کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
درساعت ۲ بعد از ظهرروز اول شهریور ۱۳۵۰ ماموران ساواک شاه هجوم گسترده ای رابرعلیه خانه های جمعی سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز کردند .دراین یورش که روز بعد هم دنبال شد ساواک بیش از ۱۰۰ نفر= ۹۵ درصدازکادرهاو مسئولین و اعضای سازمان مجاهدین را دستگیرکرد و به زیر شکنجه برد.
ضربه اول شهریور واقعه ای است که درساعت ۲ بعد از ظهرروز اول شهریور ۱۳۵۰با هجوم گسترده  ماموران ساواک شاه برعلیه خانه های جمعی سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز شد .دراین یورش که روز بعد هم دنبال شد ساواک بیش از ۱۰۰ نفر= ۹۵ درصدازکادرهاو مسئولین و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را دستگیرکرد و به زیر شکنجه برد.


بنیانگذاران واعضای مرکزیت همگی به اسارت درآمدند، بجز محمد حنیف نژادکه به هنگام رفتن به خانه ازسرکوچه پی برده بودکه وضعیت غیر عادی است وبرگشته بود.تنها شمار اندکی از اعضا ازجمله احمد رضایی، مجید شریف واقفی، کاظم ذوالانوار، محمودشامخی و....دربیرون ماندندکه می بایست دشواریهای بازسازی سازمان مجاهدین را به دوش کشند.
بنیانگذاران واعضای مرکزیت این سازمان همگی به اسارت درآمدند، بجز محمد حنیف نژادکه به هنگام رفتن به خانه ازسرکوچه پی برده بودکه وضعیت غیر عادی است وازمحل خارج شده بود.تنها شمار اندکی از اعضاء ازجمله احمد رضایی، مجید شریف واقفی، کاظم ذوالانوار، محمودشامخی و...خارج ازدایره دستگیریها باقی مانده بودندکه می بایست دشواریهای بازسازی سازمان مجاهدین خلق ایران را به دوش کشند.


محمد حنیف نژاد ۴ هفته بعد در۲۸ مهر ۱۳۵۰ به اسارت ساواک درآمد.
محمد حنیف نژاد ۴ هفته بعد در۲۸ مهر ۱۳۵۰ به اسارت ساواک درآمد.
خط ۷: خط ۷:
'''پیشینه امر'''
'''پیشینه امر'''


پس از پایان بحث های مربوط به تدوین استراتژی درسازمان مجاهدین خلق ایران مرحله مربوط به تدارک برای عمل نظامی آغاز شد. درگام اول می بایست دراعضای سازمان آمادگی های لازم نظامی، تاکتیکی وتکنیکی بوجود بیاید انجام این کار با توجه به کمبود امکانات ووجود جوپلیسی بسیار دشوار بود، پس از بررسیهای لازم، رفتن به اردن وگذراندن دوره های نظامی درقرارگاههای فلسطینی ها بهترین راه حل تشخیص داده شد. این مساله صرف نظر ازپیوندهای مشترک خلق ایران وفلسطین بهانه به رژیم نمی داد که سازمان را وابسته به کشورهای خارجی اعلام کند.
پس از پایان بحث های مربوط به تدوین استراتژی درسازمان مجاهدین خلق ایران مرحله مربوط به تدارک برای عمل نظامی آغاز شد. درگام اول می بایست دراعضای سازمان آمادگی های لازم نظامی، تاکتیکی وتکنیکی بوجود بیاید انجام این کار با توجه به کمبود امکانات ووجود جوپلیسی بسیار دشوار بود، پس از بررسیهای لازم، رفتن به اردن وگذراندن دوره های نظامی درقرارگاههای فلسطینی ها بهترین راه حل تشخیص داده شد. این مساله صرف نظر ازپیوندهای مشترک میان مردم ایران وفلسطین بهانه ای هم به رژیم شاه نمی داد که سازمان مجاهدین خلق ایران را وابسته به کشورهای خارجی اعلام کند.


