کاربر:Hossein/1402123صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندان فشافویه

زندان فشافویه در ری و در جاده حسن آباد واقع شده است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این مکان در نزدیکی مراکزی مانند بلوکات پیانو و زندان مرکزی تهران بزرگ قرار گرفته است.[۱] آدرس: جاده قدیم قم- روبروی پلیس راه حسن آباد-کیلومتر ۵ جاه چرمشهر[۲] زندان فشافویه که به زندان حسن آباد قم نیز معروف است و نام رسمی ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ را دارد در ٣٢ کیلومتری جنوب پایتخت ایران قرار گرفته و با هدف تبدیل آن به اردوگاه ویژۀ محکومان مواد مخدر ساخته شده است «با معتادان، سرقتی‌ها، "کر و کثیف‌ها" و افغانی‌ها به معنای دقیق کلمه در بدو امر مثل "حیوان" و "احشام" برخورد می‌شود»[۳]

فریدون توللی از پتوهائی که در بدو ورود به زندانیان داده می‌شود یاد کرده بود که پُر از «استفراغ، باقیماندۀ غذا و لکه‌های دیگر [...] است و [براحتی مشهود است که] چند سال شسته نشده و پُر از ساس و شپش» است. او از«چند بار برهنه کردن» زندانی تازه وارد در حضور دیگران و «با همان حالت برهنه، چند بار بشین- برپا» نمودن او یاد کرده و نیز نوشته بود که توالت و حمام در اطاق‌های جمعی پشت یک پرده قرار دارد.[۳]

سابقه زندان فشافویه

زندان فشافویه در سال ۹۴ مورد بهره‌برداری قرار گرفت. ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا همان زندان فشافویه که برای ساخت آن ۱۵ سال وقت و حداقل   ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شد را از همان ابتدا «اردوگاهی برای کوچ محکومان مواد مخدر» نامیدند، هر چند بعدها همه محکومان زندان‌های تهران اعم از مجرمان مواد مخدر، مجرمان اقتصادی و متهمان سیاسی و عقیدتی را هم به آنجا کوچاندند. سازمان بهزیستی اعلام کرده که بارها برای نظارت بر زندان فشافویه درخواست داده اما تاکنون موفق به این کار نشده است.[۴]

تاسیس زندان تهران بزرگ (فشافویه) به مذاکرات «محمدباقر قالیباف»، شهردار وقت تهران که امروز رییس مجلس شورای اسلامی است، با قوه قضاییه بر سر تصرف زمین‌های اطراف اوین در اواخر دهه ۸۰ برمی‌گردد؛ زمین‌های بایری که در ۳۰ کیلومتری جاده قم که قرار شد در اختیار سازمان زندان‌ها قرار گیرد تا خود زندانیان آن را بسازند. این‌گونه بود که زندان تهران بزرگ در بیابانی که هر متخصصی می‌توانست تشخیص دهد زیرساخت‌های لازم را ندارد، تاسیس شد و بدون تکمیل آن، زندانی پذیرفت.[۵]

گنجایش وتراکم در زندان فشافویه

در حال حاضر زندان فشافویه بیش از ۱۸ هزار زندانی را پشت دیوارهای خود حبس کرده است.[۵]

در گزارشی تعداد زندانیان این زندان را ۱۵هزار نفر برآورد کرده که بیشتر آنان را زندانیان مواد مخدر تشکیل می‌دهد.

وضعیت زندان فشافویه

گزارش‌های که از درون این زندان به دست می‌رسد آن را «اسفبار» و « جهنمی» توصیف می‌کند.[۴]

این نقل قول در اطلس زندانهای ایران آمده است: “ دکتر گفت که اگر کسی متادون می خواهد، ثبت نام کند. بعد که از بین ما هیچ کس داوطلب خرید متادون نشد، ایشان شروع به تبلیغ متادون کردند و گفتند معلوم نیست تا چه زمانی این جا باشید، برای متادون ثبت نام کنید تا روزها سریع‌تر بگذرد ”مجید رضایی [۲]

