کاربر:Khosro/صفحه تمرین امه سزر: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
سعدی شیرازی ، با نام اصلی ابومحمد مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجری‌قمری – شیراز،  
'''سعدی شیرازی''' ، با نام اصلی ابومحمد مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجری‌قمری – شیراز،  


سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانواده‌ی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظام‌الملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد. سعدی شیرازی عارف جهان‌گردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او ر سال ۶۹۱ هجری‌قمری درگذشت و مزار او  
سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانواده‌ی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. وی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظام‌الملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد که این آغاز سفرهای طولانی وی بود. سعدی شیرازی عارف جهان‌گردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او ر سال ۶۹۱ هجری‌قمری درگذشت و مزار او  


اساتید در بغداد
== تولد سعدی شیرازی ==
مورخان بر این عقیده‌اند که سعدی شیرازی به احتمال زیاد بین ۶۰۰ تا ۶۱۰ هجری قمری، معادل با حدود ۵۹۰ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی، متولد شده است. با این حال هیچ تاریخ دقیقی از زمان تولد این شاعر بزرگ در دست نیست و صاحب نظران نیز بر اساس آثار او این تاریخ را تخمین می‌زنند.«فتوکده»


مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود.
تاریخ ولادت سعدی در مآخذ ذکر نشده است ولی به قرینه‌ی سخن او در گلستان می‌توان آن را به تقریب در حدود سال ۶۰۶هجری دانست. سعدی در آغاز گلستان چنین می‌گوید:


سعدی در بغداد به محضر درس جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد می کند.
«یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردن و بر عمر تلف کرده تأسف می‌خوردم و سنگ سراچه‌ی دل را به الماس آب دیده می‌سفتم و این ابیات مناسب حال خود می‌گفتم:


جهان گردی
هر دم از عمر می‌رود نفسی
 
چون نگه می‌کنم نمانده بسی
 
ای که پنجاه رفت و درخوابی
 
مگر این پنج روزه دریایی
 
خجل آن کس که رفت و کار نساخت
 
کوس رحلت زدند و باز نساخت
 
به تصریح خود سعدی این ابیات مناسب حال او در تأسف بر عمر از دست رفته و اشاره به ۵۰ سالگی وی سروده شده است؛ و چون آن‌ها را با دو بیت زیرین که هم در مقدمه‌ی گلستان از بابت ذکر تاریخ تألیف کتاب آمده است:


سعدی شیرازی تا سن ۴۶ سالگی از عراق امروز، سوریه قد‌یم که شامل لبنان نیز می‌شد، مصر، حجاز و بخش‌هایی از آناتولی د‌ید‌ار كرد‌. در مدت سکونتش در دمشق، به علت دل‌گیری از دوستان خود، از آن‌ها جدا شد؛ و سر به گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه د‌ر آن‌جا توسط یك تاجر باز خرید‌ و آزاد گردید.
در این مدت که ما را وقت خوش بود


زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود


زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حمله‌ی مغول به ایران و سقوط حکومت‌های وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.
مراد ما نصیحت بود و گفتم


احتمال شیعه بودن
حوالت با حدا کردیم و رفتیم


با وجود دلایل مجکم  از سنی مذهب بودن وی نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کرده‌اند وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده‌ است
قیاس کنیم نتیجه چنین می‌شود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش هم‌چنان‌که گفته‌ شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک به‌آن بوده است. «فتوکده»
 
== کودکی و جوانی ==
سعدی در خانواده‌ای اهل علم و ادب به دنیا آمد. مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود. پدرش عبدالله، از کارکنان دربار اتابک و شاه سعد بن زنگی بود. برخی بر این عقیده‌اند که این شاعر شیرازی به‌عنوان حق شناسی، تخلص سعدی را برای خود برگزیده است. پدر سعدی علاوه بر خدمت به دربار، به علوم دینی نیز اشتغال داشته‌؛ و بزرگترین مشوق سعدی برای یادگیری علم و دین بوده است. سعدی به کمک پدرش، به اطلاعات گسترده‌ای در زمینه‌ی تاریخ و ادبیات دست یافت.
 
سعدی در سن ۱۲ سالگی بود که پدرش از دنیا رفت؛ و جد مادریش، مسعود بن مصلح، سرپرستی او را بر عهده گرفت
 
سعدی شیرازی تحصیلات مقدماتی علوم شرعی و ادب را در شیراز فرا گرفت، در نوجوانی تحت نظر اتابک به بغداد رفت و وارد مدرسه نظامیه شد. مدرسه نظامیه بغداد به صورت تخصصی افراد را در زمینه فقه و فلسفه پرورش می‌داد. سعدی از استادان بزرگی هم‌چون سُهروردی در این مدرسه، آموزش گرفت. پس از به‌پایان رساندن دوره‌ی آموزش، وی عزم سفر کرد.
 
در زندگی‌نامه سعدی بی‌نظمی‌های زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بی‌نظمی‌ها، او از کوچک‌ترین حوادث درس می‌گرفت و از آن‌ها چشم‌پوشی نمی‌کرد. سعدی در بغداد به محضر درس جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد می کند. زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حمله‌ی مغول به ایران و سقوط حکومت‌های وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.«سایت فتوکده»
 
=== زمان زیستن سعدی شیرازی ===
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.«سایت نشاط آوران»
 
سعدی پس از سفر به بغداد که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حمله‌ی سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
 
سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسه‌ی معروف نظامیه بغداد به ادامه‌ی تحصیل پرداخت  و در همین شهر بود که به‌محضر جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمال‌الدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمال‌ادین ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمال‌الدین نواده‌ی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نواده‌ی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشاره‌ی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷ هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسه‌ی مستنصریه بغداد را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج‌ سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد.«تاریخ ما»
 
=== مذهب سعدی ===
با وجود دلایلی از سنی مذهب بودن سعدی، نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شودبه‌همین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کرده‌اند. وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده‌ است.


درگذشت
درگذشت
خط ۳۱: خط ۶۳:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سالهای مسافرت
== سفرهای سعدی ==
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می‌کرد، از پادشاهان حکایت‌ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‌گذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک می‌شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‌بخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‌شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‌زد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ‌های مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‌ای معنوی نیز به شمار می‌آمد. دست‌آورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصه‌ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان‌که هر حکایت گلستان، پنجره‌ای رو به زندگی می‌گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه‌ای یقینی بیان می‌شود. انگار هر حکایت پیش از آن‌که وابسته به‌دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی هم‌چون گلستان و بوستان در چند ماه، بیان‌گر این است که این شاعر و سخن‌دان بزرگ از چه گنجینه‌ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آن‌که عصاره و چکیده‌ی اندیشه‌ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینه‌ی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهن‌سال است. به‌همین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.«سایت ندا اصفهان»


سعدی شیرازی در کلیات از سفر به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب، بدون نشانه و سرنخی برای ترتیب این سفرها نام برده است.
سعدی شیرازی پس از چند سال كه  در بغداد به تحصیل مشغول بود، سفرهای طولانی خود را از حجاز تا روم آغاز كرد. او بارها با پای پیاده به حج رفت. سعدی این سفرها را تقریباً درسال ۶۲۰-۶۲۱ هجری‌قمری، آغاز و حدود سال ۶۵۵، با بازگشت به زادگاه خود شیراز، به‌پایان رساند. سعدی به كشورهای عراق، شام، حجاز، هندوستان، ‌غزنین، تركستان، آذربایجان، بیت‌المقدس، یمن، و آفریقای شمالی سفر کرده‌است. مورخین اكثر این سفرها را از گفته های خود سعدی استنباط کرده‌اند، اما بنابر نظر گروهی از محققین، به‌درستی آن نمی‌توان مطمئن بود. «سایت تالاب»


سعدی شیرازی در طی سفرهایش که به زیارت خانه خدا می‌رود. در مسیر حرکت خود به شهرمکه مکرمه، در صنعا توقف می‌کند. او در این شهر یک‌بار دیگر ازواج می‌کند که حاصل آن یک فرزند کوچک است؛ اما ناگهان این کودک در گذشت. سعدی شیرازی از درد و اندوه آن، چنین یاد می‌کند:
در مدت سکونتش در دمشق، به علت دل‌گیری از دوستان خود، از آن‌ها جدا شد؛ و سر به بیابان گذاشت. اما اسیر فرنگیان گردید؛ و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته شد كه د‌ر آن‌جا توسط یك تاجر باز خرید‌ و آزاد گردید. «فتوکده»
 
سعدی شیرازی در طی سفرهایش که به زیارت خانه خدا می‌رود. در مسیر حرکت خود به شهرمکه مکرمه، در صنعا توقف می‌کند. او در این شهر یک‌بار دیگر ازدواج می‌کند که حاصل آن یک فرزند کوچک است؛ اما ناگهان این کودک در گذشت. سعدی شیرازی از درد و اندوه آن، چنین یاد می‌کند:


به صنعا درم طفلی اندر گذشت               چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت
به صنعا درم طفلی اندر گذشت               چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت
خط ۵۳: خط ۸۸:
تولای مردان این پاک بوم           برانگیختم خاطر از شام و روم
تولای مردان این پاک بوم           برانگیختم خاطر از شام و روم


دریغ آمدم زان همه بوستان                 تهی‌دست رفن بر دوستان
دریغ آمدم زان همه بوستان                 تهی‌دست رفن بر دوستان«سایت مردان پارس»


وفات
=== بازگشت به‌وطن ===
سفری که سعدی در حدود سال۶۲۰-۶۲۱آغاز کرده بود مقارن سال۶۵۵ با بازگشت به شیراز پایان یافت. سعدی در برگشت به شیراز در شمار نزدیکان سعدبن ابی‌بکر بن سعد بن زنگی درآمد؛ اما نه به‌عنوان یک شاعر درباری، بلکه بنابراکثر اقوال، و هم‌چنان‌که از مطالعه در آثار او بر می‌آید، در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله، و نیز ستایش عده‌ای رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز می‌زیسته‌اند، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله خفیف می‌گذرانیده  و با حرمت بسیار زندگانی را به سر می‌برده است. عظمت مقام سعدی در شعر و نثر و اخلاق و حکم، باعث شد که درباره‌ی وی و نحوه زندگانیش روایاتی افسانه‌مانند رواج یابد که نمونه قدیمی‌تری از آن‌ها را می‌توان در تذکره‌الشعراء دولتشاه سمرقندی مطالعه کرد. عمر سعدی در شیراز به نظم قصائد و غزل‌ها و تألیف رسالات مختلف خود و شاید به وعظ و تذکیر می‌گذشت. در این دوره یک‌بار نیز سفری به مکه کرد و از راه تبریز به شیراز بازگشت گشت؛ و چنان‌که از مقدمه رساله ششم از آثار منصور شیخ برمی‌آید وی در این سفر با شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی و برادرش ملاقات نمود و در خدمت آباقاخان به عزت و احترام پذیرفته شد؛ و او را از مواعظ خود برخوردار نمود. مقدمه مذکور که از نسخه معتبر کتابخانه ملی پاریس مورخ به تاریخ ۷۶۷ استنساخ شده چنین است که شیخ سعدی رحمه‌الله فرمود:


تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزاست؛ زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  ۱۷ آذر ۶۷۰ و دیگری به‌نقل از بزرگانی مانند جامی، مهرماه سال ۶۷۱ را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی می‌دانند.
«در وقت مراجعت از زیارت کعبه چون به دارالملک تبریز رسیدم و علما و صلحاء آن موضع دریافتم و به حضور آن عزیزان مشرف شدم، خواستم تا صاحب علاءالدین و خواجه شمس‌الدین صاحب‌دیوان را ببینم که حقوق بسیار در میان ما ثابت بود. روزی عزیمت خدمتشان کردم، ناگاه ایشان را دیدم با پادشاه روی زمین آباقا برنشسته بودند. چون چنان دیدم خواستم که به گوشه‌ای فرو روم، در آن حال متعذر بود، به رسیدن ایشان. من در آن عزم بودم که ایشان هر دو از اسب به زیر آمدند و روی به من نهادند. چون برسیدند تلطف نمودند و خدمت به جای آوردند و زمین ببوسیدند. چون به نزدیک من برسیدند بوسه بر دست و پای من نهادند و از رسیدن این ضعیف خرم‌ها نمودند، گفتند این در حساب نیست که ما از رسیدن قدون مبارک پدر ما شیخ خبر نداشتیم…» «تاریخ ما»


سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد.
== شهرت سعدی ==
سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمی‌رود که هیچ‌یک از آنان در شهرت میان فارسی‌شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و این‌که سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران می‌زیسته‌اند، یکی امیرخسرو  است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزل‌های خود پیروی می‌کرده اند؛ و امیرخسرو از این‌که در زمان سعدی جرأت شاعری می‌کرد، خود را ملامت می‌نمود. «تاریخ ما»


اخلاق  سعدی
شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشته‌است. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست این‌كه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم این‌كه او شاعری جهان‌گرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كرده‌است. هم چنین او در سخنان خود چه به‌لحاظ نثر و چه به‌لحاظ نظم، از امثال و حكایات دل‌پذیر استفاده نموده است؛ و دیگر این‌كه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله‌گو مشهور است كه خواننده را مجذوب می‌كند. همه‌ی این‌ها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.«سایت تالاب»


شهرت و آوازه‌ی سعدی شیرازی به اندازه‌ای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز می‌خواندند.«بیتوته»
== اخلاق سعدی ==
سعدی شیرازی شاعری است که آموزش‌های اخلاقی می‌دهد، یعنی شخصیتی است که رسوم و عادات و افعال و اخلاقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار می‌دهد. این اخلاق بیش از هر چیز دارای جنبه عملی است؛ و پیش از هرچیز باید همین جنبه‌ی عملی اخلاق سعدی شیرازی را در نظر گرفت. سعدی پیش از آن‌که انسان را ذاتاً مورد مطالعه قرار دهد، به موضع‌گیری وی در برابر هم‌نوعان نظر دارد. خطاها و عیب‌ها را می‌بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار، تلاش می‌کند در اشعار خود آداب و قواعد بهتری را پیشنهاد دهد. سعدی خود در این رابطه می‌گوید:
سعدی شیرازی شاعری است که آموزش‌های اخلاقی می‌دهد، یعنی شخصیتی است که رسوم و عادات و افعال و اخلاقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار می‌دهد. این اخلاق بیش از هر چیز دارای جنبه عملی است؛ و پیش از هرچیز باید همین جنبه‌ی عملی اخلاق سعدی شیرازی را در نظر گرفت. سعدی پیش از آن‌که انسان را ذاتاً مورد مطالعه قرار دهد، به موضع‌گیری وی در برابر هم‌نوعان نظر دارد. خطاها و عیب‌ها را می‌بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار، تلاش می‌کند در اشعار خود آداب و قواعد بهتری را پیشنهاد دهد. سعدی خود در این رابطه می‌گوید:


خط ۷۱: خط ۱۱۱:
سخن سودمند است اگر بشنوی                        به مردان رسی گر طریقت روی
سخن سودمند است اگر بشنوی                        به مردان رسی گر طریقت روی


سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جست‌وجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر هم‌نوعان را آموزش می‌دهد، یک رشته نکات روان‌شناختی نیز افزوده می‌شود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر می‌سازد؛ و چون فرد بی‌ایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها  مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح می‌کند.
سخنان سعدی شیرازی مثال است و پند، خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جست‌وجو کند. بر این اخلاق که به آدم طرز رفتار در برابر هم‌نوعان را آموزش می‌دهد، یک رشته نکات روان‌شناختی نیز افزوده می‌شود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر می‌سازد؛ و چون فرد بی‌ایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است، بنابراین سعدی بارها  مسئله ارتباط بین انسان و خداوند را طرح می‌کند.«سایت مردان پارس»


سبک شعری سعدی
== سبک شعری سعدی ==
سعدی شیرازی در آغاز همان سبك متداول زمان خويش را در نويسندگی در پيش گرفت. سپس به سبك خواجه عبدالله انصاری تمايل پيدا كرد. بعدها سبك خاص و مشخصی برای خود خلق کرد.«سایت بیتوته»
 
آن‌طور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشته‌اند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی یعنی علم‌الاجتماع و سیاست مدن، مهارت داشت. به‌ویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست.«سایت ندا اصفهان»


شیوه‌ی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان می‌کند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیل‌ها به‌نوعی مجسم می‌سازد:
شیوه‌ی اصلی ترکیب کلام سعدی شیرازی چنین به نظر می آید که نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان می‌کند؛ و سپس آن را با یک سلسله تمثیل‌ها به‌نوعی مجسم می‌سازد:
خط ۹۱: خط ۱۳۴:
سعدی شیرازی در مورد شخصیت‌های داستان، با شیوه‌ای نه تنها افراد بشر و زندگان را به‌سخن در می‌آورد؛ بلکه حیوانات و حتی اشیاء را نیز به حرف زدن وا می‌دارد. مانند گفت‌‌وگوی جالب طوطی و زاغ و مباحثه‌ای میان رایت و پرده قصر در گلستان.  
سعدی شیرازی در مورد شخصیت‌های داستان، با شیوه‌ای نه تنها افراد بشر و زندگان را به‌سخن در می‌آورد؛ بلکه حیوانات و حتی اشیاء را نیز به حرف زدن وا می‌دارد. مانند گفت‌‌وگوی جالب طوطی و زاغ و مباحثه‌ای میان رایت و پرده قصر در گلستان.  


همه‌ی لذت سبک سعدی شیرازی از پیوند اندیشه‌ها با هم سرچشمه می‌گیرد؛ و این لذت به اندازه‌ای عالی است که حتی ترجمه نیز آن‌را از بین نمی‌برد. این پیوند خشک و انتزاعی نیست، بلکه یک اندیشه است که با تصویر تحقق یافته است. در آثار سعدی قسمت‌های بسیاری دیده می‌شود که در آن‌ها تصویر و اندیشه در می‌آمیزد و حتی چنان با اندیشه آمیخته می‌شود که تصویر تبدیل به همان اندیشه می‌شود.
همه‌ی لذت سبک سعدی شیرازی از پیوند اندیشه‌ها با هم سرچشمه می‌گیرد؛ و این لذت به‌اندازه‌ای عالی است که حتی ترجمه نیز آن‌را از بین نمی‌برد. این پیوند خشک و انتزاعی نیست، بلکه یک اندیشه است که با تصویر تحقق یافته است. در آثار سعدی قسمت‌های بسیاری دیده می‌شود که در آن‌ها تصویر و اندیشه در می‌آمیزد و حتی چنان با اندیشه آمیخته می‌شود که تصویر تبدیل به همان اندیشه می‌شود.«سایت مردان پارس»


زندگی نامه سعدی «سایت مردان پارس»
زندگی نامه سعدی «سایت مردان پارس»
خط ۹۹: خط ۱۴۲:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.


سعدی شیرازی تخلص خود را از نام سعدبن ابی بکر بن سعد زنگی، ولیعهد مظفرالدین ابوبکر گرفته است.  
== آثار سعدی ==
۴۳ سال پس از فوت سعدی شیرازی، يكي از فضلا و عُرفا به‌نام علی‌ابن احمدبن ابی سكر معروف به بيستون، اقدام به تنطيم اشعار سعدی و ترتيب آن‌ها با حروف تهجی نمود. او كليه آثار سعدی را به ۱۲ بخش تقسيم کرد. اول رساله‌هایی كه در تصوف و عرفان و نصايح ملوك تصنيف كرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصايد فارسی، ششم قصايد عربی، هفتم طيبات، هشتم بدایع، نهم خواتيم، دهم غزليات قديم كه مربوط به دوران جوانی سعدی است، يازدهم صاحبيه مشتمل بر قطعات، مثنويات، رباعيات و مفردات. دوازدهم مطايبات. از آثار شيخ سعدی نسخ قديمی كه در زمان شخص او تحرير شده موجود است.«سایت بیتوته»
 
آثار سعدی به دو دسته آثار منظوم و آثار منثور تقسیم می‌شود. آثار منثور وی خاصه شاهکارش گلستان، خود آمیخته با اشعار پارسی و عربی سعدی است.«سایت پرورش افکار»
 
آثار منثور دیگر سعدی شیرازی عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ سعدی است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های سعدی است. ۳ـ رساله‌های در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح‌الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست.«سایت در اندیشه فردا»
 
آثار منظوم شیخ اجل عبارت است از:
 
۱- بوستان، در رأس آثار منظوم سعدی یکی از شاهکارهای بلامنازع شعر فارسی قرار دارد که در نسخه‌های کهن، کلیات، یا سعدی‌نامه نامیده شده و بعدها به بوستان شهرت یافته است. این منظومه در اخلاق، تربیت، وعظ و تحقیق است در ده باب؛ ۱- عدل ۲- احسان ۳- عشق ۴- تواضع ۵- رضا ۶- ذکر ۷- تربیت ۸- شکر ۹- توبه ۱۰- مناجات، و ختم کتاب تاریخ اتمام منظومه را سعدی این‌گونه نوشته است:
 
به روز همایون و سال سعید
 
به تاریخ فرخ میان دو عید
 
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج
 
که پر دّر شد این نامبردار گنج
 
با این حساب، کتاب بوستان در سال۶۵۵ هجری به اتمام رسیده است. اما تاریخ شروع آن معلوم نیست و تنها از اشارت سخن شاعر در آغاز منظومه معلوم می‌شود که آن را پیش از بازگشت به فارس سروده و در مراجعت به وطن، برای دوستان به ارمغان برده است:
 
در اقصای عالم بگشتم بسی
 
به سر بردم ایّام به هر کسی


بوستان
تمتّع بهر گوشه‌ای یافتم
 
ز هر خرمنی توشته‌ای یافتم
 
چو پاکان شیراز خاکی نهاد
 
ندیدم که رحمت بر این خاک باد


كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان می‌دهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرين‌ترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.
توّلای مردان این پاک بوم


سعدی شیرازی در آغاز همان سبك متداول زمان خويش را در نويسندگی در پيش گرفت. سپس به سبك خواجه عبدالله انصاری تمايل پيدا كرد. بعدها سبك خاص و مشخصی برای خود خلق کرد.
برانگیختم خاطر از شم و روم


 گلستان
به دل گفتم از مصر قند آورند


شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است.
سوی دوستان ارمغانی برند


ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را به‌عنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علی‌رغم نبودن وسايل نشر جای خود را باز كرد.
دریغ آمدم زآن همه بوستان


شهرت و آوازه‌ی سعدی شیرازی به اندازه‌ای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز می‌خواندند.
تهی دست رفتن سوی دوستان...


۴۳ سال پس از فوت سعدی شیرازی، يكي از فضلا و عُرفا به‌نام علی‌ابن احمدبن ابی سكر معروف به بيستون، اقدام به تنطيم اشعار سعدی و ترتيب آن‌ها با حروف تهجی نمود. او كليه آثار سعدی را به ۱۲ بخش تقسيم کرد. اول رساله‌هایی كه در تصوف و عرفان و نصايح ملوك تصنيف كرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصايد فارسی، ششم قصايد عربی، هفتم طيبات، هشتم بدایع، نهم خواتيم، دهم غزليات قديم كه مربوط به دوران جوانی سعدی است، يازدهم صاحبيه مشتمل بر قطعات، مثنويات، رباعيات و مفردات. دوازدهم مطايبات. از آثار شيخ سعدی نسخ قديمی كه در زمان شخص او تحرير شده موجود است.
کتاب بوستان به نام ابوبکر بن سعد زنگی است که در دیباچه به‌او تقدیم داشته و در آن این بیت مشهور را که نشانه‌ی اختصاص شاعر به دوران آن اتابک است سروده:


سیر و سلوک  
سزد گز به دروش بنازم چنان


سعدی شیرازی در سير و سلوك نيز جای‌گاه و مقامی بس والا داشت. به تمام سرزمین‌های اسلامی و همسايگان كشورهای اسلامی مسافرت كرد؛ و ديده‌ی تيزبين او در هر ذره، عالمی پند و حكمت می‌ديد.
که یسد به دوران نوشیروان


مدفن سعدی
علاوه بر این در چند مورد دیگر از همین منظومه نام آن پادشاه تکرار شده است. سعدی در عهد اتابکی محمدبن‌سعدبن ابوبکر ظاهراً از نو در سعدی‌نامه نظر کرده و ابیاتی در مدح اتابک محمد بر آن افزوده است:


مدفن سعدی در شيراز معروف است. تاریخ نویسان، سعديه فعلی را خانقاه او دانسته‌اند و می‌نويسند كه سعدی در اين خانقاه كه در شمال شرقی شيراز واقع شده‌است؛ به عبادت مشغول بوده و از سفره انعام او درويشان بهره می‌برده‌اند.
اتابک محمد شه نیک بخت
 
خداوند تاج و خداوند تخت
 
جوان جوانبخت روشن ضمیر
 
به دولت جوان و به تدبیر پیر
 
شماره‌ی ابیات بوستان در حدود ۴ هزار است و تاکنون بارها جداگانه و همراه کلیات سعدی به طبع رسیده است.
 
