کاربر:Safa/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(جایگزینی صفحه با ' 200')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


200
'''رفراندوم (Referendum) جمهوری اسلامی'''
 
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۷، همه‌پرسی جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و طبق نتایج اعلامی ۹۸.۲ واجدان شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
 
در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و خمینی حکومت جمهوری‌اسلامی را اعلام کرد، این‌گونه بود که این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند.
 
برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود: «بسمه تعالی، دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندوم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی، که قانون اساسی آن از تصویب ملّت خواهد گذشت.» رای‌دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‌کردند و در صندوق رای می‌انداختند و می‌توانستد قسمت دیگر را با خود ببرند.
 
بر مبنای اعلامیه دولت موقت، در رفراندوم برگزار شده، ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار تن (۹۸ و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری جمهوری اسلامی «بله» گفتند.
 
برنامه‌ریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکل‌گیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.
 
پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، اعضای دولت موقت، ایده افزودن کلمه دموکراتیک به عبارت جمهوری اسلامی را پیشنهاد کردند؛ این ایده با مخالفت جدی خمینی مواجه شد. خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاست و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آورد. او گفت: فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «.. در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»
 
اصل ومنطق هر رفراندومی ایجاب می کند که مردم آن سرزمین حق گزینش از بین گزینه های مختلف را داشته باشند. اما خمینی در تز ولایت فقیه خود در مورد ضرورت تشکیل حکومت اسلامی به سنت و رویه پیغمبر اسلام رجوع نموده و می گوید: « اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت (امام دوازدهم شیعیان) تعیین نشده، اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم به قانون و عدالت) باشد بپا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول در امر امور جامعه داشت، دارا می باشد و بر مردم لازم است که از او اطاعت کنند .»
 
بنابراین از نظر خمینی، حکومت اسلامی مشیّت الهی و ولی فقیه نماینده خدا بر روی زمین است و او نیازی به رای مردم و رفراندوم ندارد و همه پرسی از دید وی تنها به معنای بیعت می باشد. پس او توقع نداشته که مردم انتخاب کنند و بلکه تنها از آنها می خواسته تا اراده و تصمیم وی را تایید کنند.
 
علیرغم گفته های امیر انتظام بعنوان معاون نخست وزیر، به علت رشد سریع آگاهی مردم ایران، حکومت تحت رهبری خمینی در یک بحران سیاسی و خطر بی اعتباری کامل قرار گرفته بود و چون هنوز نیروهای نظامی– امنیتیِ کافی در اختیار نداشت نمی توانست به طورعمده با تکیه بر سرکوب، برنامه های خود را اجرا کند. بنابراین، سرکردگان حکومت، نقشه رفراندم را به گونه ای طرح و اجرا کردند که شرکت کنندگان در رفراندم تنها یک گزینه داشته و علیرغم تعداد رای، فقط جمهوری اسلامی آنهم با اکثریت اتفاق آراء از صندوقها بیرون آید.
 
صادق طباطبایی، برادر زن احمد خمینی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است در خاطرات خود می‌گوید: « ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمد آقا خمینی گفتند، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدرحاج سید جوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند، کلانتری‌ها هم اکثرا در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است . در مراکز استان‌ها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند. انجام امر آقای خمینی چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم . کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت آقای خمینی می‌فرمایند، اگر کمی (سریع) بجنبید، این کار انجام می‌شود . ایشان گفتند نه، این کار امکان‌پذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی (بخوانید بدون نظم و قانون) در بیاورید. (۱صادق طباطبایی ، خاطرات سیاسی – اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، تهران : چاپ و نشر عروج ، 1387 ، ج سوم
 
خمینی با حضور در دبیرستانی در قم در اسفند ماه ۱۳۵۷ گفت: « آنها (مخالفین انقلابی جمهوری اسلامی) اصلا در این نهضت دخالتی نداشتند. آنها که امروز به خیال خودشان می خواهند بر سر سفره آماده بنشینند، در این نهضت به هیچ وجه دخالت نداشتند. این نهضت را شما طبقه محصل، طبقه کارگر، دهقان و بازاری… اینها به بار آوردند. اینها حق دارند. آنها که در خارج بودند و برای میوه چینی آمده اند و آنها که در سطح های بالا نشسته اند و منظره ها را نگاه کرده اند، کمک کرده اند به رژیم و حالا به صورت انقلابی در آمده اند، آنها را نپذیرید. آنها که “قلم های مسموم” در دست گرفته اند و بر خلاف اسلام می نویسند و “ملی” و “دموکراتیک” و این حرف ها را به میان می آورند از آنها نپذیرید. ما اسلام را می خواهیم. ملت اسلام را می خواهد. آنها که کوشش دارند نهضت ما را تضعیف کنند، دولت ما را تضعیف کنند، تا به خیال آنها نتوانیم در رفراندوم موفق شویم خیال خامی به سر خود شان می پزند. ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است. کمونیست ها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند. اگر بخواهند برای این ملت کار کنند، استقلال کشور را می خواهند، آنکه علاقه به ملت دارد، اگر راست می گویند باید جمهوری اسلامی بخواهند. » (۸روزنامه آیندگان، اسفند 1357
 
خمینی حتی مجبور شد بقول خودشان “خدعه” کند و بگوید: در جمهوری اسلامی ظلم نیست، فقیر و غنی وجود ندارد…همه ی ما از حقوق برابر برخورداریم…در اسلام اختناق نیست، برای همه ی طبقات آزادی وجود دارد…من وعده می دهم که اسلام برای همه کار درست می کند و زندگی شما را مرفه می کند.(اطلاعات ۱۲فروردین ۱٣۵٨ ص ٨)

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۹

رفراندوم (Referendum) جمهوری اسلامی

پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۷، همه‌پرسی جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و طبق نتایج اعلامی ۹۸.۲ واجدان شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.

