کاربر:Khosro/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox holiday
ابراهيم رئيسي زاده‌ی نوغان مشهد در سال ۱۳۳۹، (نام اصلی او ابراهیم رئیس‌الساداتی است). بعد از اتمام دوره ابتدایی به حوزه علمیه‌ مشهد رفت. تحصیلات غیرحوزوی او تا مقطع ششم ابتدایی است. او سپس در ۱۵ سالگی از حوزه علمیه‌ مشهد به حوزه علمیه‌قم فرستاده شد، يكي از نزديك ترين نفرات خامنه‌اي بشمار مي‌رود و بگفته نزديكان خامنه‌اي، در محافل رژيم ایران از وي بعنوان يكي از گزينه هاي جانشيني خامنه‌اي نام برده مي‌شود. آخوند رئيسي هم‌چنين از سال ۱۳۷۰ به‌مدت ۱۴ سال در كلاس‌هاي درس خامنه‌اي شركت داشته است. ابراهيم رئيسي داماد آخوند احمد علم الهدي امام جمعه خامنه‌اي در مشهد است.
|holiday_name  =  روز جهانی منع خشونت علیه زنان
|type          = جهانی
|image        = خشونت-علیه-زنان.jpg
|imagesize    =
|caption      =
|official_name =روز جهانی منع خشونت علیه زنان
|nickname      =
|observedby    = سازمان ملل متحد
|litcolor      =
|longtype      =
|significance  =
|date          =۲۵ نوامبر ۱۹۹۹
|duration      = یک روز
|frequency    = سالانه
|scheduling    =
|celebrations  =
|observances  =
|relatedto    = حقوق زنان
}}
'''روز جهانی منع شکنجه علیه زنان''' در ۲۵ نوامبر ۱۹۹۹، توسط سازمان ملل متحد نام‌گذاری و اعلام شد. این نام‌گذاری به یادبود خاطره‌ی خواهران میرابال صورت گرفت؛ این سه خواهر به نام‌های پاتريا، مينروا، و ماريا ترزا که اهل جمهوری دومینیکن بودند، در سال ۱۹۶۰ در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروخیو (۱۹۳۰ – ۱۹۶۱) به قتل رسیدند. نام‌گذاری این روز برای نخستین بار در گردهمایی فمنیستی‌یی که در بوگوتا پایتخت کلمبیا در سال ۱۹۸۱ تشکیل گردید، به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلان شد. اين خواهران كه از آنان با لقب “Involvidables Mariposas” يا «پروانه های فراموش نشدنی» ياد می شود، به مظهر مقاومت و مبارزه بر عليه قربانی كردن زنان تبديل شدند. در پی این اقدام، در روز ۱۹ اکتبر ۱۹۹۹ در کمیته سوم سازمان ملل متحد (پنجاه و چهارمین دوره مجمع عمومی) جمهوری دومینیکن با نمایندگانی از جانب کشور خود و همچنین با ۷۴ کشور عضو با ارائه‌ی پیش‌نویس قطعنامه‌یی متقاضی شدند که روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نظر گرفته شود. کمیته سوم نیز بدون رأی‌گیری این پیش‌نویس قطعنامه را تصویب کرد و روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام‌گذاری شد. خشونت علیه زنان یک اصطلاح تخصصی است که در تمامیت آن به اعمال خشونت‌آمیز علیه زنان گفته می‌شود. پایه اصلی این شکل از خشونت، خشونت جنسیتی است. یعنی زن بودن علت اعمال خشونت و آزار و اذیت قربانی است و نه هیچ تخلف و جرمی که طبق قانون مستوجب مجازات باشد.  


== خشونت علیه زنان درجهان ==
'''ابراهیم  رئیسی در اوایل انقلاب'''
[[پرونده:خواهران میرابل.jpg|جایگزین=خواهران میرابل|بندانگشتی|338x338پیکسل|خواهران میرابل]]
رفتار خشونت آمیز علیه زنان یکی از گسترده‌ترین و فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در جهان امروز، و معضل گریبان‌گیر همه‌ی حکومت‌ها از کشورهای پیشرفته تا کشورهای در حال توسعه است. در گزارشی که در پنجاه و هفتمین نشست کمیسیون سالانه سازمان ملل متحد درباره جایگاه زنان در شهر نیویورک قرائت شد، با استناد به آمارهای موجود در سازمان ملل متحد و بانک جهانی عنوان شد که علت مرگ بیشتر زنان در میانگین سنی ۱۵ تا ۴۴ سال به خاطر رفتار خشونت آمیز و نه حوادثی مانند سرطان و جنگ و غیره بوده است. هرگونه عمل خشن بر اساس جنسیت، خشونت علیه زنان محسوب می‌شود. خشونت علیه زنان شامل اشکال مختلف روانی و جسمی، مانند ممانعت از پیشرفت‌های شغلی، ایجاد محدودیت‌های مالی، ممانعت از توانمندی‌‌های فردی و ... است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، خشونت علیه زنان ،هر نوع رفتار خشن و وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، روانی یا رنج زنان است. چنین رفتاری می‌تواند با استفاده از تهدید، اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی در علن یا بصورت پنهان رخ دهد. وخیم‌ترین خشونت علیه زنان در جوامع مختلف، خشونت‌های خانگی است. طبق مطالعات سازمان بهداشت جهانی در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد هجوم و بدرفتاری قرار می‌گیرد. از همه زنانی که در سال ۲۰۱۲ در جهان قربانی قتل شده‌اند، به طور تقریبی نیمی از آن‌ها توسط همسران یا یکی از اعضای خانواده‌شان کشته شده‌اند. در این زمینه تفاوت چندانی بین کشورهای پیشرفته و عقب مانده نیست. مطابق تازه‌ترین گزارش منتشر شده از جانب شورای وزرای اروپا هر ساله نزدیک به ۳۵۰۰ زن در ۲۷ کشور اتحادیه اروپا بر اثر خشونت همسرانشان به قتل می‌رسند. طبق گزارش پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا ۷۹ درصد مردان آمریکایی نیز همسران خود را مورد ضرب و شتم و خشونت قرار می‌دهند».<ref>[https://parstoday.com/dari/radio/uncategorised-i57405 ویژه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، وب سایت پارس تودی]</ref>


== خشونت علیه زنان در ایران ==
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، بهشتی بر آن شد تا با هدف کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام، یک دوره آموزشی برای حدود ۷۰ نفر از طلاب قم که آن‌ها را برای به دوش کشیدن بار مسئولیت‌های مختلف در کشور مناسب تشخیص داده بود، برگزار و آنها را برای پذیرش این مسئولیتها آماده کند؛ ابراهیم رئیسی یکی از این طلاب برگزیده بود». مدرسه حقانی همان مدرسه‌یی است که توسط آخوندهایی مثل بهشتی، مشکینی، قدوسی و مصباح یزدی تأسیس شد و شاگردانش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به مدیریت ارشد دستگاههای قضایی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم ایران درآمدند. ابراهیم رئیسی با کسانی چون آخوند فلاحیان، آخوند روح‌الله حسینیان، آخوند مصطفی پورمحمدی و… که به عنوان جنایتکار شناخته می‌شوند، هم‌کلاس بوده است. (سایت حکومتی آستان نیوز ۱۷اسفند۹۵)
خشونت علیه زنان در ایران به چهار شکل فیزیکی، روانی، جنسی و اقتصادی جریان دارد. این چهار نوع خشونت در شرع و کتاب‌های فقهی نظام جمهوری اسلامی که مرجع همه قوانین شرعی این نظام است، تئوریزه و مدون شده است.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/news/129497 ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان، وب سایت سازمان مجاهدین خلق]</ref>


هرچند عمده کارشناسان، خشونت و بدرفتاری علیه زنان در ایران را مرتبط با فرهنگ رایج مردسالار در جامعه محسوب می‌کنند، ولی به شدت معتقدند که سیاست‌گذاری‌ها و قوانین تبعیض‌آمیز عامل بسیار مهتری در این رابطه است. به عبارت دیگر خشونت جنسیتی در ایران وجهه‌ی قانونی دارد. در اغلب کشورها خشونت علیه زنان توسط حکومت،‌ قانون و سیستم حاکمه نفی و مذمت می‌شود اما در ایران این خشونت معمولا سیتماتیک و مورد حمایت قانون است. در بسیاری از موارد قتل زنان توسط قانون مورد پیگیری جدی قرار نگرفته و یا در پیگیری آن اهمال می‌شود. قتل یک مرد شامل مجازات قتل یک انسان است اما قتل یک زن نیمی از مجازات قتل یک انسان را در پی دارد. از سویی پدر و مادر صاحب خون فرزند دختر خود هستند و در بسیاری موارد می‌توانند از مجازات اعمال خشونت یا قتل فرزند خود رهایی یابند.
'''ابراهیم رئسی بعد از انقلاب ضد سلطنتی'''


مطابق گفته‌ی بسیاری از فعالان حقون زنان در ایران، در دهه‌های اخیر در ایران با قوانین وضع شده، ابعاد تبعیض‌های جنسیتی علیه زنان افزایش پیدا کرده و در نتیجه خشونت علیه زنان نیز تشدید شده است. مجازات‌هایی  مانند سنگسار، شلاق زدن و دستگیری‌ بخاطر رابطه با مردان از نمونه‌های این خشونت است. از سویی در سیستم‌های دولتی و قضایی، با زنان به عنوان موجود دسته دوم و فرو دست رفتار می‌شود. فعالین حقوق زنان در ایران علت این امر را مقررات و قوانینی می‌دانند که فرهنگ مردسالار را نهادینه و تقویت کرده است.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/روز-جهانی-منع-خشونت-بر-زنان-از-۴۹-سال-پیش-تا-به-امروز/a-4921429 روز جهانی منع خشونت بر زنان، وب سایت دویچه وله فارسی]</ref>
ابراهیم رئیسی در هنگام انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷، هجده ساله بود. مطالعه و بررسی سوابق وی، حتی روایتهایی که در حمد و ثنای وی نوشته شده حاکی از آن است که او در دوران اوج تحرکات انقلابیون علیه نظام ستم‌شاهی در دهه ۱۳۵۰ فعالیت چندانی جز حضور در برخی تجمع‌ها نداشت و تنها در شهرهای مشهد و قم با برخی آخوندها نشست و برخاست داشت.


