کاربر:Rah/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:لگو فدرالیسم.JPG|جایگزین=فدرالیسم|بندانگشتی|300x300پیکسل|فدرالیسم]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
'''فدرالیسم''' ، foedus یا foederation به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان است، و به یک نظام سیاسی گفته می‌شود که در آن گروهی از واحدهای فدرال-هم‌پیمان، شامل ایالات، استان‌ها، کشورها و… با یکدیگر متحد و متعهد شده‌اند و تحت قوانینی در عین استقلال در سطوح مشخص شده به تصمیمات دولت مرکزی نیز متعهد هستند. در این نوع از نظام سیاسی قدرت و اختیارات بین یک دولت مرکزی و دولت‌های محلی یا مناطق تقسیم می‌شود. در ساختار فدرالیسم، دولت مرکزی (فدراسیون) اختیارات برخی از زمینه‌های کلیدی مانند امور خارجی، دفاع و امنیت ملی، اقتصاد و قوانین اساسی دارد. در عین حال، دولت‌های محلی (ایالت‌ها، استان‌ها یا مناطق) نیز اختیارات مستقل خود را دارند و می‌توانند در زمینه‌های مانند آموزش، بهداشت، حمل و نقل محلی و سیاست‌های مالی و محلی تصمیمات خود را اتخاذ کنند. همچنین هر فدرال خود دارای مجلس و نمایندگان خود است.در این ساختار، دولت مرکزی و دولت‌های محلی به عنوان دو سطح قدرت مستقل عمل می‌کنند. یکی از مثال‌های معروف فدرالیسم، ایالات متحده آمریکا است. 
| نام                    = مهدی حسین پور
| تصویر                  = بهداد شاعر.JPG
| توضیح تصویر            =احمد شاملو(الف.بامداد)
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            = ۲۱ آذر ۱۳۰۴
| محل تولد              = [[تهران]]، خیابان صفی‌علیشاه
| والدین                = حیدر شاملو، کوکب عراقی
| تاریخ مرگ              = ۲ مرداد ۱۳۷۹
| محل مرگ                = کرج فردیس
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =
| مختصات محل زندگی      =
| مدفن                  = امام‌زاده طاهر کرج
|در زمان حکومت          =
|اتفاقات مهم            = [[کودتای ۲۸ مرداد]]، [[انقلاب ضدسلطنتی]]
| نام دیگر              = الف. بامداد
|لقب                    =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|تخلص                    =
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| شریک زندگی            = آیدا سرکیسیان
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|استاد                  =
|علت شهرت              = اشعار، ترجمه‌‌ها، [[کتاب کوچه]]
| تأثیرگذاشته بر        = شاعران پس از خود
| تأثیرپذیرفته از       = نیما یوشیج
| دانلود صوتی        =
| جوایز                  =
}}


