کاربر:Kave/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
در سال61 شماري از مزدوران اطلاعاتي سفارت از جمله فردي به‌نام مهدي مقدم سامان در خيابان به شهيد نقدي حمله‌ور شدند كه با عكس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند.
در سال61 شماري از مزدوران اطلاعاتي سفارت از جمله فردي به‌نام مهدي مقدم سامان در خيابان به شهيد نقدي حمله‌ور شدند كه با عكس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند.


=== تیم ترور ===
=== ترور ===
 
=== '''اعزام تيم ترور''' ===
در سال66 آخوند علي اصغر حجازي (رئيس معاونت خارجي وقت وزارت اطلاعات) و معاون او سعيد امامي طرح ترور را تهيه و چندين بار اقدام به شناسايي كردند ولي با كشف به ‌موقع اين تصميمات توسط مقاومت، طرح با شكست مواجه شد. 
 
يك بار ديگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجراي اين طرح بر آمد و به اين منظور براي تروريستي به‌نام حميد پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان ديپلومات از دولت ايتاليا تقاضاي پذيرش كردند. اما مقامات امنيتي ايتاليا به‌رغم اصرار سفير رژيم با تقاضاي ويزاي او موافقت نكردند. از اين رو اجراي طرح بار ديگر به تعويق افتاد.
 
بعداز مرگ خميني شوراي عالي امنيت رژيم كه براي ادامهٌ حيات رژيم بيش از زمان خميني نياز داشت مخالفينش را از سر راه بردارد، ليستي از اين مخالفين را براي ترور مشخص كرد. بعداز اين تاريخ، ليست شخصيتهايي كه كانديداي ترور شدن بودند، هر روز افزايش مي‌يافت. در اين ليستها اسامي افراي مانند دكتر صالح رجوي، محمدحسين نقدي، هادي مهابادي، محمد محدثين، جلال گنجه‌اي، منوچهر هزارخاني، عباس داوري، پرويز خزايي و ابوالقاسم رضايي به چشم مي‌خورد.<ref>همبستگی ملی - درباره آمربن و عاملين ترور محمد حسين [https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/192-2009-09-22-08-55-27/2012-02-13-15-56-18/40158-2013-03-19-22-05-20 نقدي]</ref>
 
=== '''طرح ترور نقدي بعد از ترور دكتر كاظم رجوي''' ===
روز 4خرداد سال69 يك نفر ناشناس با منزل آقاي نقدي تماس گرفت و با زبان ايتاليايي ولي با لهجهٌ خارجي گفت كه مي‌خواهد با خانم نقدي صحبت كند. آقاي نقدي خود گوشي را بر مي‌دارد. تلفن‌كننده كه متوجه مي‌شود جواب دهنده خود آقاي نقدي است به فارسي مي‌گويد: «مي‌خواستم به همسرت بگويم كه حكم صادره از جانب خميني مورخ خرداد 1361 فعال شده است و به‌زودي به اجرا گذاشته خواهد شد» .  اعزام تيم ترور خوشكوش  و منصور آهني در فروردين سال71 اكبر خوشكوش از  تروريستهاي وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهني كه براي ترور محمد‌حسين نقدي به ايتاليا آمده بودند با 30هزار دلار اسكناس تقلبي و يك‌سري مدارك توسط پليس ايتاليا دستگير شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشكوش كه پاسپورت ديپلوماتيك داشت به تهران رفت و آهني به كانادا رفت و توسط پليس اين كشور دستگير شد. 
 
اكبر خوشكوش كيست؟ اكبر خوشكوش مشاور عملياتي سرمدي معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در زمان دري نجف‌آبادي بود. وي از لمپنهاي ياخچي‌آباد تهران و از دو ستان سعيد حجاريان و عباس عبدي است. وي از بهمن سال57 با سعيد حجاريان در كميته‌هاي ضد‌مردمي به‌فعاليت پرداخت و از سال1358 از كساني بود كه حملات باندهاي چماقدار عليه مجاهدين را در تهران سازمان مي‌داد. از بهمن59 در كميتهٌ نازي‌آباد شكنجه و بازجويي از هواداران مجاهدين را شروع كرد و بعد‌از 30خرداد از شكنجه‌گران زندان اوين شد. به توصيهٌ لاجوردي بعداز تشكيل وزارت اطلاعات خوشكوش به اين وزارتخانه منتقل شد و در تيمهاي ضربت (تروريستي) معاونت خارجي قرار گرفت. در قتلهاي زنجيره‌يي فاش شد: «اكبر خوشكوش از ‌جمله كساني است كه در وزارت اطلاعات به ‌«فرنگي كاري» معرو ف هستند و در ترورهاي خارج كشور دست دارد». 
 