۲- مجموعه‌ی دوم از آثار منظوم سعدی قصائد عربی اوست که کمتر از هفتصد بیت، مشتمل بر معانی غنائی و مدح و نصیحت و یک قصیده‌ی مفصل در مرثیه‌ی‌المستعصم بالله است.
 
۳- قصائد فارسی در موعظه، نصیحت، توحید و مدح پادشاهان و صدور و رجال عهد است.


دولت‌شاه سمرقندی در کتاب تذكرةالشعراء نوشته‌است که سلاطين و بزرگان و علماء به زيارت سعدی به‌آن خانقاه می‌رفتند. قنات حوض ماهی فعلی در زمان سعدی نيز جاری و آباد بوده و سعدی حوضی از مرمر در باغ خانقاه خود ساخته، و ازآن قنات، آب در آن جاری می‌كرده است.
۴- مرثیه‌هایی که مشتمل است بر چند قصیده در مرثیه‌ی ‌المستعصم بالله و ابوبکر سعد بن زنگی و سعد بن ابوبکر و امیرفخرالدین ابی‌بکر که بعید نیست همان امیرفخرالدین حوائجی وزیر باشد، و عزّالدین احمد بن یوسف و یک ترجیع بند بسیار مؤثر در مرثیه‌ی اتابک سعد بن ابی‌بکر.


زندگینامه سعدی شیرازی «سایت بیتوته»
۵- ملمعات و مثلثات


<nowiki>https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html</nowiki>
۶- ترجیعات


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۷- طیبات


سفرهای سعدی
۸- بدایع


سعدی شیرازی پس از چند سال كه  در بغداد به تحصیل مشغول بود، سفرهای طولانی خود را از حجاز تا روم آغاز كرد. او بارها با پای پیاده به حج رفت. سعدی این سفرها را تقریباً درسال ۶۲۰-۶۲۱ هجری‌قمری، آغاز و حدود سال ۶۵۵، با بازگشت به زادگاه خود شیراز، به‌پایان رساند. سعدی به كشورهای عراق، شام، حجاز، هندوستان، ‌غزنین، تركستان، آذربایجان، بیت‌المقدس، یمن، و آفریقای شمالی سفر کرده‌است. مورخین اكثر این سفرها را از گفته های خود سعدی استنباط کرده‌اند، اما بنابر نظر گروهی از محققین، به‌درستی آن نمی‌توان مطمئن بود.
۹- خواتیم


شعرت سعدی
۱۰- غزل قدین، چهار کتاب اخیر متضمن غزل‌های سعدی است.


شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشته‌است. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست این‌كه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم این‌كه او شاعری جهان‌گرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كرده‌است. هم چنین او در سخنان خود چه به‌لحاظ نثر و چه به‌لحاظ نظم، از امثال و حكایات دل‌پذیر استفاده نموده است؛ و دیگر این‌كه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله‌گو مشهور است كه خواننده را مجذوب می‌كند. همه‌ی این‌ها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.
۱۱- صاحبیه که مجموعه‌ای است از بعضی قطعات فارسی و عربی و غالب آن‌ها در مدح شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی و از این روی معروف به صاحبیه است.


سال درگذشت سعدی را برخی ۶۹۱- ه. ق ذكر كرده‌اند و گروهی معتقدند كه او درسال ۶۹۰- ه. ق وفات یافته‌است. آرامگاه او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد.
۱۲- خبیثات مجموعه‌ای است از اشعار هزل که در مقدمه‌ی آن‌ها چنین آمده است:


ویژگی های آثار سعدی
«قال‌السعدی‌اَلزمَنَی بعضُ ابناءالملوک اَن اُصَنَفّ له کتاباً فی اللغو علی طریق السوزنی فلم افعل فَهَدَّدَنی بالقتل… فأنشأت هذه الابیات و اَنا استغفر الله العظیم…»


آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.
در این مجموعه دو مثنوی انتقادی شیرین و چند غزل و قطعه و رباعی است که همه‌ی آن‌ها رکیک نیست بلکه بعضی فقط متضمن مطابیات مطبوع منظوم است. علی‌بن‌احمد بیستون مرتب کننده‌ی کلیات مجالس هزل و مضحکات سعدی را که به نثر است بر این مجموعه افزوده و آن‌ها را در آخر کلیات سعدی قرار داده است.


بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از: نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.
۱۳- رباعیات


ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
۱۴- مفردات


گر امید وصل باشد، همان‌‌گونه دشوار نیست
اما کلیات سعدی عنوانی است که به مجموعه‌ی آثار منظوم و منثور او داده شده است. نخستین جامع آثار سعدی را نمی‌شناسیم. این نکته مسلم است که سعدی علاوه بر کتاب‌های مستقل خود مثل گلستان و سعدی‌نامه، باقی آثار خود را شخصاً جمع‌آوری و تنظیم کرده است.«تاریخ ما»


نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد
در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند نیز کتابی به نام کریما به این شاعر نام‌آور نسبت داده شده است؛ اما اسناد معتبری در دست نیست که این کتاب از آثار سعدی باشد.«سایت پرورش افکار»


قصه دل می‌نویسد حاجت گفتار نیست
== ویژگی‌های آثار سعدی ==
هر کسی با خواندن آثار سعدی به‌راحتی می‌تواند برداشت خود را از آن داشته باشد و لازم نیست به‌دنبال معنا و مفهوم کلمات بگردد. همین امر او را به‌شهرت جهانی رسانده است و او را پادشاه سخن نامیده‌اند.«پرورش افکار»


در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
ویژگی‌های سبک سعدی را می‌توان از چند جهت بررسی کرد.


بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
=== ساختار نحوی ===
۱ـ ساختار نحوی جملات در ابیات به صحیح‏ترین شکل ممکن است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به نقص یا پیش و پس شدن حاد دستوری در جملات نمی‏شود؛ و سعدی به ظریفترین و طبیعی‏ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این مهم برآید.


به وقت صبح قیامت، که سر زخاک برآرم
=== ایجاز ===
ایجاز و یا پیراستن شعر از کلمات زائد و اضافی و دوری از عبارت پردازی‌های بیهوده‏‌ای که نه‌تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارند، بلکه باعث پریشانی در روابط کلمات با یک‌دیگر و نهایتاً جملات می‏‌شوند و به نحو چشم‌گیری از زیبایی کلام می‏‌کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه‏‌ای دارد. ساختار شعر سعدی کم کردن یا افزودن کلمه‏‌ای را خارج از قاعده و بی‏‌توجه به بافت کلی کلام برنمی‏‌تابد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی و اعتدال است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‏شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‏کند:


به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم
گفتم آهن دلی کنم چندی                   ندهم دل به هیچ دلبندی


حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم
به دلت کز دلت به در نکنم            سخت‏تر زین مخواه سوگندی


جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم
ریش فرهاد بهترک می‌‏بود             گر نه شیرین نمک پراکندی


یکی دیگر از ویژگی‌های آثارسعدی ایجاز است. ایجاز به‌معنی خلاصه‌گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی است. دوری جستن ازعبارت‌پردازی‌های بیهوده‌ا‌ی که نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارد؛ و از زیبایی کلام نیز می‌کاهند، در اشعار و کلام سعدی نقش ویژه‌ای دارد.
کاشکی خاک بودمی در راه           تا مگر سایه بر من افکندی...«سایت در اندیشه فردا»


از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.
از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.
خط ۱۹۱: خط ۲۷۸:
ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:
ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:


حکایت
حکایت: پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.


پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.
حکایت: یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.«تالاب»


حکایت
=== موسیقی ===
سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.«تالاب»


یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
=== طنز ===
  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد. «سایت تالاب»


موسیقی
=== روانی و سادگی ===
یکی از ویژگی‌های بارز آثار سعدی که موجب گستردگی آن بین مردم دنیا شده است، روانی و سادگی آثار اوست. بوستان در کنار زبان روانی که دارد، مفاهیم عمیق اخلاقی را به چالش می کشد.«بیتوته»


سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.
=== سهل و ممتنع بودن ===
آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.


  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد.
بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از: نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.


زندگینامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت تالاب»
=== بوستان یا سعدی‌نامه ===
کتاب بوستان که آن را “سعدی‌نامه” نیز می‌نامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی به‌حساب می‌آورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است.


<nowiki>http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html</nowiki>
کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این باب‌ها موضوع خاصی دارند. به‌عنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و...


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخه‌های فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را می‌توان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمان‌شهر خود را در آن توصیف می‌کند.«سایت پرورش افکار»


تولد
زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده است. بوستان را شهر آرمانی سعدی دانسته‌اند، دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینه‌ی فاضله‌ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است؛ و آکنده از گذشت و فداکاری، احسان و تواضع، هم‌دلی و هم‌دردی و عشق به خداست. کتاب بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و گفت‌و شنودها ساخته و پرداخته شده است؛ و تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است، حرف‌ها برای گفتن و درس‌هایی برای آموختن دارد.«سایت پین ورک»


مورخان بر این عقیده‌اند که سعدی شیرازی به احتمال زیاد بین ۶۰۰ تا ۶۱۰ هجری قمری، معادل با حدود ۵۹۰ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی، متولد شده است. با این حال هیچ تاریخ دقیقی از زمان تولد این شاعر بزرگ در دست نیست و صاحب نظران نیز بر اساس آثار او این تاریخ را تخمین می‌زنند.
كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان می‌دهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرين‌ترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.«سایت بیتوته»


سعدی در خانواده‌ای اهل علم و ادب به دنیا آمد. پدرش عبدالله، از کارکنان دربار اتابک و شاه سعد بن زنگی بود. برخی بر این عقیده‌اند که این شاعر شیرازی به‌عنوان حق شناسی، تخلص سعدی را برای خود برگزیده است. پدر سعدی علاوه بر خدمت به دربار، به علوم دینی نیز اشتغال داشته‌؛ و بزرگترین مشوق سعدی برای یادگیری علم و دین بوده است. سعدی به کمک پدرش، به اطلاعات گسترده‌ای در زمینه‌ی تاریخ و ادبیات دست یافت.
برگه‌ای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگه‌داری می‌شود.«سایت گویاد»


زمان تولد این شاعر، حکمران شیراز سومین پادشاه حکومت اتابکان بود. همانطور که قدرت سلجوقیان روز به روز در حکمرانی کشور ضعیف‌تر می‌شد، سلسله های محلی به وجود می‌آمدند و حکمرانی می‌کردند. اتابکان علاوه بر شیراز، در دمشق، موصل، حلب، بین‌النهرین و آذربایجان نیز قدرتی داشتند.
=== گلستان ===
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا برمی‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش به‌سزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.


در زندگی‌نامه سعدی بی‌نظمی‌های زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بی‌نظمی‌ها، او از کوچک‌ترین حوادث درس می‌گرفت و از آن‌ها چشم‌پوشی نمی‌کرد.
شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است. ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را به‌عنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علی‌رغم نبودن وسايل نشر، جای خود را باز كرد.«بیتوته»


سعدی در سن ۱۲ سالگی بود که پدرش از دنیا رفت؛ و جد مادریش، مسعود بن مصلح، سرپرستی او را بر عهده گرفت
کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی به‌پایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشته‌های سعدی از پیش‌تر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است. محققین از مهارت این شاعر نام‌آور در توصیف زیبا و شاعرانه تجربه‌های تلخ و شیرین، بسیار سخن گفته‌اند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.«سایت پرورش افکار»


سعدی شیرازی تحصیلات مقدماتی علوم شرعی و ادب را در شیراز فرا گرفت، در نوجوانی تحت نظر اتابک به بغداد رفت و وارد مدرسه نظامیه شد. مدرسه نظامیه بغداد به صورت تخصصی افراد را در زمینه فقه و فلسفه پرورش می‌داد. سعدی از استادان بزرگی هم‌چون سُهروردی در این مدرسه، آموزش گرفت. پس از به‌پایان رساندن دوره‌ی آموزش، وی عزم سفر کرد.  
بسیاری کتاب گلستان سعدی را تأثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی می‌دانند. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان حکومت اتابکان تقدیم کرده است. گلستان با داشتن نثری آهنگین و منظم در ۸ باب نوشته شده است. گلستان را مجموعه‌ای از حکایت‌های مستقل که شامل اندرزها و جملات قصار است می‌دانند. هنر داستان‌گویی سعدی در این کتاب، آن را بین تمام اقشار جذاب کرده و کسی از خواندن آن دچار ملالت نمی شود. کتاب گلستان به‌نوعی آئینه‌ای از جامعه‌ی زمان سعدی است؛ و در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم، با شاعرانگی خاص سعدی به تصویر کشیده شده است.


