کاربر:Khosro/صفحه تمرین امه سزر: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۹: خط ۴۹:


=== زمان زیستن سعدی شیرازی ===
=== زمان زیستن سعدی شیرازی ===
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.<ref>[https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi همه چیز در مورد سعدی شیرازی - سایت نشاط آوران]</ref>
زندگی شیخ سعدی شیراز مقارن بود با زمان حکومت اتابکان فارس که سلغزیان نیز خوانده می‌شدند. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع و تا سال ۶۸۵ پایان یافت. در زمان حمله مغول‌ها به ایران، فارس از جمله شهرهایی بود که حکومتش فرونریخت و مغول‌ها نتوانستند آن‌را تصرف کنند. قرن‌های ششم و هفتم هجری همراه با اوج‌گیری تصوف بوده است و آثار سعدی تحت نظر دوران خاص خود بود. از شیوخ بزرگ آن دوران امام محمدغزالی و شهاب‌الدین عُمر سُهروردی بودند. سعدی شیرازی از شاگردان خاص شیخ سهروردی بود.<ref name=":10">[https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi همه چیز در مورد سعدی شیرازی - سایت نشاط آوران]</ref>


سعدی پس از سفر به بغداد که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حمله‌ی سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
سعدی پس از سفر به بغداد که مقدمه‌ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود؛ و این اشاره منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حمله‌ی سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس ایجاد شده بود. غیاث‌الدین پیرشاه، پس از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به پیروزی‌هایی در عراق و آذربایجان دست یافت؛ و در اواخر سال ۶۲۰ عازم فارس شد، و اتابک سعدزنگی که قدرت جنگیدن با او را نداشت به قلعه‌ی اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و سرانجام به درخواست اتابک سعد، فارس را قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
خط ۹۱: خط ۹۱:


== شهرت سعدی ==
== شهرت سعدی ==
آن‌چه‌ سعدی‌ شیرازی را در گذر قرن‌ها مورد توجه‌ خاص‌ و عام‌ قرار داده‌ است‌، علاوه‌ بر ارزش‌های‌ هنری‌ و بلاغی‌ کلام‌ او، آن‌ است‌ که‌ سخن‌ عمیق و پر معنای‌ او چنان‌ روان‌ و گویا است‌ که‌ هر خواننده‌ای‌ به‌ فراخور فهم‌ و آگاهی‌ خود می‌تواند از آن‌ بهره‌ بگیرد و گفتار زیبای‌ او، کام‌ دل‌ هر انسانی‌ را شیرین‌ کند. آوازه و شهرت سعدی‌ علاوه‌ بر لطافت‌ و ژرفنای معانی‌ کلام‌، ناشی‌ از زبان‌ فاخر و سخن‌ استوار او است‌ که‌ دل‌ها را مجذوب کرده است. هنر بزرگ‌ شیخ اجل در آن‌ است‌ که‌ نه‌ جنبه‌های‌ هنری‌ کلام‌ را رها کرده‌ است‌؛ و نه‌ با قربانی‌ کردن‌ معنا به‌ تکلّف‌ و تصّنع‌ گراییده‌ است‌. این‌ ویژگی‌ را به‌ روشنی‌، هم‌ در شعر و هم‌ در نثر وی‌ می‌توان‌ یافت‌. در تاریخ‌ درخشان‌ ادبیات‌ ایران، شاعران‌ و نویسندگان‌ بزرگ‌ بسیارند، اما در میان‌ بزرگان‌ و فرزانگان‌، سعدی‌ شیرازی از این‌ که‌ هم‌ در عرصة‌ نظم‌ شاهکار آفریده‌ است‌ و هم‌ در عرصه‌ نثر، بی‌ همتا است‌ و چنین‌ بود که‌ صوت‌ سخنش‌ پهنای زمین‌ و زمان‌ را در نوردید و شور را در جهان‌ افکند.<ref>[https://d-a-f.blogsky.com/zssh زندگینامه سعدی شیرازی - سایت در اندیشه فردا]</ref>  
آن‌چه‌ سعدی‌ شیرازی را در گذر قرن‌ها مورد توجه‌ خاص‌ و عام‌ قرار داده‌ است‌، علاوه‌ بر ارزش‌های‌ هنری‌ و بلاغی‌ کلام‌ او، آن‌ است‌ که‌ سخن‌ عمیق و پر معنای‌ او چنان‌ روان‌ و گویا است‌ که‌ هر خواننده‌ای‌ به‌ فراخور فهم‌ و آگاهی‌ خود می‌تواند از آن‌ بهره‌ بگیرد و گفتار زیبای‌ او، کام‌ دل‌ هر انسانی‌ را شیرین‌ کند. آوازه و شهرت سعدی‌ علاوه‌ بر لطافت‌ و ژرفنای معانی‌ کلام‌، ناشی‌ از زبان‌ فاخر و سخن‌ استوار او است‌ که‌ دل‌ها را مجذوب کرده است. هنر بزرگ‌ شیخ اجل در آن‌ است‌ که‌ نه‌ جنبه‌های‌ هنری‌ کلام‌ را رها کرده‌ است‌؛ و نه‌ با قربانی‌ کردن‌ معنا به‌ تکلّف‌ و تصّنع‌ گراییده‌ است‌. این‌ ویژگی‌ را به‌ روشنی‌، هم‌ در شعر و هم‌ در نثر وی‌ می‌توان‌ یافت‌. در تاریخ‌ درخشان‌ ادبیات‌ ایران، شاعران‌ و نویسندگان‌ بزرگ‌ بسیارند، اما در میان‌ بزرگان‌ و فرزانگان‌، سعدی‌ شیرازی از این‌ که‌ هم‌ در عرصة‌ نظم‌ شاهکار آفریده‌ است‌ و هم‌ در عرصه‌ نثر، بی‌ همتا است‌ و چنین‌ بود که‌ صوت‌ سخنش‌ پهنای زمین‌ و زمان‌ را در نوردید و شور را در جهان‌ افکند.<ref name=":5">[https://d-a-f.blogsky.com/zssh زندگینامه سعدی شیرازی - سایت در اندیشه فردا]</ref>  


شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشته‌است. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست این‌كه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم این‌كه او شاعری جهان‌گرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كرده‌است. هم چنین او در سخنان خود چه به‌لحاظ نثر و چه به‌لحاظ نظم، از امثال و حكایات دل‌پذیر استفاده نموده است؛ و دیگر این‌كه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله‌گو مشهور است كه خواننده را مجذوب می‌كند. همه‌ی این‌ها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.<ref name=":3" />
شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشته‌است. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست این‌كه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم این‌كه او شاعری جهان‌گرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كرده‌است. هم چنین او در سخنان خود چه به‌لحاظ نثر و چه به‌لحاظ نظم، از امثال و حكایات دل‌پذیر استفاده نموده است؛ و دیگر این‌كه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله‌گو مشهور است كه خواننده را مجذوب می‌كند. همه‌ی این‌ها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.<ref name=":3" />


شهرت و آوازه‌ی سعدی شیرازی به اندازه‌ای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز می‌خواندند.<ref>[https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html زندگینامه سعدی شیرازی - سایت بیتوته]</ref>
شهرت و آوازه‌ی سعدی شیرازی به اندازه‌ای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز می‌خواندند.<ref name=":6">[https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html زندگینامه سعدی شیرازی - سایت بیتوته]</ref>


سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمی‌رود که هیچ‌یک از آنان در شهرت میان فارسی‌شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و این‌که سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران می‌زیسته‌اند، یکی امیرخسرو  است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزل‌های خود پیروی می‌کرده اند؛ و امیرخسرو از این‌که در زمان سعدی جرأت شاعری می‌کرد، خود را ملامت می‌نمود.<ref name=":1" />  
سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمی‌رود که هیچ‌یک از آنان در شهرت میان فارسی‌شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و این‌که سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران می‌زیسته‌اند، یکی امیرخسرو  است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزل‌های خود پیروی می‌کرده اند؛ و امیرخسرو از این‌که در زمان سعدی جرأت شاعری می‌کرد، خود را ملامت می‌نمود.<ref name=":1" />  


سعدی شیرازی یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. ‌بی تردید پس از فردوسی، سعدی بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نه‌تنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را در‌نوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.<ref>[https://pinwork.ir/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی - سایت پین ورک]</ref>
سعدی شیرازی یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. ‌بی تردید پس از فردوسی، سعدی بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نه‌تنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را در‌نوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.<ref name=":7">[https://pinwork.ir/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی - سایت پین ورک]</ref>


آن‌چه جهانیان را مجذوب شیخ اجل کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی سعدی را تبیین می‌کند، هم‌بستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن به‌آن را اصلاح فردی می‌داند. بازتاب اندیشه‌های انسان‌گرایانه‌ی سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.<ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/133510 سعدی شیرازی آئینه‌دار عشق و صلح و دوستی - سایت الکوثر]</ref>
آن‌چه جهانیان را مجذوب شیخ اجل کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی سعدی را تبیین می‌کند، هم‌بستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن به‌آن را اصلاح فردی می‌داند. بازتاب اندیشه‌های انسان‌گرایانه‌ی سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.<ref name=":8">[https://fa.alkawthartv.com/news/133510 سعدی شیرازی آئینه‌دار عشق و صلح و دوستی - سایت الکوثر]</ref>


== اخلاق سعدی ==
== اخلاق سعدی ==
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
۴۳ سال پس از فوت سعدی شیرازی، يكي از فضلا و عُرفا به‌نام علی‌ابن احمدبن ابی سكر معروف به بيستون، اقدام به تنطيم اشعار سعدی و ترتيب آن‌ها با حروف تهجی نمود. او كليه آثار سعدی را به ۱۲ بخش تقسيم کرد. اول رساله‌هایی كه در تصوف و عرفان و نصايح ملوك تصنيف كرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصايد فارسی، ششم قصايد عربی، هفتم طيبات، هشتم بدایع، نهم خواتيم، دهم غزليات قديم كه مربوط به دوران جوانی سعدی است، يازدهم صاحبيه مشتمل بر قطعات، مثنويات، رباعيات و مفردات. دوازدهم مطايبات. از آثار شيخ سعدی نسخ قديمی كه در زمان شخص او تحرير شده موجود است.«سایت بیتوته»
۴۳ سال پس از فوت سعدی شیرازی، يكي از فضلا و عُرفا به‌نام علی‌ابن احمدبن ابی سكر معروف به بيستون، اقدام به تنطيم اشعار سعدی و ترتيب آن‌ها با حروف تهجی نمود. او كليه آثار سعدی را به ۱۲ بخش تقسيم کرد. اول رساله‌هایی كه در تصوف و عرفان و نصايح ملوك تصنيف كرده است. دوم گلستان، سوم بوستان، چهارم پندنامه، پنجم قصايد فارسی، ششم قصايد عربی، هفتم طيبات، هشتم بدایع، نهم خواتيم، دهم غزليات قديم كه مربوط به دوران جوانی سعدی است، يازدهم صاحبيه مشتمل بر قطعات، مثنويات، رباعيات و مفردات. دوازدهم مطايبات. از آثار شيخ سعدی نسخ قديمی كه در زمان شخص او تحرير شده موجود است.«سایت بیتوته»