البته دارای انواع مختلفی است که هر کشور بر اساس قوانین خود سطوح قدرت فدرال‌ها را تعیین می‌کند. خودمختاری نوع دیگری از تمرکز زدایی از قدرت مرکزی و دادن استقلال نسبی به ملیت‌هاست. تفاوت عمده‌ی آن با  فدرالیسم در این است که، سیستم فدرالی تمامی استان‌ها و مناطق یک کشور را شامل می‌شود اما در خودمختاری تنها یک بخش یا منطقه‌‌ی خاص به دلایل فرهنگی یا سیاسی استقلال سیاسی خود را بدست می‌آورد. همچنین حکومت فدرالی معمولا از اتحاد بخش‌ها و مناطق مختلف شکل می گیرد اما خودمختاری زمانی مطرح می‌شود که ملیت یا ساکنان یک منطقه‌ به هر دلیل خواهان استقلالی نسبی در اداره‌ی امور خود باشند.<ref>[https://jabbarian.com/federalism-in-plain-language/ فدرالیسم به زبان ساده]</ref><ref>[[فدرالیسم/ مزایا/ چالشها/ تعریف]]</ref>
'''بهداد''' با نام اصلی مهدی حسین‌پور (متولد ۱۳۴۵) از شاعران مقاومت ایران بود. بهداد در شهر ری به دنیا آمد. نام پدرش محمد و نام مادرش صدیقه بود. پدر بهداد یک کشاورز بود که به دلیل پیری و ناتوانی به میوه‌فروشی روی آورده بود. بهداد دوران ابتدایی را در شهر ری به پایان برد و هنگامی که وارد مرحله‌ راهنمایی شده بود [[انقلاب ضدسلطنتی]] رخ داد. بهداد در جریان انقلاب با فعایت‌های سیاسی آشنا شده و به فعالان دانش‌آموزی مجاهدین خلق پیوست. او که قلم زیبا و خیال‌انگیزی داشت از قریحه‌ی خود در این راه بهره می‌گرفت و در کار نوشتن مقالات یا روزنامه‌های دیواری فعال بود. وی همچنین در کشیدن نقاشی مهارت و ذوق داشت. بهداد از همان زمان سرودن شعر را آغاز کرد. با شروع [[فاز سیاسی فاز نظامی|فاز نظامی]] و مقاومت مسلحانه ارتباط او با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] خلق قطع شد. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام خود را به منطقه مرزی رسانده و به گردان‌های رزمی سازمان مجاهدین خلق پیوست. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام در [[عملیات فروغ جاویدان]] به شهادت رسید.
==پیدایش فدرالیسم==
ایده فدرالیسم در اواخر قرن شانزدهم توسط پروفسور حقوق و علوم سیاسی ” یوهانس آلتوزیوس” ابداع شد؛ و از اوایل قرن هفدهم در سال ۱۶۰۳ میلادی، بر اساس جدایی و استقلال‌خواهی اهالی منطقه محدوده‌ای در شمال آلمان، طی رساله‌ی پرفسور یوهانس آلتوزیوس انتشار یافت؛ و به اطلاع پادشاه آلمان رسید. بنابراین یوهانس آلتوزیوس را نخستین واضع فدرالیسم جهان و پدر فدرالیسم می‌نامند.<ref name=":0">[https://seculardemocrat.org/?p=189 فدرالیسم و انواع آن، نوشته دکتر بهرام آبار - سایت سکولار دمکرات ایران]</ref>
==تعاریف فدرالیسم==
[[پرونده:فدرالیسم.JPG|جایگزین=تعاریف فدرالیسم|بندانگشتی|285x285پیکسل|تعاریف فدرالیسم]]
فدرالیسم از ریشه لاتین فُئِدوسْ (به لاتین: foedus یا foederation) به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان است، و به یک نظام سیاسی گفته می‌شود که در آن گروهی از واحدهای فدرال-هم‌پیمان، شامل ایالات، استان‌ها، کشورها و… با یکدیگر متحد و متعهد شده‌اند؛ و یک حکومت مرکزی به عنوان نماینده‌ی خود ایجاد کرده‌اند.<ref>[https://azadivaedalat.com/2022/09/17/f-farshim-federalism/ در تعریف فدرالیسم - سایت آزادی و عدالت اجتماعی]</ref>


در تعریف فدرالیسم باید گفت که مجموعه‌ای از اصول و ترتیب و تنظیم نهادها برای سازماندهی یک کشور است که جوهر آن را اشتراک و استقلال میان مرکز و ایالات تشکیل‌دهنده می‌سازد.
== خاطراتی از هم‌رزمان بهداد ==


در اداره فدرال یک کشور، واحدهای تشکیل‌شونده،  استان نامیده می‌شود. نمونه‌ی آن در  کانادا، آفریقای جنوبی و آرژانتین است. گاهی نظیر کشور سوئیس کانتون نام‌گذاری شده است؛ و گاهی نیز مانند کشورهای آمریکا،‌ برزیل و استرالیا ایالت نام دارند.<ref name=":1">[https://iranrepublicblog.wordpress.com/2017/08/05/%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85/ فدرالیسم - سایت جمهوری ایران]</ref>


