کاربر:Safa/1صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۴ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قیام آب و آزادی، به سلسله تظاهراتی گفته می‌شود که پس از تحصن‌های متوالی و طی سالیان طولانی برای احیای زاینده رود و در اعتراض به خشکانیدن زاینده رود توسط دولت‌مردان جمهوری اسلامی در اصفهان شکل گرفت.

تاریخچه اعتراضات زاینده رود

رودخانه زاینده رود سال هاست که خشک شده ‌است. این مشکل از اوایل دهه ۷۰ و در زمان رفسنجانی با انتقال آب به استان یزد شروع شد و در دولت احمدی نژاد نیز ادامه یافت.

محمود احمدی‌نژاد در سفری به استان چهارمحال و بختیاری، قوانین تقسیم آب را به طور کامل برهم زده و منجر به نادیده گرفته شدن حقابه کشاورزان شد.

خشک شدن رودخانه زاینده رود خشم و اعتراض مردم، بویژه کشاورزان را برانگیخت و اعتراضات تقریبا از سال ۹۱ برای به دست آوردن حقابه در جریان است. این اعتراضات از اسفند ماه سال گذشته (۹۶) شکل جدی‌تری به خود گرفت.

عوامل اصلی خشک شدن رودخانه زاینده رود:

برداشت بی‌رویه آب در مسیر رودخانه برای صنایع پر مصرفی مانند فولاد مبارکه، تاسیسات اتمی ،پالایشگاه، نیروگاه‌ها،

خط لوله انتقال آب سد به یزد، کرمان، کاشان و قم

در تاریخ ۹ اسفند ۹۶ کشاورزان در مقابل بخشداری شهر اصفهان دست به تظاهرات زدند.

روز ۱۸ اسفند نزدیک به ده هزار نفر از مردم و کشاورزان در کنار خط لوله آب زاینده رود به یزد تجمع کردند که با برخورد مأموران نیروی انتظامی مواجه شدند.

در روز پنج‌شنبه ۲۴ اسفند کشاورزان بر روی پل خواجو دست به تجمع و اعتراض زدند. کشاورزان روز جمعه ۲۵ اسفندماه اعتراض خود را به نماز جمعه کشاندند و قبل از شروع نماز شعارهایی علیه روحانی، خاتمی، و احمدی نژاد سرداده و هنگام سخنرانی امام جمعه در خطبه نماز پشت به امام جمعه کرده و شعار «رو به میهن، پشت به دشمن» سر دادند.

روز سه شنبه ۲۹ اسفندماه ۹۶ در آستانه تحویل سال نو،کشاورزان زحمتکش در ورزنه تراکتورهایشان را جمع کرده و در کنار تراکتورهایشان در اعتراض به عدم پاسخگویی به مطالبات و خواسته هایشان؛ سال را تحویل کرده و عید را جشن گرفتند.

این اعتراضات همچنان در شهرهای مختلف اصفهان از جمله ورزنه ادامه دارد و کشاورزان اعلام کرده‌اند تا آب به زمینهایشان نیاید، به خانه‌های خود بازنخواهند گشت.

شهر ورزنه از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی شهرستان نائین، شرق استان اصفهان، غرب تالاب گاوخونی و خط مرزی استان یزد قرار دارد. مردان این شهر بیشتر كشاورز و زنان آن به پارچه‌بافی و قالیبافی مشغول هستند. جمعیت آن حدود ۱۷ هزار نفر برآورد میشود. این شهر به نگین شرق اصفهان مشهور است که شغل ۹۲ درصد مردم آن کشاورزی است.

کشاورزان ورزنه پیش از این اعتراضات خود را از تاریخ اول دی‌ماه ۹۷ با تجمع در ورودی این شهر شروع کردند. اعتراضات کشاورزان از روز سوم دی ماه تبدیل به تظاهرات روزانه در خیابانهای شهر شده و همچنان ادامه داشت.

آنها بیش از دو هفته است که هر روز از ابتدای صبح در اعتراض به ندادن حقابه خود با شعار «می‌ایستیم می‌جنگیم حقمونو می‌گیریم» و «ننگ ما ننگ ما دولت الدنگ ما»، به خیابان آمده و خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدند.

روز پنجشنبه ششم دی‌ماه در ششمین روز از اعتراضات کشاورزان ورزنه، کشاورزان خوراسگان نیز به آنها پیوسته و به اصفهان رفته و دست به یک تجمع بزرگ ۲ هزار نفره زدند.

پیش از این نیز در تاریخ ۴ آذر ۹۷، کشاورزان ورزنه در اعتراض به بی آبی درکنار خط انتقال آب به یزد اقدام به تجمع اعتراضی کردند و سپس با نیروهای امنیتی و یگانهای ضدشورش که برای سرکوب آنان گسیل شده بودند، درگیر شدند. کشاورزان با لودر خط لوله آب به یزد را تخریب کردند.

این اقدام کشاورزان در اعتراض به انتقال آب زاینده رود به شهرهای یزد، کرمان و کاشان صورت گرفت. کارگزاران جمهوری اسلامی که در انتقال آب زاینده رود به صنایع پر مصرفی مانند فولاد مبارکه و تاسیسات اتمی اصفهان و به شهرهای دیگر مقاصد و منافع حکومت را در نظر دارند در پی آن هستند که بین مردم درگیری و دعوای منطقه‌ای راه بیندازند و طوری وانمود کنند که مقصر اصلی بی ‌آبی مردم اصفهان، مردم یزد و کاشان هستند. اما کشاورزان خشمگین مسئولان حکومتی را عامل اصلی خشک شدن زاینده رود و ندادن حقابه‌هایشان دانسته و شعار می‌دادند:

روحانی دروغگو، زاینده‌رود ما کو؟

مرگ بر روحانی دروغگو

نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم

مرگ بر مسئولین بی غیرت

تا آب نیاد تو رودخونه، برنمی گردیم به خونه

هیهات مناالذله

شایان ذکر است که منبع اصلی آبیاری زمینهای کشاورزی این منطقه، رودخانه زاینده رود است که بدلیل خشک شدن آن، مردم تنها راه تامین معیشت خود را از دست داده‌اند.

