کاربر:Khosro/صفحه تمرین حسین سودمند: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶۸: خط ۶۸:
  | پانویس            =
  | پانویس            =
}}
}}
'''حسین سودمند اردکانی'''، (زاده‌ی ۱۰ تیرماه ۱۳۱۹، مشهد – درگذشته‌ی ۱۲ آذرماه ۱۳۶۹، مشهد) کشیش مسیحی در شهر مشهد بود که به اتهام ارتداد و برگشتن از دین اسلام و گرویدن به آیین مسیحیت در زندان مشهد اعدام شد. حسین سودمند فرزند دوم خانواده بود. او پس از اتمام تحصیلاتش به خدمت نظام وظیفه رفت و در دوران سربازی با یک مسیحی آشنا و دوست صمیمی شد؛ و سپس با آشنا شدن آیین مسیحیت به این کیش گروید. خانواده‌ی حسین سودمند به همین خاطر او را از خانه ترد کردند. وی به تهران رفت و در آن‌جا مشغول دست‌فروشی کتاب شد؛ و هم‌زمان آموزش‌های مسیحیت را فرا می‌گرفت. حسین سودمند در سال ۱۳۴۹، به اصفهان رفت و در سازمان نابینایان مسیحی مشغول به خدمت شد. او در قسمت مردان این مؤسسه، معروف به کریستُفِل، که متعلق به دایره‌ی اسقفی ایران بود، به خدمت بشارت و امور روحانی نابینایان مشغول شد. حسین سودمند به نابینایان عشق می‌ورزید؛ و از خدمت به آن‌ها لذت می‌برد و هیچ تفاوتی بین نابینایان و بینایان قائل نبود. وی در سال ۱۳۵۱، با یکی از دختران نابینای مسیحی به‌نام مهتاب نوروش در کلیسای اسقفی ایران واقع در شهر اصفهان ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. حسین سودمند در دوران جوانی، مدتی را نیز در انجمن کتُب مقدسه‌ی تهران به عنوان مبشر و کتاب‌فروش مسیحی به تبلیغ مسیحیت و کلام خدا مشغول بود؛ و به همین خاطر به شهرهای مختلف ایران مسافرت کرد. او پس از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' به زادگاهش مشهد برگشت و یک کلیسای خانگی در زیرزمین منزلش تأسیس کرد که با فشار نظام جمهوری اسلامی تعطیل شد. خدمات حسین سودمند باعث شد که در سال ۱۳۶۷، و در زمان نظارت اسقف هایک هوسپیان، به مقام کشیشی نائل شود. حسین سودمند به فعالیت خود ادامه داد و به همین خاطر بازداشت و یک ماه در سلول انفرادی تحت فشار و آزار و اذیت قرار گرفت و سپس به قید وثیقه آزاد شد. دوستانش به او پیشنهاد دادند که برای حفظ جانش از کشور خارج شود، اما وی نپذیرفت و گفت که حاضرم جانم را در راه عیسی مسیح و خداوند فدا کنم. پس از دوهفته از آزادی موقت وی، دوباره او را احضار و به زندان انداختند. سرانجام در روز ۱۲ آذرماه ۱۳۶۹، به خانواده‌ی حسین سودمند اطلاع دادند که وی به خاطر پافشاری به آیین مسیحیت در زندان مشهد به دار آویخته شد. حسین سودمند را در مخروبه‌ای در حومه‌ی شهر مشهد در گوری بی‌نشنان دفن کردند.
