کاربر:Khosro/صفحه تمرین لباس شخصیها

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ توسط Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
لباس شخصی‌ها
[[]]
پرونده:لباس شخصی‌ها.PNG
کنش
کشور ایران
وفاداری سید علی خامنه‌ای
رسته گروه فشار
نقش سرکوب معترضان حکومت
اندازه بیش از ۱۲ هزار
تجهیزات چماق، چاقو، قمه، تبر، پنجه بُکس، سلاح گرم
فرماندهان
فرمانده کل مجتبی خامنه‌ای
فرماندهان برجسته حسین طائب، منصور ارضی، حسین سیب‌سرخی، حسین سازور

لباس شخصی‌ها ، دسته‌جات مختلفی در حکومت جمهوری اسلامی هستند که مستقیم با مجتبی خامنه‌ای فرزند سید علی خامنه ای در ارتباط بوده و هستند. اصلی‌ترین هدف از تشکیل لباس شخصی‌ها، سرکوب اعتراضات مردمی و هر مخالف حکومت است. لباس شخصی‌ها پاسخگو به هیچ نهاد و ارگانی نیستند، تحت نظر اطلاعات سپاه پاسداران فعالیت می‌کنند و دستورات خود را مستقیماً از بیت رهبری می‌گیرند. آن‌ها هم‌چنین به (گروه فشار) و (باورمندان) یا (به خدمت گرفته شدگان حکومت) شناخته می‌شوند. لباس شخصی‌ها متشکل از لات و لمپن‌هایی هستند که هیچ هویت مشخصی ندارند. کار آن‌ها سرکوب و خاموش کردن هر صدای معترض و مخالف با چوب و چماق، چاقو، پنجه بُکس، تبر، قمه و سلاح‌های گرم است. لباس شخصی‌ها قانونی نیستند و فقط برای سرکوب مردم تشکیل شده است.

پیشینه لباس شخصی‌ها

تاریخ‌نگاران در وقایع کودتای ۲۸ مرداد  ۱۳۳۲، از نقش شعبان جعفری معروف به (شعبان بی‌مخ) نوشته‌اند. شعبان بی‌مخ یک لباس شخصی در دوران شاه بود که در ۲۸ مرداد با برهم زدن نظم عمومی و تخریب و ترساندن مردم، علیه دکتر محمد مصدق عمل می‌کرد؛ شعبان بی‌مخ طبق اسناد و مدارک و عکس‌ها چماق کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود.[۱] «سایت دویچه وله فارسی»

در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آخوند کاشانی با ایجاد گروهی از لات و لمپن‌های معروف تهران نقش بسیار مخربی در به ثمر رساندن کودتا علیه دولت دکتر مصدق ایفا کرد. افرادی نظیر شعبان بی‌مخ، طیب، رمضان یخی، هفت کچلان،‌ ناصر جیگرکی، محمود مسگر، حاجی سردار، مصطفی زاغی،‌ عباس لاله، اصغر شاطر، اکبر ابرام خان، ماشاءالله ابرام خان، اکبر زاغی، باقر کچل و... که به شکل هیأتی هم بودند.[۲] «سیمای آزادی»

پس از انقلاب ضد سلطنتی در سال‌های ۱۳۵۸ و ۵۹، در جریان جلسات بحث مقابل دانشگاه تهران، میتینگ‌های سازمان‌های چپ و همچنین روز اجرای نمایش (عباس آقا) به کارگردانی سعید سلطان‌پور در سالن نمایش دانشکده هنر، در همه‌ی این روزها، زنی با چادری بر کمر بسته حضور داشت که معروف بود به (زهرا خانم)، این زن از لباس شخصی‌ها بود که کارش برهم زدن تمامی تجمعات و برنامه‌ها با چماق و با کمک عده‌ای نیروی کمکی از مردان بود، با شعار (خمینی عزیزم  بگو تا خون بریزم). یک پیکان سفیدرنگ هم بود که زهرا خانم را هر روز به سر کارش می‌رساند و برمی‌گرداند. در تابستان سال ۱۳۵۹، نسبت به اجباری شدن حجاب، که گروهی از زنان در مقابل ساختمان نخست وزیری در خیابان پاستور دست به اعتراض و تجمع زدند که زهرا خانم هم با همراهانش وارد شدند و با استفاده از چماق و چاقو و شلاق و همچنین با خالی کردن کیسه‌های موش به زیر پای زنان معترض، با شعار (یا روسری یا توسری) اقدام برهم زدن تجمع زنان و فراری دادن آن‌ها کردند که مجله تهران  مصور در همان روزها عکسی از او در کنار صادق قطب زاده  منتشر کرد که بیان‌گر حمایت حکومت بود.[۱] «سایت دویچه وله فارسی»