خشونت علیه زنان در ایران، پیشینه‌ای دیرینه دارد و اغلب توسط روحانیون مرتجع و جریان سنتی مذهبی تقویت و تشدید شده است. خشونتی که در دوران جمهوری اسلامی چهره‌ی قانونی بخود گرفته است. دو محور مهم آن شامل:
ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هرچه بیشتر به هسته اصلی قدرت در نظام تازه‌ تأسیس جمهوری اسلامی قرار گرفت.
# خشونت سیستماتیک و نهادینه شده علیه زنان در ایران که بر مبنای قانون اساسی و همچنین دیگر قوانین موضوعی و فرعی، تدوین شده است. در اساس، زن نصف مرد تلقی و ارزش‌گذاری گردیده و به صراحت از بسیاری مناصب و مشاغل اجتماعی محروم می‌باشد. بر اساس قانون موجود در نظام جمهوری اسلامی مرد مالک زن است.
# خشونت بی حد و مرز در همه‌ی جنبه‌های خصوصی و شخصی علیه زنان توسط ارگان‌های مختلف که به خود را صاحب امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند.  بنابراین هر کسی این اجازه را دارد با تکیه بر قوانین موجود در نظام جمهوری اسلامی، برای زنان مزاحمت ایجاد کند و درجزیی‌ترین مسائل زندگی خصوصی و اجتماعی مربوط به زنان دخالت کرده و آنها را به پلیس تحویل دهد.  


== خشونت علیه زنان به اعتراف رهبران جمهوری اسلامی ==
او در نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی با دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، عازم این شهر شد و ارتباط وی با مجموعه دادسرای نظام جمهوری اسلامی هم از همان‌جا آغاز شد.
موضع سران اصلی نظام جمهوری اسلامی در نهادینه بودن حجاب اجباری و نابرابری جنسیتی، گواه نقض سیستامتیک حقوق زنان است.[[پرونده:خشونت بر زنان.jpg|جایگزین=سرکوب زنان در ایران|بندانگشتی|سرکوب زنان در ایران|313x313پیکسل]]
[[سید علی خامنه ای|علی خامنه‌ای]] درباره حقوق زنان  گفته است:<blockquote>برابری جنسی زن و مرد از جمله حرف‌های کاملا غلط غرب است.<ref>سایت حکومتی اعتدال، ۳۰ فروردین ۱۳۹۳</ref></blockquote>وی همچنین مسئله حجاب زنان اعم از الزامی یا اختیاری را بحث‌های انحرافی خواند و گفت این بحث‌ها در جمهوری اسلامی جای ندارد.<ref>سایت حکومتی رجا نیوز، ۳۰ تیر ۱۳۹۵</ref>


[[سید علی خامنه ای|علی خامنه‌ای]] به طوری رسمی دوچرخه سواری بانوان را ممنوع اعلام کرد و گفت:<blockquote>«دوچرخه سواری بانوان در مجامع عمومی موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع است و لازم است ترک شود».<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1395/06/28/شبکه-۲۶-ارگان-رسمی-برای-سرکوب-زنان-در-اي/ ۲۶ ارگان رسمی برای سرکوب زنان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref></blockquote>زهرا آیت‌اللهی، نماینده خامنه‌ای در دانشگاه‌ها گفت:<blockquote>«ما معتقد به تساوی جنسیتی نیستیم و تفکیک جنسیتی ارزشمند است».<ref>خبرگزاری حکومتی ایسنا، ۳۰ خرداد ۱۳۹۵</ref></blockquote>به گفته کارشناسان نظام جمهوری اسلامی، ایران یکی از کشورهایی است که آمار و ارقام خشونت علیه زنان در آن بالا است.<ref>خبرگزاری حکومتی ایلنا، ۲۷ شهریور ‍۱۳۹۷</ref>
سایت آستان نیوز در این رابطه می‌نویسد: «در روزهای اول استقرار نظام، هم‌چون برخی مناطق مرزی در کشور، اخبار خوبی از شهر مسجد سلیمان که پایگاه گروه‌های چپ و مارکسیست بود به گوش نمی‌رسید. این‌گونه شد که حضرت امام برای ساماندهی اوضاع، آیت‌الله شیخ هادی مروی را به‌عنوان نماینده خود در این شهر منصوب فرمودند. به این ترتیب رئیسی به دعوت آن مرحوم، برای کمک در کارِ فرهنگی و اداره شهر همراه با گروهی از طلاب به مسجدسلیمان رفت و کلید ارتباط ایشان با مجموعه دادسرای انقلاب هم از همان‌جا زده شد».  


طبق تحقیقات انجام شده در ۱۴ سال پیش، ۶۶ درصد زنان در ایران مورد خشونت قرار می‌گیرند.<ref>خبرگزاری ایسنا، ۲۵ آبان ۱۳۹۷</ref>
یک‌سال بعد ابراهیم رئیسی پس از برگشت از مسجد سلیمان، در حالی‌که ۱۹ سال بیش نداشت، به‌عنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده شد که کارش در آنجا اساساً بازجویی بود. دادستان انقلاب وقت (آخوند قدوسی)، رئیسی را در آستانه‌ی ۲۰ سالگی به‌عنوان دادستان کرج منصوب کرد.  


بر اساس گفته‌ی یک از نمایندگان مجلس، خشونت خانگی در حال حاضر در جامعه بیداد می‌کند.<ref>خبرگزاری ایرنا، ۴ آذر ۱۳۹۶</ref>
پس از چند ماه، به‌صورت هم‌زمان و با حفظ سمت، به‌عنوان «دادستان همدان » نیز منصوب شد. او با توجه به فاصله حدوداً ۳۴۰ کیلومتری این دو شهر، نیمی از هفته را در کرج و نیم دیگر را در همدان به‌سر می‌برد تا این‌که بعد از چهار ماه به‌طور کامل در همدان مستقر ‌شد. «ایران افشاگر»


ساختار قضایی، حقوقی و انتظامی به شکلی است که به مردان اجازه داده می‌شود با زور علیه زنان دست به خشونت بزنند.<ref>خبرگزاری حکومتی ایرنا، ۲۷ تیر ۱۳۹۷</ref>
ابراهیم رئیسی تا سال ۱۳۶۳، در دادستانی همدانی بود؛ بعد از کنار گذاشته شدن اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب مرکز، و انتصاب آخوند رازینی به این سمت، خميني رئیسی را به معاونت دادستان انقلاب مرکز ‌گمارد.


== ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها در ایران ==
آن موقع دادستانی ارتجاع مرکز سه معاونت داشت (معاونت اقتصادی، معاونت قاچاق مواد مخدر و معاونت به‌اصطلاح گروهکی). ابراهیم رئیسی که آن موقع ۲۴ ساله بود به‌ریاست معاونت موسوم به گروهکی رسید. در طول دهه شصت و از جمله در قتل‌وعام‌های تابستان ۱۳۶۷، و در هیأت‌های موسوم به مرگ، سال ۶۷ در زندان‌ها، رئیسی با همین سمت جانشین دادستان انقلاب در اعدام زندانیان شرکت داشت. «ایران افشاگر»
[[پرونده:ممنوعیت زنان به ورزشگاه.jpg|جایگزین=ممنوعیت زنان به ورزشگاه|بندانگشتی|ممنوعیت زنان به ورزشگاه|319x319پیکسل]]
منع ورود زنان به ورزشگاه‌ها از طرف نظام جمهوری اسلامی، یکی از موضوعاتی بوده که همیشه از طرف زنان ایرانی به چالش کشیده شده و اخیرا اوج جدیدی پیدا کرده است. [[سحر خدایاری]] که به «دختر آبی» معروف شد، به خاطر تلاش جهت ورود به استادیوم بازداشت و به ۶ ماه حبس محکوم گردید. این دختر جوان در ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، در اعتراض به این حکم، خودش را به آتش کشید و یک هفته بعد جان باخت. مرگ او احساسات جامعه ایران و سایر جوامع جهانی را برانگیخت. هنگام بازی تیم ملی فوتبال ایران با تیم ملی کامبوج، زنانی که موفق به حضور در استادیوم آزادی شده بودند ورود خود را مدیون سحر خدایاری می‌دانستند و به یاد او  روی یک پلاکارد شعار نوشتند«دختر آبی ایران، شده نام تو جاویدان». این اقدام زنان، با واکنش شدید نیروهای امنیتی که در جایگاه زنان مستقر بودند، مواجه شد.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1398/07/24/تأکید-مجدد-بر-ممنوعیت-ورود-زنان-به-ورزش/ ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