'''حسین سودمند اردکانی'''، (زاده‌ی ۱۰ تیرماه ۱۳۱۹، مشهد – درگذشته‌ی ۱۲ آذرماه ۱۳۶۹، مشهد) کشیش مسیحی در شهر مشهد بود که به اتهام ارتداد و برگشتن از دین اسلام و گرویدن به آیین مسیحیت در زندان مشهد اعدام شد. حسین سودمند فرزند دوم خانواده بود. او پس از اتمام تحصیلاتش به خدمت نظام وظیفه رفت و در دوران سربازی با یک مسیحی آشنا و دوست صمیمی شد؛ و سپس با آشنا شدن آیین مسیحیت به این کیش گروید. خانواده‌ی حسین سودمند به همین خاطر او را از خانه ترد کردند. وی به تهران رفت و در آن‌جا مشغول دست‌فروشی کتاب شد؛ و هم‌زمان آموزش‌های مسیحیت را فرا می‌گرفت. حسین سودمند در سال ۱۳۴۹، به اصفهان رفت و در سازمان نابینایان مسیحی مشغول به خدمت شد. او در قسمت مردان این مؤسسه، معروف به کریستُفِل، که متعلق به دایره‌ی اسقفی ایران بود، به خدمت بشارت و امور روحانی نابینایان مشغول شد. حسین سودمند به نابینایان عشق می‌ورزید؛ و از خدمت به آن‌ها لذت می‌برد و هیچ تفاوتی بین نابینایان و بینایان قائل نبود. وی در سال ۱۳۵۱، با یکی از دختران نابینای مسیحی به‌نام مهتاب نوروش در کلیسای اسقفی ایران واقع در شهر اصفهان ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. حسین سودمند در دوران جوانی، مدتی را نیز در انجمن کتُب مقدسه‌ی تهران به عنوان مبشر و کتاب‌فروش مسیحی به تبلیغ مسیحیت و کلام خدا مشغول بود؛ و به همین خاطر به شهرهای مختلف ایران مسافرت کرد. او پس از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' به زادگاهش مشهد برگشت و یک کلیسای خانگی در زیرزمین منزلش تأسیس کرد که با فشار نظام جمهوری اسلامی تعطیل شد. خدمات حسین سودمند باعث شد که در سال ۱۳۶۷، و در زمان نظارت اسقف هایک هوسپیان، به مقام کشیشی نائل شود. حسین سودمند به فعالیت خود ادامه داد و به همین خاطر بازداشت و یک ماه در سلول انفرادی تحت فشار و آزار و اذیت قرار گرفت و سپس به قید وثیقه آزاد شد. دوستانش به او پیشنهاد دادند که برای حفظ جانش از کشور خارج شود، اما وی نپذیرفت و گفت که حاضرم جانم را در راه عیسی مسیح و خداوند فدا کنم. پس از دو هفته از آزادی موقت وی، دوباره او را احضار و به زندان انداختند. سرانجام در روز ۱۲ آذرماه ۱۳۶۹، به خانواده‌ی حسین سودمند اطلاع دادند که وی به خاطر پافشاری به آیین مسیحیت در زندان مشهد به دار آویخته شد. حسین سودمند را در مخروبه‌ای در حاشیه‌ی آرامستان بهشت رضای مشهد در گوری بی‌نام و نشنان دفن کردند.