لباس شخصی‌ها چه کسانی هستند

پرونده:لباس شخصیهای تهران.PNG
لباس شخصی‌های تهران

بحث لباس شخصی‌ها سال‌هاست  که در ایران به یکی از مسائل سیاسی تبدیل شده است. اولین بار حضور لباس شخصی‌ها در حوادث کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، به طور جدی وارد حوزه‌های سیاسی شد و این گروه تا کنون  در صحنه‌های خشونت‌های سیاسی حاضر بوده است. لباس شخصی‌ها زیر نظر اطلاعات سپاه پاسداران فعالیت می‌کند و بیش از ۱۲ هزار عضو دارد و آموزش‌دیده و سازمان یافته هستند. بودجه‌ی لباس شخصی‌ها از بیت رهبری (خامنه‌ای) تلمین می‌شود و همچنین سود پول صندوق ذخیره‌ی دادگستری صرف هزینه‌های لباس شخصی‌ها می‌گردد؛ این بودجه خارج از هرگونه حساب‌رسی است. لباس شخصی‌ها قانونی نیستند و برای سرکوب مردم شکل گرفته است.[۳]

در اواخر سال‌های دهه ۸۰، لباس شخصی‌ها به گروه (باورمندان ویا به خدمت گرفته شدگان حکومت) و شبه نظامیان وفادار به خامنه‌ای اطلاق می‌شود که وظیفه خود را دفاع از ارزش‌های اسلامی می‌دانند. در فرهنگ سیاسی معاصر ایران، لباس شخصی‌ها تحت عنوان بسیج نیز تعبیر می‌شوند. محافظه کاران در رهبری جمهوری اسلامی ایران، سالیان است که از گروه‌های به‌شدت مذهبی به‌عنوان یکی از مؤثرترین شیوه‌های برای سرکوب هر چالشی استفاده می‌کنند؛ هرکجا اعتراض یا یک اجتماع دمکراسی‌خواه وجود داشته باشد، لباس شخصی‌ها در حالت عادی به ظاهر پنهان از چشم‌ها به صحنه آورده می‌شود؛ این لباس شخصی‌ها به‌خاطر ارتباطات قدرتمندی که دارند از هرگونه تعقیب قضایی مصون هستند؛ همین مصونیت باعث شده است تا این گروه بدون ترس از عواقب کار خود به هر گروه مخالف خود حمله کند.[۴]

لباس شخصی‌ها افرادی هستند که مستقیماً زیر نظر مجتبی خامنه‌ای (پسر سیدعلی خامنه‌ای) به فعالیت مشغول‌ هستند. آن‌ها دارای مقام و رتبه نیستند و از کسی هم به جز مجتبی خامنه‌ای دستور نمی‌گیرند و با مستقیماً در ارتباط هستند. لباس شخصی‌ها نقش عمده‌ای در تجارت ایران دارند؛ بدون دادن گمرگ جنس وارد کشور می‌کنند، هیچ مالیاتی نمی‌دهند، وام‌های بلاعوض می‌گیرند، زمین‌های دولتی و غیردولتی را غصب می‌کنند؛ و در تجاوز به حریم شخصی مردم نیز آزادند.[۵]

لباس شخصی‌ها در قیام آبان ۱۳۹۸

پرونده:لباس شخصیها در قیام آبان.PNG
لباس شخصی‌ها در قیام آبان ۱۳۹۸

در اعتراضات و تظاهرات  گسترده آبان ۱۳۹۸، تعدادی از اقشار مختلف مردم توسط لباس شخصی‌ها کشته و مجروح شدند و شمار بسیار زیادی نیز دستگیر و بازداشت گردیدند که بخشی از این بازداشتی‌ها دانشجویان بودند؛ به‌طوری که در ۲۷ آبان، ساعت ۸ شب، جمعی از لباس شخصی‌ها با آمبولانس وارد دانشگاه تهران شدند و ۵۰ نفر از دانشجویان را بازداشت کردند و به مکان نامعلومی انتقال دادند.