نبود امکانات درمانی کافی، آلودگی محیطی وحشتناک در زندان و جمعیتی که جا برای زندگی ندارد، تنها اشاره‌ای است به تضییع حقوق زندانیان در این زندان. آن‌چه در زندان فشافویه هر روز بر ثانیه‌های زندانیان می‌گذرد، در هیچ گزارشی قابل ثبت نیست. [۵]

وضعیت آب

زندانیان از کوچکترین امکانات زندگی محرومند؛ آنها حتی آب آشامیدنی سالم ندارند. از ابتدای تاسیس این زندان کیفیت آب آشامیدنی بسیار بد بوده و همین آب نیز تنها در ساعاتی خاص در دسترس است آب از ساعت ۴ بعدازظهر تا ۷ صبح روز بعد آب قطع می شود. کیفیت این آب در چند ماه گذشته بدتر شده به نحوی گفته می‌شود قابل نوشیدن نیست. تصور اینکه این زندان ۱۵ هزار نفری آب آشامیدنی ندارد قابل باور نیست. زندانیان مجبورند از بوفه زندان آب تهیه کنند و قیمت هر بطری آب آشامیدنی بالای ۱۰ هزار تومان است. از ابتدای تاسیس این زندان کیفیت آب آشامیدنی بسیار بد بوده و همین آب هم تنها در ساعاتی خاص در دسترس است. زندانیان مجبورند از بوفه زندان آب تهیه کنند و قیمت هر بطری آب آشامیدنی بالای ۱۰ هزار تومان است.[۴]

آب وسیله‌ای برای کسب درآمد زندانبان

نبود آب از مهم‌ترین کاستی‌های این زندان است که انگار فرصتی برای زندان‌بان به شمار می‌رود زیرا مدیران زندان آب آشامیدنی را ابزاری برای کسب درآمد می‌دانند.[۵]

قرنطينه

«"قرنطینه" زندان فشافویه، آنگونه که آنجا مصطلح بود "جهنم" است. شرایط رفاهی "تیپ" با "قرنطینه" تقریبا شبیه تفاوت شرایط رفاهی‌ایست که بقول خود مددجویان بین "مستراح" و "اتاق خواب" وجود دارد». «در ۴ روز قرنطینه، مددجویان، با هر جرمی و با هر قرار بازداشتی از آب آشامیدنی بدون مزه، تهویه، دستشویی، سیگار و غذای قابل هضم (ماکارونی سرد و نیم پز، برنج زرد سرد و نپخته) محروم هستند».[۳]

در هنگام ورود علاوه بر پتوها یک عدد لیوان یکبار مصرف پلاستیکی و یک عدد قاشق یکبار مصرف پلاستیکی به آنها داده می شود و به زندانی تاکید می شود که این قاشق و لیوان یکبار مصرف باید تا پایان قرنطینه حفظ شود چون برای آب و غذا خوردن فقط از همان ها می تواند استفاده کند. تعداد زندانیان در سلول های کوچک قرنطینه آنقدر زیاد است که عده ای مجبور می شوند روی زمین و زیر تخت ها بخوابند.[۴]

«بیش از ۵۰ درصد زندانیان قرنطینه معتادان تزریقی و کارتن‌خواب هستند که توان ایستادن روی پا ندارند و به جای انتقال به زندان باید به بیمارستان منتقل شوند». در چنین شرایطی «در کل قرنطینه فقط یک "افسر نگهبان" که مامور دولت است وجود دارد و مابقی امورات زندان اعم از پذیرش، خدمات، آشپزی، ناظر شب، انتقال مددجو به زندان توسط خود زندانیان اداره میشود. به غیر از یک افسرنگهبان، یک روحانی (مسئول فرهنگی) و یک "مددیار" نیز از "پرسنل" هستند که البته وجودشان هیچ خاصیتی برای زندانیان ندارد».

