کاربر:Safa/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== کودکی و نوجوانی زهره قائمی ==
== کودکی و نوجوانی زهره قائمی ==
زهره قائمی در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. او در سال ۱۳۴۹ وارد مدرسه شد. زهره قائمی یازده ساله بود که پدرش را از دست داد. پدر او در اثر بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی خانواده او، به نسبت وقتی که پدرش زنده بود، سطحش پایین تر آمده بود، ولی مادرش هیچ وقت نمی گذاشت به آنها بد بگذرد. زهره قائمی ۳ سال دوره‌ی راهنمایی را در مدرسه علوی درس خواند. به علت اینکه سعید محسن (از بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق) فامیلشان بود؛ و برادرش مهدی محسن و عبدالله محسن به خانه آنها رفت و آمد داشت، برادر زهره قائمی سیاسی شده و با سازمان مجاهدین آشنا بود؛ زهره را هم از سال (۵۶ – ۵۵) با سازمان آشنا کرد. زهره قائمی که زندگی نامه شهدا را خوانده بود، در تابستان سال ۱۳۵۸، همراه برادرش به انجمن میثاق رفت و از آنجا فعالیتش را که کار تبلیغاتی بود شروع کرد؛ و با دوستان ش دکه می زدند، یا در محلات جنوب تهران، خیابان مولوی و میدان خراسان کارهای تبلیغاتی انجام می دادند. با شروع مدارس از انجمن محلات به بخش دانش آموزی منتقل شد، مدرسه شیرین به بخش دانش آموزی وصل بود و او مدتی در شورای مدرسه مسئول سیاسی بود<ref name=":0">[https://www.iran-efshagari.com/%d8%a8%d8%a7-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%b2%d9%87%d8%b1%d9%87-%d9%88-%da%af%db%8c%d8%aa%db%8c-%db%8c%d8%a7%d8%af%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%87%da%a9%d8%b4%d8%a7/ با یاد زهره و گیتی - ایران افشاگر] </ref>
زهره قائمی در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. او در سال ۱۳۴۹ وارد مدرسه شد. زهره قائمی یازده ساله بود که پدرش را از دست داد. پدر او در اثر بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی خانواده او، به نسبت وقتی که پدرش زنده بود، سطحش پایین تر آمده بود، ولی مادرش هیچ وقت نمی گذاشت به آنها بد بگذرد. زهره قائمی ۳ سال دوره‌ی راهنمایی را در مدرسه علوی درس خواند. به علت اینکه سعید محسن (از بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق) فامیلشان بود؛ و برادرش مهدی محسن و عبدالله محسن به خانه آنها رفت و آمد داشت، برادر زهره قائمی سیاسی شده و با سازمان مجاهدین آشنا بود؛ زهره را هم از سال (۵۶ – ۵۵) با سازمان آشنا کرد. زهره قائمی که زندگی نامه شهدا را خوانده بود، در تابستان سال ۱۳۵۸، همراه برادرش به انجمن میثاق رفت و از آنجا فعالیتش را که کار تبلیغاتی بود شروع کرد؛ و با دوستان ش دکه می زدند، یا در محلات جنوب تهران، خیابان مولوی و میدان خراسان کارهای تبلیغاتی انجام می دادند. با شروع مدارس از انجمن محلات به بخش دانش آموزی منتقل شد، مدرسه شیرین به بخش دانش آموزی وصل بود و او مدتی در شورای مدرسه مسئول سیاسی بود<ref name=":0">[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/24174 وبسایت مجاهدین خلق ایران] </ref>


