کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''استراتژی'''، سابقه و معنای این واژه به ۳۴۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد در کتاب هنر جنگ، ژنرال چینی سان تزو، به چگونگی استفاده از این مفهوم برای غلبه بر دشمن پرداخته است. این فیلسوف استراتژی را در اصطلاح نظامی هنر و فن طرح ریزی ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به هدف جنگی مشخص تعریف می‌کند.
'''استراتژی''' یا راهبرد، سابقه و معنای این واژه به ۳۴۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد در کتاب هنر جنگ، ژنرال چینی سان تزو، به چگونگی استفاده از این مفهوم برای غلبه بر دشمن پرداخته است. این فیلسوف استراتژی را در بعد نظامی هنر و فن طرح ریزی ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به هدف جنگی مشخص تعریف می‌کند.
 
مبنای تعریف استراتژی نظامی به یونان باستان (حدود ۵ قرن قبل از میلاد مسیح) برمی‌گردد.  


واژه استراتژی بر‌گرفته از واژۀ یونانی Strategos به معنای ژنرال ارتش است. Stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه مزبور به معنای هدایت ارتش می‌باشد. پس استراتژی، کاری است که استراتگوس یا استراتژیست انجام می‌دهد. سالانه هر یک از ده قبیله یونان باستان یک Strategos انتخاب می­‌کردند تا نیروها را هدایت کند. بعدها این وظایف به امور قضایی و مدنی نیز گسترش یافت.
واژه استراتژی بر‌گرفته از واژۀ یونانی Strategos به معنای ژنرال ارتش است. Stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه مزبور به معنای هدایت ارتش می‌باشد. پس استراتژی، کاری است که استراتگوس یا استراتژیست انجام می‌دهد. سالانه هر یک از ده قبیله یونان باستان یک Strategos انتخاب می­‌کردند تا نیروها را هدایت کند. بعدها این وظایف به امور قضایی و مدنی نیز گسترش یافت.
خط ۵: خط ۷:
به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالیرتبه ارتش بیزانس بوده است که یک منطقه نظامی ـ مترادف با یک سپاه نظامی مدرن ـ تحت فرمان آنها قرار داشته است.<ref>[http://www.e-modiran.com/submits/management/217/t:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C مقاله تاریخچه استراتژی محبوبه خدابخش]</ref>
به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالیرتبه ارتش بیزانس بوده است که یک منطقه نظامی ـ مترادف با یک سپاه نظامی مدرن ـ تحت فرمان آنها قرار داشته است.<ref>[http://www.e-modiran.com/submits/management/217/t:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C مقاله تاریخچه استراتژی محبوبه خدابخش]</ref>


مبنای تعریف استراتژی نظامی به یونان باستان (حدود ۵ قرن قبل از میلاد مسیح) برمی‌گردد. ویژگی برجسته این مطالعات آن است که تألیفات این دوره عمدتاً به «محتوا» و درون‌مایه‌ی استراتژی پرداخته‌اند و توجهی به فرآیند شکل‌گیری استراتژی ننموده‌اند.
== پیشینه مفهوم استراتژی ==
 
مارتین ون کریولد (martin van creveld) درکتاب فن‌آوری و جنگ از ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد تا دوران حاضر، تاریخ نظامی را به ۴ دوره تقسیم می‌کند:  
مارتین ون کریولد (martin van creveld) درکتاب فن‌آوری و جنگ از ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد تا دوران حاضر، تاریخ نظامی را به ۴ دوره تقسیم می‌کند:  


خط ۶۱: خط ۶۲:
وزارت دفاع فرانسه استراتژی را هم برای جنگ و هم صلح میداند.
وزارت دفاع فرانسه استراتژی را هم برای جنگ و هم صلح میداند.


