کاربر:Khosro/صفحه تمرین امه سزر: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «سعدی شیرازی با نام اصلی ابومحمد مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سعدی شیرازی با نام اصلی ابومحمد مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجری‌قمری – شیراز،  
سعدی شیرازی ، با نام اصلی ابومحمد مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجری‌قمری – شیراز،  


در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظام‌الملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد.  
سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانواده‌ی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظام‌الملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد. سعدی شیرازی عارف جهان‌گردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او ر سال ۶۹۱ هجری‌قمری درگذشت و مزار او


'''خانواده سعدی'''
اساتید در بغداد
 
خانواده‌ی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت.
 
'''اساتید در بغداد'''


مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود.
مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود.
خط ۱۳: خط ۹:
سعدی در بغداد به محضر درس جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد می کند.
سعدی در بغداد به محضر درس جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد می کند.


'''جهان گردی'''
جهان گردی


سعدی شیرازی تا سن ۴۶ سالگی از عراق امروز، سوریه قد‌یم که شامل لبنان نیز می‌شد، مصر، حجاز و بخش‌هایی از آناتولی د‌ید‌ار كرد‌. در مدت سکونتش در دمشق، به علت دل‌گیری از دوستان خود، از آن‌ها جدا شد؛ و سر به گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه د‌ر آن‌جا توسط یك تاجر باز خرید‌ و آزاد گردید.
سعدی شیرازی تا سن ۴۶ سالگی از عراق امروز، سوریه قد‌یم که شامل لبنان نیز می‌شد، مصر، حجاز و بخش‌هایی از آناتولی د‌ید‌ار كرد‌. در مدت سکونتش در دمشق، به علت دل‌گیری از دوستان خود، از آن‌ها جدا شد؛ و سر به گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه د‌ر آن‌جا توسط یك تاجر باز خرید‌ و آزاد گردید.
خط ۲۱: خط ۱۷:
زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حمله‌ی مغول به ایران و سقوط حکومت‌های وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.
زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حمله‌ی مغول به ایران و سقوط حکومت‌های وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.


'''احتمال شیعه بودن'''
احتمال شیعه بودن


با وجود دلایل مجکم  از سنی مذهب بودن وی نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کرده‌اند وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با '''خواجه نصیرالدین طوسی''' شیعه بودن خود را اظهار کرده‌ است
با وجود دلایل مجکم  از سنی مذهب بودن وی نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کرده‌اند وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده‌ است


'''درگذشت'''
درگذشت


تاریخ درگذشت سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌ا ند اما مورد اعتمادترین روایت این است که وی در ذیحجه سال ۶۹۰ هجری فوت کرده است؛ و در همان خانقاهی که ساکن بود، به خاک سپرده شده‌ است.
تاریخ درگذشت سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌ا ند اما مورد اعتمادترین روایت این است که وی در ذیحجه سال ۶۹۰ هجری فوت کرده است؛ و در همان خانقاهی که ساکن بود، به خاک سپرده شده‌ است.
خط ۳۵: خط ۳۱:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''سالهای مسافرت'''
سالهای مسافرت


سعدی شیرازی در کلیات از سفر به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب، بدون نشانه و سرنخی برای ترتیب این سفرها نام برده است.
سعدی شیرازی در کلیات از سفر به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب، بدون نشانه و سرنخی برای ترتیب این سفرها نام برده است.
خط ۶۵: خط ۶۱:
سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد.
سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد.


'''اخلاق  سعدی'''
اخلاق  سعدی


سعدی شیرازی شاعری است که آموزش‌های اخلاقی می‌دهد، یعنی شخصیتی است که رسوم و عادات و افعال و اخلاقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار می‌دهد. این اخلاق بیش از هر چیز دارای جنبه عملی است؛ و پیش از هرچیز باید همین جنبه‌ی عملی اخلاق سعدی شیرازی را در نظر گرفت. سعدی پیش از آن‌که انسان را ذاتاً مورد مطالعه قرار دهد، به موضع‌گیری وی در برابر هم‌نوعان نظر دارد. خطاها و عیب‌ها را می‌بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار، تلاش می‌کند در اشعار خود آداب و قواعد بهتری را پیشنهاد دهد. سعدی خود در این رابطه می‌گوید:
سعدی شیرازی شاعری است که آموزش‌های اخلاقی می‌دهد، یعنی شخصیتی است که رسوم و عادات و افعال و اخلاقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار می‌دهد. این اخلاق بیش از هر چیز دارای جنبه عملی است؛ و پیش از هرچیز باید همین جنبه‌ی عملی اخلاق سعدی شیرازی را در نظر گرفت. سعدی پیش از آن‌که انسان را ذاتاً مورد مطالعه قرار دهد، به موضع‌گیری وی در برابر هم‌نوعان نظر دارد. خطاها و عیب‌ها را می‌بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار، تلاش می‌کند در اشعار خود آداب و قواعد بهتری را پیشنهاد دهد. سعدی خود در این رابطه می‌گوید:
خط ۷۷: خط ۷۳:
سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جست‌وجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر هم‌نوعان را آموزش می‌دهد، یک رشته نکات روان‌شناختی نیز افزوده می‌شود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر می‌سازد؛ و چون فرد بی‌ایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها  مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح می‌کند.
سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جست‌وجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر هم‌نوعان را آموزش می‌دهد، یک رشته نکات روان‌شناختی نیز افزوده می‌شود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر می‌سازد؛ و چون فرد بی‌ایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها  مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح می‌کند.


'''سبک شعری سعدی'''
سبک شعری سعدی


شیوه‌ی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان می‌کند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیل‌ها به‌نوعی مجسم می‌سازد:
شیوه‌ی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان می‌کند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیل‌ها به‌نوعی مجسم می‌سازد:
خط ۱۴۷: خط ۱۴۳:
سال درگذشت سعدی را برخی ۶۹۱- ه. ق ذكر كرده‌اند و گروهی معتقدند كه او درسال ۶۹۰- ه. ق وفات یافته‌است. آرامگاه او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد.
سال درگذشت سعدی را برخی ۶۹۱- ه. ق ذكر كرده‌اند و گروهی معتقدند كه او درسال ۶۹۰- ه. ق وفات یافته‌است. آرامگاه او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد.


'''ویژگی های آثار سعدی'''
ویژگی های آثار سعدی


آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.
آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.


'''بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از''': نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.
بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از: نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.


'''ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست'''
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست


'''گر امید وصل باشد، همان‌‌گونه دشوار نیست'''
گر امید وصل باشد، همان‌‌گونه دشوار نیست


'''نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد'''
نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد


'''قصه دل می‌نویسد حاجت گفتار نیست'''
قصه دل می‌نویسد حاجت گفتار نیست


'''در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم'''
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم


'''بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم'''
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم


'''به وقت صبح قیامت، که سر زخاک برآرم'''
به وقت صبح قیامت، که سر زخاک برآرم


'''به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم'''
به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم


'''حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم'''
حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم


'''جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم'''
جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم


یکی دیگر از ویژگی‌های آثارسعدی ایجاز است. ایجاز به‌معنی خلاصه‌گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی است. دوری جستن ازعبارت‌پردازی‌های بیهوده‌ا‌ی که نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارد؛ و از زیبایی کلام نیز می‌کاهند، در اشعار و کلام سعدی نقش ویژه‌ای دارد.
یکی دیگر از ویژگی‌های آثارسعدی ایجاز است. ایجاز به‌معنی خلاصه‌گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی است. دوری جستن ازعبارت‌پردازی‌های بیهوده‌ا‌ی که نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارد؛ و از زیبایی کلام نیز می‌کاهند، در اشعار و کلام سعدی نقش ویژه‌ای دارد.
خط ۱۷۷: خط ۱۷۳:
از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.
از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.


'''گفتم آهن دلی کنم چندی'''
گفتم آهن دلی کنم چندی


'''ندهم دل به هیچ دلبندی'''
ندهم دل به هیچ دلبندی


'''به دلت کز دلم به در نکنم'''
به دلت کز دلم به در نکنم


'''سخت تر زین مخواه سوگندی'''
سخت تر زین مخواه سوگندی


'''ریش فرهاد بهترک می‌بود'''
ریش فرهاد بهترک می‌بود


'''گر نه شیرین نمک پراکندی'''
گر نه شیرین نمک پراکندی


'''کاشکی خاک بودمی در راه'''
کاشکی خاک بودمی در راه


'''تا مگر سایه بر من افکندی'''
تا مگر سایه بر من افکندی  


ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:
ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:


'''حکایت'''
حکایت


پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.
پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.


'''حکایت'''
حکایت


یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.


'''موسیقی'''
موسیقی  


سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.
سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.
خط ۲۰۹: خط ۲۰۵:
  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد.
  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد.


