کاربر:Javad/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''دو اسلام سراپا متضاد''' (دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد) نام کتابی از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران است. این کتاب بر اساس یکی از سخنرانی‌های مسعود رجوی در عید فطر ۱۳۷۶ تدوین شده است. دو اسلام سراپا متضاد این بحث را مورد توجه قرار می‌دهد که دیدگاه مجاهدین در مورد اسلام با دیدگاه خمینی و هم‌فکرانش کاملا متفاوت است.<ref>دو اسلام سراپا متضاد - انتشارات سازمان مجاهدین</ref>
{{جعبه زندگینامه
| نام_شخص      = علیرضا شوریده
| نام_تصویر    = علیرضا شوریده.jpg
| زمینه فعالیت = خواننده و مدرس موسیقی
| ملیت        = ایرانی
| اهل          = گیلان انزلی
| دوره        = معاصر
| فعالیت        =
| پدر          =
| آرامگاه      = بندر انزلی
| نقش‌های برجسته= همکاری با گروه عشاق {{سخ}} فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان{{سخ}}عضو گروه کر تالار ملی رودکی {{سخ}} ضبط ده برنامه در رادیو
| آثار        =  میرزا{{سخ}} اشک وارش {{سخ}}شهادت احمد(دی‌بلال){{سخ}}همسفر {{سخ}}سرودهای فردا روشن است{{سخ}}شهادت
| تاریخ_تولد  = ۲۰ اسفند ۱۳۲۰  
| محل_تولد    = انزلی
| تاریخ_مرگ    = ۱۸ آذر ۱۳۷۹
| محل_مرگ      = بیمارستان ایران تهران
| علت مرگ=سکته مغزی
}}


از نظر مجاهدین خلق نخستین ویژگی اسلام پویائی و دینامیزم آن است. مجاهدین خلق معتقدند اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. درمتون فارسی دینامیزم را «پویائی»  ترجمه میکنند که منظور از آن: ”ظرفیت «تحول یابندگی و تغییر درون جوش»  پدیده“ است. تحولی  که در جریان آن، پدیده خود را با تغییر و تحول  محیط و شرایط خارجی همگام و منطبق میکند و به این ترتیب موجودیت خود را حفظ و تضمین مینماید. مجاهدین معتقدند پویائی و دینامیزم قرآن به واسطه نهادهایی بنام «محکم و متشابه» و «اجتهاد» و «ناسخ و منسوخ» تأمین و تضمین می گردد.
'''علیرضا شوریده''' (تولد ۱۳۲۰ - درگذشت ۱۸ آذر ۱۳۷۹) در شهر انزلی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در انزلی به اتمام رساند. علیرضا شوریده در سال ۱۳۳۴ به تهران کوچ کرد و دبیرستان را در تهران گذراند. او به دلیل صدای خوشی که داشت در مسابقات امور تربیتی دبیرستان نفر اول شد. همین امر باعث شد تا او را به هنرستان موسیقی معرفی کنند. در سال ۱۳۴۴ نزد استاد کریمی آواز ایرانی فرا گرفت و گوشه‌ها و ردیف‌ها را در موسیقی ایرانی آموخت و سپس شاگرد اسماعیل مهرتاش شد. علیرضا شوریده در سال ۱۳۵۴ با رادیو همکاری کرد و با ورود به ارکستر گل‌ها که رهبر آن فرهاد فخرالدینی بود مجموعا ۱۰ برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه عشاق به سرپرستی عبدالله ملت‌پرست همکاری کرد و نوار اشک وارش حاصل کار او بود. در سال ۱۳۵۶ با ارکستر پایور همکاری کرد. یکی دیگر از ترانه‌های مشهور او ترانه‌ی «بخوان ای همسفر با من» «سرود شهادت»  از سری ترانه‌های سازمان مجاهدین خلق ایران است. وی در سال‌های پس از انقلاب حاضر به همکاری با ارگان‌های حکومتی نشد و به همین دلیل از کار هنری کنار گذاشته شد و تا پایان عمر در سکوت بسر برد. سرانجام علیرضا شوریده در ۲۰ آبان ۱۳۷۹ بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرانزلی به خاک سپرده شد.<ref name=":0">[https://event.mojahedin.org/i/events/5314 علیرضا شوریده،‌ ستاره‌ای در آلبوم موسیقی ایران زمین]</ref>


