|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| حمله تروریستی پشت آشام | | حمله تروریستی پشت آشان |
|
| |
|
| تشييع و تدفين 4__شهيد مجاهد خلق كه اتومبيل آنان در تاريخ 23/تيرماه/65 در حال عبور از جادهي سليمانيه كركوك مورد حملهي ناجوانمردانهي اشرار مزدور وابسته به گروه طالباني قرار گرفت؛ ايراد گرديد. مراسم مزبور روز 24/تيرماه در شهر كركوك برگزار شد.
| | بعد از ظهر سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۶۵ حوالی ساعت ۳ یازده تن از افراد یکی از واحدهای عملیاتی مجاهدین خلق که بعنوان پیش قراولان واحد اصلی در حال عبور از روستای «پشت آشان» واقع در نوار مرزی (از توابع استان سلیمانیه عراق) به جانب ایران بودند، بدون کمترین قصد درگیری با افراد گروه یکتی مورد تعرض آنها قرار گرفتند. |
|
| |
|
| میدانید اين 10 رزمندهی قهرمان مجاهد خلق، روز سهشنبهی گذشته طي يك جنايت فجيع و به طرز بسيار ناجوانمردانه و غافلگیرانه توسط افراد مسلح گروه يه كتي به شهادت رسيدند اين 10 رزمندهی مجاهد خلق بعنوان پیشقراولان تعدادي از واحدهای مجاهد خلق در حال حركت بهطرف خاك ميهن اسيرمان بودند كه مورد محاصرهی دستهای از افراد مسلح وابسته به گروه يه كتي قرارگرفته و درحالیکه مشغول مذاكره با آنان بودند، افراد يه كتي آنها را از هر سو زير آتش رگبار سلاحهای خود گرفتند كه درنتیجهی اين جنايت ننگين، 10 رزمندهی دلير و پاكباز مجاهد خلق، بدون آنكه قصد هیچگونه درگيري داشته باشند، به خاك و خون غلتيدند. بلافاصله پسازاین جريان چند گردان از واحدهای رزمي مجاهد خلق به محل واقعه اعزام گرديدند و ضمن تعقيب و جستجوي قاتلان جنايتكار كه البته همگي فرار كرده و به سوراخهای خود خزيده بودند پيكرهاي غرقهبهخون شهدا را به يكي از قرارگاههای رزمي مجاهدين در نوار مرزي منتقل كردند كه شب گذشته نيز اجساد پاك 10 رزمندهی مجاهد خلق به اين پايگاه انتقال پيدا كرد تا ازاینجا تشييع و به خاک سپرده شوند. من، هماکنون تابوتهای شهدا را میبینم كه در پرچمهای سه رنگ ايران و آرم سازمان پرافتخار مجاهدين خلق ايران پيچيده شدهاند. ● ● ●
| | ۲۰ نفر از افراد یکتی پس از محاصره این واحدعملیاتی، ابتدا قصد خود مبنی بر خلع سلاح و دستگیری مجاهدین را آشکار و اعلام می کنند، سپس وقتی که می بینند مجاهدین خلق تسلیم نمی شوند، در حالیکه بیش از ده دقیقه از شروع محاصره و گفتگو نگذشته بود، بر روی آنها آتش می گشایند. متعاقباٌ ده تن از مجاهدین به شهادت می رسند و فقط یکی از افراد واحد که مجروح شده بود خود را می تواند به واحد اصلی رسانده و آنها را از قضایا مطلع سازد. |
|
| |
|
| تابوتها دريك رديف كنار هم چيده شدهاند، بعد از تلاوت آياتي از قرآن، الآن گردانهای رزمي مجاهد خلق مركب از خواهران و برادران با سلاحهای سازماني خودشان از قبيل كلاشينكف و آرپیجی در برابر تابوتها صف بستند و مراسم اداي احترامات نظامي به شهداي به خون خفتهی مجاهد خلق در حال اجراشدن است. [صداي فرمان پیشفنگ و قسمتي از سرود فرمان مسعود] [صداي رگبار مسلسل دوشكا به احترام شهيدان] اين صداي شليك پدافند هوايي پايگاه است كه به احترام هر يك از اين شهداي قهرمان راه آزادي و استقلال ايران مجاهدين شهيد: عليرضا نادري، سعید رضا ابراهيم پور، جمال سبحاني، ابراهيم پور وفایی، رحيم هوشي، علي جمالي، علیاکبر صالحي، سیفالله همتيان، عليرضا همت مند و ايرج قصابي، يك رگبار هوايي شليك میکند ●●●
| | در آخرین لحظات در اثر تیراندازی متقابل یکی از مجاهدین ۲ تن از اقراد یکتی نیز از پای در می آیند. |
|
| |
|