=== استراتژیست‌های معروف تاریخ ===
=== استراتژیست‌های برجسته ===
در شرق باستان: کوروش را نخستین استراتژیست توانای تاریخ جهان می‌دانند که موفق شد در سایه تدبیر و برنامه‌ای مدرن ماد، لیدیا و بابل را تصرف کند و یک سرزمین متحد بوجود آورد.
در شرق باستان: کوروش را نخستین استراتژیست توانای تاریخ جهان می‌دانند که موفق شد در سایه تدبیر و برنامه‌ای مدرن ماد، لیدیا و بابل را تصرف کند و یک سرزمین متحد بوجود آورد.


در چین باستان: نیز از سون تزو بعنوان متفکر برجسته استراتژي یاد می‌شود. سون تزو در کتاب خود بنام هنر جنگ (حدود پانصد سال قبل از میلاد) بر نقش فریب در جنگ تأکید می‌کند او به این موضوع پرداخت که هدف پیروزی نابودی فیزیکی کلی دشمن نیست بلکه از بین بردن اداره مقاومت و کنترل ذهنی و فیزیکی وی می‌باشد که بعدها مائوتسه دون در چین از آن استفاده کرد.
در چین باستان: سون تزو (انگلیسی: Sun Tzu ؛ ۵۵۴  تا ۴۷۰ قبل از میلاد) متفکر برجسته استراتژي است. سون تزو در کتاب خود بنام هنر جنگ (حدود پانصد سال قبل از میلاد) بر نقش فریب در جنگ تأکید می‌کند او به این موضوع پرداخت که هدف پیروزی نابودی فیزیکی کلی دشمن نیست بلکه از بین بردن اداره مقاومت و کنترل ذهنی و فیزیکی وی می‌باشد که بعدها مائوتسه دون در چین از آن استفاده کرد.


در غرب باستان: از اسکندر مقدونی بعنوان پیشتاز علوم نظامی و بکارگیری استراتژی نظامی نام برده می‌شود .
در غرب باستان: از اسکندر مقدونی بعنوان پیشتاز علوم نظامی و بکارگیری استراتژی نظامی نام برده می‌شود .


و از سایرین «توسیدید» را می‌توان نام برد که در جنگ‌هاي پلوپونز ژنرال ارتش آتن بود ولی بدلیل شکست و ناکامی عزل و تبعید شد که بعد از آن تاریخ جنگ‌های پلوپونز را نگاشته است.  
و از سایرین توسیدید (۴۶۰ تا۴۰۴ قبل میلاد) را می‌توان نام برد که در جنگ‌هاي پلوپونز ژنرال ارتش آتن بود ولی بدلیل شکست و ناکامی عزل و تبعید شد که بعد از آن تاریخ جنگ‌های پلوپونز را نگاشته است. توسیدید به‌عنوان اولین نویسنده مهم در مسائل جنگ در غرب شناخته می‌شود.  


او به سه مفهوم موازنه قدرت، بازدارندگی و تحدید جنگ پرداخت .
او به سه مفهوم موازنه قدرت، بازدارندگی و تحدید جنگ پرداخت .


کارل فون کلاوزِویتس (۱۸۳۱–۱۷۸۰): در بحث ارجحیت هر کدام از این عوامل تأکید کرده است که رکن حیاتی استراتژی تصمیم‌گیری در مورد حجم و اندازه‌ی نیروهای نظامی می‌باشد.
کارل فون کلاوزِویتس (آلمانی: ''Carl von Clausewitz'' ؛ ۱۸۳۱–۱۷۸۰): در بحث ارجحیت هر کدام از این عوامل تأکید کرده است که رکن حیاتی استراتژی تصمیم‌گیری در مورد حجم و اندازه‌ی نیروهای نظامی می‌باشد.
 