محکمات آیاتی هستند که دیدگاهها و نظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین «توحید» «نبوت» و «معاد» را تبیین میکند. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان بطور نسبی تغییری نمی کنند اما احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند. به عنوان مثال در مورد حقوق زنان در اسلام باید گفت قرآن در شرایطی نازل شد که هنوز مناسبات برده داری حاکم بود. در جزیرة العرب زنان حتی حق حیات هم نداشتند.  در چنین شرایطی اسلام تصریح میکند که زن می تواند نصف مرد ارث ببرد و یا شهادت دو زن معادل یک مرد پذیرفته می‌شود! یعنی به رسمیت شناختن حق استقلال اقتصادی و هویت مستقل اجتماعی برای زنان!، امری که با توجه به شرایط آن روزگار یک تحول بسیار مهم محسوب میشده است. اما باید با گذشت زمان و رشد آگاهی‌ها و تحولات تاریخی دیگر این حکم نمی‌تواند باقی بماند و باید تغییر کند.<ref>دینامیزم قرآن</ref>
== کودکی و نوجوانی ==
علیرضا شوریده در ۲۰ اسفند ۱۳۲۰ در شهر انزلی در استان گیلان به دنیا آمد. تحصیلات دوره‌ی ابتدایی را در شهر انزلی به پایان رساند و در ۱۴ سالگی، در سال ۱۳۳۴ همراه با خانواده به تهران رفت.<ref>[http://musicashraf.com/farsi/archives/17729 یادی از علیرضا شوریده-وبلاگ موزیک اشرف]</ref>


مجاهدین خلق برخورد خشک با قوانین اسلام را برخورد ارتجاعی می‌دانند و خمینی و آخوند‌های هم‌فکر او را مرتجع می‌نامند. مرتجع یعنی کسی در گذشته مانده و عقب‌مانده است.
== فعالیت‌های علیرضا شوریده  ==


مسعود رجوی معتقد است پدیده‌ای به نام اجتهاد دال بر این موضوع است که انسان می‌تواند در قوانین تجدیدنظر کرده و آنرا ارتقاء دهد. او  در این رابطه می‌گوید:
=== آغاز فعالیت موسیقی ===
علیرضا شوریده موسیقی را با عضویت در گروه کر تالار رودکی شروع کرد و چند ترانه‌ محلی را خواند. در همین ماه‌ها و سال‌های تحصیلی، ترانه‌هایی را در دبیرستان خواند که موجب شگفتی دانش‌آموزان و معلمان شد. گردانندگان و دست‌اندرکاران مسابقات هنری، اسمش را به داوران مسابقه آوازخوانی اردوگاه رامسر دادند. علیرضا ۳بار در این اردوگاه شرکت کرد و هر ۳بار نفر اول و ممتاز شد. حاصل این موفقیت، معرفی وی به هنرستان موسیقی از جانب هیأت داوران بود. علیرضا مبانی موسیقی را در کلاس‌های شبانه هنرستان ملی موسیقی با موفقیت گذراند.


«نخستين ويژگي پويايي و ديناميسم آن است. اسلام يك شريعت خشك و منجمد نيست. اگر اين دين مربوط به هزاره‌هاي پيشين است، خوب ديگر چرا بايد به آن چسبيد؟ ولش كنيد. بنابراين، از مرتجعان بايد پرسيد چرا از يك‌طرف نان اجتهاد را مي‌خوريد و از‌طرف ديگر سنگسار مي‌كنيد و در ملأ‌عام تازيانه مي‌زنيد؟!»
=== همکاری با بزرگان موسیقی ===
علیرضا شوریده در سال ۱۳۴۴ به مدت ۲سال نزد استاد محمود کریمی به آموختن ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی مشغول بود. علیرضا شوریده  در سال ۱۳۴۶ به کلاس‌های استاد اسماعیل مهرتاش رفت و با ساختارهای موسیقی هرچه بیشتر آشنا شد.  