سازمان مجاهدین درمسیر تدارک عمل نظامی به امکانات زیادی نیاز داشت. بنا به این نیاز، ناصرصادق از اعضای بالای سازمان با فردی بنام شاه مراد دلفانی، از اعضای حزب توده -که پیش از این به خدمت ساواک درآمده بود- دیدار کرد. هدف ازاین دیدار، تهیه احتمالی امکانات مرزی بودبرای رفتن به عراق ونجات ۹ تن از اعضای سازمان که درآن جا زندانی بودند،ناصر صادق چندبار با این فرد ملاقات کرد، برخوردهای اوچنان محتاطانه وپیچیده بودکه اعتمادناصررا، با وجودهوشیاری وتیزبینی زیادش، به خود جلب کرد. ناصر مسئله خریدسلاح را نیزبا او درمیان گذاشت. ساواک که فهمیده بود ناصر با گروهی کار می کند که ممکن است درجریان جشنهای دوهزار وپانصد ساله به اقدام های نظامی دست بزند، به طور جدی فعالیتها ورفت وآمدهای روزانه اورا زیرنظرگرفت تا یارانش را بشناسد.  
سازمان مجاهدین خلق ایران درمسیر تدارک عمل نظامی به امکانات زیادی نیاز داشت. بنا به این نیاز، ناصرصادق از اعضای بالای سازمان با فردی بنام شاه مراد دلفانی، از اعضای حزب توده -که پیش از این به خدمت ساواک درآمده بود- دیدار کرد. هدف ازاین دیدار، تهیه احتمالی امکانات مرزی بودبرای رفتن به عراق ونجات ۹ تن از اعضای گروه که درآن جا زندانی بودند،ناصر صادق چندبار با این فرد ملاقات کرد، برخوردهای اوچنان محتاطانه وپیچیده بودکه اعتمادناصرصادق را، با وجودهوشیاری وتیزبینی زیادش، به خود جلب کرد. ناصر صادق مسئله خریدسلاح را نیزبا او درمیان گذاشت. ساواک که فهمیده بود ناصرصادق با گروهی کار می کند که ممکن است درجریان جشنهای دوهزار وپانصد ساله به اقدام های نظامی دست بزند، به طور جدی فعالیتها ورفت وآمدهای روزانه اورا زیرنظرگرفت تا یارانش را بشناسد.  


ساواک که یک مقام امنیتی ساواک آن در زمستان ۱۳۵۰در تلویزیون رژیم شاه فاش کرد، بعضاً با ۲۵موتورسیکلت، ناصر صادق را تعقیب می‌کردند وبه علت شگردهای جدید وویژه ای که به کارمی برد، ناصر تا به آخر متوجه این پیگردها نشد. و از این طریق طی چند ماه، به شماری ازپایگاههای مجاهدین و ارتباطات آنها با یکدیگر در تهران، پی بردند.در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که تا ۲ماه هر روز ادامه داشت، کلیه امکانات و تسلیحات مجاهدین نیز به چنگ ساواک شاه افتاد.
یک مقام امنیتی ساواک در زمستان ۱۳۵۰در تلویزیون رژیم شاه فاش کرد، بعضاً با ۲۵موتورسیکلت، ناصر صادق را تعقیب می‌کردند وبه علت شگردهای جدید وویژه ای که به کارمی بردند، ناصر صادق تا به آخر متوجه این پیگردها نشد. و از این طریق طی چند ماه، به شماری ازپایگاههای مجاهدین و ارتباطات آنها با یکدیگر در تهران، پی بردند.در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که تا ۲ماه هر روز ادامه داشت، کلیه امکانات و تسلیحات مجاهدین نیز به چنگ ساواک شاه افتاد.


دراین زمان سازمان برای انجام عملیات درجریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله دارای ۱۳- ۱۲ گروه ضربت  بود وهرمسئول گروه خانه ای همراه با ۶- ۵ نفرداشت، '''منبع : کتاب بنیانگذاران ص ۶۴'''
دراین زمان سازمان برای انجام عملیات درجریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله دارای ۱۳- ۱۲ گروه ضربت  بود وهرمسئول گروه خانه ای همراه با ۶- ۵ نفرداشت،  


از بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه مصدق ، سازمان مجاهدین نخستین سازمان مسلحانه ومخفی بود که به مدت ۶ سال به مبارزه علیه شاه ادامه میداد . مجاهدین در این ۶ سال به علت اختناق و سرکوب فوق العاده هنوز هیچ نام رسمی بر خود نگذاشته بودند و فقط کلمه سازمان را به کار می بردند ونام سازمان مجاهدین خلق ایران بعداز ضربه شهریور ۱۳۵۰ و شهادت احمد رضایی اولین شهید سازمان مجاهدین در داخل زندان اوین نامگذاری شد.
'''منبع : کتاب بنیانگذاران ص ۶۴'''


اعضای سازمان در طول ۶ سال فعالیت مخفی به ۲۱۴ نفر رسیده بود که در تهران و تبریز مشهد و اصفهان و شیراز فعالیت داشتند . درشرایط اختناق مطلق عضو گیری این تعداد امری بی سابقه بود .در سال ۱۳۵۰ دیکتاتوری شاه در تدارک جشن های ۲۵۰۰ ساله بود و اغلب سران کشورهای دنیا را دعوت کرده بود تا باصطلاح ثبات و قدرت پوشالی خود را نشان بدهد لاجرم برای برگزاری این جشن ساواک سرکوب خود علیه نیروهای مبارز را شدت بخشید.
از بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه مصدق ، سازمان مجاهدین نخستین سازمان مسلحانه ومخفی بود که به مدت ۶ سال به مبارزه علیه شاه ادامه میداد . مجاهدین در این ۶ سال به علت اختناق و سرکوب فوق العاده هنوز هیچ نام رسمی بر خود نگذاشته بودند و فقط کلمه سازمان را به کار می بردند ونام سازمان مجاهدین خلق ایران بعداز شهریور ۱۳۵۰ و شهادت احمد رضایی اولین شهید سازمان مجاهدین در داخل زندان اوین نامگذاری شد.
 
اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در طول ۶ سال فعالیت مخفی به ۲۱۴ نفر رسیده بود که در تهران و تبریز مشهد و اصفهان و شیراز فعالیت داشتند . درشرایط اختناق مطلق عضو گیری این تعداد امری بی سابقه بود .در سال ۱۳۵۰ دیکتاتوری شاه در تدارک جشن های ۲۵۰۰ ساله بود و اغلب سران کشورهای دنیا را دعوت کرده بود تا باصطلاح ثبات و قدرت خود را نشان بدهد لاجرم برای برگزاری این جشن ساواک سرکوب خود علیه نیروهای مبارز را شدت بخشیده بود.


پس از دستگیری اعضای اصلی وتمامی مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران آنچه در بیرون زندان باقی مانده بود فقط تعدادی تیم های پراکنده وتحت تعقیب بود .بعداز این ضربه شاه در تقدیر از سپهبد نصیری رئیس ساواک اورا به ارتشبدی ارتقاء داد .شاه وساواک فکر می کردند که سازمان مجاهدین را بعداز ۶ سال فعالیت مخفی از بین بردند درحالیکه این ضربه سنگین نقطه عطفی بود که سازمان مجاهدین اعلام موجودیت بیرونی کند و وارد صحنه سیاسی و نظامی شود.
پس از دستگیری اعضای اصلی وتمامی مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران آنچه در بیرون زندان باقی مانده بود فقط تعدادی تیم های پراکنده وتحت تعقیب بود .بعداز این ضربه شاه در تقدیر از سپهبد نصیری رئیس ساواک اورا به ارتشبدی ارتقاء داد .شاه وساواک فکر می کردند که سازمان مجاهدین را بعداز ۶ سال فعالیت مخفی از بین بردند درحالیکه این ضربه سنگین نقطه عطفی بود که سازمان مجاهدین اعلام موجودیت بیرونی کند و وارد صحنه سیاسی و نظامی شود.


بنیانگذاران سازمان محمد حنیف نژاد ، علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن به دلیل پایداری سازمان مجاهدین را به یک کانون انقلابی و نقطه امید مردم برای سرنگونی دیکتاتوری شاه تبدیل کردند.
بنیانگذاران سازمان محمد حنیف نژاد، علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن به دلیل پایداری سازمان مجاهدین را به یک کانون انقلابی و نقطه امید مردم برای سرنگونی دیکتاتوری شاه تبدیل کردند.


