کاربر:Khosro/صفحه تمرین سیمین بهبهانی

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۳۲ توسط Khosro (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سیمین بهبهانی
سیمین اصلی.JPG
نام اصلی سیمین خلیلی
زمینهٔ کاری شعر و ادبیات
زادروز ۲۸ تیرماه ۱۳۰۶
تهران
پدر و مادر عباس خلیلی، فخرعظما ارغون
مرگ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳
تهران
ملیت ایرانی
محل زندگی تهران
علت مرگ بیماری تنفسی و قلبی
جایگاه خاکسپاری تهران
مذهب اسلام
سبک نوشتاری غزلسرایی
کتاب‌ها مجموعه اشعار
تخلص نیمای غزل، بانوی غزل
شریک(های)
زندگی
حسن بهبهانی، منوچهر کوشیار
فرزندان حسین، علی، امید (دختر)
مدرک تحصیلی لیسانس رشته‌ی حقوق
دانشگاه دانشگاه تهران

سیمین بهبهانی، با نام اصلی سیمین خلیلی (زاده‌ی۲۸ تیرماه ۱۳۰۶، تهران ــ درگذشته‌ی ۲۸ مردادماه ۱۳۹۳، تهران)، نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایران و از اعضای کانون نویسندگان بود، پدرسیمین بهبهانی عباس خلیلی، نویسنده و مترجم و روزنامه‌نگار معروف دوره رضاشاه و اوایل دوره محمدرضا شاه و مادرش فخر عظمی ارغوان، بانویی اهل فرهنگ و قلم بود. سیمین بهبهانی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات ایران است. او دارای مدرک لیسانس رشته‌ی حقوق در دانشگاه ایران بود. از سیمین بهبهانی آثار زیادی به‌جا مانده است که برخی از این آثار عبارتند از: سه‌تار شکسته، جای پا، رستاخیز، دشت ارژنگ. سیمین بهبهانی از مؤثرترین و مبتکرترین شاعران عرصه‌ی غزل معاصر است. او به‌خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه، به نیمای غزل معروف است. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی هم‌چون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند. او شعر معروف دوباره می‌سازمت وطن را در سال ۱۳۵۹ سرود. سیمین بهبهانی در انقلاب ضدسلطنتی توانایی‌های شعری خود را در خدمت وطن به کار گرفت و تعدادی شعر انقلابی نوشت که به سرودهای دانشجویان معترض دانشگاه‌های کشور در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ تبدیل شد. غزل‌های سیمین پس از انقلاب در موضوعاتی چون ناامیدی، عشق و صلح ادامه یافت. وی موفق به دریافت چندین جایزه در خارج از ایران شد. سیمین بهبهانی در ۱۷ اسفند ۱۳۸۸ هنگامی که قرار بود برای سخنرانی درباره فمینیسم در روز جهانی زن به پاریس برود، مأموران امنیتی گذرنامه‌ی وی را توقیف و به او اعلام کردند که ممنوع الخروج است. سیمین بهبهانی سرانجام روز سه شنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، در سن ۸۷ سالگی درگذشت. پیکر او با حضور مردم و ادیبان و هنرمندان از مقابل تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

خانواده سیمین بهبهانی

عباس خلیلی پدر سیمین بهبهانی به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت و حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی توسط وی به زبان عربی ترجمه شد. او هم‌چنین رمان‌های متعددی به رشته تحریر درآورد که همگی به چاپ رسیدند.

مادر او فخرعظما ارغون دختر مرتضی قلی ارغون بود. فخر عظمی ارغون، فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتب‌خانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی کامل داشت. او زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوئیسی آموخت. مادرسیمین هم‌چنین از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود؛ و در انجمن نسوان وطن‌خواه عضویت داشت. او مدتی هم سردبیر روزنامه آینده ایران و هم‌چنین عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به‌عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت می‌کرد. «مردان پارس»

زندگی‌نامه سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی در سال ۱۳۰۶، در محله همت‌آباد تهران به دنیا آمد. دوره‌ی دبستان را در مدرسه‌ی ناموس و دوره دبیرستان را در مدرسه‌ی حسنات به‌پایان رساند. سیمین بهبهانی از همان ایام کودکی، مادرش که خود تسلط به شعر و ادبیات داشت، سیمین را به قصد شاعر شدن تشویق و تربیت کرد. سیمین در سن ۱۴سالگی نخستین شعرش در نوبهار منتشر گردید. در سال ۱۳۲۴، به تحصیل در آموزشگاه مامایی پرداخت و در سال دوم به خاطر اختلاف با اولیای آموزشگاه از آن‌جا اخراج شد. «سایت کوکا»

سیمین بهبهانی با موسیقی از سن سیزده سالگی آشنا شد؛ و آموزش موسیقی را با نواختن چندقطعه فرنگی نزد ایرج عباسی آغاز کرد. «سایت کار آنلاین»

سیمین بهبهانی از سال ۱۳ – ۱۴ سالگی شروع به سرودن شعر کرد و در دوره دبیرستان، آشنایی و رفت و آمد خانوادگی با پروین اعتصامی باعث شد از او الهام بگیرد و فعالیت خود را ادامه دهد. «سایت فتوکده»