هلموت کارل فون مولتکه (آلمانی: Helmuth Karl Bernhard Graf von Moltke ؛ ۱۸۹۱ - ۱۸۰۰):
 
آلفرد فون شلیفن (‌آلمانی: Alfred von Schlieffen ؛ ۱۹۱۳ - ۱۸۳۳):
 
فردریش ویلهلم لودندورف (آلمانی: Erich Friedrich Wilhelm Ludendorff ؛  ۱۹۳۷ – ۱۸۶۵):
 
جی اف سی فولر (انگلیسی: John Frederick Charles Fuller ؛ ۱۹۶۶ - ۱۸۷۸): در تعریف جنگ‌افزار کلیدی و نقش آن در تعیین استراتژی می‌گوید: با هر دگرگونی تسلیحاتی باید سازمان‌ها و تاکتیک‌ها هم دگرگون شود. در این حال باید تعیین کرد که کدام جنگ‌افزار دست بالا را دارد و دیگر سلاح‌ها را بر گرداگرد آن آرایش داد. یادآوری این نکته اهمیت دارد که جنگ‌افزار کلیدی لزوما همان جنگ‌افزار تعیین کننده در رزمگاه نیست. آنچه یک جنگ‌افزار را کلیدی می‌سازد توانایی بی اثر کردن یا برهم زدن تاکتیک‌های دشمن  وبدین ترتیب مهیا ساختن زمینه‌ی کاربرد قاطعانه‌ی دیگر جنگ‌افزارها است.
 
دریک کلام، جنگ‌افزار کلیدی ضرب ‌آهنگ تاکتیکی را معین می‌کند. کلید بهره‌ برداری از انقلاب معاصر در امور نظامی در تشخیص درست سیستمی است. که در این دوران جدید «جنگ‌افزار کلیدی» می‌باشد.


لیدل هارت (Liddell hart): استراتژی عبارت است از هنر توزیع و استفاده از ابزار نظامی برای انجام مقاصد سیاسی.
لیدل هارت (Liddell hart): استراتژی عبارت است از هنر توزیع و استفاده از ابزار نظامی برای انجام مقاصد سیاسی.


برنارد برودی (انگلیسی: Bernard Brodie؛ ۱۹۰۷ – ۱۹۸۹): خاطر نشان ساخته است که استراتژی در زمان صلح بطور وسیعی در تعیین الگوی سیستم تسلیحاتی خلاصه می‌شود. اگر منابع نظامی را به عنوان عامل اساسی استراتژی نظامی تلقی کنیم، باید در حالی که تمرکز را بر مسائل ساختار نیرو داریم در عین‌حال از بی‌اعتنایی نسبت به اهمیت اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی نیز بپرهیزیم.
برنارد برودی (انگلیسی: Bernard Brodie؛ ۱۹۰۷ – ۱۹۸۹): خاطر نشان ساخته است که استراتژی در زمان صلح بطور وسیعی در تعیین الگوی سیستم تسلیحاتی خلاصه می‌شود. اگر منابع نظامی را به عنوان عامل اساسی استراتژی نظامی تلقی کنیم، باید در حالی که تمرکز را بر مسائل ساختار نیرو داریم در عین‌حال از بی‌اعتنایی نسبت به اهمیت اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی نیز بپرهیزیم.
هانری جومینی (انگلیسی: Antoine-Henri, Baron Jomini ؛ ۱۸۶۹ - ۱۷۷۹): اثر او به‌نام ظرایف هنر جنگ حاوی تجارب جنگهای ناپلئونی بود.


هدلی بول (Hedley bull): استراتژی بهره جستن از زور و نیروی نظامی به منظور کسب اهداف مفروض سیاسی می‌باشد.
هدلی بول (Hedley bull): استراتژی بهره جستن از زور و نیروی نظامی به منظور کسب اهداف مفروض سیاسی می‌باشد.


کالین گری (Collin gray) معتقد است: استراتژی رابطه ی بین قدرت نظامی و هدف نظامی است؛
کالین گری (Collin gray) معتقد است: استراتژی رابطه‌ی بین قدرت نظامی و هدف نظامی است؛


آندره بیو فره(Andre bedufre) مدعی است: استراتژی هنر دیالکتیک دو اراده‌ی متقابل است که برای حل مجادله‌ی خویش از زور استفاده می‌کنند.
آندره بیو فره (Andre bedufre) مدعی است: استراتژی هنر دیالکتیک دو اراده‌ی متقابل است که برای حل مجادله‌ی خویش از زور استفاده می‌کنند.


