کاربر:Mehran/صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عملیات آفتاب
غنائم ارتش آزادیبخش ملی ایران درعملیات آفتاب.png
غنائم ارتش آزادیبخش ملی ایران درعملیات بزرگ آفتاب
آغاز عملیات۱۳۶۷/۱/۸
پایان عملیات۱۳۶۷/۱/۸
مکان عملیاتغرب شوش - استان خوزستان
نوع تکپرش شیر (تک ویژه ارتش آزادیبخش ملی ایران)
فرماندهیمسعود رجوی
سازمان عمل‌کنندهسازمان مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران

عملیات آفتاب نام عملیاتی است که در نیمه‌ شب ‌یکشنبه‌ ۷ فروردین ۱۳۶۷«ارتش آزادیبخش ملی ایران» با شرکت پانزده‌تیپ رزمی ازجمله تیپ های رزمی زنان مجاهد خلق با یک تعرض گسترده و بزرگ علیه قوای ارتش جمهوری اسلامی درجبهه ای به طول ۳۰کیلومتر، درغرب شوش در استان خوزستان با لشگر ۷۷ خراسان درگیر شد ولشگر ۷۷ را شکست داد.

لشگر ۷۷ خراسان ازنظرفرماندهی ، آموزش وتجهیزات موردرسیدگی خاص ارتش جمهوری اسلامی‌بود. وابزاربسیار مهمی درلشگر کشی به کردستان محسوب میشد ودرآمادگی کامل بسرمیبرد. دراین عملیات ۱۰ گردان ازلشگر۷۷ خراسان منهدم شد و ۵۰۸ نفرازآنها به اسارت ارتش آزادیبخش ملی ایران درآمدند.

دراین عملیات منطقه ای به مساحت ۶۰۰ کیلومتر مربع به تصرف ارتش آزادیبخش ملی ایران درآمد. درجریان این عملیات دهها تانک وخودروهای زرهی ،جنگ افزارهای سنگین،تجیهزات ومهمات به ارزش ۱۰۰ میلیون دلارمنهدم ونابودشد. وتعداد زیادی تانک ونفربرهای زرهی وتوپ های سبک وسنگین وسلاح ومهمات توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران به غنیمت گرفته شد. وبخشی دیگر ازمهمات وتجهیزات و سلاح ها درصحنه عملیات منهدم گردید.

وسعت ومنطقه عملیاتی

منطقه ای به مساحت ۶۰۰ کیلومتر درغرب شوش دراستان خوزستان بطول ۳۰ کیلومتر

نیروهای‌ درگیری دراین عملیات

لشگر ۷۷ خراسان ازلشگرهای مهم ارتش بود که ازنظرفرماندهی وآموزش وتجهیزات مورد رسیدگی ارتش بود و ابزاربسیارمهمی برای درگیریهای کردستان ایران محسوب میشدو درهنگام عملیات درآمادگی کامل بسرمیبرد.که دراین عملیات ۱۰ گزدان ازاین لشگر منهدم شدو۵۰۸ نفرازآنها به اسارت ارتش آزادیبخش ملی ایران درآمدند.


حضور تیپ های رزمی وپشتیبانی زنان مجاهد خلق دراین عملیات

درعملیات آفتاب ۱۵ تیپ رزمی وپشتیبانی ازجمله دوتیپ رزمی زنان مجاهد خلق در۳ محورعملیاتی و۹ جبهه جداگانه با قوای پیاده وزرهی دشمن وارد درگیری شدند.حضوراین زنان مجاهد خلق درصحنه جنگ مورد توجه فراوان رسانه های خارجی قرارگرفت.

بهروز_دهقانی_وصمد_بهرنگی_وکاظم_سعادتی_.jpg ‏
تیپ_های_رزمی_زنان_مجاهد_خلق.png

غنائم جنگی

درجریان این عملیات دهها تانک وخودروی زرهی جنگ افزارهای سنگین تجهیزات ومهمات ارتش جمهوری اسلامی به ارزش ۱۰۰ میلیون دلارمنهدم ونابود شد .و۴ فروند تانک با کلیه تسلیحات وتجهیزات یک نفربرزرهی ودهها قبضه توپ ،توپهای ضد هوایی ، خودرو وانبوهی سلاحهای سنگین وسبک به غنیمت گرفته شدچندین هزارسنگر فرماهدهی اجتماعی ،انفرادی،نگهبانی،آتشباری ومخابرات وبیش از۱۰۰ ذاقه مهمات و۱۲ انبار بزرگ تدارکاتی بدست ارتش آزادیبخش ملی ایران افتاد وبخشی ازآنها منهدم شد.