منصور آهني كيست؟ منصور آهني عضو تيمهاي ترور وزارت اطلاعات است كه در سال70 به كانادا فرستاده شد و متقاضي پناهندگي شد. رژيم در صدد بود از امكانات پناهندگي براي كارهاي تروريستي خود در خارج استفاده كند.
 
چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندميل كانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پيش منصور آهني تلفني از مربي سابقش رئيس جوخهٌ آدمكشي ايران دريافت كرد. تماس تلفني از ايران درست چند هفته پس از اين كه منصور آهني رسماً در دادگاهي در تورنتو درخواست پناهندگي كرده بود صورت گرفت.
 
تاآن زمان آقاي آهني كه توسط يك شاخهٌ ويژهٌ دولت ايران براي كشتن آموزش ديده بود در آپارتماني در دان ميلز با همسرش و دو مردي كه در مركز پناهندگان ملاقات كرده بود، مستقر شده بود. او در برگركينگز در مركز تورنتو همبرگر درست مي‌كرد.  تلفن كننده فارسي حرف مي‌زد. او گفت جاي آقاي آهني خالي است و مي‌خواهد او را دوباره در اروپا در جايي دنج ببيند. تلفن‌كننده نيازي نداشت خود را معرفي كند. او صدا را مي‌شناخت. او علي‌اكبر بود كه براي سرويسهاي اطلاعاتي غربي تحت نام اكبر خوشكوش شناخته مي‌شود. آقاي خوشكوش در ايران معروف بود. او رئيس جوخه‌هاي قتل در خارج بود.
 
هفت سال پيش در تهران او به آقاي آهني آموزش داده بود كه چگونه از موشك‌انداز دستي استفاده كند و چگونه از يك اتومبيل در حال حركت بيرون بپرد و چهار گلوله به قلب و يكي به مغز يك مرد خالي كند و بعد دوباره سوار اتومبيل شود. آقاي آهني كه پنج ماه قبل از آن در اكتبر1991 به كانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقاي خوشكوش گفت كه برايش پول مي‌فرستد تا يك پاسپورت تقلبي بخرد. بنابراين آقاي آهني طرحهاي ملاقات مخفيانه در اروپا را شروع كرد».
 
تلاش براي فرستادن ترويست در پوش ديپلمات  بعداز شكست تيم خوشكوش، رژيم آخوندي تصميم گرفت به‌رغم اين‌كه وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اسفند67 با دادن ويزاي ديپلوماتيك به حميد پرنده مخالفت كرده بود، مجدداً براي او در خواست ويزا كند.  پرنده از ژانويهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت رژيم در بن خدمت كرده بود.  مقامات آلماني او را در طول مقطع ياد شده يك مقام مهم سرويسهاي اطلاعاتي رژيم ارزيابي كرده و در رابطه با فعاليتهاي تروريستي به او مظنون بودند.  در 23تير71 وزارت‌خارجهٌ ايتاليا درخواست ويزاي ديپلوماتيك پرنده را به‌عنوان ديپلومات سفارت رژيم در رم رد كرد. ارگانهاي امنيتي به‌دليل «ظن مشاركت در فعاليتهاي تروريستي و تهديداتي كه براي امنيت كشور مي‌تواند داشته باشد» با اعطاي ويزا به او مخالفت كردند. وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اواخر شهريور71  يك بار ديگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاك ايتاليا را به رژيم اطلاع داد.
 
مسافرت يك‌روزهٌ پرنده به ايتاليا در تاريخ 3آذر71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ 008625 براي يك مأموريت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت.
 