لوئیز هال(Louis halle): مطالعات استراتژیک را به عنوان شاخه ای از مطالعات سیاسی تعریف میکند که با پیامدهای سیاسی جنگ افروزی ملتها در ارتباط است.
لوئیز هال (Louis halle): مطالعات استراتژیک را به عنوان شاخه ای از مطالعات سیاسی تعریف میکند که با پیامدهای سیاسی جنگ افروزی ملتها در ارتباط است.


ژنرال ماکسول دی. تایلور (انگلیسی: Maxwell D. Taylor؛ ۲۶ اوت ۱۹۰۱ – ۱۹ آوریل ۱۹۸۷):  
ژنرال ماکسول دی. تایلور (انگلیسی: Maxwell D. Taylor؛ ۲۶ اوت ۱۹۰۱ – ۱۹ آوریل ۱۹۸۷):  
خط ۱۰۰: خط ۱۱۳:
امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایه‌ای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت می‌شود این سه‌پایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع.
امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایه‌ای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت می‌شود این سه‌پایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع.


میان این سه پایه باید حالت تعادل برقرار باشد وگرنه امنیت ملی ممکن است به خطر بیفتد. اگر منابع نظامی با عقاید استراتژیک سازگار نباشد یا تعهدات با قابلیت‌های نظامی متناسب نباشند، ممکن است دچار مشکل شویم.<blockquote>دکترین کارتر یک بیانیه‌ی سیاست ملی بود:</blockquote><blockquote>«بگذارید موضع خود را کاملاً روشن سازیم، هر کوششی بوسیله نیروی خارجی برای بدست گرفتن کنترل منطقة خلیج فارس به عنوان تجاوزی به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی می شود. چنین تجاوزی با تمامی ابزارهای لازم من جمله نیروی نظامی دفع خواهد شود.»</blockquote><blockquote>ما باید یک استراتژی نظامی برای انجام این سیاست اتخاذ بکنیم. تأمین دسترسی ما به ذخایر نفتی خلیج فارس یکی از اهداف مورد نظر است. ابتدا باید این هدف سیاسی اقتصادی را به یک هدف نظامی تبدیل کنیم. مثلاً حفظ آزادی تردد از طریق تنگه هرمز و دفاع از حوزه های نفتی کلیدی، پالایشگاه ها و بنادر. ایده‌ی استراتژیک می‌تواند بوسیله بکارگیری سریع نیرو از ذخائر استراتژیک باشد، اما آیا ما از تحرک استراتژیک لازم برخوردار هستیم... </blockquote>بطور خلاصه، استراتژی نظامی شامل:
میان این سه پایه باید حالت تعادل برقرار باشد وگرنه امنیت ملی ممکن است به خطر بیفتد. اگر منابع نظامی با عقاید استراتژیک سازگار نباشد یا تعهدات با قابلیت‌های نظامی متناسب نباشند، ممکن است دچار مشکل شویم.
 
بطور خلاصه، استراتژی نظامی شامل:


۱- استقرار و تعیین اهداف نظامی  
۱- استقرار و تعیین اهداف نظامی  
خط ۱۶۳: خط ۱۷۸:
آنها معتقد بودند که سرنوشت جنگ‌های آینده، نه بر روی زمین و در جنگ سنگر به سنگر، بلکه بالا و در هوا تعیین خواهد شد.
آنها معتقد بودند که سرنوشت جنگ‌های آینده، نه بر روی زمین و در جنگ سنگر به سنگر، بلکه بالا و در هوا تعیین خواهد شد.