سیمین بهبهانی از در سال ۱۳۳۰، که ۲۴ ساله بود، به‌عنوان دبیر فیزیک، شیمی و ادبیات مشغول به تدریس شد. او در سال ۱۳۳۰ توانست اولین کتاب داستان و شعر خود به‌نام سه تار شکسته را منتشر کند که به‌خاطر شعرهایی درباره صلح، موفق به گرفتن جایزه شعر صلح از نیما یوشیج شد. «سایت فتوکده»

سیمین بهبهانی مدتی در دبیرستان‌های تهران به تدریس مشغول شد؛ و در اواخر دهه ۱۳۳۰، به دانشکده حقوق راه یافت؛ و در سال ۱۳۴۱، با مدرک لیسانس از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. در همین ایام چهارمین دفتر شعرش با عنوان ” مرمر” منتشر گردید؛ «سایت کوکا»

سیمین بهبهانی در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق در دانشگاه تهران شد؛ او در رشته‌ی ادبیات نیز قبول شده بود. سیمین بهبهانی سی سال، از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۶۰، تنها به تدریس اشتغال داشت و حتی هیچ شغلی در زمینه رشته‌ی حقوق را قبول نکرد. «مردان پارس»

وی در کنار تدریس مدتی در اداره روزنامه امید ایران، پرواز و تهران مصور هم‌کاری داشت و در سال ۱۳۴۵، شروع به همکاری با رادیو کرد. سیمین بهبهانی در سال دوم دانشگاه به‌خاطر انتشار مقاله‌ای علیه رئیس دانشگاه در یک روزنامه، این شائبه بوجود آمد که به‌خاطر فعالیت پدر سیمین در روزنامه‌نگاری، این مقاله توسط وی نوشته شده است. با احضار سیمین بهبهانی به اتاق رئیس دانشگاه کار به کتک کاری و زد خورد با رئیس دانشگاه کشید که در نهایت باعث اخراج او از دانشگاه شد. «سایت فتوکده»

سیمین بهبهانی درسال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی درآمد. سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، یدالله رؤیایی، بیژن جلالی و فریدون مشیری، شورای شعر و موسیقی را داره می‌کردند. سیمین در سال ۱۳۵۷ عضویت در کانون نویسندگان ایران را پذیرفت. «مردان پارس»

پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، با انقلاب فرهنگی از مقام استادی دانشگاه بازنشسته و کنار گذاشته شد. سیمین تا سال ۱۳۵۷ نزدیک به ۳۰۰ تصنیف برای خوانندگان مختلف سرود. سیمین بهبهانی پس از انقلاب ضدسلطنتی از سال ۱۳۶۰، دست به انتشار مجموعه کتاب‌های شعر و داستان خود زد و تا سال ۱۳۹۱ توانست ۱۵ جلد به چاپ برساند. وی در طول عمرش ۲۰ کتاب منتشر کرد. «سایت فتوکده»

سیمین بهبهانی در سال ۱۳۲۵، دو سه ماه پس از اخراج از دانشگاه با فردی به‌نام حسن بهبهانی ازدواج کرد و از آن زمان فامیلی همسرش را به‌عنوان نام خانوادگی خود برگزید. ثمره‌ی این زندگی دو پسر به‌نام‌های حسین و علی و یک دختر به‌نام امید بود. وی در سال ۱۳۴۹، پس از ۲۴ زندگی مشترک از حسن بهبهانی جدا شد؛ و همان سال با هم‌کلاس دوران دانشگاه خود، منوچهر کوشیار ازدواج کرد که او در سال ۱۳۶۳، بر اثرا سکته قلبی درگذشت. «سایت فتوکده»

جوایز و مدال‌های جهانی

سیمین بهبهانی تعداد زیادی جوایز و تقدیرنامه‌های ملی و بین‌المللی برای سروده‌هایش و البته تلاش‌هایش برای ارتقای حقوق بشر دریافت کرده است. او کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبی در سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۱ شد.

جایزه دیده‌بان حقوق بشر «هلمن همت» را برای «صدای آزادی در برابر سرکوب در همه جا» در سال ۱۳۷۷ دریافت کرد.

مدال «کارل فون اوسیتزکی» را از طرف اتحادیه بین‌المللی حقوق بشر در ۱۳۷۸جهت «تلاش برای آزادی بیان در ایران» دریافت کرد.

از سیمین بهبهانی در سال ۱۳۸۱ از طرف دانشنامه ایرانیکا، برای زیبایی اشعارش و از خود گذشتگی‌اش برای آزادی و برابری اجتماعی در طول عمر تقدیر شد.

از اتحادیه نویسندگان نروژ در سال ۱۳۸۶، جایزه «آزادی بیان» را دریافت کرد.

به‌خاطر فداکاری سیمین برای ارتقا حقوق زنان در ایران در طول زندگی، جایزه «لطیفه یارشاطر» را در سال ۱۳۸۷ دریافت کرد.

سیمین بهبهانی جایزه «بیتا دریاباری» برای ادبیات و «آزادی» را از دانشگاه استنفورد در سال ۱۳۸۷ از آن خود کرد.