در مجموع ایده‌ی فدرالیسم این است که به هر شیوه‌ای این گروه‌های مختلف قدرت، بر اساس منافع مشترک تقسیم شوند؛ اما هم‌چنین بخشی از قدرت در دست نهادهای مرکزی و قدرت مرکزی کشور باقی می‌ماند. برخی تعاریف دیگر آن چنین است:


== نقاط ضعف فدرالیزم ==
سال ۱۳۶۴ پیوست
فدارلیسم نیز مانند هر دیدگاه دیگری، نقاط ضعف خود را دارد. نقاط ضعفی نظیر افزایش هزینه اداره‌ی کشور یا ابهام در شیوه‌ی حمایت از حقوق اقلیت‌ها از جمله ضعف‌های این سیستم است. تشکیل دهها مجلس ( هر استان یک مجلس) و انتخابات برای نمایندگی آن و هزینه‌های اداره‌ی مجالس مختلف استانی،‌بسیار بالاست.


برخی دیگر از نقاط ضعف حکومت فدرالی چنین است:
== نامه بهداد به مادرش ==
مهدی حسین‌پور (بهداد) در نامه‌ای خطاب به مادرش می‌نویسد:<blockquote>روي سنگ مزارم بي‌شك مي‌نويسند:


# پیچیدگی: وجود چندین سطح قانون‌گذاری و اختیارات مختلف میان دولت مرکزی و دولت‌های محلی، منجر به پیچیدگی و الگوهای پیچیده در فرآیندهای تصمیم‌گیری می‌شود. این پیچیدگی ممکن است باعث کاهش کارآیی و کارایی در حکومت شود.
«شهادت در آستانهٌ فتح دروازه‌هاي تهران»
# انتقال مسئولیت: در برخی موارد، وجود چندین سطح حکومتی می‌تواند منجر به عدم وضوح در مسئولیت‌ها شود. این موضوع می‌تواند منجر به انتقال مسئولیت بین دولت مرکزی و دولت‌های محلی شده و ممکن است مسئله‌های ناکارآمدی در حل و فصل مشکلات را به همراه داشته باشد.
# تعارض و تنش‌ها: در سیستم فدرالی، تعارض‌ها و تنش‌ها میان دولت مرکزی و دولت‌های محلی وجود دارد. این تنش‌ها ممکن است درباره تقسیم و انتقال قدرت، تقسیم منابع و تفسیر قوانین و مقررات مشکل‌ساز شوند.
# ناهماهنگی و عدم همسویی: هر دولت محلی در سیستم فدرالی به طور مستقل اختیارات خود را دارد، این موضوع ممکن است منجر به ناهماهنگی و عدم همسویی در برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های عمومی شود.
# اختلافات مناطقی: در سیستم فدرالیسم، مناطق و واحدهای سیاسی مختلف دارای اختلافات و تفاوت‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستند. این اختلافات می‌تواند به نابرابری‌های منطقه‌ای منجر شود و موجب بروز تنش‌ها و تضادها در کشور شود.
# نامتوازنی منابع: در برخی موارد، دولت‌های محلی در سیستم فدرالی برای تأمین منابع مالی به وابستگی به دولت مرکزی نیاز دارند. این موضوع می‌تواند باعث نامتوازنی در توزیع منابع و بروز نابرابری منطقه‌ای شود.