| شنوندگان عزيز صداي مجاهد! هماکنون تابوت هر شهيد، درحالیکه با حلقهی گل و عكس خود آن شهيد تزئين شده روي يك خودروي نظامي قرار میگیرد و صفهای طولاني گردانهای رزمي مجاهد خلق در پشت خودروهاي حامل اجساد شهدا به حرکت درمیآیند. پشت سر اتومبیلهای حامل پیکرهای شهدا، برادر مجاهد ابراهيم ذاكري و تعدادي از مسئولين نظامي سازمان در كردستان قرار دارند و همچنين تعدادي از خانوادههای شهداي اخير مجاهد خلق منجمله مادر، دو خواهر و برادر مجاهد شهيد سعيد رضا ابراهيم پور و برادر و همسر مجاهد شهيد رحيم هوشي. شنوندگان عزيز! كاروان مشایعتکنندگان، عظمت و شكوه خیرهکنندهای دارد، در پیشاپیش كاروان، تصاوير بزرگ رهبري انقلاب نوين ايران برادر مجاهد مسعود رجوي و همچنین پرچم ايران و آرم سازمان ديده میشود. همچنین هر يك از خودروهاي حامل اجساد بهوسیلهی يك واحد از رزمندگان مجاهد خلق اسكورت میشود. به دنبال اتومبیلهای حامل اجساد، گردانهای مسلح مجاهد خلق بالباسهاي متحدالشکل و آرايش كامل نظامي درحالیکه سلاحهایی مثل كلاشينكف و آرپیجی و ديكتاريوف و تيربار آر پي كا حمل میکنند. ديده میشوند؛ و به دنبال آنها، خانواده شهدا و هواداران سازمان درحالیکه عکسهایی از شهدا را در دست دارند و به دنبال آنها گردان ترابري بازگشت مشایعتکنندگان از گورستان پیشبینیشده، در حال حركت هستند. به همين ترتيب بهتدریج وارد شهر سليمانيه، میشویم، ورود كاروان ما و طنين شعارهاي كاروان آشكارا فضاي شهر را تغيير داده و از هر طرف شهر، انبوه جمعيت خودش را به مسير عبور کاروان حامل شهداي مجاهد خلق میرساند. [صداي شعارها و ابراز احساسات مردم] ● ● ●
| | بلافاصله پسازاین جريان چند گردان از واحدهای رزمي مجاهدین خلق به محل واقعه اعزام گرديدند و ضمن تعقيب و جستجوي قاتلان كه البته همگي فرار كرده بودند پيكرهاي جان باختگان را به يكي از قرارگاههای مجاهدين در نوار مرزي منتقل كردند. |
|
| |
|
| شنوندگان عزیز صدای مجاهد، هرچقدر به مركز شهر نزديك میشویم تراكم جمعيت در اطراف کاروانها بيشتر میشود، ما الان در منطقهی بازار واقع در مرکز شهر هستيم، هزاران نفر از مردم به كاروان مشایعتکنندگان پیوستهاند و هزاران نفر ديگر هم در دو طرف خيابان صفکشیدهاند و هركدام به نحوی تأسف و اندوه خودشان را از اين جريان و خشم و نفرتشان را از قاتلان جنايتكاري كه دستشان را به خون 10 رزمندهی مجاهد خلق آغشتهاند، ابراز میکنند. پلاكاردهايي كه رزمندگان مجاهد خلق با خود حمل میکنند كليت اين جنايت ناجوانمردانه و فجيع را كه افراد مسلح گروه يه كتي بهمنظور خدمت به خميني، اين جلاد كرد و فارس، مرتكب شدند را به زبان كردي توضيح میدهد، ازجمله بر روي پلاكاردها اين جملات بچشم میخورد، ” خون پاك 10 رزمندهی شهيد مجاهد خلق افشاگر دستهای پليد و ضدمردمی میباشند كه در خوشخدمتی به خميني جلاد و قاتل بزرگ كرد و فارس در ایران، از هيچ جنايتي فروگذار نمیکنند.“ همینطور روي پلاكاردهاي ديگر اين جملات و شعارها به زبانهای فارسي و كردي ديده میشود. ”خميني: جنگ، جنگ، اختناق. / رجوي: صلح، صلح، آزادي “ همچنين ” مرگ بر خميني جنگافروز “ و... ” مرگ بر خميني، درود بر رجوي “ و همچنين: ” خميني عامل جنگ و کشتار و خونریزی در منطقه “ علاوه بر پلاكاردها، اطلاعیههایی كه به زبان كردي بين مردم توزيع میشود، مشروح واقعه را تشريح میکند و مردم بیتابانه براي گرفتن و خواندن اطلاعیهها هجوم میآورند. [شعار و همهمهی جمعيت] ● ● ●
| | اسامی جان باختگان مجاهد در این حمله |
|
| |
|
| شنوندگان عزيز، الان در خيابان كاوه هستيم، تراكم جمعيت آنقدر زياد شده كه در بعضي مواقع كاروان ما راه خودش را بسختي بازمي كند، مردم كه بهشدت تحت تأثیر شهادت 10 رزمندهی مجاهد خلق، قرارگرفتهاند هركدام بهنوعی با مجاهدين و مقاومت ايران ابراز همدردي و همبستگي میکنند و نسبت به خميني و جنايتكاراني كه در ردیف پاسداران خميني در منطقه عمل مینمایند و به نيابت از طرف جلاد جماران خون مجاهدين خلق را بر زمين میریزند، ابراز نفرت و انزجار میکنند. علاوه بر گردانهای رزمي مجاهد خلق و دهها خودروي نفربر كه دريك ستون طولاني پشت سر كاروان حركت میکنند، هزاران نفر از مردم شهر هم به ما پیوستهاند. بگفتهی خواهران و برادران مجاهدمان، همانطور كه خون مجاهد خلق خميني دجال را در جهان رسوا و بیآبرو كرد، الان همخون اين رزمندگان مجاهد خلق، قاتلين جنايتكارشان را مفتضح و رسوا میکند. اين را از بازتاب همين مراسم امروز در ميان مردم سليمانيه نيز بهخوبی میتوان فهميد. ● ● ●