او هم‌چنین در سال ۱۳۹۳، جایزه یک عمر موفقیت برای نخبه‌ای که در ایران زندگی و کار می‌کند را از انجمن بین‌المللی مطالعات ایرانیان دریافت کرد. بانوی غزل «سایت سرند»

هم‌چنین در هفتم شهریور سال ۱۳۹۲ (۲۹ اوت ۲۰۱۳) جایزه یانوش پانونیوش، از سوی انجمن قلم مجارستان، در شهر پچ کشور مجارستان با حضور سیمین بهبهانی به وی اهدا شد. این جایزه شامل تندیس و ۵۰ هزار پوند بود. «سایت شماها»

سوم دی ماه ۱۳۸۷ در مراسم اهدا جایزه شعر زنان ایران به نام خورشید، لوح تقدیر یک عمر فعالیت ابدی به سیمین بهبهانی تعلق گرفت. سپیده جدیری در هنگام اهدای این جایزه به سیمین بهبهانی گفت: خانم بهبهانی نیازی به این جوایز ندارند این جوایز ما هستند که از خانم بهبهانی اعتبار می گیرند. «سایت کار آنلاین»

ترجمه‌ی اشعار سیمین بهبهانی به زبان‌های خارجی

اشعار و غزلیات سیمین بهبهانی تاکنون به زبان‌های مختلف ترجمه و منتشر شده است از جمله:

گزینه شعر جامی گناه او به زبان انگلیسی ترجمه و در دانشگاه نیویورک منتشر شد.

ترجمه ۱۰۳ شعر از او به زبان انگلیسی در مجموعه‌ای به نام فنجانی از آفتاب

ترجمه ۱۰۲ شعر او به زبان آلمانی در مجموعه‌ای به نام آن سوی واژه‌ها

سیمین بهبهانی به‌عنوان زن برگزیده‌ی سال ۱۳۷۷ از سوی کنفرانس پژوهش های زنان ایران انتخاب شد. «سایت کار آنلاین»

فعالیتهای سیاسی- اجتماعی سیمین بهبهانی

در دیاری که حاکمانش مردمان را بی‌قدرت می‌خواهند و برای زنان اختیاری قائل نیستند، سیمین بهبهانی از نداشته‌هایش چنین گنجی فراهم آورده است. اسرار این کیمیاگری را در آثارش اینچنین می‌توان دید: رنج بردن و لابه نکردن، عشق ورزیدن و اختیار از کف ندادن، جنگیدن بی آرزوی مرگ دشمن، غرور سرشار از فروتنی، شفقت در عین نفرت، استقامت در عین شکنندگی، آزادی در عین تقید… سیمین بهبهانی صلای مدارا با شروران و ددمنشان سر می‌دهد، اما بر بدی و وحشی‌گری چشم نمی‌بندد و از حق جُستن و حق گفتن خاموش نمی‌نشیند. هرگز و به هیچ بهانه و مصلحتی، در کنار صاحبان قدرت قرار نمی‌گیرد. مدارایی که او در پیش گرفته از سکوت و تسلیم، حتی به وقت ناتوانی، نشان ندارد. در شعر، «ببخش دیوخویان را»، می سراید:

شکسته بال و خونین پر بپر بپر کبوتر جان

فضای نیل و وحشت را بدر بدر کبوتر جان «سایت رادیو فردا»

اشعار سیمین بهبهانی که از آغاز با رنگ و بویی از مسئولیت اجتماعی همراه بود، پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، با ابعاد بی‌نظیر آگاهی اجتماعی همراه شد که تا پایان عمر او ادامه داشت. در همین دوره او به یکی از اعضای مهم کانون نویسندگان ایران تبدیل گردید؛ و برای ۴ سال به‌طور مداوم به حمایت از جنبش‌های مدنی و خواسته‌های مردم برای خودمختاری، طرف‌داری از آزادی بیان و به چالش کشیدن نقض حقوق انسانی پرداخت.

یکی از محبوب‌ترین اشعار سیمین بهبهانی در اسفند ۱۳۶۰، نوشته شد. این شعر «دوباره می سازمت وطن» نام داشت که زود به سرود نسلی تبدیل شد که نه تنها به مقطعی ثابت در تاریخ اشاره دارد، بلکه به حالتی یا احساسی باز می‌گردد که نسل به نسل آن را حقیقی و واقعی می‌دانند. این شعر به «بانوی قصه فارسی، سیمین دانشور» تقدیم شده است و نام مجموعه اشعاری است که سارا خلیلی از آثار بهبهانی به انگلسی ترجمه کرده است و به نام «دوباره می سازمت وطن» منتشر شده است.

سیمین بهبهانی از سن نوجوانی و در تمام طول زندگی، عضو تعداد زیادی از انجمن‌ها و مجامع شعری بود و از جایگاهش برای تقویت و ارتقا حقوق انسانی و آزادی بیان استفاده نمود. سیمین با چهره‌هایی چون نادر نادرپور، فریدون مشیری، سیمین دانشو، مهدی اخوان ثالت و حمید مصدق دوستی ادبی داشت. رابطه او با شاعر زن معاصر، فروغ فرخزاد، با چاشنی رقابت دوجانبه همراه بود. سیمین بهبهانی در بسیاری از دانشگاه ها، سمینارها و کنفرانس‌ها در سراسر جهان سخنرانی داشت؛ و اشعارش را بازخوانی کرده است. به مناسبت قدردانی از او و شعرش، نشست‌های بین‌المللی در سال ۱۳۸۵، در دانشگاه تورنتو، دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و مجمع آسیایی نیویورک برگزار شد. هم‌چنین مستندی به نام «سیمین: نیمای غزل» با کارگردانی آرش سنجابی در مورد او ساخته شده است. بانوی غزل «سایت سرند»