'''زندگینامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت تالاب»'''
زندگینامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت تالاب»


<nowiki>http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html</nowiki>
<nowiki>http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html</nowiki>
خط ۳۱۱: خط ۳۰۷:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''زمان و دوره زیستن سعدی شیرازی'''
زمان و دوره زیستن سعدی شیرازی


زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.
خط ۳۵۴: خط ۳۵۰:


قیاس کنیم نتیجه چنین می‌شود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش هم‌چنان‌که گفته‌ شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک به‌آن بوده است.
قیاس کنیم نتیجه چنین می‌شود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش هم‌چنان‌که گفته‌ شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک به‌آن بوده است.
کودکی و جوانی


سعدی در شیراز در میان خانواده‌ای که از عالمان دین بودند به دنیا آمد. پدر سعدی ملازم اتابک سعد بن زنگی بوده است. سعدی نیز از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت؛ و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت. اما در کودکی پدر خود را از دست داد؛ و تحت تربیت جدّ مادری خود یعنی مسعود بن مصلح‌الفارسی پدر قطب‌الدین شیرازی بوده، قرار گرفت. سعدی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال ۶۲۰-۶۲۱ هجری اتفاق افتاد زیرا سعدی اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملۀ سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
سعدی در شیراز در میان خانواده‌ای که از عالمان دین بودند به دنیا آمد. پدر سعدی ملازم اتابک سعد بن زنگی بوده است. سعدی نیز از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت؛ و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت. اما در کودکی پدر خود را از دست داد؛ و تحت تربیت جدّ مادری خود یعنی مسعود بن مصلح‌الفارسی پدر قطب‌الدین شیرازی بوده، قرار گرفت. سعدی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال ۶۲۰-۶۲۱ هجری اتفاق افتاد زیرا سعدی اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملۀ سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
خط ۵۹۳: خط ۵۹۱:
روز سعدی
روز سعدی


مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را '''روز سعدی'''، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، درشیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نامگذاری شد.
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، درشیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نامگذاری شد.


زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد»
زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد»
خط ۶۰۵: خط ۶۰۳:
مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود
مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود


'''آثار سعدی شیرازی'''
آثار سعدی شیرازی


زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و محتوای آن اخلاق و تربیت و سیاست و امور اجتماعی است.
زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و محتوای آن اخلاق و تربیت و سیاست و امور اجتماعی است.
خط ۶۱۳: خط ۶۱۱:
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا می‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش بسزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا می‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش بسزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.


'''قصاید'''
قصاید


به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.


'''غرلیات'''
غرلیات


سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.
خط ۶۲۹: خط ۶۲۷:
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می‌کرد، از پادشاهان حکایت‌ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‌گذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک می‌شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‌بخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‌شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‌زد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ‌های مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‌ای معنوی نیز به شمار می‌آمد. دست‌آورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصه‌ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان‌که هر حکایت گلستان، پنجره‌ای رو به زندگی می‌گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه‌ای یقینی بیان می‌شود. انگار هر حکایت پیش از آن‌که وابسته به‌دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی هم‌چون گلستان و بوستان در چند ماه، بیان‌گر این است که این شاعر و سخن‌دان بزرگ از چه گنجینه‌ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آن‌که عصاره و چکیده‌ی اندیشه‌ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینه‌ی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهن‌سال است. به‌همین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می‌کرد، از پادشاهان حکایت‌ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‌گذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک می‌شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‌بخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‌شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‌زد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ‌های مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‌ای معنوی نیز به شمار می‌آمد. دست‌آورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصه‌ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان‌که هر حکایت گلستان، پنجره‌ای رو به زندگی می‌گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه‌ای یقینی بیان می‌شود. انگار هر حکایت پیش از آن‌که وابسته به‌دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی هم‌چون گلستان و بوستان در چند ماه، بیان‌گر این است که این شاعر و سخن‌دان بزرگ از چه گنجینه‌ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آن‌که عصاره و چکیده‌ی اندیشه‌ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینه‌ی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهن‌سال است. به‌همین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.


'''سبک نویسندگی'''
سبک نویسندگی


آن‌طور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشته‌اند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی (علم الاجتماع و سیاست مدن) مهارت داشت. به‌ویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست.
آن‌طور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشته‌اند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی (علم الاجتماع و سیاست مدن) مهارت داشت. به‌ویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست.
خط ۶۳۷: خط ۶۳۵:
وی کلیه آثار شیخ را به ۱۲ بخش تقسیم کرد؛ اول رساله‌هایی که در تصوف و عرفان و نصایح ملوک تصنیف کرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصاید فارسی، ششم قصاید عربی، هفتم طیبات، هشتم بدایع، نهم خواتیم، دهم غزلیات قدیم که مربوط به دوران جوانی شیخ است، یازدهم صاحبیه مشتمل بر قطعات، مثنویات، رباعیات و مفردات، دوازدهم مطایبات. از آثار سعدی نسخ قدیمی که در زمان شخص او تحریر شده موجود است.
وی کلیه آثار شیخ را به ۱۲ بخش تقسیم کرد؛ اول رساله‌هایی که در تصوف و عرفان و نصایح ملوک تصنیف کرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصاید فارسی، ششم قصاید عربی، هفتم طیبات، هشتم بدایع، نهم خواتیم، دهم غزلیات قدیم که مربوط به دوران جوانی شیخ است، یازدهم صاحبیه مشتمل بر قطعات، مثنویات، رباعیات و مفردات، دوازدهم مطایبات. از آثار سعدی نسخ قدیمی که در زمان شخص او تحریر شده موجود است.


'''فصاحت و شیوایی کلام سعدی'''
فصاحت و شیوایی کلام سعدی


زندگینامه مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت ندا اصفهان»
زندگینامه مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت ندا اصفهان»
خط ۶۴۷: خط ۶۴۵:
''سعدی تخلص و شهرت «ابو عبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتکلمین» است.''
''سعدی تخلص و شهرت «ابو عبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتکلمین» است.''


'''آثار سعدی :'''
آثار سعدی :


''آثار او به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شودکه در آثار منثور او مشهورترین آنها که شاهکار سعدی نیز می باشد گلستان است . در آثار منظوم که باز معروفترین و مشهورترین آنها بوستان می باشد که این منظومه شعری در اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق سروده است و شامل 10 باب است که عبارتند از 1- عدل 2- احسان 3- عشق 4- تواضع 5- وفا 6- ذکر 7- تربیت 8- شکر 9ـتوبه 10 – مناجات و ختم کتاب  ، که شاعر تاریخ تمام شدن کتاب را در سال 655 ه .ق بیان کرده است که این کتاب را شاعر قبل از بازگشت به شیراز سروده و آن را به عنوان یک ارمغانی به شهر خود آورده است و هم چنین این کتاب را به ابوبکر بن سعد بن زنگی تقدیم کرده است .''
''آثار او به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شودکه در آثار منثور او مشهورترین آنها که شاهکار سعدی نیز می باشد گلستان است . در آثار منظوم که باز معروفترین و مشهورترین آنها بوستان می باشد که این منظومه شعری در اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق سروده است و شامل 10 باب است که عبارتند از 1- عدل 2- احسان 3- عشق 4- تواضع 5- وفا 6- ذکر 7- تربیت 8- شکر 9ـتوبه 10 – مناجات و ختم کتاب  ، که شاعر تاریخ تمام شدن کتاب را در سال 655 ه .ق بیان کرده است که این کتاب را شاعر قبل از بازگشت به شیراز سروده و آن را به عنوان یک ارمغانی به شهر خود آورده است و هم چنین این کتاب را به ابوبکر بن سعد بن زنگی تقدیم کرده است .''
خط ۶۶۳: خط ۶۶۱:
آثار منثور دیگر او عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های شیخ است. ۳ـ رسالهای در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست .
آثار منثور دیگر او عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های شیخ است. ۳ـ رسالهای در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست .


'''گزیده‌ای از بوستان سعدی:'''
گزیده‌ای از بوستان سعدی:


چنان قحط سالی شد اندر دمشق        که یاران فراموش کردند عشق
چنان قحط سالی شد اندر دمشق        که یاران فراموش کردند عشق
خط ۷۰۹: خط ۷۰۷:
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟


'''گزیده‌ای از گلستان سعدی'''
گزیده‌ای از گلستان سعدی


حکایت
حکایت
خط ۷۵۷: خط ۷۵۵:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''سیری در عرفان سعدی'''
سیری در عرفان سعدی


هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و به‌ویژه غزلیات سعدی که محل مناقشۀ عارفانه یا عاشقانه بودن است، در رسالات نثر وی مخصوصاً، جوهر و روح تعلیم صوفیه، بیشتر انعکاس دارد. در بین رساله‌های منثور سعدی، رساله‌ای موسوم به ''مجالس پنج‌گانه،'' بیش از بقیه از عرفان سعدی پرده برمی‌گشاید. سعدی در این رساله به‌سبک مکتوباتی چون ''کشف‌ المحجوب'' و ''تذکرة‌الاولیاء''، مفاهیم بلند عرفانی را با هنر فصاحت و بلاغت خاصّ خود به سالکان عرضه می‌کند.
هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و به‌ویژه غزلیات سعدی که محل مناقشۀ عارفانه یا عاشقانه بودن است، در رسالات نثر وی مخصوصاً، جوهر و روح تعلیم صوفیه، بیشتر انعکاس دارد. در بین رساله‌های منثور سعدی، رساله‌ای موسوم به ''مجالس پنج‌گانه،'' بیش از بقیه از عرفان سعدی پرده برمی‌گشاید. سعدی در این رساله به‌سبک مکتوباتی چون ''کشف‌ المحجوب'' و ''تذکرة‌الاولیاء''، مفاهیم بلند عرفانی را با هنر فصاحت و بلاغت خاصّ خود به سالکان عرضه می‌کند.
خط ۷۶۳: خط ۷۶۱:
سعدی و اندیشه‌اش از دیرباز مورد نقد و مناقشه‌ای مهم بوده است. در باره‌ی عرفان و عشق در آثار و اندیشه‌ی سعدی هم‌واره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بوده‌اند که بررسی آن در این سطور نمی‌گنجد. در این‌جا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد.
سعدی و اندیشه‌اش از دیرباز مورد نقد و مناقشه‌ای مهم بوده است. در باره‌ی عرفان و عشق در آثار و اندیشه‌ی سعدی هم‌واره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بوده‌اند که بررسی آن در این سطور نمی‌گنجد. در این‌جا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد.