بعضی از دانشجویان نیز در خیابان یا منزل خود دستگیر شدند؛ از  جمله ملیکا قرگوزلو، دانشجوی روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبایی که در روز یکشنبه ۲۶ آبان در خیابان دستگیر و به زندان اوین برده شد. کامیار ذوقی دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز  در ۲۷ آبان در منزل خود بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. علی نانوایی دانشجوی دانشگاه  تهران نیز در ۲۷ آبان به هنگام خروج از دانشگاه دستگیر شده است. همچنین بسیاری  از  دانشجویان توسط نهادهای امنیتی با تماس‌هایی مورد تهدید قرار گرفته‌اند.[۶]

( قیام آبان ۱۳۹۸ ، در صفحه‌ی «اعتراضات ۱۳۹۸ ایران » به صورت مشروح آمده است)

دسته‌های لباس شخصی‌ها

لباس شخصی‌ها از دسته‌جات مختلفی تشکیل شده‌اند که بارزترین آنها: لباس شخصی‌های مداحان، لباس شخصی‌های سپاه پاسداران، لباس شخصی‌های بسیج، لباس شخصی‌های اطلاعت و لباس شخصی‌های انصار حزب‌الله است.

۵ نفر از مداحان سردسته‌های جمع مداحان هستند که رئیس آن‌‌ها منصور ارضی است؛ این پنج نفر شامال‌: حسین سیب سرخی، منصور ارضی، احد قدمی، حسین سازور، روح‌الله بهمنی، عبدالرضا هلالی، سعید حدادیان، هستند.[۷]

سعید حدادیان یکی از این مداحان تندرو و مورد علاقه خامنه‌ای و بیت رهبری است. سعید حدادیان نقش عمده‌ای در تهییج لباس شخصی‌ها و به کارگیری آن‌ها در جهت اهداف سیاسی بیت رهبری دارد[۴].

مداحان لباس شخصی

همه مداحان گرد حاج منصور ارضی: ایستاده وسط: آخوند سید حسین مومنی ، سمت چپ ایشان حاج حسین سازور و حاج حسن افشار، ردیف وسط از راست به چپ :حاج علی حاج قربانی - سید مهدی میرداماد - حاج سعید حدادیان - حاج حسن خلج - حاج منصور ارضی - حاج محمود کریمی - حاج محمد طاهری - حاج علی آئینه چی - سید مجید بنی فاطمهردیف نشسته روی زمین از راست به چپ :مجید بادکوبه - ابوالفضل بختیاری - محمد جوادی - حسین سیب سرخی - امین مقدم - روح الله بهمنی و نوجوان از راست به چپ :فرزند محمود کریمی و فرزند محمد طاهری
همه مداحان گرد حاج منصور ارضی: ایستاده وسط: آخوند سید حسین مومنی ، سمت چپ ایشان حاج حسین سازور و حاج حسن افشار، ردیف وسط از راست به چپ :حاج علی حاج قربانی - سید مهدی میرداماد - حاج سعید حدادیان - حاج حسن خلج - حاج منصور ارضی - حاج محمود کریمی - حاج محمد طاهری - حاج علی آئینه چی - سید مجید بنی فاطمهردیف نشسته روی زمین از راست به چپ :مجید بادکوبه - ابوالفضل بختیاری - محمد جوادی - حسین سیب سرخی - امین مقدم - روح الله بهمنی و نوجوان از راست به چپ :فرزند محمود کریمی و فرزند محمد طاهری

نظام جمهوری اسلامی از هر ابزاری برای تثبیت قدرت خودش و سرکوب مردم استفاده می‌کند، یکی از این اهرم‌ها، جمع کردن گروهی تحت عنوان مداح می‌باشد، مداحان دارای یک تشکیلات مافیایی هستند؛ که ‌ به بیت خامنه‌ای وابسته هستند.

درحکومت جمهوری اسلامی اولین استفاده ا ز کار مداحی در سال‌های جنگ ایران و عراق بود که مداحان رژیم، جوانان و نوجوانان و حتی کودکان را برای رفتن به جنگ تشویق می‌کردند، آنها از یک جنگ ضد میهنی چهره‌ی یک جنگ مقدس می‌ساختند، و اسم آن را جنگ بین کفر و اسلام می‌گذاشتند. به این ترتیب ده‌ها هزار نوجوان و کودک را به کام مرگ فرستادند.