اصرار مجدد رژيم براي ويزاي پرنده  وزارت اطلاعات از ولايتي خواست به فشار ديپلوماتيك براي دريافت ويزا براي پرنده متوسل شود.  اين‌بار براي پرنده به‌عنوان يكي از نفرات نزديك و مورد اعتماد ولايتي از دولت ايتاليا تقاضاي ويزاي ديپلوماتيك شد و به سفير ايتاليا در تهران گوشزد كردند كه ولايتي عدم موافقت با اين ويزا را به عدم اعتماد به خودش تفسير خواهد كرد و ناچار به‌عمل متقابل مي‌شود. به‌رغم اين اصرار ارگانهاي ذيربط امنيتي در ايتاليا هم‌چنان با ورود پرنده به ايتاليا مخالفت كردند. اما وزارت‌خارجهٌ ايتاليا با طرح اين موضوع كه ندادن ويزا به پرنده به روابط دو كشور ضربه مي‌زند خواهان تجديد‌نظر در تصميم ارگانهاي امنيتي شد و بالاخره در اوايل ديماه71 با ويزاي ورود براي وي موافقت كردند.
 
ورود پرنده به ايتاليا و مخفي شدن او در روز 18ديماه71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ايتاليا آدرس «سفارت جمهوري اسلامي ايران» را به‌عنوان محل سكونت خودش داد، ولي چنان‌كه در پرونده منعكس است تا 27اسفند يعني دو روز بعداز ترور، ارگانهاي امنيتي ايتاليا هيچ اطلاعي از وي نداشتند. 
 
سفير رژيم در ايتاليا در هفتهٌ اول اسفند براي توجيه طرح ترور به تهران احضار شد و بعد‌از توجيه به ايتاليا باز‌گشت.
 
در 11اسفند71 خامنه‌اي طي حكمي سرهنگ مزدور محمدرضا نقدي (پسر عموي شهيد محمد حسين نقدي) را با اعطاي درجهٌ سرتيپ دوم، به سمت فرماندهٌ حفاظت نيروي انتظامي منصوب كرد. 
 
تكميل تيم ترور در 18اسفند71 دو تروريست به‌نامهاي حسين نيسوي و احمد كلامي وهجابادي وارد رم شدند و مستقيماً به نزد پرنده رفتند.  اين دو نفر در تاريخ 27اسفند71 يعني 2روز بعداز ترور، رم را ترك كردند. حسين نيسوي 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شكنجه‌گران اوين  و نفر مورد اعتماد محسن رضايي است.
 
در 19اسفند71 يك هيأت 7نفره تحت پوش مسئولين وزارت راه و ترابري رژيم براي يك بازديد آموزشي از امنيت سيستمهاي گمركي فرودگاه رم، وارد ايتاليا شدند. اين بازديدها در روزهاي 20 و 21اسفند بود و اين هفت‌نفر در هتل «سات ليت» شهرك اوستيا در نزديكي رم تا روز 25اسفند جا رزرو كرده بودند. اما عملاً به جز يك نفر از آنان بقيه تا سه روز پس از ترور نقدي يعني 28اسفند در رم ماندند. تحقيقات بعدي مقاومت ايران نشان داد كه 5نفر از اعضاي اين هيأت از كادرهاي وزارت اطلاعات بوده‌اند كه براي اجراي يك طرح فريب به ايتاليا آمده بودند. اسامي اين هيأت عبارت بود از:
 
1-    محسن منتظريان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات
 
2-    يحيي‌محمود سياه‌بازي‌راشكان از وزارت اطلاعات
 
3-    غلامحسين سركيل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات
 
4-    سرگرد قدرت‌الله رضايي متولد1327 قزوين، از وزارت اطلاعات
 
5-    سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزاني متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات
 
6-    محمد رضا خداشناس دستجردي 
 
7-    منصور نامور 
 
اين 7نفر روز 25اسفند، بين ساعت 8 تا 9صبح ساعتي قبل از ترور نقدي، از هتل پياده بيرون آمده و هر‌كدام به يك سمت شهر رفتند تا توجهات پليس ايتاليا را به‌خود جلب كنند و در نتيجه انرژي كمتري متوجه حفاظت شهيد نقدي بشود. 
 
آخرين شناساييها در مقابل منزل مسكوني نقدي
 
خانم موروني (همسر شهيد نقدي) بعداز شهادت نقدي گزارش كرد كه در 22اسفند71 همراه نقدي در كوچهٌ محل اقامتشان متوجه مي‌شوند كه دو نفر كه خيلي شبيه به ايرانيها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. يكي از آنها كه ريش داشت يك دوربين به گردنش آويزان بود. تحقيقات بعدي نشان داد كه اين فرد حميد پرنده بود.
 