 پروسه تشکیل دادگاه مردمی آبان

دادگاه بین‌المللی مردمی آبان از تابستان ۲۰۲۰ کار جمع‌آوری مدارک و ثبت شهادت خانواده‌های کشته‌شدگان و آسیب‌دیدگان در اعتراضات آبان ۹۸ و همچنین شاهدان عینی وقایع رخ‌ داده در این اعتراضات را شروع کرده و طی این مدت شهادت ۱۶۵ تن از شهود از ۴۷ شهر مختلف ایران را ثبت کرده است. ۲۷ تن از این شهود از اعضای خانواده‌‌های کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشت‌شدگان سرکوب اعتراضات آبان هستند. ۱۳۸ تن از آنها نیز شاهدان عینی هستند که برخی از آنها بازداشت و شکنجه شده‌اند، بعضی در اثر شلیک گلوله مجروح شده‌اند و برخی به طور مستقیم شاهد کشته‌ شدن یک یا چند نفر در جریان اعتراضات بوده‌اند. مقام‌های مسئول و افراد مطلعی همچون مقامات قضائی، افسران پلیس، کارمندان سازمان‌های دولتی که مجبور به مشارکت در سرکوب اعتراضات شده‌اند و پزشکانی که شاهد جراحت معترضان بودند، از جمله دیگر افرادی هستند که شهادت خود را نزد تیم دادستانی این دادگاه ثبت کرده‌اند.

در این دادگاه پنج روزه بیش از ۴۰ تن از این شاهدان و کارشناسانی که درباره‌ی وقایع رخ داده در اعتراضات آبان ماه تحقیق کرده‌اند، شهادت خواهند داد.

بر پایه‌ی این اسناد و شهادت‌ها، دادگاه مردمی آبان ۱۳۳ تن از مقامات جمهوری اسلامی ایران را به نقش داشتن در سرکوب خشونت‌بار اعتراضات آبان ۹۸ متهم کرده است. این دادگاه تمامی متهمان را به صورت رسمی و کتبی برای حضور در دادگاه یا ارسال مدارکی برای دفاع از خود، دعوت کرده است.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، علی شمخانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی، محمود علوی، وزیر اطلاعات، و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور و رئیس پیشین قوه قضائیه، از جمله متهمان این پرونده هستند. فرمانداران، فرماندهان سپاه پاسداران، فرماندهان نیروهای انتظامی و شبه‌نظامی و دادستان‌های شهرهای مختلف ایران از دیگر متهمان این دادگاه هستند.

این مقامات از سوی هیئت دادستانی دادگاه مردمی آبان به مباشرت یا آمریت در یک یا چند مورد از اتهامات «جنایت علیه بشریت، قتل، شکنجه، بازداشت غیرقانونی، ناپدیدشدن قهری، استفاده غیرقانونی از آلت قتاله و سوءاستفاده از اختیارات اداری» متهم شده‌اند.

به گفته‌ی حمید صبی، فهرست متهمان بر اساس شهادت‌هایی که به دست دادگاه‌ رسیده و بر مبنای جرائمی که در هر شهر به وقوع پیوسته، تهیه شده است. او می‌گوید: «به برخی از این متهمان، به‌ویژه آنهایی که در رده‌های پایین‌تر هستند، یک یا چند مورد اتهام وارد شده و برخی همچون رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور و رئیس قوه‌ی قضائیه در تمامی موارد متهم شناخته شده‌اند.»

تصویری از محل برگزاری دادگاه بین‌المللی مردمی در لندن

تا کنون هیچ‌یک از ۱۳۳ مقامی که به عنوان متهم این دادگاه شناخته شده‌اند، به ابلاغیه‌ی دادگاه مردمی آبان پاسخی نداده‌اند.

روز اول دادگاه

اولین جلسه دادگاه بین‌المللی آبان چهارشنبه ۱۹ آبان مصادف با دومین سالگرد اعتراضات آبان ۹۸ آغاز به کار کرد. قرار است ۴۵ شاهد در این دادگاه شهادت خود را ارائه دهند.

این دادگاه به ریاست «وین جرداش»، وکیل برجسته در حوزه حقوق بشر بین‌المللی برگزار می‌شود.

شاهد ۱۸۵

در روز اول این دادگاه، یکی از شهود با عنوان شاهد ۱۸۵ برای حفظ امنیت به صورت ناشناس شهادت خود را ارائه داد. این شاهد گفت که از معتمدین امام جمعه شهر خود بوده و مستقیما ناظر حوادث و اتفاقات اعتراضات آبان ۹۸ بوده است.

وی افزود: «در روز دوم اعتراضات، شورای تامین شهر به ریاست فرماندار، با حضور امام جمعه، فرمانده سپاه، فرمانده ارتش، وزارت اطلاعات تشکیل شد. امام جمعه گفت من خودم نیرو دارم؛ نیروهاش اوباش شهر بودند که با زنجیر و پنجه بوکس مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»

او با اظهار این که فقط در شهر محل اقامتش حدود ۱۲۰ نفر کشته شدند، گفت: «وقتی نتوانستند اعتراضات را کنترل کنند، یک سری نیروی دیگر وارد کردند؛ نیروهای گردان امنیتی امام علی و نوپو. این‌ها مجهز به سلاح گرم بودند و دستور کتبی داشتند کمر به بالا و حتی به سر شلیک کنند.»

این شاهد به نقش مستقیم علی خامنه‌ای در سرکوب‌ها نیز اشاره کرد و ابراز داشت: «امام جمعه گفت که قضایا را تمام کنید. حتی اگر خون ریخته شد، مسئولیتش با من. حضرت آقا (علی خامنه‌ای) ناراحته.»

این مقام همچنین درباره نحوه اعتراف‌گیری گفت: «کسانی که اعتراف اجباری نمی‌کردند را در جایی به نام سوئیت که مثل قبر بود، به حالت مرگ، آن‌قدر نگهداری می‌کردند تا اعتراف کنند.»

دیگر شهود

در ادامه جلسه اول دادگاه، شاهد ۳۲، خواهر یکی از جان‌باختگان اعتراضات آبان شهادت خود را با شرحی از وقایع منتهی به قتل برادرش در روز ۲۶ آبان ۹۸ آغاز کرد.

او با اشاره به این که پس از هفت روز جنازه برادرش را تحویل دادند، گفت: «در دادگاه به پدرم گفتند از نیروهای بسیج به او شلیک شده و حق پیگیری ندارید. یعنی کشتیم که کشتیم.»

شاهد 32 همچنین به تهدید خانواده و برادر دیگرش اشاره کرد و گفت: «به برادرم پیام‌های تهدید‌آمیز می‌فرستادند. دو، سه بار می‌خواستند با ماشین به او بزنند و قصد کشتنش را داشتند.»

مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار نیز با حضور در جلسه اول دادگاه به عنوان شاهد گفت: «بسیاری از خانواده‌هایی که بچه‌های آنها زندانی شده‌اند، بارها گفته‌اند که به تجاوز جنسی تهدید شده‌اند.»

او‌ افزود: «به یکی از مادران گفتند که برای تو پرونده‌ای درست می‌کنیم که نتوانی سرت را بالا بگیری.»

علی‌نژاد تاکید کرد که «ویدیوهایی از طرف شهروندان ایرانی در آبان ۹۸ بدست من رسید که نشان می‌دهد حکومت تعداد زیادی از شهروندان را با شلیک به سر، سینه و قلب کشته است.»

امیر انصاری‌فر پدر فرزاد انصاری‌فر نیز از طریق ارتباط ویدیویی در جلسه اول دادگاه آبان شهادت داد. فرزاد، فرزند او‌ ۲۵ آبان ۹۸ در بهبهان بر اثر اصابت گلوله به سرش کشته شد. او در دادگاه گفت که «ما بارها از مسئولان خواستیم که کسی را که به پسر ما شلیک کرده شناسایی و معرفی کنند اما در پاسخ گفتند، نمیدانیم.»

او در پاسخ به پرسش یکی از اعضای هیات قضات گفت، «آنها به ما فرصت دیدن جنازه و آماده کردنش را ندادند. تنها جسد را دادند و گفتند دفن کنید.»

روز دوم دادگاه

دومین روز دادگاه بین‌المللی مردمی آبان روز پنج‌شنبه ۱۱ نوامبر در لندن برگزار شد. جلسه دوم این دادگاه با گزارش رها بحرینی، پژوهشگر امور ایران در سازمان عفو بین‌الملل، آغاز شد.

او در این دادگاه گفت خانواده‌هایی که عفو بین‌الملل با آنها صحبت کرده بوده به دلیل جو حاکم در ایران حاضر به شهادت در این دادگاه نشدند. سازمان عفو بین‌الملل اولین نهادی بود که آمار کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ را مستندسازی کرد. بر اساس گزارش این نهاد که در سال ۱۳۹۹ منتشر شد، ۳۰۴ مرد و زن و کودک در جریان اعتراضات آبان ۹۸ کشته شده‌اند.

رها بحرینی در جلسه دوم دادگاه آبان شهادت داد که نیروهای امنیتی به معترضان و حتی تماشاگران به طور مستقیم گلوله جنگی شلیک کرده‌اند. به گفته او در دومین و سومین روز اعتراضات یعنی ۲۵ و ۲۶ آبان که خونین‌ترین روزها بوده ۲۳۶ نفر کشته شدند.

بحرینی به گزارش عفو بین‌الملل اشاره کرد که بر اساس آن جان باختگان در ۳۷ شهر در هشت استان ایران کشته شده‌اند. بیشترین تعداد کشته شدگان مربوط به استان تهران بوده و ۵۹ نفر در استان خوزستان و ۱۳ نفر در کرمانشاه کشته شدند.

۲۲ نفر از جان باختگانی که عفو بین‌الملل مستندسازی کرده کودک بوده‌اند و ۲۰۰ نفر از آنان نیز بین ۲۰ تا ۳۰ سال و حدود ۲۰ درصد آنها بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن داشته‌اند.

به گفته رها بحرینی نیروهای امنیتی صدها کودک و نوجوان را در استان‌های خوزستان، کرمانشاه، کردستان و ایلام بازداشت کردند و در استان کهگیلویه و بویراحمد برخی از آنها پس از اعتراضات در مدرسه بازداشت شده و به آنها شوک الکتریکی زده شده است و همچنین شکنجه شده‌اند.

به گفته او به برخی از این کودکان تجاوز شده بود و همچنین آسیب‌های شدید جسمی از جمله شکستن دست و دندان دیده بودند.[۱]

شهادت شاهد ۱۸۵

در روز دوم دادگاه مردمی آبان، همچنین شهادت یکی از افسران انتظامی یکی از شهرستان‌ها پخش شد که با چهره کاملا پوشیده و تغییر صدا به عنوان شاهد ۱۸۵ به پرسش‌های قاضی پاسخ داد. این فرد شهادت داد که شورای تامین استان دستور شلیک مستقیم به این نیروها داده بوده و نیز شهادت داد که افراد لباس شخصی مسلح به سوی معترضان شلیک کرده‌اند.

به گفته او در شهر محل خدمتش "فاجعه" از ساعت ۱۰ شب شنبه ۲۵ آبان با قطعی اینترنت آغاز شد و روز یک‌شنبه با سخنان خامنه‌ای در درس خارج فقه خود که به وضوح گفت در بنزین تخصص ندارد و در حقیقت پشت معترضان را خالی کرد، اعتراضات شدید تر شد و از آن زمان نیروی انتظامی با سلاح گرم وارد عمل شد و مردم را با گلوله هدف قرار داد.

این شاهد در ادامه یادآور شد که در روز یک‌شنبه پس از تشدید درگیری‌ها جلسه شورای تامین استان به ریاست فرماندار تشکیل می‌شود و این شخص نیز در آن جلسه حضور داشته است. شاهد ۱۸۵ شهادت داد که در این جلسه امام جمعه شهر گفته نیروهایش را برای مقابله با معترضان به شهر گسیل می‌کند و به گفته این شاهد نیروهای امام جمعه "اوباشی با زنجیر وپنجه بکس" بوده‌اند.

این شاهد گفت جلسه بعدی شورای تامین از دست فرماندار خارج و با ریاست سپاه برگزار شد و در این جلسه بود که به نیروهای ویژه دستور شلیک کمر به بالا یا حتی به سر داده شد و نیروی انتظامی نیز موظف به پشتیبانی از این نیروها شد.

به گفته این شاهد در شهر محل خدمت او بالغ بر ۱۲۰ نفر کشته شدند.

روز سوم دادگاه

روز سوم دادگاه مردمی آبان با شهادت شادی صدر، وکیل حقوق بشر و مدیر اجرایی سازمان «عدالت برای ایران»، آغاز به کار کرد.

شادی صدر گفت که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی برای سرکوب در مناطق عرب‌نشین آن‌ها را «تروریست» خطاب می‌کنند. پس از ظهور «داعش» نیز جمهوری اسلامی نیروهای مخالف خود در مناطق عرب‌نشین را متهم به عضویت در این گروه می‌کند.