== سنگسار یک مجازات غیراسلامی و غیرانسانی ==
او دوره‌ی تکمیلی آواز را تا ۳سال در محضر استاد خانم اولین باغچه‌بان گذراند. علیرضا شوریده  از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ سولیست آوازها و ترانه‌های محلی بود. او همچنین در سال ۱۳۵۴ مدتی با «ارکستر گل‌ها»ی رادیو همکاری داشت و ۱۰برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه «عشاق» به سرپرستی عبدالله ملت‌پرست آلبومی به نام «اشک وارش» را تولید کردند.<ref name=":0" />  
مسعود رجوی در سخنرانی خود با نام دو اسلام سراپا متضاد بسیاری از احکام مورد تأیید سران حکومت ایران را غیراسلامی و غیرانسانی می‌خواند. از جمله در مورد دینامیزم قرآن و اسلام آخوندها را متهم می کند که چرا هنگام سرکوب و جنگ از پیشرفته ترین دستاوردهای بشر استفاده می‌کنند اما در احکام دین در جزئیات از قوانین هزاره‌های پیشین تابیعت می کنند. مسعود رجوی همچنین وجود حکمی به نام سنگسار را در اسلام نفی کرده و می‌گوید:<blockquote>عجبا، اگر اسلام این است، پس بفرمایید ارتجاع و جاهلیت چیست؟ پس قساوت و سنگدلی را تعریف کنید. اگر راست می‌گویید یک نمونه از حضرت علی یا پیغمبر بیاورید که این کار را کرده باشند، چون سنگسار اصلاً مجازات اسلامی نیست. بسیاری از مجازاتهای آن روزگار ریشه در قوانین تلمود دارد . وانگهی، چطور است که آخوندها از آخرین دستاوردهای فنی، علمی و حرفه‌یی و تخصصی پایان قرن بیستم استفاده می‌کنند، اما جزائیات و قصاص رژیمشان متعلق به هزاره‌های پیشین است؟ از آخوندها بپرسید چرا دنبال موشکهای میان‌برد و دور برد و سلاحهای شیمیایی و اتمی و میکروبی هستید و دنبال همان چرخ و چاه و اسب و منجنیق نیستید؟ چرا از یک طرف، برای بقای رژیم خود از کیسه ملت ایران، از آخرین پیشرفتهای فنی و تخصصی مربوط به فازهای پایانی دوران رشد سرمایه‌داری استفاده می‌کنید؟ اما از طرف دیگر تابع جزائیات هزاره‌های پیشین مثل سنگسار هستید و دست و پا می‌برید؟ یا از روی بلندی پرتاب می‌کنید؟ کدام را باور کنیم؟از آخوندها بپرسيد چرا دنبال موشكهاي ميان‌برد و »</blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران در ابتدای انقلاب ضد سلطنتی تصویب قوانین قصاص را رد کرده و اجرای لایحه ی آنرا ضد انسانی خوانند.