جنايت تروريستي 25اسفند71  روز 25اسفند71 حوالي ساعت9.30 در ميدان «البا» دو فرد كه لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر يك موتور بودند به ماشين آقاي محمدحسين نقدي نزديك مي‌شوند و به‌طرف او شليك مي‌كنند و نقدي قبل از رسيدن به بيمارستان به شهادت مي‌رسد. 
 
سلاح مورد استفاده در قتل، بعدازظهر همان روز، در يك سطل آشغال در خيابان مونته روكتا پيدا شد. سلاح يك اسكورپيون كاليبر7.65، مجهز به صدا خفه كن بود و شماره سريالش پاك شده بود. 
 
شناسايي حميد پرنده  به‌عنوان قاتل اصلي
 
بعداز ترور نقدي، وقتي پليس يك آلبوم عكس را كه شامل 140عكس بود به خانم موروني نشان داد، وي عكس شماره30 را به‌عنوان فردي كه  در 22اسفند به‌همراه يك نفر ديگر او و آقاي نقدي را تحت‌نظر داشت، شناسايي كرد. عكس شماره30 به حميد پرنده تعلق داشت.
 
بر اساس توضيحات رانندهٌ ماشين آقاي نقدي و ساير شهود، چهرهٌ قاتل ترسيم شد. خانم موروني تأييد كرد كه اين چهره همان كسي است كه سه روز قبل از ترور، او را در نزديكي منزلشان ديده است.
 
اين همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروي آقاي نقدي نيز در آلبوم عكسهاي پليس روي عكس پرنده به‌عنوان كسي كه بيشترين شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.
 
در احضاريهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصي باشد كه توسط خانم موروني در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبين عكاسي ديده شده و اگر تصوير نقاشي شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظيفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسايي، بعد تعقيب و مراقبت و سپس اجراي قتل به‌كمك افراد مؤمن.
 
به‌رغم اين‌كه براي مقامات امنيتي و قضايي ايتاليا نقش حميد پرنده در اين ترور جنايتكارانه مشخص بود، اما رژيم خميني با سوء استفاده از مصونيت ديپلوماتيك او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولايتي مشغول به‌كار شد.  اعتراف عبدالله نوري وزير كشور رفسنجاني به ترور  شهيد محمد حسين نقدي
 
روزنامهٌ نيويورك تايمز اول تيرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌يي تحت‌عنوان "ايزولاسيون و ناآرامي واقعي مزاحم ايران است"، كه توسط خبرنگار اعزامي اين روزنامه، كريس هجز به تهران نوشته شده، مي‌نويسد: «از عبدالله نوري وزير كشور در حالي‌كه در يك اتاق مجلل و با پرده‌يي توري و منظره‌يي از تمامي تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضيان ايراني در خارج كشور سئوال شد. او كشته‌شدگان را محكوم كرد و نه زنده‌ها را. وزير (عبدالله نوري) با اشاره به رهبران اپوزيسيون نظير محمدحسين نقدي سفير سابق ايران در ايتاليا كه در رم با اسلحه به قتل رسيد، سئوال كرد، آيا اين‌گونه افراد تروريست هستند يا نه؟ و اگر كساني عليه اين‌گونه تروريستها دست به‌عمل بزنند، آيا آنها تروريست هستند؟ من فكر نمي‌كنم اين‌طور باشد».


=== انجام ترور ===
=== انجام ترور ===

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۵۳

محمد‌حسين نقدي

محمد‌حسين نقدي عضو و نماينده شوراي ملي مقاومت در ايتاليا در ساعت9.30 روز 25اسفند1371 در حالي‌كه عازم محل كارش بود در ميدان البا رم توسط دو تروريست كه سوار بر يك موتور بودند مورد سوء‌قصد قرار گرفت

محمد‌حسين نقدي در تيرماه 1360 به‌عنوان كاردار سفارت رژيم در ايتاليا منصوب شد، اما 8 ماه بعد يعني در اسفند 1360 وي سفارت را ترك و به صفوف مقاومت ايران پيوست و عضو هيأت نمايندگي شوراي‌ملي مقاومت در ايتاليا و سپس از سال63 نمايندهٌ مسئول شورا در اين كشور شد.

زندگینامه

محمدحسین نقدی، در پنجم فروردین ماه ۱۳۳۰ در یزد متولد شد. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی, در رشته زمین شناسی دانشگاه شیراز به تحصیلات خود ادامه داد. در دوران دانشجویی, که مقارن با سالهای آخر دهه ۴۰بود, چندین بار به خاطر اعتراضات دانشجویی و هواداری از جنبش انقلابی دستگیر و زندانی شد. 