او تاکید کرد میزان خشونتی که ماموران امنیتی و انتظامی در برخورد با معترضان در برخی از شهرهای خوزستان -که بیشتر آنها عرب هستند- استفاده کردند را کمتر در شهرهای دیگر می‌بینیم.

شاهد شماره ۳۱

در ادامه جلسه سوم دادگاه پس از یک تنفس کوتاه، شاهد شماره ۳۱ درباره قتل برادرش در روز ۲۴ آبان ۹۸ گفت که از طریق فضای مجازی خبردار شد که او در تجمعات کشته شده است.

او گفت: «برادرم کارگری بود که در حال رفتن به منزل بود که با اصابت گلوله کشته شد. همان شب جسد برادرم را به مرکز استان برده بودند. مقامات ابتدا می‌گفتند معترضان با سلاح شکاری برادرم را کشته‌اند. با همین حربه، ما را سه روز بازی دادند.»

شاهد شماره ۱۰۹

شاهد بعدی که از او با عنوان شاهد شماره ۱۰۹ یاد می‌شود در شهادت خود گفت: «به‌عنوان یک پزشک به‌دلیل قطع اینترنت به منابع آنلاین پزشکی دسترسی نداشتم روز ۲۵ آبان فردی در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان بستری بود که گلوله به جمجمه‌اش خورده و از آن خارج شده بود. یک چهارم مغزش با عمل جراحی تخلیه شده بود.»

شاهد شماره ۳۹۹

شاهد ۳۹۹ یک سرگرد نیروهای امنیتی در سومین روز دادگاه گفت: زندانیان خطرناک را در یک یگان ویژه سازماندهی کردند تا با نفوذ بین معترضین و به خشونت کشیدن اعتراضات زمینه سرکوب را فراهم کنند.

شاهد ۳۹۹ همچنین به استفاده از گلوله‌های انفجاری علیه معترضین اشاره کرد و گفت این مهمات که استفاده از آنها طبق قوانین بین‌المللی مجاز نیست تنها به قصد کشتن مورد استفاده قرار می‌گیرند. او افزود این نیروهای ویژه، مجهز به تسلیحات بدون شماره و غیر مرتبط با نیروهای نظامی هستند و قتل‌هایی که توسط آنها صورت بگیرد، از سوی حکومت به «نیروهای معاند» ربط داده می‌شود.

روز چهارم دادگاه

چهارمین جلسه دادگاه بین المللی مردمی آبان برای بررسی ابعاد کشتار معترضان ایرانی در آبان ماه ۹۸ با شهادت پروفسور هینش از دانشگاه لایدن هلند برگزار شد.

در ابتدای این جلسه پروفسور هینش گفت که تعداد افرادی که در جریان اعتراضات کشته شده‌اند احتمالا بسیار بیشتر از ۳۰۴ نفری است که «عفو بین‌الملل» گزارش کرده است.

او افزود، حتی این تعداد کشته‌شده نشان می‌دهد که حملات گسترده‌ای در طی اعتراضات آبان علیه تظاهرکنندگان‌انجام شده است.

“بدون آنکه بپرسند چه کرده‌ای، توهین‌های زشت می‌کردند. من را به بازداشتگاهی بردند که هفده هجده نفر دیگر را دیدم و بین آنها افراد زیر ۱۸ سال بودند. کتک می‌زدند و توهین می‌کردند.۱۸ روز در انفرادی بودم که از لحاظ بهداشتی بسیار وضع وخیمی داشت. از همان‌جا که آب می‌خوردیم، عذر می‌خواهم کارهایمان را [ادرار و مدفوع] می‌کردیم.

به من می‌گفتند جاسوس آمریکا هستم و می‌گفتند اگر همکاری نکنم خانواده‌ام بازداشت می‌شوند. نمی‌گذاشتند بخوابم. بر اثر شکنجه چشم چپم دچار انحراف شده که ممکن است بیشتر شود.

اما چیزی که خیلی من را زجر داد یک شکنجه دیگر بود. من را با دستبند و پابند بدون شلوار و پیراهن روی صندلی نشاندند. روی ران پایم پارچه خیس نازک ‌گذاشتند و اتوی برقی خاموش را روی آن نهادند و به برق زدند. می‌گفتند تا داغ شدن اتو فرصت داری حرف بزنی. وقتی دکمه را می‌چرخانند پارچه آرام آرام داغ می‌شد. پای من سوختگی شدید دارد و اسناد آن را ارائه داده‌ام.

به تجاوز جنسی هم تهدید شدم که انجام نشد اما دائم این تهدید وجود داشت.”

یک شاهد از شیراز که صورت او پوشیده بود شهادتش را اینگونه آغاز کرد: در روز ۲۶ آبان بوی شدید دود و تیراندازی می‌آمد. ده-پانزده نیروی انتظامی، بسیج و لباس شخصی بودند که به سمت مردم تیر می‌زدند. از تیرهای ساچمه‌ای استفاده می‌کردند و تیرهایی که می‌زدند خشاب بزرگ داشت. مردم درهای آهنین مترو را جلوی آنها گرفتند.

به گفته این شاهد بعد از این ماجرا “یک نیروی پلیس جلو آمد و گفت بیایید جلو حرف بزنیم ببینیم مشکل چه است. یک پسر ۱۶-۱۷ ساله که جلو رفت همان مامور پلیس به او شلیک کرد و با تفنگ به پشت گردنش کوبید و او را روی زمین کشید.”

او اضافه کرد: یک آقایی بود با پیراهن سفید که به همه شلیک می‌کرد و برایش مهم نبود. حتی به عابران و به نوجوانان شلیک می‌کردند. من خیلی‌ها را دیدم که ساچمه به کمر آنها خورده بود و همه خونریزی داشتند. می‌گفتند به بیمارستان نروید چون شما را دستگیر می‌کنند.

بر اساس این روایت نیروی انتظامی دوربین همه مغازه‌ها را در یک خیابان ضبط کرد و فیلم‌ آنها را برد.

این زن می‌گوید که روز ۲۸ آبان یک ساچمه به پای او شلیک شد و دیگر به خانه بازگشت.

در ادامه او توضیح داد که در روز اول با پسرش به جمع معترضان پیوسته بود “چون اعتراض‌ها آرام بود و مردم فقط شعار می‌دادند.” او گفت بعد از اینکه مردم دیدند پلیس به یک نوجوان شلیک مستقیم کرد دست به سنگ بردند.