==== استراتژی نبرد انقلابی ====
== استراتژی مبارزه انقلابی ==
جنگهای انقلابی از مناقشات متعارف بین دو یا چند کشور متفاوتند، جنگ‌های انقلابی جنگ‌هایی داخلی هستند.
جنگهای انقلابی از مناقشات متعارف بین دو یا چند کشور متفاوتند، جنگ‌های انقلابی جنگ‌هایی داخلی هستند.


خط ۱۷۰: خط ۱۸۵:
مارکس (marx)  
مارکس (marx)  


لنین (Lenin) - راهبرد پرداز، استراتژی پیروزمند قیام مسلحانه
لنین (Lenin) - راهبرد‌پرداز، استراتژی قیام مسلحانه


مائو تسه‌تونگ (maotse-tung) - راهبرد پرداز، استراتژی جنگ‌آزادی‌بخش و محاصره شهرها از طریق روستا
مائو تسه‌تونگ (maotse-tung) - راهبرد‌پرداز، استراتژی جنگ‌آزادی‌بخش و محاصره شهرها از طریق روستا


هوشی مینه (ho chi minh) ـ راهبرد پرداز، نبرد آزادی‌بخش ملی
هوشی مینه (ho chi minh) ـ راهبرد‌پرداز، نبرد آزادی‌بخش ملی


چه‌گوارا (che Guevara) ـ راهبرد پرداز کانون شورشی
چه‌گوارا (che Guevara) ـ راهبرد‌پرداز کانون شورشی


رهبران و طرفداران برجسته‌ی این نوع جنگ بودند و به آن عمل می‌کردند.
رهبران و طرفداران برجسته‌ی این نوع جنگ بودند و به آن عمل می‌کردند.
خط ۱۹۰: خط ۲۰۵:
استراتژی نبرد چریکی وسیع از اصولی پیروی می‌کند که قادر به از بین بردن دشمن در زمانی مشخص به وسیله‌ی عملیات محدود و مانور‌های ظاهر فریب با تدابیر روانی است.
استراتژی نبرد چریکی وسیع از اصولی پیروی می‌کند که قادر به از بین بردن دشمن در زمانی مشخص به وسیله‌ی عملیات محدود و مانور‌های ظاهر فریب با تدابیر روانی است.


کتاب مائو تسه‌تونک با عنوان «نبرد دامنه‌دار» در بر دارنده‌ی تمام این اصول جنگ چریکی دامنه‌دار است و باید او را استراتژی پرداز بزرگ این نوع از جنگ در این دوران دانست.
کتاب مائو تسه‌تونک با عنوان «در باره‌ی جنگ طولانی» در بر دارنده‌ی تمام این اصول جنگ چریکی طولانی است و باید او را استراتژی پرداز بزرگ این نوع از جنگ در این دوران دانست.


شکوفایی جنگ انقلابی در عصر هسته ای دقیقا به این علت است که سلاح‌های جدید، جنگ بین قدرت‌های نظامی بزرگ را غیر‌ممکن یا بیش از حد خطرناک ساخته است.
شکوفایی جنگ انقلابی در عصر هسته ای دقیقا به این علت است که سلاح‌های جدید، جنگ بین قدرت‌های نظامی بزرگ را غیر‌ممکن یا بیش از حد خطرناک ساخته است.<ref>[http://ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_3/ketab3847/ketab3847.pdf کتاب مسائل استراتٰژی در جنگ انقلابی چین اثر مائو تسه تونگ صفحه ۴۲ تا ۴۵ و صفحه ۷۲]</ref>


==== استراتژی کانون شورشی ====
==== استراتژی کانون شورشی ====
خط ۱۹۹: خط ۲۱۴:
او این اصول را در سه نکته خلاصه کرد.
او این اصول را در سه نکته خلاصه کرد.