== دستگیری و زندان ==
== دستگیری و زندان ==
زهره قائمی، قبل از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، توسط ماموران نظام جمهوری اسلامی ایران، دستگیر شد و به مدت ۵ سال در زندان قزل حصار به سر بُرد. ابتدا به یک‌ سال و ۳ ماه (زندان) محکوم شد. پس از پایان محکومیت، از او مصاحبه خواستند که قبول نکرد و بدون حکم در اوین ماند تا سال ۱۳۶۳ که تشکیلات داخل زندان لو رفت و مجدداً برای بازجویی رفت. پس از مدتی دوباره دادگاهی شد و به ۵ سال از تاریخ صدور حکم (۱۳۶۳) محکوم شد. درسال ۶۵ که از زندان آزاد شد، در صدد بود به سازمان مجاهدین بپیوندد. زهره قائمی در دی ماه همان سال به سازمان مجاهدین وصل شد و کد رادیویی گرفت و در هفتم اسفند سال ۱۳۶۵ اعزام شد. ابتدا به قرارگاه محسن رفت، ودر بخش ارکان به فعالیت پرداخت، و بعد به اشرف رفت و در تیپ ۶۰۰ بود.
زهره قائمی، قبل از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، توسط ماموران نظام جمهوری اسلامی ایران، دستگیر شد و به مدت ۵ سال در زندان قزل حصار به سر بُرد. ابتدا به یک‌ سال و ۳ ماه (زندان) محکوم شد. پس از پایان محکومیت، از او مصاحبه خواستند که قبول نکرد و بدون حکم در اوین ماند تا سال ۱۳۶۳ که تشکیلات داخل زندان لو رفت و مجدداً برای بازجویی رفت. پس از مدتی دوباره دادگاهی شد و به ۵ سال از تاریخ صدور حکم (۱۳۶۳) محکوم شد. درسال ۶۵ که از زندان آزاد شد، در صدد بود به سازمان مجاهدین بپیوندد. زهره قائمی در دی ماه همان سال به سازمان مجاهدین وصل شد و کد رادیویی گرفت و در هفتم اسفند سال ۱۳۶۵ اعزام شد. ابتدا به قرارگاه محسن رفت، و در بخش ارکان به فعالیت پرداخت، و بعد به اشرف رفت و در تیپ ۶۰۰ بود. زهره قائمی، خواهان اعزام به داخل کشور، جهت انجام مأموریت های سازمانی شد.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d8%a8%d8%a7-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%b2%d9%87%d8%b1%d9%87-%d9%88-%da%af%db%8c%d8%aa%db%8c-%db%8c%d8%a7%d8%af%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%87%da%a9%d8%b4%d8%a7/ با یاد زهره و گیتی - ایران افشاگر]</ref>


زهره قائمی، خواهان اعزام به داخل کشور، جهت انجام مأموریت های سازمانی شد؛ و معتقد بود که هر جا راه باز شده، از فدا و پرداخت مطلق بوده است و در شب قدر از خدا می خواست که در این راه عاقبت به خیر شود.<ref name=":0" />
زهره قائمی در مراسم سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، در سخنانی گفت:<blockquote>«شهید بنیانگذار، سعید محسن نیز می‌خروشید، مطمئن هستم که فاتح اصلی ما هستیم؛ و نسل ماندگار او سرشار از طمأنینه سرخ بر فریب سازش خندید؛ و مرگ را پیش از آن که بمیرد در شرافت نبردش زیست. آتش او شب را سوخت و خوشه‌های بلند کهکشان را از سقف آسمان آویخت؛ و اینک حنیف، پیروز از سرفرازی امانتدارش، ابدیت فریاد او را تا بلندای انسانیت و در میلاد شکفتنهای بی‌بدیل می‌شنود» <ref>[https://www.iranntv.com/2018/08/31/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%DB%B9-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%DB%B1%DB%B3/ زندگی‌نامه زهره قائمی - پخش در سیمای آزادی]</ref></blockquote>زهره قائمی، در شهریور ۱۳۹۰، توسط مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان هم ردیف مسئول اول سازمان معرفی شد. وی در آخرین تعهداتش نوشته بود:  
 
او در مراسم سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، در سخنانی گفت:
 