شاهد بعدی با نام «سهیل عبدی» با کد شماره ۱۷۳ از ساکنان شهریار از طریق ویدیو شهادت خود را به دادگاه ارائه داد.

او در رابطه با اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم در آبان ۹۸ گفت: «من برای درگیری نیامده بودم. برای ایجاد ناامنی نیامده بودم. من برای اعتراض آمده بودم. وقتی به من شلیک شد، هنوز هیچ جایی آتش نگرفته بود. هیچ آسیبی به جایی وارد نشده بود.»

شاهد ۱۷۳

سهیل عبدی، شاهد شماره ۱۷۳ به عنوان دومین شاهد امروز درباره شکل‌گیری تظاهرات در شهر شهریار در حاشیه جنوبی تهران توضیح داد. شهریار یکی از نقاطی بود که بیشترین تعداد کشته‌ها در آنجا ثبت شده است.

آقای عبدی گفت که در روز ۲۵ آبان که متوجه شد بنزین سه برابر شده، مثل بقیه معترضان به خیابان آمده تا به گرانی اعتراض کند و دولت قیمت را برگرداند: “من به عنوان یک شهروند معترض بودم چون قیمت بنزین در همه کالاها اثر می‌گذارد. تصمیم گرفتیم ماشین را خاموش کنیم و در خیابان بمانیم و کاملا تظاهرات مسالمت‌آمیز بود. اما حکومت به ما گفت اغتشاشگر. ما اگر قصد اغتشاش داشتیم سنگ یا چوب یا اسلحه دستمان می‌گرفتیم. اما من عکس‌هایی برای شما دارم که می‌فرستم که ببینید دو سه هزار نفر که در عکس مشخصند یک چوب یا سنگ دستشان نیست.”

او درباره مجسمه انگشتر خمینی، در میدان شهریار توضیح داد و گفت “مردم به خاطر خشمی که از آقای خمینی دارند و او را دوست ندارند” مجسمه را آتش زدند: “برای بسیجیان این حرکت خیلی گران تمام شد و گارد گرفتند و به مردم حمله کردند.”

آقای عبدی گفت که متوجه شد بسیجیان و نیروهای امنیتی شروع به آرایش نیروها کردند و “فقط به خاطر آتش زدن انگشتر” شروع به حمله به مردم کردند.

این شاهد می‌گوید قبل از آبان در هیچ تظاهرات و اعتراضی شرکت نکرده بوده است.

شاهد شماره ۱۷۳ گفت “یک مامور که با کلاش شلیک می‌کرد، به سینه یک معترض شلیک کرد که باعث خشم بیشتر مردم شد”. آقای عبدی گفت همان مامور لحظاتی بعد به پای او شلیک کرد و فرار کرد و رفت.

این شاهد با مخاطب قرار دادن دادگاه افزود: «یک بچه شانزده هفده ساله را که هنوز سربازی نرفته، اسلحه دستش داده‌اند که به مردم شلیک کند. خوب این جنایت است. کسی که اسلحه دست یک بچه می‌دهد، این جنایتکار است. به داد آن زندانیان برسید. به داد آنها که می‌خواهند اعدامشان کنند برسید.»

شاهد ۲۸

شاهد شماره ۲۸ دادگاه، خانمی بود که برادر خود را در جریان اعتراضات آبان ۹۸ با شلیک گلوله جنگی از دست داده بود.

او به نحوه رفتار حکومت با خانواده کشته‌شدگان اشاره کرد و گفت: «میگفتند ما میخواهیم از طرف تلویزیون بیاییم با شما مصاحبه بکنیم و برادر شما را شهید محسوب کنیم. ما اجازه ندادیم. گفتیم برادر ما شهید هست اما شهید راه میهنش است. شهید ایران است. نه شهید حکومت.»

شاهد ۵

شاهد شماره ۵ نیز با توصیف شرایط امنیتی خطرناک در ایران بیان کرد: «من شرمنده خانواده کشته‌شدگان آبان هستم. من اگر اینجا با ماسک صحبت میکنم، به خاطر این است که اگر این ماسک را بردارم یک ربع بعد کشته خواهم شد. چرا نباید بتوانم با چهره خودم اینجا حقایق را بگویم؟»

این شاهد در ادامه اظهاراتش درباره چگونگی جان باختن یک معترض جوان گفت: «دانش آموز ۱۹ ساله ما وقتی تیر خورد، دوستانش از ترس این‌که دستگیر نشود او را به بیمارستان نبردند. او در کف خانه جان داد. بفهمید اینجا چه می‌گذرد. بفهمید اینجا چه اتفاقی افتاد. این ظلمی که شده. مردم تا این حد وحشت داشتند که او را به بیمارستان نبردند و او جان داد.»

در چهارمین روز از دادگاه بین‌المللی مردمی آبان، فاطمه خوشرو، یکی از بازداشت‌شدگان آبان، به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافت و از آزار جنسی خود به دست پنج مامور مرد پرده برداشت.

شاهد ۱۱۰

فاطمه خوشرو، کنشگر محیط‌زیست به عنوان شاهد شماره ۱۱۰ که در دادگاه روز چهارم حضور یافت و در مورد نحوه دستگیری و شکنجه‌های اعمال شده علیه خودش توضیحاتی ارائه داد.

او گفت که پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی، ماموران با الفاظ رکیک جنسی به او توهین کرده‌اند و به دهان وی اسپری فلفل زده‌اند؛ او گفت که پس از انتقالش به زندان، بازجوها اصرار داشتند که او با کشورهای خارجی در ارتباط است و از آنها آموزش و پول دریافت کرده است.

شاهد ۲۳۲

شاهد ۲۳۲ از طریق تماس تصویری به دادگاه پیوست. او در جریان اعتراضات آبان ۹۸ از اعضای کادر پزشکی بوده است. او در پاسخ به پرسش قاضی زاک یاکوب گفت اغلب کسانی که در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شدند، از کمر به بالای آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.

شاهد ۲۰۸

شاهد شماره ۲۰۸ با چهره پوشیده درباره کشته شدن برادرش شهادت داد. او که نام و چهره‌اش مشخص نیست، به حقوقدانان “دادگاه مردمی” گفت خانواده‌اش از این طریق متوجه گلوله خوردن برادرش شده‌اند که یک نفر گوشی تلفن او را بعد از مدت‌ها بی‌خبری جواب داده و گفته این فرد گلوله خورده است.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت که خانواده به چند بیمارستان مراجعه می‌کنند و پسرشان را پیدا نمی‌کنند. تا اینکه در بیمارستان یک آمبولانس برادرش را به بیمارستان می‌برد و خانواده متوجه او می‌شوند.