در جنبش مدنی، سیمین بهبهانی سال‌ها تکیه‌گاه زنان فعال بود. او همه جا بی‌واهمه می‌رفت. از ترس و ملاحظه‌کاری آنقدر فاصله داشت که خطری حس نمی‌کرد و نمی‌دید. از حقوق زنان دفاع می‌کرد. به‌ویژه از اعدام زیر ١٨ سال. هنگامی که زنان در پارک دانشجو تجمع کرده بودند، سیمین هم حضور داشت. در همان زمان که سن و سالی از او می گذشت، پا به پای دختران و پسران جوان آمده بود تا اعتراض خود را به وضعیت زنان اعلام کند. مأموران به زنان حمله کردند، و یکی از مأموران سیمین را نیز مورد حمله قرار داده بود. دلیلش آن بود که او همیشه جلوی صف حرکت می‌کرد. جمعیت از آن مأمور شکایت کردند. دست آخر مأموری که عکسش را و مشخصاتش داده شده بود، نتوانستند شناسایی کنند! و پرونده بسته شد. «سایت ایران وایر1»

چهارده مرداد ماه سال ۱۳۸۷، کانون مدافعان حقوق بشر در اعتراض به تصویب لایحه حمایت از خانواده، نشست مطبوعاتی برگزار کرد. یکی از سخنرانان آن روز سیمین بهبهانی، یار همیشه در صحنه‌ی مبارزات برابری خواهی بود.

از۱۶ مرداد تا ۸ شهریورهمان سال، جلسات متعددی دردفتر شیرین عبادی برنده جایزه نوبل، با حضور نمایندگانی از گرایش های مختلف جنبش زنان برای چاره‌اندیشی در مواجهه با این لایحه تبعیض آمیز تشکیل شد. ١٠ شهریورماه سال ۱۳۸۷، نزدیک به صد نفر از فعالان جنبش زنان از تهران و برخی از شهرستان‌ها در اعتراض به تصویب لایحه حمایت از خانواده به مجلس رفتند و با نمایندگان مجلس دیدار کردند. نخستین سخنران در مجلس، سیمین بهبهانی بود و خطاب به اعضاء مجلس گفت: «آقا جان من به شما رای ندادم، چون اصلاً مجلس شما را قبول ندارم اما به‌عنوان یک شهروند زن، حقوقی دارم و لایحه‌ای که در مجلس شما به تصویب رسیده این حقوق را تضییع کرده و …»

ساعت ۴ بعد ازظهر همان روز، یعنی ۱۰ شهریور سال ۱۳۸۷، لایحه خانواده به طور موقت از دستور کار خارج و به کمیسیون قضایی مجلس برگردانده شد. «سایت ایران وایر2»

سیمین بهبهانی، در روز دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۸، هنگامی که قرار بود برای سخنرانی درباره درباره‌ی فمینیسم در روز جهانی زن به پاریس برود، با ممانعت مأموران امنیتی روبرو شد. مأموران با توقیف گذرنامه سیمین، به او اعلام کردند که ممنوع الخروج است و نمیتواند از کشور خارج شود. «مردان پارس»

اشعار و سبک سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی، تأثیرگذارترین بانوی شعر ایران است. او نخستین زنی است که تابوهای موجود در عرف جامعه‌ی ادبی را شکست و به‌عنوان یک زن، احساساتش را فریاد می‌کند و آن را آزادانه با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. زندگی برای سیمین در ادبیات و شعر خلاصه شده بود و ادبیات برای سیمین در دو چیز معنا پیدا می‌کرد؛ نخست عشق و دیگر وطن. سیمین بهبهانی نخستین زنی است که عشقش را بدون هیچ ایهام و ابهامی فریاد می‌کند و ندای عاشقی یک زن را در گوش جهانیان فریاد می‌زند. دیگر مفهومی که در زندگی او بسیار برایش مهم بود و بیش از هر چیز در آن اندیشه می‌کرد، وطن و مفهوم سرزمین مادریش بود. سیمین بهبهانی عاشق ایران بود. او تمام زندگیش را وقف ایران نمود و برای ایران شعر سرود. او پا به پای مردم ایران قدم برمی‌داشت و در تمامی اتفاقات و رویدادهای اجتماعی و سیاسی ایران حاضر بود و هیچ‌گاه خود را از صحنه‌ی اجتماع ایران حذف نکرد. سیمین بهبهانی برای زلزله‌ها، فقر، مشکلات کودکان و… شعر سروده است و هر یک از شعرهایش نیز به واسطه‌ی نفوذی که در جامعه‌ی ایران داشته است، بسیار شنیده می‌شده و تأثیرگذار واقع می‌شدند.