پس از تحصیلات دانشگاهی, مدتی  در شرکت نفت کار کرد و پس از آن, در سال ۵۰, به سازمان انرژی اتمی منتقل شد.

در سال ۵۷, او در زمینه تحقیق برای شناسایی و استخراج معادن اورانیوم به کار مشغول بود. در سال ۵۹ با استفاده از یک بورس تحصیلی به ایتالیا رفت و در مدرسه مدیریت میلان دوره تخصصی عالی را به پایان رساند.

پس از بازگشت از ایتالیا, در اوایل سال ۶۰, به استخدام وزارت خارجه درآمد و به عنوان کاردار سفارت ایران در رم, به کار مشغول شد. پس از فرارسیدن ۳۰خرداد۶۰ به شورای ملی مقاومت پیوست. او سالها نماینده شورا در ایتالیا بود و در مهرماه ۱۳۷۰ به عضویت شورا درآمد.

فتوای ترور نقدی

پيوستن نقدي به شوراي‌ملي مقاومت جرمي بود كه خميني هيچ‌گاه آن را فراموش نمي‌كرد، به همين خاطر در خرداد سال61 شخصاً فتواي قتل او را صادر كرد. اين موضوعي است كه در پروندهٌ قضايي نقدي از سوي مقامات امنيتي ايتاليا نيز مورد تأييد قرار گرفته است.

از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزيري مسئوليت اجراي اين ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشكيل وزارت اطلاعات، معاونت خارجي اين وزارتخانه به رياست آخوند حجازي براي اجراي اين جنايت هولناك مأمور شد.

در سال61 شماري از مزدوران اطلاعاتي سفارت از جمله فردي به‌نام مهدي مقدم سامان در خيابان به شهيد نقدي حمله‌ور شدند كه با عكس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند.

ترور

اعزام تيم ترور

در سال66 آخوند علي اصغر حجازي (رئيس معاونت خارجي وقت وزارت اطلاعات) و معاون او سعيد امامي طرح ترور را تهيه و چندين بار اقدام به شناسايي كردند ولي با كشف به ‌موقع اين تصميمات توسط مقاومت، طرح با شكست مواجه شد. 

يك بار ديگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجراي اين طرح بر آمد و به اين منظور براي تروريستي به‌نام حميد پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان ديپلومات از دولت ايتاليا تقاضاي پذيرش كردند. اما مقامات امنيتي ايتاليا به‌رغم اصرار سفير رژيم با تقاضاي ويزاي او موافقت نكردند. از اين رو اجراي طرح بار ديگر به تعويق افتاد.

بعداز مرگ خميني شوراي عالي امنيت رژيم كه براي ادامهٌ حيات رژيم بيش از زمان خميني نياز داشت مخالفينش را از سر راه بردارد، ليستي از اين مخالفين را براي ترور مشخص كرد. بعداز اين تاريخ، ليست شخصيتهايي كه كانديداي ترور شدن بودند، هر روز افزايش مي‌يافت. در اين ليستها اسامي افراي مانند دكتر صالح رجوي، محمدحسين نقدي، هادي مهابادي، محمد محدثين، جلال گنجه‌اي، منوچهر هزارخاني، عباس داوري، پرويز خزايي و ابوالقاسم رضايي به چشم مي‌خورد.[۱]

طرح ترور نقدي بعد از ترور دكتر كاظم رجوي 

روز 4خرداد سال69 يك نفر ناشناس با منزل آقاي نقدي تماس گرفت و با زبان ايتاليايي ولي با لهجهٌ خارجي گفت كه مي‌خواهد با خانم نقدي صحبت كند. آقاي نقدي خود گوشي را بر مي‌دارد. تلفن‌كننده كه متوجه مي‌شود جواب دهنده خود آقاي نقدي است به فارسي مي‌گويد: «مي‌خواستم به همسرت بگويم كه حكم صادره از جانب خميني مورخ خرداد 1361 فعال شده است و به‌زودي به اجرا گذاشته خواهد شد» .  اعزام تيم ترور خوشكوش  و منصور آهني در فروردين سال71 اكبر خوشكوش از  تروريستهاي وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهني كه براي ترور محمد‌حسين نقدي به ايتاليا آمده بودند با 30هزار دلار اسكناس تقلبي و يك‌سري مدارك توسط پليس ايتاليا دستگير شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشكوش كه پاسپورت ديپلوماتيك داشت به تهران رفت و آهني به كانادا رفت و توسط پليس اين كشور دستگير شد. 