«شهید بنیانگذار، سعید محسن نیز می‌خروشید، مطمئن هستم که فاتح اصلی ما هستیم؛ و نسل ماندگار او سرشار از طمأنینه سرخ بر فریب سازش خندید؛ و مرگ را پیش از آن که بمیرد در شرافت نبردش زیست. آتش او شب را سوخت و خوشه‌های بلند کهکشان را از سقف آسمان آویخت؛ و اینک حنیف، پیروز از سرفرازی امانتدارش، ابدیت فریاد او را تا بلندای انسانیت و در میلاد شکفتنهای بی‌بدیل می‌شنود» <ref>[https://www.iranntv.com/2018/08/31/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%DB%B9-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%DB%B1%DB%B3/ زندگی‌نامه زهره قائمی - پخش در سیمای آزادی]</ref>
 
زهره قائمی، در شهریور ۱۳۹۰، توسط مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان هم ردیف مسئول اول سازمان معرفی شد. وی در آخرین تعهداتش نوشته بود:  


«در تلاطم باشکوه اقیانوس کبیر مقاومت، قایقرانان سخت‌کوش و دست‌شسته از همه وابستگیها، برای رهایی خلق اسیر خود، دست‌افشان و پاکوبان روانند. آنان آخرین گام ها را به سوی پیروزی محتوم بر می‌دارند و این قطعاً و بی‌تردید محقق خواهد شد».<ref name=":0" />
«در تلاطم باشکوه اقیانوس کبیر مقاومت، قایقرانان سخت‌کوش و دست‌شسته از همه وابستگیها، برای رهایی خلق اسیر خود، دست‌افشان و پاکوبان روانند. آنان آخرین گام ها را به سوی پیروزی محتوم بر می‌دارند و این قطعاً و بی‌تردید محقق خواهد شد».<ref name=":0" />

نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۴

زهره قائمی (زاده‌ی تهران - ۱۳۴۳)  از هم ردیفان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضا شورای ملی مقاومت ملی ایران، و همچنین از مسئولان دفتر رئیس جمهور برگزیده مقاومت (۱۳۷۲ – ۱۳۷۵) بود.وی سی و پنج سال سابقه ی مبارزاتی داشت؛ و ۵ سال زندانی سیاسی در نظام جمهوری اسلامی (۱۳۶۰ – ۱۳۶۵) بود. زهره قائمی، در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ در قرارگاه اشرف، واقع در استان دیالی عراق، به قتل رسید.

کودکی و نوجوانی زهره قائمی

زهره قائمی در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. او در سال ۱۳۴۹ وارد مدرسه شد. زهره قائمی یازده ساله بود که پدرش را از دست داد. پدر او در اثر بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی خانواده او، به نسبت وقتی که پدرش زنده بود، سطحش پایین تر آمده بود، ولی مادرش هیچ وقت نمی گذاشت به آنها بد بگذرد. زهره قائمی ۳ سال دوره‌ی راهنمایی را در مدرسه علوی درس خواند. به علت اینکه سعید محسن (از بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق) فامیلشان بود؛ و برادرش مهدی محسن و عبدالله محسن به خانه آنها رفت و آمد داشت، برادر زهره قائمی سیاسی شده و با سازمان مجاهدین آشنا بود؛ زهره را هم از سال (۵۶ – ۵۵) با سازمان آشنا کرد. زهره قائمی که زندگی نامه شهدا را خوانده بود، در تابستان سال ۱۳۵۸، همراه برادرش به انجمن میثاق رفت و از آنجا فعالیتش را که کار تبلیغاتی بود شروع کرد؛ و با دوستان ش دکه می زدند، یا در محلات جنوب تهران، خیابان مولوی و میدان خراسان کارهای تبلیغاتی انجام می دادند. با شروع مدارس از انجمن محلات به بخش دانش آموزی منتقل شد، مدرسه شیرین به بخش دانش آموزی وصل بود و او مدتی در شورای مدرسه مسئول سیاسی بود[۱]