== اجتهاد در اسلام ==
=== اجرای ترانه میرزا ===
<blockquote>«اجتهاد برای چیست؟ برای انطباق اصول و احکام با شرایط متغیر. تضمین کننده پویایی و دینامیسم اسلام و قرآن. والا چه نیازی به باب اجتهاد و رساله و تقلید بود؟ اصول و احکام کلی و ثابت (مثل رکعت‌های نماز و مبطلات آن) که از قبل مشخص بود و با اجتهاد چیز جدیدی به آنها اضافه نمی‌شود. اگر اجتهاد نبود، دیگر چه نیازی به تقلید در فروع و شرایط متغیر و مرجع تقلید بود؟ این همه در فضیلت سوره قدر گفته شده و این‌که حتی مستحب است به هنگام وضو گرفتن خوانده بشود، چون به‌اندازه گذاری و دینامیسم مربوط است، چون به گذار از مراحل کمی و رسیدن به جهش و رشد کیفی مربوط است، رمز ماندگاری و جوانی قرآن و اسلام انقلابی است. آخر یک اسلام فعال، پویا و رزمنده و انطباق یابنده (به مفهوم تکاملی آن) داریم و یک اسلام متحجر خشک ارتجاعی.»<ref>دینامیسم قران و دو نوع اسلام سراپا متضاد-سایت [https://www.mojahedin.org/news/140145/دینامیسم-قرآن-و-دو-نوع-اسلام-سراپا-متضاد-مسعود-رجوی-عید-فطر-1376 مجاهد]</ref></blockquote>
یکی از کارهای ماندگار در تاریخ ایران ترانه‌ی خاطره انگیز «[[میرزا کوچک‌ خان جنگلی|میرزا]]» بود که در سال ۱۳۵۶ با آهنگ سازی عبدالله ملت پرست انجام شد. اجرای این ترانه در ثبت شدن  نام میرزا کوچک خان و مبارزاتش در حافظه‌ی تاریخی مردم بسیار مؤثر بود. وی همچنین برای مدتی به همراه گروه عشاق در خارج از ایران چندین ترانه محلی را اجرا کرد.  


== فلسفه و هدف احکام در اسلام ==
=== اجرای ترانه‌های انقلابی ===
<blockquote>«احکام، وسیله‌ها و کاربردها و رهنمودهای اجرایی برای نیل به هدف و تنظیم چپ و راست آن هستند.</blockquote><blockquote>واضح است که اگر عاری از جدل اسکولاستیکی و به دور از منطق ولنگاری و بی‌مسئولیتی به موضوع نگاه کنیم، وسایل و کاربردهای اصیل، اصالت هدف و دستیابی به آن را تضمین می‌کنند. هم‌چنان که هدف اصیل نیز وسیله متناسب خود را می‌طلبد. یعنی از یک طرف وسیله را نمی‌توان در دنیای مادی و عینی نادیده گرفت یا به آن کم بها داد؛ از طرف دیگر وسیله باید به هدف خدمت کند، نه این‌که متناقض و متعارض با آن و راهب‌اند آن باشد.»<ref>[http://iranfanouse.blogspot.com/2016/07/blog-post_95.html سخنرانی مسعود رجوی در عید فطر۱۳۷۶-وبسایت ایران فانوس]</ref></blockquote>
[[پرونده:علیرضا شوریده در گروه کر تالار رودکی.jpg|جایگزین=علیرضا شوریده در گروه کر تالار رودکی|بندانگشتی|'''علیرضا شوریده در گروه کر تالار رودکی''']]
در آن ایام، خواندن ترانه «میرزا»، علیرضا شوریده را با مبارزه و سیاست آشنا کرد. علیرضا شوریده پس از انقلاب ۵۷ و تحولات سیاسی در ایران، وی ترانه «شور انقلاب» را اجرا کرد. [[انقلاب ضد سلطنتی]]  علیرضا شوریده را با آرمانهای انقلابیونی مانند [[میرزا کوچک‌ خان جنگلی|میرزا کوچک]] آشنا کرد. علیرضا شوریده  با همکاری با نهاد ترانه-سرود سازمان [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] وارد دوران تازه‌ای از فعالیتهای هنری‌اش شد و در ادامه همکاری با این نهاد در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ ترانه‌های «شهادت احمد (دی‌بلال)» ، «همسفر»، سرودهای «فردا روشن است» و «شهادت» را اجرا کرد. این ترانه‌ها و سرودها در جریان [[انقلاب ضد سلطنتی]]، با استقبال گسترده‌ی جوانان مواجه شد.