اكبر خوشكوش كيست؟ اكبر خوشكوش مشاور عملياتي سرمدي معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در زمان دري نجف‌آبادي بود. وي از لمپنهاي ياخچي‌آباد تهران و از دو ستان سعيد حجاريان و عباس عبدي است. وي از بهمن سال57 با سعيد حجاريان در كميته‌هاي ضد‌مردمي به‌فعاليت پرداخت و از سال1358 از كساني بود كه حملات باندهاي چماقدار عليه مجاهدين را در تهران سازمان مي‌داد. از بهمن59 در كميتهٌ نازي‌آباد شكنجه و بازجويي از هواداران مجاهدين را شروع كرد و بعد‌از 30خرداد از شكنجه‌گران زندان اوين شد. به توصيهٌ لاجوردي بعداز تشكيل وزارت اطلاعات خوشكوش به اين وزارتخانه منتقل شد و در تيمهاي ضربت (تروريستي) معاونت خارجي قرار گرفت. در قتلهاي زنجيره‌يي فاش شد: «اكبر خوشكوش از ‌جمله كساني است كه در وزارت اطلاعات به ‌«فرنگي كاري» معرو ف هستند و در ترورهاي خارج كشور دست دارد». 

منصور آهني كيست؟ منصور آهني عضو تيمهاي ترور وزارت اطلاعات است كه در سال70 به كانادا فرستاده شد و متقاضي پناهندگي شد. رژيم در صدد بود از امكانات پناهندگي براي كارهاي تروريستي خود در خارج استفاده كند.

چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندميل كانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پيش منصور آهني تلفني از مربي سابقش رئيس جوخهٌ آدمكشي ايران دريافت كرد. تماس تلفني از ايران درست چند هفته پس از اين كه منصور آهني رسماً در دادگاهي در تورنتو درخواست پناهندگي كرده بود صورت گرفت.

تاآن زمان آقاي آهني كه توسط يك شاخهٌ ويژهٌ دولت ايران براي كشتن آموزش ديده بود در آپارتماني در دان ميلز با همسرش و دو مردي كه در مركز پناهندگان ملاقات كرده بود، مستقر شده بود. او در برگركينگز در مركز تورنتو همبرگر درست مي‌كرد.  تلفن كننده فارسي حرف مي‌زد. او گفت جاي آقاي آهني خالي است و مي‌خواهد او را دوباره در اروپا در جايي دنج ببيند. تلفن‌كننده نيازي نداشت خود را معرفي كند. او صدا را مي‌شناخت. او علي‌اكبر بود كه براي سرويسهاي اطلاعاتي غربي تحت نام اكبر خوشكوش شناخته مي‌شود. آقاي خوشكوش در ايران معروف بود. او رئيس جوخه‌هاي قتل در خارج بود.

هفت سال پيش در تهران او به آقاي آهني آموزش داده بود كه چگونه از موشك‌انداز دستي استفاده كند و چگونه از يك اتومبيل در حال حركت بيرون بپرد و چهار گلوله به قلب و يكي به مغز يك مرد خالي كند و بعد دوباره سوار اتومبيل شود. آقاي آهني كه پنج ماه قبل از آن در اكتبر1991 به كانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقاي خوشكوش گفت كه برايش پول مي‌فرستد تا يك پاسپورت تقلبي بخرد. بنابراين آقاي آهني طرحهاي ملاقات مخفيانه در اروپا را شروع كرد».

تلاش براي فرستادن ترويست در پوش ديپلمات  بعداز شكست تيم خوشكوش، رژيم آخوندي تصميم گرفت به‌رغم اين‌كه وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اسفند67 با دادن ويزاي ديپلوماتيك به حميد پرنده مخالفت كرده بود، مجدداً براي او در خواست ويزا كند.  پرنده از ژانويهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت رژيم در بن خدمت كرده بود.  مقامات آلماني او را در طول مقطع ياد شده يك مقام مهم سرويسهاي اطلاعاتي رژيم ارزيابي كرده و در رابطه با فعاليتهاي تروريستي به او مظنون بودند.  در 23تير71 وزارت‌خارجهٌ ايتاليا درخواست ويزاي ديپلوماتيك پرنده را به‌عنوان ديپلومات سفارت رژيم در رم رد كرد. ارگانهاي امنيتي به‌دليل «ظن مشاركت در فعاليتهاي تروريستي و تهديداتي كه براي امنيت كشور مي‌تواند داشته باشد» با اعطاي ويزا به او مخالفت كردند. وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اواخر شهريور71  يك بار ديگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاك ايتاليا را به رژيم اطلاع داد.