سخنگوی فدارسیون فوتبال ایران اعلام کرد: «حضور زنان در بازی‌های لیگ، فعلاً امکان پذیر نیست».<ref>خبرگزاری حکومتی خبرآنلاین، ۲۲ مهر ۱۳۹۸</ref>
'''ابراهیم رئیس از اعضاء هیأت مرگ'''


مدیر کل ورزش و جوانان خراسان شمالی نیز اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی به بانوان اجازه ورود به ورزشگاه ۱۹ بجنورد جهت تماشای بازی‌های تیم فوتبال اتراک داده نمی‌شود.<ref>خبرگزاری رسمی ایرنا - ۲۱ مهر ۱۳۹۸</ref>
در تابستان ۱۳۶۷ و به‌دنبال فرمان خمینی، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی مجاهد و آزادی‌خواه در زندان‌های اوین تهران، گوهردشت کرج و سایر زندان‌های رژیم ایران اعدام شدند. آخوند ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با آخوند حسین‌علی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران)، آخوند مصطفی پورمحمدی (معاون و نماینده وزارت اطلاعات) و اسماعیل شوشتری (رئیس سازمان اداره زندان‌ها) اعضای کمیته‌ی‌ مرکزی تصمیم‌گیرنده در خصوص این اعدامها موسوم به«هیأت مرگ» بودند. این هیأت از سوی خمینی مأموریت یافته بود تا تکلیف آن دسته از زندانیان سیاسی را که هم‌چنان استوار و پایدار و «سر موضع» بودند، روشن کند. «ایران افشاگر»
== برخی از ماده‌های قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، علیه زنان ==
* ماده ۱۲۱۰ – سن بلوغ برای دختر ۹ سال (قمری) و طبق ماده ۱۰۴۱، ازدواج دختربچه‌ها، قبل از سن ۱۳ سالگی با اجازه اولیا مجاز است.
* ماده ۱۱۰۵ – ریاست خانواده خصیصه و خاص شوهر است.


* ماده ۱۱۱۷ – شوهر می‌تواند مانع شغل یا صنعت زن بشود که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد.
'''دو فرمان خمینی در رابطه با قتل‌و عام زندانیان سیاسی'''
* ماده ۱۱۱۴ – زن موظف است در منزلی که شوهر تعیین و مشخص می‌کند، سکنی گزیند.
* ماده ۱۱۲۳ و ۱۱۲۴ – مرد می‌تواند زن خود را به دلایل زیاد، مانند بیماری‌های مختلف و نابینایی طلاق بدهد.


* ماده ۸۶۰ – جز پدر و جد پدری هیچ کس حق ندارد برای صغیر وصی معین کند (یعنی مادر چنین حقی را ندارد).
… کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‏کنند محارب و محکوم به اعدام می‏باشند… رحم بر محاربین ساده‏اندیشی است، قاطعیت… از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه خود نسبت به دشمنان رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند… والسلام‪.
* ماده ۹۰۷ –  به دختر نصف پسر ارث تعلق می‌گیرد.
* ۱۰۶۰ – ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی، با اجازه به خصوص از طرف دولت است.
* ماده ۱۱۶۹ – هنگامی که زن و شوهر متارکه می‌کنند، سرپرستی پسر بزرگ‌تر از ۲ سال و دختر بزرگ‌تر از ۷ سال، با پدر خواهد بود.
* در ماده ۱۴۷ سن مسئولیت کیفری دختران، ۹ سال قمری تعریف شده است.
* ماده ۵۵۰ – دیه قتل زن، نصف دیه مرد می‌باشد.
* ماده ۳۰۱ – در  این قانون به طور عملی دست پدر و جدّ پدری برای قتل زن و دختر باز است.
* ماده ۱۱۵ – ریاست جمهوری تنها حق مردان مذهبی و سیاسی است.
* تبصره ماده ۶۳۸ – (کتاب پنجم تعزیرات) بدحجابی جرم است و مستوجب حبس و پرداخت جریمه می‌باشد.
همچنین در تعریف مجازات‌های تعزیری، جرایم منافی عفت با مجازات شلاق روبرو است.<ref>کتاب قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران</ref>[[پرونده:ازدواج دختران کودک.jpg|جایگزین=اردواج کودکان دختر در ایران|بندانگشتی|315x315پیکسل|اردواج کودکان دختر در ایران]]
== حجاب اجباری در ایران ==
حجاب در جامعه ایران طی هزاران سال یک امر اجتماعی بود که زنان مطابق فرهنگ و سلیقه خود و خانواده‌شان درباره‌ی آن تصمیم می‌گرفتند. حجاب معیار، برتری یا فرودستی هیچ زنی محسوب نمی‌شد. این موضوع در ۱۰۰ سال اخیر توسط حکومت‌ها و بطور مشخص در نظام جمهوری اسلامی، به یک عامل سرکوب و فشار تبدیل شد. حجاب زنان اولین بار در سال ۱۳۱۴، توسط [[رضاشاه پهلوی|رضا شاه]] تبدیل به یک موضوع حکومتی و سیاسی شد. رضاخان با قانون بی‌حجابی اجباری قانونی در این رابطه تصویب کرد که منجر به نارضایتی عمومی شد. او با تصویب یک قانون جدید به نام «کشف حجاب» دختران و زنان ایرانی را از استفاده روسری، چادر و روبند منع کرد. همچنین تغییر کلاه مردان از کلاه پهلوی و عمامه به کلاه شاپو، جزیی از این قانون بود. در جریان اعتراضات مردم به این تغییرات اجباری، در تیرماه ۱۳۱۴ کشتاری در مسجد گوهرشاد مشهد صورت گرفت. اما بعد از آن‌که [[محمدرضا شاه]] به جای پدرش بر تخت سلطنت نشست، به دلیل اعتراضات فراگیر و عمومی در سال ۱۳۲۰، مجبور شد قانون کشف حجاب اجباری را لغو کند. بعد از سرنگونی شاه و پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، مسئله حجاب شکل دیگری گرفت. این‌بار بجای بی‌حجابی اجباری، حجابی اجباری تبدیل به قانون شد. حکومت جمهوری اسلامی حجاب اجباری زنان را به صورت یک قانون نهادینه کرد و کل قوای قضایی، امنیتی و نظامی کشور را مأمور به محافظت از این قانون نمود. همچنان که در قانون اساسی آمده است، بی‌حجابی و بدحجابی جرم محسوب می‌شود و مستوجب زندان و شلاق و پرداخت جریمه است. زنان ایرانی در هر فرصتی اعتراض و مخالفت‌های خود را به قانون حجاب اجباری نشان داده‌اند. طبق گزارش ویژه‌ای که مرکز پژوهش مجلس نظام جمهوری اسلامی ارائه داده است، حدود ۷۰ درصد زنان ایرانی یا اعتقاد به حجاب ندارند یا جزء زنانی هستند که بدحجاب محسوب می‌شوند و به حجاب اجباری اعتراض دارند.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1397/12/27/حجاب-اجباری/ حجاب اجباری، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>[[پرونده:حجاب اجباری2.jpg|جایگزین=حجاب اجباری در ایران|بندانگشتی|320x320پیکسل|حجاب اجباری در ایران]]
== قاچاق زنان به خارج از ایران ==
طبق تعریف مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]]، قاچاق انسان شامل جابجایی غیرقانونی و مخفیانه ‏اشخاص در درون مرزهای ملی عمدتا از کشورهای در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد بی‌ثبات است که به منظور بهره کشی جنسی و اقتصادی از زنان و دختران صورت می گیرد. قاچاق زنان توسط قاچاقچیان، سندیکاهای تبهکار عمدتا برای بهره‌کشی جنسی، کار خانگی اجباری، ازدواج ‏قلابی، فرزند خواندگی دروغین و استخدام مخفیانه انجام می‌شود. قاچاق دختران و زنان به خارج از ایران به‌خصوص به کشورهای عربی خلیج فارس، امری سازمان یافته است که بنا به اخبار منتشر شده نهادهای مختلف حکومتی ایران از جمله سپاه پاسداران در آن دست دارند؛ تا آنجا  که حسن عباسی در سال ۱۳۸۷، در یک سخنرانی علنی به قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس اعتراف کرد و همه مسئولان را، اعم از رئیس جمهور، وزیر اطلاعات، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران، بسیج، رئیس قوه قضائیه، فرمانده نیروی انتظامی و شهردار تهران به دلیل عدم مقابله، پاسخگو نبودن، بی توجهی و جلوگیری نکردن از فاجعه قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی محکوم کرد. وی گفت: وضعیت نظام اسلامی ما به جایی رسیده که دختران شیعه را می‌برند در کشور امارات به حراج می‌گذارند.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1397/08/16/برده-داری-نوین-قاچاق-انسان-در-ایران/ برده داری نوین- قاجاق انسان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
== دستگیری، زندان و اعدام زنان در ایران ==
از آغاز روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران، تعداد بسیار زیادی از مخالفین زندانی و یا اعدام شده‌اند که آمار قابل توجهی از آن‌ها زنان می‌باشد. از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که در [[قتل عام ۶۷|تابستان سال ۶۷]] اعدام شدند، حدودا یک سوم آنان زندانیان سیاسی زن و دختر بودند. اعمال شکنجه‌های جنسی، تجاوز پیش از اعدام و... اغلب در زندان‌های ایران رواج داشته است. در این رابطه کتاب‌های بسیاری توسط زنان از بند رسته نوشته شده است که برخی به قرار زیر است:
* چشم در چشم هیولا، هنگامه حاج حسن<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/wp-content/uploads/2018/09/www.iran-efshagari.com_wp-content_uploads_2017_02_CheshmDarCheshHaula.pdf چشم در چشم هیولا - هنگامه حاج حسن]</ref>
* حقیقت ساده، منیره برادران<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/haghighate-sadeh-eslaah.pdf حقیقت ساده - منیره برادران]</ref>
* زیر بوته لاله عباسی، نسرین پرواز<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/zire-buteye-laleabbasi.pdf زیر بوته لاله عباسی - نسرین پرواز]</ref>