دو محور از آن در تعریف «کانون شورشی» به این شرح بود:
دو محور از آن در تعریف «[[کانون‌های شورشی|کانون شورشی]]» به این شرح بود:


یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود.
یکم: یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر، بر ارتشی منظم پیروز شود.
خط ۲۱۴: خط ۲۲۹:


=== انواع استراتژی‌ ===
=== انواع استراتژی‌ ===
در تقسیم‌بندی استراتژی، (سیاست ملّی ) در رأس آن قرار دارد. سیاست ملّی، (استراتژی بزرگ)، یا (استراتژی همه جانبه) به معنای بسیج و هدایت همه امکانات کشور برای نیل به خواسته‌های ملّی است. هرگاه امکانات نظامی کشور برای تحقق سیاست ملّی، بسیج و هدایت گردد، چنین اقدامی در چارچوب استراتژی نظامی قرار می گیرد.
در تقسیم‌بندی استراتژی، (سیاست ملّی ) در رأس آن قرار دارد. سیاست ملّی، (استراتژی بزرگ)، یا (استراتژی همه جانبه) به معنای بسیج و هدایت همه امکانات کشور برای نیل به خواسته‌های ملّی است. هرگاه امکانات نظامی کشور برای تحقق سیاست ملّی، بسیج و هدایت گردد، چنین اقدامی در چارچوب استراتژی نظامی قرار می گیرد.<blockquote>دکترین کارتر یک بیانیه‌ی سیاست ملی بود:</blockquote><blockquote>«بگذارید موضع خود را کاملاً روشن سازیم، هر کوششی بوسیله نیروی خارجی برای بدست گرفتن کنترل منطقة خلیج فارس به عنوان تجاوزی به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی می شود. چنین تجاوزی با تمامی ابزارهای لازم من جمله نیروی نظامی دفع خواهد شود.»</blockquote><blockquote>ما باید یک استراتژی نظامی برای انجام این سیاست اتخاذ بکنیم. تأمین دسترسی ما به ذخایر نفتی خلیج فارس یکی از اهداف مورد نظر است. ابتدا باید این هدف سیاسی اقتصادی را به یک هدف نظامی تبدیل کنیم. مثلاً حفظ آزادی تردد از طریق تنگه هرمز و دفاع از حوزه های نفتی کلیدی، پالایشگاه ها و بنادر. ایده‌ی استراتژیک می‌تواند بوسیله بکارگیری سریع نیرو از ذخائر استراتژیک باشد، اما آیا ما از تحرک استراتژیک لازم برخوردار هستیم...<ref>[https://cpmstudy.ir/2019/09/25/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1/ مقاله بحران خلیج فارس ورای دکترین کارتر]</ref> </blockquote>استراتژی نظامی بخشی از مجموعه‌ای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی می‌شود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژی‌های عملیاتی به عنوان مبنایی برای عملیات و طراحی نظامی بکار گرفته می‌شود. <span dir="RTL"></span>استراتژی نظامی دارای دو سطح عملیاتی و گسترش نیرو است: استراتژی‌هایی که مبتنی بر توانایی‌های نظامی موجود هستند، استراتژی عملیاتی نامیده می‌شوند و به عنوان پایه‌ی اساسی برای فرمول‌بندی طرح‌های ویژه‌ی عمل در مقاطع زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ این سطح از استراتژی همچنین به استراتژی بزرگ، تاکتیک و هنر عملیاتی اشاره دارد. استراتژی‌های بلند مدت ممکن است مبتنی بر برآورد تهدیدات آتی، اهداف و نیازمندی‌ها باشد و بنابراین به عنوان امری تحمیل شده به وسیله وضعیت نیروی جاری تلقی نمی‌شوند. این استراتژی‌ها اغلب ماهیتاً جهانی بوده و مستلزم تحولاتی در استعدادهای نظامی هستند. استراتژی‌های نظامی متناسب با نوع ارتباط‌شان با سناریوهای تهدید ویژه، همانقدر که جهانی هستند، می‌توانند منطقه‌ای باشند.اهداف و عقاید استراتژی‌های نظامی مربوط به یک استراتژی نظامی نیازمندیهایی را نسبت به منابع بوجود میآورد و به نوبه خود از سودمندی منابع نیز متأ ثر می‌شود. اگر در محاسبه منابع نظامی بعنوان عاملی از استراتژی نظامی قصور. ورزیم، ممکن است با پدیده‌ای مواجه شویم که اصطلاحاً به آن «عدم تناسب قابلیتهای استراتژیک» می گویند. به عبارت دیگر در چنین صورتی قابلیتهای نظامی برای تحقق اهداف و عقاید استراتژیک نظامی ناکافی خواهند بود.
 