در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و خمینی حکومت جمهوری‌اسلامی را اعلام کرد، این‌گونه بود که این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند.

برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود: «بسمه تعالی، دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندوم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی، که قانون اساسی آن از تصویب ملّت خواهد گذشت.» رای‌دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‌کردند و در صندوق رای می‌انداختند و می‌توانستد قسمت دیگر را با خود ببرند.

بر مبنای اعلامیه دولت موقت، در رفراندوم برگزار شده، ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار تن (۹۸ و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری جمهوری اسلامی «بله» گفتند.

برنامه‌ریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکل‌گیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.

پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، اعضای دولت موقت، ایده افزودن کلمه دموکراتیک به عبارت جمهوری اسلامی را پیشنهاد کردند؛ این ایده با مخالفت جدی خمینی مواجه شد. خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاست و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آورد. او گفت: فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «.. در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»

اصل ومنطق هر رفراندومی ایجاب می کند که مردم آن سرزمین حق گزینش از بین گزینه های مختلف را داشته باشند. اما خمینی در تز ولایت فقیه خود در مورد ضرورت تشکیل حکومت اسلامی به سنت و رویه پیغمبر اسلام رجوع نموده و می گوید: « اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت (امام دوازدهم شیعیان) تعیین نشده، اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم به قانون و عدالت) باشد بپا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول در امر امور جامعه داشت، دارا می باشد و بر مردم لازم است که از او اطاعت کنند .»

بنابراین از نظر خمینی، حکومت اسلامی مشیّت الهی و ولی فقیه نماینده خدا بر روی زمین است و او نیازی به رای مردم و رفراندوم ندارد و همه پرسی از دید وی تنها به معنای بیعت می باشد. پس او توقع نداشته که مردم انتخاب کنند و بلکه تنها از آنها می خواسته تا اراده و تصمیم وی را تایید کنند.

علیرغم گفته های امیر انتظام بعنوان معاون نخست وزیر، به علت رشد سریع آگاهی مردم ایران، حکومت تحت رهبری خمینی در یک بحران سیاسی و خطر بی اعتباری کامل قرار گرفته بود و چون هنوز نیروهای نظامی– امنیتیِ کافی در اختیار نداشت نمی توانست به طورعمده با تکیه بر سرکوب، برنامه های خود را اجرا کند. بنابراین، سرکردگان حکومت، نقشه رفراندم را به گونه ای طرح و اجرا کردند که شرکت کنندگان در رفراندم تنها یک گزینه داشته و علیرغم تعداد رای، فقط جمهوری اسلامی آنهم با اکثریت اتفاق آراء از صندوقها بیرون آید.

صادق طباطبایی، برادر زن احمد خمینی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است در خاطرات خود می‌گوید: « ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمد آقا خمینی گفتند، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدرحاج سید جوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند، کلانتری‌ها هم اکثرا در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است . در مراکز استان‌ها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند. انجام امر آقای خمینی چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم . کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت آقای خمینی می‌فرمایند، اگر کمی (سریع) بجنبید، این کار انجام می‌شود . ایشان گفتند نه، این کار امکان‌پذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی (بخوانید بدون نظم و قانون) در بیاورید. (۱صادق طباطبایی ، خاطرات سیاسی – اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، تهران : چاپ و نشر عروج ، 1387 ، ج سوم

خمینی با حضور در دبیرستانی در قم در اسفند ماه ۱۳۵۷ گفت: « آنها (مخالفین انقلابی جمهوری اسلامی) اصلا در این نهضت دخالتی نداشتند. آنها که امروز به خیال خودشان می خواهند بر سر سفره آماده بنشینند، در این نهضت به هیچ وجه دخالت نداشتند. این نهضت را شما طبقه محصل، طبقه کارگر، دهقان و بازاری… اینها به بار آوردند. اینها حق دارند. آنها که در خارج بودند و برای میوه چینی آمده اند و آنها که در سطح های بالا نشسته اند و منظره ها را نگاه کرده اند، کمک کرده اند به رژیم و حالا به صورت انقلابی در آمده اند، آنها را نپذیرید. آنها که “قلم های مسموم” در دست گرفته اند و بر خلاف اسلام می نویسند و “ملی” و “دموکراتیک” و این حرف ها را به میان می آورند از آنها نپذیرید. ما اسلام را می خواهیم. ملت اسلام را می خواهد. آنها که کوشش دارند نهضت ما را تضعیف کنند، دولت ما را تضعیف کنند، تا به خیال آنها نتوانیم در رفراندوم موفق شویم خیال خامی به سر خود شان می پزند. ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است. کمونیست ها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند. اگر بخواهند برای این ملت کار کنند، استقلال کشور را می خواهند، آنکه علاقه به ملت دارد، اگر راست می گویند باید جمهوری اسلامی بخواهند. » (۸روزنامه آیندگان، اسفند 1357

خمینی حتی مجبور شد بقول خودشان “خدعه” کند و بگوید: در جمهوری اسلامی ظلم نیست، فقیر و غنی وجود ندارد…همه ی ما از حقوق برابر برخورداریم…در اسلام اختناق نیست، برای همه ی طبقات آزادی وجود دارد…من وعده می دهم که اسلام برای همه کار درست می کند و زندگی شما را مرفه می کند.(اطلاعات ۱۲فروردین ۱٣۵٨ ص ٨)