در دادگاه های علنی که برای بنیانگذاران و اعضای مرکزیت برگزار شد آنها با دفاعیات پر شور و آگاهی بخش خود موجی از حمایت در میان مردم بوجود آوردند و الگویی برای جوانان انقلابی ومبارز شدند.
در دادگاه های علنی که برای بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران برگزار شد آنها با دفاعیات خود موجی از حمایت در میان مردم بوجود آوردند و الگویی برای مبارزه را ترسیم کردند.


هفت سال بعد از این ضربه یعنی در سال ۱۳۵۷ با سقوط دیکتاتوری شاه اعضای مجاهدین در میان استقبال مردمی اززندان های سراسر کشور آزاد شدند وسازمان مجاهدین با سرعتی فوق العاده به یک سازمان بزرگ و قوی در ایران تبدیل شد.  
هفت سال بعد از این ضربه یعنی در سال ۱۳۵۷ با سقوط دیکتاتوری شاه اعضای مجاهدین در میان استقبال مردمی اززندان های سراسر کشور آزاد شدند وسازمان مجاهدین خلق ایران با سرعتی فوق العاده به یک سازمان بزرگ و قوی در سراسرایران تبدیل شد.  


منبع : '''<nowiki>https://event.mojahedin.org/i/events/5358</nowiki>'''
منبع : '''<nowiki>https://event.mojahedin.org/i/events/5358</nowiki>'''
اول شهریور - آغاز ضربات ساواک شاه علیه مجاهدین


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸

ضربه اول شهریور واقعه ای است که درساعت ۲ بعد از ظهرروز اول شهریور ۱۳۵۰با هجوم گسترده ماموران ساواک شاه برعلیه خانه های جمعی سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز شد .دراین یورش که روز بعد هم دنبال شد ساواک بیش از ۱۰۰ نفر= ۹۵ درصدازکادرهاو مسئولین و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را دستگیرکرد و به زیر شکنجه برد.

بنیانگذاران واعضای مرکزیت این سازمان همگی به اسارت درآمدند، بجز محمد حنیف نژادکه به هنگام رفتن به خانه ازسرکوچه پی برده بودکه وضعیت غیر عادی است وازمحل خارج شده بود.تنها شمار اندکی از اعضاء ازجمله احمد رضایی، مجید شریف واقفی، کاظم ذوالانوار، محمودشامخی و...خارج ازدایره دستگیریها باقی مانده بودندکه می بایست دشواریهای بازسازی سازمان مجاهدین خلق ایران را به دوش کشند.

محمد حنیف نژاد ۴ هفته بعد در۲۸ مهر ۱۳۵۰ به اسارت ساواک درآمد.

پیشینه امر

پس از پایان بحث های مربوط به تدوین استراتژی درسازمان مجاهدین خلق ایران مرحله مربوط به تدارک برای عمل نظامی آغاز شد. درگام اول می بایست دراعضای سازمان آمادگی های لازم نظامی، تاکتیکی وتکنیکی بوجود بیاید انجام این کار با توجه به کمبود امکانات ووجود جوپلیسی بسیار دشوار بود، پس از بررسیهای لازم، رفتن به اردن وگذراندن دوره های نظامی درقرارگاههای فلسطینی ها بهترین راه حل تشخیص داده شد. این مساله صرف نظر ازپیوندهای مشترک میان مردم ایران وفلسطین بهانه ای هم به رژیم شاه نمی داد که سازمان مجاهدین خلق ایران را وابسته به کشورهای خارجی اعلام کند.

سازمان مجاهدین خلق ایران درمسیر تدارک عمل نظامی به امکانات زیادی نیاز داشت. بنا به این نیاز، ناصرصادق از اعضای بالای سازمان با فردی بنام شاه مراد دلفانی، از اعضای حزب توده -که پیش از این به خدمت ساواک درآمده بود- دیدار کرد. هدف ازاین دیدار، تهیه احتمالی امکانات مرزی بودبرای رفتن به عراق ونجات ۹ تن از اعضای گروه که درآن جا زندانی بودند،ناصر صادق چندبار با این فرد ملاقات کرد، برخوردهای اوچنان محتاطانه وپیچیده بودکه اعتمادناصرصادق را، با وجودهوشیاری وتیزبینی زیادش، به خود جلب کرد. ناصر صادق مسئله خریدسلاح را نیزبا او درمیان گذاشت. ساواک که فهمیده بود ناصرصادق با گروهی کار می کند که ممکن است درجریان جشنهای دوهزار وپانصد ساله به اقدام های نظامی دست بزند، به طور جدی فعالیتها ورفت وآمدهای روزانه اورا زیرنظرگرفت تا یارانش را بشناسد.