مسافرت يك‌روزهٌ پرنده به ايتاليا در تاريخ 3آذر71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ 008625 براي يك مأموريت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت.

اصرار مجدد رژيم براي ويزاي پرنده  وزارت اطلاعات از ولايتي خواست به فشار ديپلوماتيك براي دريافت ويزا براي پرنده متوسل شود.  اين‌بار براي پرنده به‌عنوان يكي از نفرات نزديك و مورد اعتماد ولايتي از دولت ايتاليا تقاضاي ويزاي ديپلوماتيك شد و به سفير ايتاليا در تهران گوشزد كردند كه ولايتي عدم موافقت با اين ويزا را به عدم اعتماد به خودش تفسير خواهد كرد و ناچار به‌عمل متقابل مي‌شود. به‌رغم اين اصرار ارگانهاي ذيربط امنيتي در ايتاليا هم‌چنان با ورود پرنده به ايتاليا مخالفت كردند. اما وزارت‌خارجهٌ ايتاليا با طرح اين موضوع كه ندادن ويزا به پرنده به روابط دو كشور ضربه مي‌زند خواهان تجديد‌نظر در تصميم ارگانهاي امنيتي شد و بالاخره در اوايل ديماه71 با ويزاي ورود براي وي موافقت كردند.

ورود پرنده به ايتاليا و مخفي شدن او در روز 18ديماه71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ايتاليا آدرس «سفارت جمهوري اسلامي ايران» را به‌عنوان محل سكونت خودش داد، ولي چنان‌كه در پرونده منعكس است تا 27اسفند يعني دو روز بعداز ترور، ارگانهاي امنيتي ايتاليا هيچ اطلاعي از وي نداشتند. 

سفير رژيم در ايتاليا در هفتهٌ اول اسفند براي توجيه طرح ترور به تهران احضار شد و بعد‌از توجيه به ايتاليا باز‌گشت.

در 11اسفند71 خامنه‌اي طي حكمي سرهنگ مزدور محمدرضا نقدي (پسر عموي شهيد محمد حسين نقدي) را با اعطاي درجهٌ سرتيپ دوم، به سمت فرماندهٌ حفاظت نيروي انتظامي منصوب كرد. 

تكميل تيم ترور در 18اسفند71 دو تروريست به‌نامهاي حسين نيسوي و احمد كلامي وهجابادي وارد رم شدند و مستقيماً به نزد پرنده رفتند.  اين دو نفر در تاريخ 27اسفند71 يعني 2روز بعداز ترور، رم را ترك كردند. حسين نيسوي 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شكنجه‌گران اوين  و نفر مورد اعتماد محسن رضايي است.

در 19اسفند71 يك هيأت 7نفره تحت پوش مسئولين وزارت راه و ترابري رژيم براي يك بازديد آموزشي از امنيت سيستمهاي گمركي فرودگاه رم، وارد ايتاليا شدند. اين بازديدها در روزهاي 20 و 21اسفند بود و اين هفت‌نفر در هتل «سات ليت» شهرك اوستيا در نزديكي رم تا روز 25اسفند جا رزرو كرده بودند. اما عملاً به جز يك نفر از آنان بقيه تا سه روز پس از ترور نقدي يعني 28اسفند در رم ماندند. تحقيقات بعدي مقاومت ايران نشان داد كه 5نفر از اعضاي اين هيأت از كادرهاي وزارت اطلاعات بوده‌اند كه براي اجراي يك طرح فريب به ايتاليا آمده بودند. اسامي اين هيأت عبارت بود از:

1-    محسن منتظريان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات

2-    يحيي‌محمود سياه‌بازي‌راشكان از وزارت اطلاعات

3-    غلامحسين سركيل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات

4-    سرگرد قدرت‌الله رضايي متولد1327 قزوين، از وزارت اطلاعات

5-    سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزاني متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات

6-    محمد رضا خداشناس دستجردي 

7-    منصور نامور 

اين 7نفر روز 25اسفند، بين ساعت 8 تا 9صبح ساعتي قبل از ترور نقدي، از هتل پياده بيرون آمده و هر‌كدام به يك سمت شهر رفتند تا توجهات پليس ايتاليا را به‌خود جلب كنند و در نتيجه انرژي كمتري متوجه حفاظت شهيد نقدي بشود. 