== '''منابع''' ==
=== سالهای فقر و تنگدستی ===
علیرضا شوریده در دهه ۶۰ و ۷۰ به دلیل عدم همکاری با ارگان‌های حکومتی فشارهای زیادی را تحمل کرد. او  از کار اخراج شد و فقر و تنگدستی و آوارگی وی را گرفتار غم و رنج معیشت کرد. <ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5314 علیرضا شوریده، ستاره ای در آلبوم موسیقی ایران]</ref><ref>درگذشت علیرضا شوریده -تلوزیون ملی ایران، سایت سیمای آزادی</ref>
 
== مرگ ==
علیرضا شوریده  در فقر و تنگدستی بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران،‌ در ۱۸ آذر ۱۳۷۹ درگذشت و در زادگاهش بندر انزلی به خاک سپرده شد.<ref>[[بیاد علیرضا شوریده-یوتوپ]]</ref>
 
== منابع ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۲

علیرضا شوریده
علیرضا شوریده.jpg
زادروز۲۰ اسفند ۱۳۲۰
انزلی
درگذشت۱۸ آذر ۱۳۷۹
بیمارستان ایران تهران
علت مرگسکته مغزی
آرامگاهبندر انزلی
ملیتایرانی
پیشهخواننده و مدرس موسیقی
نقش‌های برجستههمکاری با گروه عشاق
فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
عضو گروه کر تالار ملی رودکی
ضبط ده برنامه در رادیو
دورهمعاصر
آثارمیرزا
اشک وارش
شهادت احمد(دی‌بلال)
همسفر
سرودهای فردا روشن است
شهادت

علیرضا شوریده (تولد ۱۳۲۰ - درگذشت ۱۸ آذر ۱۳۷۹) در شهر انزلی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در انزلی به اتمام رساند. علیرضا شوریده در سال ۱۳۳۴ به تهران کوچ کرد و دبیرستان را در تهران گذراند. او به دلیل صدای خوشی که داشت در مسابقات امور تربیتی دبیرستان نفر اول شد. همین امر باعث شد تا او را به هنرستان موسیقی معرفی کنند. در سال ۱۳۴۴ نزد استاد کریمی آواز ایرانی فرا گرفت و گوشه‌ها و ردیف‌ها را در موسیقی ایرانی آموخت و سپس شاگرد اسماعیل مهرتاش شد. علیرضا شوریده در سال ۱۳۵۴ با رادیو همکاری کرد و با ورود به ارکستر گل‌ها که رهبر آن فرهاد فخرالدینی بود مجموعا ۱۰ برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه عشاق به سرپرستی عبدالله ملت‌پرست همکاری کرد و نوار اشک وارش حاصل کار او بود. در سال ۱۳۵۶ با ارکستر پایور همکاری کرد. یکی دیگر از ترانه‌های مشهور او ترانه‌ی «بخوان ای همسفر با من» «سرود شهادت» از سری ترانه‌های سازمان مجاهدین خلق ایران است. وی در سال‌های پس از انقلاب حاضر به همکاری با ارگان‌های حکومتی نشد و به همین دلیل از کار هنری کنار گذاشته شد و تا پایان عمر در سکوت بسر برد. سرانجام علیرضا شوریده در ۲۰ آبان ۱۳۷۹ بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرانزلی به خاک سپرده شد.[۱]

کودکی و نوجوانی

علیرضا شوریده در ۲۰ اسفند ۱۳۲۰ در شهر انزلی در استان گیلان به دنیا آمد. تحصیلات دوره‌ی ابتدایی را در شهر انزلی به پایان رساند و در ۱۴ سالگی، در سال ۱۳۳۴ همراه با خانواده به تهران رفت.[۲]