آثار سعدی به دو دسته آثار منظوم و آثار منثور تقسیم می‌شود. آثار منثور وی خاصه شاهکارش گلستان، خود آمیخته با اشعار پارسی و عربی سعدی است.«سایت پرورش افکار»
آثار سعدی به دو دسته آثار منظوم و آثار منثور تقسیم می‌شود. آثار منثور وی خاصه شاهکارش گلستان، خود آمیخته با اشعار پارسی و عربی سعدی است.<ref name=":9">[https://www.parvaresheafkar.com/biography/saadi-shirazi-poet/ زندگینامه سعدی شیرازی - سایت پرورش افکار]</ref>


آثار منثور دیگر سعدی شیرازی عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ سعدی است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های سعدی است. ۳ـ رساله‌های در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح‌الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست.«سایت در اندیشه فردا»
آثار منثور دیگر سعدی شیرازی عبارت است از : ۱ـ مجالس پنجگانه، ‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ سعدی است. ۲ـ رساله‌ای در پاسخ صاحب دیوان شمس‌الدین محمد جوینی و جواب‌های سعدی است. ۳ـ رساله‌های در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است.۴ـ نصیحة‌الملوک که نصایح‌الملوک هم گفته شده که رساله‌ای است در باب سیاست.<ref name=":5" />


آثار منظوم شیخ اجل عبارت است از:
آثار منظوم شیخ اجل عبارت است از:
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:
اما کلیات سعدی عنوانی است که به مجموعه‌ی آثار منظوم و منثور او داده شده است. نخستین جامع آثار سعدی را نمی‌شناسیم. این نکته مسلم است که سعدی علاوه بر کتاب‌های مستقل خود مثل گلستان و سعدی‌نامه، باقی آثار خود را شخصاً جمع‌آوری و تنظیم کرده است.«تاریخ ما»
اما کلیات سعدی عنوانی است که به مجموعه‌ی آثار منظوم و منثور او داده شده است. نخستین جامع آثار سعدی را نمی‌شناسیم. این نکته مسلم است که سعدی علاوه بر کتاب‌های مستقل خود مثل گلستان و سعدی‌نامه، باقی آثار خود را شخصاً جمع‌آوری و تنظیم کرده است.«تاریخ ما»


در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند نیز کتابی به نام کریما به این شاعر نام‌آور نسبت داده شده است؛ اما اسناد معتبری در دست نیست که این کتاب از آثار سعدی باشد.«سایت پرورش افکار»
در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند نیز کتابی به نام کریما به این شاعر نام‌آور نسبت داده شده است؛ اما اسناد معتبری در دست نیست که این کتاب از آثار سعدی باشد.<ref name=":9" />


== ویژگی‌های آثار سعدی ==
=== بوستان یا سعدی‌نامه ===
هر کسی با خواندن آثار سعدی به‌راحتی می‌تواند برداشت خود را از آن داشته باشد و لازم نیست به‌دنبال معنا و مفهوم کلمات بگردد. همین امر او را به‌شهرت جهانی رسانده است و او را پادشاه سخن نامیده‌اند.«پرورش افکار»
کتاب بوستان که آن را “سعدی‌نامه” نیز می‌نامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی به‌حساب می‌آورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است. کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این باب‌ها موضوع خاصی دارند. به‌عنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و...


ویژگی‌های سبک سعدی را می‌توان از چند جهت بررسی کرد.
کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخه‌های فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را می‌توان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمان‌شهر خود را در آن توصیف می‌کند.<ref name=":9" />


=== ساختار نحوی ===
زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده است. بوستان را شهر آرمانی سعدی دانسته‌اند، دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینه‌ی فاضله‌ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است؛ و آکنده از گذشت و فداکاری، احسان و تواضع، هم‌دلی و هم‌دردی و عشق به خداست. کتاب بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و گفت‌و شنودها ساخته و پرداخته شده است؛ و تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است، حرف‌ها برای گفتن و درس‌هایی برای آموختن دارد.<ref name=":7" />
۱ـ ساختار نحوی جملات در ابیات به صحیح‏ترین شکل ممکن است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به نقص یا پیش و پس شدن حاد دستوری در جملات نمی‏شود؛ و سعدی به ظریفترین و طبیعی‏ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این مهم برآید.


=== ایجاز ===
كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان می‌دهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرين‌ترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.«سایت بیتوته»
ایجاز و یا پیراستن شعر از کلمات زائد و اضافی و دوری از عبارت پردازی‌های بیهوده‏‌ای که نه‌تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارند، بلکه باعث پریشانی در روابط کلمات با یک‌دیگر و نهایتاً جملات می‏‌شوند و به نحو چشم‌گیری از زیبایی کلام می‏‌کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه‏‌ای دارد. ساختار شعر سعدی کم کردن یا افزودن کلمه‏‌ای را خارج از قاعده و بی‏‌توجه به بافت کلی کلام برنمی‏‌تابد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی و اعتدال است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‏شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‏کند:


گفتم آهن دلی کنم چندی                   ندهم دل به هیچ دلبندی
بوستان سراسر مدینه فاضله است و اخلاق. اخلاقی که سعدی ریشه‌هایش را به‌عشق می‌برد. جهان آن‌گونه که باید باشد و انسان آن‌گونه که باید زیست کند در بوستان تصویر شده است. بوستان، جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حق‌گویی و حق‌شنوی خبری نیست.‏ بوستان سعدی، دنیای مطلوب او است دنیایی که آکنده از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت است. سعدی در بوستان مقام والای انسان را یادآور شده است؛ تواضع، قناعت، رضــا، احسان و تربیت درست را آموزش داده و عدل و دادگستری را توصیه کرده است. جهان مطلوب سعدی عالم ایمان به خدا و نیکی و صفاست این جهان برای انسان امروز آرزو و تصویری از عالمی را می‌آفریند که باید باشد و بر دل‌ها این شوق را می‌اندازد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانی‌تر باید تلاش کرد.<ref name=":8" />


به دلت کز دلت به در نکنم            سخت‏تر زین مخواه سوگندی
برگه‌ای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگه‌داری می‌شود.<ref name=":11">[https://www.goyda.ir/literature/karvanadab/7045-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%D9%8A-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%8A.html زندگینامه و آثار و اشعار سعدی شیرازی - سایت گویاد]</ref>


ریش فرهاد بهترک می‌‏بود             گر نه شیرین نمک پراکندی
گزیده‌ای از بوستان سعدی:


کاشکی خاک بودمی در راه           تا مگر سایه بر من افکندی...«سایت در اندیشه فردا»
چنان قحط سالی شد اندر دمشق        که یاران فراموش کردند عشق


از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.
چنان آسمان بر زمین شد بخیل        که لب تر نکردند زرع و نخیل


گفتم آهن دلی کنم چندی
نجوشید سرچشمه‌های قدیم            نماند آب جز آب چشم یتیم


ندهم دل به هیچ دلبندی
نبودی به جز آه بیوه زنی             اگر بر شدی دودی از روزنی


به دلت کز دلم به در نکنم
چو درویش بی رنگ دیدم درخت    قوی بازوان سست و درمانده سخت


سخت تر زین مخواه سوگندی
نه در کوه سبزی نه در باغ شخ     ملخ بوستان خورده مردم ملخ


ریش فرهاد بهترک می‌بود
درآن حال پیش آمدم دوستی         ازو مانده بر استخوان پوستی


گر نه شیرین نمک پراکندی
و گرچه به‌مکنت قوی حال بود     خداوند جاه و زر و مال بود


کاشکی خاک بودمی در راه
بدو گفتم ای یار پاکیزه‌خوی      چه درماندگی پیشت آمد بگوی


تا مگر سایه بر من افکندی
بغرید بر من که عقلت کجاست   چو دانی و پرسی سؤالت خطاست


ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:
نبینی که سختی بغایت رسید       مشقت به حد نهایت رسید


حکایت: پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.
نه باران همی آید از آسمان        نه بر می رود دود فریاد خوان


حکایت: یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.«تالاب»
بدو گفتم آخر ترا باک نیست    کشد زهر جایی که تریاک نیست


=== موسیقی ===
گر از نیستی دیگری شد هلاک   ترا هست، ‌بط را ز طوفان چه باک؟
سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.«تالاب»


=== طنز ===
نگه کرد رنجیده درمن فقیه       نگ کردن عالم اندر سفیه
  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد. «سایت تالاب»


=== روانی و سادگی ===
که مردار چه بر ساحل است ای رفیق     نیاساید و دوستانش غریق
یکی از ویژگی‌های بارز آثار سعدی که موجب گستردگی آن بین مردم دنیا شده است، روانی و سادگی آثار اوست. بوستان در کنار زبان روانی که دارد، مفاهیم عمیق اخلاقی را به چالش می کشد.«بیتوته»


=== سهل و ممتنع بودن ===
من از بینوایی نیم روی زرد        غم بینوایان رخم زرد کرد
آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.


بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از: نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.
نخواهد که بیند خردمند، ‌ریش    نه بر عضو مردم نه بر عضو خویش


=== بوستان یا سعدی‌نامه ===
یکی اول از تندرستان منم        که ریشی ببینم بلرزد تنم
کتاب بوستان که آن را “سعدی‌نامه” نیز می‌نامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی به‌حساب می‌آورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است. کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این باب‌ها موضوع خاصی دارند. به‌عنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و...


کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخه‌های فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را می‌توان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمان‌شهر خود را در آن توصیف می‌کند.«سایت پرورش افکار»
منغص بود عیش آن تندرست    که باشد به پهلوی بیمار سست


زبان بوستان سعدی یا سعدی نامه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده است. بوستان را شهر آرمانی سعدی دانسته‌اند، دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینه‌ی فاضله‌ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است؛ و آکنده از گذشت و فداکاری، احسان و تواضع، هم‌دلی و هم‌دردی و عشق به خداست. کتاب بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و گفت‌و شنودها ساخته و پرداخته شده است؛ و تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است، حرف‌ها برای گفتن و درس‌هایی برای آموختن دارد.«سایت پین ورک»
چو بینم که درویش مسکین نخورد   بکام  اندرم لقمه زهرست و درد
 
كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان می‌دهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرين‌ترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.«سایت بیتوته»


بوستان سراسر مدینه فاضله است و اخلاق. اخلاقی که سعدی ریشه‌هایش را به‌عشق می‌برد. جهان آن‌گونه که باید باشد و انسان آن‌گونه که باید زیست کند در بوستان تصویر شده است. بوستان، جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حق‌گویی و حق‌شنوی خبری نیست.‏ بوستان سعدی، دنیای مطلوب او است دنیایی که آکنده از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت است. سعدی در بوستان مقام والای انسان را یادآور شده است؛ تواضع، قناعت، رضــا، احسان و تربیت درست را آموزش داده و عدل و دادگستری را توصیه کرده است. جهان مطلوب سعدی عالم ایمان به خدا و نیکی و صفاست این جهان برای انسان امروز آرزو و تصویری از عالمی را می‌آفریند که باید باشد و بر دل‌ها این شوق را می‌اندازد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانی‌تر باید تلاش کرد.«سایت الکوثر»
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟<ref>بوستان سعدی</ref>
 
برگه‌ای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگه‌داری می‌شود.«سایت گویاد»


=== گلستان ===
=== گلستان ===
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا برمی‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش به‌سزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.
نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارق‌العاده‌ی خود کلمات را زیبا برمی‌گزیند، زیباتر در کنار هم می‌نشاند و از این هم‌نشینی کلمات، موسیقی کلامی روح‌نواز می‌آفریند که اهل فن آن را نثر مسجع یا آهنگین می‌نامند. گلستان زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنان‌که پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش می‌دادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی گلستان بود. داستان‌های کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسل‌های متعدد نقش به‌سزایی داشته است چنان‌که بیشتر گزاره‌ها و ابیات گلستان به شکل ضرب‌المثل به گفتار ایرانیان راه یافته‌ است.


شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است. ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را به‌عنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علی‌رغم نبودن وسايل نشر، جای خود را باز كرد.«بیتوته»
شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است. ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را به‌عنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علی‌رغم نبودن وسايل نشر، جای خود را باز كرد.<ref name=":6" />


گلستان سعدی سرشار از داستان‌های رنگارنگ از مردم روزگار و سفرهای اوست. گلستانی که به اعتقاد او باد خزان را بر ورق او دست تطاول نیست و گردش زمان خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نمی کند. گلستان سعدی تصویر زنده دنیا در هر عصری است چرا که او در این کتاب انسان و دنیای او را با تمامی معایب و محاسن و تمامی تضادها و تناقض‌هایی که در وجود او هست، توصیف کرده است. شیخ اجل انسان و دنیا را همان‌گونه که هست تصویر کرده است. سعدی شیرازی تنها به‌تصویر روزگار خویش و بیان کاستی‌ها و ضعف‌ها بسنده نکرده است، بلکه او به‌عنوان مصلحی اجتماعی و حکیمی جهان‌دیده در کنار بیان دردها و تصویر زشتی‌ها به‌درمان نیز پرداخته و شیوه‌ی درست زیستن را آموزش داده است. هم‌چنان که گلستان سعدی، اکنونِ وضعیت حال انسان است و تصویر زندگی جاری اوست.«سایت الکوثر»
گلستان سعدی سرشار از داستان‌های رنگارنگ از مردم روزگار و سفرهای اوست. گلستانی که به اعتقاد او باد خزان را بر ورق او دست تطاول نیست و گردش زمان خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نمی کند. گلستان سعدی تصویر زنده دنیا در هر عصری است چرا که او در این کتاب انسان و دنیای او را با تمامی معایب و محاسن و تمامی تضادها و تناقض‌هایی که در وجود او هست، توصیف کرده است. شیخ اجل انسان و دنیا را همان‌گونه که هست تصویر کرده است. سعدی شیرازی تنها به‌تصویر روزگار خویش و بیان کاستی‌ها و ضعف‌ها بسنده نکرده است، بلکه او به‌عنوان مصلحی اجتماعی و حکیمی جهان‌دیده در کنار بیان دردها و تصویر زشتی‌ها به‌درمان نیز پرداخته و شیوه‌ی درست زیستن را آموزش داده است. هم‌چنان که گلستان سعدی، اکنونِ وضعیت حال انسان است و تصویر زندگی جاری اوست.<ref name=":8" />


کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی به‌پایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشته‌های سعدی از پیش‌تر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است. محققین از مهارت این شاعر نام‌آور در توصیف زیبا و شاعرانه تجربه‌های تلخ و شیرین، بسیار سخن گفته‌اند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.«سایت پرورش افکار»
کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی به‌پایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشته‌های سعدی از پیش‌تر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است. محققین از مهارت این شاعر نام‌آور در توصیف زیبا و شاعرانه تجربه‌های تلخ و شیرین، بسیار سخن گفته‌اند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.<ref name=":9" />


بسیاری کتاب گلستان سعدی را تأثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی می‌دانند. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان حکومت اتابکان تقدیم کرده است. گلستان با داشتن نثری آهنگین و منظم در ۸ باب نوشته شده است. گلستان را مجموعه‌ای از حکایت‌های مستقل که شامل اندرزها و جملات قصار است می‌دانند. هنر داستان‌گویی سعدی در این کتاب، آن را بین تمام اقشار جذاب کرده و کسی از خواندن آن دچار ملالت نمی شود. کتاب گلستان به‌نوعی آئینه‌ای از جامعه‌ی زمان سعدی است؛ و در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم، با شاعرانگی خاص سعدی به تصویر کشیده شده است.
بسیاری کتاب گلستان سعدی را تأثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی می‌دانند. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان حکومت اتابکان تقدیم کرده است. گلستان با داشتن نثری آهنگین و منظم در ۸ باب نوشته شده است. گلستان را مجموعه‌ای از حکایت‌های مستقل که شامل اندرزها و جملات قصار است می‌دانند. هنر داستان‌گویی سعدی در این کتاب، آن را بین تمام اقشار جذاب کرده و کسی از خواندن آن دچار ملالت نمی شود. کتاب گلستان به‌نوعی آئینه‌ای از جامعه‌ی زمان سعدی است؛ و در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم، با شاعرانگی خاص سعدی به تصویر کشیده شده است.


قطعه مشهور بنی‌آدم اعضای یک‌دیگرند، در باب اول گلستان، در سیرت پادشاهان آمده است؛ و با داشتن مضمون انسان دوستانه‌اش توجهی جهانی یافته است. این قطعه بر سر در ورودی تالار ملل سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق دیده می‌شود.«سایت پرورش افکار»
قطعه مشهور بنی‌آدم اعضای یک‌دیگرند، در باب اول گلستان، در سیرت پادشاهان آمده است؛ و با داشتن مضمون انسان دوستانه‌اش توجهی جهانی یافته است. این قطعه بر سر در ورودی تالار ملل سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق دیده می‌شود.<ref name=":9" />
 
البته الان اثری از این شعر بر سر در تالار سازمان ملل دیده نمی‌شود؛ و می‌گویند که این شعر بر لوحی نوشته و آویخته شده بود و بعدها آن‌را برداشته‌اند.


گلستان در مجموع در ۸ باب و در موضوعات مختلف می باشد که به ترتیب عبارت است از
گلستان در مجموع در ۸ باب و در موضوعات مختلف می باشد که به ترتیب عبارت است از
خط ۳۳۵: خط ۳۲۶:
باب هشتم: در آداب صحبت شامل ۱۰۹ حکایت
باب هشتم: در آداب صحبت شامل ۱۰۹ حکایت


گلستان سعدی را بی بیشتر زبانهای زنده ی جهان از جمله فرانسه، لاتین، آلمانی و انگلیسی ترجمه نموده اند «سایت بازارچه»
گلستان سعدی را بی بیشتر زبانهای زنده ی جهان از جمله فرانسه، لاتین، آلمانی و انگلیسی ترجمه نموده اند.<ref>[https://bazar4h.ir/14738-2/ سیری در آثار سعدی - سایت بازارچه]</ref>


==== گزیده‌ای از گلستان سعدی ====
==== گزیده‌ای از گلستان سعدی ====
خط ۳۴۲: خط ۳۳۳:
گر مرا زار بکشتن دهد آن یار عزیز          تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
گر مرا زار بکشتن دهد آن یار عزیز          تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد


گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد     کو دل آزرده شد از من غم آنم باشد. «سایت در اندیشه فردا»
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد     کو دل آزرده شد از من غم آنم باشد.<ref name=":5" />


=== قصائد ===
=== قصائد ===
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است. «سایت پین ورک»
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی شیرازی در این زمینه نیز مهارت ویژه‌ای داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید از نظر محتوایی در دو حوزه‌ قرار دارد. یکی تأملات و تفکرات و دیگری مدح امرا و سلاطین معاصر. دومی، اغلب ملایم و به دور از اغراق است؛ و غالباً امرا و سلاطین را پند و اندرز می‌دهد؛ و صفات نیکی را در آنان می‌ستاید که خود به شیوه‌ی غیرمستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.<ref name=":7" />


=== غزلیات ===
=== غزلیات ===
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.«سایت پین ورک»
سعدی شیرازی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده‌ است که می‌توان گفت غزل‌ سرایان پس از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نمانده‌اند. زبان شعر او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه‌های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی به‌کار گرفته است. از حشو و اغراق پرهیز کرده و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود رسانده است. سعدی بدین ترتیب ترنمی زیبا و گوش‌نواز را در غزلیات خود جاودانه کرد.<ref name=":7" />


همه چیز در مورد سعدی شیرازی «سایت نشاط آوران»
سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد.سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشته‌است.<ref name=":12">[https://www.magiran.com/article/2935084 معرفت عرفانی شیخ اجل - سایت ایران]</ref>


زندگینامه سعدی شیرازی «سایت بیتوته»
== ویژگی‌های آثار سعدی ==
هر کسی با خواندن آثار سعدی به‌راحتی می‌تواند برداشت خود را از آن داشته باشد و لازم نیست به‌دنبال معنا و مفهوم کلمات بگردد. همین امر او را به‌شهرت جهانی رسانده است و او را پادشاه سخن نامیده‌اند.<ref name=":9" />


<nowiki>https://www.beytoote.com/scientific/scientist/sadishirazi.html</nowiki>
ویژگی‌های سبک سعدی را می‌توان از چند جهت بررسی کرد.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
=== ساختار نحوی ===
۱ـ ساختار نحوی جملات در ابیات به صحیح‏ترین شکل ممکن است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به نقص یا پیش و پس شدن حاد دستوری در جملات نمی‏شود؛ و سعدی به ظریفترین و طبیعی‏ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این مهم برآید.


زندگینامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت تالاب»
=== ایجاز ===
ایجاز و یا پیراستن شعر از کلمات زائد و اضافی و دوری از عبارت پردازی‌های بیهوده‏‌ای که نه‌تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارند، بلکه باعث پریشانی در روابط کلمات با یک‌دیگر و نهایتاً جملات می‏‌شوند و به نحو چشم‌گیری از زیبایی کلام می‏‌کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه‏‌ای دارد. ساختار شعر سعدی کم کردن یا افزودن کلمه‏‌ای را خارج از قاعده و بی‏‌توجه به بافت کلی کلام برنمی‏‌تابد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی و اعتدال است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‏شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‏کند:


<nowiki>http://www.talab.org/art/elders/%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.html</nowiki>
گفتم آهن دلی کنم چندی             ندهم دل به هیچ دلبندی


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به دلت کز دلت به در نکنم            سخت‏تر زین مخواه سوگندی


غزل ۴۰۳
ریش فرهاد بهترک می‌‏بود             گر نه شیرین نمک پراکندی


در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
کاشکی خاک بودمی در راه           تا مگر سایه بر من افکندی...<ref name=":5" />


بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
از سوی دیگر این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق‌های ظریف تخیلی و تغزلی می‌شود؛ و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می‌کند. در اشعار سعدی هیچ کلمه‌ای بدون دلیل، اضافه یا کم نمی‌شود.


به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
گفتم آهن دلی کنم چندی              ندهم دل به هیچ دلبندی


به گفت‌و‌گوی تو خیزم به جست‌وجوی تو باشم
به دلت کز دلم به در نکنم                سخت تر زین مخواه سوگندی


به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
ریش فرهاد بهترک می‌بود                گر نه شیرین نمک پراکندی


نظر به‌سوی تو دارم غلام روی تو باشم
کاشکی خاک بودمی در راه              تا مگر سایه بر من افکندی


به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ایجاز سعدی، ایجاز میان‌تهی و سبک نیست، بلکه پراز اندیشه و درد است. با بررسی دو حکایت زیر از گلستان به خوبی می‌توان دید که سعدی چه اندازه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:


ز خواب عاقبت آگه، به بوی موی تو باشم
حکایت: پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟، گفت: بلی، وقتی که خدا را فراموش می‌کنم.


حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
حکایت: یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضلتر است؟، گفت: تو را خواب نیم‌روز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.<ref name=":3" />


جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
=== موسیقی ===
سعدی شیرازی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز، در سبک و زبان اشعارش بهره می‌برد. او اغلب از اوزان عروضی استفاده می‌کند. علاوه بر اوزان عروضی، شاعری چون سعدی به‌شیوه مؤثری از عواملی بهره می‌برد که هرکدام به‌نوعی موسیقی کلام وی را افزایش می‌دهند؛ عواملی هم‌چون انواع جناس، هم‌حروفی‌های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه‌های مناسب، موازنه‌های هماهنگ لفظی در ادبیات و لف و نشرهای مرتب واستفاده از این عناصر به گونه‌ای هنرمندانه و ماهرانه صورت می‌گیرد که شنونده یا خواننده شعر سعدی، پیش ازآن‌که متوجه صنایع به‌کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آن‌ها می‌شود.<ref name=":3" />


می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
=== طنز ===
  طنز و ظرافت، در ساختار سبکی آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطلوب این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ بر می‌گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی با به‌کار گرفتن لحن طنز، خشکی را از کلام خود می‌گیرد؛ و شور و حرکت را بدان باز می‌گرداند. او با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می‌کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ مجروح درکنار مرهم. سال‌ها بعد، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و ازآن در شعر خود بهره برد.<ref name=":3" /> 


مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
=== روانی و سادگی ===
یکی از ویژگی‌های بارز آثار سعدی که موجب گستردگی آن بین مردم دنیا شده است، روانی و سادگی آثار اوست. بوستان در کنار زبان روانی که دارد، مفاهیم عمیق اخلاقی را به چالش می کشد.<ref name=":6" />


هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
=== سهل و ممتنع بودن ===
 
آن‌چه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. یعنی اشعار و متون آثار سعدی درنگاه اول سهل و ساده به‌نظر می‌رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن‌های مختلف، همه‌ی خوانندگان به‌آسانی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. ولی آثار سعدی از لحاظ دیگر، ممتنع هستند. کلمه‌ی ممتنع در این‌جا به‌معنی دشوار و غیرقابل معرض است. وقتی گفته می‌شود شعر سعدی سهل و ممتنع است، یعنی در نگاه نخست، هرشخصی آثار او را به‌آسانی می‌فهمد. اما هنگامی که می‌خواهد هم‌چون او سخن بگوید، می‌فهمد که این‌کار سخت و دشوار است.
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم


زندگینامه سعدی «سایت پرورش افکار»
بعضی دیگر از ویژگی هاي آثار سعدی عبارتند از: نکات دستوری در آثار سعدی شیرازی به‌صحیح‌ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجربه از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی‌شود؛ و سعدی به ظریف‌ترین و طبیعی‌ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگ‌نای وزن، از عهده این‌کار برمی‌آید.<ref name=":6" />
 
<nowiki>https://www.parvaresheafkar.com/biography/saadi-shirazi-poet/</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
همه چیز در مورد سعدی شیرازی «سایت نشاط‌ آوران»
 
<nowiki>https://www.eneshat.com/iranian/famous/about-saadi</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سیف فرغانی  
سیف فرغانی  
خط ۵۱۳: خط ۴۹۹:


محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزله‌ی آب حیات شمرده و گفته  است که هیچ کس در شاعری جای او را نخواهد گرفت  و شهدالله که هر چه گفت بجا و درست گفت
محمد فرغانی در همین قصاید است که سعدی را عنوان سلطان سخن داده و شعر جهانگیر او را به منزله‌ی آب حیات شمرده و گفته  است که هیچ کس در شاعری جای او را نخواهد گرفت  و شهدالله که هر چه گفت بجا و درست گفت
زندگینامه سعدی شیرازی «سایت تاریخ ما»
<nowiki>https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


زندگی‌نامه
زندگی‌نامه
خط ۵۲۹: خط ۵۰۹:


=== روز سعدی ===
=== روز سعدی ===
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نام‌گذاری شد.
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به‌عنوان روز سعدی، نام‌گذاری شد.<ref name=":11" />
 
زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد»
 
<nowiki>https://www.goyda.ir/literature/karvanadab/7045-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%D9%8A-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%8A.html</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود
مدرسه‌ی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود
گلستان
قصاید
غرلیات
زندگینامه و بررسی آثار سعدی شیرازی «سایت پین ورک»
<nowiki>https://pinwork.ir/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگینامه مصلح‌الدین سعدی شیرازی «سایت ندا اصفهان»
<nowiki>http://nedaesfahan.ir/63535/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF.htm</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزیده‌ای از بوستان سعدی:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق        که یاران فراموش کردند عشق
چنان آسمان بر زمین شد بخیل        که لب تر نکردند زرع و نخیل
نجوشید سرچشمه‌های قدیم            نماند آب جز آب چشم یتیم
نبودی به جز آه بیوه زنی             اگر بر شدی دودی از روزنی
چو درویش بی رنگ دیدم درخت    قوی بازوان سست و درمانده سخت
نه در کوه سبزی نه در باغ شخ     ملخ بوستان خورده مردم ملخ
درآن حال پیش آمدم دوستی         ازو مانده بر استخوان پوستی
و گرچه به‌مکنت قوی حال بود     خداوند جاه و زر و مال بود
بدو گفتم ای یار پاکیزه‌خوی      چه درماندگی پیشت آمد بگوی
بغرید بر من که عقلت کجاست   چو دانی و پرسی سؤالت خطاست
نبینی که سختی بغایت رسید       مشقت به حد نهایت رسید
نه باران همی آید از آسمان        نه بر می رود دود فریاد خوان
بدو گفتم آخر ترا باک نیست    کشد زهر جایی که تریاک نیست
گر از نیستی دیگری شد هلاک   ترا هست، ‌بط را ز طوفان چه باک؟
نگه کرد رنجیده درمن فقیه       نگ کردن عالم اندر سفیه
که مردار چه بر ساحل است ای رفیق     نیاساید و دوستانش غریق
من از بینوایی نیم روی زرد        غم بینوایان رخم زرد کرد
نخواهد که بیند خردمند، ‌ریش    نه بر عضو مردم نه بر عضو خویش
یکی اول از تندرستان منم        که ریشی ببینم بلرزد تنم
منغص بود عیش آن تندرست    که باشد به پهلوی بیمار سست
چو بینم که درویش مسکین نخورد   بکام  اندرم لقمه زهرست و درد
یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان؟
شهرت
زندگینامه سعدی شیرازی «سایت در اندیشه فردا»
<nowiki>https://d-a-f.blogsky.com/zssh</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


== سیری در عرفان سعدی ==
== سیری در عرفان سعدی ==
خط ۶۱۶: خط ۵۱۸:
سعدی و اندیشه‌اش از دیرباز مورد نقد و مناقشه‌ای مهم بوده است. در باره‌ی عرفان و عشق در آثار و اندیشه‌ی سعدی هم‌واره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بوده‌اند که بررسی آن در این سطور نمی‌گنجد. در این‌جا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد.
سعدی و اندیشه‌اش از دیرباز مورد نقد و مناقشه‌ای مهم بوده است. در باره‌ی عرفان و عشق در آثار و اندیشه‌ی سعدی هم‌واره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بوده‌اند که بررسی آن در این سطور نمی‌گنجد. در این‌جا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد.


