کاربر:Safa/1صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قیام یعنی: انقلاب، خیزش، رستاخیز، شورش، نهضت، در فرهنگ علوم سیاسی و روابط بین‌الملل به اقدام جمعی غالباً مسلحانۀ مردم علیه قدرت حاکم قیام می‌گویند

وقتی مردمی به جان آمده از دست حکومت‌های جبار بر‌می‌خیزند و دست به شورش وعصیان می‌زنند قیامی صورت گرفته است زمانی این قیام‌ها به پیروزی منجر می‌گردند مانند قیام مردم پاریس و فتح زندان باستیل که انقلاب کبیر فرانسه را الگوی انقلابات جهان کرد و قیام مردم ایران بر علیه نظام پادشاهی و گاهی با سرکوب و شکست مواجه می‌شوند مانند قیام مسکو در سال ۱۹۰۵ و قیام ورشو در سال ۱۹۴۴ در لهستان

این قیام‌ها گاهی محدود به قشر خاصی مانند روستاییان و یا بردگان و یا شهرنشینان می‌شود و یا محدود به منطقه‌ و گروه مذهبی خاصی و زمانی از نظر محدوده جغرافیایی محدود می‌باشد و گاهی سراسری می‌باشند

مبانی نظری قیام‌ها

قیام‌ها در اعتراض به یک ستم طبقاتی (قیام اسپارتاکوس) یا سیاسی (قیام ورشو) و یا ایدئولوژیک (قیام امام حسین در فرهنگ شیعیان) شکل می‌گیرند و گاهی چند عامل پیشین در شکل‌گیری یک قیام بطور همزمان موثرند مانند قیام میرزا کوچک‌خان جنگلی در ایران

شکل قیام‌ها

قیام مردمی یا توده‌ای

قیام مسلحانه

تاریخچه‌ی قیامها

قیام اسپارتاکوس

یکی از قدیمی‌ترین قیامها قیام اسپارتاکوس است که فرماندهی چندین نبرد موفق بر علیه برده‌داری رمی‌ها را بر عهده داشت که سر مشقی برای عصیان علیه زندگی برده‌وار انسانها شد این قیام نهایتا با بسیج نیرو توسط رمی‌ها به فرماندهی کراسوس به شکست انجامید

قیام اسپارتاکوس در سال ۷۳ پیش از میلاد آغاز شد. اسپارتاکوس از اهالی شمال دریای اژه و از مردم تراس بود. وی در جنگی اسیر ارتش روم شد و سپس به جمع گلادیاتورها پیوست.

وی در مرکز آموزشی گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای مبارزه با یکدیگر آماده می‌کردند) بود. در پی ظلم و ستمی که بر بردگان در روم باستان وارد می‌شد، اسپارتاکوس دست به قیام گسترده‌ای زد و در راه آزادی این گروه، به پیروزی‌هایی نیز دست یافت.

پیام قیام ضدبرده‌داری اسپارتاکوس به سرعت در سرتاسر ایتالیا پیچید. بردگان، در کشورهای اطراف، دست به شورش زدند و اربابان خود را کشتند و خانه‌ها و انبارهای آنها را به آتش کشیدند.

هزاران برده، از رنگ و نژادهای گوناگون، به سپاه اسپارتاکوس پیوستند و تحت رهبری او به مبارزه پرداختند. سنای روم چندین سپاه به مقابله آنها فرستاد، اما بردگان همهٔ این سپاهیان را در هم شکستند. بدین ترتیب، اسپارتاکوس چند سال در برابر سپاه منظم و مجهز روم پایداری کرد.

پایان قیام

آنگاه، مارکوس لیسینیوس کراسوس فرماندهی سپاهیان روم را برای درهم شکستن انقلاب بردگان در دست گرفت. او در سال ۷۱ پیش از میلاد اسپارتاکوس را در جنگی سخت شکست داد.

اسپارتاکوس همراه با بیش از ۶۰۰۰ نفر به صلیب کشیده شد و قیامش پایان یافت، این در حالی بود که هیچ کدام از همراهانش حاضر به معرفی او به رومیان نشدند. با این حال ۵۰۰۰ برده نیز از دستگیری فرار کردند. اگر چه اسپارتاکوس به صلیب کشیده شد ولی در نهایت در آینده زمانی فرا رسید که دیوارهای روم به دست غلامان و سرفها و کشاورزان و اقوام وحشی، که با آنها پیوستند، فروریخت.