«حتی تجربه یک شب قرنطینه زندان فشافویه، بی‌تردید لطمات جبران ناپذیری بر جسم و روح افراد باقی می‌گذارد که اثر آن برای ابد باقی خواهد ماند».[۳]

در سلول‌های قرنطینه «سه تخت سه طبقه و دو پتو در کف اتاق وجود دارد. دو پنجره فوقانی فاقد شیشه است، کولر و شوفاژ وجود ندارد، آب از ساعت ۴ بعد از ظهر تا ۷ صبح قطع است». در این سلول‌ها «به شکلی نانوشته نظامی طبقاتی و سلسله مراتبی حاکم است؛ به طوریکه "تخت‌خواب‌های پنجره‌ای" متعلق به باسابقه ‌ترین و یا گردن کلفت ‌ترین افراد سلول است (محکومان حبس طویل‌المدت موسوم به "حبس‌کش‌ها"، موادفروشان عمده، اشرار، دعوایی‌ها و سرقتی‌های سنگین) تختخواب‌های عادی (طبقاتی که به پنجره دید ندارند) متعلق به "رده‌ای"‌ها (خرده فروشان مواد، کیف قاپ‌ها، سرقتی‌های پرونده سبک و....) و کف سلول متعلق به "کف‌خوابها" (معتادان، افغانی‌ها و تازه‌واردان) است».

شرایط کف‌خوابها «چیزی شبیه تجربه "تابوت" ست. آنها به دلیل کمبود جا در زیر تخت، به تخت تکیه میدهند و بدین ترتیب از هرگونه قدرت تحرک، منفذ نور و جریان هوا محروم میشوند». نادر فتوره‌ چی می‌نویسد «بوی تعفن ناشی از تعرق بدن و زخم‌های عفونی در سلول‌ها باورکردنی نیست و چون معتادان تزریقی در قرنطینه خماری پس می‌دهند، توان انتقال به محفظه موسوم به "دستشویی" برای شستشو ندارند واین امر باعث افزایش بوی تعفن در سلول میشود.[۳]

بعد از قرنطینه اول که حدود یک هفته به طول می انجامد زندانیان به قرنطینه دوم به مدت ۴۵ روز منتقل می‌شوند که وضعیت چندان متفاوتی با قرنطینه اول ندارد.[۴]

توالت زندان فشافویه

فشافویه، «از آنرو که برای زندانیان معتاد که قدرت تحرک کمی دارند طراحی شده، فاقد "توآلت عمومی" ست. توآلت، یک سوراخ در کف یک محوطه  ۶۰ در۶۰ سانت بدون شلنگ و روشویی و نورست که با یک پرده از تختها و کف سلولهای ۳ در۳متر، که ۲۶ تا ۳۲ مددجو درآنها "میلولند" جداشده است».[۳]

حمام و بهداشت

حمام ها که با پارچه ای سفید از محوطه اتاق جدا شده، دوش ندارند، آب گرم هم وجود ندارد. عدم وجود تهویه و بوی تعفن به دلیل وجود توالت بدون در و وجود زندانیان معتاد به مواد مخدر که توانایی حرکت ندارند حمام نمی کنند و عملا دراز کشیده استفراغ یا ادرار می کنند.[۴]

مواد مخدر در زندان فشافویه

یکی از کسانی که مدتی را در این زندان گذرانده می‌نویسد که زندانیان پس از ورود باید دو بار، بار اول جلو نگهبانی و بار دوم جلوی انتظامات کاملا لخت شوند تا چیزی به داخل زندان منتقل نکنند، با این حال انواع مواد مخدر به وفور در زندان موجود است.[۴]

عدم موفقیت مجلس در بازدید از زندان

سهیلا جلودارزاده، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرد که نمایندگان مجلس بارها خواستار بازدید از زندان‌ها شده‌اند، اما هنوز (۲۰ آذر ۱۳۹۷) جواب درستی دریافت نکرد‌ه‌اند و هنوز مجوزی برای آنها صادر نشده است. او تأکید کرد که  با توجه به مسائل مطرح شده در روزهای اخیر شماری از نمایندگان مجلس به طور جد خواستار بازدید از زندان‌ها هستند. به نظر می‌رسد اینکه نمایندگان مجلس و سازمان بهزیستی تا کنون موفق نشده‌اند از این زندان بازدید کنند، نشان از آن دارد که اوضاع این زندان ها آنچنان وخیم است که مسئولین زندان جرات نمی‌کنند حتی برای مقامات نیز اجازه بازدید صادر کنند.[۴]