بعد از مرگ خمینی، خامنه‌ای به قدرت رسید، اما خامنه‌ای قدرت و محبوبیت خمینی را نداشت؛ سواد حوزوی کافی نداشت، سابقه‌ی مبارزاتی مشخصی نداشت، لذا نمی‌توانست یک حاکم بلامنازع مانند خمینی باشد؛ بنابراین از هر ابزاری برای تثبیت قدرتش استفاده کرد، یکی از این اهرم‌ها تشکیلات عریض و طویل مداحان بود. 

رئیس مافیای مداحی، منصور ارضی است، او با ایجاد یک حلقه نزدیک به خود، هسته‌ی تشکیلات مداحی را بنیان گذاشت؛‌ سعید حدادیان، محمود کریمی و محمدرضا طاهری از جمله نفرات اولیه‌ی این هسته بودند. به تدریج این تشکیلات گسترش بسیار سریعی پیدا کرد بطوری که خبرگزاری مهر در مورد تعداد مداحان نوشت:‌ «رئیس کانون مداحان کشور می‌گوید بیش از ۵۶ هزار و ۴۳۲ مداح مرد شناسایی شده است» (خبرگزاری مهر اسفند ۱۳۹۲).

این مافیا، رؤسای قدیمی هیأت‌ها و پیرغلامان سنتی را کنار زدند و کنترل هیأت‌های پرجمعیت ایران را بدست گرفتند.

تشکیلات مداحی  رژیم تبدیل به لباس شخصی‌های خامنه‌ای شدند، در انتخابات ۸۴ به دستور خامنه‌ای، مداحانش از احمدی‌‌نژاد حمایت کردند،‌ اما چند سال بعد همین مداحان فتوای قتل نفرات نزدیک احمدی نژاد را باز هم به دستور خامنه‌ای صادر کردند.[۲]

کار اصلی مافیای مداحی سازماندهی لباس‌ شخصی‌ها برای سرکوب مردم در حرکات اعتراضی و قیام‌ها است؛ اما یک مأموریت دیگر هم دارند و آن این که از بین جوانان مستعد نفرات را برای استخدام در نیروهای امنیتی و سرکوب شناسایی و معرفی می‌کنند؛ که در این کارهم در راستای مأموریت اول آنان است.

در این سالهای اخیر که رژیم در سوریه دست به سرکوب و کشتار مردم بی‌دفاع سوریه  زده‌است، مافیای مداحی تلاش کرده است که آن را یک جنگ مقدس بنمایاند.

این لباس شخصی‌های سرکوبگر که تحت عنوان مداح کار می‌کنند دست بازی هم در غارت سرمایه‌های مردم دارند،‌ در یک نمونه علی قلی‌ها داماد منصور ارضی که  به‌عنوان مدیر قسمت بهره برداری مترو تهران در زمان قالیباف به استخدام شهرداری در آمد، بیش از ۲۷۰۰ نفر را به استخدام  در‌‌آورد که یا اصلاً وجود خارجی ندارند و یا این که اصلاً سرکار حاضر نمی‌شوند. این مداحان به نام امام حسین دستمزد های چند ده و چند صد میلیونی می‌گیرند، و اسم آن را پاکت و صِلِه می‌گذارند.

علاوه بر تمام جرم و جنایتی که در سرکوب انجام می‌دهند، این مافیای مداحی، مراسم عزاداری امام حسین را هم به سخره گرفته و با اشعار و حرکات مبتذل همه چیز را لوث و آلوده کردند.[۲]

پرونده:مداحان1.PNG
منصور ارضی، حسین سازور، سعید حدادیان، حسین سیب‌سرخی، روح‌الله بهمنی، رضا هلالی، احد قدمی

حسین سیب سرخی

حسین سیب سرخی متولد ۵۴، تحصیلات سیکل، مداح خصوصی بیت رهبری و قمه زن معروف تهران، مداح جوانی است که در سال ۱۳۷۷، به علت دستگیری در خانه فساد به جرم اینکه با نام مامور قلابی قصد اخاذی داشت به ۲ سال زندان محکوم شد، اوج معروفیت او به سال ۱۳۸۰، می رسد. از آن سال به بعد نوچه حسین سازور و منصور ارضی شد. او همواره به عنوان سر تیم عملیات لباس شخصی ها بوده است و تنها قمه زنی است که خامنه‌ای با ایشان ارتباط دارد. از نیرو های ایشان می توان به مصطفی خیریان مشاور ایثارگران احمدی نژاد (رئیس جمهور سابق) و سجاد صابری ظفر قندی (برادر زاده قاضی ظفر قندی ) اشاره کرد. دو برادر دیگر او مجید و سعید (معتاد) هم از سردمداران لباس شخصی ها هستند.

