳۸۹، تعدادی از زندانیان زیر حکم اعدام این واحد برای فراهم کردن شرایطی به منظور فرار از زندان توانستند زندانیان دیگری را که به وضعیت زندان معترض بودند برای یک شورش دسته‌جمعی با خود همراه کنند.

اعتراض آنان به فضای ناکافی و ازدحام بالای زندانیان در زندان، غذای غیرقابل خوردن و بدرفتاری مأموران زندان بود.

بر اساس اخبار منتشرشده از سوی منابع غیررسمی، سرکوب این شورش بین ۱۷ تا ۲۰ کشته از میان زندانیان بر جای گذاشت و تعدادی هم زخمی شدند.

دومین شورش زندانیان اعدامی واحد دو این زندان، روز ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ صورت گرفت که در جریان آن (با اعتراض چند زندانی محکوم به اعدام که برای اجرای حکم احضار شده بودند)، زندانیان در سالن اعدامی‌های این واحد شورش کردند و با ماموران زندان درگیر و تعدادی از آن‌ها زخمی شدند.[۱][۳]

هک زندان قزلحصار

۳۰ بهمن ماه سال ۱۴۰۰، بخشی از سامانه‌های زندان قزل‌حصار کرج به وسیله گروه «عدالت علی» هک شد که در جریان آن اتهامات هزار و ۸۴۶ زندانی به بیرون درز کرد.[۱]