* بهای انسان بودن، اعظم حاج حیدری<ref>[https://m.ooyta.com/oy_content/7/0119/190119070125-331m_03061.pdf بهای انسان بودن - اعظم حاج حیدری]</ref>
هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده‏ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است. ‪روح‏الله الموسوی الخمینی)‏(
* پر کبوتر، ثریا زنگباری<ref>[https://mypersianbooks.files.wordpress.com/2015/06/pare-kabutar.pdf پر کبوتر - ثریا زنگباری]</ref>
* کرانه حقیقی یک رویا، ملیحه مقدم<ref>[https://www.iran-efshagari.com/wp-content/uploads/2017/01/KaraneHaghighi.pdf کرانه حقیقی یک رؤیا - ملیحه مقدم]</ref>
* فراموشم مکن، عفت ماهباز<ref>[https://www.radiozamaneh.com/34491 فراموشم مکن - عفت ماهباز، وب سایت رادیو زمانه]</ref>
* یادهای زندان، فریبا ثابت<ref>[https://www.iranrights.org/attachments/library/doc_16.pdf یادهای زندان - فریبا ثابت]</ref>
* مجمع الجزایر رنج، هما جابری<ref>[http://farsi.fffi.se/wp-content/uploads/2013/07/MajmaolGazareRang_Jaberi.pdf مجمع الجزایر رنج - هما جابری]</ref>
* آخرین خنده لیلا، مهری حاجی نژاد<ref>[https://m.ooyta.com/oy_content/7/0119/150119161626-752m_03065.pdf آخرین خنده لیلا - مهری حاجی نژاد]</ref>
* اگر دیوارها لب می‌گشودند، مهین لطیف<ref>[https://www.iran-efshagari.com/wp-content/uploads/2017/03/agar_divarha_lab_migoshoodand.pdf اگر دیوارها لب می‌گشودند - مهین لطیف]</ref>
* نبردی برای همه، متین کریم<ref>[https://daneshjuonline.com/wp-content/uploads/2017/07/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AA%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85.pdf نبردی برای همه - متین کریم]</ref>


* راز شب، فروغ گلستان و ....
'''اعتراض آیت‌الله منتظری (نایب  خمینی) به قتل‌عام‌ها'''
[[پرونده:قاچاق زنان و دختران ایرانی.jpg|جایگزین=قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس|بندانگشتی|332x332پیکسل|قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس]]در دوران ریاست جمهوری [[حسن روحانی|روحانی]] حداقل ۷۳ تا ۹۷ زن اعدام شده و بیشتر از ۱۸۰ زندانی سیاسی زن در زندان به سر می‌برند. در حالی که قوانین بین المللی به طور عام وجود زندانی سیاسی و عقیدتی را مردود می‌شمارد. طبق ماده ۱۸، اعلامیه جهانی حقوق بشر همه انسان‌ها آزاد هستند و تمام مردم باید بتوانند عقیده و مذهب خود را چه در خفا و چه به طور علنی تبلیغ کنند. کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز تأکید بر این دارد که هیچ انسانی نباید قربانی دستگیری خودسرانه شود. بر اساس ماده ۹ کنوانسیون بین المللی حقوق و سیاسی همه انسان‌ها باید از حق آزادی و امنیت برخوردار باشند.


زنانی که هم‌اکنون بعنوان زندانی سیاسی عقیدتی از وضعیت اسفناک زندان و شرایط سخت آنجا گزارش کرده اند عبارتند از:
'''احمد منتظری فرزند بزرگ آقای حسین‌علی منتظری در ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، یک فایل صوتی در جلسه‌ای از پدرش منتشر کرد که آقای حسین‌علی منتظری در این فایل صوتی می‌گوید: «این اعدام‌ها بزرگ‌ترین جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی است و تاریخ ما را به دلیل این جنایت محکوم می‌کند». او  مقام‌های قضایی که در جلسه حاضر بودند را مسئول این اعدام‌ها و جنایت‌کار می‌خواند. مقامات قضایی در جلسه عبارت بودند از: حسین‌علی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت تهران)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان)، و مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات وقت در زندان اوین).'''
* گلرخ ابراهیمی که به دلیل نوشتن داستان منتشر نشده مجازات سنگسار به ۶ سال حبس محکوم شده است (آرش صادقی همسر گلرخ ابراهیمی نیز زندانی سیاسی است).
* ریحانه حاج ابراهیم که به دلیل حضور یک خانواده هوادار سازمان مجاهدین خلق در خانه‌ی آن‌ها به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
* نرگس محمدی (فعال حقوق بشر و مخالف با حکم اعدام).
* راحیل موسوی که جرم وی داشتن دین بهایی است.
* زینب جلالیان، یکی از زندانیان سیاسی کُرد که محکوم به حبس ابد در زندان خوی است.
** افسانه بایزیدی، یک زندانی سیاسی کُرد دیگر که هم اکنون در زندان مرکزی کرمان به سر می‌برد.[[پرونده:گلرخ و آتنا.jpg|جایگزین=گلرخ ایرایی و آتنا دائمی|بندانگشتی|250x250px|گلرخ ایرایی و آتنا دائمی]]


** قدریه قادری، زندانی سیاسی کُرد.
رادیو فردا
** اسرین امین زاده در زندان سنندج.
** آتنا دائمی (از فعالان حقوق بشر و مخالف با اعدام).
** فریده خوش‌نام با حکم ۱۴ سال زندان و ۸۰ ضربه شلاق.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1396/04/25/زنان-در-جستجوی-عدالت/ زنان در جستجوی عدالت، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


== ارگان‌های سرکوب زنان در ایران ==
<nowiki>https://www.radiofarda.com/a/f4_ibrahim_raeisi_new_head_judiciary_system/29809201.html</nowiki>
[[پرونده:سرکوب زنان2.jpg|جایگزین=سرکوب زنان در ایران|بندانگشتی|349x349px|سرکوب زنان در ایران]]
به علت ایستادگی زنان ایرانی و مقاومت برای حق انتخاب آزادانه پوشش، این موضوع اکنون تحت عنوان «عفاف و حجاب» زنان، برای نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک مساله سیاسی و امنیتی شده است. وظیفه‌ی ارگان‌های گوناگون سرکوب حکومتی، برخورد با زنان بر سر رعایت نکردن حجاب می‌باشد؛ به همین منظور فرمانده کل نیروی انتظامی در ایران، در آذر ۱۳۹۴، اذعان کرد که در مسئله عفاف و حجاب، ۲۶ دستگاه و ارگان مسئولیت دارند. اسامی این ارگان‌ها به شرح زیر می‌باشند:
# مجلس نظام جمهوری اسلامی که مسئولیت دارد نقض حقوق زنان را قانونی و نهادینه کند، قوانینی را در سال ۱۳۹۳ تصویب کرد و به اجرا گذاشت. یکی از آن‌ها طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر بود که منجر به اسیدپاشی‌های گسترده بر علیه زنان شد.
# قوه قضاییه، با ۵ وظیفه.
# وزارت کشور با ۱۱ وظیفه که اصلی‌ترین آن نظارت بر ارگان‌ها در رعایت حجاب اجباری می‌باشد.
# نیروی انتظامی با ۲۱ وظیفه، از جمله تذکر به زنان بدحجاب و برخورد با آن‌ها در اماکن عمومی شهرها.
# نیروی بسیج با ۶ وظیفه، از جمله دخالت داشتن در شئونات خصوصی در همه اماکن.
# شهرداری‌ها با دو وظیفه از جمله تفکیک جنسیتی در پارک‌ها و مراکز ورزشی و همچنین جداسازی وسایل نقلیه عمومی.
# ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر با ۱۱ وظیفه.
# وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ۲۱ وظیفه.
# وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با ۸ وظیفه شامل فیلترینگ و سانسور فضای مجازی.
# سازمان صدا و سیما با ۳۱ وظیفه.
# سازمان تبلیغات اسلامی با ۱۲ وظیفه.
# سازمان تربیت بدنی با ۱۸ وظیفه.
# وزارت آموزش و پرورش با ۲۱ وظیفه از جمله وارد کردن مسئله حجاب در کتاب‌های درسی همه مقاطع تحصیلی.
# وزارت علوم، تحقیقات فناوری – دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی با ۱۷ وظیفه.
# وزارت کار و امور اجتماعی با ۵ وظیفه که مسئولیت دارد امکانات بیشتری برای برقراری تفکیک جنسیتی در جامعه فراهم کند.
# وزارت بازرگانی با ۱۳ وظیفه.
# وزارت امورخارجه با ۱۰ وظیفه.
# وزارت امور اقتصادی و دارایی که وظایف آن در ۴ محور تعریف شده است.
# وزارت بهداشت با ۱۷ وظیفه.
# وزارت مسکن و شهرسازی با ۹ وظیفه.
# وزارت راه و ترابری با ۷ وظیفه از جمله تحویل دادن زنان بدحجاب به مراجع قضایی و انتظامی.
# سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با ۹ وظیفه.
# سازمان بهزیستی با ۵ وظیفه.
# مرکز امور زنان و خانواده با ۶ وظیفه.
# سازمان جوانان که وظیفه آن در ۱۴ محور تعریف شده است.
# سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که وظیفه این ارگان نیز در ۱۱ محور تعریف شده است.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1395/06/28/شبکه-۲۶-ارگان-رسمی-برای-سرکوب-زنان-در-اي/ ارگان‌های رسمی برای سرکوب زنان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