سعید حدادیان

سعید حدادیان که از مداحان حکومتی معروف است که تا کنون با رانت های بی بدیل سپاه و دولت و حمایت‌های بیت رهبری توانسته است جایگاه ویژه‌ای برای خود دست و پا کند. او که در بسیاری از حوادث کشور در نقش لیدر و محرک چماقداران ظاهر شده است علاوه بر منسب‌ها و مزایای دولتی در سپاه پاسداران در حال تبدیل شدن  به استاد دانشگاه است.

حسین سازور

حسین سازور، یکی از رؤسای لباس شخصی‌ها، محل تجمع‌شان مقر چکش طلا در میدان خراسان است. او همواره مسلح بوده و در تظاهرات و تجمعات اعتراضی رو به مردم تیر اندازی می‌کند.

منضور ارضی

منصور ارضی رهبر مداحان است و در سازماندهی مداحان لباس شخصی نقش مهمی دارد.

روح‌الله بهمنی

روح‌الله بهمنی، داماد دیگر پروین احمدی‌نژدا است که کارچاق کن وام‌های میلیاردی است.

عبدالرضا هلالی

رضا هلالی یکی از مداحان انصارحزب‌الله است. او در حسینیه خمینی در ماه محرم از خامنه‌ای اذن جهاد می‌خواست تا همه‌ی بدحجاب‌ها را در مملکت امام زمان! از دم تیغ بگذراند.

احد قدمی

احد قدمی داماد پروین احمدی نژاد (خواهر محمود احمدی نژاد) متولد ۱۳۶۰، تحصیلات سیکل، اخراجی حوزه علمیه آقای مجتهدی به جرم لواط ، اخراجی سپاه انصار و حراست ایران خودرو به جرم دریافت رشوه،احد قدمی در دولت احمدی نژاد مدیرکل حراست شهرداری‌ها و دهیاری‌ها در کل کشور شد.[۸]

لباس شخصی‌های انصار حزب‌الله

گروه فشار انصار حزب‌الله، حسین الله کرم، مسعود ده‌نمکی و حاجی بخشی، از جمله لباس شخصی‌هایی بودند که در اویال دهه هفتاد به دختران و زنان به بهانه‌ی بدحجابی حمله می‌کردند. در تابستان ۱۳۸۷، لباس شخصی‌ها فاجعه‌ای را به بار آوردند که هنوز از یادها نرفته است؛ حمله به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران توسط لباس شخصی‌ها سوار بر وانت‌بارها که چماق به‌دست و سفیدپوش شعار می دادند (خامنه‌ای خمینیه، می‌فهمی؟). در همه این سال‌ها هر وقت تجمعی برپا می‌شد، لباس شخصی‌ها با پیراهن سفید حضور پیدا می‌کردند که گاهی تعداد آن‌‌ها بیش از تجمع‌کنندگان بود. تجمعات اعتراضی زنان، کارگران، دانشجویان و معلمان و هر گروهی قصد اعتراض داشت، مورد حمله لباس شخصی‌ها قرار می‌گرفتند.[۱]

لباس شخصی‌های گردان حبیب

گردان حبیب در زمان جنگ ۸ ساله ایران و عراق، در مراحل حساس جنگ شرکت داشت، گردان حبیب یگانی بود که مجتبی خامنه‌ای (فرزند سید علی خامنه ای) در آن‌جا حضور یافت و بعد ازجنگ همین گردان حبیب اندک اندک به حلقه‌ای برای گرد آمدن افرادی از تندروترین و سرکوب‌گرترین نیروهای اطلاعاتی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران، به محوری مجتبی خامنه‌ای تبدیل شد.