'''''اگر ملاک و معیار سنجش احوال گذشتگان و شخصیت معنوی رجال علمی و ادبی را گفتار و آثار و یا نظر معاصرین زمان که صلاحیت ابراز عقیده دارند و به‌تتبع و فحص، به‌تحلیل و تفسیر احوال رجال می پردازند، قرار دهیم؛ برجسته‌ترین آنان را که مورد قبول عامه مردم هستند؛ و سلطه‌ای بر دل‌ها و قرائح دارند؛ و مربی و یا مؤثر در افکار به‌شمار می آیند، قطعاً شیخ سعدی شیرازی یکی از افراد شاخص و برجسته‌ای‌ است که حقایق عرفانی را به‌خوبی درک کرده و مقامات سیر و سلوک پویندگان راه حق را گام به‌گام پیموده و از مقامی به‌مقام دیگر قدم نهاده و تا جای‌گاه و استقرا در مقامی را نیافته، به‌مقام دیگر نگرائیده و به‌جّد و جهد و ریاضت به‌مرحله کمال رسیده و سپس جذبه‌ی عشق و نغمه‌ی ربانی او را در ربوده و به‌عنوان شیخ و پیر طریقت به‌دستگیری و ارشاد خلق و طلاب حق، شناخته شده است. یعنی در زمره‌ی سالکین الی‌الله و مجذوبین جمال محبوب ازلی در آمده است. هم آثار و پرتوهای افکار سعدی و هم سخن معاصرین و نویسندگان احوال رجال عرفان، شاهد این مدعا است.'' مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»'''
''اگر ملاک و معیار سنجش احوال گذشتگان و شخصیت معنوی رجال علمی و ادبی را گفتار و آثار و یا نظر معاصرین زمان که صلاحیت ابراز عقیده دارند و به‌تتبع و فحص، به‌تحلیل و تفسیر احوال رجال می پردازند، قرار دهیم؛ برجسته‌ترین آنان را که مورد قبول عامه مردم هستند؛ و سلطه‌ای بر دل‌ها و قرائح دارند؛ و مربی و یا مؤثر در افکار به‌شمار می آیند، قطعاً شیخ سعدی شیرازی یکی از افراد شاخص و برجسته‌ای‌ است که حقایق عرفانی را به‌خوبی درک کرده و مقامات سیر و سلوک پویندگان راه حق را گام به‌گام پیموده و از مقامی به‌مقام دیگر قدم نهاده و تا جای‌گاه و استقرا در مقامی را نیافته، به‌مقام دیگر نگرائیده و به‌جّد و جهد و ریاضت به‌مرحله کمال رسیده و سپس جذبه‌ی عشق و نغمه‌ی ربانی او را در ربوده و به‌عنوان شیخ و پیر طریقت به‌دستگیری و ارشاد خلق و طلاب حق، شناخته شده است. یعنی در زمره‌ی سالکین الی‌الله و مجذوبین جمال محبوب ازلی در آمده است. هم آثار و پرتوهای افکار سعدی و هم سخن معاصرین و نویسندگان احوال رجال عرفان، شاهد این مدعا است.'' مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»


جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.
جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.


'''تصویر عشق عرفانی در آثار سعدی'''
تصویر عشق عرفانی در آثار سعدی


دسته‌بندی کردن غزلیات سعدی به عارفانه یا عاشقانه اشتباه است؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:
دسته‌بندی کردن غزلیات سعدی به عارفانه یا عاشقانه اشتباه است؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:
خط ۸۴۷: خط ۸۴۵:
کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد
کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد


'''رابطه‌ی عقل و عشق'''
رابطه‌ی عقل و عشق  


سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشن‌ضمیر، عقل را که از آن به لطیفۀ ربّانی تعبیر می‌شود، نکوهش نمی‌کند. از دیدگاه سعدی آن عقلی که مورد طعن عارفان واقع شده است، همان عقل فلسفی است که نتیجه انتزاعات ذهنی یک فرد از جهان درون و بیرون است. سعدی در پاسخ به پرسش شخصی در زمینه‌ی عقل و عشق، رساله‌ای تحت همین عنوان نوشته است. در قسمتی از آن می‌گوید:  
سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشن‌ضمیر، عقل را که از آن به لطیفۀ ربّانی تعبیر می‌شود، نکوهش نمی‌کند. از دیدگاه سعدی آن عقلی که مورد طعن عارفان واقع شده است، همان عقل فلسفی است که نتیجه انتزاعات ذهنی یک فرد از جهان درون و بیرون است. سعدی در پاسخ به پرسش شخصی در زمینه‌ی عقل و عشق، رساله‌ای تحت همین عنوان نوشته است. در قسمتی از آن می‌گوید:  
خط ۸۷۹: خط ۸۷۷:
توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس
توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس


'''عبادت عاشقانه'''
عبادت عاشقانه


سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
خط ۹۱۳: خط ۹۱۱:
عاصیان از گناه توبه کنند         عارفان از عبادت استغفار
عاصیان از گناه توبه کنند         عارفان از عبادت استغفار


'''مقام انسان و نوع‌دوستی'''
مقام انسان و نوع‌دوستی


سعدی به رسم صوفیان، هم‌زمان با سیر در انفس، اهل سفر در آفاق جهان است. او در بحبوحه‌ی جنگ‌های صلیبی در مرکز نبرد، یعنی آسیای صغیر، سفر می‌کند و شاهد بیدادهایی است که سیرت نورانی بشر را ظلمانی کرده است. سعدی با نگاهی انسانی که ورای هر دین و قومیتی است، اشعاری سروده که شعار تمامی بشریت شده است:
سعدی به رسم صوفیان، هم‌زمان با سیر در انفس، اهل سفر در آفاق جهان است. او در بحبوحه‌ی جنگ‌های صلیبی در مرکز نبرد، یعنی آسیای صغیر، سفر می‌کند و شاهد بیدادهایی است که سیرت نورانی بشر را ظلمانی کرده است. سعدی با نگاهی انسانی که ورای هر دین و قومیتی است، اشعاری سروده که شعار تمامی بشریت شده است:
خط ۹۴۷: خط ۹۴۵:
دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز
دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز


'''مبارزه با انزواطلبی منفی'''
مبارزه با انزواطلبی منفی


سعدی الگوی روشنی است برای جواب دادن به هجمه‌هایی که تحت عنوان انزواطلبی صوفیان، به تصوّف وارد می‌شود. شیخ اجل برخلاف برخی صوفیان، که با دلایل موجّه خود، انزوا و گوشه‌ی عُزلت را برگزیده‌اند، به مثابه‌ی عارفی الهی که به‌بقای پس از فنا دست یافته، به میدان‌های اجتماعی عرفان، و دست‌گیری و ارشادِ در‌راه‌ماندگان توجّه ویژه‌ای دارد. بنابراین از میان عناصر عرفانی، بیشتر به سراغ مؤلفه‌هایی می‌رود که در تزکیه‌ی نفس، تصفیه‌ی باطن و تهذیب روح انسان، درعین حضورش در جامعه، کاربُرد دارد. به‌عبارتی دیگر بیشتر به صفای باطن و جمعیت خاطر و بذل عاطفه و ایثار نفس، نظر داشته و خواسته است بغض و حسد و کینه و حرص و خودپرستی، در نهاد بشری، بدین‌ وسیله از میان برود. دانش و آگاهی‌های عمیق سعدی به علوم زمان خود، به واسطه‌ی حضورش در نظامیه، و اطلاعات گسترده‌اش از طبقات مختلف اجتماعی و پیروان ملل و نحل از رهگذر سفرهای بسیار، از وی شخصیتی ساخته که در کنار پافشاری‌اش بر اعتقادات اسلامی، مشربی اعتدال‌گرا، اجتماع‌گرا و انسان‌نگر، به دور از تعصّب‌های طریقه‌ای در عرفانش به دست دهد. همین دغدغه‌های انسانی است که در نگاهی به دور از انزواطلبی حتّی حاکمان را نیز به درویشی دعوت می‌کند:
سعدی الگوی روشنی است برای جواب دادن به هجمه‌هایی که تحت عنوان انزواطلبی صوفیان، به تصوّف وارد می‌شود. شیخ اجل برخلاف برخی صوفیان، که با دلایل موجّه خود، انزوا و گوشه‌ی عُزلت را برگزیده‌اند، به مثابه‌ی عارفی الهی که به‌بقای پس از فنا دست یافته، به میدان‌های اجتماعی عرفان، و دست‌گیری و ارشادِ در‌راه‌ماندگان توجّه ویژه‌ای دارد. بنابراین از میان عناصر عرفانی، بیشتر به سراغ مؤلفه‌هایی می‌رود که در تزکیه‌ی نفس، تصفیه‌ی باطن و تهذیب روح انسان، درعین حضورش در جامعه، کاربُرد دارد. به‌عبارتی دیگر بیشتر به صفای باطن و جمعیت خاطر و بذل عاطفه و ایثار نفس، نظر داشته و خواسته است بغض و حسد و کینه و حرص و خودپرستی، در نهاد بشری، بدین‌ وسیله از میان برود. دانش و آگاهی‌های عمیق سعدی به علوم زمان خود، به واسطه‌ی حضورش در نظامیه، و اطلاعات گسترده‌اش از طبقات مختلف اجتماعی و پیروان ملل و نحل از رهگذر سفرهای بسیار، از وی شخصیتی ساخته که در کنار پافشاری‌اش بر اعتقادات اسلامی، مشربی اعتدال‌گرا، اجتماع‌گرا و انسان‌نگر، به دور از تعصّب‌های طریقه‌ای در عرفانش به دست دهد. همین دغدغه‌های انسانی است که در نگاهی به دور از انزواطلبی حتّی حاکمان را نیز به درویشی دعوت می‌کند:
خط ۹۵۷: خط ۹۵۵:
و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.
و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.