==چگونگی شکل‌گیری کشور فدرال==
اما من در فراموشي نخواهم مرد، باز هم آسمان جواديه و شوش و ري را با بادباكهاي رنگين رؤياهايم تزيين مي‌كنم و همراه عشقهاي خودم زندگي مي‌كنم. با هم با رضا و علي به تاراج باغهاي ورامين مي‌رويم وبا دستاني پر از گيلاس و ياس خواب كوچه‌باغهاي ساكت آن‌را در انبوه خنده‌هايمان آشفته مي‌كنيم. خوابهايم هنوز آشفتهٌ رقص عرياني ماهي سرخ بلور خانه‌مان است. باز هم ظهرهاي تابستان در سايهٌ بازارچهٌ كاروانسرا دوقلو، داستانهاي خيال‌انگيز اكبر را گوش مي‌دهم.
کشورهای دارای ساختار فدرال، همگی طی شکل‌گیری آغازین و بنیان‌گذاری مانند کشور آلمان یا ایالات متحد آمریکا، یا طی شکل‌گیری دوباره، مثلاً پس از جنگ یا فروپاشی به این‌صورت شکل گرفته‌اند. در حقیقت تا به کنون هیچ کشور تاریخی و یک‌پارچه در جهان، روش کشورداری خود را به ساختار سیستم فدرال تغییر نداده است. <ref name=":3">[https://political-philosophical-social-ideologies.blogsky.com/1394/06/21/post-7/%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85 فدرالیسم - سایت ایدئولوژی‌های سیاسی-فلسفی-اجتماعی]</ref>[[پرونده:نقشه فدرال.JPG|جایگزین=فدرالیسم|بندانگشتی|287x287پیکسل|فدرالیسم]]شایان ذکر است که از ۱۹۵ کشور جهان فقط ۳۰ کشور فدراسیون هستند. هر چند این ۳۰ کشور درمجموع ۴۰ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند که علت آن بزرگ بودن این کشورهاست،‌زیرا اغلب کشورهای بسیار بزرگ به لحاظ سرزمینی و دارای حاکمیت‌های متنوع به شکل فدرال درآمده‌اند. در واقع فدرالیسم بیشتر یک انتخاب برای کشورهای بزرگی مانند هندوستان، ایالات متحده آمریکا، برزیل، آلمان، مکزیک و نیجریه بوده است. هم‌چنین غالباً توسط کشورهایی انتخاب می‌شود که دارای جمعیت بسیار متنوعی هستند. تنوع این جماعت می‌تواند مذهبی، قومی یا زبانی باشد. سوئیس، بلژیک و نپال از این گونه کشورها هستند.  از آن‌جایی که هیچ کشوری دقیقاً شبیه کشور دیگری نیست، هیچ سیستم فدرالی نیز دقیقاً مشابه هم نیست. با این حال، فدرالیسم دارای برخی ویژگی‌های مشخصی است که آن را از سایر اشکال تمرکززدایی متمایز می‌کند.<ref name=":2">[https://jabbarian.com/federalism-in-plain-language/ فدرالیسم به زبان ساده - سایت دکتر مهدی جباریان]</ref>
==انواع فدرالیسم==
*فدرالیسم همبسته یا یگانه، مانند کشور اتریش که قدرت ایالات بیشتر از دولت فدرال است؛ و در صورت لزوم به دولت فدرال قابل انتقال است.


*فدرالیسم تعاونی یا اشتراکی، مانند کشور آلمان که تقسیم قدرت و ثروت درمیان ایالات عضو به نسبت جمعیت انجام شده است؛ و ایالات پُردرآمد به ایالات کم درآمد کمک مالی می‌کنند. دولت فدرال قدرت اجرایی را جهت بهبود عملکرد و بازدهی ایالتی و دولتی از احزاب کسب کرده است.  
هرگز در فراموشي نمي‌ميرم.


*فدرالیسم رقابتی، مانند کشور ایالات متحده آمریکا که ایالات در رقابت با یکدیگرند.<ref name=":0" />
هنوز لذت پرسه‌زدن توي كوچه‌هاي خاني‌آباد... روي دلم باقي مانده.