شهدای این عملیات

حضور تیپ های رزمی وپشتیبانی زنان مجاهد خلق دراین عملیات

بهروز دهقانی درنوشته ای به نام لمپن های نهضت مشروطه درابتدا سعی درمعرفی لمپن هایی که درجنبش مشروطیت نقشی داشته اند داشته ولی درهمان مقدمه تعریفی ازلمپن را ارائه میدهد. ومی نویسد :‌

پیش از معرفی لمپن هائی که در جنبش مشروطیت نقشی داشته اند باید ابتدا به اجمال بررسی کنیم که لمپنیزم چیست؟

"لمپن" اصطلاح عامی است برای کسانی که در تولید شرکتی ندارند، با اینهمه از دسترنج اجتماع سهمی می برند. قارچهائی هستند روئیده بر پیکر درخت اجتماع. و ای بسا با زهرهائی که به پای خود می ریزند، درخت را می خشکانند یا رنجور می سازند.

بهروز دهقانی .،.png
بهروز دهقانی .،.png

این اصطلاح شامل گروههای بسیار و بسیاری می شود؛ چشمگیرترین این گروهها دسته ای است به نام دلال محبت و نیازی به طول و تفصیل ندارد. دلال کاری جز این ندارد که با لطایف الحیل موجودی پیدا کند، زنی یا پسری. و از او استفاده کند.

اراذل محله ها دسته دیگری از لمپن هاست. اینها کار ثابتی ندارند، اغلب با تهدید و حقه بازی از دیگران پول میگیرند و به اصطلاح زندگی می کنند. بعضی از اینها گاهی کار دولتی هم دارند و همین بر هیبتشان می افزاید و توپشان را کارگرتر میکند.

نه فرصتی هست و نه نیازی که همه گروههای لمپن را در اینجا نام ببرم. تنها به شمردن خصوصیات عمومی آنها بسنده می کنم.

لمپن فاقد وطن است. نه اینکه انترناسیونالیست و جهان وطنی باشد هیچ جائی است، نه همه جائی. مختصات خودش را فراموش کرده و نمی داند در چه زمان و مکانی زیست می کند. به ظاهر خیلی پای بند آداب و رسوم و ناموس است. بخصوص تظاهر میکند که از زنان و بچه ها حمایت میکند. اما فقط به منظور این که خود بهره ببرد. نمونه این لمپن ها را میتوانید در باشگاههای ورزشی و بعضی جاهائی که دختران و پسران جوان به ضرورت زیاد رفت و آمد دارند ببینید.

بهروز دهقانی دستخط
بهروز دهقانی دستخط

لمپن ایمان ندارد. اگرچه ممکن است ایمان مذهبی آمیخته به خرافات داشته باشد اما به هیچ وجه وفا و محبت نمی شناسد. اعتقاد دارد سری که درد نمی کند چرا باید دستمال بست. اما نیهیلیست نیست. چرا که نیهیلیست ارزشهای بی ارزش شده را نفی می کند و از سوی دیگر از جنبه مثبت در جستجوی ارزش تازه ای است. و گذشته از آن با نفی ارزشها با قدرت طبقه حاکم درمی افتد. اما لمپن آدمی است که همه ارزشها را نهی میکند و پذیرای هر نوع خواری و زبونی است و نمیخواهد و نمی تواند با قدرت دربیفتد.

لمپن شبیه گردان خوبی است و برای او هیچ فرقی ندارد که زیر پرچم یزید برود یا برای شهدا سینه بزند. هدفی ندارد. به نظرش زندگی بدون معنی و مفهوم است. همه اشعاری را که در مورد بی وفایی دنیا گفته اند از بر کرده و گاه گاهی چاشنی کلامش میکند.

شخصیت لمپن از آداب و رسوم هفتاد و سه ملت متأثر است: مشرب اپیکوری و تصوف بمفهوم غلط و متداول، یعنی هرزگی، عیاشی، بی بند و باری و خوار شمردن همه چیز مگر شکم و زیر آن – اگزیستانسیالیسم منحط (معلوم است نه اگزیستانسیالیسم مبارز سارتر و دیگران) – تسلیم و رضای بی چون و چرای بودائی، غنیمت شمردن "دم" و دود و ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد بودن.

بسیار زودجوش است، زود بهیجان می آید و هر جا راه ببری میرود. و همین است که گاهی در نهضت ها راه پیدا می کند و از جوش و خروش که افتاد باعث از هم پاشیدن آنها می شود. در هر نهضتی بوجود اشخاص با حرارت نیازی هست و از اینرو گردانندگان نهضت ها بدون درنگ لمپن ها را به خود می پذیرند و پایه های قدرت خود را روی شنزار دوششان میگذارند و می بینی که شن وارفته و کاخ به ظاهر محکم روی سرش از هم پاشیده است.

بهروز دهقانی
بهروز دهقانی

به طور کلی لمپن به دو نحو به نهضت صدمه می زند. يا دستخوش حیله ها و خواستهای طبقه حاکم شدن و به آلت کوبیدن مردم بدل گشتن و يا وارد شدن در نهضت و خرابی بالا آوردن. با اینهمه گاهی از میان همین لمپنهای بی ایمان کسانی برمیخیزند که با ایمان راستین پیش می آیند و تا آخر پایداری میکنند و جان میبازند. نمونه این قبیل اشخاص را در نهضت می بینیم.

