کاربر:Rah/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
استراتژی قیام و سرنگونی، نام کتابی است که  با جمع‌آوری سلسله‌ پیام‌های مسعود رجوی به همین نام منتشر شده است. این پیام‌ها از تاریخ ۳۰ دی ۱۳۸۸ در ۱۵ نوبت از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران پخش شد. مسعود رجوی در این پیام‌ها به صورتی مشروح برخی مسائل تاریخی و  استراتژیکی در مورد مجاهدین در گذشته و حال را شرح می‌‌دهد.ا
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                   = مهدی حسین پور
| تصویر                  = بهداد شاعر.JPG
| توضیح تصویر            =احمد شاملو(الف.بامداد)
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            = ۲۱ آذر ۱۳۰۴
| محل تولد              = [[تهران]]، خیابان صفی‌علیشاه
| والدین                = حیدر شاملو، کوکب عراقی
| تاریخ مرگ              = ۲ مرداد ۱۳۷۹
| محل مرگ                = کرج فردیس
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =
| مختصات محل زندگی      =
| مدفن                  = امام‌زاده طاهر کرج
|در زمان حکومت          =
|اتفاقات مهم            = [[کودتای ۲۸ مرداد]]، [[انقلاب ضدسلطنتی]]
| نام دیگر              = الف. بامداد
|لقب                    =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|تخلص                    =
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| شریک زندگی            = آیدا سرکیسیان
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|استاد                  =
|علت شهرت              = اشعار، ترجمه‌‌ها، [[کتاب کوچه]]
| تأثیرگذاشته بر        = شاعران پس از خود
| تأثیرپذیرفته از       = نیما یوشیج
| دانلود صوتی        =
| جوایز                  =
}}


این کتاب در فصل‌های زیر انتشار یافته است:
'''بهداد''' با نام اصلی مهدی حسین‌پور (متولد ۱۳۴۵) از شاعران مقاومت ایران بود. بهداد در شهر ری به دنیا آمد. نام پدرش محمد و نام مادرش صدیقه بود. پدر بهداد یک کشاورز بود که به دلیل پیری و ناتوانی به میوه‌فروشی روی آورده بود. بهداد دوران ابتدایی را در شهر ری به پایان برد و هنگامی که وارد مرحله‌ راهنمایی شده بود [[انقلاب ضدسلطنتی]] رخ داد. بهداد در جریان انقلاب با فعایت‌های سیاسی آشنا شده و به فعالان دانش‌آموزی مجاهدین خلق پیوست. او که قلم زیبا و خیال‌انگیزی داشت از قریحه‌ی خود در این راه بهره می‌گرفت و در کار نوشتن مقالات یا روزنامه‌های دیواری فعال بود. وی همچنین در کشیدن نقاشی مهارت و ذوق داشت. بهداد از همان زمان سرودن شعر را آغاز کرد. با شروع [[فاز سیاسی فاز نظامی|فاز نظامی]] و مقاومت مسلحانه ارتباط او با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] خلق قطع شد. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام خود را به منطقه مرزی رسانده و به گردان‌های رزمی سازمان مجاهدین خلق پیوست. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام در [[عملیات فروغ جاویدان]] به شهادت رسید.


فصل اول: تعریف چند کلمه
== خاطراتی از هم‌رزمان بهداد ==


فصل دوم- مسیر طی شده شامل:


* '''اولین دیدار با خمینی'''
* '''تعطیلی دفاتر پدر طالقانی و شهادتین گفتن مجاهدین'''
* '''یک عقب‌نشینی تحمیلی از جانب خمینی'''
* '''آخرین دیدار باخمینی'''
* '''رفت و آمدهای مستمر به قم و دیدارهای مکرر با اعضای ”شورای انقلاب“ خمینی'''
* '''درگذشت پدر طالقانی'''
* '''اعلام جنگ غیررسمی با مجاهدین از سوی خمینی'''
* '''اولین انتخابات ریاست جمهوری'''
* '''اولین انتخابات مجلس شورای ملی'''
* '''از ۲۲بهمن تا امجدیه'''
* '''امجدیه و بازتابهای آن در درون رژیم'''
* '''تصمیم‌گیری خمینی'''
* '''اعلان جنگ رسمی و علنی در ۴تیر۱۳۵۹'''
* '''۵۰۰هزار میلیشیا و تعطیل دفاتر در ۲۵۰نقطه'''
* '''گواهی اضداد'''
* '''تظاهرات مادران و آخرین اخطار خمینی'''
* '''قیام ۳۰‌خرداد'''
فصل سوم –اصلاحات و سوابق آن در رژیم ولایت‌فقیه


* '''اصلاحات خمینی و حکم هشت ماده‌ای'''
سال ۱۳۶۴ پیوست
* '''موضع مجاهدین'''
 
* '''اصلاحات خاتمی'''
== نامه بهداد به مادرش ==
* '''بالاترین دستاورد آخوند خاتمی برای رژیم'''
مهدی حسین‌پور (بهداد) در نامه‌ای خطاب به مادرش می‌نویسد:<blockquote>روي سنگ مزارم بي‌شك مي‌نويسند:
* '''آرمان و اسلوب خاتمی'''
 