*فدرالیسم دوگانه، سیستمی است که در آن دولت‌های ملی و ایالتی به‌طور جداگانه عمل می‌کنند. قدرت بین دولت‌های فدرال و ایالتی به‌ شیوه‌ای تقسیم می‌شود که تعادل بین این دو را حفظ کند. مطابق قانون اساسی ایالت‌ها مجاز هستند از اختیارات محدودی که به‌ آن‌ها داده شده است، بدون دخالت یا با دخالت کم دولت فدرال استفاده کنند. فدرالیسم دوگانه به خاطر تقسیم واضح اختیارات آن بین دولت‌های فدرال و ایالتی، اغلب به عنوان کیک لایه‌ای توصیف می‌شود.<ref>[https://www.thoughtco.com/types-of-federalism-definition-and-examples-5194793 انواع فدرالیسم - سایت تینکو]</ref>
كوچه‌هايي كه الان در حصار فقر و فساد و جنگ دچار نفرين و عذاب دجالان، هر شب و روز در هذياني سخت زندگي مي‌كنند.</blockquote>
 
*فدرالیسم دوگانه مانند آمریکا، جدایی دولت فدرال از ایالات است. کنفدراسیون ایالاتی بر مبنای شایستگی در رقابت‌های علمی و مسابقه اقتصادی استوار است.
 
* فدرالیسم بهم پیوسته، متوازن یا برابر، مانند کشور سوئیس. فدراسیونی از ایالاتی بهم پیوسته با حقوق کاملاً برابر
 
*فدرالیسم نامتقارن، مانند کشور اسپانیا که ایالات عضو فدراسیون برابر نبوده و رسماً از نظر حقوقی و تعهدات دارای تفاوت‌هایی هستند.
 
*فدرالیسم متمایز، تفاوت‌ها با توجه به معیارهای تمایز اجتماعی و انطباق درسلسله مراتب بوجود می‌آید.
 
*فدرالیسم پایدار (آزادیخواه)، ایالاتی مستقل برای انجام کارهایی که به‌تنهایی از عهده آن بر‌نمی‌آیند، با توافق متقابل به‌هم می‌پیوندند.<ref name=":0" />
 