قیام ویلیام والاس

قیام ویلیام والاس در اسکاتلند بر علیه ستم طبقاتی و سیاسی حاکمان انگلستان که پس از پیروزی‌هایی به دلیل خیانت یکی از فئودال‌های اسکاتلند دستگیر و پس از شکنجه به قتل رسید

ويليام والاس، شواليه افسانه اى اسكاتلندى تبار كه نقشى تعيين كننده در رهبرى و هدايت هم ميهنانش در برابر ظلم حاكمان انگلستان ايفا كرد و در خلال جنگ هاى استقلال طلبانه اسكاتلند عليه سلطه «شاه ادوارد اول» قهرمانانه جنگيد. بر طبق روايات، والاس از طبقه متوسط و از مردم عادى اسكاتلند بود كه علاقه زیادی به رابرت بروس داشت كه از طبقه اشراف به شمار مى آمد.

ويليام والاس در سال ۱۲۷۶ در روستاى «ايرشاير» در اسكاتلند به دنيا آمد مطابق افسانه هاى محلى «اير شاير» والاس اولين بار بر سر ماهيگيرى با سربازان انگليسى درگير شد كه در نتيجه آن دو تن از نظاميان انگليسى را به قتل رساند و مقامات انگليسى بلافاصله دستور دستگيرى او را صادر كردند. در ۱۱ سپتامبر ،۱۲۹۷ والاس كه به ارتش شورشى هاى «آندره دو موراى» پيوسته بود در نبرد «استرلينگ بريج» به پيروزى وسيعى دست يافت و سربازان «دومارى» كه از داشتن فرمانده اى چون «والاس» سرمست بودند به راحتى بر ۳۰۰ سواره نظام و ۱۰ هزار پياده نظام انگليسى چيره شدند. يك سال بعد در ۲۵ ژوئن ،۱۲۹۸ نبردى ديگر به نام «فالكيرك» رخ داد و «والاس» با تكيه بر هوش سرشار خود از دام ارتش انگلستان به سلامت گريخت. در اين زمان اختلاف وسيعى بين سران نيروهاى انقلابى درگرفته بود و سپتامبر همان سال «والاس» تصميم به استعفا و سپردن سكان به «رابرت بروس» گرفت. او پس از استعفا مدتى را براى انجام يك ماموريت ديپلماتيك در فرانسه گذراند. در ۵ اوت ۱۳۰۵ «سر ويليام والاس» كه دستگيرى اش ديگر ناممكن مى نمود به دست شواليه اى به نام «ژان دو منته» دستگير و به اردوگاه سربازان انگليسى در منطقه اى نزديك شهر گلاسكو منتقل شد. او كه دولتمردان «پادشاه ياغى ها» مى خواندنش طى محاكمه اى مجرم شناخته شد و به مرگ با چوبه دار محكوم شد كه با مخالفت «والاس» مواجه شد و ترجيح داد با گيوتين اعدام شود. پس از آنكه سر او را از بدنش جدا كردند پيكر او را قطعه قطعه كردند و هر قطعه را به گوشه اى از خاك اسكاتلند بردند تا مايه عبرت ساير انقلابيون شود.

قیام پاریس

قیام پاریس به دلیل ستم طبقاتی لویی شانزدهم پس از فتح زندان باستیل به انقلاب کبیر فرانسه منجر شد که الگوی بسیاری از انقلابات پس از خود بود

در سال ۱۷۹۳ دادگاه انقلاب فرانسه لویی شانزدهم، شاه برکنار شده این کشور را به جرم خیانت به میهن و درخواست از خارجیان برای لشکر کشی به فرانسه، ولخرجی بی حساب از خزانه کشور، نادیده گرفتن حقوق مردم و دادن دستور تیراندازی به مردمی که دست به اعتراض زده بودند و در نتیجه کشته شدن شماری از آنان به اعدام با گیوتین در ملاء عام محکوم کرد. وخامت اوضاع اقتصادی در فرانسه از اوایل سال ۱۷۸۹ میلادی انقلاب فرانسه وارد اولین مرحله خود شود و مردم خشمگین از اعمال مستبدانه لویی شانزدهم سر به شورش برداشتند. آنها پس از به غنیمت گرفتن توپ و تفنگ از دولت، در ۱۴ ژوئیه ۱۷۸۹ میلادی زندان باستیل،محل نگهداری زندانیان سیاسی را با خاک یکسان کردند و ضربه ای کاری بر حکومت دیکتاتوری وارد نمودند.