دستگیری و زندان

زهره قائمی، قبل از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، توسط ماموران نظام جمهوری اسلامی ایران، دستگیر شد و به مدت ۵ سال در زندان قزل حصار به سر بُرد. ابتدا به یک‌ سال و ۳ ماه (زندان) محکوم شد. پس از پایان محکومیت، از او مصاحبه خواستند که قبول نکرد و بدون حکم در اوین ماند تا سال ۱۳۶۳ که تشکیلات داخل زندان لو رفت و مجدداً برای بازجویی رفت. پس از مدتی دوباره دادگاهی شد و به ۵ سال از تاریخ صدور حکم (۱۳۶۳) محکوم شد. درسال ۶۵ که از زندان آزاد شد، در صدد بود به سازمان مجاهدین بپیوندد. زهره قائمی در دی ماه همان سال به سازمان مجاهدین وصل شد و کد رادیویی گرفت و در هفتم اسفند سال ۱۳۶۵ اعزام شد. ابتدا به قرارگاه محسن رفت، و در بخش ارکان به فعالیت پرداخت، و بعد به اشرف رفت و در تیپ ۶۰۰ بود. زهره قائمی، خواهان اعزام به داخل کشور، جهت انجام مأموریت های سازمانی شد.[۲]

زهره قائمی در مراسم سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، در سخنانی گفت:

«شهید بنیانگذار، سعید محسن نیز می‌خروشید، مطمئن هستم که فاتح اصلی ما هستیم؛ و نسل ماندگار او سرشار از طمأنینه سرخ بر فریب سازش خندید؛ و مرگ را پیش از آن که بمیرد در شرافت نبردش زیست. آتش او شب را سوخت و خوشه‌های بلند کهکشان را از سقف آسمان آویخت؛ و اینک حنیف، پیروز از سرفرازی امانتدارش، ابدیت فریاد او را تا بلندای انسانیت و در میلاد شکفتنهای بی‌بدیل می‌شنود» [۳]

زهره قائمی، در شهریور ۱۳۹۰، توسط مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان هم ردیف مسئول اول سازمان معرفی شد. وی در آخرین تعهداتش نوشته بود:

«در تلاطم باشکوه اقیانوس کبیر مقاومت، قایقرانان سخت‌کوش و دست‌شسته از همه وابستگیها، برای رهایی خلق اسیر خود، دست‌افشان و پاکوبان روانند. آنان آخرین گام ها را به سوی پیروزی محتوم بر می‌دارند و این قطعاً و بی‌تردید محقق خواهد شد».[۱]

خانم مریم رجوی در مراسم گرامیداشت جانباختگان اشرف در ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، میگوید:

«و شما ای زنان پیشتازی که در صف مقدم دلیران اشرفی تا آخرین نفس ایستادگی کردید، به راستی که الگوی نوینی از رزم و پایداری برای زنان و جوانان ایران خلق کرده اید. از آن روز، حتی یک لحظه تصویر خواهر عزیزم زهره، از نظرم دور نمی شود. زهره از زندانیان مقاوم دوران خمینی دجال و به مدت 5سال زندانی بود. او در حمله ۶ و ۷ مرداد سال ۸۸ به اشرف، به سختی مجروح و یک پایش با گلوله به شدت آسیب دید. اما این ناملایمات هیچ کدام در شخصیت و منش تحسین برانگیز او اثری نداشت. او صداقت و فروتنی را با شجاعت و مسئولیت پذیری در آمیخته بود و در دو دهه گذشته مسئولیت های خطیری را در پیچیده ترین شرایط به پیش برد». (سیمای آزادی)

زهره قائمی، درحمله‌ی شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران و نوری المالکی (نخست وزیر وقت عراق) در ۶ و ۷ مرداد ۸۸  هدف اصابت گلوله مستقیم قرار گرفت و از ناحیه پا به شدت مجروح شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت و مدت ها تحت معالجه بود؛ وی سرانجام در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ همراه با ۵۱ نفر دیگر از مجاهدان در شهر اشرف به قتل رسید.

منابع