کاربر:Rah/صفحه تمرین
روزبه عمادزاده آهنگساز، تنظیمکننده، نوازنده، رهبر ارکستر و خواننده ایرانی است. او از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است. روزبه عمادزاده از ۱۱ سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد و سپس در مدرسهی موسیقی به تحصیل پرداخت. او همچنین در نواختن سازهایی چون گیتارباس، گیتار کلاسیک، درام تسلط دارد. روزبه عمادزاده از سال ۱۳۷۷ به مدت سه سال در کنسرتهای متعدد با بندها و خوانندگانی چون عارف، منوچهر سخایی، مرتضا برجسته، عباس قادری و همچنین با بندهای آلمانی کار مینواخت اما دغدغهی اصلیاش آهنگسازی و تنظیم بود. روزبه عمادزاده در سفر به پاریس با مرضیه و استاد محمدشمس آشنا شد و تصمیم گرفت تحصیل خود را در رشتهی موسیقی ادامه دهد اما به رغم پذیرش در یک دانشکدهی موسیقی معتبر از آن منصرف شده و به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. او در زمستان ۱۳۷۹ به قاهره و سپس به بغداد رفته و به ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست. روزبه عمادزاده به دلیل استعداد خاصی که در زمینه موسیقی دارد، در سالهای حضور خود در سازمان مجاهدین خلق ایران ترانهها و سرودهای بسیاری ساخته است که در سراسر جهان توسط مجاهدین خلق و هواداران آنها و همچنین مردم ایران مورد توجه قرار گرفته است. ترانهی مشهور «براندازم» از جمله ساختههای روزبه عمادزاده است.
کودکی روزبه عمادزاده
بعد از اینکه پدر و مادر او برای ادامه تحصیلات به فرانسه مهاجرت کرده بودند او در شهر Clermont-Ferrand در استان puy de dome در تاریخ ۱۳ خرداد ۵۹ بدنیا آمد. بعد از ۳۰ خرداد سال ۶۰ پدر و مادر او وارد مبارزه حرفهای شدند و به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوستند و او نیز از کودکی در معرض مسائل مبارزه و.... قرار گرفت. بعد از تاسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۶۶ او به همراه برادر کوچکتر خود و پدر و مادرش به عراق رفتند و دوره دبستان و یک سال از راهنمایی را در قرارگاه اشرف گذراند. با شروع جنگ خلیج اول که سازمان مجاهدین همه بچهها را از عراق خارج کرد... او نزد عموی خود در فرانسه رفت و بعد از یک و نیم سال به آلمان سفر کرد تا زمانی که خودش به مبارزهی حرفهای بپیوندد در آلمان در شهر کلن بود.
آموزش موسیقی
در آنجا وقتی که حدودا ۱۰-۱۱ ساله بود به نوازندگی پیانو روی آورد در ادامه در کنار درسش در مدرسه موسیقی Rheinishe Musikschule نوازندگی پیانو و تئوری پایهی موسیقی را بصورت آکادمیک آموخت... رفته رفته او درس و مشقش را هم کنار گذاشت و تمام وقتش را صرف موسیقی کرد. در همین زمان بود که به دومین ساز خود که گیتار باس بود روی آورد. او در پاسخ به این سوال که چرا گیتار باس را بعنوان ساز دوم شروع کرد گفته است: «گیتار باس، نبض ارکستر است، ریتم و هارمونی را یکجا دارد. شما میتواند با تغییر یک نت در باس، کل هارمونی را دگرگون کنید» از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ در کنسرتها و مجالس مختلف با بندها و خوانندگان مختلف پاپ ایرانی مثل