اگر ملاک و معیار سنجش احوال گذشتگان و شخصیت معنوی رجال علمی و ادبی را گفتار و آثار و یا نظر معاصرین زمان که صلاحیت ابراز عقیده دارند و به‌جست‌وجو و فحص، به‌تحلیل و تفسیر احوال رجال می‌پردازند، قرار دهیم؛ برجسته‌ترین آنان را که مورد قبول عامه مردم هستند؛ و سلطه‌ای بر دل‌ها دارند؛ و مربی و یا مؤثر در افکار به‌شمار می‌آیند، قطعاً شیخ سعدی شیرازی یکی از افراد شاخص و برجسته‌ای‌ است که حقایق عرفانی را به‌خوبی درک کرده و مقامات سیر و سلوک پویندگان راه حق را گام به‌گام پیموده و از مقامی به‌مقام دیگر قدم نهاده و تا جای‌گاه و استقرا در مقامی را نیافته، به‌مقام دیگر نگرائیده و به‌جّد و جهد و ریاضت به‌مرحله کمال رسیده و سپس جذبه‌ی عشق و نغمه‌ی ربانی او را در ربوده و به‌عنوان شیخ و پیر طریقت به‌دستگیری و ارشاد خلق و طلاب حق، شناخته شده است. یعنی در زمره‌ی سالکین الی‌الله و مجذوبین جمال محبوب ازلی در آمده است. هم آثار و پرتوهای افکار سعدی و هم سخن معاصرین و نویسندگان احوال رجال عرفان، شاهد این مدعا است. مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»
اگر ملاک و معیار سنجش احوال گذشتگان و شخصیت معنوی رجال علمی و ادبی را گفتار و آثار و یا نظر معاصرین زمان که صلاحیت ابراز عقیده دارند و به‌جست‌وجو و فحص، به‌تحلیل و تفسیر احوال رجال می‌پردازند، قرار دهیم؛ برجسته‌ترین آنان را که مورد قبول عامه مردم هستند؛ و سلطه‌ای بر دل‌ها دارند؛ و مربی و یا مؤثر در افکار به‌شمار می‌آیند، قطعاً شیخ سعدی شیرازی یکی از افراد شاخص و برجسته‌ای‌ است که حقایق عرفانی را به‌خوبی درک کرده و مقامات سیر و سلوک پویندگان راه حق را گام به‌گام پیموده و از مقامی به‌مقام دیگر قدم نهاده و تا جای‌گاه و استقرا در مقامی را نیافته، به‌مقام دیگر نگرائیده و به‌جّد و جهد و ریاضت به‌مرحله کمال رسیده و سپس جذبه‌ی عشق و نغمه‌ی ربانی او را در ربوده و به‌عنوان شیخ و پیر طریقت به‌دستگیری و ارشاد خلق و طلاب حق، شناخته شده است. یعنی در زمره‌ی سالکین الی‌الله و مجذوبین جمال محبوب ازلی در آمده است. هم آثار و پرتوهای افکار سعدی و هم سخن معاصرین و نویسندگان احوال رجال عرفان، شاهد این مدعا است.<ref>[https://article.tebyan.net/121330/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C مکتب عرفان سعدی - سایت تبیان]</ref> 


جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.
جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفه‌های عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی ا‌ست که از مقام عرفانی وی پرده برمی‌دارد. در این بخش به‌برخی از مؤلفه‌های عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدت‌گرایی در آثار سعدی پرداخته می‌شود؛ و از آن میانه در پی شفاف‌سازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است.<ref name=":13">[http://mazaheb.urd.ac.ir/article_42489.html تحلیل رویکردهای عرفانی،اجتماعی سعدی شیرازی - سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی]</ref>


=== عشق عرفانی در آثار سعدی ===
=== عشق عرفانی در آثار سعدی ===
سعدی شیرازی را باید در میان برگ برگ آثارش جست‌وجو کرد و به دنیایش راه یافت تا پستی و بلندی زندگی را دید و عشق و اخلاص و توکل و رضا را پیشه خود کرد. شیخ شیراز در غزل‌هایش آموزگار عشق است، عشق ناب با بیانی ساده و بی پیرایه، آن‌قدر ساده که گاه به نثر پهلو می‌زند و در عین حال زیبا و اغوا کننده است. غزل‌های سعدی، عاشقانه است با مایه و رنگی از عرفان و پای‌بند اصول اخلاقی. هرآن‌چه که موجب دوری انسان از آدمیت و نزدیکی به زشتی و پستی شود، مورد نفرت و انزجار سعدی است. غزل سعدی یعنی عشق. عشق با همه فراز و نشیب‌هایش. این عشق سرشار از درد و نیاز و تسلیم و گذشت است. هوس نیست، بلکه صفا و رضاست. نیازی روحانی است که دائم دل و جان شاعر را آماده تسلیم و فنا می‌کند
سعدی شیرازی را باید در میان برگ برگ آثارش جست‌وجو کرد و به دنیایش راه یافت تا پستی و بلندی زندگی را دید و عشق و اخلاص و توکل و رضا را پیشه خود کرد. شیخ شیراز در غزل‌هایش آموزگار عشق است، عشق ناب با بیانی ساده و بی پیرایه، آن‌قدر ساده که گاه به نثر پهلو می‌زند و در عین حال زیبا و اغوا کننده است. غزل‌های سعدی، عاشقانه است با مایه و رنگی از عرفان و پای‌بند اصول اخلاقی. هرآن‌چه که موجب دوری انسان از آدمیت و نزدیکی به زشتی و پستی شود، مورد نفرت و انزجار سعدی است. غزل سعدی یعنی عشق. عشق با همه فراز و نشیب‌هایش. این عشق سرشار از درد و نیاز و تسلیم و گذشت است. هوس نیست، بلکه صفا و رضاست. نیازی روحانی است که دائم دل و جان شاعر را آماده تسلیم و فنا می‌کند:


همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
خط ۶۳۳: خط ۵۳۵:
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا


به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی«الکوثر»
به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی<ref name=":8" />


نمی‌توان غزلیات سعدی شیرازی را به عارفانه یا عاشقانه دسته‌بندی کرد؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:
نمی‌توان غزلیات سعدی شیرازی را به عارفانه یا عاشقانه دسته‌بندی کرد؛ زیرا که در جوهر اندیشه‌ی سعدی، گویی عرفان تمام‌قامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا می‌سازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی، بدون گزافه واژه‌ی عشق یکی از ستم‌دیده‌ترین واژه‌ها در قاموس زبان‌های جهان است؛ چه هوس‌های تند و خانمان‌سوز، چه شهوت‌های مزاحم و چه تک‌روی‌ها و فریبندگی‌ها و کینه‌توزی‌ها که به نام عشق صورت می‌گیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانه‌هایی که در آثارش درج شده، بزرگ‌ترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن می‌گوید و در بیانش از سعایت کج‌اندیشان و اتّهام تنگ‌چشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیبایی‌های صوری آدمی محدود نمی‌شود. سعدی از مصائب نفس به‌خوبی مطّلع است و چنین اقرار می‌کند:
خط ۷۱۱: خط ۶۱۳:
همه عالم جمال طلعت او است    تا که را چشم این نظر باشد
همه عالم جمال طلعت او است    تا که را چشم این نظر باشد


کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد«پژوهشنامه»
کس ندانم که دل بدو ندهد         مگر آن ‌کس که بی‌بصر باشد<ref name=":13" />


=== عقل و عشق ===
=== عقل و عشق ===
خط ۷۴۲: خط ۶۴۴:
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست         برِ عارفان جز خدا هیچ نیست
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست         برِ عارفان جز خدا هیچ نیست


توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس
توان گفتن این با حقایق‌شناس          ولی خرده گیرند اهل قیاس<ref name=":13" />


=== مقام انسان و نوع‌دوستی ===
=== مقام انسان و نوع‌دوستی ===
خط ۷۷۵: خط ۶۷۷:
منظومه‌ی اخلاقی سعدی، که مبیّن اندیشه‌ی عرفانی اوست، رنجش و کینه جای‌گاهی ندارد:
منظومه‌ی اخلاقی سعدی، که مبیّن اندیشه‌ی عرفانی اوست، رنجش و کینه جای‌گاهی ندارد:


دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز
دریـای فـراوان نشـود تیـره به سنـگ         عارف که برنجد تُنگ آب است هنوز<ref name=":13" />


=== مبارزه با انزواطلبی منفی ===
=== مبارزه با انزواطلبی منفی ===
خط ۷۸۴: خط ۶۸۶:
تو بر تختِ سلطانی خویش باش      به اخلاقِ پاکیزه درویش باش
تو بر تختِ سلطانی خویش باش      به اخلاقِ پاکیزه درویش باش


و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.
و با این بیان، به همان اندازه که مخاطب را از انزوای عارض‌شده بر صوفی‌نمایان برحذر می‌دارد، به اخلاق پسندیده‌ی درویشان، یعنی خدمت به خلق، ترغیب می‌کند.<ref name=":13" />


=== آزادگی در عرفان سعدی ===
=== آزادگی در عرفان سعدی ===
خط ۸۳۱: خط ۷۳۳:
مگو پای عزّت بر افلاک نِه                بگو روی اخلاص بر خاک نِه
مگو پای عزّت بر افلاک نِه                بگو روی اخلاص بر خاک نِه


به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان
به طاعت بنه چهره بر آستان               که این است سر جاده‌ی راستان<ref name=":13" />


=== تقابل با صوفی‌نمایان ===
=== تقابل با صوفی‌نمایان ===
خط ۸۶۲: خط ۷۶۴:
سعدی با نگاهی آسیب‌شناسانه، نامردمانِ به‌ظاهر مردِ راه را از درآویختن به دامان زرسالاران دنیاپرست، زنهار می‌دهد:
سعدی با نگاهی آسیب‌شناسانه، نامردمانِ به‌ظاهر مردِ راه را از درآویختن به دامان زرسالاران دنیاپرست، زنهار می‌دهد:


«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»  
«پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و پارسا به تقرّب پادشاهان در دوزخ.»<ref name=":13" />


=== سماع از نظر سعدی ===
=== سماع از نظر سعدی ===
خط ۹۱۳: خط ۸۱۵:
          مگر مستمع را بدانم که کیست   نگویم سماع ای برادر که چیست
          مگر مستمع را بدانم که کیست   نگویم سماع ای برادر که چیست


جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟
جهان پر سماع است و مستی و شور       ولیکن چه بیند در آیینه کور؟<ref name=":13" />