| | عليرضا نادري (رسول)، علي جمالي (رامين)، رحيم هوشي (وهاب)، ايرج قصابي (مصباح)، ابراهيم پور وفایی (محمدتقی)، سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، سیفالله همتيان (بهادر)، جمال سبحاني (بهروز)، علیاکبر صالحي (جواد) و علیرضا همت مند (يعقوب). |
|
| |
|
| شنوندگان عزيز صداي مجاهد الان ساعت 3 و 30 دقیقهی بعدازظهر است و ما بعد از طي 5 كيلومتر راه به گورستان شهر سليمانيه بنام گرده سيوان رسیدهایم. تابوتهای حامل پيكرهاي مطهر شهدا توسط گروهان احترام بهردیف روي زمين گذاشته میشوند تا بر پيكر مطهر آنها نماز خوانده شود. من مادر دلاور مجاهد خلق مادر ابراهيم پور را میبینم كه با چهرهای مصمم، گوشهی تابوت دومين فرزندش را كه به راه رهايي و استقلال ميهن فديه داده است گرفته و تابوت را روي زمين میگذارند. ● ● ●
| | برخي از این جان باختگان یک سال، دو سال، سه سال و يا چهار سال سابقهی زندان داشتند. بهطور مشخص رحيم هوشي (وهاب) چهار سال در زندان تبريز بوده و نهايتاً محکومبه اعدام بود كه توانست فرصتي بدست آورده، به كمك يكي از نگهبانان زندان كه پاسدار وظیفه بود از سلول انفرادي فرار کند. در آخرين لحظات فرار، وقتیکه طرحش به نتیجهی نهايي رسيده بود از این نگهبان میخواهد كه افراد سلولهای ديگر را نيز فراري بدهد. ولي وقتي نگهبان سراغ بقيه میرود، آنها اعتماد نمیکنند و نمیپذیرند و لذا رحيم بهتنهایی با او فرار میکند. |
|
| |
|
| پس از برگزاري نماز و اداي احترام، پیکرهای شهداي سرافراز مجاهد خلق به خاک سپرده میشود، حال بگذار كه شهر سليمانيه عراق هم از خوني كه از پيكر خونفشان مجاهد خلق بیدریغ درراه آزادي و رهايي خلق ايران بر زمين ريخته میشود نشانههایی داشته باشد، بگذار كه اين خاك هم پيكر مجاهدين پاكبازي را كه درراه نجات ايران از چنگال خميني جان خودشان را به دست گرفته و به آبوآتش میزنند دربر بگيرد تا براي آيندگان گواهي باشد كه مجاهدين در هيچ جا و در هيچ شرايطي از فدا كردن جان خود درراه خلق و میهنشان دریغ نكردند. شنوندگان عزيز، هماکنون برادر مجاهد ابراهيم ذاكري، پشت تريبون قرارگرفته و سخنراني خود را آغاز میکند. '''سخنراني برادر مجاهد ابراهيم ذاكري در تشییعجنازه 10 رزمندهی شهيد مجاهد خلق'''
| | رحيم كارگري بود كه قبل از قيام ضد سلطنتي و در جریان قيام ۲۲ بهمن فعال بود و بعد از آن بعنوان هوادار مجاهدين، يك چهرهی شناختهشدهی فعالیتهای كارگري در تبریز بود. |
|
| |
|
| سخنراني برادر مجاهد ابراهيم ذاكري از اعضاي هيئت اجرايي سازمان مجاهدين خلق ايران
| | عليرضا نادري (رسول) يعني فرمانده اين واحد كه دانشجوي رشتهی زمینشناسی بود حداقل ۶۰ عمليات در منطقه داشت و همرزمان او خاطرهها و درسهای زيادي از او به یاد دارند. |
|
| |
|
| بنام خدا و بنام خلق قهرمان ايران
| | ايرج قصابي (مصباح) بارها گفته بود كه رژيم ایران فقط میتواند به جسد و سلاح تکهتکه شدهی من دست پيدا كند. و تنها سلاحي را كه افراد یکتی نبرده بودند سلاح مصباح بود كه با نارنجكش همراه جسدش تکهتکه شده بود. |
|
| |
|
| بنام مسعود و مریم
| | سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، فرزند دوم خانوادهی ابراهيم پور است كه این خانواده از دست می دهد. برادرش مجيد در سال ۶۰ بدست کارگزاران رژیم خميني تیرباران شده بود. |
|
| |
|
| و بنام ده رزمندهی قهرمان مجاهد خلق
| | سابقهی اين جنایتها در ظرف دو سه سال گذشته ا |
|
| |
|
| كه در پيش روي ما آرمیدهاند و دو روز