عارف، منوچهر سخایی، مرتضا برجسته، عباس قادری و همچنین با بندهای آلمانی که موسیقی کاور اجرا میکردند به نوازندگی گیتار باس پرداخت. همچنین مدتی در ۲ نایتکلاب نوازندگی پیانو میکرد... ولی همه اینها را بعنوان یک اجبار برای درآورن پول میدید و تمرکز و دغدغهی اصلیاش آهنگسازی و تنظیم برای ارکستر بود. در سال ۱۳۷۸ در سفری به پاریس با بانومرضیه آشنا شد و مورد توجه مرضیه قرار گرفت و مدتی در پاریس ماند. در همین دوره، در حشر و نشر با مرضیه و محمد شمس موسیقیدان برجسته کشورمان چیزهای زیادی در زمینه موسیقی آموخت بعد از آن بود که دوباره به فکر ادامه تحصیلات موسیقی افتاد و تصمیم گرفت به دانشکده موسیقی برود. او جلسهی اول امتحان برای ارزیابی برای ورود به دانشگاه موسیقی را قبول شد ولی جلسهی دوم را هیچ وقت شرکت نکرد، چرا که این پروسه، مصادف شده بود با بالاگرفتن فعالیتهای سیاسی او و تصمیمش برای پیوستن به جریان حرفهای مبارزه
پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران
در روزهای آخر زمستان ۱۳۷۹ به قاهره سفر و از آنجا به بغداد پرواز کرد در ارتش آزادیبخش ملی ایران او در کنار آموزشهای نظامی و سایر مسئولیتهایی که در قرارگاهی در نزدیکی جلولا عهدهدار بود موسیقیاش را نیز کار میکرد و در فاصلهی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ ۴ اثر بدون کلام و ۲ ترانه ساخت. بعد از جنگ دوم خلیج و گردآوری سلاحهای مجاهدین و تمرکز در قرارگاه اشرف... او بهمراه چند تن از دیگر مجاهدین بصورت حرفهای به ساخت و تنظیم قطعات و تران و سرودهای مختلف پرداخت کارهای او روی دو موضوع متمرکز بود یکی کارهای اعتراضی و سیاسی عطف به مسائل ایران و رنج و درد مردم و ایجاد شور برای مبارزه... یکی هم تهیه و تنظیم کارها برای مراسم و مناسبتهایی که در اشرف اجرا میشد. در سال ۱۳۸۷ چند ماه قبل از محاصرهی کامل اشرف توسط مزدوران عراقی جمهوری اسلامی، او سرود اشرف را ساخت. که یک کار ارکسترال با اجرای گروه کر بود. در حملهی ۶-۷ مرداد مزدوران عراقی به اشرف که مجاهدین بدون سلاح در مقابل چماقها و گلولههای مزدوران مقاومت میکردند... او به دلیل اینکه در ۴ مرداد پایش از زانو در فوتبال پیچ خورده بود نتوانست در صحنه حضور یابد و شروع کردن به ساختن کارهای کوتاه و سریع که همزمان با پوششهای خبری که سیمای آزادی از صحنه میداد، پخش میشد... این نوع کار، یک بدعت بود که جمع هنرمندان مجاهدین خیلی سریع به وقایع و صحنههای مقاومت و رنج و حماسههایی که بود پاسخ هنری میدادند. یکی از برجستهترین این کارها ترانه پیکر بیشکست بود. تیر زدی تبر زدی بر تن بیسپر زدی... این تن خونچکان من از شرفم نشانه شد همچنین در حملهی ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ روز بعد از شهادت صبا هفتبرادران، او ترانه «خواهرم خدانگهدار» را ساخت و اجرا کرد. بعد از آن نوع جدیدی از کار را شروع کرد که پرداختن به یاوههای مزدوران سیاسی و برونمرزی جمهوری اسلامی بود و همچنین آلترناتیوسازان پوشالی بود. بیپرده، ویروس سبز، عجب داستانی داریم، حکایت دریا و سگ، کلکسیون و... در اثنای