استراتژی نظامی بخشی از مجموعه‌ای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی می‌شود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژی‌های عملیاتی به عنوان مبنایی برای عملیات و طراحی نظامی بکار گرفته می‌شود. <span dir="RTL"></span>استراتژی نظامی دارای دو سطح عملیاتی و گسترش نیرو است: استراتژی‌هایی که مبتنی بر توانایی‌های نظامی موجود هستند، استراتژی عملیاتی نامیده می‌شوند و به عنوان پایه‌ی اساسی برای فرمول‌بندی طرح‌های ویژه‌ی عمل در مقاطع زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ این سطح از استراتژی همچنین به استراتژی بزرگ، تاکتیک و هنر عملیاتی اشاره دارد. استراتژی‌های بلند مدت ممکن است مبتنی بر برآورد تهدیدات آتی، اهداف و نیازمندی‌ها باشد و بنابراین به عنوان امری تحمیل شده به وسیله وضعیت نیروی جاری تلقی نمی‌شوند. این استراتژی‌ها اغلب ماهیتاً جهانی بوده و مستلزم تحولاتی در استعدادهای نظامی هستند. استراتژی‌های نظامی متناسب با نوع ارتباط‌شان با سناریوهای تهدید ویژه، همانقدر که جهانی هستند، می‌توانند منطقه‌ای باشند.اهداف و عقاید استراتژی‌های نظامی مربوط به یک استراتژی نظامی نیازمندیهایی را نسبت به منابع بوجود میآورد و به نوبه خود از سودمندی منابع نیز متأ ثر می‌شود. اگر در محاسبه منابع نظامی بعنوان عاملی از استراتژی نظامی قصور. ورزیم، ممکن است با پدیده‌ای مواجه شویم که اصطلاحاً به آن «عدم تناسب قابلیتهای استراتژیک» می گویند. به عبارت دیگر در چنین صورتی قابلیتهای نظامی برای تحقق اهداف و عقاید استراتژیک نظامی ناکافی خواهند بود.


استراتژی عالی‌ترین سطح از میان سطوح ۴ گانهٔ فرماندهی است؛ که این ۴ سطح عبارتند از:
استراتژی عالی‌ترین سطح از میان سطوح ۴ گانهٔ فرماندهی است؛ که این ۴ سطح عبارتند از:
خط ۲۴۴: خط ۲۵۷:
استراتژی تهدید مستقیم، مانند استراتژی‌های هسته‌ای
استراتژی تهدید مستقیم، مانند استراتژی‌های هسته‌ای


==== تهاجمی سنتی ====
==== نبرد آفندی یا تهاجمی سنتی ====
استراتژی‌های تهاجمی سنتی، مانند استراتژی ناپلئون، مولته، شلیفن و لودن‌دورف
استراتژی‌های تهاجمی سنتی، مانند استراتژی ناپلئون، مولته، شلیفن و لودن‌دورف