آخرين شناساييها در مقابل منزل مسكوني نقدي

خانم موروني (همسر شهيد نقدي) بعداز شهادت نقدي گزارش كرد كه در 22اسفند71 همراه نقدي در كوچهٌ محل اقامتشان متوجه مي‌شوند كه دو نفر كه خيلي شبيه به ايرانيها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. يكي از آنها كه ريش داشت يك دوربين به گردنش آويزان بود. تحقيقات بعدي نشان داد كه اين فرد حميد پرنده بود.

جنايت تروريستي 25اسفند71  روز 25اسفند71 حوالي ساعت9.30 در ميدان «البا» دو فرد كه لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر يك موتور بودند به ماشين آقاي محمدحسين نقدي نزديك مي‌شوند و به‌طرف او شليك مي‌كنند و نقدي قبل از رسيدن به بيمارستان به شهادت مي‌رسد. 

سلاح مورد استفاده در قتل، بعدازظهر همان روز، در يك سطل آشغال در خيابان مونته روكتا پيدا شد. سلاح يك اسكورپيون كاليبر7.65، مجهز به صدا خفه كن بود و شماره سريالش پاك شده بود. 

شناسايي حميد پرنده  به‌عنوان قاتل اصلي

بعداز ترور نقدي، وقتي پليس يك آلبوم عكس را كه شامل 140عكس بود به خانم موروني نشان داد، وي عكس شماره30 را به‌عنوان فردي كه  در 22اسفند به‌همراه يك نفر ديگر او و آقاي نقدي را تحت‌نظر داشت، شناسايي كرد. عكس شماره30 به حميد پرنده تعلق داشت.

بر اساس توضيحات رانندهٌ ماشين آقاي نقدي و ساير شهود، چهرهٌ قاتل ترسيم شد. خانم موروني تأييد كرد كه اين چهره همان كسي است كه سه روز قبل از ترور، او را در نزديكي منزلشان ديده است.

اين همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروي آقاي نقدي نيز در آلبوم عكسهاي پليس روي عكس پرنده به‌عنوان كسي كه بيشترين شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.

در احضاريهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصي باشد كه توسط خانم موروني در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبين عكاسي ديده شده و اگر تصوير نقاشي شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظيفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسايي، بعد تعقيب و مراقبت و سپس اجراي قتل به‌كمك افراد مؤمن.

به‌رغم اين‌كه براي مقامات امنيتي و قضايي ايتاليا نقش حميد پرنده در اين ترور جنايتكارانه مشخص بود، اما رژيم خميني با سوء استفاده از مصونيت ديپلوماتيك او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولايتي مشغول به‌كار شد.  اعتراف عبدالله نوري وزير كشور رفسنجاني به ترور  شهيد محمد حسين نقدي

روزنامهٌ نيويورك تايمز اول تيرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌يي تحت‌عنوان "ايزولاسيون و ناآرامي واقعي مزاحم ايران است"، كه توسط خبرنگار اعزامي اين روزنامه، كريس هجز به تهران نوشته شده، مي‌نويسد: «از عبدالله نوري وزير كشور در حالي‌كه در يك اتاق مجلل و با پرده‌يي توري و منظره‌يي از تمامي تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضيان ايراني در خارج كشور سئوال شد. او كشته‌شدگان را محكوم كرد و نه زنده‌ها را. وزير (عبدالله نوري) با اشاره به رهبران اپوزيسيون نظير محمدحسين نقدي سفير سابق ايران در ايتاليا كه در رم با اسلحه به قتل رسيد، سئوال كرد، آيا اين‌گونه افراد تروريست هستند يا نه؟ و اگر كساني عليه اين‌گونه تروريستها دست به‌عمل بزنند، آيا آنها تروريست هستند؟ من فكر نمي‌كنم اين‌طور باشد».

انجام ترور

محاکمه

جستارهای وابسته

منابع

  1. همبستگی ملی - درباره آمربن و عاملين ترور محمد حسين نقدي