قیام سیمون بولیوار

قیام سیمون بولیوار بر علیه ستم استعمارگران اسپانیایی در امریکای لاتین بود که منجر به آزادی چندین کشور در امریکای لاتین شد

سیمون بولیوار یک نظامی آمریکای جنوبی بود که در انقلابات این قاره علیه امپراتوری اسپانیا نقش مهمی داشت. پس از حمله فرانسه به اسپانیا در سال ۱۸۰۸، وی وارد جنبش مقاومت شد و نقش اساسی در جنگ استقلال آمریكای اسپانیا داشت. در سال ۱۸۲۵، “جمهوری بولیوی” به نام این رهبر الهام بخش ایجاد شد، که به عنوان ال لیبرتادور (آزادی بخش) شناخته می شود.

به زودی جنگ داخلی در این جمهوری آغاز شد و وی را مجبور به رفتن به جامائیكا و جستجوی كمك خارجی كرد. او در آنجا “نامه از جامائیکا” معروف خود را نوشت، و جزئیات دیدگاه خود را درباره جمهوری آمریکای جنوبی با تشکیل پارلمانی که از انگلستان و یک رئیس جمهور مادام العمر الگوبرداری شده است ، بیان کرد.

بولیوار موفق شده بود قسمت عمده ای از آمریکای جنوبی را در یک فدراسیون فارغ از کنترل اسپانیا متحد کند ، اما دولتش شکننده بود.

در ۱۷ دسامبر ۱۸۳۰، سیمون بولیوار بر اثر بیماری سل در سانتا مارتای کلمبیا درگذشت.

قیام مسکو

قیام مردم و کارگران مسکو در سال ۱۹۰۵ بر علیه دیکتاتوری تزار نیکلای دوم بود که به دست ماموران تزار سرکوب شد و قیام کنندگان شکست خوردند و با جمع‌بندی تجزبیات این قیام توسط لنین در قیام سال ۱۹۱۷ انقلابیون موفق به تسخیر مراکز حساس نظام حاکم و تغییر حکومت شدند

۳۰دسامبر ۱۹۰۵- ۹دی۱۲۸۴:

مبارزات مردم روسیه علیه دیکتاتوری تزار در اوج خود به یک تظاهرات بزرگ ۱۵۰ هزارنفری در مسکو بالغ شد.

تزار نیکلای دوم، امپراتور روسیه برای سرکوب مردم از توپخانه استفاده کرد و مردم را به توپ بست. در خلال این حملات، بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم مسکو کشته شدند.

تظاهرات در طول سال ۱۹۰۵ در بیشتر شهرهای روسیه جریان داشت. و از آن میان تظاهرات مسکو در ماه دسامبر وسیعتر از همه بود. تظاهر کنندگان که به کمبود و گرانی مایحتاج زندگی و نیز نبود آزادی و فساد اداری اعتراض داشتند خیابان های مسکو را بسته بودند. هرچند که تزار موفق شد با آن سرکوب وحشیانه چند صباحی سرنگونی خود را به عقب بیندازد اما دوازده سال بعد قیام مردم روسیه به امپراتوری تزار پایان داد.

قیام ورشو

قیام ارتش ملی لهستان در ورشو بر علیه ستم اشغالگران نازی بود که در سالهای پایانی جنگ شکل گرفت و با شدت تمام توسط نازیها سرکوب شد

در ۱ اوت ۱۹۴۴، "ارتش ملی لهستان" که یک نیروی مقاومت مخفی بود با نزدیک شدن سربازان روس ترغیب شد تا برای آزادسازی ورشو علیه اشغالگران آلمانی قیام کند. در قیام ورشو ۱۶۶۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند که از این تعداد حدود ۱۷۰۰۰ نفر یهودی لهستانی بودند.