سعدی شیرازی پس از گذشت سال‌ها و کسب تجارب فراوان، به وطن و شهر خود شیراز بازگشت. در زمان بازگشت او به شیراز، ابوبکر بن سعد، پادشاه اتابکی در شیراز حکم‌رانی می‌کرد. و به اعتقاد عده‌ای این شاعر بزرگ تخلص سعدی را از نام این پادشاه گرفته است.
قطعه مشهور بنی‌آدم اعضای یک‌دیگرند، در باب اول گلستان، در سیرت پادشاهان آمده است؛ و با داشتن مضمون انسان دوستانه‌اش توجهی جهانی یافته است. این قطعه بر سر در ورودی تالار ملل سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق دیده می‌شود.«سایت پرورش افکار»


سعدی پس از بازگشت به شیراز، شروع به نوشتن و گردآوری آثار خود کرد. او نخستین اثر مکتوب خود، یعنی بوستان را در سال ۶۵۵ هجری قمری تدوین کرد؛ و آن را به پادشاه وقت، ابوبکر بن سعد زنگی تقدیم کرد.
گلستان در مجموع در ۸ باب و در موضوعات مختلف می باشد که به ترتیب عبارت است از


کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی به‌پایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشته‌های سعدی از پیش‌تر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است.
باب اول: در سیرت پادشاهان شامل ۴۱ حکایت


محققین از مهارت این شاعر بزرگ در توصیف زیبا و شاعرانه تجربه‌های تلخ و شیرین، بسیار سخن گفته اند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.
باب دوم: در اخلاق درویشان دارای ۲۸ حکایت


بوستان یا سعدی نامه
باب سوم: در فضیلت قناعت دارای ۲۸ حکایت


کتاب بوستان که آن را “سعدی نامه” نیز می‌نامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی به حساب می آورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است.
باب چهارم: در فواید خاموشی مشتمل بر ۱۴ حکایت


یکی از ویژگی‌های بارز آثار سعدی که موجب گستردگی آن بین مردم دنیا شده است، روانی و سادگی آثار اوست. بوستان در کنار زبان روانی که دارد، مفاهیم عمیق اخلاقی را به چالش می کشد.
باب پنجم: در عشق و جوانی شامل ۲۱ حکایت


کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این باب‌ها موضوع خاصی دارند. به‌عنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و...
باب ششم: در ضعف و پیری دارای ۹ حکایت


کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخه‌های فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را می‌توان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمان‌شهر خود را در آن توصیف می‌کند.
باب هفتم:در تأثیر تربیت مشتمل بر ۱۹ حکایت


گلستان سعدی
باب هشتم: در آداب صحبت شامل ۱۰۹ حکایت


کتاب گلستان سعدی که بسیاری آن را تأثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی می‌دانند، یک سال بعد از بوستان به نگارش درآمده است. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان حکومت اتابکان تقدیم کرده است. گلستان با داشتن نثری آهنگین و منظم در ۸ باب نوشته شده است. گلستان را مجموعه‌ای از حکایت‌های مستقل که شامل اندرزها و جملات قصار است می‌دانند. هنر داستان‌گویی سعدی در این کتاب، آن را بین تمام اقشار جذاب کرده و کسی از خواندن آن دچار ملالت نمی شود. کتاب گلستان به‌نوعی آئینه‌ای از جامعه‌ی زمان سعدی است؛ و در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم، با شاعرانگی خاص سعدی به تصویر کشیده شده است.
گلستان سعدی را بی بیشتر زبانهای زنده ی جهان از جمله فرانسه، لاتین، آلمانی و انگلیسی ترجمه نموده اند «سایت بازارچه»


قطعه مشهور بنی‌آدم اعضای یک‌دیگرند، در باب اول گلستان، در سیرت پادشاهان آمده است؛ و با داشتن مضمون انسان دوستانه‌اش توجهی جهانی یافته است. این قطعه بر سر در ورودی تالار ملل سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق دیده می‌شود.
==== گزیده‌ای از گلستان سعدی ====
حکایت: پارسایی را دیدم برکنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارویی به نمی شد. مدت‌ها درآن رنجور بود و شکر خدای عزوجل علی‌الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می گویی؟ گفت، شکر آن‌که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.


سایر آثار سعدی
گر مرا زار بکشتن دهد آن یار عزیز          تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد


سایر آثار سعدی شیرازی که شامل شعر و نثر می‌شود، در کتاب کلیات سعدی جمع آوری شده است. علاوه بر این کتاب، غزلیات و غزلیات کتاب‌های دیگری است که از این شاعر بزرگ به جا مانده است.
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد     کو دل آزرده شد از من غم آنم باشد. «سایت در اندیشه فردا»


محور اکثر غزلیات سعدی، عشق است. سعدی را از معدود شاعرانی می‌دانند که غزل‌های عاشقانه‌اش از ابتدا تا انتها در وصف عشق باقی می‌ماند.
=== قصائد ===
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است. «سایت پین ورک»


غزلیاتی که به نثر نوشته شده، مجموعه‌ای از لطیفه‌ها است. در این کتاب الفاظ جسورانه و بیان بی‌پروای سعدی دیده می‌شود. مجالس پنج گانه، رساله عقل و عشق، و نصیحه‌الملوک، کتاب‌های دیگر سعدی هستند که شیوایی و جذابیت آن‌ها با دو کتاب معروف بوستان و گلستان برابری می‌کند.
=== غزلیات ===
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.«سایت پین ورک»


در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند نیز کتابی به نام کریما به این شاعر نام‌آور نسبت داده شده است؛ اما اسناد معتبری در دست نیست که این کتاب از آثار سعدی باشد.
همه چیز در مورد سعدی شیرازی «سایت نشاط آوران»


درگذشت
زندگینامه سعدی شیرازی «سایت بیتوته»


تاریخ دقیقی از درگذشت سعدی شیرازی ثبت نشده است. تاریخ وفات این شاعر و سخنور شهیر ایرانی، در منابع گوناگون از ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر شده است. برخی از مورخان معتقدند این شاعر بزرگ در سال ۶۹۰ هجری قمری و در خانقاهی که اقامت داشت، دیده از جهان فرو بست. امروزه آرامگاه سعدی را در شیراز خانقاه اقامت او در گذشته می‌دانند.
<nowiki>https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html</nowiki>


''ویژگی آثار سعدی''
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


''سهل و ممتنع بودن''
زندگینامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت تالاب»


''از ویژگی‌های بارز آثار این شاعر که آن را به شهرت جهانی رسانده است، سهل و ممتنع بودن اشعار و سروده‌ها است. سروده‌های سعدی در نگاه اول ساده و روان به نظر می آیند و کلمات سخت و نامفهوم در آن‌ها کمتر به چشم می خورد.''
<nowiki>http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html</nowiki>


''هر فردی با خواندن آثار سعدی به راحتی می‌تواند برداشت خود را از آن داشته باشد و لازم نیست به دنبال معنا و مفهوم کلمات بگردد. همین امر او را به شهرت جهانی رسانده است و آن را پادشاه سخن نامیده اند. نمونه‌ای از روانی آثار او را در ادامه مشاهده می‌کنید'':
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


غزل ۴۰۳
غزل ۴۰۳
خط ۳۰۷: خط ۴۰۳:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


زمان و دوره زیستن سعدی شیرازی
همه چیز در مورد سعدی شیرازی «سایت نشاط‌ آوران»
 
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.
 
آرامگاه سعدی شیرازی
 
آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده می‌شود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آنجا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علی اصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.
 
همه چیز در مورد سعدی شیرازی «سایت نشاط آوران»


<nowiki>https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi</nowiki>
<nowiki>https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi</nowiki>
خط ۳۲۱: خط ۴۰۹:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


الشیخ الامام المحقق، ملک الکلام، افصح المتکلمین  ابومحمد مشرف‌الدین(شرف‌الدین) مصلح بن عبدالله بن مشرف‌السعدی‌الشیرازی
کودکی و جوانی  
 
تاریخ ولادت سعدی در مآخذ ذکر نشده است ولی به قرینۀ سخن او در گلستان می‌توان آن را به تقریب در حدود سال ۶۰۶هجری دانست. سعدی در آغاز گلستان چنین می‌گوید:
 
«یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردن و بر عمر تلف کرده تأسف می‌خوردم و سنگ سراچۀ دل را به الماس آب دیده می‌سفتم و این ابیات مناسب حال خود می‌گفتم:
 
هر دم از عمر می‌رود نفسی
 
چون نگه می‌کنم نمانده بسی
 
ای که پنجاه رفت و درخوابی
 
مگر این پنج روزه دریایی
 
خجل آن کس که رفت و کار نساخت
 
کوس رحلت زدند و باز نساخت
 
به تصریح خود سعدی این ابیات مناسب حال او در تأسف بر عمر از دست رفته و اشاره به ۵۰ سالگی وی سروده شده است؛ و چون آن‌ها را با دو بیت زیرین که هم در مقدمه‌ی گلستان از بابت ذکر تاریخ تألیف کتاب آمده است:
 
در این مدت که ما را وقت خوش بود
 
زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود
 
مراد ما نصیحت بود و گفتم
 
حوالت با حدا کردیم و رفتیم
 
قیاس کنیم نتیجه چنین می‌شود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین ترتیب ولادتش هم‌چنان‌که گفته‌ شد، در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک به‌آن بوده است.
 
کودکی و جوانی
 
سعدی در شیراز در میان خانواده‌ای که از عالمان دین بودند به دنیا آمد. پدر سعدی ملازم اتابک سعد بن زنگی بوده است. سعدی نیز از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت؛ و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت. اما در کودکی پدر خود را از دست داد؛ و تحت تربیت جدّ مادری خود یعنی مسعود بن مصلح‌الفارسی پدر قطب‌الدین شیرازی بوده، قرار گرفت. سعدی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال ۶۲۰-۶۲۱ هجری اتفاق افتاد زیرا سعدی اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملۀ سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
 
سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسۀ معروف نظامیه بغداد به ادامه‌ی تحصیل پرداخت  و در همین شهر بود که به‌محضر جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمال‌الدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمال‌ادین ابوالفرج به‌عنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمال‌الدین نواده‌ی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نواده‌ی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشاره‌ی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسه‌ی مستنصریه بغداد  را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج‌ سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد.


جامی می‌گوید که سعدی از مشایخ کبار، بسیاری را دریافته و به صحبت شیخ‌شهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده است. و این سخن انعکاسی است از قول سعدی در همین مضمون، اما گفتار سعدی شیرازی در این مورد، منحصر به سفر با سهروردی نیست بلکه نشانی از صحبت و اقامت در خدمت او و استماع سخنان عارفانه‌ی دیگر او نیز می‌دهد. به هر حال تأثیر نظرها و عقاید شهاب‌الدین سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی می‌توان یافت. منتهی سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مرادی تنها اکتفا نکرده بلکه به عده‌ای از آنان ارادت ورزیده و از ایشان کسب فیض کرده باشد. به‌بیان دیگر سعدی در عین آن‌که با گروهی از مشایخ مصاحبت و بدیشان ارادت داشته تابع و فرمانبردار مطلق آنان نبوده است، چنان‌که هر مُریدی نسبت به مراد باید باشد، بلکه از راه صحبت و کسب فیض از محاضر بزرگان طریقت از گفتارها و نظرها و نتایجی که از مجاهدات خود گرفته بودند برخوردار شده و احیاناً بعضی از نظرهای آنان را نیز نپذیرفته است. اما این‌که دولتشاه  و هدایت، سعدی را مرید شیخ عبدالقادر گیلانی(م۵۶۱) نوشته‌اند اشتباه محض است؛ و این اشتباه از غلطی نشأت گرفته است که ظاهراً از دیرباز در حکایت دوم از باب دوم گلستان  از بعض نسخ این کتاب رخ داده است.
جامی می‌گوید که سعدی از مشایخ کبار، بسیاری را دریافته و به صحبت شیخ‌شهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده است. و این سخن انعکاسی است از قول سعدی در همین مضمون، اما گفتار سعدی شیرازی در این مورد، منحصر به سفر با سهروردی نیست بلکه نشانی از صحبت و اقامت در خدمت او و استماع سخنان عارفانه‌ی دیگر او نیز می‌دهد. به هر حال تأثیر نظرها و عقاید شهاب‌الدین سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی می‌توان یافت. منتهی سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مرادی تنها اکتفا نکرده بلکه به عده‌ای از آنان ارادت ورزیده و از ایشان کسب فیض کرده باشد. به‌بیان دیگر سعدی در عین آن‌که با گروهی از مشایخ مصاحبت و بدیشان ارادت داشته تابع و فرمانبردار مطلق آنان نبوده است، چنان‌که هر مُریدی نسبت به مراد باید باشد، بلکه از راه صحبت و کسب فیض از محاضر بزرگان طریقت از گفتارها و نظرها و نتایجی که از مجاهدات خود گرفته بودند برخوردار شده و احیاناً بعضی از نظرهای آنان را نیز نپذیرفته است. اما این‌که دولتشاه  و هدایت، سعدی را مرید شیخ عبدالقادر گیلانی(م۵۶۱) نوشته‌اند اشتباه محض است؛ و این اشتباه از غلطی نشأت گرفته است که ظاهراً از دیرباز در حکایت دوم از باب دوم گلستان  از بعض نسخ این کتاب رخ داده است.


چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین اساتید و مشایخ عهد که در آن شهر مجتمع بوده‌اند، و به تلقین و تکرار در نظامیه  تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجار و شام و لبنان و روم آغاز کرد. بنا به گفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشه‌ای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشه‌ای برداشت و به قول عبدالرحمن جامی: اقالیم را گشته و بارها به سفر حج پیاده رفته است؛ و بنابر نقل دولتشاه: ۱۴ نوبت حج کرده و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفته است. اما معلوم نیست سفرهای او در بلاد مشرق از قبیل کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود بدان‌ها اشاره می‌کند در همین دوران اتفاق افتاده باشد.  
چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین اساتید و مشایخ عهد که در آن شهر مجتمع بوده‌اند، و به تلقین و تکرار در نظامیه  تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجار و شام و لبنان و روم آغاز کرد. بنا به گفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشه‌ای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشه‌ای برداشت و به قول عبدالرحمن جامی: اقالیم را گشته و بارها به سفر حج پیاده رفته است؛ و بنابر نقل دولتشاه: ۱۴ نوبت حج کرده و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفته است. اما معلوم نیست سفرهای او در بلاد مشرق از قبیل کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود بدان‌ها اشاره می‌کند در همین دوران اتفاق افتاده باشد.
 
سفری که سعدی در حدود سال۶۲۰-۶۲۱آغاز کرده بود مقارن سال۶۵۵ با بازگشت به شیراز پایان یافت. سعدی در برگشت به شیراز در شمار نزدیکان سعدبن ابی‌بکر بن سعد بن زنگی درآمد؛ اما نه به‌عنوان یک شاعر درباری، بلکه بنابراکثر اقوال، و هم‌چنان‌که از مطالعه در آثار او بر می‌آید، در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله، و نیز ستایش عده‌ای رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز می‌زیسته‌اند، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله خفیف می‌گذرانیده  و با حرمت بسیار زندگانی را به سر می‌برده است. عظمت مقام سعدی در شعر و نثر و اخلاق و حکم، باعث شد که درباره‌ی وی و نحوه زندگانیش روایاتی افسانه‌مانند رواج یابد که نمونه قدیمی‌تری از آن‌ها را می‌توان در تذکره‌الشعراء دولتشاه سمرقندی مطالعه کرد. عمر سعدی در شیراز به نظم قصائد و غزل‌ها و تألیف رسالات مختلف خود و شاید به وعظ و تذکیر می‌گذشت. در این دوره یک‌بار نیز سفری به مکه کرد و از راه تبریز به شیراز بازگشت گشت؛ و چنان‌که از مقدمه رساله ششم از آثار منصور شیخ برمی‌آید وی در این سفر با شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی و برادرش ملاقات نمود و در خدمت آباقاخان به عزت و احترام پذیرفته شد؛ و او را از مواعظ خود برخوردار نمود. مقدمه مذکور که از نسخه معتبر کتابخانه ملی پاریس مورخ به تاریخ ۷۶۷ استنساخ شده چنین است که شیخ سعدی رحمه‌الله فرمود:
 
«در وقت مراجعت از زیارت کعبه چون به دارالملک تبریز رسیدم و علما و صلحاء آن موضع دریافتم و به حضور آن عزیزان مشرف شدم، خواستم تا صاحب علاءالدین و خواجه شمس‌الدین صاحب‌دیوان را ببینم که حقوق بسیار در میان ما ثابت بود. روزی عزیمت خدمتشان کردم، ناگاه ایشان را دیدم با پادشاه روی زمین آباقا برنشسته بودند. چون چنان دیدم خواستم که به گوشه‌ای فرو روم، در آن حال متعذر بود، به رسیدن ایشان. من در آن عزم بودم که ایشان هر دو از اسب به زیر آمدند و روی به من نهادند. چون برسیدند تلطف نمودند و خدمت به جای آوردند و زمین ببوسیدند. چون به نزدیک من برسیدند بوسه بر دست و پای من نهادند و از رسیدن این ضعیف خرم‌ها نمودند، گفتند این در حساب نیست که ما از رسیدن قدون مبارک پدر ما شیخ خبر نداشتیم…»
 
وفات
 
وفات سعدی را در مآخذ گوناگون به سال‌های۶۹۰ و۶۹۱ و ۶۹۴ و ۶۹۵ نوشته‌اند. سال ۶۹۴ در نسخه‌ی چاپی الحوادث‌الجامعه‌ی ابن فوطی نقل شده و گویا اشتباهی است که در نظم صفحات یا زمان چاپ در آن کتاب رخ داده است.
 
سال ۶۹۵ در ماده تاریخ (خاصاد الف دال) از مونس‌الاحرار محمد بن بدر جاجرمی است که در تاریخ شیخ اویس(تألیف در حدود سال۸۶۰) از ابوبکر قطبی اهرمی(منطبعۀ لاهه ۱۳۷۳هجری قمری)(خاصاد=۶۹۰) آمده  و دولتشاه نیز آن‌را با روایت تازه‌تری، (خصا =۶۹۱) نقل کرده و بنابراین قبول آن مستلزم احتیاط است.
 
تاریخ۶۹۱ بیشتر مستند است بر دو ماده تاریخ (خصا و خاص =۶۹۱) که دولتشاه و سپس دیگران از او نقل کرده‌اند
 
و اما ذی‌الحجه سال۶۹۰ در غالب مآخذ نزدیک به دوران حیات سعدی ذکر شده و اعتماد بدان سزاوارتر می‌نماید.
 
سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمی‌رود که هیچ‌یک از آنان در شهرت میان فارسی‌شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و این‌که سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران می‌زیسته اند، یکی امیرخسرو است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزل‌های خود پیروی می‌کرده اند؛ و امیرخسرو از این‌که در زمان سعدی جرأت شاعری می‌کرد خود را ملامت می‌نمود.


در سال‌هایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری می‌کرد، شاعر شهیر سیف‌الدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد کوچک  آسیای صغیر، چنان شیفته‌ی غزل‌های دل‌انگیز و سخنان شیوای سعدی شیرازی شده بود که علاوه بر جواب گفتن تعداد زیادی از غزل‌ها و قصاید سعدی و تکرار نام وی به احترام در بسیاری از آن‌ها، خود  نیز چند قصیده‌ی غرّا به ستایش آن استاد سخن اختصاص داد. سیف‌الدین محمد فرغانی از استادانی است که در قرن هفتم هنوز شیوه‌ی سخن‌گویی استادان بزرگ خراسان را در قرن پنجم و ششم رها نکرده بود؛ و سخنان فصیح او که همه جا همراه با وعظ و اندرز و تحقیق و حکمت است نشان از علوّ مقامش در شعر و عرفان می‌دهد. سیف‌الدین فرغانی در یکی از قصائد خود که از سعدی استقبال کرده است، به میزان شهرت آن استاد اشاره نموده است و چند قصیده هم در مدح او ساخته به مطلع‌های ذیل:
در سال‌هایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری می‌کرد، شاعر شهیر سیف‌الدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد کوچک  آسیای صغیر، چنان شیفته‌ی غزل‌های دل‌انگیز و سخنان شیوای سعدی شیرازی شده بود که علاوه بر جواب گفتن تعداد زیادی از غزل‌ها و قصاید سعدی و تکرار نام وی به احترام در بسیاری از آن‌ها، خود  نیز چند قصیده‌ی غرّا به ستایش آن استاد سخن اختصاص داد. سیف‌الدین محمد فرغانی از استادانی است که در قرن هفتم هنوز شیوه‌ی سخن‌گویی استادان بزرگ خراسان را در قرن پنجم و ششم رها نکرده بود؛ و سخنان فصیح او که همه جا همراه با وعظ و اندرز و تحقیق و حکمت است نشان از علوّ مقامش در شعر و عرفان می‌دهد. سیف‌الدین فرغانی در یکی از قصائد خود که از سعدی استقبال کرده است، به میزان شهرت آن استاد اشاره نموده است و چند قصیده هم در مدح او ساخته به مطلع‌های ذیل:
خط ۴۸۲: خط ۵۲۰:


محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزله‌ی آب حیات شمرده و گفته  است که هیچ کس در شاعری جای او را نخواهد گرفت  و شهدالله که هر چه گفت بجا و درست گفت
محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزله‌ی آب حیات شمرده و گفته  است که هیچ کس در شاعری جای او را نخواهد گرفت  و شهدالله که هر چه گفت بجا و درست گفت
آثار سعدی
آثار سعدی به دو دسته آثار منظوم و آثار منثور تقسیم می‌شود. آثار منثور وی خاصه شاهکارش گلستان، خود آمیخته با اشعار پارسی و عربی سعدی است.
در رأس آثار منظوم سعدی یکی از شاهکارهای بلامنازع شعر فارسی قرار دارد که در نسخه‌های کهن، کلیات، یا سعدی‌نامه نامیده شده و بعدها به بوستان شهرت یافته است. این منظومه در اخلاق، تربیت، وعظ و تحقیق است در ده باب؛ ۱- عدل ۲- احسان ۳- عشق ۴- تواضع ۵- رضا ۶- ذکر ۷- تربیت ۸- شکر ۹- توبه ۱۰- مناجات، و ختم کتاب تاریخ اتمام منظومه را سعدی این‌گونه نوشته است:
به روز همایون و سال سعید
به تاریخ فرخ میان دو عید
ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج
که پر دّر شد این نامبردار گنج
با این حساب، کتاب بوستان در سال۶۵۵ هجری به اتمام رسیده است. اما تاریخ شروع آن معلوم نیست و تنها از اشارت سخن شاعر در آغاز منظومه معلوم می‌شود که آن را پیش از بازگشت به فارس سروده و در مراجعت به وطن، برای دوستان به ارمغان برده است:
در اقصای عالم بگشتم بسی
به سر بردم ایّام به هر کسی
تمتّع بهر گوشه‌ای یافتم
ز هر خرمنی توشته‌ای یافتم
چو پاکان شیراز خاکی نهاد
ندیدم که رحمت بر این خاک باد
توّلای مردان این پاک بوم
برانگیختم خاطر از شم و روم
به دل گفتم از مصر قند آورند
سوی دوستان ارمغانی برند
دریغ آمدم زآن همه بوستان
تهی دست رفتن سوی دوستان...
کتاب بوستان به نام ابوبکر بن سعد زنگی است که در دیباچه به‌او تقدیم داشته و در آن این بیت مشهور را که نشانه‌ی اختصاص شاعر به دوران آن اتابک است سروده:
سزد گز به دروش بنازم چنان
که یسد به دوران نوشیروان
علاوه بر این در چند مورد دیگر از همین منظومه نام آن پادشاه تکرار شده است. سعدی در عهد اتابکی محمدبن‌سعدبن ابوبکر ظاهراً از نو در سعدی‌نامه نظر کرده و ابیاتی در مدح اتابک محمد بر آن افزوده است:
اتابک محمد شه نیک بخت
خداوند تاج و خداوند تخت
جوان جوانبخت روشن ضمیر
به دولت جوان و به تدبیر پیر
شماره‌ی ابیات بوستان در حدود ۴ هزار است و تاکنون بارها جداگانه و همراه کلیات سعدی به طبع رسیده است.
۲- مجموعه‌ی دوم از آثار منظوم سعدی قصائد عربی اوست که کمتر از هفتصد بیت، مشتمل بر معانی غنائی و مدح و نصیحت و یک قصیده‌ی مفصل در مرثیه‌ی‌المستعصم بالله است.
۳- قصائد فارسی در موعظه، نصیحت، توحید و مدح پادشاهان و صدور و رجال عهد است.
۴- مرثیه‌هایی که مشتمل است بر چند قصیده در مرثیه‌ی ‌المستعصم بالله و ابوبکر سعد بن زنگی و سعد بن ابوبکر و امیرفخرالدین ابی‌بکر که بعید نیست همان امیرفخرالدین حوائجی وزیر باشد، و عزّالدین احمد بن یوسف و یک ترجیع بند بسیار مؤثر در مرثیه‌ی اتابک سعد بن ابی‌بکر.
۵- ملمعات و مثلثات
۶- ترجیعات
۷- طیبات
۸- بدایع
۹- خواتیم
۱۰- غزل قدین، چهار کتاب اخیر متضمن غزل‌های سعدی است.
۱۱- صاحبیه که مجموعه‌ای است از بعضی قطعات فارسی و عربی و غالب آن‌ها در مدح شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی و از این روی معروف به صاحبیه است.
۱۲- خبیثات مجموعه‌ای است از اشعار هزل که در مقدمه‌ی آن‌ها چنین آمده است:
«قال‌السعدی‌اَلزمَنَی بعضُ ابناءالملوک اَن اُصَنَفّ له کتاباً فی اللغو علی طریق السوزنی فلم افعل فَهَدَّدَنی بالقتل… فأنشأت هذه الابیات و اَنا استغفر الله العظیم…»
در این مجموعه دو مثنوی انتقادی شیرین و چند غزل و قطعه و رباعی است که همه‌ی آن‌ها رکیک نیست بلکه بعضی فقط متضمن مطابیات مطبوع منظوم است. علی‌بن‌احمد بیستون مرتب کننده‌ی کلیات مجالس هزل و مضحکات سعدی را که به نثر است بر این مجموعه افزوده و آن‌ها را در آخر کلیات سعدی قرار داده است.
۱۳- رباعیات
۱۴- مفردات
اما کلیات سعدی عنوانی است که به مجموعه‌ی آثار منظوم و منثور او داده شده است. نخستین جامع آثار سعدی را نمی‌شناسیم. این نکته مسلم است که سعدی علاوه بر کتاب‌های مستقل خود مثل گلستان و سعدی‌نامه، باقی آثار خود را شخصاً جمع‌آوری و تنظیم کرده است.