انتقال مجاهدین از اشرف به لیبرتی و اذیت و آزار مزدوران عراقی، خیلی از تجهیزات مربوط به استودیو و ضبط موسیقی توسط آنان توقیف شد و موزیسینهای مجاهدین با مینیمم امکانت در لیبرتی ساخت و تولید موسیقی را ادامه دادند. از جمله کارهای او در لبیرتی: یکان یکان شویم، با مریم، هزار اشرف میسازیم برجسته ترین کار او در لیبرتی، اثری بود که ۲ روز بعد از موشکباران ۷ آبان منتشر شد با نام روز حساب... که بر روی خرابههای بجامانده از موشکباران بصورت ویدیو منتشر شد. بخش دیگری از کارهای روزبه عماد، آهنگهایی بود که ۱۴ سالی که در عراق بود بصورت آنلاین با هنرمندانی چون زندهیاد آندرانیک و زندهیاد مرجان، امیر آرام، آیدا جباری و گیسو شاکری تهیه میشد از جمله ترانههایی که آندرانیک برای روزبه ساخت: مرد نستوه، مسافر، جای تو خالی و... اجرای مشترک با مرجان: بخوان برای آزادی ایران کارهایی که روزبه عماد برای مرجان ساخت و تنظیم کرد: آرزو (ساخت و تنظیم)، اعجاز (ساخت و تنظیم)، فریاد بیصدا(تنظیم)، چیبگم (تنظیم) و یادگاری، که یک ریمیکس از کارهای خاطرهانگیز مرجان بود و خیلی مورد استقبال قرار گرفت و همچنان شنوندگان بسیاری دارد کارهایی که روزبه عماد برای آیدا جباری ساخت و تنظیم کرد: دختر ایران، بیابذاریم هرچی که داریم، با مریم او در اردیبهشت ۱۳۹۵ در جریان هجرت مجاهدین از عراق به آلبانی به تیرانا رفت. خارج شدن از محاصره و محدودهایی که مشخصا در زمینهی امکانات و تجهیزات فنی تولید موسیقی تاقبلش وجود داشت فرصت خوبی بود برای بازسازی برخی کارهای قبلی و همچنین تولید آثار جدید در مداری متفاوت یکی از برجستهترین کارها در موسیقی اعتراضی ایران در سال ۱۳۹۶ و در تقدیر قیام مردم ایران در آن سال توسط روزبه بر روی شعری از احسان رحمانی (الف.مهر) ساخته و اجرا شد با نام «براندازم» که پاسخی بود به اظهارات سیدمحمد خاتمی، آنجا که گفته بود این مردم برانداز نیستند و مطالبات صنفی دارند. در سال ۱۳۹۷ در سفری که زندهیاد مرجان به تیرانا داشت ترانه «میهنی میسازیم» بصورت مشترک توسط مرجان و روزبه اجرا و ویدئو کلیپ آن ضبط شد. این ویدیو بعد از درگذشت مرجان منتشر شد ترانه دیگری بنام «اطمینان» در همان سفر ضبط شد ولی به دلیل اوضاع جسمی مرجان نیمهتمام ماند. این ترانه، در دومین سالروز درگذشت مرجان یعنی در ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ منتشر شد. بخش دیگری از فعالیتهای روزبه عماد در زمینه موسیقی، تهیه موسیقی تیتراژ و موسیقی متن برای گردهماییهای مقاومت و همچنین برای برنامههای تلویزیون سیمای آزادی است. همینطور اجراهای زنده با ارکسترهای کلاسیک و بند در مراسم و برنامههای مقاومت ایران که تنظیم قطعات و هدایت ارکستر بر عهدهی او بوده. در این رابطه میتوان به برنامهی نوروز ۱۳۹۷ که قرار بود توسط تروریستهای جمهوری اسلامی منفجر شود اشاره کرد و برنامهای که مایک پمپئو میهمان مجاهدین ساکن اشرف بود و... او در آلبانی از سال ۱۳۹۵ تا به امروز مجموعا بالغ بر ۱۵۰ قطعه موسیقی شامل سرود و ترانه و رپ و قطعات بدون کلام... ساخته و تنظیم کرده است
ترانه شناسی