*فدرالیسم مالی، روابط مالی بین واحدهای دولت در یک سیستم دولت فدرال است. فدرالیسم مالی بخشی از انضباط گسترده‌تر مالیه عمومی است. این اصطلاح توسط ریچارد ماسگریو، اقتصاددان آمریکایی آلمانی‌الاصل در سال ۱۹۵۹، معرفی شد. فدرالیسم مالی به تقسیم وظایف دولتی و روابط مالی بین سطوح دولت می‌پردازد. تئوری فدرالیسم مالی فرض می‌کند که یک سیستم دولتی فدرال می‌تواند در حل مشکلاتی که امروزه دولت‌ها با آن روبرو هستند، مانند توزیع عادلانه درآمد، تخصیص کارآمد و مؤثر منابع و ثبات اقتصادی، کارآمد و مؤثر باشد. ثبات اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد می‌تواند توسط دولت فدرال به دلیل انعطاف‌پذیری آن در مقابله با این مشکلات انجام شود. از آن‌جایی که ایالت‌ها و محلات از نظر درآمد برابر نیستند، مداخله دولت فدرال مورد نیاز است. تخصیص منابع می‌تواند به طور موثر توسط ایالت‌ها و دولت‌های محلی انجام شود. ماسگریو استدلال کرد که دولت فدرال یا مرکزی باید مسئول تثبیت اقتصادی و توزیع مجدد درآمد باشد، اما تخصیص منابع باید به عهده دولت‌های ایالتی و محلی باشد. فدرالیسم مالی از طریق مالیات‌های مختلف فدرال، کمک‌های مالی و نقل و انتقالاتی که علاوه بر ایالت‌ها و محلات انجام می‌شود، عمل می‌کند. دولت فدرال تنظیم، یارانه، مالیات، ارائه کالاها و خدمات و توزیع مجدد درآمد را انجام می‌دهد. در سیستم‌های فدرال مانند ایالات متحده، سیاست‌های مالی هم‌چنین به دنبال توانمندسازی ایالت‌ها از طریق مقررات‌زدایی بوده‌اند.<ref name=":4">[https://www.britannica.com/topic/American-exceptionalism فدرالیسم - سایت بریتانیکا]</ref>
===مزایا و معایب تمکززدایی مالی===
مزایای تمرکززدایی مالی به شرح زیر است: تفاوت‌های منطقه‌ای و محلی را می‌توان در نظر گرفت. کاهش هزینه‌های برنامه‌ریزی و اداری، رقابت بین دولت‌های محلی به نفع نوآوری‌های سازمانی و سیاسی است؛ و سیاست کارآمدتر چون شهروندان نفوذ بیشتری دارند. چندین معایب فدرالیسم مالی نیز وجود دارد: عدم پاسخگویی دولت‌های ایالتی و محلی در قبال رأی‌دهندگان. عدم در دسترس بودن کارکنان واجد شرایط، امکان انتخاب محل اقامت برای مردم، درجه مشخصی از استقلال دولت‌های محلی از دولت ملی و در دسترس نبودن زیرساخت‌های مخارج عمومی در سطح محلی <ref name=":4" />
==مشخصات دولت فدرال==
یک دولت فدرال دارای ۵ مشخصه است، شامل:
===ترکیب چند دولت===
دولت فدرال، یک جامعه‌ی سیاسی و قراردادی است؛ تشکیل‌شده از ایالت‌ها که در محدوده حقوق داخلی، روابط را بین خود بر قرار کرده‌اند؛ و حقوق حاکم براین روابط حقوق تعین‌شده داخلی است نه بین‌المللی وجهانی، یعنی مسائل بین‌المللی تحت اختیار دولت و اداره مرکزی فدرال است.
===دولت فدرال از نظر جامعه بین‌المللی===
کشور فدرال از لحاظ داخلی دارای چند دولت و حکومت که این مربوط به تقسیمات ایالات بوده، ریشه اصلی آن را جغرافیا و تنوع و گوناگونی زبان تشکیل می‌دهد؛ و از لحاظ خارجی و روابط بین‌المللی، یک دولت شناخته می‌شود.
===همگرایی ایالتی وهمگونگی===
هدف اساسی اداره‌ی فدرال همگون‌کردن دولت‌های عضو در ایالات خودمختار در قالب یک سازمان جدید و اداره مرکزی است، به بیان دیگر هدف دولت فدرال مرکزی گردآوری تمام نظرات از تمام ایالات است. قدرت بیشتر دولت مرکزی در کشور فدرال، بیشترین قدرت را دولت مرکزی دارد؛ و کمترین قدرت و اختیارات متعلق به دولت‌های عضو و ایالات است، زیرا اگر چنین نباشد، محتمل است که برخی از ایالات خواهان جدایی‌طلبی شود؛ و این امر از پیشدر قانون اساسی حکومت مرکزی برای ایالات تعیین می‌شود.
===اصل مشورت===
از لحاظ قانون داخلی، دولت فدرال مرکزی مکلف است که با دولت‌های عضو و ایالات به منظور تصمیم‌گیری مشورت و نظرخواهی نموده؛ و در تمام موارد اقدامات خود، اعم از آموزش و پرورش، نظام قضایی، اقتصادی، ارتش وغیره خود، رعایت مصالح ایالات را بنماید.<ref name=":1" />
==تفاوت فدرالیسم و کنفدراسیون==
فدرالیسم (فدراسیون) با کنفدرالیسم (کنفدراسیون) تفاوت دارد. از نظر و دیدگاه حقوق بین‌المللی در کنفدراسیون ایالت‌ها در حکم یک کشور حق تعیین‌سرنوشت یعنی جدایی را دارند، اما در فدرالیسم حق جدایی اتوماتیک وجود ندارد.<ref>[https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=199 آیا فدرالیسم به تجزیه ایران منتهی خواهد شد؟ - سایت پیک ایران]</ref>
 
شیوه‌های دیگری برای پیوستن دولت‌ها به‌یکدیگر مانند کنفدراسیون و یا اتحادیه نیز وجود دارد. در کنفدراسیون دولت مرکزی دارای قدرت کمتری است و ابتکار عمل در بسیاری از موارد در دست دولت‌های پایه باقی می‌ماند. <ref name=":5">[https://www.zeitoons.com/110192 فدرالیسم و ایران - سایت زیتون]</ref>
==خودمختاری==
در لغت، واژه خودمختاری از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعـده(Rule) گرفته شده است. منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است. تفاوت آن با فدرالیسم در این است که این استقلال عمل به منطقه خودمختار تعلق دارد و دیگر مناطق الزامی به کشیدن خطوط سیاسی میان یکدیگر نمی‌بینند.
 