لمپنیزم از امراض ساری دوره رکود و سکون است. در این دوران عده زیادتری پذیرای بیماری هستند چرا که نیاز شدیدی به بیخبری و فراموشی دارند.

برای داروغه سرخوش چه بهتر از گروهی شهریان بنگی خواب آلوده؟

در فیلم "گنج قارون" چه فلسفه ای تبلیغ می شود؟ فلسفه ول کن بابا دنیا را. دنیا می گذرد. فایده تلاش و مبارزه چیست.

مرد "خوشبخت" دستفروش فیلم حتی روی دست علم طب هم میزند و هیچ چیز را به جد نمیگیرد.

لمپنیزم مثل خوره ای به پیکر اجتماع می افتد و آن را از پائین ببالا میتراشد. طبقه پائین اجتماع زودتر مبتلا می شوند و سپس نوبت خرده بورژواها، "اهل دوایر" و کارمندان است و آنگاه بورژواها.

بدون شک این مختصر حق مطلب را ادا نمی کند خیلی حرفها به ضرور نگفته باقی می ماند. در این خصوص تاکنون چیزی در ایران منتشر نشده است اما به روایت دوستی، جوان نیکو گویا کرمانشاهی، از سالها پیش دست اندر کار تألیف کتاب بزرگی در باره لمپن های ایران است و فعلا دستهایش در پوست گردو.

وبعد ازتعریف جامعی که ازعملکرد وکارکرد لمپن میکند. شروع به معرفی لمپن های دوره مشروطیت میکند. ومی نویسد:

اینک می پردازیم به معرفی چند نفر از لمپن های دوره مشروطیت. در باره هر یک بیشتر از دو یا سه جمله نوشته نشده است، اما همین نشاندهنده شخصیت آنهاست.

مشهدی عباسعلی در بازارچه دوه چی دکان علاقی داشت و با ستار خان دم از دوستی می زد. به تحریک سران انجمن اسلامیه ستار خان را به خانه ای برد که آنجا بکشندش. اما تیری که باو انداختند به شانه اش خورد. ستار خان زودی در رفت و جان به سلامت برد.

فتح الله باغمیشه ای معروف به دگیرمانچی در گرماگرم جنگ تبریز آب را بروی مردم بست. امیر خیزی می نویسد: "از الواط و پهلوانان مشهور تبریز بود و در محله ی باغمیشه روزگار خود را به مردم آزاری و بدکاری می گذراند؛ به قول کسروی "یکی از لوتیان دوه چی می بود که به بیرون شهر رفته آبها را از آسیابها بازگردانید و بدینسان نان در شهر نایاب گردیده سختی بیشتر میشد."

ایت خلیل (خلیل سگه) یکی از اشخاص بی باک و بی بند و بار بود و خود را در صف مشروطه خواهان و مجاهدین وارد کرده به آزار و اذیت مردم می پرداخت و از بس حرکات ناشایست از وی سر می زد که به (ایت خلیل) اشتهار یافته بود (ص  امیر خیزی)

عیوضعلی اسکوئی نمونه ای است از آنهائی که نمیدانند چرا، برای که و با که می جنگند. هنگامی که تبریز از چهار طرف محاصره شده بود، فرماندهی گروهی اجیر از طرف عین الدوله به عیوضعلی داده شد که از الواط معروف اسکو بود. مدتها در جنوب غربی تبریز مردم را می چاپید.

علی اصغر یا قولاغی کسیک اصغر (اصغر گوش بریده) نیز از الواط معروف و رشید محله دوه چی بود (ص  امیر خیزی) که در خدمت انجمن اسلامیه با مجاهدین در افتاده بود.

حسن دلی (حسن دیوانه) از لمپن های با ایمان است. پس از آنکه مدتها بی هدف زیست در جنبش مشروطیت با مجاهدان همراه شد و سر خود را نیز در این راه بباد داد.

شبی از شبها مجاهدان تصمیم میگیرند که به سپاه عین الدوله در باسمنج شبیخون بزنند تا مگر راه آذوقه را باز کنند.

صدایی ماندگار .شعرخوانی بهروزدهقانی.png
صدایی ماندگار .شعرخوانی بهروزدهقانی.png

مجاهدان بی سر و صدا تا نزدیکی های باسمنج می روند. حسن دلی بدون واهمه به توپ نزدیک میشود و سوار لوله توپ میشود و داد و فریاد راه میاندازد. سربازهای دولتی بیدار می شوند و بگیر و ببند، تا آخر سر مجاهدان عقب مینشینند. حسن دلی همانجا کشته میشود. آن شب به "شب حسن دلی" مشهور است.

صدایی ماندگار(شعرخوانی بهروز دهقانی )

درابتدا مقدمه ای ازاشرف دهقانی براین دکلمه شعر گفته میشود وتوضیحاتی ازموضوعات وشعرهایی که توسط بهروز دهقانی دراین کلیپ خوانده میشود را میدهد . وسپس شعرها با صدای بهروز دهقانی خوانده میشود .

منابع