* '''تعریف استحاله و الزام رفرم در رژیم ولایت‌فقیه'''
«شهادت در آستانهٌ فتح دروازه‌هاي تهران»
* '''تعریف و معیار تشخیص اصلاح‌طلبان واقعی'''
 
* '''اگر خاتمی در برابر ولی‌فقیه می‌ایستاد'''
اما من در فراموشي نخواهم مرد، باز هم آسمان جواديه و شوش و ري را با بادباكهاي رنگين رؤياهايم تزيين مي‌كنم و همراه عشقهاي خودم زندگي مي‌كنم. با هم با رضا و علي به تاراج باغهاي ورامين مي‌رويم وبا دستاني پر از گيلاس و ياس خواب كوچه‌باغهاي ساكت آن‌را در انبوه خنده‌هايمان آشفته مي‌كنيم. خوابهايم هنوز آشفتهٌ رقص عرياني ماهي سرخ بلور خانه‌مان است. باز هم ظهرهاي تابستان در سايهٌ بازارچهٌ كاروانسرا دوقلو، داستانهاي خيال‌انگيز اكبر را گوش مي‌دهم.
* '''یک یادآوری تاریخی'''
 
هرگز در فراموشي نمي‌ميرم.
 
هنوز لذت پرسه‌زدن توي كوچه‌هاي خاني‌آباد... روي دلم باقي مانده.
 
كوچه‌هايي كه الان در حصار فقر و فساد و جنگ دچار نفرين و عذاب دجالان، هر شب و روز در هذياني سخت زندگي مي‌كنند.</blockquote>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۱

مهدی حسین پور
بهداد شاعر.JPG
احمد شاملو(الف.بامداد)
زادروز ۲۱ آذر ۱۳۰۴
تهران، خیابان صفی‌علیشاه
پدر و مادر حیدر شاملو، کوکب عراقی
مرگ ۲ مرداد ۱۳۷۹
کرج فردیس
جایگاه خاکسپاری امام‌زاده طاهر کرج
رویدادهای مهم کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ضدسلطنتی
نام(های)
دیگر
الف. بامداد
شریک(های)
زندگی
آیدا سرکیسیان
دلیل سرشناسی اشعار، ترجمه‌‌ها، کتاب کوچه
اثرگذاشته بر شاعران پس از خود
اثرپذیرفته از نیما یوشیج

بهداد با نام اصلی مهدی حسین‌پور (متولد ۱۳۴۵) از شاعران مقاومت ایران بود. بهداد در شهر ری به دنیا آمد. نام پدرش محمد و نام مادرش صدیقه بود. پدر بهداد یک کشاورز بود که به دلیل پیری و ناتوانی به میوه‌فروشی روی آورده بود. بهداد دوران ابتدایی را در شهر ری به پایان برد و هنگامی که وارد مرحله‌ راهنمایی شده بود انقلاب ضدسلطنتی رخ داد. بهداد در جریان انقلاب با فعایت‌های سیاسی آشنا شده و به فعالان دانش‌آموزی مجاهدین خلق پیوست. او که قلم زیبا و خیال‌انگیزی داشت از قریحه‌ی خود در این راه بهره می‌گرفت و در کار نوشتن مقالات یا روزنامه‌های دیواری فعال بود. وی همچنین در کشیدن نقاشی مهارت و ذوق داشت. بهداد از همان زمان سرودن شعر را آغاز کرد. با شروع فاز نظامی و مقاومت مسلحانه ارتباط او با سازمان مجاهدین خلق قطع شد. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام خود را به منطقه مرزی رسانده و به گردان‌های رزمی سازمان مجاهدین خلق پیوست. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام در عملیات فروغ جاویدان به شهادت رسید.

خاطراتی از هم‌رزمان بهداد

سال ۱۳۶۴ پیوست

نامه بهداد به مادرش

مهدی حسین‌پور (بهداد) در نامه‌ای خطاب به مادرش می‌نویسد:

روي سنگ مزارم بي‌شك مي‌نويسند:

«شهادت در آستانهٌ فتح دروازه‌هاي تهران»

اما من در فراموشي نخواهم مرد، باز هم آسمان جواديه و شوش و ري را با بادباكهاي رنگين رؤياهايم تزيين مي‌كنم و همراه عشقهاي خودم زندگي مي‌كنم. با هم با رضا و علي به تاراج باغهاي ورامين مي‌رويم وبا دستاني پر از گيلاس و ياس خواب كوچه‌باغهاي ساكت آن‌را در انبوه خنده‌هايمان آشفته مي‌كنيم. خوابهايم هنوز آشفتهٌ رقص عرياني ماهي سرخ بلور خانه‌مان است. باز هم ظهرهاي تابستان در سايهٌ بازارچهٌ كاروانسرا دوقلو، داستانهاي خيال‌انگيز اكبر را گوش مي‌دهم.

هرگز در فراموشي نمي‌ميرم.

هنوز لذت پرسه‌زدن توي كوچه‌هاي خاني‌آباد... روي دلم باقي مانده.

كوچه‌هايي كه الان در حصار فقر و فساد و جنگ دچار نفرين و عذاب دجالان، هر شب و روز در هذياني سخت زندگي مي‌كنند.