=== عبادت عاشقانه ===
=== عبادت عاشقانه ===
خط ۹۴۶: خط ۸۴۸:
به این دلیل است که عارفان و عاشقان چنان در عشق خدای غرق شده‌اند که حتی گردی و رنگی از عبادت حق را نیز بر دامان خود برنمی‌تابند:
به این دلیل است که عارفان و عاشقان چنان در عشق خدای غرق شده‌اند که حتی گردی و رنگی از عبادت حق را نیز بر دامان خود برنمی‌تابند:


عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار
عاصیان از گناه توبه کنند          عارفان از عبادت استغفار<ref name=":13" />


=== وحدت‌گرایی سعدی ===
=== وحدت‌گرایی سعدی ===
خط ۱٬۰۱۱: خط ۹۱۳:
شیخ اجل چنان مسلط از توحید می‌گوید و ظاهر و باطنِ مفاهیم عرفانی را در هم می‌تند که جلوه‌گرِ حدیث پیامبر(ص) می‌شود: «التَوحید ظاهِرِه فِی باطِنِه وَ باطِنِه فِی ظاهِرِه»  
شیخ اجل چنان مسلط از توحید می‌گوید و ظاهر و باطنِ مفاهیم عرفانی را در هم می‌تند که جلوه‌گرِ حدیث پیامبر(ص) می‌شود: «التَوحید ظاهِرِه فِی باطِنِه وَ باطِنِه فِی ظاهِرِه»  


مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم «سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی»
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود           که هرچه می‌نگرم شاهد است در نظرم<ref name=":13" />


این ابیات نیز نتیجه‌ی معرفت عرفانی و ادراک توحیدی سعدی است که می‌گوید:
این ابیات نیز نتیجه‌ی معرفت عرفانی و ادراک توحیدی سعدی است که می‌گوید:
خط ۱٬۰۳۱: خط ۹۳۳:
گر بزنندم به‌تیغ در نظرش بی‌دریغ
گر بزنندم به‌تیغ در نظرش بی‌دریغ


دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست «سایت ایران»
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست<ref name=":12" />


=== جمع‌بندی ===
=== جمع‌بندی ===
خط ۱٬۰۴۰: خط ۹۴۲:
آن‌چه که گفته شد با همین فرضیه به‌بررسی مؤلفه‌های عرفان سعدی و بررسی ربط و نسبت آن با فلسفه‌ی اخلاق و اجتماع او پرداخته شده و طبق دست‌آوردهای آن، عصاره‌ی خاصّ گفتمانِ عرفانی سعدی، یعنی عشق، بازنمایی شد. با این نظرگاه، عشق نیز در منظر سعدی بیش از آن‌که طبق قواعد عرفانِ فلسفی به عشق الهی یا عشق موجودات به وجود اکمل و اتمّ معطوف شود، به عشقی ملموس و محسوس اشاره دارد که مقتضای نوع بشر است؛ و از این رهگذر انسان ساده و قابل باور را به مصداق «إنَّما أنا بَشَرٌ مِثلُکُم» (کهف، ۱۱۰) گام به‌گام به سرمنزل عشقی آسمانی، مُتعالی و وارسته از تعلّقات دنیوی رهنمون می‌شود. با این توصیفات، سعدی شیرازی عارفی است که بیش از همه چیز دغدغه‌ی اصلاحِ اخلاقیِ اجتماع و جامعه‌ی نابسامان خود را دارد؛ و در این راه عرفان خود را نیز با این دغدغه تنظیم می‌کند و آن را به‌کار می‌گیرد.
آن‌چه که گفته شد با همین فرضیه به‌بررسی مؤلفه‌های عرفان سعدی و بررسی ربط و نسبت آن با فلسفه‌ی اخلاق و اجتماع او پرداخته شده و طبق دست‌آوردهای آن، عصاره‌ی خاصّ گفتمانِ عرفانی سعدی، یعنی عشق، بازنمایی شد. با این نظرگاه، عشق نیز در منظر سعدی بیش از آن‌که طبق قواعد عرفانِ فلسفی به عشق الهی یا عشق موجودات به وجود اکمل و اتمّ معطوف شود، به عشقی ملموس و محسوس اشاره دارد که مقتضای نوع بشر است؛ و از این رهگذر انسان ساده و قابل باور را به مصداق «إنَّما أنا بَشَرٌ مِثلُکُم» (کهف، ۱۱۰) گام به‌گام به سرمنزل عشقی آسمانی، مُتعالی و وارسته از تعلّقات دنیوی رهنمون می‌شود. با این توصیفات، سعدی شیرازی عارفی است که بیش از همه چیز دغدغه‌ی اصلاحِ اخلاقیِ اجتماع و جامعه‌ی نابسامان خود را دارد؛ و در این راه عرفان خود را نیز با این دغدغه تنظیم می‌کند و آن را به‌کار می‌گیرد.


درک دُرست اندیشه‌ی سعدی، آن‌گاه که از عشق گزارش‌گری می‌کند، آن‌چنان مهم است که اگر به آن نائل نشویم، همان نتیجه را به دست می‌دهد که میرزا آقاخان کرمانی، علی‌رغم این‌که خودش در جوانی کتابی تحت نام ''رضوان'' و به تقلید از ''گلستان'' نوشته بود، پس از سالیان در تغییر موضعی در خور تأمّل می‌نویسد: «ابیات عاشقانۀ سعدی و هُمام و امثال ایشان بود که به‌کلّی اخلاق جوانان ایران را فاسد ساخت». قضاوت با صاحبان علم است.
درک دُرست اندیشه‌ی سعدی، آن‌گاه که از عشق گزارش‌گری می‌کند، آن‌چنان مهم است که اگر به آن نائل نشویم، همان نتیجه را به دست می‌دهد که میرزا آقاخان کرمانی، علی‌رغم این‌که خودش در جوانی کتابی تحت نام ''رضوان'' و به تقلید از ''گلستان'' نوشته بود، پس از سالیان در تغییر موضعی در خور تأمّل می‌نویسد: «ابیات عاشقانۀ سعدی و هُمام و امثال ایشان بود که به‌کلّی اخلاق جوانان ایران را فاسد ساخت». قضاوت با صاحبان علم است.<ref name=":13" />
 
تحلیل رویکردهای عرفانی ‌ـ اجتماعی سعدی شیرازی «سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی»
 
<nowiki>http://mazaheb.urd.ac.ir/article_42489.html</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان»
 
<nowiki>https://article.tebyan.net/121330/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
''برای رسیدن به حقیقت راه‌های مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آن‌ها را برمی‌گزینند. در تقسیم‌بندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش می‌گیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راه‌دانان و مرشدان، می‌بایست ریاضت‌هایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینه‌ی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهده‌ی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آن‌جا كه كیفیت تجربه‌ی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال به‌دیگران نیست، به‌ویژه كه تنگ‌ناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چه‌گونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن می‌توان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهم‌ترینش این چند مورد باشد، یکی جهان‌بینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان می‌شود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و هم‌راهان.'' ''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی می‌توان گفت که او علاوه براین‌که بارها به خرقه‌پوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضت‌کشی خودش در شام، یعنی سوریه‌ی کنونی که یکی از مهم‌ترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم می‌شود مریدش بوده‌اند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحب‌دلی که با او بودند و شعرهای محققانه‌ی عرفانی می‌خواندند.''


== سعدی از نگاه دیگران ==
== سعدی از نگاه دیگران ==
خط ۱٬۰۷۵: خط ۹۶۳:
شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیده‌ای كه برای سعدی می‌فرستاد، او را بحر معنی می‌خواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی ‌بن‌ عمران و یوسف كنعان می‌نامد.  
شاعر عارف سیف فرغانی نیز در قصیده‌ای كه برای سعدی می‌فرستاد، او را بحر معنی می‌خواند و دلدارِ اهل دل، خورشید تابان، موسی ‌بن‌ عمران و یوسف كنعان می‌نامد.  


هم‌چنین از معاصران سعدی می‌توان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشته‌ی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاث‌الدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحف‌ها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلح‌الدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت ‌لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریه‌ها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمی‌آیم، مرا معاف دارند.»««دائرة‌المعارف»
هم‌چنین از معاصران سعدی می‌توان به شیفتگی امیرخسرو دهلوی و امیرحسن سجزی اشاره كرد كه به نوشته‌ی تاریخ فرشته به نقل از تاریخ فیروزشاهی: محمد سلطان بن سلطان غیاث‌الدین بلبن كه حاكم ملتان بود، دو مرتبه نزدیكان خود را با تُحف‌ها و اموال فراوان به شیراز نزد شیخ مصلح‌الدین سعدی فرستاد و التماس قدوم میمنت ‌لزوم فرمود و خواست كه در ملتان برای او خانقاهی بسازد و قریه‌ها وقف كند. چون شیخ پیر و ناتوان شده بود، هر دو بار عذر خواست و گفت كه: باقی عمر از زاویه بیرون نمی‌آیم، مرا معاف دارند.»<ref name=":14">[https://www.cgie.org.ir/fa/news/214812 سعدی و عرفان - سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی]</ref>


امير خسرو دهلوی كه در مثنوی مريد نظامی و در غزل سر سپرده‌ی شيخ اجل سعدی است، او شراب، يعنی محتوای غزل خود را، از خم‌خانه‌ی شيخ شمرده است:  
امير خسرو دهلوی كه در مثنوی مريد نظامی و در غزل سر سپرده‌ی شيخ اجل سعدی است، او شراب، يعنی محتوای غزل خود را، از خم‌خانه‌ی شيخ شمرده است:  
خط ۱٬۰۸۱: خط ۹۶۹:
خسرو سرمست اندر ساغر معنی بريخت
خسرو سرمست اندر ساغر معنی بريخت


باده از خم‌خانه‌ی شيخی كه در شيراز بود «سایت دکتر حسین الهی قمشه‌ای»
باده از خم‌خانه‌ی شيخی كه در شيراز بود<ref name=":15">[http://www.drelahighomshei.com/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%85%DB%8C ستایش سعدی از زبان جامی - سایت دکتر حسین الهی قمشه‌ای]</ref>


علی ‌بن‌ احمد بن ‌ابی‌بكر بیستون كه نخستین نسخه‌ی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمه‌اش بر كلیات سعدی، این‌گونه از او یاد می‌كند:  
علی ‌بن‌ احمد بن ‌ابی‌بكر بیستون كه نخستین نسخه‌ی دیوان سعدی شیرازی را در ۷۲۶ ق، یعنی ۳۵ سال پس از درگذشت وی گردآوری و تنظیم كرده است، در مقدمه‌اش بر كلیات سعدی، این‌گونه از او یاد می‌كند:  
خط ۱٬۱۳۵: خط ۱٬۰۲۳:
به در صومعة شيخ رسيد    از درون زمزمة شيخ شنيد
به در صومعة شيخ رسيد    از درون زمزمة شيخ شنيد


