کاربر:Omid/2صفحه تمرین
شکنجه و سرکوب اعضاء
رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه میکنند. اولین بار این اتهام پس از انقلاب ۵۷ مطرح شد... وقتی اعتراض کردند... خودشان خودشان را شکنجه میکنند.
این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد.
سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۸۲ بارها مورد مصاحبه....
در لیبرتی در معرض مستقیم کمیساریا و...
هم اکنون در اروپا و تک تک اعضاء از حقوق شهروندی برخوردارند
بنابراین ممکن نیست.
آزادی اسرا و نفوذیها
حتی یک مورد از پاسداران و نفوذیهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که گاه چند تن از مجاهدین را به قتل رسانده و سپس توسط مجاهدین بازداشت شدند، اعدام نشدهاند.
گزارشهای مفصل مدیریت ضداطلاعات ارتش آزادیبخش ملی ایران از ۷۰ عامل نفوذی جمهوریاسلامی نام بردهاند و همچنین اسامی ۲۳ تن از مجاهدین را که به دست آنان جان باختهاند درج کردهاند. این اطلاعیهها همچنین تصریح میکنند که صدها تن دیگر از مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران براثرکارهای این نفوذیها دستگیر یا اعدام شدهاند. برخی از این نفوذیها به گفته خودشان در شکنجه مجاهدین شرکت داشتهاند و برخی درعملیات تروریستی علیه مجاهدین در کشورهای دیگر شرکت نموده بودند که اسناد آن تماما نزد سازمان مجاهدین خلق ایران موجود است. تردیدی نیست که هر دادگاه عادلانهیی در هر کجای جهان این جاسوسان و تروریستها را مشمول مجازات سنگین مینمود. اما مأموران فوق، پس از خاتمه تحقیقات اخراج و از هر طریقی که به ارتش آزادیبخش ملی آمده بودند بازگردانده شدند.
یکی از مبانی استراتژی جمهوری اسلامی برای تکفیر سیاسی مجاهدین متهم کردن آنان به بدرفتاری یا شکنجه و اعدام اعضای خود از ابتدا پیروزی انقلاب ضدسلطنتی بود. هرگاه مجاهدین به دستگیری و شکنجه و اعدام اعضای خود اشاره و شکایتی میکردند مقامات نظام اسلامی خود مجاهدین را به شکنجه اعضایش متهم میکردند.
ماجرای جمشید تفرشی
جمشید تفریشی کیست؟
....
او در فصل ۲ کتاب خاطراتش مینویسد:
خواجهنوری (مامور لابی جمهوریاسلامی در امریکا) گفت: «شما باید به کاپیتورن (گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران) بگویید که مخالف رژیم هستید و در زندانهای رژیم بوده اید ولی مخالف سازمان هم هستید و زمانی که نخواستید با سازمان همکاری کنید شما را زندان کردند و شکنجه روحی و روانی کردند.» وقتی به او گفتم حداقل خود ما که میدانیم سازمان نه زندانی دارد و نه کسی را شکنجه روحی و جسمی کرده، چطور میتوانیم قبول کنیم که کاپیتورن هم این را باور کند؟
تفریشی ادامه میدهد:«خواجه نوری جواب داد: «وقتی همه» یکصدا بگویید که سازمان زندان دارد و شما را آزار و اذیت کرده، کاپیتورن چارهای جز باور کردن ندارد.
با این شهادتها ما به سه هدف نزدیک میشویم: اول این که به کاپیتورن میقبولانید که مخالفان رژیم هستید،
دوم این که با بدنام کردن سازمان برای خودتان وجههای به دست میآورید،
سوم این که در مجامع بینالمللی به عنوان نیروهای دمکرات که هم مخالف رژیم هستید و هم سازمان، شناسایی می
شوید و روی شما حساب باز میکنند.»