البته در خودمختاری نیز حکومت خودمختار در امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامه‌های بین‌المللـی در زمینـه اقتصـادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیـرد. بررسی انواع مصادیق خودمختاری نشان می‌دهد که خودمختاری، طیفی اسـت کـه در منـاطق مختلف، حدود اختیارات آن متفاوت است، بنابراین نمی‌توان یک تعریف کلیشه‌ای برای آن بیان کرد.
 
خودمختاری به دو صورت سرزمینی و خودمختاری فرهنگی تجلی می‌یابد. معمولاً بـه خـودگردانی یک اقلیت قومی در یک منطقـه جغرافیـایی خـاص ، خودمختـاری سـرزمینی مـی گوینـد . بنـابراین در خودمختاری سرزمینی، عنصر جغرافیا اهمیت می‌یابد. اما در عالم واقع، نوع دیگر خودمختاری وجود دارد که به آن خودمختاری فرهنگی می‌گویند. این نوع خودمختاری برای اعضای یک گـروه خـاص در داخل یک دولت (بدون توجه به محل اقامت آن‌ها) صدق می‌کنـد. خودمختـاری فرهنگـی ، معمـولاً بـه اقلیت‌های زبانی، مذهبی، فرهنگی و قومی داده می‌شود. مفهوم خودمختاری فرهنگی یـا شخصـی در چارچوب اصل "حمایت از اقلیت‌ها" توسعه پیدا کرده است.
 
خودمختاری سازوكاری است كه بـرای جوامـع دمكراتیـک‌شـده كارایی بیشتری دارد و طبعا در حکومت‌های توتالیتر و مرکزگرا امکان پذیر نیست. <ref>[https://jpbud.ir/article-1-4-fa.pdf کتاب مقایسه مدل‌های ساختاری مدیریت مناطق جوامع متكثر قومی]</ref>
 
==مرکزگرایی رژیم آخوندی و سلطنتی==
نظام سیاسی کنونی جمهوری اسلامی  مانند نظام پهلوی به‌شدت با ایجاد هر‌گونه استقلال فرهنگی یا سیاسی چه در شکل خودمختاری یا فدرالی مخالف است. حکومت پهلوی سوابق طولانی در سرکوب کردها، ترک‌ها، لرها، بلوچ‌ها و دیگر اقوام و ملیت‌های ایران دارد و جمهوری اسلامی نیز در ابتدای شکل‌گیری خود دست به قتل‌های بسیاری در مناطق کردی زد.
 
نظام سیاسی جمهوری اسلامی هیچ ارتباطی با مرکزیت زدایی ندارد، چرا که این نظام همانند نظام شاهنشاهی پیشین، سیستم متمرکزی است که قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در آن بر عهده ولایت فقیه یا شاه است.<ref name=":7">[https://old.iranintl.com/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 موافقان و مخالفان فدرالیسم در ایران - سایت ایران اینترنشنال]</ref>
 
== فدرالیزم یا خودمختاری ==
سازمان مجاهدین خلق سال‌ها پیش در شورای ملی مقاومت ایران طرح خودمختاری کردستان ایران را به تصویب رساند و اعلام کرده است که این طرح به عنوان الگویی برای دیگر ملیت‌ها قابل گسترش است. این طرح در در تاریخ ۱۷ آبان سال ۱۳۶۲ به همراه مجموعه مصوبات شورا تصویب شد که شامل یک مقدمه و ۱۲ ماده است. این الگو با توجه به این که بسیاری از استان‌های ایران چون تهران، اصفهان،‌ مرکزی و.... دارای تمایز فرهنگی و ملیتی قابل ملاحظه‌ای نیستند ت 
 