كه رخ از خون جگر تر مي‌كرد       با خود آن بيت مكرر مي‌كرد «سایت دکتر حسین الهی قمشه‌ای»
كه رخ از خون جگر تر مي‌كرد       با خود آن بيت مكرر مي‌كرد<ref name=":15" />


جامی در بهارستان نیز با احترام فراوان از شیخ اجل یاد كرده و گلستان را از انفاس متبركه‌ی شیخ نامدار و استاد بزرگوار... خوانده و كتابش را نه گلستان، كه روضه‌ای ز بهشت... باب‌هایش بهشت را درها... نكته‌هایش نهفته در پرده... خوانده است.«سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»
جامی در بهارستان نیز با احترام فراوان از شیخ اجل یاد كرده و گلستان را از انفاس متبركه‌ی شیخ نامدار و استاد بزرگوار... خوانده و كتابش را نه گلستان، كه روضه‌ای ز بهشت... باب‌هایش بهشت را درها... نكته‌هایش نهفته در پرده... خوانده است.<ref name=":14" />


ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوت‌نامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آن‌جا می‌نویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار می‌آورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیات‌بخشان گویند.  
ملاحسین واعظ كاشفی سبزواری در كتاب فتوت‌نامه سلطانی كه در موضوع جوانمردی و عیاری نوشته شده، بخشی را در باب سقایان اختصاص داده است و آن‌جا می‌نویسد که ایشان جماعتی محترمند و مسند ایشان بس بزرگ است... آنگاه بزرگان این سلسله را چهار پیغمبر و دو ولی به شمار می‌آورد: حضرات نوح و ابراهیم و خضر و پیامبر اسلام(ص) و دو ولی: حضرت عباس(ع) و سلمان فارسی... شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی نیز این كار را كرده، و این طایفه را حیات‌بخشان گویند.  
خط ۱٬۱۴۳: خط ۱٬۰۳۱:
میرزا لعل‌بیك لعل بدخشی در ثمرات‌القدس كه در آن به زندگی‌نامه عارفان پرداخته است، می‌نویسد:  
میرزا لعل‌بیك لعل بدخشی در ثمرات‌القدس كه در آن به زندگی‌نامه عارفان پرداخته است، می‌نویسد:  


«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار می‌كند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر می‌نویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی قدس‌الله روحه...»«««مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»
«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار می‌كند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر می‌نویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی قدس‌الله روحه...»<ref name=":14" />


ملك الشعراي بهار، پيشرو شاعران بازگشت به‌سبك خراسانی در تضمين زيبایی كه از غزل معروف سعدی به مطلع زیر یاد کرده است:
ملك الشعراي بهار، پيشرو شاعران بازگشت به‌سبك خراسانی در تضمين زيبایی كه از غزل معروف سعدی به مطلع زیر یاد کرده است:
خط ۱٬۱۶۵: خط ۱٬۰۵۳:
داستانی است که بر هر سر بازاری هست
داستانی است که بر هر سر بازاری هست


البته مقصود از كلمه پيامبر در اين‌گونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفته‌اند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش می‌رسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پرده‌ی تعبيرات شاعرانه بهٔ‌گوش جهانيان رسانيده‌اند؛ و به‌حقيقت چون دنباله‌رو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان به‌پيام‌آور و لسان‌الغيب و آئينه‌ی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.«سایت دکتر حسین الهی قمشه‌ای»
البته مقصود از كلمه پيامبر در اين‌گونه تعبيرات معنی خاص نبوت كه ختم به رسول اكرم شده است نيست؛ و اگر گفته‌اند كه از سخن مولانا و سعدی و حافظ و نظامی و امثال اين بزرگان زنگ نبوت به گوش می‌رسد، مقصود اين است كه آنان خبر بزرگ خدا و قيامت، و پيروی از عمل صالح را كه محور اصلی دعوت انبياء و معیار سعادت دنيا و رستگاری آخرت است، در پرده‌ی تعبيرات شاعرانه بهٔ‌گوش جهانيان رسانيده‌اند؛ و به‌حقيقت چون دنباله‌رو و سخنگوی پيام انبياء هستند، مجازاً از آنان به‌پيام‌آور و لسان‌الغيب و آئينه‌ی غيب و صاحب كتاب و غيره ياد شده است.<ref name=":15" />


ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه‌ ترجمه‌ی گزیده‌ای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچ‌‏کس در پیروى از سعدى شرم‌سار یا بیم‌ناک نخواهد بود.«الکوثر»
ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه‌ ترجمه‌ی گزیده‌ای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچ‌‏کس در پیروى از سعدى شرم‌سار یا بیم‌ناک نخواهد بود.<ref name=":8" />


سعدی و عرفان «سایت مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»
بنی آدم اعضای یک پیکرند


<nowiki>https://www.cgie.org.ir/fa/news/214812</nowiki>
که در آفرینش ز یک گوهرند


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چو عضوی به درد آورد روزگار


سیری در عرفان سعدی
دگر عضوها را نماند قرار


معرفت عرفانی شیخ اجل «سایت ایران»
تو کز محنت دیگران بی غمی


<nowiki>https://www.magiran.com/article/2935084</nowiki>
نشاید که نامت نهند آدمی


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران،  نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژه‌ی سازمان ملل که همه دیپلمات‌ها، ملاقات‌ها و مذاکرات خود را در آن برگزار می‌کنند، آویخته شده و ترجمه‌‌ی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است.<ref name=":8" />


بنی آدم اعضای یک پیکرند
=== ضرب‌المثل شدن آثار سعدی ===
یکی از شاعرانی که تاکنون آثارش در فارسی ضرب المثل شده سعدی شیرازی است. تحقیقاتی که درباره ضرب‌المثل‌های فارسی در شعر شاعران انجام داده شده، سعدی شیرازی مقام اول را آورده است. سعدی ۲ هزار و ۱۱۵ جمله از آثارش به‌صورت ضرب‌المثل در بین مردم جا افتاده و مشهور شده که این آثار اعم از بوستان، گلستان و سایر آثار سعدی را شامل می شود. از جمله در کتاب بوستان ۴۵۵ جمله، گلستان ۴۲۰ جمله، غزلیات ۴۴۸ مورد، قصائد ۱۳۳ مورد جمله‌ی مثلی دارند.
 
==== گزیده‌ای از ضرب‌المثل‌ها ====
هرچه نپاید، دل‌بستگی را نشاید
 
ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند
 
آن‌را که حساب پاک است، از محاسبه چه‌باک است
 
هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد
 
قدرعافیت کسی داند که‌به مصیبتی گرفتار آید
 
هرکه با بَدان نشیند، نیکی نبیند
 
توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد
 
همه‌کس را عقل خود به‌کمال نماید و فرزند خود به‌جمال
 
مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطّار بگوید
 
نه هرچه به‌قامت مهتر به‌قیمت بهتر
 
جایگاه بی نظیر سعدی در فرهنگ مردم<ref>[https://www.mehrnews.com/news/1577355/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%B8%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%AF%D9%88-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9% جایگاه بی نظیر سعدی در فرهنگ مردم - خبرگزاری مهر]</ref>
== وفات ==
تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزاست؛ زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  ۱۷ آذر ۶۷۰ و دیگری به‌نقل از بزرگانی مانند جامی، مهرماه سال ۶۷۱ را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی می‌دانند.<ref name=":4" />
 
وفات سعدی را در مآخذ گوناگون به سال‌های۶۹۰ و ۶۹۱ و ۶۹۴ و ۶۹۵ نوشته‌اند. سال ۶۹۴ در نسخه‌ی چاپی الحوادث‌الجامعه‌ی ابن فوطی نقل شده و گویا اشتباهی است که در نظم صفحات یا زمان چاپ در آن کتاب رخ داده است.
 
سال ۶۹۵ در ماده تاریخ (خاصاد الف دال) از مونس‌الاحرار محمد بن بدر جاجرمی است که در تاریخ شیخ اویس(تألیف در حدود سال۸۶۰) از ابوبکر قطبی اهرمی(منطبعه‌ی لاهه ۱۳۷۳هجری قمری)(خاصاد=۶۹۰) آمده  و دولتشاه نیز آن‌را با روایت تازه‌تری، (خصا =۶۹۱) نقل کرده و بنابراین قبول آن مستلزم احتیاط است.
 
تاریخ۶۹۱ بیشتر مستند است بر دو ماده تاریخ (خصا و خاص =۶۹۱) که دولتشاه و سپس دیگران از او نقل کرده‌اند.<ref name=":1" />
 
سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر شیراز به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد.<ref name=":4" />
=== آرامگاه سعدی شیرازی ===
مدفن سعدی در شيراز معروف است. تاریخ نویسان، سعديه فعلی را خانقاه او دانسته‌اند و می‌نويسند كه سعدی در اين خانقاه كه در شمال شرقی شيراز واقع شده‌است؛ به عبادت مشغول بوده و از سفره انعام او درويشان بهره می‌برده‌اند.
 