زندگینامه سعدی شیرازی «سایت تاریخ ما»
زندگینامه سعدی شیرازی «سایت تاریخ ما»
خط ۵۸۰: خط ۵۲۸:


زندگی‌نامه
زندگی‌نامه
برگه‌ای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگه‌داری می‌شود.


غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت.
غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت.
خط ۵۸۹: خط ۵۳۵:
آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی


روز سعدی
=== روز سعدی ===
 
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، درشیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نامگذاری شد.
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، درشیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نامگذاری شد.


خط ۶۰۳: خط ۵۴۸:
مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود
مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود


آثار سعدی شیرازی
گلستان
 
زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و محتوای آن اخلاق و تربیت و سیاست و امور اجتماعی است.
 
بوستان را شهر آرمانی سعدی دانسته‌اند، دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینه‌ی فاضله‌ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است؛ و آکنده از گذشت و فداکاری، احسان و تواضع، هم‌دلی و هم‌دردی و عشق به خداست. کتاب بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و گفت و شنودها ساخته و پرداخته شده است که تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است، حرف‌ها برای گفتن و درس‌هایی برای آموختن دارد.
 
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا می‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش بسزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.


قصاید
قصاید
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.


غرلیات
غرلیات
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.


زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی «سایت پین ورک»
زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی «سایت پین ورک»
خط ۶۲۴: خط ۵۵۹:


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمین‌های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می‌کرد، از پادشاهان حکایت‌ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‌گذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک می‌شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‌بخشید. با عاشقان، پهلوانان، مدعیان، شیوخ، صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‌شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‌زد. سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ‌های مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‌ای معنوی نیز به شمار می‌آمد. دست‌آورد این سفرها برای سعدی، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصه‌ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان‌که هر حکایت گلستان، پنجره‌ای رو به زندگی می‌گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه‌ای یقینی بیان می‌شود. انگار هر حکایت پیش از آن‌که وابسته به‌دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است. بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی هم‌چون گلستان و بوستان در چند ماه، بیان‌گر این است که این شاعر و سخن‌دان بزرگ از چه گنجینه‌ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است. آثار سعدی علاوه بر آن‌که عصاره و چکیده‌ی اندیشه‌ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آئینه‌ی خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهن‌سال است. به‌همین خاطر هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.
سبک نویسندگی
آن‌طور که از آثار سعدی معلوم است و معاصرینش نیز نوشته‌اند؛ سعدی در لغت، صرف و نحو، کلام، منطق، حکمت الهی، و حکمت عملی (علم الاجتماع و سیاست مدن) مهارت داشت. به‌ویژه حکمت او از تمام آثارش پیداست.
۴۳ سال پس از درگذشت شیخ سعدی، یکی از فضلا و عرفا به نام علی ابن احمدبن ابی سکر معروف به بیستون، اقدام به تنظیم اشعار سعدی و ترتیب آن‌ها با حروف تهجی نمود
وی کلیه آثار شیخ را به ۱۲ بخش تقسیم کرد؛ اول رساله‌هایی که در تصوف و عرفان و نصایح ملوک تصنیف کرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصاید فارسی، ششم قصاید عربی، هفتم طیبات، هشتم بدایع، نهم خواتیم، دهم غزلیات قدیم که مربوط به دوران جوانی شیخ است، یازدهم صاحبیه مشتمل بر قطعات، مثنویات، رباعیات و مفردات، دوازدهم مطایبات. از آثار سعدی نسخ قدیمی که در زمان شخص او تحریر شده موجود است.
فصاحت و شیوایی کلام سعدی


زندگینامه مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت ندا اصفهان»
زندگینامه مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت ندا اصفهان»
خط ۶۴۲: خط ۵۶۵:


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
''سعدی تخلص و شهرت «ابو عبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتکلمین» است.''
آثار سعدی :
''آثار او به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شودکه در آثار منثور او مشهورترین آنها که شاهکار سعدی نیز می باشد گلستان است . در آثار منظوم که باز معروفترین و مشهورترین آنها بوستان می باشد که این منظومه شعری در اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق سروده است و شامل 10 باب است که عبارتند از 1- عدل 2- احسان 3- عشق 4- تواضع 5- وفا 6- ذکر 7- تربیت 8- شکر 9ـتوبه 10 – مناجات و ختم کتاب  ، که شاعر تاریخ تمام شدن کتاب را در سال 655 ه .ق بیان کرده است که این کتاب را شاعر قبل از بازگشت به شیراز سروده و آن را به عنوان یک ارمغانی به شهر خود آورده است و هم چنین این کتاب را به ابوبکر بن سعد بن زنگی تقدیم کرده است .''
''2- مجموعه دوم ازآثار منظوم سعدی قصاید عربی است که کمتر از 700 بیت است که شامل : مدح ، نصیحت و یک قصیده مفصل در مرثیه المستعصم بالله است 3ـ مجموعه سوم شامل قصاید فارسی در موعظه و نصیحت و توحید و مدح پادشاهان و رجال معروف زمان خود می باشد''
''4- چهارمین آثار او مرثیه هایی است که شامل چند قصیده در مرگ مستعصم بالله و ابوبکر بن سعد بن زنگی و سعدبن ابوبکر و امیر فخرالدین ابوبکر است و یک ترجیع بند بسیار معروف در مرثیه اتابک سعد بن ابوبکر''
''5- معلمعات و مثلثات 6- ترجیعات 7- طیبات 8- بدایع 9- خواتیم10 ـ غزل قدیم11- صاحبیه که مجموعه ای است از بعضی قطعه های فارسی وعربی که غالبا در مدح شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که معروف به صاحیبیه است 12- مجموعه ای از اشعار هزل و دو مثنوی انتقادی شیرین و چند غزل و رباعی است .13- رباعیات  14- مفردات ، و''
کلیات شیخ اجل عنوانی است که به مجموعه‌ی آثار منظوم و منثور داده شده است که تمام این آثار را ابتدا خود سعدی جمع ‌آوری و مرتب نمود اما پس از وفات وی، شخصی به نام علی بن احمد بن ابی بکر بیستون، این آثار را مرتب و تنظیم کرد. کتاب گلستان زیباترین کتاب نثر فارسی است و شاید بتوان گفت که در سراسر ادبیات جهانی بی‌نظیر است و دارای ویژگی‌هایی است که در هیچ کتاب دیگری نیست. نثری است آمیخته به شعر یعنی برای هر شعر و جمله و مطلبی که به نثر ادا شده یک یا چند شعر فارسی و گاهی عربی به عنوان شاهد آورده است.
کتاب گلستان دارای ۸ باب است که عبارتند از : ۱ـ در سیریت پادشاهان ۲ـ در اخلاق درویشان ۳ـ در فضیلت قناعت ۴ـ در فوائد خاموشی ۵ـ در عشق و جوانی ۶ـ در ضعف و پیری ۷ـ در تاثیر تربیت ۸ـ در آداب صحبت.
آثار منثور دیگر او عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های شیخ است. ۳ـ رسالهای در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست .


گزیده‌ای از بوستان سعدی:
گزیده‌ای از بوستان سعدی:
خط ۷۰۷: خط ۶۱۲:
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟


گزیده‌ای از گلستان سعدی
شهرت
 
حکایت
 
پارسایی را دیدم برکنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارویی به نمی شد. مدت‌ها درآن رنجور بود و شکر خدای عزوجل علی‌الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می گویی؟ گفت، شکر آن‌که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
 
گر مرا زار بکشتن دهد آن یار عزیز          تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
 
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد     کو دل آزرده شد از من غم آنم باشد.
 
ویژگی های  شعر سعدی :
 
ویژگی‌های سبک شعر سعدی
 
۱ـ ساختار نحوی جملات در ابیات به صحیح‏ترین شکل ممکن است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به نقص یا پیش و پس شدن حاد دستوری در جملات نمی‏شود؛ و سعدی به ظریفترین و طبیعی‏ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این مهم برآید.
 
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست              گر امید وصل باشد، همچنان دشوار نیست
 
نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد                             قصه دل می‏نویسد حاجت گفتار نیست
 
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم                           بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
 
به وقت صبح قیامت، که سر ز خاک برآرم                        به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم
 
حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم                               جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم
 
۲ ـ ایجاز و یا پیراستن شعر از کلمات زائد و اضافی و دوری از عبارت پردازی‌های بیهوده‏ای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارند، بلکه باعث پریشانی در روابط کلمات با یک‌دیگر و نهایتاً جملات می‏شوند و به نحو چشم‌گیری از زیبایی کلام می‏کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه‏ای دارد. ساختار شعر سعدی کم کردن یا افزودن کلمه‏ای را خارج از قاعده و بی‏توجه به بافت کلی کلام برنمی‏تابد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی و اعتدال است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‏شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‏کند:
 
گفتم آهن دلی کنم چندی                   ندهم دل به هیچ دلبندی
 
به دلت کز دلت به در نکنم            سخت‏تر زین مخواه سوگندی
 
ریش فرهاد بهترک می‏بود             گر نه شیرین نمک پراکندی
 
کاشکی خاک بودمی در راه           تا مگر سایه بر من افکندی...
 
۳ ''ـ سعدی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز در سبک و زبان اشعارش سود می‏جوید.''
 
۴ ـ طنز و ظرافت جایگاه ویژه‏ای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد.