مهدی طائب

آخوند مهدی طائب از روحانیان و مسئولان گردان حبیب و لشکر ۲۷ بود. او در سال ۶۵ در جبهه‌های جنگ حضور داشت و بعد از جنگ دروس حوزوی خود را ادامه داد و کم کم به یک منبری تندرو تبدیل شد. مهدی طائب در قیام سال ۱۳۸۸، از منبری‌های اصلی و فعال توجیه کننده‌ی سرکوب اعتراضات مردمی بود؛ او پس از سرکوب قیام و اعتراضات ضد حکومتی، مؤسس و فرمانده قرارگاه عمار شد که اهداف آن اجرای فرمان خامنه‌ای علیه معترضان و منتقدان بود. محفلی برای گروهی از تندروترین طرفداران خامنه‌ای که در واقع شعبه‌ای فرعی از حلقه گردان حبیب بود؛ گروهی از منبری‌ها و سخنرانان افراطی که سابقه جبهه نیز داشتند، در کنار مداحان تندرو و سیاسی طرف‌دار خامنه‌ای و نیز کسانی که به رهبران انصار حزب‌الله و لباس شخصی‌ها معروف هستند. چنین گروهی با ساماندهی هیئت‌ها و محفل‌های امنیتی و نیروهای کف خیابانی به ابزار حلقه گُردان حبیب تبدیل شدند؛ بعضی از معروف‌ترین این جماعت عبارتند از: حسین الله‌کرم، حسین یکتا، سعید قاسمی، حمید رسایی، علی‌رضا پناهیان و حسن عباسی. مهدی طائب مسئول این گروه تندرو در قرارگاه عمار، عضو هیئت مدیره در مؤسسه آوینی نیز است؛ مؤسسه‌ای که  سازنده سریال تلویزیونی گاندو است، سریالی جهت تبلیغ قدرت‌مندی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران. مهدی طائب در مؤسسه آوینی بودجه‌ای گرفته و یک فیلمی ساخته در تبلیغ مجموعه تحت کنترل برادرش (حسین طائب) در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران.

حسین طائب

آخوند حسین طائب در سپاه پاسداران در زمان جنگ ایران و عراق بود. حسین طائب از وزارت اطلاعات شروع به رشد کرد و معاون مصطفی پورمحمدی در معاونت امورخارجی وزارت اطلاعات شد؛ اما بعد از مدتی از وزارت اطلاعات کنار گذاشته شد. خامنه‌ای با این‌که کنترل خود بر وزارت اطلاعات را گسترش و توسعه داده بود، با روی کار آمدن محمد خاتمی و اصلاح‌طلبان در نیمه دهه ۷۰، کنترل وزارت اطلاعات را از دست رفته می‌دید، اقدام به جمع کردن گروهی از مسئولان و معاونان پیشین وزارت اطلاعات در بیت رهبری برای سازمان‌دهی تشکیلات بی‌نام کرد که این نهاد در بین مخالفانش به طلاعات موازی مشهور شد. فرماندهی این نهاد موازی در بیت خامنه‌ای، با اصغر میرحجازی مشاور امنیتی خامنه‌ای بود که افرادی مانند فلاحیان، مصطفی پورمحمدی و میثم (طائب) در آن  حضور داشتند. خامنه‌ای از خارج بیت نیز دستور به فعال‌تر شدن واحدهای اطلاعاتی سپاه پاسداران را داد و از سوی دیگر بخش‌های اطلاعاتی قوه قضاییه تحت امر محمد یزدی به نام حفاظت اطلاعات قوه قضاییه فعال شدند. خامنه‌ای همچنین حفاظت اطلاعات ناجا را به ریاست سرتیپ محمدرضا نقدی فعال کرد. از مجموع این نهادهای اطلاعات خارج از کمترل دولت، میثم (طائب) در اداره سازمان طلاعات موازی در بیت خامنه‌ای، به‌طور تنگاتنگی با محمدرضا نقدی و محمدباقر قالیباف فرمانده نیروی انتظامی، علیه منتقدان وارد همکاری شدند. این تیم در ضلع دیگری با مجموعه رسانه‌ای صدا و سیما (علی لاریجانی)  و کیهان (حسین شریعتمداری) تقویت می‌‌شد. حسین طائب با نزدیکی به مجتبی خامنه‌ای  نفوذ و قدرت خود را به سرعتی بالان و روندی جهشی افزایش داد. شهرت اصلی او در عرصه‌های اطلاعاتی و امنیتی به دهه ۱۳۸۰ برمی‌گردد. با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور، حسین طائب به یکی از با نفوذترین عناصر در بیت خامنه‌ای تبدیل شد.