==منابع:==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۱

مهدی حسین پور
بهداد شاعر.JPG
احمد شاملو(الف.بامداد)
زادروز ۲۱ آذر ۱۳۰۴
تهران، خیابان صفی‌علیشاه
پدر و مادر حیدر شاملو، کوکب عراقی
مرگ ۲ مرداد ۱۳۷۹
کرج فردیس
جایگاه خاکسپاری امام‌زاده طاهر کرج
رویدادهای مهم کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ضدسلطنتی
نام(های)
دیگر
الف. بامداد
شریک(های)
زندگی
آیدا سرکیسیان
دلیل سرشناسی اشعار، ترجمه‌‌ها، کتاب کوچه
اثرگذاشته بر شاعران پس از خود
اثرپذیرفته از نیما یوشیج

بهداد با نام اصلی مهدی حسین‌پور (متولد ۱۳۴۵) از شاعران مقاومت ایران بود. بهداد در شهر ری به دنیا آمد. نام پدرش محمد و نام مادرش صدیقه بود. پدر بهداد یک کشاورز بود که به دلیل پیری و ناتوانی به میوه‌فروشی روی آورده بود. بهداد دوران ابتدایی را در شهر ری به پایان برد و هنگامی که وارد مرحله‌ راهنمایی شده بود انقلاب ضدسلطنتی رخ داد. بهداد در جریان انقلاب با فعایت‌های سیاسی آشنا شده و به فعالان دانش‌آموزی مجاهدین خلق پیوست. او که قلم زیبا و خیال‌انگیزی داشت از قریحه‌ی خود در این راه بهره می‌گرفت و در کار نوشتن مقالات یا روزنامه‌های دیواری فعال بود. وی همچنین در کشیدن نقاشی مهارت و ذوق داشت. بهداد از همان زمان سرودن شعر را آغاز کرد. با شروع فاز نظامی و مقاومت مسلحانه ارتباط او با سازمان مجاهدین خلق قطع شد. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام خود را به منطقه مرزی رسانده و به گردان‌های رزمی سازمان مجاهدین خلق پیوست. بهداد؛ مهدی حسین‌پور سرانجام در عملیات فروغ جاویدان به شهادت رسید.

خاطراتی از هم‌رزمان بهداد

سال ۱۳۶۴ پیوست

نامه بهداد به مادرش

مهدی حسین‌پور (بهداد) در نامه‌ای خطاب به مادرش می‌نویسد:

روي سنگ مزارم بي‌شك مي‌نويسند:

«شهادت در آستانهٌ فتح دروازه‌هاي تهران»

اما من در فراموشي نخواهم مرد، باز هم آسمان جواديه و شوش و ري را با بادباكهاي رنگين رؤياهايم تزيين مي‌كنم و همراه عشقهاي خودم زندگي مي‌كنم. با هم با رضا و علي به تاراج باغهاي ورامين مي‌رويم وبا دستاني پر از گيلاس و ياس خواب كوچه‌باغهاي ساكت آن‌را در انبوه خنده‌هايمان آشفته مي‌كنيم. خوابهايم هنوز آشفتهٌ رقص عرياني ماهي سرخ بلور خانه‌مان است. باز هم ظهرهاي تابستان در سايهٌ بازارچهٌ كاروانسرا دوقلو، داستانهاي خيال‌انگيز اكبر را گوش مي‌دهم.

هرگز در فراموشي نمي‌ميرم.

هنوز لذت پرسه‌زدن توي كوچه‌هاي خاني‌آباد... روي دلم باقي مانده.

كوچه‌هايي كه الان در حصار فقر و فساد و جنگ دچار نفرين و عذاب دجالان، هر شب و روز در هذياني سخت زندگي مي‌كنند.