== منابع ==
'''قسمتی از فایل صوتی آقای منتظری'''
<references />
 
«اول محرم شد؛ من آقای نیری، آقای اشراقی، آقای رئیسی و آقای پورمحمدی را خواستم و گفتم: ”الان محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید“ ؛ آقای نیری گفت: ”ما تا الآن ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده‌ایم، دویست نفر را هم به‌عنوان سر موضع از بقیه جدا کرده‌ایم، کلک اینها را هم بکنیم بعد هر چه بفرمایید“.» (فایل صوتی منتشر شده در ۱۹مرداد ۱۳۹۵)
 
به این ترتیب، ابراهیم رئیسی که از ۱۸ سالگی در خط خمینی قرار گرفته بود، در ۲۸سالگی به‌عنوان یکی از اعضای ”هیأت مرگ“، یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را در قتل‌وعام‌ها برعهده گرفت. برخی از بازماندگان آن اعدام‌ها روایت کرده‌اند که آخوند رئیسی را در راهروها و شکنجه‌گاه‌های زندان دیده‌اند که بدون عبا و عمامه، با لباس راحتی، به کارهای مربوط به اعدام‌ها می‌پرداخت.
 
ابراهیم رئیسی که در جریان قتل‌عام ۱۳۶۷، اعتماد ویژه خمینی را به دست آورده بود، پس از فارغ شدن از این کشتار با دریافت احکام پی‌درپی از سوی خمینی مورد قدردانی ویژه او قرار گرفت.
 
خمینی در ۱۱ دیماه ۱۳۶۷ پس از اشراف به سرسپردگی ابراهیم رئیسی که آن موقع به‌لحاظ رسمی معاون دادستان انقلاب تهران بود، او را برای یک هیأت دو نفره در کنار آخوند نیری انتخاب کرد؛ این دو نفر مأموریت یافتند تا «فارغ از پیچ‌ و خم‌های اداری» به سرعت احکام اعدام و بریدن دست و پا را در کشور صادر کنند. «سایت ایران افشاگر»
 
'''حکم  خمینی به نیری و ابراهیم  رئیسی'''
 
«جناب حجت الاسلام آقای نیری- دامت افاضاته از آنجا که گزارشات متعددی در مورد ضعف دستگاه قضایی به اینجانب رسیده است، و مردم شریف و متعهد ایران انتظار برخورد جدی‌تری با مسائل مختلف را دارند، به جنابعالی و حجت الاسلام آقای رئیسی مأموریت قضایی داده می‌شود تا نسبت به گزارشات شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام‌آباد و درود رسیدگی نموده و فارغ از پیچ و خمهای اداری با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا نمایید… والسلام.
 
۱۱ دی‌ماه ۱۳۶۷- روح الله الموسوی الخمینی» (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)
 
خمینی کارآیی دستگاه قضایی نظام را هنوز کافی نمی‌دانست، او ضمن ابراز تعجب از رکود و کم‌کاری مقامات قضایی، دو هفته پس از صدور حکم بالا، نیری و ابراهیم رئیسی را مأمور می‌کند تا به صدور احکام سرعت ببخشند.
 
'''حکم دوم خمینی'''
 
«بسم الله الرحمن الرحیم از آنجا که مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی در مورد مسائل تکان‌دهنده فوق ندارند، به حجت الاسلام آقایان نیری و رئیسی، مأموریت داده می‌شود که طبق آنچه تشخیص می‌دهند، در چهارچوب اسلام عزیز، در موارد مذکور اقدام نمایند. باعث تعجب است که در نظام اسلامی چنین حوادثی اتفاق می‌افتد؛ ولی با کمال خونسردی اجرای احکام خدا تعطیل و کارهای دیگر بر کار قضایی رجحان پیدا می‌کند. ۲۳/۱۰/۶۷ - روح الله الموسوی الخمینی» (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)
 
آخوند موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضایی رژیم، که بعد از نامه‌ی خمینی به رئیسی و نیری مبنی بر این‌که (مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی ندارند)، به نماز جمعه تهران آمد و گفت که «مشکلات دست و پاگیر سیستم قضایی مانع صدور احکام بود و اخیراً به حضرت امام اطلاع داده شد که صدور احکام به علت مشکلات دست و پاگیر به طول می‌انجامد. ایشان بذل توجه و عنایت فرمودند و با ارسال نامه‌یی تأکید کردند نباید اجرای احکام خدا به تأخیر بیافتد… تا امام این را فرمودند و ما احساس کردیم این اجازه را از طرف امام داریم… در عرض ۲۴ ساعت حکم داده شد: ۴ نفر اعدام شدند، ۲ تا دست بریده شد، ۳ نفر به زندان رفت… دفتر پیگیری شب و روز حاضر است و موضوعات را می‌توان با یک تلفن به اطلاع آنها رساند… فقط بگویید یک چنین قضیه‌ای اتفاق افتاده ما با استفاده از امر امام با ایجاد محاکم فوق‌العاده فوری در عرض ۳ روز ۴ روز ۵ روز مسأله را خاتمه می‌دهیم». (موسوی اردبیلی - نماز جمعه ۳۰ دیماه ۱۳۶۷)
 
خمینی یک روز پس از سخنرانی و اعلام موضع آخوند موسوی اردبیلی، در حکمی جدید به‌منظور گسترش اختیارات آخوند رئیسی به شورای عالی قضایی حکم کرد که به‌منظور اجرای احکام اعدام، شلاق، بریدن دست و پا و… کلیه پرونده‌های راکد را به ابراهیم رئیسی و نیری بدهد تا هر چه زودتر متهمین به مجازات برسند.
 
'''حکم خمینی به موسوی  اردبیلی'''
 
بسمه تعالی شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی
 
«کلیه پرونده‌هایی که تاکنون در آن شورا با کمال تعجب راکد مانده است و اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است در اختیار حجج اسلام آقایان نیری و رئیسی قرار دهید، تا هرچه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند، که درنگ جایز نیست…» والسلام.
 
۱ بهمن ۱۳۶۷ - روح الله الموسوی الخمینی (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)
 
ابراهیم رئیسی به‌سادگی اعتماد خمینی و در قدم بعد عنایت و توجه ویژه خامنه‌ای را به دست نیاورده است. مناصب قضایی رئیسی، به ترتیب: بازجو در دادسرای مسجد سلیمان، دادیار در دادستانی کرج، دادستان کرج، دادستان همدان، جانشین دادستان کل انقلاب تهران؛ و پس از قتل‌عام تابستان۱۳۶۷، به ترتیب دادستان انقلاب تهران، رئیس بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضاییه، دادستان ویژه روحانیت، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما و دادستان کل کشور و تولیت آستان قدس رضوی بود و بعد از اینکه در انتخاب ریاست جمهوری موفق نشد، بر مسند رئیس قوه قضائیه نشست. «ایران افشاگر»
 
<nowiki>https://www.iran-efshagari.com/%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af/</nowiki>
 
'''رياست آستان قدس رضوي'''
 
خامنه اي در اسفند ۹۴ ابراهيم رئيسي را به سمت توليت آستان قدس رضوي انتخاب كرد. توليت آستان قدس هميشه  يكي از منابع عظيم درآمدهاي اقتصادي براي رژيم ایران به‌شمار مي رود و در بحبوحه جنگ رژيم ایران در سوريه و در حالي كه سپاه پاسداران بابت اين جنگ هزينه‌هاي كمرشكني را متحمل شده بود، آستان قدس با موافقت خامنه اي، بخشي از درآمدهاي اين ارگان وابسته به خامنه‌ای را به نيروي قدس سپاه اختصاص داد. ديدارهاي قاسم سليماني با ابراهيم رئيسي در مشهد، عمدتاً حول نحوه تسهيل در پرداخت كمك هاي مالي آستان قدس براي استمرار جنگ سوريه بوده است. با انتصاب ابراهيم رئيسي به توليت آستان قدس، باند جامعه روحانيت متشكل از عناصر اصولگراي وابسته به خامنه‌ای ـ كه ابراهيم رئيسي نيز عضو شوراي مركزي اين باند است ـ اين انتصاب را به  رئيسي تبريك گفت. در بخشي از پيام باند جامعه روحانيت كه در تاريخ ۱۷ اسفند ۹۴ منتشر شد آمده  است: «انتصاب شایسته حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید ابراهیم رئیسی، عضو فعّال و مؤثر شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، به تولیت بلندآستان حضرت شمس الشموس (علیه آلاف التحیه والثناء) را تبریک و تهنیت می گوییم. از درگاه حضرت حق برای آن جناب، خدمت شایسته به آن آستانه و زوّار مکرمش و توفیق در تبلیغ فرهنگ رضوی را مسألت می كنيم».
 