== دوران کودکی ==
== دوران کودکی ==
حسین سودمند رادکانی در ۱۰ تیرماه سال ۱۳۱۹، در یک خانواده‌ی نسبتاً مذهبی در مشهد متولد شد. او فرزند دوم خانواده بود؛ و زمانی که هنوز کودک بود پدر و مادرش از همدیگر جدا شدند؛ و مادرش که پرستار بود فرزندان را سرپرستی کرد. '''«سایت توانا»'''
حسین سودمند رادکانی در ۱۰ تیرماه سال ۱۳۱۹، در یک خانواده‌ی نسبتاً مذهبی در مشهد متولد شد. او فرزند دوم خانواده بود؛ و زمانی که هنوز کودک بود پدر و مادرش از همدیگر جدا شدند؛ و مادرش که پرستار بود فرزندان را سرپرستی کرد.<ref name=":1" />


اتفاقی که برای حسین سودمند در سن هفت سالگی افتاد، او را به آیین مسیحیت کنجکاو و علاقه‌مند کرد. او خود در این باره می‌گوید که در نزدیکی شهرمان دهکده‌ای بود که اغلب ساکنان آن افراد مسیحی و کلیمی بودند. هر بار که ساکنان این دهکده برای کشیدن آب از چاهی در نزدیکی محل سکونت حسین سودمند می‌رفتند، حسین و دوستان هم‌سنش به سمت آن‌ها سنگ پرتاپ می‌کردند؛ و آن‌ها را نجس می‌خواندند. یک روز که مثل همیشه به سنگ‌اندازی مشغول بودند، حسین سودمند سطل یکی از زنان مسیحی را با سنگ می‌شکند، و به هنگام فرار پایش به سنگی گیر می‌کند؛ و به زمین افتاده و زخمی می‌شود. حسین سودمند می‌گوید آن خانم مسیحی به سویم آمد؛ و تصور من این بود که کتک مفصلی از او خواهم خورد. اما در شگفتی آن خانم مرا در آغوش گرفت و زخم مرا شست‌وشو داد و از شیرینی‌هایی که به‌همراه داشت از من پذیرایی کرد. این حادثه حسین سودمند را تحت تأثیر قرار داد و این محبت در عوض نفرت را هرگز فراموش نکرد؛ و تصویر مثبتی از مسیحیان در ذهنش باقی گذاشت.<ref name=":0">[https://articleeighteen.com/fa/tales-from-cells/1377/ زندگینامه کشیش شهید حسین سودمند - سایت مادهٔ ۱۸]</ref>  
اتفاقی که برای حسین سودمند در سن هفت سالگی افتاد، او را به آیین مسیحیت کنجکاو و علاقه‌مند کرد. او خود در این باره می‌گوید که در نزدیکی شهرمان دهکده‌ای بود که اغلب ساکنان آن افراد مسیحی و کلیمی بودند. هر بار که ساکنان این دهکده برای کشیدن آب از چاهی در نزدیکی محل سکونتمان، من و دوستانم به سمت آن‌ها سنگ پرتاپ می‌کردیم؛ و آن‌ها را نجس می‌خواندیم. یک روز که مثل همیشه به سنگ‌اندازی مشغول بودیم، من سطل یکی از زنان مسیحی را با سنگ شکستم، و به هنگام فرار پایم به سنگی گیر کرد؛ و به زمین افتاده و زخمی شدم. آن‌ خانم مسیحی به سویم آمد؛ و تصور من این بود که کتک مفصلی از او خواهم خورد. اما در شگفتی آن خانم مرا در آغوش گرفت و زخم مرا شست‌وشو داد و از شیرینی‌هایی که به‌همراه داشت از من پذیرایی کرد. این حادثه حسین سودمند را تحت تأثیر قرار داد و این محبت در عوض نفرت را هرگز فراموش نکرد؛ و تصویر مثبتی از مسیحیان در ذهنش باقی گذاشت.<ref name=":0">[https://articleeighteen.com/fa/tales-from-cells/1377/ زندگینامه کشیش شهید حسین سودمند - سایت مادهٔ ۱۸]</ref>  


== گرویدن به آیین مسیحیت ==
== گرویدن به آیین مسیحیت ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
=== تخریب محل دفن حسین سودمند ===
=== تخریب محل دفن حسین سودمند ===
[[پرونده:سود4.JPG|بندانگشتی|232x232پیکسل|محل دفن کشیش حسین سودمند]]
[[پرونده:سود4.JPG|بندانگشتی|232x232پیکسل|محل دفن کشیش حسین سودمند]]
تنها نشان مزار کشیش حسین سودمند سطحی سیمانی و بی‌نام و نشان بود که آن‌هم در آذرماه ۱۳۹۹، با خاکریزی در این محل به عمق تقریباً نیم متر در دل خاک پنهان شده‌است. راشین سودمند، دختر کشیش حسین سودمند، که ساکن اروپا است در این باره می‌گوید:
تنها نشان مزار کشیش حسین سودمند سطحی سیمانی و بی‌نام و نشان بود که آن‌هم در آذرماه ۱۳۹۹، با خاکریزی در این محل به عمق تقریباً نیم متر در دل خاک پنهان شده‌است. راشین سودمند، دختر کشیش حسین سودمند، که ساکن اروپا است در این باره می‌گوید:<blockquote>«به عنوان یکی از اعضای خانواده این کشیش شهید، می‌توانم بگویم بی‌حرمتی اخیر به مزار پدرمان، زخمی تازه بر جانمان گذاشت. پدر ما به طرز ظالمانه‌ای، بدون رعایت ضوابط قانونی کشته شد. او را با بی‌حرمتی در جایی که لعنت‌آباد می‌خواندند بدون اطلاع ما دفن کردند. به خانواده ما حتی فرصت خداحافظی با او یا دیدن پیکر بی‌جانش را هم ندادند. سال‌ها باید در این مکان دور افتاده به دیدن مزارش می‌رفتیم، که حتی اجازه نصب سنگ قبری با نام و نشانش را بر آن نداشتیم؛ و حالا در صدد حذف کامل تنها نشان ما از او دارند. ما به هر مرجع و نهاد ذی‌ربطی در سطح ملی یا بین‌المللی درباره‌ی این ظلم و بی‌حرمتی شکایت خواهیم برد.»<ref name=":4">[https://articleeighteen.com/fa/news/2167/ تخریب محل دفن حسین سودمند ـ سایت مادهٔ ۱۸]</ref></blockquote>
 