'''آزادگی در عرفان سعدی'''
آزادگی در عرفان سعدی


سعدی وقتی که قصیده و مدیحه می‌سراید به منفعت دنیوی طمع ندارد؛ و خیرخواهانه به مخاطبانش پند و اندرز می‌دهد. گویی در قصایدش آرمان و مقصودی جز ارشاد ممدوحانش ندارد. سعدی هیچ‌گاه به پلشتی مدایح مرسوم متملّقانِ پیش از خود آلوده نمی‌شود:
سعدی وقتی که قصیده و مدیحه می‌سراید به منفعت دنیوی طمع ندارد؛ و خیرخواهانه به مخاطبانش پند و اندرز می‌دهد. گویی در قصایدش آرمان و مقصودی جز ارشاد ممدوحانش ندارد. سعدی هیچ‌گاه به پلشتی مدایح مرسوم متملّقانِ پیش از خود آلوده نمی‌شود:
خط ۱٬۰۰۵: خط ۱٬۰۰۳:
به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان
به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان


'''تقابل با صوفی‌نمایان'''
تقابل با صوفی‌نمایان


سعدی عارفی است که تعلّقی به سلسله‌ای ندارد. این حکایت از گلستان مبیّن همین است:
سعدی عارفی است که تعلّقی به سلسله‌ای ندارد. این حکایت از گلستان مبیّن همین است:
خط ۱٬۰۳۷: خط ۱٬۰۳۵:
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»  
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»  


'''سماع از نظر سعدی'''
سماع از نظر سعدی


از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم می‌شوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا می‌برد؛ و دیگری را در غریزه‌های حیوانی غرقه می‌سازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع می‌داند:
از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم می‌شوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا می‌برد؛ و دیگری را در غریزه‌های حیوانی غرقه می‌سازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع می‌داند:
خط ۱٬۰۸۹: خط ۱٬۰۸۷:
جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟
جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟


'''عبادت عاشقانه'''
عبادت عاشقانه


سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
خط ۱٬۱۲۳: خط ۱٬۱۲۱:
عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار
عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار


'''وحدت‌گرایی سعدی'''
وحدت‌گرایی سعدی


در نگرش وحدت‌گرایانه‌ی سعدی شیرازی، نه از مبهمات و سخنان غامض عرفای دیگر خبری است، و نه از گفتارهای پیچیده و فلسفه‌بافی‌های پیروان عرفان فلسفی. شیخ اجل مباحث توحیدی را چنان نوشته است که حتی برای کودک دبستان نیز قابل فهم است؛ و در عین حال هیچ عارف و حکیمی را هم دعوی اندیشه‌ی برتر از آن نرسد.
در نگرش وحدت‌گرایانه‌ی سعدی شیرازی، نه از مبهمات و سخنان غامض عرفای دیگر خبری است، و نه از گفتارهای پیچیده و فلسفه‌بافی‌های پیروان عرفان فلسفی. شیخ اجل مباحث توحیدی را چنان نوشته است که حتی برای کودک دبستان نیز قابل فهم است؛ و در عین حال هیچ عارف و حکیمی را هم دعوی اندیشه‌ی برتر از آن نرسد.
خط ۱٬۱۸۹: خط ۱٬۱۸۷:
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم


'''جمع‌بندی'''
جمع‌بندی


نگارنده‌ی کتاب مصباح‌الهدایة، معرفت را نتیجه‌ی ذوق و حال می‌داند، و نه علم و تصور. به گفتۀ وی، عرفان مستفاد از کشف و عیان است و نه خبر و برهان، و چون معرفت را امری وجدانی می‌داند، آن‌چه را همگان به‌عنوان معرفت می‌شناسند، علمِ معرفت می‌داند نه خودِ معرفت. معرفت پیش از آن‌که در جهان بیرونی عارف متجلّی شود، در درون وجودِ او اثر می‌گذارد؛ و سبب تحوّلاتی ژرف در او می‌شود. مشروط به‌نوع و سطحِ معرفت حاصل‌شده و تفاوت‌های ساحتِ وجودی عارف، بُروزات آن متفاوت است. در مواجهه با این ظهورات گوناگون، راه‌یافتن به کُنه معارف عارف و شناسایی مکتب او، در بیان تحوّلات درونی‌اش وظیفه‌ی پژوهشیِ سنگین و گران‌بار است.
نگارنده‌ی کتاب مصباح‌الهدایة، معرفت را نتیجه‌ی ذوق و حال می‌داند، و نه علم و تصور. به گفتۀ وی، عرفان مستفاد از کشف و عیان است و نه خبر و برهان، و چون معرفت را امری وجدانی می‌داند، آن‌چه را همگان به‌عنوان معرفت می‌شناسند، علمِ معرفت می‌داند نه خودِ معرفت. معرفت پیش از آن‌که در جهان بیرونی عارف متجلّی شود، در درون وجودِ او اثر می‌گذارد؛ و سبب تحوّلاتی ژرف در او می‌شود. مشروط به‌نوع و سطحِ معرفت حاصل‌شده و تفاوت‌های ساحتِ وجودی عارف، بُروزات آن متفاوت است. در مواجهه با این ظهورات گوناگون، راه‌یافتن به کُنه معارف عارف و شناسایی مکتب او، در بیان تحوّلات درونی‌اش وظیفه‌ی پژوهشیِ سنگین و گران‌بار است.
خط ۱٬۱۹۹: خط ۱٬۱۹۷:
درک دُرست اندیشه‌ی سعدی، آن‌گاه که از عشق گزارش‌گری می‌کند، آن‌چنان مهم است که اگر به آن نائل نشویم، همان نتیجه را به دست می‌دهد که میرزا آقاخان کرمانی، علی‌رغم این‌که خودش در جوانی کتابی تحت نام ''رضوان'' و به تقلید از ''گلستان'' نوشته بود، پس از سالیان در تغییر موضعی در خور تأمّل می‌نویسد: «ابیات عاشقانۀ سعدی و هُمام و امثال ایشان بود که به‌کلّی اخلاق جوانان ایران را فاسد ساخت». قضاوت با صاحبان علم است.
درک دُرست اندیشه‌ی سعدی، آن‌گاه که از عشق گزارش‌گری می‌کند، آن‌چنان مهم است که اگر به آن نائل نشویم، همان نتیجه را به دست می‌دهد که میرزا آقاخان کرمانی، علی‌رغم این‌که خودش در جوانی کتابی تحت نام ''رضوان'' و به تقلید از ''گلستان'' نوشته بود، پس از سالیان در تغییر موضعی در خور تأمّل می‌نویسد: «ابیات عاشقانۀ سعدی و هُمام و امثال ایشان بود که به‌کلّی اخلاق جوانان ایران را فاسد ساخت». قضاوت با صاحبان علم است.


'''تحلیل رویکردهای عرفانی ‌ـ اجتماعی سعدی شیرازی «سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی»'''
تحلیل رویکردهای عرفانی ‌ـ اجتماعی سعدی شیرازی «سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی»


<nowiki>http://mazaheb.urd.ac.ir/article_42489.html</nowiki>
<nowiki>http://mazaheb.urd.ac.ir/article_42489.html</nowiki>
خط ۱٬۲۰۵: خط ۱٬۲۰۳:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»'''
مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»


<nowiki>https://article.tebyan.net/121330/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C</nowiki>
<nowiki>https://article.tebyan.net/121330/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C</nowiki>
خط ۱٬۲۱۱: خط ۱٬۲۰۹:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  


'''''برای رسیدن به حقیقت راه‌های مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آن‌ها را برمی‌گزینند. در تقسیم‌بندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش می‌گیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راه‌دانان و مرشدان، می‌بایست ریاضت‌هایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینه‌ی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهده‌ی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آن‌جا كه كیفیت تجربه‌ی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال به‌دیگران نیست، به‌ویژه كه تنگ‌ناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چه‌گونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن می‌توان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهم‌ترینش این چند مورد باشد، یکی جهان‌بینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان می‌شود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و هم‌راهان.'''''
''برای رسیدن به حقیقت راه‌های مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آن‌ها را برمی‌گزینند. در تقسیم‌بندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش می‌گیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راه‌دانان و مرشدان، می‌بایست ریاضت‌هایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینه‌ی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهده‌ی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آن‌جا كه كیفیت تجربه‌ی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال به‌دیگران نیست، به‌ویژه كه تنگ‌ناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چه‌گونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن می‌توان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهم‌ترینش این چند مورد باشد، یکی جهان‌بینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان می‌شود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و هم‌راهان.''


'''''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی می‌توان گفت که او علاوه براین‌که بارها به خرقه‌پوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضت‌کشی خودش در شام، یعنی سوریه‌ی کنونی که یکی از مهم‌ترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم می‌شود مریدش بوده‌اند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحب‌دلی که با او بودند و شعرهای محققانه‌ی عرفانی می‌خواندند.'''''  
''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی می‌توان گفت که او علاوه براین‌که بارها به خرقه‌پوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضت‌کشی خودش در شام، یعنی سوریه‌ی کنونی که یکی از مهم‌ترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم می‌شود مریدش بوده‌اند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحب‌دلی که با او بودند و شعرهای محققانه‌ی عرفانی می‌خواندند.''  


