کاربر:Javad/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''دو اسلام سراپا متضاد''' (دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد) نام کتابی از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران است. این کتاب بر اساس یکی از سخنرانی‌های مسعود رجوی  در عید فطر ۱۳۷۶ تدوین شده است.  این کتاب این بحث را مورد توجه قرار می‌دهد که دیدگاه مجاهدین در مورد اسلام با دیدگاه خمینی و هم‌فکرانش کاملا رودرروی یکدیگر قرار دارند.
'''دو اسلام سراپا متضاد''' (دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد) نام کتابی از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران است. این کتاب بر اساس یکی از سخنرانی‌های مسعود رجوی  در عید فطر ۱۳۷۶ تدوین شده است.  دو اسلام سراپا متضاد این بحث را مورد توجه قرار می‌دهد که دیدگاه مجاهدین در مورد اسلام با دیدگاه خمینی و هم‌فکرانش کاملا متفاوت است.<ref>دو اسلام سراپا متضاد - انتشارات سازمان مجاهدین</ref>


مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، این بحث را برای آگاه سازی توده و مردمی که کلمه اسلام و حکومت اسلامی را زیاد شنیده اند انجام داد. بحث دو اسلام سراپا متضاد، محصول دو فکر و دو برداشت از یک مکتب و یک دین است که نقطه مقابل یکدیگرند و لاجرم با یکدیگر در ستیزند. از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی و پایه گذار آن، خمینی، اجرای قوانین و حدود اسلامی را شعار خود و اداره جامعه بر مبنای حکومت اسلامی قرار داده بودند، هر تفسیری که حکومت از دین داشت که همان برداشت خمینی از دین اسلام بود را برای جامعه به به منزله قانون و اجرای آن را بدون شرط و خود را نماینده اسلام دانست، در نتیجه هر برداشت و عملی از جانب خود را معادل موازین شرع اسلام میدانست. به همین دلیل هر واکنش یا برخوردی را با اسم دین و کلاه شرعی اسلام توجیه میکرد. از سوی دیگر مسعود رجوی معتقد بود که، برداشت خمینی از دین از همان ابتدا، ارتجاعی و بر اساس منافع شخصی و حزبی و جریانی است و هیچ ربطی به اسلام واقعی که پیامبر آنرا برای آزادی جوامع از بندگی و بردگی آورد ندارد، و به همین دلیل باید در مقابل آن، اسلام واقعی را به مردم نشان داد و این واقعیت را برای مردمی که شاید خمینی را مترادف اسلام، و آخوند را معادل یک رهبر یا یک الگو در جامعه، فارغ از اعمالی که مرتکب شود میدانستند، روشن کند.
از نظر مجاهدین خلق نخستین ویژگی اسلام پویائی و دینامیزم آن است. مجاهدین خلق معتقدند اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. درمتون فارسی دینامیزم را «پویائی»  ترجمه میکنند که منظور از آن: ”ظرفیت «تحول یابندگی و تغییر درون جوش»  پدیده“ است. تحولی  که در جریان آن، پدیده خود را با تغییر و تحول  محیط و شرایط خارجی همگام و منطبق میکند و به این ترتیب موجودیت خود را حفظ و تضمین مینماید. مجاهدین معتقدند پویائی و دینامیزم قرآن به واسطه نهادهایی بنام «محکم و متشابه» و «اجتهاد» و «ناسخ و منسوخ» تأمین و تضمین می گردد.
 
محکمات آیاتی هستند که دیدگاهها و نظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین «توحید» «نبوت» و «معاد» را تبیین میکند. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان بطور نسبی تغییری نمی کنند اما احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند. به عنوان مثال در مورد حقوق زنان در اسلام باید گفت قرآن در شرایطی نازل شد که هنوز مناسبات برده داری حاکم بود. در جزیرة العرب زنان حتی حق حیات هم نداشتند.  در چنین شرایطی اسلام تصریح میکند که زن می تواند نصف مرد ارث ببرد و یا شهادت دو زن معادل یک مرد پذیرفته می‌شود! یعنی به رسمیت شناختن حق استقلال اقتصادی و هویت مستقل اجتماعی برای زنان!، امری که با توجه به شرایط آن روزگار یک تحول بسیار مهم محسوب میشده است. اما باید با گذشت زمان و رشد آگاهی‌ها و تحولات تاریخی دیگر این حکم نمی‌تواند باقی بماند و باید تغییر کند.<ref>دینامیزم قرآن</ref>
 
مجاهدین خلق برخورد خشک با قوانین اسلام را برخورد ارتجاعی می‌دانند و خمینی و آخوند‌های هم‌فکر او را مرتجع می‌نامند. مرتجع یعنی کسی در گذشته مانده و عقب‌مانده است.
 