ملاقات در زندان فشافویه

گزارش ایران‌وایر در ۱۶ دی ۱۴۰۰ وضعیت ملاقات در این زندان را بسیار اسفناک توصیف می‌کند:

اما این روزها ۱۸ هزار زندانی در فشافویه از نبود سالن ملاقات برای دیدار با خانواده‌های‌ خود در عذاب مضاعف هستند؛ مساله‌ای که انگار باز هم برای مدیران به فرصت تبدیل شده است و ملاقات را به عنوان کالایی لوکس به زندانیان صاحب‌سرمایه عرضه می‌کنند.

ملاقات در ادبیات زندان، از جمله واژگانی است که جز با زیست در زندان، قابل توصیف نیست؛ واژه‌ای که تنها برای زندانی و خانواده‌اش معنا پیدا می‌کند؛ چند دقیقه‌ای از هفته که مادری می‌تواند فرزندش را ببیند، همسری یارش را ملاقات کند و فرزندی به والدش چشم بدوزد. ملاقات برای زندانی به مثابه انگیزه‌ای برای تحمل ادامه حبس می‌ماند. در زندان تهران بزرگ اما به شکل نظام‌مند همین انگیزه هم از زندانی گرفته می‌شود. [۵]

فشافویه زندانی بدون سالن ملاقات حضوری

ملاقات‌های کابینی، حضوری و خصوصی که جمهوری اسلامی آن را «شرعی» می‌خواند، از حقوق زندانیان در سراسر دنیا به شمار می‌رود. اما آن‌چه در زندان تهران بزرگ می‌گذرد، فاجعه‌ای دیگر بر حجم معضلات زندانیان می‌افزاید. تنها دو سالن و هر سالن ۱۵ کابین سهم ۱۸ هزار زندانی است که هیچ سالن ملاقات حضوری هم ندارد. پیش‌تر سالن کوچکی برای ملاقات حضوری با ظرفیت ۱۰ میز در این زندان وجود داشت که مدت‌‌ها است به محل برگزاری دادگاه‌های مجازی تبدیل شده است.

شیوع ویروس کرونا در سال ۱۳۹۸ منجر به تعطیلی ملاقات‌های زندانیان در دو سال اخیر شده است. پیش از آن، هر زندانی حق داشت که هر هفته ۲۰ دقیقه با ملاقات‌کننده خود در کابین دیدار داشته باشد؛ ملاقاتی از پشت‌ شیشه‌هایی کدر که دو میله میانش بودند. آن زمان هر ماه یک بار به تایید روسای زندان، ملاقات حضوری ۲۰ دقیقه‌ای پشت یک میز با حضور سرباز وظیفه هم اتفاق می‌افتاد اما دیگر سالنی وجود ندارد.

مدت ملاقات ۱۰ دقیقه

صف طولانی مقابل زندان، نبود هیچ‌گونه امکانات برای خانواده‌ها، دوری از شهر و نبود وسایل نقلیه عمومی و بی‌نظمی در انتقال زندانیان که گاه همان ۲۰ دقیقه زمان ملاقات را به ۱۰ دقیقه کاهش می‌دهد، هم برای زندانیان و هم برای خانواده‌های‌ آن‌ها عذاب و شکنجه‌ای مضاعف به حساب می‌آید. در آن سوی میله‌ها، یک اتوبوس «ایران‌پیما» که اتاقش به قفسی آلوده و بدون پنجره می‌ماند، زندانیان را سوار می‌کند تا به سالن کوچک ملاقات ببرد.[۵]