او گفته تا سه روز جسد برادرش را از سردخانه تحویل ندادند. این شاهد می‌گوید برای تحویل جنازه از آنها درخواست “۲۰۰ هزار تومان پول” کرده بودند که به یک حساب واریز شود.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت تا زمان تحویل جسد ماموران امنیتی “برای آنها مزاحمت ایجاد می‌کردند و می‌خواستند به اصرار و مقابل دوربین، خانواده او را شهید حکومت اعلام کنیم.”

او گفته پس از دو سال پیگیری پرونده به آنها اجازه گرفتن وکیل نداده‌اند و گفته‌اند خودشان وکیل می‌گیرند.

در گواهی مرگ به گفته شاهد ۲۰۸ به جای گلوله نوشته‌اند “برخورد شئ تیز”.

روز پنجم دادگاه

در پنجمین و آخرین جلسه "دادگاه بین‌المللی مردمی آبان" در لندن شماری از شاهدان سرکوب اعتراضات سراسری آبان ۹۸ شهادت دادند. در چند شهر گوناگون آمبولانس‌ها زخمی‌ها را به جای بیمارستان به بازداشتگاه می‌برده‌اند.

در آخرین روز برگزاری دادگاه نیز مانند روزهای گذشته، شاهدان عینی و بستگان قربانیان اعتراضات سراسری آبان  ۹۸ مشاهدات و تجربیات خود را بیان کردند.

اکثر آنها در شهادت‌های ویدئویی با سر وصورت پوشیده ظاهر می‌شدند، برخی نیز که در خارج از ایران زندگی می‌کنند، بدون پوشش چهره شهادت دادند.

قضات از شاهدان خواسته بودند، تا جایی که امکان دارد از دادن نشانه‌هایی که باعث کشف هویت آنان شود خودداری کنند. به همین دلیل تنها برخی از آنها از شهر یا منطقه‌خود نام می‌بردند.

شاهد جمشید آریانا

از جمله شاهدانی که بدون ماسک و با نام واقعی و شهر زادگاهش حضور یافت، جمشید آریانا بود که به نیابت از خانواده‌اش شهادت داد.

یکی از اقوام نزدیک او به نام برهان منصورنیا در جریان اعتراضات آبان در کرمانشاه کشته شده است.

به گفته آقای آریانا، برهان و دو نفر دیگر هدف گلوله قرار گرفته‌اند. آن دو نفر درجا کشته می‌شوند، برهان به بیمارستان فارابی منتقل می‌شود اما بیمارستان از پذیرش او خودداری می‌کند. او را به بیمارستان طالقانی منتقل می‌کنند. در آنجا نیز ابتدا قصد معالجه او را ندارند اما پس از دو ساعت خون‌ریزی برهان، او را به اتاق عمل می‌برند.

آریانا در ادامه گفت، بستگان برهان شاهد بوده‌اند که جنازه‌های دست‌کم هشت نفر از اتاق عمل خارج می‌شود. برهان هم در نهایت جان سالم به‌در نمی‌برد.

شکایت‌هایی که خانواده قربانی تاکنون در ایران ارائه کرده‌اند حاصلی نداشته‌اند و مقامات از آنها خواسته‌اند پی‌گیری نکنند.

به شهادت جمشید آریانا، آنها مدعی شده‌اند که برهان توسط "گلوله سازمانی" کشته نشده بلکه به ضرب گلوله معترضان به‌قتل رسیده است. شاهد تاکید کرد که گلوله از پشت به بدن برهان اصابت کرده و از جلو خارج شده و اثری از گلوله در بدن او نبوده است.

آریانا همچنین گفت، مقامات از خانواده قربانی خواسته‌اند، جلوی دوربین بگویند که برهان از طرفداران حکومت بوده و به دست معترضان "شهید" شده است.

انتقال مجروحان با آمبولانس به بازداشتگاه

آنچه که برخی از شاهدان روزهای گذشته گفته‌اند، در روز آخر نیز تکرار شد: ماموران دولتی در بروز خشونت و آتش‌زدن اماکن عمومی دخیل بوده‌اند.

علاوه بر این، چند تن دیگر نیز که از قرار معلوم در شهرهای مختلف شاهد اعتراضات بوده‌اند، گزارش دادند که آمبولانس‌ها زخمی‌ها را به جای بیمارستان به بازداشتگاه یا اداره آگاهی منتقل می‌کرده است.

یکی از این شاهدان که سر و صورتش کاملا پوشیده بود، دیده است که نیروهای امنیتی یک نوجوان را به ضرب گلوله از پا درآورده‌اند. او گفت: «۲۵ آبان بود که من برای کار مهمی بیرون رفتم. دیدم که خیابان‌‌ها شلوغند. همه خیابان‌ها بسته بود. ماشین‌ها متوقف شده و موتورها را خاموش کرده بودند. اعتراض به این بود که چرا بنزین گران شده. در جایی که من بودم یگان ویژه با موتور و ماشین حضور داشتند. خدا را شاهد می‌گیرم که وقتی عابربانکی آتش گرفت، من به یکی از یگان‌ویژه گفتم، زنگ بزنید به آتش نشانی که بیایند و این را خاموش کنند. آنها گفتند، ما اجازه نداریم زنگ بزنیم. آنجا متوجه شدم که قصدشان ایجاد خشونت است. مردم هم فیلم می‌گرفتند. آنها شعار می‌دادند مرگ بر دیکتاتور. من شعار دادم، مرگ بر خامنه‌ای. یکی در کنار من به من گفت، سیاسی‌اش نکن. گفتم یعنی چه سیاسی‌اش نکن؟ باعث و بانی بدبختی‌های ما خامنه‌ای است. اصل نظام اوست.»

او شاهد بوده که در روز ۲۵ آبان دو نفر مورد اصابت "تیرهای پلاستیکی که درونشان ساچمه بود" قرار گرفته‌اند، "یکی در زیر چشمش و دیگری بالای گوشش".

به گفته او، در یک درگیری دیگر با ماموران امنیتی چند نفر زخمی شده‌اند که آمبولانس آنها را به جای بیمارستان به اداره آگاهی منتقل کرده است.