''آنچه‌ سعدی‌ را در گذر قرنها مورد توجه‌ خاص‌ و عام‌ قرار داده‌ است‌ ،علاوه‌ بر ارزش‌های‌ هنری‌ و بلاغی‌ کلام‌ او، آن‌ است‌ که‌ سخن‌ با ژرفا و پر معنای‌ او چنان‌ روان‌ و گویا است‌ که‌ هر خواننده‌ای‌ به‌ فراخور فهم‌ و آگاهی‌ خود می‌تواند از آن‌ بهره‌ بگیرد و گفتار زیبای‌ او، کام‌ دل‌ هر انسانی‌ را شیرین‌ کند و به‌ راستی‌ که‌ :حد همین‌ است‌ سخندانی‌ و زیبایی‌ را. بلند آوازگی‌ سعدی‌ علاوه‌ بر لطافت‌ و عمق‌ معانی‌ کلام‌، ناشی‌ از زبان‌ فاخر و سخن‌ استوار او است‌ که‌ دلها را ربوده‌ و خواهد ربود. هنر بزرگ‌ وی‌ در آن‌ است‌ که‌ نه‌ جنبه‌های‌ هنری‌ کلام‌ را رها کرده‌ است‌ و نه‌ با قربانی‌ کردن‌ معنا به‌ تکلّف‌ و تصّنع‌ گراییده‌ است‌ .این‌ ویژگی‌ را به‌ روشنی‌ ،هم‌ در شعر و هم‌ در نثر وی‌ می‌توان‌ یافت‌. در تاریخ‌ درخشان‌ ادبیات‌ ما، شاعران‌ و نویسندگان‌ بزرگ‌ بسیارند، اما در میان‌ بزرگان‌ و فرزانگان‌، سعدی‌ از این‌ که‌ هم‌ در عرصة‌ نظم‌ شاهکار آفریده‌ است‌ و هم‌ در عرصه‌ نثر، بی‌ همتا است‌ و چنین‌ بود که‌ صوت‌ سخنش‌ بسیط‌ زمین‌ و زمان‌ را در نوردید و شور را در جهان‌ افکند'' .
''آنچه‌ سعدی‌ را در گذر قرنها مورد توجه‌ خاص‌ و عام‌ قرار داده‌ است‌ ،علاوه‌ بر ارزش‌های‌ هنری‌ و بلاغی‌ کلام‌ او، آن‌ است‌ که‌ سخن‌ با ژرفا و پر معنای‌ او چنان‌ روان‌ و گویا است‌ که‌ هر خواننده‌ای‌ به‌ فراخور فهم‌ و آگاهی‌ خود می‌تواند از آن‌ بهره‌ بگیرد و گفتار زیبای‌ او، کام‌ دل‌ هر انسانی‌ را شیرین‌ کند و به‌ راستی‌ که‌ :حد همین‌ است‌ سخندانی‌ و زیبایی‌ را. بلند آوازگی‌ سعدی‌ علاوه‌ بر لطافت‌ و عمق‌ معانی‌ کلام‌، ناشی‌ از زبان‌ فاخر و سخن‌ استوار او است‌ که‌ دلها را ربوده‌ و خواهد ربود. هنر بزرگ‌ وی‌ در آن‌ است‌ که‌ نه‌ جنبه‌های‌ هنری‌ کلام‌ را رها کرده‌ است‌ و نه‌ با قربانی‌ کردن‌ معنا به‌ تکلّف‌ و تصّنع‌ گراییده‌ است‌ .این‌ ویژگی‌ را به‌ روشنی‌ ،هم‌ در شعر و هم‌ در نثر وی‌ می‌توان‌ یافت‌. در تاریخ‌ درخشان‌ ادبیات‌ ما، شاعران‌ و نویسندگان‌ بزرگ‌ بسیارند، اما در میان‌ بزرگان‌ و فرزانگان‌، سعدی‌ از این‌ که‌ هم‌ در عرصة‌ نظم‌ شاهکار آفریده‌ است‌ و هم‌ در عرصه‌ نثر، بی‌ همتا است‌ و چنین‌ بود که‌ صوت‌ سخنش‌ بسیط‌ زمین‌ و زمان‌ را در نوردید و شور را در جهان‌ افکند'' .
خط ۷۵۵: خط ۶۲۲:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سیری در عرفان سعدی
== سیری در عرفان سعدی ==
 
هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و به‌ویژه غزلیات سعدی که محل مناقشۀ عارفانه یا عاشقانه بودن است، در رسالات نثر وی مخصوصاً، جوهر و روح تعلیم صوفیه، بیشتر انعکاس دارد. در بین رساله‌های منثور سعدی، رساله‌ای موسوم به ''مجالس پنج‌گانه،'' بیش از بقیه از عرفان سعدی پرده برمی‌گشاید. سعدی در این رساله به‌سبک مکتوباتی چون ''کشف‌ المحجوب'' و ''تذکرة‌الاولیاء''، مفاهیم بلند عرفانی را با هنر فصاحت و بلاغت خاصّ خود به سالکان عرضه می‌کند.
هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و به‌ویژه غزلیات سعدی که محل مناقشۀ عارفانه یا عاشقانه بودن است، در رسالات نثر وی مخصوصاً، جوهر و روح تعلیم صوفیه، بیشتر انعکاس دارد. در بین رساله‌های منثور سعدی، رساله‌ای موسوم به ''مجالس پنج‌گانه،'' بیش از بقیه از عرفان سعدی پرده برمی‌گشاید. سعدی در این رساله به‌سبک مکتوباتی چون ''کشف‌ المحجوب'' و ''تذکرة‌الاولیاء''، مفاهیم بلند عرفانی را با هنر فصاحت و بلاغت خاصّ خود به سالکان عرضه می‌کند.


خط ۷۶۵: خط ۶۳۱:
جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.
جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.


تصویر عشق عرفانی در آثار سعدی
=== تصویر عشق عرفانی در آثار سعدی ===
 
دسته‌بندی کردن غزلیات سعدی به عارفانه یا عاشقانه اشتباه است؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:
دسته‌بندی کردن غزلیات سعدی به عارفانه یا عاشقانه اشتباه است؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:


خط ۸۴۵: خط ۷۱۰:
کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد
کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد


رابطه‌ی عقل و عشق  
=== رابطه‌ی عقل و عشق ===
 
سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشن‌ضمیر، عقل را که از آن به لطیفۀ ربّانی تعبیر می‌شود، نکوهش نمی‌کند. از دیدگاه سعدی آن عقلی که مورد طعن عارفان واقع شده است، همان عقل فلسفی است که نتیجه انتزاعات ذهنی یک فرد از جهان درون و بیرون است. سعدی در پاسخ به پرسش شخصی در زمینه‌ی عقل و عشق، رساله‌ای تحت همین عنوان نوشته است. در قسمتی از آن می‌گوید:  
سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشن‌ضمیر، عقل را که از آن به لطیفۀ ربّانی تعبیر می‌شود، نکوهش نمی‌کند. از دیدگاه سعدی آن عقلی که مورد طعن عارفان واقع شده است، همان عقل فلسفی است که نتیجه انتزاعات ذهنی یک فرد از جهان درون و بیرون است. سعدی در پاسخ به پرسش شخصی در زمینه‌ی عقل و عشق، رساله‌ای تحت همین عنوان نوشته است. در قسمتی از آن می‌گوید:  


خط ۸۷۷: خط ۷۴۱:
توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس
توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس


عبادت عاشقانه
=== مقام انسان و نوع‌دوستی ===
 
سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
 
گنه‌کار اندیشناک از خدای            بٍهْ از پارسای عبادت‌نمای
 
سعدی سپس توجه ما را به این نکته جلب می‌کند که پرستش معامله‌گرایانه در باور و اندیشه‌ی سعدی جایی ندارد:
 
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. منِ بنده، امید آورده‌ام نه طاعت و به دریوزه آمده‌ام، نه به تجارت.
 
در نگاه سعدی، نه شوق بهشت و نه بیم جهنّم است، بلکه تنها وصلِ یار، غایتِ آمال عارفان و عاشقان است. او اعتقاد دارد که:
 
مشغول تو را گر بگدازند به دوزخ           با یاد تو دردش نکند هیچ عذابـی
 
به همین خاطر در بند نعمات دنیوی و اخروی نیست و در هوای حضرت دوست سیر می‌کند:
 
غــوغــای عارفـــان و تمنّــــای عاشقـــان
 
حرص بهشت نیست که شوق لقای تو است...
 
قـومی هـــوای نعمــت دنیــا همــی ‌پزنــد
 
قـومـی هـوای عقبی و مـا را هـوای تو است
 
و بر همین اساس می‌گوید:
 
گـر مخیر بکنندم به قیامت که چه خـواهی
 
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
 
به این دلیل است که عارفان و عاشقان چنان در عشق خدای غرق شده‌اند که حتی گردی و رنگی از عبادت حق را نیز بر دامان خود برنمی‌تابند:
 
عاصیان از گناه توبه کنند         عارفان از عبادت استغفار
 
مقام انسان و نوع‌دوستی
 
سعدی به رسم صوفیان، هم‌زمان با سیر در انفس، اهل سفر در آفاق جهان است. او در بحبوحه‌ی جنگ‌های صلیبی در مرکز نبرد، یعنی آسیای صغیر، سفر می‌کند و شاهد بیدادهایی است که سیرت نورانی بشر را ظلمانی کرده است. سعدی با نگاهی انسانی که ورای هر دین و قومیتی است، اشعاری سروده که شعار تمامی بشریت شده است:
سعدی به رسم صوفیان، هم‌زمان با سیر در انفس، اهل سفر در آفاق جهان است. او در بحبوحه‌ی جنگ‌های صلیبی در مرکز نبرد، یعنی آسیای صغیر، سفر می‌کند و شاهد بیدادهایی است که سیرت نورانی بشر را ظلمانی کرده است. سعدی با نگاهی انسانی که ورای هر دین و قومیتی است، اشعاری سروده که شعار تمامی بشریت شده است:


خط ۹۴۵: خط ۷۷۴:
دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز
دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز


مبارزه با انزواطلبی منفی
=== مبارزه با انزواطلبی منفی ===
 
سعدی الگوی روشنی است برای جواب دادن به هجمه‌هایی که تحت عنوان انزواطلبی صوفیان، به تصوّف وارد می‌شود. شیخ اجل برخلاف برخی صوفیان، که با دلایل موجّه خود، انزوا و گوشه‌ی عُزلت را برگزیده‌اند، به مثابه‌ی عارفی الهی که به‌بقای پس از فنا دست یافته، به میدان‌های اجتماعی عرفان، و دست‌گیری و ارشادِ در‌راه‌ماندگان توجّه ویژه‌ای دارد. بنابراین از میان عناصر عرفانی، بیشتر به سراغ مؤلفه‌هایی می‌رود که در تزکیه‌ی نفس، تصفیه‌ی باطن و تهذیب روح انسان، درعین حضورش در جامعه، کاربُرد دارد. به‌عبارتی دیگر بیشتر به صفای باطن و جمعیت خاطر و بذل عاطفه و ایثار نفس، نظر داشته و خواسته است بغض و حسد و کینه و حرص و خودپرستی، در نهاد بشری، بدین‌ وسیله از میان برود. دانش و آگاهی‌های عمیق سعدی به علوم زمان خود، به واسطه‌ی حضورش در نظامیه، و اطلاعات گسترده‌اش از طبقات مختلف اجتماعی و پیروان ملل و نحل از رهگذر سفرهای بسیار، از وی شخصیتی ساخته که در کنار پافشاری‌اش بر اعتقادات اسلامی، مشربی اعتدال‌گرا، اجتماع‌گرا و انسان‌نگر، به دور از تعصّب‌های طریقه‌ای در عرفانش به دست دهد. همین دغدغه‌های انسانی است که در نگاهی به دور از انزواطلبی حتّی حاکمان را نیز به درویشی دعوت می‌کند:
سعدی الگوی روشنی است برای جواب دادن به هجمه‌هایی که تحت عنوان انزواطلبی صوفیان، به تصوّف وارد می‌شود. شیخ اجل برخلاف برخی صوفیان، که با دلایل موجّه خود، انزوا و گوشه‌ی عُزلت را برگزیده‌اند، به مثابه‌ی عارفی الهی که به‌بقای پس از فنا دست یافته، به میدان‌های اجتماعی عرفان، و دست‌گیری و ارشادِ در‌راه‌ماندگان توجّه ویژه‌ای دارد. بنابراین از میان عناصر عرفانی، بیشتر به سراغ مؤلفه‌هایی می‌رود که در تزکیه‌ی نفس، تصفیه‌ی باطن و تهذیب روح انسان، درعین حضورش در جامعه، کاربُرد دارد. به‌عبارتی دیگر بیشتر به صفای باطن و جمعیت خاطر و بذل عاطفه و ایثار نفس، نظر داشته و خواسته است بغض و حسد و کینه و حرص و خودپرستی، در نهاد بشری، بدین‌ وسیله از میان برود. دانش و آگاهی‌های عمیق سعدی به علوم زمان خود، به واسطه‌ی حضورش در نظامیه، و اطلاعات گسترده‌اش از طبقات مختلف اجتماعی و پیروان ملل و نحل از رهگذر سفرهای بسیار، از وی شخصیتی ساخته که در کنار پافشاری‌اش بر اعتقادات اسلامی، مشربی اعتدال‌گرا، اجتماع‌گرا و انسان‌نگر، به دور از تعصّب‌های طریقه‌ای در عرفانش به دست دهد. همین دغدغه‌های انسانی است که در نگاهی به دور از انزواطلبی حتّی حاکمان را نیز به درویشی دعوت می‌کند:


خط ۹۵۵: خط ۷۸۳:
و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.
و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.