سیمین بهبهانی در جوانی با انتشار غزل‌های عاشقانه‌اش معروف شد و سپس به منزله‌ی فعالیت‌هایی که در زمینه‌ی موسیقی داشت، دنیای جدیدی را تجربه کرد و اشعارش توسط خوانندگان معروف برسر زبان‌ها افتاد. هنرمندان بسیاری از جمله شجریان، الهه، گلپایگانی، داریوش، ایرج، عارف، سپیده، کورس سرهنگ زاده، رامش، عهدیه، سیما بینا، پوران، دلکش، مرضیه و… اشعار سیمین را خوانده‌اند و این امر موجبات شهرت او را بیش از پیش فراهم کرد. مهم ترین تخصص شاعرانه‌ی سیمین بهبهانی که باعث حیرت همگان گردیده و از سویی دیگر تحسین منتقدین را نسبت به اشعار او در پی داشته است، کشف و به‌کارگیری یا ابداع اوزان تازه و همچنین سرودن اشعار در مصراع‌های طولانی بوده است. این امر در حالی اتفاق افتاده است که وی هیچ‌گاه از وزن خارج نشده و به‌عبارتی با استفاده از قالب‌های کهن، مضامین مدرن را در شکلی نو عرضه می‌کرده است. سیمین چندان در این کار و خلاقیت‌های نوآورانه در عرصه‌ی غزل چیره‌دست گردیده بود که به او لقب نیمای‌غزل اعطا کرده بودند. در سال ۱۳۸۲ مؤسسه‌ی انتشاراتی نگاه، مجموعه اشعار سیمین بهبهانی تا آن زمان را در یک مجلد نفیس در ۱۲۰۰ صفحه به چاپ رساند که بسیار مورد استقبال قرار گرفت؛ و به چاپ‌های متعدد رسیده است. «سیمین بهبهانی و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید»

سیمین بهبهانی از مؤثرترین و مبتکرترین شاعران عرصه‌ی غزل معاصر است. او شاعری را از آغاز جوانی با سرودن غزل‌ها و چهارپاره‌هایی کلاسیک و رمانتیک آغاز کرد که غالباً دارای مضامین عاشقانه و عواطف زنانه و احساسات انسان دوستانه بودند. رفته رفته از دهه ۱۳۳۰ به بعد تحت تأثیر اشعار نو پردازان، رگه‌هایی از زبان و تخیل تازه‌ی رمانتیک در غزل‌های او پدیدار شد که مجموعه مرمر نشانگر این تحول بود. بعدها مجموعه‌ی غزل رستاخیز، تلاش موفق او را در تلفیق روح تغزلی با نگرش و محتوای اجتماعی به نمایش گذاشت. سیمین بهبهانی به قصد دمیدن روح تازه در پیکره غزل، بعدها علاوه بر نوگردانی زبان و تخیل، از حوزه‌ی اوزان رایج غزل فارسی گام فراتر نهاده و وزن‌های غیر رایج یا ابتکاری به کار گرفت که در سال‌های پس از انقلاب ضدسلطنتی نیز در آثار او تداوم داشت و کوشید تا با بهره‌گیری از فضا سازی‌های روایی، توالی منطقی ابیات بافت موسیقایی نو و رگه‌های بینش فلسفی و اساطیری غزل را از روح سنتی تهی کند و به آن روحی تازه و متناسب با زمان بخشد. «مردان پارس»

سیمین بهبهانی، یکی از برجسته‌ترین غزل‌سرای معاصر ایران است که شاعری خود را با سرودن دوبیتی‌های رایج دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰، که به دوبیتی‌های نیمایی مشهور بود آغاز کرد، به‌تدریج پا به عرصه‌ی غزل‌سرایی گذاشت و با ابتکار و نوآوری‌های معنوی و صوری، خود را به‌عنوان چهره‌ای ممتاز در این نوع شعر مطرح کرد.

اشعار سیمین بهبهانی در حوزه‌ی غزل، درست هم‌سنخ کار نیما یوشیج در عرصه‌ی شعر پارسی است. نیما با بدعت‌گری در اوزان عروضی به آشنایی‌زدایی از کل شعر پارسی رسید و سیمین با بدعت‌گری در اوزان غزل، به آشنایی‌زدایی از غزل راه برد. اهمیت کار سیمین بهبهانی، تنها از این روست که این آشنایی‌زدایی نه از سر تفنُن که به ضرورت مضامین و مفاهیم تازه‌ای صورت بسته که سیمین از هستی و حیات امروزی برگرفته و پیام هنر خود کرده است. مفاهیم و مضامینی که بدون آشنایی‌زدایی از قالب غزل، یا در آن قالب خوش نمی‌نشستند و یا اگر در آن قالب نشانده می‌شدند غباری از مضامین سنتی که با غزل اخت‌ترند، بر آن‌ها می‌نشست. وی با افزودن بیش از ۴۱ وزن کم‌سابقه یا به کلی بی‌سابقه بر اوزان غزل، این قالب کهنه را هویتی نو بخشید و آن را پذیرای پیام‌های نو و معانی امروزی کرده است. «سایت کوکا»

نوآوری و ابتکار سیمین بهبهانی این بود که اسلوب نیما یوشیج در شکستن وزن‌های سنتی شعر قدیم فارسی را در غزلیات پیاده کرد؛ و شروع کرد به نوشتن اولین عبارتی که خیالش را در بر می‌گرفت، بدون توجه به طول و موسیقی آن. با این حال او به جای محدود کردن باقی ابیات شعر با یک قید از وزن مشخص قبلی، غزل خود را با ترکیبی جدید از وزن‌ها و قافیه‌ها شکل داد و به این ترتیب این سبک شعری وسیله‌ای برای بیان تعبیرات مختلف شعری شد. «سایت پرشین پرشیا»

سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند. سیمین به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به نیمای غزل معروف است. «سایت شماها»