| | همين دو ماه پيش بود كه لابد شنيديد كه در جادهی سليمانيه ـ كركوك افراد مسلح يه كتي بهسوی يك از خودروهاي حامل چند تن از خواهران و برادرانمان آتش باز كردند و در آن جريان فاطمه زائريان، ششمين شهيد از خانوادهی زائريان همراه با سه رزمنده مجاهد خلق، مهدي خان محمدي، عزتالله آشام و سيد احمد موسوي به شهادت رسيدند. در جريان اين تهاجم رذيلانه كودك چهارسالهی شهيد فاطمه در بغل مادرش زخمي شد. قبل از اين هم در ۳۱ تيرماه ۶۳ يكي از برادرانمان بنام هوشنگ عباسي (جلال) را در حال نماز به شهادت رساندند و يكي ديگر از برادرانمان را در آنجا بهشدت مجروح كردند. در سال ۶۳ یکبار ديگر در جادهی سليمانيه – كركوك باز افراد مسلح يه كتي براي رزمندگان مجاهد خلق كمين گذاشته و قصد دستگيري آنها و سرقت ماشینشان را داشتند كه در جريان درگيري ۲ تن از برادرانمان بهشدت مجروح شدند كه الان هر دودست يك از آنها فلج است. تا حالا موارد تیراندازی به ماشینهای ما از جانب افراد مسلح يه كتي در مسیرهایی كه تردد داشتيم بسيار زياد بوده است. در داخل همين سليمانيه، در ”موكبه “ در ”رانيه “ در جادهی ”ماوت “ و برخي جاهاي ديگر، علاوه بر اين تا حالا، حداقل 5 ماشين از ما به سرقت بردند و حداقل ۱۳ مورد غارت و خلع سلاح كردند. البته توجه داريد كه تمامي اینها به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بهاي پافشاري روي اصولشان را میپرداختند؛ و بهطور مشخصتر به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بر اساس تأکیدات برادرمان مسعود، عليرغم تمامي برخوردهاي رذیلانهی اینها، سعي در جلوگيري از درگيري و سعي در برخورد تفاهمآمیز داشتند والا هیچکس را ياراي دستيابي به سلاح مجاهد خلق نيست. حداقل در ۳۳ مورد مشخص مانع از عمليات ما و ترددمان به داخل ايران براي تهاجم به پایگاههای رژيم خميني، شدهاند. علاوه بر همهی اینها لابد شنیدهاید كه ما بنا به درخواست رهبري يه كتي مقرهاي خودمان را در ” گلاله “ و ”قاميشه “ بدست خودمان منفجر كرديم تا آنها را در خوشخدمتی به خميني تحويل رژيم خميني ندهند. چون آنها اين برنامه را داشتند كه پایگاههای مجاهدين را تحويل خميني بدهند و لذا ما عليرغم بهاي سنگيني كه براي ساختن اين پایگاهها خرج كرده بوديم یکجا صد ميليون تومان مخارج را (صرفنظر از انرژیهای تشكيلاتي كه گذاشته بوديم) ناديده گرفتيم و باز بهاي اصولي گري خودمان را با انفجار مقرهاي ساختهشده بدست خودمان، پرداختيم. علاوه بر اين دو مقر، ما مقرهاي ” سونه “ ” كِنارو “ و ” كردآوه “ را هم به خاطر فشارهاي يه كتي (چون میخواست مزدوران خميني را به آنجاها بياورد) تخليه كرديم. تا بازهم حسن نيتمان را براي جلوگيري از درگيري براي صدمين بار به آنها نشان بدهيم. علاوه بر اين، رفتار آنها با رزمندگان مجاهد خلق كاملاً مشخص میکند كه آنها با هواداران ما در كردستان چه رفتاري کردهاند. بخصوص با ایرانیهایی كه به عراق آمده و در نوار مرزي زندگي میکنند. موارد زيادي از ضرب و شتم و دستگيري آنها را هم درگذشته داشتيم و گزارششده است. البته ما میدانستیم كه شرط اوليه و مقدم خميني براي هر نيرويي كه بخواهد به آن نزديك بشود جنگيدن با مجاهدين است. بارها در این جريانات با رهبري يه كتي تماس گرفتيم و از آنها بهطور مشخص سؤال كرديم كه آيا شما با ما قصد جنگ و درگیری داريد؟ و آنها هر بار بهطور مشخص انكار كردند. فیالمثل بعد از جريان انفجار پایگاههایمان در ” گلاله “ و ”قاميشه “، با آنها تماس گرفتيم و از آنها جويا شديم كه مواضعشان در قبال ما چيست؟ و خلاصه چه خطي را تعقيب میکنند؟ و بهطور صريح و روشن از آنها پرسيديم كه آيا با ما قصد جنگ و درگيري داريد يا نه؟ كه آنها عليرغم اعمال گذشتهشان صريحاً انكار كردند. همینطور بعد از جريان شهادت خواهرمان فاطمه زائريان و سه رزمندهی مجاهد خلق در جادهی سليمانيه – كركوك یکبار ديگر صريحاً مواضعشان در قبال سازمان را جويا شديم كه اگر با ما قصد درگيري دارند بهطور صريح و مشخص بگويند تا تكليفمان را بدانيم، باز آنها انكار كردند و گفتند نه قصد درگيري نداشتيم و نداريم. البته در اينجا من بايد تأکید كنم كه در تمامی اين موارد، وقتي رزمندگان مجاهد خلق با اين رذالتها، مزدوریها و خودفروشیها روبرو میشدند، ما را زير فشار میگذاشتند كه در قبال آنها مواضع قاطع بگيريم؛ اما تأکیدات برادرمان مسعود مانع از اين میشد كه ما بهجز حداكثر انعطاف و صبر، كار ديگري در قبال آنها بكنيم؛ اما متأسفانه تهاجم جنايتكار اخير، نشان داد كه تمامي صبر و تحمل و تمامی بهايي كه ما درگذشته پرداختيم از جانب آنها فهم نشده و از صبر ما سوءاستفاده كردند. بهواقع آنها مجاهدين