'''سعدی از نگاه دیگران'''
سعدی از نگاه دیگران


'''یكی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الكاملِ المتبحر المحقق، ملك‌الشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر درباره‌ی عقل و عشق از سعدی می‌كند كه مجموعاً رسالة‌النظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود می‌آورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی می‌نویسد:'''
یكی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الكاملِ المتبحر المحقق، ملك‌الشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر درباره‌ی عقل و عشق از سعدی می‌كند كه مجموعاً رسالة‌النظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود می‌آورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی می‌نویسد:


'''سالكِ  راه  خدا، پادشه  ملك  سخن                     ای ز الفـاظِ تـو آفـاق پر از درّ یتیـم،'''
سالكِ  راه  خدا، پادشه  ملك  سخن                     ای ز الفـاظِ تـو آفـاق پر از درّ یتیـم،


'''اخترِ سعدی و عالَم ز فروغ تو منیـر                    واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم'''
اخترِ سعدی و عالَم ز فروغ تو منیـر                    واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم


'''مرد را راه  به‌حق، عقـل نماید یا عشق؟               این درِ بسته تو بگشای كه با‌بی‌ست عظیم'''
مرد را راه  به‌حق، عقـل نماید یا عشق؟               این درِ بسته تو بگشای كه با‌بی‌ست عظیم


'''سعدی شیرازی در جواب می‌نویسد:'''
سعدی شیرازی در جواب می‌نویسد:  


'''«... راه، از رسیدگان پرسند و این ضعیف از واماندگان است... اما به‌یمن همت درویشان و به‌بركت صحبت ایشان، به قدر وسع در خاطر این درویش می‌آید كه: عقل با چندین شرف كه دارد، نه راه است، بلكه چراغ راه است، و اول راه، ادبِ طریقت است... روندگان طریقت در سلوك به مقامی برسند كه علم آن‌جا حجاب باشد... علم آلت تحصیل مراد است، نه مرادِ كلی... بدان كه مراد از علم ظاهر، مكارم اخلاق است و صفای باطن، كه مردم نكوهیده اخلاق را صفای درون كمتر باشد و به‌حجاب كدورات نفسانی، از جمال مشاهدات روحانی محروم....»'''
«... راه، از رسیدگان پرسند و این ضعیف از واماندگان است... اما به‌یمن همت درویشان و به‌بركت صحبت ایشان، به قدر وسع در خاطر این درویش می‌آید كه: عقل با چندین شرف كه دارد، نه راه است، بلكه چراغ راه است، و اول راه، ادبِ طریقت است... روندگان طریقت در سلوك به مقامی برسند كه علم آن‌جا حجاب باشد... علم آلت تحصیل مراد است، نه مرادِ كلی... بدان كه مراد از علم ظاهر، مكارم اخلاق است و صفای باطن، كه مردم نكوهیده اخلاق را صفای درون كمتر باشد و به‌حجاب كدورات نفسانی، از جمال مشاهدات روحانی محروم....»


'''جدا از این‌كه كسانی چون برادران جوینی و دیگران اموالی برای شیخ سعدی می‌فرستادند تا خرج خانقاهش كند، شعری از علی فخر نجار قابل ملاحظه است كه به سعدی می‌گوید:'''
جدا از این‌كه كسانی چون برادران جوینی و دیگران اموالی برای شیخ سعدی می‌فرستادند تا خرج خانقاهش كند، شعری از علی فخر نجار قابل ملاحظه است كه به سعدی می‌گوید:  


'''بزرگا، در طریقت گرچه چون تو       نه در این قرن، در اقران نباشد...'''
بزرگا، در طریقت گرچه چون تو       نه در این قرن، در اقران نباشد...  


'''شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیده‌ای كه برای سعدی می‌فرستاد، او را بحر معنی می‌خواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی ‌بن‌ عمران و یوسف كنعان می‌نامد.'''
شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیده‌ای كه برای سعدی می‌فرستاد، او را بحر معنی می‌خواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی ‌بن‌ عمران و یوسف كنعان می‌نامد.  


'''هم‌چنین از معاصران سعدی می‌توان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشته‌ی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاث‌الدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحف‌ها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلح‌الدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت ‌لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریه‌ها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمی‌آیم، مرا معاف دارند.»'''
هم‌چنین از معاصران سعدی می‌توان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشته‌ی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاث‌الدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحف‌ها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلح‌الدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت ‌لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریه‌ها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمی‌آیم، مرا معاف دارند.»  


'''علی ‌بن‌ احمد بن ‌ابی‌بكر بیستون كه نخستین نسخه‌ی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمه‌اش بر كلیات سعدی، این‌گونه از او یاد می‌كند:'''
علی ‌بن‌ احمد بن ‌ابی‌بكر بیستون كه نخستین نسخه‌ی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمه‌اش بر كلیات سعدی، این‌گونه از او یاد می‌كند:  


'''«مولانا شیخ‌الشیوخ فی عهده، قدوهُ‌المحققین و زُبدهُ‌العاشقین، افصحُ‌المتكلمین، مفخَرُ السالكین، شرفُ‌المله و الحق و الدین، مصلح الاسلام والمسلمین، شیخ سعدی شیرازی قَدّس سرّه...»'''
«مولانا شیخ‌الشیوخ فی عهده، قدوهُ‌المحققین و زُبدهُ‌العاشقین، افصحُ‌المتكلمین، مفخَرُ السالكین، شرفُ‌المله و الحق و الدین، مصلح الاسلام والمسلمین، شیخ سعدی شیرازی قَدّس سرّه...»  


'''این دو سطر، علاوه بر نام و لقب سعدی، جایگاه معنوی او را در نظر معاصرانش نیز معلوم می‌دارد، القابی مانند فقیه، ادیب، عارف، عاشق و مصلح كه بیان‌گر چند وجه مهم شخصیت اوست كه شامل، فقه (شیخ‌الشیوخ شرف‌‌‌المله و الحق والدین)، اخلاق (مصلح‌الاسلام والمسلمین)، سخنوری و ادب (افصح‌المتكلمین) و سیر و سلوك (قدوه‌المحققین و مفخر السالكین) می‌شود.'''
این دو سطر، علاوه بر نام و لقب سعدی، جایگاه معنوی او را در نظر معاصرانش نیز معلوم می‌دارد، القابی مانند فقیه، ادیب، عارف، عاشق و مصلح كه بیان‌گر چند وجه مهم شخصیت اوست كه شامل، فقه (شیخ‌الشیوخ شرف‌‌‌المله و الحق والدین)، اخلاق (مصلح‌الاسلام والمسلمین)، سخنوری و ادب (افصح‌المتكلمین) و سیر و سلوك (قدوه‌المحققین و مفخر السالكین) می‌شود.  


'''گروهی نیز بودند که بعدها آمدند و درباره سعدی داوری كردند، یكی از قدیمی‌ترینشان ابن‌بطوطه است كه طی سفر سی ساله‌اش، تعمد خاصی در زیارت اولیاء و مقابرشان داشت. او كه حدوداً ۵۰ سال پس از درگذشت سعدی، از شیراز دیدن كرده، در سفرنامه‌اش چنین نوشته است:'''
گروهی نیز بودند که بعدها آمدند و درباره سعدی داوری كردند، یكی از قدیمی‌ترینشان ابن‌بطوطه است كه طی سفر سی ساله‌اش، تعمد خاصی در زیارت اولیاء و مقابرشان داشت. او كه حدوداً ۵۰ سال پس از درگذشت سعدی، از شیراز دیدن كرده، در سفرنامه‌اش چنین نوشته است:  


'''«از مشاهدی كه در بیرون شهر واقع شده، قبر شیخ صالح معروف به سعدی است... مقبره سعدی زاویه‌ای دارد نیكو با باغی نمكین ... مردمان از شهر به زیارت شیخ آمده، پس از خوردن غذا در سفره‌خانه‌ی شیخ و شستن لباس‌ها، مراجعت می‌كنند و من خود نیز چنین كردم.»'''
«از مشاهدی كه در بیرون شهر واقع شده، قبر شیخ صالح معروف به سعدی است... مقبره سعدی زاویه‌ای دارد نیكو با باغی نمكین ... مردمان از شهر به زیارت شیخ آمده، پس از خوردن غذا در سفره‌خانه‌ی شیخ و شستن لباس‌ها، مراجعت می‌كنند و من خود نیز چنین كردم.»


'''معین‌الدین جنید شیرازی در شدّالازار (تألیف سال ۷۹۱ ق) درباره سعدی می‌نویسد:'''
معین‌الدین جنید شیرازی در شدّالازار (تألیف سال ۷۹۱ ق) درباره سعدی می‌نویسد:  


'''«وی از افاضل صوفیه و مرتاض و مجاهد بود... او را واقعه‌ها دست داد و دیدار بسیاری از اولیاءالله كرد... و او را كرامات بوده است و در زبان خلق مشهور است...»  '''
«وی از افاضل صوفیه و مرتاض و مجاهد بود... او را واقعه‌ها دست داد و دیدار بسیاری از اولیاءالله كرد... و او را كرامات بوده است و در زبان خلق مشهور است...»  