خط ۲۵۴: خط ۲۶۷:
این تاکتیک به این علّت موفق بود که برای اوّلین بار، همکاری بین تانک‌های نفوذ کننده با توان خردکنندۀ پشتیبانی هوایی  برقرار شد. تاکتیک ساده بود. تانکها باید پیشروی سریع را ادامه می‌دادند تا انرژی خود و قدرت زدن بیشترین خسارت در زمین‌های دشمن را حفظ کنند. برای رسیدن به این منظور، آنها باید نقاط قوّت دشمن را هر جا که می‌توانستند، دور می‌زدند. در جایی که نمی‌توانستند دشمن را دور بزنند، بجای توقّف، برای درگیری با دشمن پشتیبانی هوایی سنگینی را تقاضا می‌کردند که مانع را به سرعت از سر راه تانکها بر می‌داشت. این امر به پانزرها اجازه می‌داد تا قدرت آتش خود را بر علیه واحدهای سبک دشمن بکار گیرند و بجای درگیری مستقیم با نقاط قوّت دشمن، بیشترین آسیب را به او وارد کنند. نتیجۀ این همکاری، هراسی ناگهانی برای دشمن به همراه داشت.
این تاکتیک به این علّت موفق بود که برای اوّلین بار، همکاری بین تانک‌های نفوذ کننده با توان خردکنندۀ پشتیبانی هوایی  برقرار شد. تاکتیک ساده بود. تانکها باید پیشروی سریع را ادامه می‌دادند تا انرژی خود و قدرت زدن بیشترین خسارت در زمین‌های دشمن را حفظ کنند. برای رسیدن به این منظور، آنها باید نقاط قوّت دشمن را هر جا که می‌توانستند، دور می‌زدند. در جایی که نمی‌توانستند دشمن را دور بزنند، بجای توقّف، برای درگیری با دشمن پشتیبانی هوایی سنگینی را تقاضا می‌کردند که مانع را به سرعت از سر راه تانکها بر می‌داشت. این امر به پانزرها اجازه می‌داد تا قدرت آتش خود را بر علیه واحدهای سبک دشمن بکار گیرند و بجای درگیری مستقیم با نقاط قوّت دشمن، بیشترین آسیب را به او وارد کنند. نتیجۀ این همکاری، هراسی ناگهانی برای دشمن به همراه داشت.


==== استراتژی غیر مستقیم ====
==== استراتژی نبرد محدود یا پدافندی (غیر مستقیم) ====
واضع واژه استراتژی غیر‌مستقیم، سر بِیسِل هنری لیدل هارت (زاده ۱۸۹۵ پاریس - درگذشتهٔ ۱۹۷۰ در مارلو، انگلستان)  است. به عقیده وی استراتژی غیرمستقیم به معنای فشار غیر مستقیم نیروی نظامی بر دشمن، توجه محدود به کاربرد قدرت نظامی، به کارگیری عوامل روانی، پرهیز از زور و خشونت تا سرحد امکان و بهره گیری از تشویق، ترغیب، تنبیه و مصالحه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای نیل به تأمین و حفظ امنیت و منافع واهداف ملّی است. برای تحقق هدف‌های مورد نظر، هر کشوری با توجّه به امکانات و تواناییهای بالفعل و بالقوه، موقعیت جغرافیایی، نیازهای داخلی، تهدیدهای موجود، توان اقتصادی، ساختار نظام بین‌المللی و نظایر آن استراتژی سیاسی مناسب را بر می‌گزیند.
واضع واژه استراتژی غیر‌مستقیم، سر بِیسِل هنری لیدل هارت (زاده ۱۸۹۵ پاریس - درگذشتهٔ ۱۹۷۰ در مارلو، انگلستان)  است. به عقیده وی استراتژی غیرمستقیم به معنای فشار غیر مستقیم نیروی نظامی بر دشمن، توجه محدود به کاربرد قدرت نظامی، به کارگیری عوامل روانی، پرهیز از زور و خشونت تا سرحد امکان و بهره گیری از تشویق، ترغیب، تنبیه و مصالحه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای نیل به تأمین و حفظ امنیت و منافع واهداف ملّی است. برای تحقق هدف‌های مورد نظر، هر کشوری با توجّه به امکانات و تواناییهای بالفعل و بالقوه، موقعیت جغرافیایی، نیازهای داخلی، تهدیدهای موجود، توان اقتصادی، ساختار نظام بین‌المللی و نظایر آن استراتژی سیاسی مناسب را بر می‌گزیند.


۸٬۴۸۴

ویرایش

منوی ناوبری