را نشناختهاند. كه البته خوب بود از تجربهی مجاهدين با خميني درس میگرفتند. از تجربهی اصولي گري مجاهدين و پافشاریشان روي اصول درس میگرفتند. يكي از برادرها تذكر داده كه به تیراندازیشان به هنگ آموزشي رزمندگان مجاهد خلق دركهريزه اشاره نكردم. بله اشاره میکنم كه وقتي يك واحد از رزمندگان مجاهد خلق، در حوالي كهريزه مشغول آموزش بودند یکباره از سوي افراد مسلح يه كتي بهشدت زير آتشگرفته شدند كه اگر هشياري بچهها و بهطور مشخص فرماندهشان نبود دقيقاً در آنجا بهاي سنگيني میپرداختیم. ولي در آن جريان فقط چند نفر از برادرانمان زخمي شدند؛ اما آتش آنها طوري بود كه درواقع قصد به شهادت رساندن بچهها را داشتند. ما طي اين مدت نه در رابطه با يه كتي، بلكه در رابطه با همه، نهايت احترام را به حقوق آنها داشتيم. بهطور مشخص فكر میکنیم كه خود رهبران يه كتي فراموش نکردهاند كه بعد از تصويب طرح خودمختاري در شوراي ملي مقاومت (كه بهطور مشخص در اثر تلاشهای پيگير برادرمان مسعود در شورا به تصويب رسيد ويكي از پیروزیهای شورا بود) آنها هیئتی پيش برادرمان مسعود فرستاده بودند و از قضايا تشكر كرده بودند و باز فراموش نکردهاند كه طي اين مدت گر چه برخوردهاي آنها با ما اینچنین بوده است، اما ما در هركجا كه در کردستان عراق پايگاه و مقر داشتيم، بهواقع حتي خانوادههای آنها هم از امداد و امكانات پزشكي مجاهدين بهرهور بودند؛ اما اين جريان، جريان جنايت دو روز پيش، نشان داد كه آنها بيش از آ ینها با خميني رفتهاند كه به روي مجاهدين تيغ نكشند. ما هم اعلام میکنیم كه ما ازاینپس به سكوتمان خاتمه خواهيم داد. ديگر روابط ما و چارچوبی كه تا اين تاريخ، تاريخ شهادت اين عزيزان – ما با يه كتي تنظيم كرده بوديم ورق خورد. ازاینپس هرگونه حمله و هجوم اين اوباشان و جنايتكاران را با تمام قوا پاسخخواهیم داد و آنها را به كيفر شایستهشان خواهيم رساند. البته بايد اضافه كنم، همانطوری كه در اخبار راديو مجاهد نيز دراینباره آمده بود، درواقع عاملان و آمران اين جنايت پليد هم نبايستي فكر كنند كه از مجازات و كيفر و خشم خلق قهرمان و مجاهد پرور ايران و مقاومت عادلانهی مردم ايران مصون خواهند بود. مطمئناً جز ننگ، ذلت و تباهي، براي اين جنايتكاران نخواهد بود. مرگ بر خميني – درود بر رجوي |
| | |
| پيش در ”پشت آشان “ به خاك و خون غلتيدند.
| |
| | |
| با تشكر از تمامي حضار و خواهران و برادران و با تشكر از تمامي حمایتها، ابراز همدردیها و کمکهایی كه از آغاز شهادت اين ده رزمندهی مجاهد خلق از سوي مردم كردستان عراق نثار مجاهدين شده و بخصوص با ابلاغ پیامهای تبريك و تسليت رهبري سازمان مجاهدين خلق ايران، مسعود و مريم، بهتمامی خانوادهها و بازماندگان شهداي مجاهد خلق و کلیهی خواهران و برادران. امروز در مراسم خاکسپاری اين عزيزان، دورهم جمع شدهایم تا براي ادامهی راه آنها سوگند بخوريم و همچنين جمع شدهایم تا گزارشي از آنچه كه گذشت و بخصوص گزارشي از اقدامات و جنایتهایی كه تاكنون از سوی افراد مسلح يه كتي در رابطه با مجاهدين صورت گرفته، به مردم كردستان عراق بدهيم و از آنها براي قضاوت دراینباره كمك بطلبيم. بنابراين من مقدمتاً بهطور خلاصه، به شرح ماوقع، يعني جرياني كه دو روز پيش اتفاق افتاد، میپردازم. روز سهشنبه، ساعت 3 بعدازظهر درحالیکه يك گروهان از رزمندگان مجاهد خلق قصد ورود به ايران از منطقهی مرزي پيرانشهر داشتند، در حال ورود به روستاي ” پشت آشان “ با افراد مسلح يه كتي روبرو میشوند. ابتدا يازده نفر از پیشقراولان مجاهد خلق، كه جلوتر از بقيه میخواستند وارد روستا بشوند با افراد مسلح يه كتي روبرو میشوند. آنها در ابتدا فريبكارانه با مجاهدين برخورد صمیمی كرده و ضمن گرم كردن سر آنها سعي میکنند كه در ارتفاعات اطراف موضعگیری نمايند. ازآنجاکه بخصوص بنا به توصیهی رهبري سازمان و بهطور مشخص بنا به تأکیدات برادر مجاهدمان مسعود، ما از هرگونه درگيري با افراد مسلح يه كتي اجتناب میکردیم و بهطور مشخص برادران مجاهدمان كه براي مأموریت میرفتند سعي در اجتناب ازهر گونه درگيري داشتند، لذا