قیام سربداران

قیام سربداران بر علیه ستم مغولان اشغالگر در استان خراسان شکل گرفت و بخش‌هایی از میهن توسط مردم از دست مغولان آزاد گردید

عبدالرزاق بن فضل الله باشتینى (۷۳۸ - ۷۳۶ هـ)

وى از تیراندازان ماهر ولایت بیهق بود که از طرف ابوسعید فرمانروای محلی مغولان براى گرفتن مالیات به کرمان رفت و پس از اخذ مالیات از مردم آنجا، آن را صرف خوش گذرانى خود کرد. او در اندیشه تهیه مالیات خرج شده بود که خبر درگذشت خان مغول را شنید، از این فرصت پیش آمده به نفع خود استفاده کرد و به باشتین رفت و رهبرى شورش مردم را بر عهده گرفت.

همزمان با این اوضاع، ایلچى مغول به باشتین آمد و بر دو برادر به نام‌هاى حسن حمزه و حسین حمزه وارد شد و درخواست شراب و زن کرد. دو برادر عذر آوردند; ولى او بى توجه بود و قصد تجاوز به ناموس آنان را داشت که آن دو شمشیر کشیدند و گفتند ما تحمّل این ننگ را نداریم و آن فرستاده را کشتند و گفتند ما سربداریم.

وقتى خواجه علاءالدین محمد در فَرْیُومَد خبر قتل ایلچى را شنید، آن دو را طلب کرد، ولى آنان از رفتن نزد او تعلل کردند. عبدالرزاق به یارى آن دو آمد و به فرستادگان خواجه گفت که او به حریم آنان قصد تجاوز داشته و به این سبب کشته شده است. وقتى خواجه پاسخ فرستادگان را شنید، سپاهى روانه منطقه کرد. عبدالرزاق مردم را به پایدارى و مقاومت فراخواند و به آنان گفت سر خود را بر دار دیدن بهتر از زندگى با ننگ است. از این رو با سپاه خواجه علاءالدین محمد درگیر شدند که خواجه کشته و نیروهاى او متفرق شدند. عبدالرزاق به کمک برادر خود مسعود به تعقیب دشمن پرداخت و با غنایم فراوان به باشتین بازگشت و غنایم را بین مردم تقسیم کرد.

عبدالرزاق در سال ۷۳۸ هجرى پس از فتح سبزوار، دولت سربداران را تأسیس کرد. وى با حمایت پیروان شیخ حسن نواحى دیگرى از خراسان را به تصرفات سربداران افزود و به نام خود خطبه خواند و سکه ضرب کرد. عبدالرزاق فردی فاسد بود و همین امر سبب کشته شدن او شد. نقل کرده اند که او قصد داشت پس از آنکه خواجه علاءالدین محمد در جنگ با او کشته شد، همسرش را به عقد خود در آورد; همین عمل موجب شد که مسعود به برادرش توهین کند و در درگیرى که میان او و عبدالرزاق اتفاق افتاد، به مرگ عبدالرزاق منتهى شد.

وى پس از کشتن برادر، فرمانروایى دولت تازه تاسیس را به دست گرفت. او به حُسن تدبیر، شجاعت، مردانگى، عقل، صلاح و سواد، مشهور، و از صفات رذیله به دور بود. مسعود براى استحکام و تقویت دولت، شیخ حسن جورى را از زندان ارغون شاه آزاد کرد و پس از آزادى، او را به سبزوار آورد و شیخ را در اداره حکومت، مقتداى خویش قرار داد تا با نفوذ معنوى او بتواند در برابر حکام محلى و اشراف مقاومت کند و با این کار مریدان شیخ در کنار سربداران قرار گرفتند و بر استحکام دولت سربداران افزوده شد.

قیام تبریز در مشروطه

قیام تبریز بر علیه نیروهای سرکوبگر که از تهران به تبریز اعزام شده بودند به فرماندهی ستارخان شکل گرفت و نهایتا منجر به فتح تهران توسط انقلابیون شد

قیام جنگل

قیام جنگل به فرماندهی میرزا کوچک‌خان جنگلی که از انقلابیون مشروطه بود در جنگلهای شمال ایران شکل گرفت و این مناطق سالیان آزاد شده بود که در نهایت توسط قوای اعزامی از تهران و با همکاری نظامیان انگلیس سرکوب گردید

قیام کلنل پسیان

قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان از خراسان و بر علیه حکومت رضاخان و قوام السلطنه والی خراسان شکل گرفت و با تهاجم ارتش و مزدوران محلی سرکوب گردید

روزشمار قیام آب خوزستان