'''ابراهیم رئیسی کاندید انتخابات رياست جمهوري ۱۳۹۶'''
 
در گزارش محرمانه‌ای که در تابستان ۱۳۹۵، به رفسنجانی ارائه شده بود، تأکید شده بود که کاندیدای باند خامنه‌ای برای ریاست جمهوری ۱۳۹۶، آخوند ابراهیم رئیسی است که می‌خواهند او را جایگزین حسن روحانی کنند. سپاه پاسداران و به‌ویژه شخص محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، مصرانه خواهان کاندیداتوری ابراهیم رئیسی بوده‌اند. در همين رابطه سایت فرارو (وابسته به قالیباف) در ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، نوشت: علی عسکری مشاور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام رفسنجانی گفت: در تابستان امسال (۹۵) تحلیلی را به رفسنجانی دادیم که در آن تأکید شده بود که آقای رئیسی کاندیدای نهایی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۹۶، است که آقای رفسنجانی گفتند «چه‌ بهتر! از قضا بحث انتخابات هم باز داغ می‌شود و حضور و مشارکت مردم را بیشتر می‌کند».
 
خامنه اي از مرداد ۱۳۹۵، جهت وارد كردن آخوند رئيسي به انتخابات رياست جمهوري مردد بود. ارزيابي خامنه اي و نزديكان وي اين بود كه چنانچه رئيسي در انتخابات نتواند آراي لازم را بدست آورده و با شكست مواجه شود آثار و تبعات جدي بدنبال خواهد داشت؛ مسئله جانشيني وي زير علامت سئوال خواهد رفت، قيام مردمي ـ قبل و يا بعد از اعلام نتايج انتخابات ـ در چشم انداز خواهد بود، از شرايط بوجود آمده بين المللي بعد از روي كار آمدن دونالد ترامپ نيز نمي توان بسادگي گذشت و به دور دوم رياست جمهوري روحاني تن داد. ترديد در مورد شركت يا عدم شركت رئيسي در انتخابات حتي در بين سران باند اصولگرا نيز بچشم  ميخورد.
 
روز شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، آخوند محمدتقی رهبر در گفتگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سئوال که یعنی هنوز معلوم نیست که رئیسی نامزد نهایی اصولگرایان و جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) باشد؟ گفت: «خیر، نظر جمع بعد از بررسی ها، رایزنی ها، مشورت ها و گفتگوها معلوم می شود بنابراین در مجموع باید گفت چه بسا این طور بشود و چه بسا نشود».
 
پيش از اين، آخوند موحدي  كرماني دبيركل جامعه روحانيت نيز گفته بود: «آنچه به نظرم بهترین اقدام ممکن برای نیروهای انقلابی است، تلاش برای رسیدن به گزینه واحد و اجماع روی (گزینه اصلح‌ رای‌آور) است که امیدواریم این تلاش‌ها به نتیجه مناسبی برسد». (خبرگزاري تسنيم ۲۹ دي ۱۳۹۵).
 
تشتت و اختلاف در بين باند اصولگرايان و كانديداهاي وابسته به اين باند نياز داشت تا عامل وحدتي در بين كانديداهاي اصولگرا ظاهر شود. شعار اصولگرايان در قالب (جمنا) اين بود كه تمامي كانديداها نهايتاً به كانديد نهايي جمنا تمكين كرده و روي يك كانديد واحد اجماع داشته باشند؛ امري كه تا قبل از تصميم خامنه اي براي وارد كردن رئيسي به انتخابات محال بود. ولي از آنجا كه بدون كانديداتوري رئيسي، خامنه اي مي بايست عملاً به رياست جمهوري دور دوم روحاني تن ميداد، بالاخره حاضر به پذيرش اين ريسك شد و رئيسي را وارد صحنه كرد. در اواخر اسفند ماه گذشته خامنه‌ای به يقين رسيده بود كه چنانچه رئيسي كانديد نباشد جمنا در جلسه ۱۷ فروردين خود براي انتخاب كانديد نهايي نيز شكست خواهد خورد و چه بسا تكرار انتخابات سال ۱۳۹۲، در چشم انداز خواهد بود.
 
'''سوابق و سمت ‌هاي ابراهیم رئيسي'''
 
·       بازجو در دادسرای مسجدسلیمان
 
·       دادیار در دادستانی کرج
 
·       دادستان انقلاب اسلامی استان همدان
 
·       عضویت در هیات امنای ستاد اجرایی فرمان امام
 
·       انجام ماموریت های ویژه قضایی در مناطق مختلف کشور با حکم خمینی براي قتل‌عام زندانيان سياسي
 
·       معاون اول قوه قضاییه به مدت ده سال
 
·       ریاست سازمان بازرسی کل کشور به مدت ده سال
 
·       دادستان انقلاب اسلامی تهران در سال ۱۳۶۸، بدستور خامنه اي و با حكم آخوند يزدي (رئيس وقت قوه قضاييه)
 
·       اولین دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور
 
·       دادستان ویژه روحانیت
 
·       رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما
 
·       تولیت آستان قدس رضوی
 
·       رئیس قوه قضائیه

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۷

ابراهيم رئيسي زاده‌ی نوغان مشهد در سال ۱۳۳۹، (نام اصلی او ابراهیم رئیس‌الساداتی است). بعد از اتمام دوره ابتدایی به حوزه علمیه‌ مشهد رفت. تحصیلات غیرحوزوی او تا مقطع ششم ابتدایی است. او سپس در ۱۵ سالگی از حوزه علمیه‌ مشهد به حوزه علمیه‌قم فرستاده شد، يكي از نزديك ترين نفرات خامنه‌اي بشمار مي‌رود و بگفته نزديكان خامنه‌اي، در محافل رژيم ایران از وي بعنوان يكي از گزينه هاي جانشيني خامنه‌اي نام برده مي‌شود. آخوند رئيسي هم‌چنين از سال ۱۳۷۰ به‌مدت ۱۴ سال در كلاس‌هاي درس خامنه‌اي شركت داشته است. ابراهيم رئيسي داماد آخوند احمد علم الهدي امام جمعه خامنه‌اي در مشهد است.

ابراهیم  رئیسی در اوایل انقلاب

پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، بهشتی بر آن شد تا با هدف کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام، یک دوره آموزشی برای حدود ۷۰ نفر از طلاب قم که آن‌ها را برای به دوش کشیدن بار مسئولیت‌های مختلف در کشور مناسب تشخیص داده بود، برگزار و آنها را برای پذیرش این مسئولیتها آماده کند؛ ابراهیم رئیسی یکی از این طلاب برگزیده بود». مدرسه حقانی همان مدرسه‌یی است که توسط آخوندهایی مثل بهشتی، مشکینی، قدوسی و مصباح یزدی تأسیس شد و شاگردانش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به مدیریت ارشد دستگاههای قضایی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم ایران درآمدند. ابراهیم رئیسی با کسانی چون آخوند فلاحیان، آخوند روح‌الله حسینیان، آخوند مصطفی پورمحمدی و… که به عنوان جنایتکار شناخته می‌شوند، هم‌کلاس بوده است. (سایت حکومتی آستان نیوز ۱۷اسفند۹۵)

ابراهیم رئسی بعد از انقلاب ضد سلطنتی

ابراهیم رئیسی در هنگام انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷، هجده ساله بود. مطالعه و بررسی سوابق وی، حتی روایتهایی که در حمد و ثنای وی نوشته شده حاکی از آن است که او در دوران اوج تحرکات انقلابیون علیه نظام ستم‌شاهی در دهه ۱۳۵۰ فعالیت چندانی جز حضور در برخی تجمع‌ها نداشت و تنها در شهرهای مشهد و قم با برخی آخوندها نشست و برخاست داشت.

ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هرچه بیشتر به هسته اصلی قدرت در نظام تازه‌ تأسیس جمهوری اسلامی قرار گرفت.