'''عبدالرحمن جامی در نفحات‌الانس كه درباره‌ی زندگی و آثار صوفیان و عارفان است، بخشی را نیز به سعدی اختصاص داده و می‌نویسد:'''
عبدالرحمن جامی در نفحات‌الانس كه درباره‌ی زندگی و آثار صوفیان و عارفان است، بخشی را نیز به سعدی اختصاص داده و می‌نویسد:  


'''«... از افاضل صوفیه بود و از مجاوران بقعه‌ی شریف شیخ ابوعبدالله خفیف... از علوم بهره‌ای تمام داشته و از آداب نصیبی كامل. سفر بسیار كرده است... و از مشایخ كبار بسیاری را دریافته و به صحبت شیخ شهاب‌الدین رسیده... تا به خضر(ع) رسید و وی را از زلال انعام و افضال خود سیراب گردانید. وقتی وی را با یكی از اكابر سادات و اشراف فی‌الجمله گفت‌وگویی واقع شد؛ آن شریف حضرت رسالت را(ص) به خواب دید، وی را عتاب كرد. چون بیدار شد، پیش شیخ آمد و عذرخواهی نمود و استرضای وی كرد. یكی از مشایخ منكر وی بود، شبی در واقعه چنان دید كه درهای آسمان گشاده شد، ملایكه با طبق‌های نور نازل شدند؛ پرسید كه: این چیست؟ گفتند: برای سعدی شیرازی است كه بیتی گفته كه قبول حضرت حق سبحانه‌ و تعالی افتاده و آن بیت این است:'''
«... از افاضل صوفیه بود و از مجاوران بقعه‌ی شریف شیخ ابوعبدالله خفیف... از علوم بهره‌ای تمام داشته و از آداب نصیبی كامل. سفر بسیار كرده است... و از مشایخ كبار بسیاری را دریافته و به صحبت شیخ شهاب‌الدین رسیده... تا به خضر(ع) رسید و وی را از زلال انعام و افضال خود سیراب گردانید. وقتی وی را با یكی از اكابر سادات و اشراف فی‌الجمله گفت‌وگویی واقع شد؛ آن شریف حضرت رسالت را(ص) به خواب دید، وی را عتاب كرد. چون بیدار شد، پیش شیخ آمد و عذرخواهی نمود و استرضای وی كرد. یكی از مشایخ منكر وی بود، شبی در واقعه چنان دید كه درهای آسمان گشاده شد، ملایكه با طبق‌های نور نازل شدند؛ پرسید كه: این چیست؟ گفتند: برای سعدی شیرازی است كه بیتی گفته كه قبول حضرت حق سبحانه‌ و تعالی افتاده و آن بیت این است:  


'''برگ درختان سبز در  نظر هوشیـار     هر ورقی دفتری است معرفت كردگار'''
برگ درختان سبز در  نظر هوشیـار     هر ورقی دفتری است معرفت كردگار


'''آن عزیز چون از واقعه درآمد، هم در شب به در زاویه‌ی شیخ سعدی رفت كه وی را بشارت دهد؛ دید كه چراغی افروخته و با خود زمزمه‌ای می‌كند. چون گوش كشید، همین بیت می‌خواند...»'''
آن عزیز چون از واقعه درآمد، هم در شب به در زاویه‌ی شیخ سعدی رفت كه وی را بشارت دهد؛ دید كه چراغی افروخته و با خود زمزمه‌ای می‌كند. چون گوش كشید، همین بیت می‌خواند...»


'''جامی همین مطلب را در هفت‌اورنگ، دفتر سبحه‌الابرار آورده و در بهارستان نیز با احترام فراوان از شیخ اجل یاد كرده و گلستان را از انفاس متبركه‌ی شیخ نامدار و استاد بزرگوار... خوانده و كتابش را نه گلستان، كه روضه‌ای ز بهشت... باب‌هایش بهشت را درها... نكته‌هایش نهفته در پرده... خوانده است.'''
جامی همین مطلب را در هفت‌اورنگ، دفتر سبحه‌الابرار آورده و در بهارستان نیز با احترام فراوان از شیخ اجل یاد كرده و گلستان را از انفاس متبركه‌ی شیخ نامدار و استاد بزرگوار... خوانده و كتابش را نه گلستان، كه روضه‌ای ز بهشت... باب‌هایش بهشت را درها... نكته‌هایش نهفته در پرده... خوانده است.  


'''ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوت‌نامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آن‌جا می‌نویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار می‌آورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیات‌بخشان گویند.'''
ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوت‌نامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آن‌جا می‌نویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار می‌آورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیات‌بخشان گویند.  


'''میرزا لعل‌بیك لعل بدخشی در ثمرات‌القدس كه در آن به زندگی‌نامه عارفان پرداخته است، می‌نویسد:'''
میرزا لعل‌بیك لعل بدخشی در ثمرات‌القدس كه در آن به زندگی‌نامه عارفان پرداخته است، می‌نویسد:  


'''«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار می‌كند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر می‌نویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی قدس‌الله روحه...»'''
«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار می‌كند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر می‌نویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی قدس‌الله روحه...»


'''سعدی و عرفان «سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»'''
سعدی و عرفان «سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»


<nowiki>https://www.cgie.org.ir/fa/news/214812</nowiki>
<nowiki>https://www.cgie.org.ir/fa/news/214812</nowiki>
خط ۱٬۲۷۳: خط ۱٬۲۷۱:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''سیری در عرفان سعدی'''
سیری در عرفان سعدی


'''این ابیات نیز نتیجه‌ی معرفت عرفانی و ادراک توحیدی سعدی است که می‌گوید:'''
این ابیات نیز نتیجه‌ی معرفت عرفانی و ادراک توحیدی سعدی است که می‌گوید:


'''ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم'''
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم


'''وز هرچه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم'''
وز هرچه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم


'''مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر'''
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر


'''ما هم‌چنان در اول وصف تو مانده‌ایم'''
ما هم‌چنان در اول وصف تو مانده‌ایم


''':'''
<nowiki>:</nowiki>


'''سلسله‌ی موی دوست حلقه‌ی دام بلاست'''
سلسله‌ی موی دوست حلقه‌ی دام بلاست


'''هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست'''
هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست


'''گر بزنندم به‌تیغ در نظرش بی‌دریغ'''
گر بزنندم به‌تیغ در نظرش بی‌دریغ


'''دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست'''
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست


'''معرفت عرفانی شیخ اجل «سایت ایران»'''
معرفت عرفانی شیخ اجل «سایت ایران»


<nowiki>https://www.magiran.com/article/2935084</nowiki>
<nowiki>https://www.magiran.com/article/2935084</nowiki>
خط ۱٬۳۰۱: خط ۱٬۲۹۹:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''بنی آدم اعضای یک پیکرند'''
بنی آدم اعضای یک پیکرند


'''که در آفرینش ز یک گوهرند'''
که در آفرینش ز یک گوهرند


'''چو عضوی به درد آورد روزگار'''
چو عضوی به درد آورد روزگار


'''دگر عضوها را نماند قرار'''
دگر عضوها را نماند قرار


'''تو کز محنت دیگران بی غمی'''
تو کز محنت دیگران بی غمی


'''نشاید که نامت نهند آدمی'''
نشاید که نامت نهند آدمی


'''این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران،  نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژه‌ی سازمان ملل که همه دیپلمات‌ها، ملاقات‌ها و مذاکرات خود را در آن برگزار می‌کنند، آویخته شده و ترجمه‌‌ی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است.'''
این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران،  نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژه‌ی سازمان ملل که همه دیپلمات‌ها، ملاقات‌ها و مذاکرات خود را در آن برگزار می‌کنند، آویخته شده و ترجمه‌‌ی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است.


'''سعدی شیرازی را باید در میان برگ برگ آثارش جست‌وجو کرد و به دنیایش راه یافت تا پستی و بلندی زندگی را دید و عشق و اخلاص و توکل و رضا را پیشه خود کرد. شیخ شیراز در غزل‌هایش آموزگار عشق است، عشق ناب با بیانی ساده و بی پیرایه، آن‌قدر ساده که گاه به نثر پهلو می‌زند و در عین حال زیبا و اغوا کننده است. غزل‌های سعدی، عاشقانه است با مایه و رنگی از عرفان و پای‌بند اصول اخلاقی. هرآن‌چه که موجب دوری انسان از آدمیت و نزدیکی به زشتی و پستی شود، مورد نفرت و انزجار سعدی است. غزل سعدی یعنی عشق. عشق با همه فراز و نشیب‌هایش. این عشق سرشار از درد و نیاز و تسلیم و گذشت است. هوس نیست، بلکه صفا و رضاست. نیازی روحانی است که دائم دل و جان شاعر را آماده تسلیم و فنا می کند'''
سعدی شیرازی را باید در میان برگ برگ آثارش جست‌وجو کرد و به دنیایش راه یافت تا پستی و بلندی زندگی را دید و عشق و اخلاص و توکل و رضا را پیشه خود کرد. شیخ شیراز در غزل‌هایش آموزگار عشق است، عشق ناب با بیانی ساده و بی پیرایه، آن‌قدر ساده که گاه به نثر پهلو می‌زند و در عین حال زیبا و اغوا کننده است. غزل‌های سعدی، عاشقانه است با مایه و رنگی از عرفان و پای‌بند اصول اخلاقی. هرآن‌چه که موجب دوری انسان از آدمیت و نزدیکی به زشتی و پستی شود، مورد نفرت و انزجار سعدی است. غزل سعدی یعنی عشق. عشق با همه فراز و نشیب‌هایش. این عشق سرشار از درد و نیاز و تسلیم و گذشت است. هوس نیست، بلکه صفا و رضاست. نیازی روحانی است که دائم دل و جان شاعر را آماده تسلیم و فنا می کند  