آزادگی در عرفان سعدی
=== آزادگی در عرفان سعدی ===
 
سعدی وقتی که قصیده و مدیحه می‌سراید به منفعت دنیوی طمع ندارد؛ و خیرخواهانه به مخاطبانش پند و اندرز می‌دهد. گویی در قصایدش آرمان و مقصودی جز ارشاد ممدوحانش ندارد. سعدی هیچ‌گاه به پلشتی مدایح مرسوم متملّقانِ پیش از خود آلوده نمی‌شود:
سعدی وقتی که قصیده و مدیحه می‌سراید به منفعت دنیوی طمع ندارد؛ و خیرخواهانه به مخاطبانش پند و اندرز می‌دهد. گویی در قصایدش آرمان و مقصودی جز ارشاد ممدوحانش ندارد. سعدی هیچ‌گاه به پلشتی مدایح مرسوم متملّقانِ پیش از خود آلوده نمی‌شود:


خط ۱٬۰۰۳: خط ۸۳۰:
به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان
به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان


تقابل با صوفی‌نمایان
=== تقابل با صوفی‌نمایان ===
 
سعدی عارفی است که تعلّقی به سلسله‌ای ندارد. این حکایت از گلستان مبیّن همین است:
سعدی عارفی است که تعلّقی به سلسله‌ای ندارد. این حکایت از گلستان مبیّن همین است:


خط ۱٬۰۳۵: خط ۸۶۱:
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»  
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»  


سماع از نظر سعدی
=== سماع از نظر سعدی ===
 
از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم می‌شوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا می‌برد؛ و دیگری را در غریزه‌های حیوانی غرقه می‌سازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع می‌داند:
از دیدگاه سعدی شیرازی، رسوم صوفیانه نیز برای جداسازی سره از ناسره، به دو دسته تقسیم می‌شوند. مثلاً سماع از نظر او، یکی را از خاک جدا و بر آسمان معنا بالا می‌برد؛ و دیگری را در غریزه‌های حیوانی غرقه می‌سازد. سعدی دست از دنیا کشیدن و به آخرت افشاندن را تنها جواز حلال بودن سماع می‌داند:


خط ۱٬۰۸۷: خط ۹۱۲:
جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟
جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟


عبادت عاشقانه
=== عبادت عاشقانه ===
 
سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:
سعدی شیرازی در حواشی  مکتوبات حکیمانه‌ی خود مردم را از پرستش ریایی ‌حق‌تعالی برحذر می‌دارد؛ و بیش از عُجب در عبادت به عُذر بنده توجه می‌دهد:


خط ۱٬۱۲۱: خط ۹۴۵:
عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار
عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار


وحدت‌گرایی سعدی
=== وحدت‌گرایی سعدی ===
 
در نگرش وحدت‌گرایانه‌ی سعدی شیرازی، نه از مبهمات و سخنان غامض عرفای دیگر خبری است، و نه از گفتارهای پیچیده و فلسفه‌بافی‌های پیروان عرفان فلسفی. شیخ اجل مباحث توحیدی را چنان نوشته است که حتی برای کودک دبستان نیز قابل فهم است؛ و در عین حال هیچ عارف و حکیمی را هم دعوی اندیشه‌ی برتر از آن نرسد.
در نگرش وحدت‌گرایانه‌ی سعدی شیرازی، نه از مبهمات و سخنان غامض عرفای دیگر خبری است، و نه از گفتارهای پیچیده و فلسفه‌بافی‌های پیروان عرفان فلسفی. شیخ اجل مباحث توحیدی را چنان نوشته است که حتی برای کودک دبستان نیز قابل فهم است؛ و در عین حال هیچ عارف و حکیمی را هم دعوی اندیشه‌ی برتر از آن نرسد.


خط ۱٬۱۸۷: خط ۱٬۰۱۰:
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم


جمع‌بندی
=== جمع‌بندی ===
 
نگارنده‌ی کتاب مصباح‌الهدایة، معرفت را نتیجه‌ی ذوق و حال می‌داند، و نه علم و تصور. به گفتۀ وی، عرفان مستفاد از کشف و عیان است و نه خبر و برهان، و چون معرفت را امری وجدانی می‌داند، آن‌چه را همگان به‌عنوان معرفت می‌شناسند، علمِ معرفت می‌داند نه خودِ معرفت. معرفت پیش از آن‌که در جهان بیرونی عارف متجلّی شود، در درون وجودِ او اثر می‌گذارد؛ و سبب تحوّلاتی ژرف در او می‌شود. مشروط به‌نوع و سطحِ معرفت حاصل‌شده و تفاوت‌های ساحتِ وجودی عارف، بُروزات آن متفاوت است. در مواجهه با این ظهورات گوناگون، راه‌یافتن به کُنه معارف عارف و شناسایی مکتب او، در بیان تحوّلات درونی‌اش وظیفه‌ی پژوهشیِ سنگین و گران‌بار است.
نگارنده‌ی کتاب مصباح‌الهدایة، معرفت را نتیجه‌ی ذوق و حال می‌داند، و نه علم و تصور. به گفتۀ وی، عرفان مستفاد از کشف و عیان است و نه خبر و برهان، و چون معرفت را امری وجدانی می‌داند، آن‌چه را همگان به‌عنوان معرفت می‌شناسند، علمِ معرفت می‌داند نه خودِ معرفت. معرفت پیش از آن‌که در جهان بیرونی عارف متجلّی شود، در درون وجودِ او اثر می‌گذارد؛ و سبب تحوّلاتی ژرف در او می‌شود. مشروط به‌نوع و سطحِ معرفت حاصل‌شده و تفاوت‌های ساحتِ وجودی عارف، بُروزات آن متفاوت است. در مواجهه با این ظهورات گوناگون، راه‌یافتن به کُنه معارف عارف و شناسایی مکتب او، در بیان تحوّلات درونی‌اش وظیفه‌ی پژوهشیِ سنگین و گران‌بار است.


خط ۱٬۲۱۱: خط ۱٬۰۳۳:
''برای رسیدن به حقیقت راه‌های مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آن‌ها را برمی‌گزینند. در تقسیم‌بندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش می‌گیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راه‌دانان و مرشدان، می‌بایست ریاضت‌هایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینه‌ی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهده‌ی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آن‌جا كه كیفیت تجربه‌ی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال به‌دیگران نیست، به‌ویژه كه تنگ‌ناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چه‌گونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن می‌توان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهم‌ترینش این چند مورد باشد، یکی جهان‌بینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان می‌شود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و هم‌راهان.''
''برای رسیدن به حقیقت راه‌های مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آن‌ها را برمی‌گزینند. در تقسیم‌بندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش می‌گیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راه‌دانان و مرشدان، می‌بایست ریاضت‌هایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینه‌ی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهده‌ی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آن‌جا كه كیفیت تجربه‌ی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال به‌دیگران نیست، به‌ویژه كه تنگ‌ناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چه‌گونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن می‌توان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهم‌ترینش این چند مورد باشد، یکی جهان‌بینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان می‌شود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و هم‌راهان.''


''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی می‌توان گفت که او علاوه براین‌که بارها به خرقه‌پوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضت‌کشی خودش در شام، یعنی سوریه‌ی کنونی که یکی از مهم‌ترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم می‌شود مریدش بوده‌اند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحب‌دلی که با او بودند و شعرهای محققانه‌ی عرفانی می‌خواندند.''  
''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی می‌توان گفت که او علاوه براین‌که بارها به خرقه‌پوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضت‌کشی خودش در شام، یعنی سوریه‌ی کنونی که یکی از مهم‌ترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم می‌شود مریدش بوده‌اند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحب‌دلی که با او بودند و شعرهای محققانه‌ی عرفانی می‌خواندند.''
 
سعدی از نگاه دیگران


== سعدی از نگاه دیگران ==
یكی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الكاملِ المتبحر المحقق، ملك‌الشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر درباره‌ی عقل و عشق از سعدی می‌كند كه مجموعاً رسالة‌النظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود می‌آورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی می‌نویسد:
یكی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الكاملِ المتبحر المحقق، ملك‌الشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر درباره‌ی عقل و عشق از سعدی می‌كند كه مجموعاً رسالة‌النظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود می‌آورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی می‌نویسد:


خط ۱٬۵۴۳: خط ۱٬۳۶۴:
ـــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــ


''گلستان در مجموع در ۸ باب و در موضوعات مختلف می باشد که به ترتیب عبارت است از''
سیری در آثار سعدی «سایت بازارچه»


''باب اول: در سیرت پادشاهان شامل ۴۱ حکایت''
<nowiki>https://bazar4h.ir/14738-2/</nowiki>
== وفات ==
تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزاست؛ زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  ۱۷ آذر ۶۷۰ و دیگری به‌نقل از بزرگانی مانند جامی، مهرماه سال ۶۷۱ را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی می‌دانند. «مردان پارس»


''باب دوم: در اخلاق درویشان دارای ۲۸ حکایت''
وفات سعدی را در مآخذ گوناگون به سال‌های۶۹۰ و ۶۹۱ و ۶۹۴ و ۶۹۵ نوشته‌اند. سال ۶۹۴ در نسخه‌ی چاپی الحوادث‌الجامعه‌ی ابن فوطی نقل شده و گویا اشتباهی است که در نظم صفحات یا زمان چاپ در آن کتاب رخ داده است.


''باب سوم: در فضیلت قناعت دارای ۲۸ حکایت''
سال ۶۹۵ در ماده تاریخ (خاصاد الف دال) از مونس‌الاحرار محمد بن بدر جاجرمی است که در تاریخ شیخ اویس(تألیف در حدود سال۸۶۰) از ابوبکر قطبی اهرمی(منطبعه‌ی لاهه ۱۳۷۳هجری قمری)(خاصاد=۶۹۰) آمده  و دولتشاه نیز آن‌را با روایت تازه‌تری، (خصا =۶۹۱) نقل کرده و بنابراین قبول آن مستلزم احتیاط است.


''باب چهارم: در فواید خاموشی مشتمل بر ۱۴ حکایت''
تاریخ۶۹۱ بیشتر مستند است بر دو ماده تاریخ (خصا و خاص =۶۹۱) که دولتشاه و سپس دیگران از او نقل کرده‌اند


''باب پنجم: در عشق و جوانی شامل ۲۱ حکایت''
سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر شیراز به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد. «مردان پارس»


''باب ششم: در ضعف و پیری دارای ۹ حکایت''
آرامگاه او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد.«تالاپ
 
=== آرامگاه سعدی شیرازی ===
''باب هفتم:در تأثیر تربیت مشتمل بر ۱۹ حکایت''
مدفن سعدی در شيراز معروف است. تاریخ نویسان، سعديه فعلی را خانقاه او دانسته‌اند و می‌نويسند كه سعدی در اين خانقاه كه در شمال شرقی شيراز واقع شده‌است؛ به عبادت مشغول بوده و از سفره انعام او درويشان بهره می‌برده‌اند.


''باب هشتم: در آداب صحبت شامل ۱۰۹ حکایت''
دولت‌شاه سمرقندی در کتاب تذكرةالشعراء نوشته‌است که سلاطين و بزرگان و علماء به زيارت سعدی به‌آن خانقاه می‌رفتند. قنات حوض ماهی فعلی در زمان سعدی نيز جاری و آباد بوده و سعدی حوضی از مرمر در باغ خانقاه خود ساخته، و ازآن قنات، آب در آن جاری می‌كرده است.«سایت بیتوته»


''گلستان سعدی را بی بیشتر زبانهای زنده ی جهان از جمله فرانسه، لاتین، آلمانی و انگلیسی ترجمه نموده اند''
آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده می‌شود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آن‌جا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علی‌اصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.«سایت نشاط آوران»
 
سیری در آثار سعدی «سایت بازارچه»
 
<nowiki>https://bazar4h.ir/14738-2/</nowiki>
۵٬۶۷۱

ویرایش

منوی ناوبری