در مقاله‌ای که در تیرماه ۱۳۳۵ منتشر شد، ایرج علی‌آبادی، علاوه بر تحسین قوه درک هنری سیمین بهبهانی و استعداد او در سرودن غزل، به نقد منطق ضعیف این مجموعه می‌پردازد و رویکرد مشاجره‌انگیز او را نسبت به رابطه بین هنر و جامعه و تأثیر هنر بر تغییرات اجتماعی را نقد می‌کند. مجموعه‌ی او در سال ۱۳۵۰ بازنشر شد و تحسین خسرو گل‌سرخی را به‌دنبال داشت که مهارت سیمین بهبهانی را در استفاده از پتانسیل فرم‌های کلاسیک برای منتقل کردن موضوعات نو و مسائل اجتماعی پیچیده تحسین کرد. بانوی غزل «سایت سرند»

سیمین بهبهانی از نگاه روزنامه الشرق الاوسط

روزنامه الشرق‌الاوسط چاپ لندن، در گزارشی به مناسبت درگذشت سیمین بهبهانی، نوشته است:

«معمولاً شاعران بهترین آثار ادبی خود را در فاصله ۱۷ تا ۳۰ سالگی ارائه می‌دهند، به عبارت دیگر شعر خوب ثمره‌ی درخت جوانی شاعر است. اما الهامات شعری می‌تواند بر هر کسی و در هر سنی وارد شود. به همین دلیل عجیب نیست وقتی می‌بینیم شاعری چون سیمین بهبهانی در ۵۰ سالگی درخت شعرش میوه می‌دهد و شعر خود را در مسیر جدیدی وارد می‌کند و لباسی جدید بر تن غزل فارسی می‌کند… سیمین بهبهانی که در سن ۸۷ سالگی در تهران درگذشت، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاعران ایرانی معاصر در طول هشت دهه زندگی با بازسازی ساختار شعری فارسی و نوآوری در غزل تحسین جهانیان را برانگیخت. او کاندیدای جایزه نوبل ادبیات بود که بسیاری از دانشگاه‌ها و انجمن‌های ادبی جهان با برپایی بزرگداشت‌هایی از او تقدیر می‌کردند. نام او در زادگاهش ایران که یکی از معدود کشورهایی در سطح جهانی است که از پایه شعری گسترده‌ای برخوردار است، بر سر زبان‌ها افتاد. دهه پنجاه قرن گذشته شاهد غلبه شعر نو فارسی بر شعر کلاسیک بود که با انواع مختلف از حدود ۱۱ قرن پیش رواج داشت. تأثیر نیما یوشیج به‌عنوان مبدع این سبک بر شاعران ایرانی پس از مرگ او آغاز شد. در این میان شاعران کمی بودند که اسلوب غزل را به عنوان وسیله‌ای برای بیان آفرینش‌های ادبی خود انتخاب می‌کردند. حتی شاعرانی مثل هوشنگ ابتهاج که غزل آن‌ها از جمله کلاسیک‌های شعر معاصر فارسی شناخته می‌شد، به جنبش شعر نو پیوستند. گرچه شاعران خوب بسیاری هم از جمله امیری فیروزکوهی، رهی معیری و مهدی حمیدی در غزل حضور داشتند، اما نتوانستد در آثار ادبی‌شان به دغدغه‌های انسان معاصر بپردازند. سیمین بهبهانی که در ابتدای امر و پس از آن غزل را انتخاب کرد، به یکی از تک‌تازان غزل در بین هم‌عصرانش بدل شد، سعی کرد در واکنش به توجه شاعران به شعر نو و غفلت از غزل ارزشمند فارسی، راهی میانه را در غزل در پیش بگیرد و در مرز سبک نیما و غزل سنتی فارسی حرکت کند. سیمین از این پس مسائل اجتماعی را در غزل‌هایش وارد می‌کند، به طوری که بخش بزرگی از شعرهای او به فقیران و طبقه ضعیف جامعه اختصاص یافت؛ به همین دلیل هم شعرهای عاشقانه سیمین با درون‌مایه اجتماعی‌شان حالتی تناقض‌گونه پیدا کردند.

عاشقانه‌های دهه پنجاه و واقعیت‌های اجتماعی دهه شصت در شعر سیمین، توجه و رویکرد او نسبت به جنبش فمینیسم در دهه هفتاد را به دنبال داشت. فمینیسم و توجه به زن به یکی از موضوعات همیشگی شعرهای او تبدیل شد، به طوری‌که او نه تنها برای تحقق مساوات قانونی زنان بلکه برای توجه بیشتر و مساوات فرهنگی و تعابیر ادبی پیش رفت. در دوره انقلاب ایران هم سیمین در گروه طرفداران انقلاب جدید درآمد و مدتی توانایی‌های شعری خود را در خدمت وطن به کار گرفت و تعدادی شعر انقلابی نوشت که به سرودهای دانشجویان معترض دانشگاه‌های کشور در سال ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ تبدیل شد. غزل‌های سیمین پس از انقلاب در موضوعاتی چون ناامیدی، عشق و صلح ادامه یافت.» «سایت پرشین پرشیا»

درگذشت و خاک‌سپاری

سرانجام خانم سیمین بهبهانی به علت بیماریی تنفسی و قلبی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. او در ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ به کما رفت و پس از ۳ روز، در روز سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

