۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
{{ب|دارنده چو ترکیب طبایع آراست| | {{ب|دارنده چو ترکیب طبایع آراست| | ||
از بهر چه او فکندش اندر کموکاست؟}} | از بهر چه او فکندش اندر کموکاست؟}} | ||
{{ب|گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟| | |||
ور نیک نیامد این صور، عیب که راست؟!}} | |||
{{ب|گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟| | |||
ور نیک نیامد این صور، عیب که راست؟!}} | |||
{{ب|گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟| | {{ب|گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟| | ||
ور نیک نیامد این صور، عیب که راست؟!}} | ور نیک نیامد این صور، عیب که راست؟!}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
<blockquote>«چرا كشور ما شده زيردست / چرا رشته ملک از هم گسست</blockquote><blockquote>چرا هر كه آيد ز بيگانگان / پی قتل ايران ببندد ميان</blockquote><blockquote>چرا جان ايرانيان شد / چرا بر ندارد كسي تيغ تيز</blockquote><blockquote>برانيد دشمن ز ايران زمين / دنيا بود حلقه، ايران نگين</blockquote><blockquote>چو از خاتمی اين نگين كم شود / همه ديدهها پر ز شبنم شود»</blockquote>در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود.<blockquote>«بیا كه تیر نگاهت هنوز در پر ماست / گواه ما پر خونین و دیده تر ماست</blockquote><blockquote>دلی كه رام محبت نمی شود دل تست / سری كه در ره مهر و وفا رود سر ماست</blockquote><blockquote>به پادشاهی عالم نظر نیندازیم / گدای درگه عشقیم و عشق افسر ماست»</blockquote>بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کم کم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا چندین سال هیچ اثری چاپ نكند. | <blockquote>«چرا كشور ما شده زيردست / چرا رشته ملک از هم گسست</blockquote><blockquote>چرا هر كه آيد ز بيگانگان / پی قتل ايران ببندد ميان</blockquote><blockquote>چرا جان ايرانيان شد / چرا بر ندارد كسي تيغ تيز</blockquote><blockquote>برانيد دشمن ز ايران زمين / دنيا بود حلقه، ايران نگين</blockquote><blockquote>چو از خاتمی اين نگين كم شود / همه ديدهها پر ز شبنم شود»</blockquote>در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود.<blockquote>«بیا كه تیر نگاهت هنوز در پر ماست / گواه ما پر خونین و دیده تر ماست</blockquote><blockquote>دلی كه رام محبت نمی شود دل تست / سری كه در ره مهر و وفا رود سر ماست</blockquote><blockquote>به پادشاهی عالم نظر نیندازیم / گدای درگه عشقیم و عشق افسر ماست»</blockquote>بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کم کم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا چندین سال هیچ اثری چاپ نكند. | ||
ویرایش