مجاهدين سعي میکنند در مقابل مزاحمتهای اولیهای كه افراد مسلح يه كتي برايشان فراهم میکنند با مسالمت برخورد نمايند؛ اما آن جنايتكاران كه قصد خلع سلاح و دستگيري رزمندگان مجاهد خلق را داشتند وقتیکه با مقاومت برادران مجاهد ما روبرو میشوند، یکباره از اطراف بروي آنها آتش بازمي كنند و درهمان دقايق اول اين ده رزمندهی مجاهد خلق كه امروز در جلوي چشمان شما آرمیدهاند را به خاك و خون میکشند. بر اساس اخباري كه به دستمان رسيده است، طي زمان كوتاهي كه يكي دو نفر از رزمندگان مجاهد خلق فرصت تیراندازی پيدا میکنند، دو الي چهار نفر از جنايتكاران نيز به کیفر جنایتشان رسیدهاند؛ اما اين جنايت فقط به شهادت رساندن ده رزمندهی مجاهد خلق نبود بلكه جنايتي بود در اوج سفاكي در اوج قساوت و بیرحمی. اگر اجساد مطهر شهدا را مشاهده میکردید متوجه صحبتهای من میشدید و صحبتهای مرا شخصاً نيز تأیید میکردید. تمامي اجساد مطهر شهدا را با رگبار ژ-3 و كلاشينكف متلاشي نمودند، نمونهی جنايتي كه اینها در اينجا مرتكب شدند را ما فقط در شهرهاي ايران بدست دژخيمان خميني داشتيم. البته آنجا، چونکه مواضعمان در قبال دشمن را از ديرباز مشخص كرده بوديم، با آمادگي كامل و تا آخرين فشنگ میجنگیدیم ولي اين جنايتكاران از حسن تفاهم رهبري سازمان مجاهدين، بسا سوءاستفاده كردند. آنها مانند راهزنان و دزدان مسلح، حتي لباس، كفش، ساعت و اموال اين شهدا را هم غارت کردهاند. افراد مسلح يه كتي بعد از به شهادت رساندن اين عزيزان زبونانه پا به فرار گذاشتند بهنحویکه وقتي بعد از چند ساعت واحد بعدي رزمندگان مجاهد خلق به محل میرسد از آنها اثري نبوده است. بعد از دريافت خبر گردانهایی از قرارگاههای مختلف مجاهد خلق، عليرغم وضعيت جادهها در شب به محل اعزام شدند و برادران ما درهمان نیمهشب خودشان را به محل رساندند و تا ساعت 4 بعدازظهر روز بعد تمامي اطراف آنجا را گشتند ولي اثري از جنايتكاران نبود. موقعي كه من خودم به آنجا رفتم و اجساد متلاشیشدهی شهدا را مشاهده كردم چهرهی همهی آنها گويي در حالت خنده بخواب رفته بود. وقتي مردم روستا در جريان اين جنايت قرار گرفتند بسيار متأثر شدند و يكي از روستاييان ضمن اظهار همدردي گفته بود، بچهها مظلومانه در دل سگهای هار آمدند. در جريان حملونقل اجساد مطهر شهدا و انتقالشان از روستاي ” پشت آشان “ تا سليمانيه نيز وقتي مردم روستاها و شهرکهای بين راه در جریان اين جنايت قرار میگرفتند از يكسو نفرت خودشان را نسبت به اين جنايت ابراز میداشتند و از سوي ديگر با سازمان اظهار همدردي میکردند. نام اين ده رزمندهی مجاهد خلق كه براي دفاع از شرف و براي سرنگون كردن رژيم ضد بشري خميني سلاح بدست گرفته و در صفوف مجاهدين بنام سرباز مسعود میجنگیدند ازاینقرار است: عليرضا نادري (رسول)، علي جمالي (رامين)، رحيم هوشي (وهاب)، ايرج قصابي (مصباح)، ابراهيم پور وفایی (محمدتقی)، سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، سیفالله همتيان (بهادر)، جمال سبحاني (بهروز)، علیاکبر صالحي (جواد) و علیرضا همت مند (يعقوب). هريك از اين عزيزان در مبارزه با دژخيمان خميني سابقهها داشتند. برخي از سیاهچالهای رژيم ضد بشري خميني فرار كرده بودند. برخي یک سال، دو سال، سه سال و يا چهار سال سابقهی زندان داشتند. بهطور مشخص برادر شهيدمان رحيم هوشي (وهاب) چهار سال در زندان تبريز بوده و نهايتاً محکومبه اعدام بود كه توانست فرصتي بدست آورده، از سلول انفرادي فرار کند. در آخرين لحظات فرار، رحيم كه به كمك يكي از نگهبانان زندان كه پاسدار وظیفه بود میخواست فرار كند وقتیکه طرحش به نتیجهی نهايي رسيده بود از او میخواهد كه بجاي فرار او بهتنهایی، افراد سلولهای ديگر را نيز همراهش فراري بدهد. ولي وقتي نگهبان سراغ بقيه میرود، آنها اعتماد نمیکنند و نمیپذیرند و لذا رحيم بهتنهایی با او فرار میکند. رحيم كارگري بود كه قبل از قيام ضد سلطنتي و در جریان قيام 22/بهمن فعال بود و بعدازآن بعنوان هوادار مجاهدين، يك چهرهی شناختهشدهی فعالیتهای كارگري در تبریز بود. عليرضا نادري (رسول) يعني