سیمین بهبهانی در وصیت‌نامه خود اعلام کرده بود که پس از مرگش در امامزاده طاهر کنار همسر و نواه‌اش یا در آرامگاه خانوادگی کنار پدرش دفن شود. اما به‌خاطر مخالفت رژیم ایران و شهردار کرج، پیکر وی ۳ روز در بیمارستان ماند و در نهایت مجبور شدند روز جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، او را در بهشت زهرا، آرمگاه شماره ۷۲ دفن کنند. «سایت فتوکده»

پیکر او با حضور مردم و ادیبان و هنرمندان از مقابل تالار وحدت تشییع شد؛ و در بهشت زهرا در مقبره خانوادگی و در کنار پدرش به خاک سپرده شد. «سایت شماها»

آثار سیمین بهبهانی

نخستین دفتر از سروده‌های شاعر به همراه برگزیده‌ای از نثرهای داستانی او با عنوان ” سه‌تار شکسته” در اسفندماه ۱۳۲۹ منتشر شد. با انتشار دو دفتر دیگر از اشعارش ” جای پا / ۱۳۳۵″ و ” چلچراغ / ۱۳۳۶″ به‌عنوان شاعری مسلط بر کلام، مطرح گردید؛ و پس از آن دفترهای “رستاخیز/ ۱۳۵۲ “، “خطی ز سرعت و آتش ۱۳۶۰” و “یک دریچه آزادی / ۱۳۷۴” از او منتشرگردید. «سایت کوکا»

گزینه اشعار سیمین بهبهانی که در سال ۱۳۶۷ به چاپ رسید، پس انتشار با استقبال خوانندگان روبرو شد.

کتاب درباره هنر و ادبیات به قلم سیمین بهبهانی، یکی دیگر از آثار ارشمند غزل‌سرای نام‌آور میهن ماست که در سال ۱۳۶۸ به بازار کتاب عرضه شد.

شاعران امروز فرانسه، برگردان متنی از پیر دوبوادفر، به فارسی است که توسط سیمین بهبهانی صورت گرفت و نخستین چاپ آن در سال ۱۳۷۳، و چاپ دوم کتاب در سال ۱۳۸۲ منتشر گردید. «سایت کار آنلاین»

آثار به ترتیب:

سه تار شکسته (۱۳۳۰)

جای پا (۱۳۳۵)

چلچراغ (۱۳۳۶)

مرمر (۱۳۴۱)

رستاخیز (۱۳۵۲)

خطی ز سرعت و از آتش (۱۳۶۰)

دشت ارژن (۱۳۶۲)

گزینه اشعار (۱۳۶۷)

درباره هنر و ادبیات (۱۳۶۸)

آن مرد، مرد همراهم (۱۳۶۹)

کاغذین جامه (۱۳۷۱)

کولی و نامه و عشق (۱۳۷۳)

عاشق‌تر از همیشه بخوان (۱۳۷۳)

شاعران امروز فرانسه (۱۳۷۳) [ترجمه فارسی از اثر پیر دوبوادفر ، چاپ دوم :۱۳۸۲]

با قلب خود چه خریدم؟ (۱۳۷۵)

یک دریچه آزادی (۱۳۷۴)

مجموعه اشعار (۱۳۸۲)

یکی مثلاً این که(۱۳۸۴) «سایت قطره»

ــ

گزیده‌ی اشعار سیمین بهبهانی

یکی از معروف‌ترین شعرهای سیمین بهبهانی با نام ” چرا رفتی” توسط همایون شجریان با همین نام، به زیبایی اجرا شده است:

چرا رفتی، چرا؟ من بی قرارم

به سر، سودای آغوش تو دارم

نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟

ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟

نه هنگام گل و فصل بهارست؟

نه عاشق در بهاران بی قرارست؟

نگفتم با لبان بسته ی خویش

به تو راز درون خسته ی خویش؟

خروش از چشم من نشنید گوشت؟

نیاورد از خروشم در خروشت؟

اگر جانت ز جانم آگهی داشت

چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟

کنار خانه ی ما کوهسارست

ز دیدار رقیبان برکنارست

چو شمع مهر خاموشی گزیند

شب اندر وی به آرامی نشیند

ز ماه و پرتو سیمینه ی او

حریری اوفتد بر سینه ی او

نسیمش مستی انگیزست و خوشبوست

پر از عطر شقایق های خودروست

بیا با هم شبی آنجا سرآریم

دمار از جان دوری ها برآریم

خیالت گرچه عمری یار من بود

امیدت گرچه در پندار من بود

بیا امشب شرابی دیگرم ده

ز مینای حقیقت ساغرم ده

دل دیوانه را دیوانه تر کن

مرا از هر دو عالم بی‌خبر کن

بیا! دنیا دو روزی بیشتر نیست

پی ِ فرداش فردای دگر نیست

بیا… اما نه، خوبان خود پرستند

به بندِ مهر، کمتر پای بستند

اگر یک دم شرابی می چشانند

خمارآلوده عمری می نشانند

درین شهر آزمودم من بسی را

ندیدم باوفا زآنان کسی را

تو هم هر چند مهر بی غروبی

به بی مهری گواهت این که خوبی

گذشتم من ز سودای وصالت

مرا تنها رها کن با خیالت

ــ

سنگ گور (سیمین بهبهانی)