'''همه عمر برندارم سر از این خمار مستی'''
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی


'''که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی'''
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی


'''تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد'''
تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد


'''دگران روند و آیند و تو هم‌چنان که هستی'''
دگران روند و آیند و تو هم‌چنان که هستی


'''دل دردمند ما را که اسیر توست یارا'''
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا


'''به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی'''
به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی


'''بوستان و گلستان'''
بوستان و گلستان


'''بوستان و گلستانی که تا امروز نه باد خزان بر برگ‌های سبز و پُرطراوتش آسیبی رسانده و نه گردش زمان بر سخن روشن و معانی دل‌نشینش غباری نشانده است. سعدی از نگاه همه منتقدان، مصلحی اجتماعی است، مصلحی آگاه و پیش‌‌تاز که هم‌واره دل‌نگران گسترش بی‌اخلاقی و بی‌عدالتی در جامعه است. گلستان و بوستان سعدی را می توان یک دوره کامل از حکمت عملی و نظری دانست. سعدی در گلستان درباره‌ انسان آن‌چنان که هست صحبت می‌کند و در بوستان از انسان و اجتماع آن‌گونه که باید باشد، سخن می گوید. سعدی بر این عقیده است که انسان اگر خودش را آن‌گونه که هست نشناسد درباره‌ آن‌چه باید باشد، راه به جایی نمی‌برد.'''
بوستان و گلستانی که تا امروز نه باد خزان بر برگ‌های سبز و پُرطراوتش آسیبی رسانده و نه گردش زمان بر سخن روشن و معانی دل‌نشینش غباری نشانده است. سعدی از نگاه همه منتقدان، مصلحی اجتماعی است، مصلحی آگاه و پیش‌‌تاز که هم‌واره دل‌نگران گسترش بی‌اخلاقی و بی‌عدالتی در جامعه است. گلستان و بوستان سعدی را می توان یک دوره کامل از حکمت عملی و نظری دانست. سعدی در گلستان درباره‌ انسان آن‌چنان که هست صحبت می‌کند و در بوستان از انسان و اجتماع آن‌گونه که باید باشد، سخن می گوید. سعدی بر این عقیده است که انسان اگر خودش را آن‌گونه که هست نشناسد درباره‌ آن‌چه باید باشد، راه به جایی نمی‌برد.


'''گلستان سعدی سرشار از داستان‌های رنگارنگ از مردم روزگار و سفرهای اوست. گلستانی که به اعتقاد او باد خزان را بر ورق او دست تطاول نیست و گردش زمان خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نمی کند. گلستان سعدی تصویر زنده دنیا در هر عصری است چرا که او در این کتاب انسان و دنیای او را با تمامی معایب و محاسن و تمامی تضادها و تناقض‌هایی که در وجود او هست، توصیف کرده است. شیخ اجل انسان و دنیا را همان‌گونه که هست تصویر کرده است.'''
گلستان سعدی سرشار از داستان‌های رنگارنگ از مردم روزگار و سفرهای اوست. گلستانی که به اعتقاد او باد خزان را بر ورق او دست تطاول نیست و گردش زمان خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نمی کند. گلستان سعدی تصویر زنده دنیا در هر عصری است چرا که او در این کتاب انسان و دنیای او را با تمامی معایب و محاسن و تمامی تضادها و تناقض‌هایی که در وجود او هست، توصیف کرده است. شیخ اجل انسان و دنیا را همان‌گونه که هست تصویر کرده است.


'''سعدی شیرازی تنها به‌تصویر روزگار خویش و بیان کاستی‌ها و ضعف‌ها بسنده نکرده است، بلکه او به‌عنوان مصلحی اجتماعی و حکیمی جهان‌دیده در کنار بیان دردها و تصویر زشتی‌ها به‌درمان نیز پرداخته و شیوه‌ی درست زیستن را آموزش داده است. هم‌چنان که گلستان سعدی، اکنونِ وضعیت حال انسان است و تصویر زندگی جاری اوست.'''
سعدی شیرازی تنها به‌تصویر روزگار خویش و بیان کاستی‌ها و ضعف‌ها بسنده نکرده است، بلکه او به‌عنوان مصلحی اجتماعی و حکیمی جهان‌دیده در کنار بیان دردها و تصویر زشتی‌ها به‌درمان نیز پرداخته و شیوه‌ی درست زیستن را آموزش داده است. هم‌چنان که گلستان سعدی، اکنونِ وضعیت حال انسان است و تصویر زندگی جاری اوست.  


'''بوستان سراسر مدینه فاضله است و اخلاق. اخلاقی که سعدی ریشه‌هایش را به‌عشق می‌برد. جهان آن‌گونه که باید باشد و انسان آن‌گونه که باید زیست کند در بوستان تصویر شده است. بوستان، جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حق‌گویی و حق‌شنوی خبری نیست.‏'''
بوستان سراسر مدینه فاضله است و اخلاق. اخلاقی که سعدی ریشه‌هایش را به‌عشق می‌برد. جهان آن‌گونه که باید باشد و انسان آن‌گونه که باید زیست کند در بوستان تصویر شده است. بوستان، جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حق‌گویی و حق‌شنوی خبری نیست.‏


'''بوستان سعدی، دنیای مطلوب او است دنیایی که آکنده از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت است. سعدی در بوستان مقام والای انسان را یادآور شده است؛ تواضع، قناعت، رضــا، احسان و تربیت درست را آموزش داده و عدل و دادگستری را توصیه کرده است. جهان مطلوب سعدی عالم ایمان به خدا و نیکی و صفاست این جهان برای انسان امروز آرزو و تصویری از عالمی را می‌آفریند که باید باشد و بر دل‌ها این شوق را می‌اندازد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانی‌تر باید تلاش کرد.'''
بوستان سعدی، دنیای مطلوب او است دنیایی که آکنده از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت است. سعدی در بوستان مقام والای انسان را یادآور شده است؛ تواضع، قناعت، رضــا، احسان و تربیت درست را آموزش داده و عدل و دادگستری را توصیه کرده است. جهان مطلوب سعدی عالم ایمان به خدا و نیکی و صفاست این جهان برای انسان امروز آرزو و تصویری از عالمی را می‌آفریند که باید باشد و بر دل‌ها این شوق را می‌اندازد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانی‌تر باید تلاش کرد.


'''ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه‌ ترجمه‌ی گزیده‌ای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچ‌‏کس در پیروى از سعدى شرم‌سار یا بیم‌ناک نخواهد بود.'''
ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه‌ ترجمه‌ی گزیده‌ای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچ‌‏کس در پیروى از سعدى شرم‌سار یا بیم‌ناک نخواهد بود.


'''''آنچه جهانیان را مجذوب سعدی کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی وی را تبیین می کند، همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن به آن را اصلاح فردی می داند. بازتاب اندیشه های انسانگرایانه سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.'''''  
''آنچه جهانیان را مجذوب سعدی کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی وی را تبیین می کند، همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن به آن را اصلاح فردی می داند. بازتاب اندیشه های انسانگرایانه سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.''  


'''سعدی شیرازی آئینه دار عشق و صلح و دوستی‌ «سایت الکوثر»'''
سعدی شیرازی آئینه دار عشق و صلح و دوستی‌ «سایت الکوثر»


<nowiki>https://fa.alkawthartv.com/news/133510</nowiki>
<nowiki>https://fa.alkawthartv.com/news/133510</nowiki>
خط ۱٬۳۵۱: خط ۱٬۳۴۹:
ـــــــــــــــــــــــــــــ  
ـــــــــــــــــــــــــــــ  


'''سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد.سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشته‌است'''
سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد.سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشته‌است


'''معرفی آثار سعدی «سایت تاریخ ما»'''
معرفی آثار سعدی «سایت تاریخ ما»


<nowiki>https://tarikhema.org/subject/25526/asar-saadi/</nowiki>
<nowiki>https://tarikhema.org/subject/25526/asar-saadi/</nowiki>
خط ۱٬۳۵۹: خط ۱٬۳۵۷:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


'''در گلستان به زنان عنایت خاص شده است. اغلب نویسندگان و شاعران، مردها را به‌عنوان قهرمان داستان‌ها انتخاب می‌کنند و یـا برخی نویسندگان به‌زنان پرده‌نشین در حکایت‌هـا نقش خاصی نمی‌دهند؛ اما سعدی در چندین مورد، قهرمان داستانش، زن است و در مورد آن‌ها سخن گفته است.'''
در گلستان به زنان عنایت خاص شده است. اغلب نویسندگان و شاعران، مردها را به‌عنوان قهرمان داستان‌ها انتخاب می‌کنند و یـا برخی نویسندگان به‌زنان پرده‌نشین در حکایت‌هـا نقش خاصی نمی‌دهند؛ اما سعدی در چندین مورد، قهرمان داستانش، زن است و در مورد آن‌ها سخن گفته است.