مسعود رجوی معتقد است پدیده‌ای به نام اجتهاد دال بر این موضوع است که انسان می‌تواند در قوانین تجدیدنظر کرده و آنرا ارتقاء دهد. او  در این رابطه می‌گوید:
 
«نخستين ويژگي پويايي و ديناميسم آن است. اسلام يك شريعت خشك و منجمد نيست. اگر اين دين مربوط به هزاره‌هاي پيشين است، خوب ديگر چرا بايد به آن چسبيد؟ ولش كنيد. بنابراين، از مرتجعان بايد پرسيد چرا از يك‌طرف نان اجتهاد را مي‌خوريد و از‌طرف ديگر سنگسار مي‌كنيد و در ملأ‌عام تازيانه مي‌زنيد؟!»


== اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست ==
== اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست ==

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۳

دو اسلام سراپا متضاد (دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد) نام کتابی از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران است. این کتاب بر اساس یکی از سخنرانی‌های مسعود رجوی در عید فطر ۱۳۷۶ تدوین شده است. دو اسلام سراپا متضاد این بحث را مورد توجه قرار می‌دهد که دیدگاه مجاهدین در مورد اسلام با دیدگاه خمینی و هم‌فکرانش کاملا متفاوت است.[۱]

از نظر مجاهدین خلق نخستین ویژگی اسلام پویائی و دینامیزم آن است. مجاهدین خلق معتقدند اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. درمتون فارسی دینامیزم را «پویائی»  ترجمه میکنند که منظور از آن: ”ظرفیت «تحول یابندگی و تغییر درون جوش»  پدیده“ است. تحولی  که در جریان آن، پدیده خود را با تغییر و تحول  محیط و شرایط خارجی همگام و منطبق میکند و به این ترتیب موجودیت خود را حفظ و تضمین مینماید. مجاهدین معتقدند پویائی و دینامیزم قرآن به واسطه نهادهایی بنام «محکم و متشابه» و «اجتهاد» و «ناسخ و منسوخ» تأمین و تضمین می گردد.

محکمات آیاتی هستند که دیدگاهها و نظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین «توحید» «نبوت» و «معاد» را تبیین میکند. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان بطور نسبی تغییری نمی کنند اما احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند. به عنوان مثال در مورد حقوق زنان در اسلام باید گفت قرآن در شرایطی نازل شد که هنوز مناسبات برده داری حاکم بود. در جزیرة العرب زنان حتی حق حیات هم نداشتند.  در چنین شرایطی اسلام تصریح میکند که زن می تواند نصف مرد ارث ببرد و یا شهادت دو زن معادل یک مرد پذیرفته می‌شود! یعنی به رسمیت شناختن حق استقلال اقتصادی و هویت مستقل اجتماعی برای زنان!، امری که با توجه به شرایط آن روزگار یک تحول بسیار مهم محسوب میشده است. اما باید با گذشت زمان و رشد آگاهی‌ها و تحولات تاریخی دیگر این حکم نمی‌تواند باقی بماند و باید تغییر کند.[۲]

مجاهدین خلق برخورد خشک با قوانین اسلام را برخورد ارتجاعی می‌دانند و خمینی و آخوند‌های هم‌فکر او را مرتجع می‌نامند. مرتجع یعنی کسی در گذشته مانده و عقب‌مانده است.

مسعود رجوی معتقد است پدیده‌ای به نام اجتهاد دال بر این موضوع است که انسان می‌تواند در قوانین تجدیدنظر کرده و آنرا ارتقاء دهد. او در این رابطه می‌گوید:

«نخستين ويژگي پويايي و ديناميسم آن است. اسلام يك شريعت خشك و منجمد نيست. اگر اين دين مربوط به هزاره‌هاي پيشين است، خوب ديگر چرا بايد به آن چسبيد؟ ولش كنيد. بنابراين، از مرتجعان بايد پرسيد چرا از يك‌طرف نان اجتهاد را مي‌خوريد و از‌طرف ديگر سنگسار مي‌كنيد و در ملأ‌عام تازيانه مي‌زنيد؟!»

اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست

«در تشیع و اسلام انقلابی و در اسلام مجاهدین، نخستین ویژگی، پویایی و دینامیسم آن است. اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. اگر این دین مربوط به هزاره‌های پیشین است، خوب دیگر چرا باید به آن چسبید؟ ولش کنید. بنابراین، از مرتجعان باید پرسید چرا از یک طرف نان اجتهاد را می‌خورید و از طرف دیگر سنگسار می‌کنید و در ملأعام تازیانه می‌زنید. آخوندها جنایتهای خود را به نام اسلام به جهان معرفی می‌کنند. ضمناً همه می‌دانند که این کارها هدف غاییش ایجاد رعب اجتماعی و سیاسی است، عجبا، اگر اسلام این است، پس بفرمایید ارتجاع و جاهلیت چیست؟ پس قساوت و سنگدلی را تعریف کنید. اگر راست می‌گویید یک نمونه از حضرت علی یا پیغمبر بیاورید که این کار را کرده باشند، چون سنگسار اصلاً مجازات اسلامی نیست. بسیاری از مجازاتهای آن روزگار ریشه در قوانین تلمود دارد یا مثل این یکی سوابقش به یهودیت برمی‌گردد. وانگهی، چطور است که آخوندها از آخرین دستاوردهای فنی، علمی و حرفه‌یی و تخصصی پایان قرن بیستم استفاده می‌کنند، اما جزائیات و قصاص رژیمشان متعلق به هزاره‌های پیشین است؟ از آخوندها بپرسید چرا دنبال موشکهای میان‌برد و دور برد و سلاحهای شیمیایی و اتمی و میکروبی هستید و دنبال همان چرخ و چاه و اسب و منجنیق نیستید؟ چرا از یک طرف، برای بقای رژیم خود از کیسه ملت ایران، از آخرین پیشرفتهای فنی و تخصصی مربوط به فازهای پایانی دوران رشد سرمایه‌داری استفاده می‌کنید؟ اما از طرف دیگر تابع جزائیات هزاره‌های پیشین مثل سنگسار هستید و دست و پا می‌برید؟ یا از روی بلندی پرتاب می‌کنید؟ کدام را باور کنیم؟»

اجتهاد در اسلام

«اجتهاد برای چیست؟ برای انطباق اصول و احکام با شرایط متغیر. تضمین کننده پویایی و دینامیسم اسلام و قرآن. والا چه نیازی به باب اجتهاد و رساله و تقلید بود؟ اصول و احکام کلی و ثابت (مثل رکعت‌های نماز و مبطلات آن) که از قبل مشخص بود و با اجتهاد چیز جدیدی به آنها اضافه نمی‌شود. اگر اجتهاد نبود، دیگر چه نیازی به تقلید در فروع و شرایط متغیر و مرجع تقلید بود؟ این همه در فضیلت سوره قدر گفته شده و این‌که حتی مستحب است به هنگام وضو گرفتن خوانده بشود، چون به‌اندازه گذاری و دینامیسم مربوط است، چون به گذار از مراحل کمی و رسیدن به جهش و رشد کیفی مربوط است، رمز ماندگاری و جوانی قرآن و اسلام انقلابی است. آخر یک اسلام فعال، پویا و رزمنده و انطباق یابنده (به مفهوم تکاملی آن) داریم و یک اسلام متحجر خشک ارتجاعی.»[۳]

فلسفه و هدف احکام در اسلام

«احکام، وسیله‌ها و کاربردها و رهنمودهای اجرایی برای نیل به هدف و تنظیم چپ و راست آن هستند.

واضح است که اگر عاری از جدل اسکولاستیکی و به دور از منطق ولنگاری و بی‌مسئولیتی به موضوع نگاه کنیم، وسایل و کاربردهای اصیل، اصالت هدف و دستیابی به آن را تضمین می‌کنند. هم‌چنان که هدف اصیل نیز وسیله متناسب خود را می‌طلبد. یعنی از یک طرف وسیله را نمی‌توان در دنیای مادی و عینی نادیده گرفت یا به آن کم بها داد؛ از طرف دیگر وسیله باید به هدف خدمت کند، نه این‌که متناقض و متعارض با آن و راهب‌اند آن باشد.»[۴]

منابع

  1. دو اسلام سراپا متضاد - انتشارات سازمان مجاهدین
  2. دینامیزم قرآن
  3. دینامیسم قران و دو نوع اسلام سراپا متضاد-سایت مجاهد
  4. سخنرانی مسعود رجوی در عید فطر۱۳۷۶-وبسایت ایران فانوس