«به عنوان یکی از اعضای خانواده این کشیش شهید، می‌توانم بگویم بی‌حرمتی اخیر به مزار پدرمان، زخمی تازه بر جانمان گذاشت. پدر ما به طرز ظالمانه‌ای، بدون رعایت ضوابط قانونی کشته شد. او را با بی‌حرمتی در جایی که لعنت‌آباد می‌خواندند بدون اطلاع ما دفن کردند. به خانواده ما حتی فرصت خداحافظی با او یا دیدن پیکر بی‌جانش را هم ندادند. سال‌ها باید در این مکان دور افتاده به دیدن مزارش می‌رفتیم، که حتی اجازه نصب سنگ قبری با نام و نشانش را بر آن نداشتیم؛ و حالا در صدد حذف کامل تنها نشان ما از او دارند. ما به هر مرجع و نهاد ذی‌ربطی در سطح ملی یا بین‌المللی درباره‌ی این ظلم و بی‌حرمتی شکایت خواهیم برد.»<ref name=":4">[https://articleeighteen.com/fa/news/2167/ تخریب محل دفن حسین سودمند ـ سایت مادهٔ ۱۸]</ref>  


=== تخریب نمادهای ارامنه ===
=== تخریب نمادهای ارامنه ===
[[پرونده:سود3.JPG|بندانگشتی|234x234پیکسل|تخریب نمادهای ارامنه]]
[[پرونده:سود3.JPG|بندانگشتی|234x234پیکسل|تخریب نمادهای ارامنه]]
در ۴ دهه‌ی حکومت جمهوری اسلام، تخریب قبرستان‌های اقلیت‌های دینی از جمله بهاییان، مسیحیان و مندائیان، و هم‌چنین گورستان‌های بی‌نام و نشان قربانیان کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، ادامه داشته است.
در ۴ دهه‌ی حکومت جمهوری اسلام، تخریب قبرستان‌های اقلیت‌های دینی از جمله بهاییان، مسیحیان و مندائیان، و هم‌چنین گورستان‌های بی‌نام و نشان قربانیان کشتار دسته‌جمعی [[قتل عام ۶۷|'''زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷''']]، ادامه داشته است.


در اواخر آذرماه ۱۳۹۹، بخشی از آرامستان قدیمی ارامنه در شهر اصفهان را تخریب کردند. صلیب‌ها و سنگ‌قبرها در این قبرستان که قدمت تاریخی آن به قرن ۱۵میلادی می‌رسد، شکسته شده‌است. این آرامستان در سال ۱۳۸۰، در فهرست آثار ملّی ثبت شده‌است. نظام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها کلیساهای فارسی‌زبان را تعطیل و ممنوع و مصادره کرده، بلکه کلیساها و نمادهای تاریخی مسیحیان هم در سال‌های گذشته مورد تخریب قرار داده است.<ref name=":4" />
در اواخر آذرماه ۱۳۹۹، بخشی از آرامستان قدیمی ارامنه در شهر اصفهان را تخریب کردند. صلیب‌ها و سنگ‌قبرها در این قبرستان که قدمت تاریخی آن به قرن ۱۵میلادی می‌رسد، شکسته شده‌است. این آرامستان در سال ۱۳۸۰، در فهرست آثار ملّی ثبت شده‌است. نظام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها کلیساهای فارسی‌زبان را تعطیل و ممنوع و مصادره کرده، بلکه کلیساها و نمادهای تاریخی مسیحیان هم در سال‌های گذشته مورد تخریب قرار داده است.<ref name=":4" />
۵٬۷۰۹

ویرایش

منوی ناوبری