یک مقام امنیتی ساواک در زمستان ۱۳۵۰در تلویزیون رژیم شاه فاش کرد، بعضاً با ۲۵موتورسیکلت، ناصر صادق را تعقیب می‌کردند وبه علت شگردهای جدید وویژه ای که به کارمی بردند، ناصر صادق تا به آخر متوجه این پیگردها نشد. و از این طریق طی چند ماه، به شماری ازپایگاههای مجاهدین و ارتباطات آنها با یکدیگر در تهران، پی بردند.در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که تا ۲ماه هر روز ادامه داشت، کلیه امکانات و تسلیحات مجاهدین نیز به چنگ ساواک شاه افتاد.

دراین زمان سازمان برای انجام عملیات درجریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله دارای ۱۳- ۱۲ گروه ضربت  بود وهرمسئول گروه خانه ای همراه با ۶- ۵ نفرداشت،

منبع : کتاب بنیانگذاران ص ۶۴

از بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه مصدق ، سازمان مجاهدین نخستین سازمان مسلحانه ومخفی بود که به مدت ۶ سال به مبارزه علیه شاه ادامه میداد . مجاهدین در این ۶ سال به علت اختناق و سرکوب فوق العاده هنوز هیچ نام رسمی بر خود نگذاشته بودند و فقط کلمه سازمان را به کار می بردند ونام سازمان مجاهدین خلق ایران بعداز شهریور ۱۳۵۰ و شهادت احمد رضایی اولین شهید سازمان مجاهدین در داخل زندان اوین نامگذاری شد.

اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در طول ۶ سال فعالیت مخفی به ۲۱۴ نفر رسیده بود که در تهران و تبریز مشهد و اصفهان و شیراز فعالیت داشتند . درشرایط اختناق مطلق عضو گیری این تعداد امری بی سابقه بود .در سال ۱۳۵۰ دیکتاتوری شاه در تدارک جشن های ۲۵۰۰ ساله بود و اغلب سران کشورهای دنیا را دعوت کرده بود تا باصطلاح ثبات و قدرت خود را نشان بدهد لاجرم برای برگزاری این جشن ساواک سرکوب خود علیه نیروهای مبارز را شدت بخشیده بود.

پس از دستگیری اعضای اصلی وتمامی مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران آنچه در بیرون زندان باقی مانده بود فقط تعدادی تیم های پراکنده وتحت تعقیب بود .بعداز این ضربه شاه در تقدیر از سپهبد نصیری رئیس ساواک اورا به ارتشبدی ارتقاء داد .شاه وساواک فکر می کردند که سازمان مجاهدین را بعداز ۶ سال فعالیت مخفی از بین بردند درحالیکه این ضربه سنگین نقطه عطفی بود که سازمان مجاهدین اعلام موجودیت بیرونی کند و وارد صحنه سیاسی و نظامی شود.

بنیانگذاران سازمان محمد حنیف نژاد، علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن به دلیل پایداری سازمان مجاهدین را به یک کانون انقلابی و نقطه امید مردم برای سرنگونی دیکتاتوری شاه تبدیل کردند.

در دادگاه های علنی که برای بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران برگزار شد آنها با دفاعیات خود موجی از حمایت در میان مردم بوجود آوردند و الگویی برای مبارزه را ترسیم کردند.

هفت سال بعد از این ضربه یعنی در سال ۱۳۵۷ با سقوط دیکتاتوری شاه اعضای مجاهدین در میان استقبال مردمی اززندان های سراسر کشور آزاد شدند وسازمان مجاهدین خلق ایران با سرعتی فوق العاده به یک سازمان بزرگ و قوی در سراسرایران تبدیل شد.

منبع : https://event.mojahedin.org/i/events/5358

منابع