ای رفته ز دل رفته ز بر، رفته ز خاطر

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم

بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه

در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم

ای رفته ز دل، راست بگو !بهر چه امشب

با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟

گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه

من آن نیم او مرده و من سایه اویم

من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است

او در دل سودا زده از عشق شرر داشت

او در همه جا، با همه کس، در همه احوال

سودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت

من آن نیم، این دیده ی من سرد و خموش است

در دیده او آن همه گفتار نهان بود

وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ

مرموز تر از تیرگی شامگهان بود

من او نیم آری، لب من این لب بی‌رنگ

دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت

اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش

مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم

آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد

او در تن من بود و ندانم که به ناگاه

چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد

من گور ویم، گور ویم بر تن گرمش

افسردگی و سردی کافور نهادم

او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر

سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم

ــ

شعری از سیمین بهبهانی:

شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد

رخساره می‌تابم از او، اما به چشمم نشسته

بادا که چون من مبادا، چل‌سال رنجش پس از این

با پای چالاک پیما، دیدی چه دشوار رفتم

تق‌تق کنان چوب‌دستش، روی زمین می‌نهد مهر

لبخند مهرم به چشمش، خاری شد و دشنه‌ای شد

برچهره سرد و خشکش، پیدا خطوط ملال است

گویم که با مهربانی، خواهم شکیبایی از او

رو می‌کنم سوی او باز، تا گفت‌وگویی کنم ساز

خشم است و طوفان نگاهش، یعنی: تماشا ندارد

بس نوجوان است و شاید، از بیست بالا ندارد

خود گر چه رنج است بودن، ” بادا مبادا ” ندارد

تا چون رود اوئ که پایی، چالاک پیما ندارد؟

با آن که ثبت حضورش، حاجت به امضا ندارد

این خوی‌گر با درشتی، نرمی تمنا ندارد

یعنی که با کاهش تن، جانی شکیبا ندارد

پندش دهم مادرانه، گیرم که پروا ندارد

رفته است و خالی است جایش، مردی که یک پا ندارد

ــ

من با تو ام ای رفیق! با تو

همراه تو پیش می نهم گام

در شادی تو شریک هستم

بر جام می تو می زنم جام

من با تو ام ای رفیق با تو!

دیری ست که با تو عهد بستم

همگام تو ام، بکش به راهم

همپای تو ام، بگیر دستم

پیوند گذشته های پر رنج

اینسان به توأم نموده نزدیک

هم‌بند تو بوده ام زمانی

در یک قفس سیاه و تاریک

رنجی که تو برده ای ز غولان

بر چهر من است نقش بسته

زخمی که تو خورده ای ز دیوان

بنگر که به قلب من نشسته

تو یک نفری … نه ! بیشماری

هر سو که نظر کنم، تو هستی

یک جمع به هم گرفته پیوند

یک جبهه ی سخت بی شکستی

زردی؟ نه ! سفید؟ نه ! سیه، نه

بالاتری از نژاد و از رنگ

تو هر کسی و ز هر کجایی

من با تو، تو با منی هماهنگ

ــ

سوار خواهد آمد. سرای رفت و رو کن

کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن

ز شستشوی باران، صفای گل فزون تر

کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن

جلیقۀ زری را ز جامه دان در آور

گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن

ز پول زر به گردن ببند طوقی اما

به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن

به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای

ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن

ز گوشه خموشی، سه تار کهنه بر کش

سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن

چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد

ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن»

سکوت سهمگین را از این سرا بتاران

بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن

سوار چون در آید در آستان خانه

گلی بچین و با دل نثار پای او کن

سوار در سرایت شبی به روز آرد

دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن

سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت

نماز عاشقی را به خون دل وضو کن

منابع

زندگینامه سیمین بهبانی «مردان پارس»

http://persian-man.ir/senior/poets/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C/

ــ

بیوگرافی سیمین بهبهانی «سایت کوکا»

http://www.coca.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C/

ــ

بیوگرافی سیمین بهبهانی «سایت فتوکده»

https://photokade.com/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%B4/

ــ

بیوگرافی سیمین بهبهانی «سایت شماها»

https://shomaha.ir/book-and-literature/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C/

ــ

سیمین بهبانی از نگاه روزنامه شرق‌الاوسط لندن «سایت پرشین پرشیا»

http://www.persianpersia.com/artandculture/adetails.php?articleid=22546&parentid=1&catid=10

ــ

بیوگرافی زنده یاد سیمین بهبهانی «سایت قطره»

http://www.ghatreh.com/news/nn50805304/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

ــ

سیمین بهبهانی «سایت کار آنلاین»

https://www.kar-online.com/node/2249

ــ

سیمین بهبهانی: عشقی به قدرت مرگ «سایت رادیو فردا»

https://www.radiofarda.com/a/f3-siminbehbahani-life-work/26550659.html

ــ

«سیمین بهبهانی و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید»

https://mohamadrezateimouri.com/simin-behbahani/

ــ

بانوی غزل «سایت سرند»

https://www.sarandmonthly.com/%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%D8%BA%D8%B2%D9%84/

ــ

ــ

نسرین ستوده: وقتی وکیل سیمین بودم «سایت ایران وایر1»

https://iranwire.com/fa/features/1219

ــ

کفش سیمین و نشست مجلس شورای اسلامی «سایت ایران وایر2»

https://iranwire.com/fa/features/1221

ــ