او در نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی با دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، عازم این شهر شد و ارتباط وی با مجموعه دادسرای نظام جمهوری اسلامی هم از همان‌جا آغاز شد.

سایت آستان نیوز در این رابطه می‌نویسد: «در روزهای اول استقرار نظام، هم‌چون برخی مناطق مرزی در کشور، اخبار خوبی از شهر مسجد سلیمان که پایگاه گروه‌های چپ و مارکسیست بود به گوش نمی‌رسید. این‌گونه شد که حضرت امام برای ساماندهی اوضاع، آیت‌الله شیخ هادی مروی را به‌عنوان نماینده خود در این شهر منصوب فرمودند. به این ترتیب رئیسی به دعوت آن مرحوم، برای کمک در کارِ فرهنگی و اداره شهر همراه با گروهی از طلاب به مسجدسلیمان رفت و کلید ارتباط ایشان با مجموعه دادسرای انقلاب هم از همان‌جا زده شد».

یک‌سال بعد ابراهیم رئیسی پس از برگشت از مسجد سلیمان، در حالی‌که ۱۹ سال بیش نداشت، به‌عنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده شد که کارش در آنجا اساساً بازجویی بود. دادستان انقلاب وقت (آخوند قدوسی)، رئیسی را در آستانه‌ی ۲۰ سالگی به‌عنوان دادستان کرج منصوب کرد.

پس از چند ماه، به‌صورت هم‌زمان و با حفظ سمت، به‌عنوان «دادستان همدان » نیز منصوب شد. او با توجه به فاصله حدوداً ۳۴۰ کیلومتری این دو شهر، نیمی از هفته را در کرج و نیم دیگر را در همدان به‌سر می‌برد تا این‌که بعد از چهار ماه به‌طور کامل در همدان مستقر ‌شد. «ایران افشاگر»

ابراهیم رئیسی تا سال ۱۳۶۳، در دادستانی همدانی بود؛ بعد از کنار گذاشته شدن اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب مرکز، و انتصاب آخوند رازینی به این سمت، خميني رئیسی را به معاونت دادستان انقلاب مرکز ‌گمارد.

آن موقع دادستانی ارتجاع مرکز سه معاونت داشت (معاونت اقتصادی، معاونت قاچاق مواد مخدر و معاونت به‌اصطلاح گروهکی). ابراهیم رئیسی که آن موقع ۲۴ ساله بود به‌ریاست معاونت موسوم به گروهکی رسید. در طول دهه شصت و از جمله در قتل‌وعام‌های تابستان ۱۳۶۷، و در هیأت‌های موسوم به مرگ، سال ۶۷ در زندان‌ها، رئیسی با همین سمت جانشین دادستان انقلاب در اعدام زندانیان شرکت داشت. «ایران افشاگر»

ابراهیم رئیس از اعضاء هیأت مرگ

در تابستان ۱۳۶۷ و به‌دنبال فرمان خمینی، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی مجاهد و آزادی‌خواه در زندان‌های اوین تهران، گوهردشت کرج و سایر زندان‌های رژیم ایران اعدام شدند. آخوند ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با آخوند حسین‌علی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران)، آخوند مصطفی پورمحمدی (معاون و نماینده وزارت اطلاعات) و اسماعیل شوشتری (رئیس سازمان اداره زندان‌ها) اعضای کمیته‌ی‌ مرکزی تصمیم‌گیرنده در خصوص این اعدامها موسوم به«هیأت مرگ» بودند. این هیأت از سوی خمینی مأموریت یافته بود تا تکلیف آن دسته از زندانیان سیاسی را که هم‌چنان استوار و پایدار و «سر موضع» بودند، روشن کند. «ایران افشاگر»

دو فرمان خمینی در رابطه با قتل‌و عام زندانیان سیاسی

… کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‏کنند محارب و محکوم به اعدام می‏باشند… رحم بر محاربین ساده‏اندیشی است، قاطعیت… از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه خود نسبت به دشمنان رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند… والسلام‪.

هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده‏ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است. ‪روح‏الله الموسوی الخمینی)‏(

اعتراض آیت‌الله منتظری (نایب  خمینی) به قتل‌عام‌ها

احمد منتظری فرزند بزرگ آقای حسین‌علی منتظری در ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، یک فایل صوتی در جلسه‌ای از پدرش منتشر کرد که آقای حسین‌علی منتظری در این فایل صوتی می‌گوید: «این اعدام‌ها بزرگ‌ترین جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی است و تاریخ ما را به دلیل این جنایت محکوم می‌کند». او  مقام‌های قضایی که در جلسه حاضر بودند را مسئول این اعدام‌ها و جنایت‌کار می‌خواند. مقامات قضایی در جلسه عبارت بودند از: حسین‌علی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت تهران)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان)، و مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات وقت در زندان اوین).

رادیو فردا

https://www.radiofarda.com/a/f4_ibrahim_raeisi_new_head_judiciary_system/29809201.html

قسمتی از فایل صوتی آقای منتظری

«اول محرم شد؛ من آقای نیری، آقای اشراقی، آقای رئیسی و آقای پورمحمدی را خواستم و گفتم: ”الان محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگهدارید“ ؛ آقای نیری گفت: ”ما تا الآن ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده‌ایم، دویست نفر را هم به‌عنوان سر موضع از بقیه جدا کرده‌ایم، کلک اینها را هم بکنیم بعد هر چه بفرمایید“.» (فایل صوتی منتشر شده در ۱۹مرداد ۱۳۹۵)

به این ترتیب، ابراهیم رئیسی که از ۱۸ سالگی در خط خمینی قرار گرفته بود، در ۲۸سالگی به‌عنوان یکی از اعضای ”هیأت مرگ“، یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را در قتل‌وعام‌ها برعهده گرفت. برخی از بازماندگان آن اعدام‌ها روایت کرده‌اند که آخوند رئیسی را در راهروها و شکنجه‌گاه‌های زندان دیده‌اند که بدون عبا و عمامه، با لباس راحتی، به کارهای مربوط به اعدام‌ها می‌پرداخت.

ابراهیم رئیسی که در جریان قتل‌عام ۱۳۶۷، اعتماد ویژه خمینی را به دست آورده بود، پس از فارغ شدن از این کشتار با دریافت احکام پی‌درپی از سوی خمینی مورد قدردانی ویژه او قرار گرفت.

خمینی در ۱۱ دیماه ۱۳۶۷ پس از اشراف به سرسپردگی ابراهیم رئیسی که آن موقع به‌لحاظ رسمی معاون دادستان انقلاب تهران بود، او را برای یک هیأت دو نفره در کنار آخوند نیری انتخاب کرد؛ این دو نفر مأموریت یافتند تا «فارغ از پیچ‌ و خم‌های اداری» به سرعت احکام اعدام و بریدن دست و پا را در کشور صادر کنند. «سایت ایران افشاگر»

حکم  خمینی به نیری و ابراهیم  رئیسی

«جناب حجت الاسلام آقای نیری- دامت افاضاته از آنجا که گزارشات متعددی در مورد ضعف دستگاه قضایی به اینجانب رسیده است، و مردم شریف و متعهد ایران انتظار برخورد جدی‌تری با مسائل مختلف را دارند، به جنابعالی و حجت الاسلام آقای رئیسی مأموریت قضایی داده می‌شود تا نسبت به گزارشات شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام‌آباد و درود رسیدگی نموده و فارغ از پیچ و خمهای اداری با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا نمایید… والسلام.

۱۱ دی‌ماه ۱۳۶۷- روح الله الموسوی الخمینی» (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)

خمینی کارآیی دستگاه قضایی نظام را هنوز کافی نمی‌دانست، او ضمن ابراز تعجب از رکود و کم‌کاری مقامات قضایی، دو هفته پس از صدور حکم بالا، نیری و ابراهیم رئیسی را مأمور می‌کند تا به صدور احکام سرعت ببخشند.

حکم دوم خمینی

«بسم الله الرحمن الرحیم از آنجا که مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی در مورد مسائل تکان‌دهنده فوق ندارند، به حجت الاسلام آقایان نیری و رئیسی، مأموریت داده می‌شود که طبق آنچه تشخیص می‌دهند، در چهارچوب اسلام عزیز، در موارد مذکور اقدام نمایند. باعث تعجب است که در نظام اسلامی چنین حوادثی اتفاق می‌افتد؛ ولی با کمال خونسردی اجرای احکام خدا تعطیل و کارهای دیگر بر کار قضایی رجحان پیدا می‌کند. ۲۳/۱۰/۶۷ - روح الله الموسوی الخمینی» (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)

آخوند موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضایی رژیم، که بعد از نامه‌ی خمینی به رئیسی و نیری مبنی بر این‌که (مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی ندارند)، به نماز جمعه تهران آمد و گفت که «مشکلات دست و پاگیر سیستم قضایی مانع صدور احکام بود و اخیراً به حضرت امام اطلاع داده شد که صدور احکام به علت مشکلات دست و پاگیر به طول می‌انجامد. ایشان بذل توجه و عنایت فرمودند و با ارسال نامه‌یی تأکید کردند نباید اجرای احکام خدا به تأخیر بیافتد… تا امام این را فرمودند و ما احساس کردیم این اجازه را از طرف امام داریم… در عرض ۲۴ ساعت حکم داده شد: ۴ نفر اعدام شدند، ۲ تا دست بریده شد، ۳ نفر به زندان رفت… دفتر پیگیری شب و روز حاضر است و موضوعات را می‌توان با یک تلفن به اطلاع آنها رساند… فقط بگویید یک چنین قضیه‌ای اتفاق افتاده ما با استفاده از امر امام با ایجاد محاکم فوق‌العاده فوری در عرض ۳ روز ۴ روز ۵ روز مسأله را خاتمه می‌دهیم». (موسوی اردبیلی - نماز جمعه ۳۰ دیماه ۱۳۶۷)

خمینی یک روز پس از سخنرانی و اعلام موضع آخوند موسوی اردبیلی، در حکمی جدید به‌منظور گسترش اختیارات آخوند رئیسی به شورای عالی قضایی حکم کرد که به‌منظور اجرای احکام اعدام، شلاق، بریدن دست و پا و… کلیه پرونده‌های راکد را به ابراهیم رئیسی و نیری بدهد تا هر چه زودتر متهمین به مجازات برسند.