نام تیم مجتبی خامنه‌ای و طائب در انتخابات ریاست جمهوری چهار سال بعد بیشتر بر سر زبان‌ها افتاد. مجتبی خامنه‌ای به حمایت از احمدی‌نژاد و سازماندهی صندوق رأی متهم شد و هنگامی که اعتراضات مردمی علیه  نتایج انتخابات  بالا گرفت، بسیج محور  سرکوب اعتراضات شد و فرمانده بسیج  نیز حسین طائب بود. همان  موقع که حسین طائب به‌عنوان فرمانده بسیج محوریت سرکوب و مقابله با اعتراضات مردمی در تهران و سراسر کشور را به‌عهده داشت، معاون او سرتیپ حسین همدانی از لشگر ۲۷ بود؛ همان که می‌گفت برای سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸، چهار پنج هزار تن از اراذل و اوباش تهران را سازماندهی کرده است که در روز عاشورا به تظاهرکنندگان منتقد و مخالف حکومت در خیابان‌های تهران حمله  و آن‌ها را سرکوب کنند. حسین طائب تا پاییز سال  ۱۳۸۸، فرمانده بسیج بود. در حالی که پس از انتخابات ریاست جمهوری دامنه‌ی اعتراضات مردمی علیه حکومت بالا گرفته بود، با اعلام رسمی ارتقای جایگاه سازمانی معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات سپاه، ریاست این سازمان جدیدالتأسیس که بعدها مهم‌ترین و بزرگترین سازمان اطلاعاتی کشور گردید به حسین طائب سپرده شد. معاون و جانشین حسین طائب فردی از گردان حبیب به نام حسن محقق بود که جای‌گزین حسین نجات در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران شد، حسن محقق از چهره‌های نزدیک به مجتبی خامنه‌ای و مورد اعتماد رهبر است که مدتی مسئولیت حفاظت از خامنه‌ای را برعهده داشت. حلقه وصل همه‌ی این فرماندهان اطلاعاتی و امنیتی، مجتبی خامنه‌ای است. حضور مجتبی خامنه‌ای  در کانون تصمیم‌گیری‌های بیت رهبری، قرار گرفتن حسن طائب و حسن محقق دو چهره نزدیک به مجتبی در رأس اطلاعات سپاه و حضور محمد کوثری فرمانده سابق لشکر ۲۷ در رأس قرارگاه ثارالله، و چیدن سایر فرماندهان نزدیک به مجتبی خامنه‌ای در موقعیت‌های حساس و کلیدی، در مجموع حلقه گُردان حبیب را به یکی از ذی نفوذترین گروه‌های صاحب قدرت در جمهوری اسلامی و به‌ویژه در تهران، پایتخت تبدیل کرده است.

حسین الله کرم

حسین الله‌کرم رهبر سابق انصار حزب‌الله و از رهبران کنونی لباس‌شخصی‌های تهران. از رهبران اصلی انصار حزب‌الله تهران در دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰. حسین الله‌کرم شناخته‌شده‌ترین چهره در بین لباس‌شخصی‌ها در سه دهه اخیر به شمار می‌رود. گروهی که در سه دهه گذشته در مواقعی که بیت رهبری درصدد برخورد با برخی دولتمردان و فعالان مدنی و سیاسی منتقد بوده، از آن به عنوان یک گروه فشار استفاده کرده است. الله‌کرم بعدها با جدایی از انصار حزب‌الله، به عنوان مسئول شورای هماهنگی حزب‌الله به فعالیت خود ادامه داد.

حسین یکتا

حسین یکتا عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار و از فرماندهان لباس شخصی‌ها است. حسین یکتا بیشتر به دلیل فعالیت‌هایش در ساماندهی راهیان نور شناخته می‌شود. ایده اعزام دانش‌آموزان و دانشجویان به اردوهای راهیان نور در مناطق جنگی از جمله خوزستان از ایده‌های مورد علاقه خامنه‌ای است و در همین ارتباط او حمایت‌های ویژه‌ای از حسین یکتا به عمل آورده است.[۴]