دولت‌شاه سمرقندی در کتاب تذكرةالشعراء نوشته‌است که سلاطين و بزرگان و علماء به زيارت سعدی به‌آن خانقاه می‌رفتند. قنات حوض ماهی فعلی در زمان سعدی نيز جاری و آباد بوده و سعدی حوضی از مرمر در باغ خانقاه خود ساخته، و ازآن قنات، آب در آن جاری می‌كرده است.<ref name=":6" />
 
آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده می‌شود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آن‌جا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علی‌اصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.<ref name=":10" />
 
== گزیده‌ای از کلیات سعدی ==
غزل ۴۰۳
 
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
 
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
 
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
 
به گفت‌و‌گوی تو خیزم به جست‌وجوی تو باشم
 
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
 
نظر به‌سوی تو دارم غلام روی تو باشم
 
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
 
ز خواب عاقبت آگه، به بوی موی تو باشم
 
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
 
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
 
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
 
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
 
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
 
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
 
<nowiki>***</nowiki>
 
غزل شماره ۴۷
 
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست
 
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
 
گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ
 
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست
 
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
 
حیف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست
 
دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان
 
گونهٔ زردش دلیل ناله زارش گواست
 
مایهٔ پرهیزگار قوت صبر است و عقل
 
عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست
 
دلشدهٔ پایبند گردن جان در کمند
 
زهرهٔ گفتار نه کاین چه سبب وان چراست
 
مالک ملک وجود حاکم رد و قبول
 
هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست
 
تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام
 
کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست
 
گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر
 
حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست
 
هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب
 
عهد فرامش کند مدعی بی‌وفاست
 
سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
 
گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست
 
<nowiki>***</nowiki>
 
قصیده شماره ۱۶
 
ماه فروماند از جمال محمد
 
سرو نباشد به اعتدال محمد
 
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
 
در نظر قدر با کمال محمد
 
وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت
 
لیلهٔ اسری شب وصال محمد
 
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
 
آمده مجموع در ظلال محمد
 
عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست
 
روز قیامت نگر مجال محمد
 
وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس
 
بو که قبولش کند بلال محمد
 
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
 
تا بدهد بوسه بر نعال محمد
 
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
 
نور نتابد مگر جمال محمد
 
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند
 
پیش دو ابروی چون هلال محمد
 
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
 
خواب نمی‌گیرد از خیال محمد
 
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
 
عشق محمد بس است و آل محمد
 
<nowiki>***</nowiki>
 
غزل شماره ۳۵
 
دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
 
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
 
جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
 
گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
 
جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت
 
کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت
 
راه آه سحر از شوق نمی‌یارم داد
 
تا نباید که بشوراند خواب سحرت
 
هیچ پیرایه زیادت نکند حسن تو را
 
هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت
 
بارها گفته‌ام این روی به هر کس منمای
 
تا تأمل نکند دیده هر بی بصرت
 
بازگویم نه که این صورت و معنی که تو راست
 
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت
 
راه صد دشمنم از بهر تو می‌باید داد
 
تا یکی دوست ببینم که بگوید خبرت
 
آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
 
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت
 
غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی
 
زحمت خویش نمی‌خواهد بر رهگذرت
 
<nowiki>***</nowiki>
 
غزل شماره ۱۶
 
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
 
بامداد عاشقان را شام نیست
 
مطربان رفتند و صوفی در سماع


که در آفرینش ز یک گوهرند
عشق را آغاز هست انجام نیست


چو عضوی به درد آورد روزگار
کام هر جوینده‌ای را آخریست


دگر عضوها را نماند قرار
عارفان را منتهای کام نیست


تو کز محنت دیگران بی غمی
از هزاران در یکی گیرد سماع


نشاید که نامت نهند آدمی
زانکه هر کس محرم پیغام نیست


این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران،  نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژه‌ی سازمان ملل که همه دیپلمات‌ها، ملاقات‌ها و مذاکرات خود را در آن برگزار می‌کنند، آویخته شده و ترجمه‌‌ی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است.
آشنایان ره بدین معنی برند


سعدی شیرازی آئینه دار عشق و صلح و دوستی‌ «سایت الکوثر»
در سرای خاص، بار عام نیست


<nowiki>https://fa.alkawthartv.com/news/133510</nowiki>
تا نسوزد برنیاید بوی عود


ـــــــــــــــــــــــــــــ
پخته داند کاین سخن با خام نیست


سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد.سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشته‌است
هر کسی را نام معشوقی که هست


معرفی آثار سعدی «سایت تاریخ ما»
می‌برد، معشوق ما را نام نیست


<nowiki>https://tarikhema.org/subject/25526/asar-saadi/</nowiki>
سرو را با جمله زیبایی که هست


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیش اندام تو هیچ اندام نیست


زنان
مستی از من پرس و شور عاشقی


در گلستان به زنان عنایت خاص شده است. اغلب نویسندگان و شاعران، مردها را به‌عنوان قهرمان داستان‌ها انتخاب می‌کنند و یـا برخی نویسندگان به‌زنان پرده‌نشین در حکایت‌هـا نقش خاصی نمی‌دهند؛ اما سعدی در چندین مورد، قهرمان داستانش، زن است و در مورد آن‌ها سخن گفته است.
و آن کجا داند که درد آشام نیست


شخصیت و جایگاه سعدی در تاریخ ادب پارسی «سایت ویستا»
باد صبح و خاک شیراز آتشیست


<nowiki>https://vista.ir/m/a/p3a0k/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C</nowiki>
هر که را در وی گرفت آرام نیست


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواب بی‌هنگامت از ره می‌برد


=== ضرب‌المثل شدن آثار سعدی ===
ورنه بانگ صبح بی هنگام نیست
یکی از شاعرانی که تاکنون آثارش در فارسی ضرب المثل شده سعدی شیرازی است. تحقیقاتی که درباره ضرب‌المثل‌های فارسی در شعر شاعران انجام داده شده، سعدی شیرازی مقام اول را آورده است. سعدی ۲ هزار و ۱۱۵ جمله از آثارش به‌صورت ضرب‌المثل در بین مردم جا افتاده و مشهور شده که این آثار اعم از بوستان، گلستان و سایر آثار سعدی را شامل می شود. از جمله در کتاب بوستان ۴۵۵ جمله، گلستان ۴۲۰ جمله، غزلیات ۴۴۸ مورد، قصائد ۱۳۳ مورد جمله‌ی مثلی دارند.


ضرب‌المثل‌ها
سعدیا چون بت شکستی خود مباش


هرچه نپاید، دل‌بستگی را نشاید
خود پرستی کمتر از اصنام نیست


ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند
<nowiki>***</nowiki>


آن‌را که حساب پاک است، از محاسبه چه‌باک است
غزل شماره ۲۸۶


هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد
ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود


قدرعافیت کسی داند که‌به مصیبتی گرفتار آید
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود


هرکه با بَدان نشیند، نیکی نبیند
من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او


توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود


همه‌کس را عقل خود به‌کمال نماید و فرزند خود به‌جمال
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون


مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطّار بگوید
پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود


نه هرچه به‌قامت مهتر به‌قیمت بهتر
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان


جایگاه بی نظیر سعدی در فرهنگ مردم «سایت خبرگزاری مهر»
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود


<nowiki>https://www.mehrnews.com/news/1577355/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%B8%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%AF%D9%88-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D8%B4%D8%AF</nowiki>
او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان


ـــــــــــــــــــــــــــ
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود


ستایش سعدی از زبان جامی «سایت دکتر حسین الهی قمشه‌ای»
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم


<nowiki>http://www.drelahighomshei.com/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%85%DB%8C</nowiki>
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او


تحقیق در مورد سعدی «سایت آفتاب»
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود


<nowiki>https://www.aftabir.com/articles/view/science_education/education_training/c3_1521104420p1.php/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2</nowiki>
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین


ـــــــــــــــــــــــــ
کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود


سیری در آثار سعدی «سایت بازارچه»
شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم


<nowiki>https://bazar4h.ir/14738-2/</nowiki>
وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
== وفات ==
تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزاست؛ زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  ۱۷ آذر ۶۷۰ و دیگری به‌نقل از بزرگانی مانند جامی، مهرماه سال ۶۷۱ را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی می‌دانند. «مردان پارس»


وفات سعدی را در مآخذ گوناگون به سال‌های۶۹۰ و ۶۹۱ و ۶۹۴ و ۶۹۵ نوشته‌اند. سال ۶۹۴ در نسخه‌ی چاپی الحوادث‌الجامعه‌ی ابن فوطی نقل شده و گویا اشتباهی است که در نظم صفحات یا زمان چاپ در آن کتاب رخ داده است.
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل


سال ۶۹۵ در ماده تاریخ (خاصاد الف دال) از مونس‌الاحرار محمد بن بدر جاجرمی است که در تاریخ شیخ اویس(تألیف در حدود سال۸۶۰) از ابوبکر قطبی اهرمی(منطبعه‌ی لاهه ۱۳۷۳هجری قمری)(خاصاد=۶۹۰) آمده  و دولتشاه نیز آن‌را با روایت تازه‌تری، (خصا =۶۹۱) نقل کرده و بنابراین قبول آن مستلزم احتیاط است.
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود


تاریخ۶۹۱ بیشتر مستند است بر دو ماده تاریخ (خصا و خاص =۶۹۱) که دولتشاه و سپس دیگران از او نقل کرده‌اند
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من


سعدی شیرازی در بحبوحه مشهوریت خود از دنیا رفت؛ و شهرتی پایدار و ماندگار از خود به‌جا نهاد، او از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا می‌توانست از زیاده طلبی پرهیز می‌کرد. به این اکتفا می‌نمود که برای زادگاهش شیراز، افتخاری میراث بگذارد. سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر شیراز به خاک سپرده شد. دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد. «مردان پارس»
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود


آرامگاه او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد.«تالاپ
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
=== آرامگاه سعدی شیرازی ===
مدفن سعدی در شيراز معروف است. تاریخ نویسان، سعديه فعلی را خانقاه او دانسته‌اند و می‌نويسند كه سعدی در اين خانقاه كه در شمال شرقی شيراز واقع شده‌است؛ به عبادت مشغول بوده و از سفره انعام او درويشان بهره می‌برده‌اند.


دولت‌شاه سمرقندی در کتاب تذكرةالشعراء نوشته‌است که سلاطين و بزرگان و علماء به زيارت سعدی به‌آن خانقاه می‌رفتند. قنات حوض ماهی فعلی در زمان سعدی نيز جاری و آباد بوده و سعدی حوضی از مرمر در باغ خانقاه خود ساخته، و ازآن قنات، آب در آن جاری می‌كرده است.«سایت بیتوته»
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود


آرامگاه سعدی شیرازی معروف به سعدیه درخیابان گلستان شمال شرق شیراز واقع در کنار باغ دلگشا است که در اطراف آرامگاه سعدیه قبور زیادی از بزرگان دین دیده می‌شود. در سال ۹۹۸ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شیخ تخریب شد و در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریم خان زند بنایی آجری در آن‌جا ساخته شد. در سال ۱۳۲۰ بعد از حافظیه علی‌اصغر حکمت بنای سعدیه را بازسازی کرد. بنای جدید به طراحی محسن فروغی معمار ایرانی اجرا و ساخته شد.«سایت نشاط آوران»
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا


== گزیده‌ای از کلیات سعدی ==
طاقت نمی‌آرم جفا کار از فغانم می‌رود


== منابع ==
== منابع ==
<references />
۵٬۷۳۷

ویرایش

منوی ناوبری