وضعیت کابین ملاقات

«امیر» از زندانیان محبوس در تیپ یک زندان فشافویه است. او درباره ملاقات با مادرش در همین روزها برای «ایران‌وایر» می‌گوید: «مادر من برای ملاقاتم از همدان می‌آید. شب خانه خواهرم می‌ماند و صبح او را برای ملاقات می‌آورند. دادستانی نامه ملاقات حضوری داده است اما این‌جا می‌گویند که سالن نداریم. مادرم برای ملاقات کابینی باید چهار ساعت منتظر بنشیند تا یک ربع من را پشت این شیشه‌ها ببیند. با مشکلات دیدی که دارد، وانمود می‌کند من را می‌بیند. وضعیت بقیه بچه‌ها هم همین است. احمق‌ها نمی‌دانند دل زن و بچه زندانی به همین یک ربع خوش است. لااقل یک دستمال به شیشه‌ها که می‌توانند بکشند.»

در ماه‌های اخیر، ملاقات‌های کابینی به دلیل ظرفیت‌ اندک سالن‌ها، هر دو هفته یک بار انجام می‌شود. خانواده‌های زندانیان باید خود را بین ساعت شش تا هفت صبح به زندان برسانند. نوبت‌دهی تا پایان زمان اداری طول می‌کشد و اغلب آن‌ها چند ساعتی معطل می‌شوند تا عزیزشان را از بند به سالن ملاقات بیاورند.

«مرتضی»، از دیگر زندانیان فشافویه هم برای «ایران‌وایر» روایت می‌کند که چهار سال است در این زندان حبس می‌گذراند اما طی دو سال شیوع ویروس کرونا، از دیدار با فرزندانش محروم مانده است: «فرزندانم خیلی اذیت شدند. الان هم که مسوولان زندان می‌گویند سالن ملاقات ندارند. دختر هشت ساله من چه‌طور پشت شیشه پدرش را ببیند و در آغوش بکشد تا بلکه شب‌ادراری‌هایش تمام شوند؟ آخر یکی نیست به این‌ها بگوید مسلمان! زندانی هم اصلا اسیر، یک حقوقی بالاخره دارد. داخل این جهنم زندگی هم نداریم. ۵۰۰ نفر را با هشت دوش حمام در یک بند کرده‌اند. سر و تن‌مان ساس و شپش و گال گرفته است. به ازای هر تخت، سه نفر در بند هستند. اصلا این‌ها را تحمل کردیم، یک سالن ملاقات چیست که از ما دریغ کرده‌اند؟ زن و بچه‌های ما چه گناهی کرده‌اند که برای هزاران زندانی، ۳۰ کابین ملاقات تخصیص داده‌اند؟»

سالن ملاقات هر روز هفته به زندانیان یک تیپ اختصاص دارد؛ تیپ‌هایی که به طور میانگین، چهار هزار زندانی را در خود جای داده‌اند. اما ۳۰ کابین ملاقات حداکثر به ۳۰۰ زندانی تا آخر وقت ملاقات می‌رسد. [۵]

امکانان ویژه ملاقات برای حکومتی‌ها

این روزها هزاران هزار زندانی از ملاقات با خانواده‌های‌ خود محروم هستند؛ جز چند زندانی مثل برادر رییس‌جمهوری سابق یا کسانی که آن‌قدر پول دارند که با تطمیع مدیران زندان، دفتر کارشان را برای ساعتی ملاقات شرعی، اجاره کنند. [۵]

شکنجه در زندان فشافویه

تحریم زندان فشافویه

ایران وایر در گزارشی تحت عنوان روایت زندان به تاریخ ۱۶ دی ۱۴۰۰ آورده است: سال ۱۳۹۸ وزارت خارجه امریکا و سال ۱۴۰۰ اتحادیه اروپا زندان تهران بزرگ یا همان «فشافویه» را به خاطر نقض جدی حقوق بشر در آن، در لیست تحریم‌های خود قرار داد؛ زندانی که در حال حاضر بیش از ۱۸ هزار زندانی را پشت دیوارهای خود حبس کرده است.[۵]

اتفاق مهم در زندان فشافویه