یکی دیگر از شاهدان گفت: «از فاصله دومتری به سوی ما شلیک کردند. هم از روبرو و هم از پست سر ... خودم دیدم که با موتور به معترضان می‌زدند.»

او زخمی می‌شود و صحنه تظاهرات را ترک می‌کند: «لنگان لنگان به سمت خانه می‌رفتم. من از ناحیه پا زخمی شده بودم و خونریزی داشتم. مرا گرفتند، بردند به جایی که معترضان دیگر هم بودند. از همان لحظه اول با کتک و توهین و تحقیر ما را در یک ماشین سواری، که روی صندلی عقبش شاید هفت نفر روی هم بودند، به بازداشتگاه بردند ... آنجا هم با باتوم و مشت و لگد ما را پیاده کردند. گفتند شما هزار نفر هم نیستید، همه‌تان را می‌کشیم. آنجا بچه‌های چهارده پانزده ساله هم بودند.»

یکی دیگر از شاهدان شهادت داد که در شهر او هیچ کس سلاح گرم نداشته است: «مسالمت آمیز بود. مردم در مخالفت با گرانی بنزین شعار می‌دادند. تعدادی در میان مردم بودند که تظاهرکنندگان را به خشونت تشویق می‌کردند. من دو تن از آنها را شناسایی کردم، آنها در بسیج منطقه ما فعال بودند. به همین دلیل کسانی که بانک‌ها را آتش زدند از خود حکومت بودند. من شاهد بودم که مردم خشونت را شروع نکردند.»

آنچه که این شاهد را "شوکه کرد" اتفاقی بوده که در روز ۲۵ آبان در شهر صدرای شیراز افتاده است. او گفت: «می‌خواستم برای انجام کاری به شهر صدرای شیراز بروم. وقتی وارد شدم، صحنه‌ای دیدم که شبیه جنگ بود. من خودم جنگ را تجربه کرده‌ام. در شهر صدرا صحنه، صحنه جنگ بود. یک طرف مردم غیرمسلح حضور داشتند و طرف دیگر نیروهای نظامی بودند که مستقیم به طرف مردم شلیک می‌کردند. هلی‌کوپتری، نهایت در سطح ۵۰ متری زمین پرواز می‌کرد. من حدود ۱۰۰ متر با هلی‌کوپتر فاصله داشتم. فکر کردم برای فیلمبرداری از تظاهرکنندگان آمده‌اند تا بعدا با آنها برخورد کنند. ولی از هلی‌کوپتر مردم را به رگبار بستند. در کوی سنگی شهر صدرای شیراز تظاهرکنندگان خیلی زیاد بودند و آنها برای متفرق کردن مردم، آنها را به گلوله بستند.»

او در ادامه گفت به جمعیت نزدیک شده و از فاصله حدودا ۵۰ متری شاهد این صحنه بوده است: «دیدم که یک نوجوان ۱۵ یا ۱۶ ساله که مطمئن نیستم، محمد داستانخواه بوده یا نه، هدف گلوله قرار گرفت و افتاد روی زمین. و برای این که کسی به او کمک نکند، رگبار را دور آن نوجوان هم کشیدند. با وجود این که من جنگ را تجربه کرده‌ام، تا کنون چنین صحنه‌ای ندیده‌ام. خیلی ناراحت‌کننده بود.»

شاهد آٰرام مردوخی

آرام مردوخی یکی دیگر از شاهدان بود که بر مسالمت‌‌آمیز بودن تظاهرات اولیه تاکید ورزید. او مشاهدات خود در شهر سنندج را تشریح کرد.

به گفته او، از بامداد روز ۲۵ آبان نیروهای یگان ویژه و ضدشورش خیابان‌ها را در کنترل خود داشته‌اند و در برخی نقاط هم  بر ساختمان‌های بلند تک‌تیرانداز مستقر شده بود.

او گفت، مردم ابتدا شعارهای "مسالمت‌آمیز" می‌دادند و خواستار حمایت نیروی انتظامی بودند.

مردوخی در ادامه شهادت خود گفت: «معترضان بازداشت شده را سوار تویوتاهایی می‌کردند که روی آن چیزی مانند قفس بود. مردم را داخل آن قفس‌ها زندانی می‌کردند. از مردم سپر انسانی درست کرده بودند تا نتوانند به این ماشین‌ها آسیب بزنند.»

او نیز مشاهده کرده است که آمبولانس‌ها زخمی‌ها را به بازداشتگاه انتقال می‌‌داده‌اند.

شهادت کارمند قرارگاه خاتم‌الانبیاء

یکی از شاهدان که با سر و صورت پوشیده شهادت داد، گفت، کارمند قراردادی یکی از ‌پروژه‌های قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء بوده و وظیفه داشته با نیروهای امنیتی در سرکوب معترضان شرکت کند.

برای این منظور، او را به محل تظاهرات در شهریار می‌برند اما او از دخالت در سرکوب خودداری می‌کند، به همین جهت اخراج می‌شود.

او نیز تاکید کرد که خرابکاری‌هایی مانند آتش‌زدن بانک‌ها و خودروها و مغازه‌ها  "کار نیروهای ویژه" و "لباس شخصی" بوده است.

این شاهد گفت، آمبولانس‌هایی که وارد صحنه درگیری می‌شدند متعلق به سپاه بودند و تنها زخمی‌های خود را منتقل می‌کردند و به معترضان زخمی اهمیت نمی‌دادند.

شاهد دیگری گفت، معترضان دستگیرشده را به طور کامل لخت می‌کردند و از برخی، به‌ویژه نوجوانان "سوء استفاده جنسی" می‌کردند.[۲]

سخنان اعضا و کارشناسان دادگاه

رئیس دادگاه واین جورداش

واین جورداش، رئیس دادگاه مردمی آبان می‌گوید:

هدف از برگزاری دادگاه مردمی آبان پایان دادن به مصونیت از مجازات برای هر گونه جنایت بین‌المللی، تلاش برای جبران خسارت و روشن شدن حقیقت درباره‌ی وقایع رخ‌ داده در آبان ۹۸ است. او می‌گوید: «جمهوری اسلامی ایران تا امروز در مورد مسئولیت خود یا نیروهای امنیتی‌اش در قبال خشونت‌ها و جنایت‌های مطرح شده تحقیقاتی انجام نداده و گامی برای تسهیل هرگونه قضاوت مستقل بین‌المللی در ارتباط با این موارد برنداشته است.