حکم خمینی به موسوی  اردبیلی

بسمه تعالی شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی

«کلیه پرونده‌هایی که تاکنون در آن شورا با کمال تعجب راکد مانده است و اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است در اختیار حجج اسلام آقایان نیری و رئیسی قرار دهید، تا هرچه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند، که درنگ جایز نیست…» والسلام.

۱ بهمن ۱۳۶۷ - روح الله الموسوی الخمینی (صحیفه‌ی نور جلد ۱۷ و ۲۱)

ابراهیم رئیسی به‌سادگی اعتماد خمینی و در قدم بعد عنایت و توجه ویژه خامنه‌ای را به دست نیاورده است. مناصب قضایی رئیسی، به ترتیب: بازجو در دادسرای مسجد سلیمان، دادیار در دادستانی کرج، دادستان کرج، دادستان همدان، جانشین دادستان کل انقلاب تهران؛ و پس از قتل‌عام تابستان۱۳۶۷، به ترتیب دادستان انقلاب تهران، رئیس بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضاییه، دادستان ویژه روحانیت، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما و دادستان کل کشور و تولیت آستان قدس رضوی بود و بعد از اینکه در انتخاب ریاست جمهوری موفق نشد، بر مسند رئیس قوه قضائیه نشست. «ایران افشاگر»

https://www.iran-efshagari.com/%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af/

رياست آستان قدس رضوي

خامنه اي در اسفند ۹۴ ابراهيم رئيسي را به سمت توليت آستان قدس رضوي انتخاب كرد. توليت آستان قدس هميشه  يكي از منابع عظيم درآمدهاي اقتصادي براي رژيم ایران به‌شمار مي رود و در بحبوحه جنگ رژيم ایران در سوريه و در حالي كه سپاه پاسداران بابت اين جنگ هزينه‌هاي كمرشكني را متحمل شده بود، آستان قدس با موافقت خامنه اي، بخشي از درآمدهاي اين ارگان وابسته به خامنه‌ای را به نيروي قدس سپاه اختصاص داد. ديدارهاي قاسم سليماني با ابراهيم رئيسي در مشهد، عمدتاً حول نحوه تسهيل در پرداخت كمك هاي مالي آستان قدس براي استمرار جنگ سوريه بوده است. با انتصاب ابراهيم رئيسي به توليت آستان قدس، باند جامعه روحانيت متشكل از عناصر اصولگراي وابسته به خامنه‌ای ـ كه ابراهيم رئيسي نيز عضو شوراي مركزي اين باند است ـ اين انتصاب را به  رئيسي تبريك گفت. در بخشي از پيام باند جامعه روحانيت كه در تاريخ ۱۷ اسفند ۹۴ منتشر شد آمده  است: «انتصاب شایسته حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید ابراهیم رئیسی، عضو فعّال و مؤثر شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، به تولیت بلندآستان حضرت شمس الشموس (علیه آلاف التحیه والثناء) را تبریک و تهنیت می گوییم. از درگاه حضرت حق برای آن جناب، خدمت شایسته به آن آستانه و زوّار مکرمش و توفیق در تبلیغ فرهنگ رضوی را مسألت می كنيم».

ابراهیم رئیسی کاندید انتخابات رياست جمهوري ۱۳۹۶

در گزارش محرمانه‌ای که در تابستان ۱۳۹۵، به رفسنجانی ارائه شده بود، تأکید شده بود که کاندیدای باند خامنه‌ای برای ریاست جمهوری ۱۳۹۶، آخوند ابراهیم رئیسی است که می‌خواهند او را جایگزین حسن روحانی کنند. سپاه پاسداران و به‌ویژه شخص محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، مصرانه خواهان کاندیداتوری ابراهیم رئیسی بوده‌اند. در همين رابطه سایت فرارو (وابسته به قالیباف) در ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، نوشت: علی عسکری مشاور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام رفسنجانی گفت: در تابستان امسال (۹۵) تحلیلی را به رفسنجانی دادیم که در آن تأکید شده بود که آقای رئیسی کاندیدای نهایی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۹۶، است که آقای رفسنجانی گفتند «چه‌ بهتر! از قضا بحث انتخابات هم باز داغ می‌شود و حضور و مشارکت مردم را بیشتر می‌کند».

خامنه اي از مرداد ۱۳۹۵، جهت وارد كردن آخوند رئيسي به انتخابات رياست جمهوري مردد بود. ارزيابي خامنه اي و نزديكان وي اين بود كه چنانچه رئيسي در انتخابات نتواند آراي لازم را بدست آورده و با شكست مواجه شود آثار و تبعات جدي بدنبال خواهد داشت؛ مسئله جانشيني وي زير علامت سئوال خواهد رفت، قيام مردمي ـ قبل و يا بعد از اعلام نتايج انتخابات ـ در چشم انداز خواهد بود، از شرايط بوجود آمده بين المللي بعد از روي كار آمدن دونالد ترامپ نيز نمي توان بسادگي گذشت و به دور دوم رياست جمهوري روحاني تن داد. ترديد در مورد شركت يا عدم شركت رئيسي در انتخابات حتي در بين سران باند اصولگرا نيز بچشم  ميخورد.

روز شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، آخوند محمدتقی رهبر در گفتگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سئوال که یعنی هنوز معلوم نیست که رئیسی نامزد نهایی اصولگرایان و جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) باشد؟ گفت: «خیر، نظر جمع بعد از بررسی ها، رایزنی ها، مشورت ها و گفتگوها معلوم می شود بنابراین در مجموع باید گفت چه بسا این طور بشود و چه بسا نشود».

پيش از اين، آخوند موحدي  كرماني دبيركل جامعه روحانيت نيز گفته بود: «آنچه به نظرم بهترین اقدام ممکن برای نیروهای انقلابی است، تلاش برای رسیدن به گزینه واحد و اجماع روی (گزینه اصلح‌ رای‌آور) است که امیدواریم این تلاش‌ها به نتیجه مناسبی برسد». (خبرگزاري تسنيم ۲۹ دي ۱۳۹۵).

تشتت و اختلاف در بين باند اصولگرايان و كانديداهاي وابسته به اين باند نياز داشت تا عامل وحدتي در بين كانديداهاي اصولگرا ظاهر شود. شعار اصولگرايان در قالب (جمنا) اين بود كه تمامي كانديداها نهايتاً به كانديد نهايي جمنا تمكين كرده و روي يك كانديد واحد اجماع داشته باشند؛ امري كه تا قبل از تصميم خامنه اي براي وارد كردن رئيسي به انتخابات محال بود. ولي از آنجا كه بدون كانديداتوري رئيسي، خامنه اي مي بايست عملاً به رياست جمهوري دور دوم روحاني تن ميداد، بالاخره حاضر به پذيرش اين ريسك شد و رئيسي را وارد صحنه كرد. در اواخر اسفند ماه گذشته خامنه‌ای به يقين رسيده بود كه چنانچه رئيسي كانديد نباشد جمنا در جلسه ۱۷ فروردين خود براي انتخاب كانديد نهايي نيز شكست خواهد خورد و چه بسا تكرار انتخابات سال ۱۳۹۲، در چشم انداز خواهد بود.

سوابق و سمت ‌هاي ابراهیم رئيسي

·       بازجو در دادسرای مسجدسلیمان

·       دادیار در دادستانی کرج

·       دادستان انقلاب اسلامی استان همدان

·       عضویت در هیات امنای ستاد اجرایی فرمان امام

·       انجام ماموریت های ویژه قضایی در مناطق مختلف کشور با حکم خمینی براي قتل‌عام زندانيان سياسي

·       معاون اول قوه قضاییه به مدت ده سال

·       ریاست سازمان بازرسی کل کشور به مدت ده سال

·       دادستان انقلاب اسلامی تهران در سال ۱۳۶۸، بدستور خامنه اي و با حكم آخوند يزدي (رئيس وقت قوه قضاييه)

·       اولین دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور

·       دادستان ویژه روحانیت

·       رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما

·       تولیت آستان قدس رضوی

·       رئیس قوه قضائیه