۵٬۷۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۳۶: | خط ۸۳۶: | ||
یکی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الکاملِ المتبحر المحقق، ملکالشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر دربارهی عقل و عشق از سعدی میکند که مجموعاً رسالةالنظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود میآورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی مینویسد: | یکی از دانشمندان معاصر سعدی شیرازی، یعنی الصدر الکاملِ المتبحر المحقق، ملکالشعراء سعدالمله و الدین النظری، پرسشی به صورت شعر دربارهی عقل و عشق از سعدی میکند که مجموعاً رسالةالنظریه یا رساله در عقل و عشق را به وجود میآورد و طی آن سعدالدین نظری و شاید نطنزی، خطاب به شیخ اجل سعدی مینویسد: | ||
سالکِ راه خدا، پادشه ملک سخن ای ز الفاظِ تو آفاق پر از درّ یتیم، | سالکِ راه خدا، پادشه ملک سخن | ||
ای ز الفاظِ تو آفاق پر از درّ یتیم، | |||
اخترِ سعدی و عالَم ز فروغ تو منیر واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم | اخترِ سعدی و عالَم ز فروغ تو منیر | ||
واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم | |||
مرد را راه بهحق، عقل نماید یا عشق؟ این درِ بسته تو بگشای که بابیست عظیم | مرد را راه بهحق، عقل نماید یا عشق؟ | ||
این درِ بسته تو بگشای که بابیست عظیم | |||
سعدی شیرازی در جواب مینویسد: | سعدی شیرازی در جواب مینویسد: | ||
خط ۸۸۶: | خط ۸۸۹: | ||
{{شعر}}{{ب|سعدی آن بلبل شیراز سخن|در گلستان سخن دستان زن}} | {{شعر}}{{ب|سعدی آن بلبل شیراز سخن|در گلستان سخن دستان زن}} | ||
شد شبی بر شجر حمد خدای|از نوای سحری سحر نمای}} | {{ب|شد شبی بر شجر حمد خدای|از نوای سحری سحر نمای}} | ||
بست بیتی ز دو مصراع بهم|هر یکی مطلع انوار قدم}} | {{ب|بست بیتی ز دو مصراع بهم|هر یکی مطلع انوار قدم}} | ||
جان از آن مژدة جانان مییافت|برخرد پرتو عرفان میتافت}} | {{ب|جان از آن مژدة جانان مییافت|برخرد پرتو عرفان میتافت}} | ||
عارفی زنده دلی بیداری|که نهان داشت برو انکاری}} | {{ب|عارفی زنده دلی بیداری|که نهان داشت برو انکاری}} | ||
دید در خواب که درهای فلک|باز کردند گروهی ز ملک}} | {{ب|دید در خواب که درهای فلک|باز کردند گروهی ز ملک}} | ||
رو نمودند زهر در زده صف|هر یک از نور نثاری بر کف}} | {{ب|رو نمودند زهر در زده صف|هر یک از نور نثاری بر کف}} | ||
پشت بر گنبد خضرا کردند|رو درین معبد غبرا کردند}} | {{ب|پشت بر گنبد خضرا کردند|رو درین معبد غبرا کردند}} | ||
با دلی دستخوش خوف و رجا|گفت کای گرم روان تا به کجا}} | {{ب|با دلی دستخوش خوف و رجا|گفت کای گرم روان تا به کجا}} | ||
مژده دادند که سعدی به سحر|سفت در حمد یکی تازه گهر}} | {{ب|مژده دادند که سعدی به سحر|سفت در حمد یکی تازه گهر}} | ||
چشم زخمی نرسد تا ز قضا|میسزد مرسلة گوش رضا}} | {{ب|چشم زخمی نرسد تا ز قضا|میسزد مرسلة گوش رضا}} | ||
نقد ما کان نه به مقدار ویست|بهر آن نکته ز اسرار ویست}} | {{ب|نقد ما کان نه به مقدار ویست|بهر آن نکته ز اسرار ویست}} | ||
خواب بین عقدة انکار گشاد|رو بدان قبلة احرار نهاد}} | {{ب|خواب بین عقدة انکار گشاد|رو بدان قبلة احرار نهاد}} | ||
به در صومعة شیخ رسید|از درون زمزمة شیخ شنید}} | {{ب|به در صومعة شیخ رسید|از درون زمزمة شیخ شنید}} | ||
که رخ از خون جگر تر میکرد|با خود آن بیت مکرر میکرد}}{{پایان شعر}} | {{ب|که رخ از خون جگر تر میکرد|با خود آن بیت مکرر میکرد}}{{پایان شعر}} | ||
<ref name=":15" /> | <ref name=":15" /> | ||
ویرایش