حمید صبی، از اعضای هیئت دادستانی دادگاه

حمید صبی در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها می‌گوید:

«رأی این دادگاه‌های مردمی، در دادگاه‌هایی با ضمانت اجرایی هم مورد استناد قرار می‌گیرند. یک نمونه‌ی آن هم استناد به رأی دادگاه مردمی ایران تریبونال در جریان محاکمه‌ی حمید نوری است.» حمید نوری، از مقامات قضائی پیشین ایران اخیراً در دادگاهی در استکهلم به خاطر نقش خود در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ متهم به «نقض فاحش قوانین بین‌المللی و قتل» شده است. وی همچنین به نقش این دادگاه‌ها در افکار عمومی داخلی و بین‌المللی اشاره می‌کند و می‌گوید: «دادگاه‌های مردمی و به‌خصوص دادگاه آبان اسناد و مدارک و شهادت شهود در این رابطه را جمع‌آوری می‌کنند و پلتفرمی برای ثبت اسناد و مدارک این جنایت هستند.» از نظر او، دیگر اهمیت این دادگاه در این است که در فاصله‌ی کمی با اعتراضات آبان ۹۸ برگزار می‌شود و مبتنی بر شهادت شهودی است که اغلب آنها در ایران هستند و از نزدیک این رخدادها را دیده‌اند.

شادی صدر، حقوق‌دان و از مدیران سازمان «عدالت برای ایران»

شادی صدر، یکی از کارشناسانی است که در این دادگاه درباره‌ی «عاملان سرکوب اعتراضات آبان ۹۸» شهادت می‌دهد. شهادت او بر پایه‌ی گزارشی تحقیقی است که از سوی «عدالت برای ایران» درباره‌ی استفاده از گلوله‌ی جنگی در اعتراضات آبان ۹۸ و کشتار معترضان و غیرنظامیان حاضر در این اعتراضات تهیه شده است.

او در مصاحبه‌ای می‌گوید:

«این تحقیق با بررسی ۲۲۹۸ ویدیویی که به صورت عمومی از اعتراضات آبان ۹۸ منتشر شده، اظهارات مقامات ایران و گزارش‌ها و شهادت‌های شرکت‌کنندگان در این تجمعات و خانواده‌های جان‌باختگان انجام شده است. این حقوق‌دان می‌گوید که در شهادت خود ابتدا نقش و مسئولیت مقامات کشوری و محلی در کشتار معترضان را مشخص خواهد کرد و سپس به نقش نیروهای مختلف انتظامی و امنیتی در کشتار معترضان و غیرنظامیان در شیراز، کرج، شهریار، بهبهان، شهر قدس، بهارستان، بوشهر، ماهشهر، مشکین‌دشت و صدرا خواهد پرداخت».

انعکاسات دادگاه بین‌المللی مردمی

شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ علی باقری کنی معاون وزارت امور خارجه حکومت ایران در دیدار با مقامات بریتانیایی در لندن خواهان توقف برگزاری «دادگاه بین‌المللی مردمی آبان» شد.[۳]

واکنش نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس به برگزاری دادگاه آبان در انگلیس: یکی از آن‌هایی که به مردم شلیک کرد من بودم؛ ما کُشتیم، حالا چه کسی می‌خواهد ما را محاکمه کند؟[۴]

بیانیه عفو بین‌الملل هم‌زمان با دادگاه آبان

سازمان عفو بین‌الملل هم‌زمان با دومین جلسه دادگاه مردمی آبان بیانیه‌ای مطبوعاتی منتشر کرد و در آن تصریح کرد که "علیرغم درخواست‌های مکرر" این نهاد از کشورهای عضو سازمان ملل "هنوز تحقیقات بین‌المللی مستقلی در مورد جنایات" جمهوری اسلامی صورت نگرفته است.

هبا مواریف، مدیر منطقه‌ای عفو بین‌الملل برای خاورمیانه و شمال آفریقا در این بیانیه گفته است: «باید به این مصونیت سیستماتیکی که برای عاملان این امر داده شده، پایان داده شود.» او ابراز امیدواری کرده که برگزاری این دادگاه مردمی بتواند اعضای سازمان ملل را "تشویق" کند تا اقدامات لازم در مجمع عمومی و نشست بعدی شورای حقوق بشر سازمان ملل به عمل آید. به گفته او "هموار کردن راه برای پاسخگویی بسیار مهم است".

عفو بین‌الملل در بیانیه خود "مسئولیت مقابله با مصونیت از مجازات" را بر عهده شورای حقوق بشر سازمان ملل دانسته تا با ایجاد "یک مکانیسم مستقل برای جمع‌آوری، حفظ و تجزیه و تحلیل شواهد جنایاتی که در ایران صورت می‌گیرد"، اقدام کند.

سازمان عفو بین‌الملل در ماه مه ۲۰۲۰ مشخصات ۳۰۴ مرد و زن و کودک را که در جریان اعتراضات آبان کشته شده بودند، منتشر کرد. این نهاد  سپس مشخصات ۲۴ نفر دیگر را نیز که در جریان اعتراضات کشته شدند، مستندسازی کرد.

با این حال در بیانیه عفو بین‌الملل آمده که "این سازمان بر این باور است که تعداد واقعی مرگ و میرها بیشتر است و تعداد زیادی نیز هستند که به دلیل ترس ازمقامات" حاضر به ارائه مستندات و شواهد نیستند.

حکم نهایی دادگاه مردمی بین‌المللی آبان

در حکم نهایی دادگاه مردمی بین‌المللی آبان، قضات با اتفاق آراء اعلام کردند که:

۱‌ـ جمهوری اسلامی ایران در فاصله‌ی سال­های ١٣۶٠ تا ١٣۶٨ حقوق بین­‌الملل را نقض کرده و علیه شهروندان خود مرتکب جنایت علیه بشریت شده است.

۲ـ جمهوری اسلامی ایران به‌موجب میثاق بین‌المللی حقوق مدنی وسیاسی، در نقض فاحش حقوق بشر در رابطه با شهروندان خود مسئولیت کامل دارد؛ و

۳ـ عرف حقوق بین‌الملل، جمهوری اسلامی ایران را در ارتکاب گسترده و طرح‌ریزی شده‌ی جنایت علیه بشریت در فاصله­ی سال­های ١٣۶٠ تا ١٣۶٨ به طور کامل مسئول می‌داند.

منابع