لباس شخصی‌ها محور اصلی سرکوب در حاکمیت

پرونده:عکس برخی از لباس شصیها.PNG
عکس برخی از لباس شخصی‌ها

گروه‌های فاشیستی ضربت لباس شخصی‌ها، که از ابتدای حاکمیت اسلامی نقش ویژه‌ای ایفا می‌کردند، اکنون به نیروی اصلی سرکوب محسوب می‌شوند. قدرت گیری و بالا رفتن نقش دسته‌های ضربت لباس شخصی‌ها، بیش از آن که بیان‌گر آنارشیسم درونی دستگاه‌های سرکوب باشد، بیان‌گر مرحله‌ای از سرکوب است که دیگر دستگاه‌های قانونی نظام قادر به انجام آن نیستند. همچنین سرکوب دامن لایه‌هایی از قدرت را گرفته که نمی‌توان آن‌ها را از طریق اهرم‌های قانونی سر جایشان نشاند. از طرف  دیگر، قدرت اعتراضات مردمی و پتانسیل نارضائی توده‌ای به‌گونه‌ای است که دستگاه‌های قانونی سرکوب، درهرجایی با محدودیت‌هایی در پیش‌برد خط سرکوب لجام گسیخته روبرو هستند. این امر در شرایطی که تشتت و درگیری در میان نیروهای اصلی حاکم یعنی اصولگراها، روز به روز گسترش می یابد، تکیه به باندهای لبا س شخصی‌ها، تنها راه پیش‌بردن سیاست سرکوبِ مورد نظر باند حاکم به حساب می‌آید. وقتی باندهای لباس شخصی‌ها نقش تعیین کننده در سرکوب پیدا می کنند، این امر نشان‌گر آن است که دیگر در چهارچوب قانون نمی‌توان سیاست‌ها و برنامه‌های مورد نظر را به شکلی مطلوب پیش برد. زیر فشار جنبش مردمی، حاکمیت به این نتیجه رسیده است که اتکا به قانون می‌تواند مانع پیش‌برد برنامه‌های سرکوب مورد نظر گردد. دسته‌جات لباس شخصی‌ها، همان نقشی را بازی می‌کنند که پیراهن قهوه‌ای‌های نازی سرسپرده‌ی هیتلر در آلمان و دسته‌جات فاشیستی پیراهن سیاه‌های موسولینی در ایتالیا ایفا می‌کردند. این دسته‌جات موظف هستند هر نیرو و جریانی که در مقابل قدرت‌گیری جریان فاشیستی مقاومت کند را با اتکا به خشن‌ترین شیوه از پیش پا بردارند. این دسته‌جات که خود را ذوب شده‌گان در رهبر و ولایت اعلام می‌کنند در مواقع ضروری به سرعت سر و کله‌شان همراه با باتون و گازاشک‌آور و بی بیسم و دشنه و زنجیر و پنجه بُکس پیدا می‌شود و هیچ ابایی در ضرب و شتم ندارند، آن‌ها که پشت‌شان به قدرت اصلی حاکمیت گرم است و خطری تهدیدشان نمی‌کند در حمله و ضرب شتمِ شخص یا گروه تعیین شده، شکی به خود راه نمی‌دهند، حال می‌خواهد آن فرد مسؤلی باشد که تا دیروز خط حاکمیت را پیش می‌برد، یا مرجع تقلیدی باشد که تا چندی پیش پشت سرش نماز می‌خواندند یا مخالف سیاسی و مدنی و توده‌های مردمی باشند که حکم تنبیه و سرکوب یا نابودی‌اش صادر شده است. در مواقع حساس باند لباس شخصی‌ها از هیچ کاری کوتاهی نمی کنند، دست‌گیری و بردن به شکنجه گاه‌های مخفی، ضرب و شتم، کشتن، تجاوز، سوزاندن و هتک حرمت، و از سر راه برداشتن مخالفین. در کودتای نظامی این واحدهای نظامی هستند که سرکوب را سازمان می‌دهند، در حکومت‌های فاشیستی این نقش ویژه را باندهای سازمان‌یافته‌ی فاشیستی ایفا می کنند. چه نامشان پیراهن قهوه‌ای‌ها، پیراهن سیاه‌ها و یا لباس شخصی‌ها باشد.

هدف اصلی سازماندهی باندهای لباس شخصی‌ها، مقابله با جنبش قدرت‌مند ضددیکتاتوری کنونی است. پایه‌ی اجتماعی پیش برنده‌ی جنبش ضد دیکتاتوری کنونی ظرفیت دموکراتیک عظیمی دارد که در طول تمام تاریخ معاصرایران سابقه نداشته است. چهارستون پایه‌ی اجتماعی جنبش کنونی، یعنی جوانان، زنان، کارگران و ملیت‌های زیر ستم، بیداری عمقی، توده‌ای و بی‌سابقه‌ی جامعه ایرانی را نشان می‌دهند که تاریکی و بی‌حقی تحمیل شده از طرف استبداد مذهبی را برنمی‌تابد و همین امر بر نگرانی جریان حاکم بشدت افزوده است.

ارژنگ بامشاد، وبلاک سیاسی اجتماعی

https://bamschad.wordpress.com/2010/09/10/arjang-28/