'''شخصیت و جایگاه سعدی در تاریخ ادب پارسی «سایت ویستا»'''
شخصیت و جایگاه سعدی در تاریخ ادب پارسی «سایت ویستا»


<nowiki>https://vista.ir/m/a/p3a0k/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C</nowiki>
<nowiki>https://vista.ir/m/a/p3a0k/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C</nowiki>
خط ۱٬۳۹۹: خط ۱٬۳۹۷:
سعدی از نگاه دیگران
سعدی از نگاه دیگران


'''امير خسرو دهلوی كه در مثنوی مريد نظامی و در غزل سر سپرده‌ی شيخ اجل سعدی است، او شراب، يعنی محتوای غزل خود را، از خم‌خانه‌ی شيخ شمرده است:'''
امير خسرو دهلوی كه در مثنوی مريد نظامی و در غزل سر سپرده‌ی شيخ اجل سعدی است، او شراب، يعنی محتوای غزل خود را، از خم‌خانه‌ی شيخ شمرده است:


'''خسرو سرمست اندر ساغر معنی بريخت'''
خسرو سرمست اندر ساغر معنی بريخت


'''باده از خم‌خانه‌ی شيخی كه در شيراز بود'''
باده از خم‌خانه‌ی شيخی كه در شيراز بود


'''ملك الشعراي بهار، پيشرو شاعران بازگشت به‌سبك خراسانی در تضمين زيبایی كه از غزل معروف سعدی به مطلع زیر یاد کرده است:'''
ملك الشعراي بهار، پيشرو شاعران بازگشت به‌سبك خراسانی در تضمين زيبایی كه از غزل معروف سعدی به مطلع زیر یاد کرده است:


'''مشنو ای دوست كه غير از تو مرا ياری هست'''
مشنو ای دوست كه غير از تو مرا ياری هست


'''يا شب و روز به‌جز فكر توام كاری هست'''
يا شب و روز به‌جز فكر توام كاری هست


'''سعدی را در مقام پيامبری نشانده، و آثار او را به فرقان كه يكی از اوصاف قرآن به‌معنی جدا كننده‌ی حق و باطل است تشبيه كرده است:'''
سعدی را در مقام پيامبری نشانده، و آثار او را به فرقان كه يكی از اوصاف قرآن به‌معنی جدا كننده‌ی حق و باطل است تشبيه كرده است:


'''راستي دفتر سعدی به گلستان ماند'''
راستي دفتر سعدی به گلستان ماند


'''طيباتش به گل و سبزه و ريحان ماند'''
طيباتش به گل و سبزه و ريحان ماند


'''اوست پيغمبر و اين نامه به فرقان ماند'''
اوست پيغمبر و اين نامه به فرقان ماند


'''هر که او را کند انکار به شيطان ماند'''
هر که او را کند انکار به شيطان ماند


'''عشق سعدی نه حديثی است که پنهان ماند'''
عشق سعدی نه حديثی است که پنهان ماند


'''داستانی است که بر هر سر بازاری هست'''
داستانی است که بر هر سر بازاری هست


'''البته مقصود از كلمه پيامبر در اين‌گونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفته‌اند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش می‌رسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پرده‌ی تعبيرات شاعرانه بهٔ‌گوش جهانيان رسانيده‌اند؛ و به‌حقيقت چون دنباله‌رو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان به‌پيام‌آور و لسان‌الغيب و آئينه‌ی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.'''
البته مقصود از كلمه پيامبر در اين‌گونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفته‌اند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش می‌رسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پرده‌ی تعبيرات شاعرانه بهٔ‌گوش جهانيان رسانيده‌اند؛ و به‌حقيقت چون دنباله‌رو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان به‌پيام‌آور و لسان‌الغيب و آئينه‌ی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.


'''''در چند دهه اخير، برخي از معاصران، مقام و منزلت معنوي و عرفاني سعدي را در نيافته و بيشتر او را شاعر سخن پرداز و نمونة كمال فصاحت و بلاغت شمرده و تغزلات عاشقانه او را يكسر به عالم خاک منسوب كردهاند، در حالي كه سعدي عارفي است پرشور و حال از عاشقان حضرت حق كه عشق به آفريدگار، او را عاشق تمامي آفرينش كرده است:'''''
''در چند دهه اخير، برخي از معاصران، مقام و منزلت معنوي و عرفاني سعدي را در نيافته و بيشتر او را شاعر سخن پرداز و نمونة كمال فصاحت و بلاغت شمرده و تغزلات عاشقانه او را يكسر به عالم خاک منسوب كردهاند، در حالي كه سعدي عارفي است پرشور و حال از عاشقان حضرت حق كه عشق به آفريدگار، او را عاشق تمامي آفرينش كرده است:''


'''''به جهان خرم از آنم كه جهان خرم ازوست'''''
''به جهان خرم از آنم كه جهان خرم ازوست''


'''''عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست'''''
''عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست''


'''''و عشق پاك او به خلق او را برانگيخته تا همگان را به معشوق ازل دعوت كند، و نام و ياد معشوق ازل را در دل و زبان عام و خاص زنده كند، چنانكه گفت:'''''
''و عشق پاك او به خلق او را برانگيخته تا همگان را به معشوق ازل دعوت كند، و نام و ياد معشوق ازل را در دل و زبان عام و خاص زنده كند، چنانكه گفت:''


'''''قصة حسن تو بر عالم و جاهل خوانم'''''
''قصة حسن تو بر عالم و جاهل خوانم''


'''''نامت اندر دهن پير و جوان اندازم'''''
''نامت اندر دهن پير و جوان اندازم''


'''''و اين دعوت مستي بخش به عشق را در جامهاي مرصعي از الماس سخن به همگان هديه كرده است، چنانكه يكي از عاشقان او، شاعر فحل و تواناي معاصرش سيف الدين فرغاني در غزلي خطاب به او گفته است:'''''
''و اين دعوت مستي بخش به عشق را در جامهاي مرصعي از الماس سخن به همگان هديه كرده است، چنانكه يكي از عاشقان او، شاعر فحل و تواناي معاصرش سيف الدين فرغاني در غزلي خطاب به او گفته است:''


'''''ز خمر عشق قدح هاست هر يكي غزلت'''''
''ز خمر عشق قدح هاست هر يكي غزلت''


'''''به مجلسي كه كسان ساز عشق بنوازند'''''
''به مجلسي كه كسان ساز عشق بنوازند''


'''''چو آب گشته روان از شرابخانة تو'''''
''چو آب گشته روان از شرابخانة تو''


'''''هزار نغمة ايشان ز يك ترانه تو'''''
''هزار نغمة ايشان ز يك ترانه تو''


'''''جوهر اصلي شعر سعدي همان ترانة ابدي است كه سرود دسته جمعي ذرات كائنات يعني مدح و تسبيح جمال مطلق و بيان اسرار معرفت حق است، چنانكه گفت:'''''
''جوهر اصلي شعر سعدي همان ترانة ابدي است كه سرود دسته جمعي ذرات كائنات يعني مدح و تسبيح جمال مطلق و بيان اسرار معرفت حق است، چنانكه گفت:''


'''''آفرينش همه تنبيه خداوند دل است'''''
''آفرينش همه تنبيه خداوند دل است''


'''''دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار'''''
''دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار''


'''''و به حقيقت سعدي اسرار معرفت را از برگ هاي كتاب آفرينش خوانده، و كلام منثور و منظوم خود را ترجمان آن اسرار كرده است، و اين كاري است كه جملة شاعران بزرگ جهان پيش از سعدي و پس از وي برگزيده و به عشق و ارادت در نقطه هاي كمال به پايان برده اند چنانكه شكسپير آسماني گفت:'''''
''و به حقيقت سعدي اسرار معرفت را از برگ هاي كتاب آفرينش خوانده، و كلام منثور و منظوم خود را ترجمان آن اسرار كرده است، و اين كاري است كه جملة شاعران بزرگ جهان پيش از سعدي و پس از وي برگزيده و به عشق و ارادت در نقطه هاي كمال به پايان برده اند چنانكه شكسپير آسماني گفت:''


'''''اگر از غوغاي عالم و اشتغالات باطل دنيوي دمي آسوده شويم'''''
''اگر از غوغاي عالم و اشتغالات باطل دنيوي دمي آسوده شويم''


'''''درختان را به هزار زبان سخنگو مي يابيم'''''
''درختان را به هزار زبان سخنگو مي يابيم''


'''''و از جوبيارها كتاب مي خوانيم'''''
''و از جوبيارها كتاب مي خوانيم''


'''''و از سنگ موعظه مي شنويم'''''
''و از سنگ موعظه مي شنويم''


'''''و نشان خير و خوبي را در هر چيز مشاهده مي كنيم'''''
''و نشان خير و خوبي را در هر چيز مشاهده مي كنيم''


'''''سعدي در يكي از قصايد كوتاهش بيتي به همين مضمون سروده كه پس از دويست سال، جامي، شاعر و نويسندة بزرگ عرفاني قرن نهم را مست كرده و در حكايت بسيار زيبايي شرح مستي خود و جمله كروبيان عالم بالا را از اين بيت بيان كرده است. اينك اين بيت سعدي ، و اين هم حكايت جامي در سبحه الابرار :'''''
''سعدي در يكي از قصايد كوتاهش بيتي به همين مضمون سروده كه پس از دويست سال، جامي، شاعر و نويسندة بزرگ عرفاني قرن نهم را مست كرده و در حكايت بسيار زيبايي شرح مستي خود و جمله كروبيان عالم بالا را از اين بيت بيان كرده است. اينك اين بيت سعدي ، و اين هم حكايت جامي در سبحه الابرار :''


'''''برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفتري است، معرفت كردگار'''''
''برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفتري است، معرفت كردگار''


'''''يكي از اكابر در واقعه ديد كه جمعي از ملايكه طبقهاي نور از بهر نثار وي ميبردند'''''
''يكي از اكابر در واقعه ديد كه جمعي از ملايكه طبقهاي نور از بهر نثار وي ميبردند''
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|''سعدي آن بلبل شيراز سخن''
|''سعدي آن بلبل شيراز سخن''
۵٬۷۲۵

ویرایش

منوی ناوبری