فعالیت‌های علیرضا شوریده

آغاز فعالیت موسیقی

علیرضا شوریده موسیقی را با عضویت در گروه کر تالار رودکی شروع کرد و چند ترانه‌ محلی را خواند. در همین ماه‌ها و سال‌های تحصیلی، ترانه‌هایی را در دبیرستان خواند که موجب شگفتی دانش‌آموزان و معلمان شد. گردانندگان و دست‌اندرکاران مسابقات هنری، اسمش را به داوران مسابقه آوازخوانی اردوگاه رامسر دادند. علیرضا ۳بار در این اردوگاه شرکت کرد و هر ۳بار نفر اول و ممتاز شد. حاصل این موفقیت، معرفی وی به هنرستان موسیقی از جانب هیأت داوران بود. علیرضا مبانی موسیقی را در کلاس‌های شبانه هنرستان ملی موسیقی با موفقیت گذراند.

همکاری با بزرگان موسیقی

علیرضا شوریده در سال ۱۳۴۴ به مدت ۲سال نزد استاد محمود کریمی به آموختن ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی مشغول بود. علیرضا شوریده در سال ۱۳۴۶ به کلاس‌های استاد اسماعیل مهرتاش رفت و با ساختارهای موسیقی هرچه بیشتر آشنا شد.

او دوره‌ی تکمیلی آواز را تا ۳سال در محضر استاد خانم اولین باغچه‌بان گذراند. علیرضا شوریده از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ سولیست آوازها و ترانه‌های محلی بود. او همچنین در سال ۱۳۵۴ مدتی با «ارکستر گل‌ها»ی رادیو همکاری داشت و ۱۰برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه «عشاق» به سرپرستی عبدالله ملت‌پرست آلبومی به نام «اشک وارش» را تولید کردند.[۱]

اجرای ترانه میرزا

یکی از کارهای ماندگار در تاریخ ایران ترانه‌ی خاطره انگیز «میرزا» بود که در سال ۱۳۵۶ با آهنگ سازی عبدالله ملت پرست انجام شد. اجرای این ترانه در ثبت شدن نام میرزا کوچک خان و مبارزاتش در حافظه‌ی تاریخی مردم بسیار مؤثر بود. وی همچنین برای مدتی به همراه گروه عشاق در خارج از ایران چندین ترانه محلی را اجرا کرد.

اجرای ترانه‌های انقلابی

علیرضا شوریده در گروه کر تالار رودکی
علیرضا شوریده در گروه کر تالار رودکی

در آن ایام، خواندن ترانه «میرزا»، علیرضا شوریده را با مبارزه و سیاست آشنا کرد. علیرضا شوریده پس از انقلاب ۵۷ و تحولات سیاسی در ایران، وی ترانه «شور انقلاب» را اجرا کرد. انقلاب ضد سلطنتی علیرضا شوریده را با آرمانهای انقلابیونی مانند میرزا کوچک آشنا کرد. علیرضا شوریده با همکاری با نهاد ترانه-سرود سازمان مجاهدین خلق وارد دوران تازه‌ای از فعالیتهای هنری‌اش شد و در ادامه همکاری با این نهاد در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ ترانه‌های «شهادت احمد (دی‌بلال)» ، «همسفر»، سرودهای «فردا روشن است» و «شهادت» را اجرا کرد. این ترانه‌ها و سرودها در جریان انقلاب ضد سلطنتی، با استقبال گسترده‌ی جوانان مواجه شد.

سالهای فقر و تنگدستی

علیرضا شوریده در دهه ۶۰ و ۷۰ به دلیل عدم همکاری با ارگان‌های حکومتی فشارهای زیادی را تحمل کرد. او از کار اخراج شد و فقر و تنگدستی و آوارگی وی را گرفتار غم و رنج معیشت کرد. [۳][۴]

مرگ

علیرضا شوریده در فقر و تنگدستی بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران،‌ در ۱۸ آذر ۱۳۷۹ درگذشت و در زادگاهش بندر انزلی به خاک سپرده شد.[۵]

منابع