فرمانده اين واحد كه دانشجوي رشتهی زمینشناسی بود حداقل 60 عمليات در منطقه داشت و همرزمان او خاطرهها و درسهای زيادي از او به یاد دارند. ايرج قصابي (مصباح) يكپارچه آتش بو هیچوقت شوق و شور و خنده از لبهای او محو نمیشد. چهرهی خندان او حتي بعد از شهادت هم خندان بود بهواقع سمبلي از حداكثر تهاجم بود و بارها گفته بود كه رژيم فقط میتواند به جسد و سلاح تکهتکه شدهی من دست پيدا كند. میخواهم گزارش كنم كه ايرج به عهدش وفا كرد. تنها سلاحي را كه اين جنايتكارها نبرده بودند سلاح مصباح بود كه با نارنجكش همراه جسدش تکهتکه شده بود. سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، فرزند دوم خانوادهی ابراهيم پور است كه فدیهی رهايي خلق در زنجيرمان میشود. برادرش مجيد در سال 60 بدست دژخيمان خميني تیرباران شده بود. فرصت نيست كه من به معرفي تکتک اين عزيزان بپردازم. درواقع اين اولين مورد جنايت يا تجاوزي نبود كه از طرف افراد مسلح يه كتي عليه رزمندگان مجاهد خلق صورت گرفته است، به همين خاطر من ابتدا به سابقهی اين جنایتها در ظرف دو سه سال گذشته اشارهای میکنم و بعد قضاوت راجع به تصمیمگیری سازمان را به عهدهی شما میگذارم. شما مردم كردستان عراق، همين دو ماه پيش بود كه لابد شنيديد كه در جادهی سليمانيه ـ كركوك افراد مسلح يه كتي بهسوی يك از خودروهاي حامل چند تن از خواهران و برادرانمان آتش باز كردند و در آن جريان فاطمه زائريان، ششمين شهيد از خانوادهی زائريان همراه با سه رزمنده مجاهد خلق، مهدي خان محمدي، عزتالله آشام و سيد احمد موسوي به شهادت رسيدند. در جريان اين تهاجم رذيلانه كودك چهارسالهی شهيد فاطمه در بغل مادرش زخمي شد. قبل از اين هم در 31/تيرماه / 63 يكي از برادرانمان بنام هوشنگ عباسي (جلال) را در حال نماز به شهادت رساندند و يكي ديگر از برادرانمان را در آنجا بهشدت مجروح كردند. در سال 63 یکبار ديگر در جادهی سليمانيه – كركوك باز افراد مسلح يه كتي براي رزمندگان مجاهد خلق كمين گذاشته و قصد دستگيري آنها و سرقت ماشینشان را داشتند كه در جريان درگيري 2 تن از برادرانمان بهشدت مجروح شدند كه الان هر دودست يك از آنها فلج است. تا حالا موارد تیراندازی به ماشینهای ما از جاني افراد مسلح يه كتي در مسیرهایی كه تردد داشتيم بسيار زياد بوده است. در داخل همين سليمانيه، در ”موكبه “ در ”رانيه “ در جادهی ”ماوت “ و برخي جاهاي ديگر، علاوه بر اين تا حالا، حداقل 5 ماشين از ما به سرقت بردند و حداقل 13 مورد غارت و خلع سلاح كردند. البته توجه داريد كه تمامي اینها به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بهاي پافشاري روي اصولشان را میپرداختند؛ و بهطور مشخصتر به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بر اساس تأکیدات برادرمان مسعود، عليرغم تمامي برخوردهاي رذیلانهی اینها، سعي در جلوگيري از درگيري و سعي در برخورد تفاهمآمیز داشتند والا هیچکس را ياراي دستيابي به سلاح مجاهد خلق نيست. حداقل در 33 مورد مشخص مانع از عمليات ما و ترددمان به داخل ايران براي تهاجم به پایگاههای رژيم خميني، شدهاند. علاوه بر همهی اینها لابد شنیدهاید كه ما بنا به درخواست رهبري يه كتي مقرهاي خودمان را در ” گلاله “ و ”قاميشه “ بدست خودمان منفجر كرديم تا آنها را در خوشخدمتی به خميني تحويل رژيم خميني ندهند. چون آنها اين برنامه را داشتند كه پایگاههای مجاهدين را تحويل خميني بدهند و لذا ما عليرغم بهاي سنگيني كه براي ساختن اين پایگاهها خرج كرده بوديم یکجا صد ميليون تومان مخارج را (صرفنظر از انرژیهای تشكيلاتي كه گذاشته بوديم) ناديده گرفتيم و باز بهاي اصولي گري خودمان را با انفجار مقرهاي ساختهشده بدست خودمان، پرداختيم. علاوه بر اين دو مقر، ما مقرهاي ” سونه “ ” كِنارو “ و ” كردآوه “ را هم به خاطر فشارهاي يه كتي (چون میخواست مزدوران خميني را به آنجاها بياورد) تخليه كرديم. تا بازهم حسن نيتمان را براي جلوگيري از درگيري براي صدمين بار به آنها نشان بدهيم. علاوه بر اين، رفتار آنها با رزمندگان مجاهد خلق كاملاً مشخص میکند كه آنها با هواداران ما در كردستان چه رفتاري کردهاند. بخصوص با ایرانیهایی كه به عراق آمده و در نوار مرزي زندگي میکنند. موارد زيادي از ضرب و شتم و دستگيري آنها را هم درگذشته داشتيم و گزارششده است. البته ما میدانستیم كه شرط اوليه و مقدم خميني براي هر نيرويي كه بخواهد به آن نزديك بشود جنگيدن با مجاهدين است. بارها در این جريانات با رهبري يه كتي تماس گرفتيم و از آنها بهطور مشخص سؤال كرديم كه آيا شما با ما قصد جنگ و درگیری داريد؟ و آنها هر بار بهطور مشخص انكار كردند. فیالمثل بعد از جريان انفجار پایگاههایمان در ” گلاله “ و ”قاميشه “، با آنها تماس گرفتيم و از آنها جويا شديم كه مواضعشان در قبال ما چيست؟ و خلاصه چه خطي را تعقيب میکنند؟ و بهطور صريح و روشن از آنها پرسيديم كه آيا با ما قصد جنگ و درگيري داريد يا نه؟ كه آنها عليرغم اعمال گذشتهشان صريحاً انكار كردند. همینطور بعد از جريان شهادت خواهرمان فاطمه زائريان و سه رزمندهی مجاهد خلق در جادهی سليمانيه – كركوك یکبار ديگر صريحاً مواضعشان در قبال سازمان را جويا شديم كه اگر با ما قصد درگيري دارند بهطور صريح و مشخص بگويند تا تكليفمان را بدانيم، باز آنها انكار كردند و گفتند نه قصد درگيري نداشتيم و نداريم. البته در اينجا من بايد تأکید كنم كه در تمامی اين موارد، وقتي رزمندگان مجاهد خلق با اين رذالتها، مزدوریها و خودفروشیها روبرو میشدند، ما را زير فشار میگذاشتند كه در قبال آنها مواضع قاطع بگيريم؛ اما تأکیدات برادرمان مسعود مانع از اين میشد كه ما بهجز حداكثر انعطاف و صبر، كار ديگري در قبال آنها بكنيم؛ اما متأسفانه تهاجم جنايتكار اخير، نشان داد كه تمامي صبر و تحمل و تمامی بهايي كه ما درگذشته پرداختيم از جانب آنها فهم نشده و از صبر ما سوءاستفاده كردند. بهواقع آنها مجاهدين را نشناختهاند. كه البته خوب بود از تجربهی مجاهدين با خميني درس میگرفتند. از تجربهی اصولي گري مجاهدين و پافشاریشان روي اصول درس میگرفتند. يكي از برادرها تذكر داده كه به تیراندازیشان به هنگ آموزشي رزمندگان مجاهد خلق دركهريزه اشاره نكردم. بله اشاره میکنم كه وقتي يك واحد از رزمندگان مجاهد خلق، در حوالي كهريزه مشغول آموزش بودند یکباره از سوي افراد مسلح يه كتي بهشدت زير آتشگرفته شدند كه اگر هشياري بچهها و بهطور مشخص فرماندهشان نبود دقيقاً در آنجا بهاي سنگيني میپرداختیم. ولي در آن جريان فقط چند نفر از برادرانمان زخمي شدند؛ اما آتش آنها طوري بود كه درواقع قصد به شهادت رساندن بچهها را داشتند. ما طي اين مدت نه در رابطه با يه كتي، بلكه در رابطه با همه، نهايت احترام را به حقوق آنها داشتيم. بهطور مشخص فكر میکنیم كه خود رهبران يه كتي فراموش نکردهاند كه بعد از تصويب طرح خودمختاري در شوراي ملي مقاومت (كه بهطور مشخص در اثر تلاشهای پيگير برادرمان مسعود در شورا به تصويب رسيد ويكي از پیروزیهای شورا بود) آنها هیئتی پيش برادرمان مسعود فرستاده بودند و از قضايا تشكر كرده بودند و باز فراموش نکردهاند كه طي اين مدت گر چه برخوردهاي آنها با ما اینچنین بوده است، اما ما در هركجا كه در کردستان عراق پايگاه و مقر داشتيم، بهواقع حتي خانوادههای آنها هم از امداد و امكانات پزشكي مجاهدين بهرهور بودند؛ اما اين جريان، جريان جنايت دو روز پيش، نشان داد كه آنها بيش از آ ینها با خميني رفتهاند كه به روي مجاهدين تيغ نكشند. ما هم اعلام میکنیم كه ما ازاینپس به سكوتمان خاتمه خواهيم داد. ديگر روابط ما و چارچوبی كه تا اين تاريخ، تاريخ شهادت اين عزيزان – ما با يه كتي تنظيم كرده بوديم ورق خورد. ازاینپس هرگونه حمله و هجوم اين اوباشان و جنايتكاران را با تمام قوا پاسخخواهیم داد و آنها را به كيفر شایستهشان خواهيم رساند. البته بايد اضافه كنم، همانطوری كه در اخبار راديو مجاهد نيز دراینباره آمده بود، درواقع عاملان و آمران اين جنايت پليد هم نبايستي فكر كنند كه از مجازات و كيفر و خشم خلق قهرمان و مجاهد پرور ايران و مقاومت عادلانهی مردم ايران مصون خواهند بود. مطمئناً جز ننگ، ذلت و تباهي، براي اين جنايتكاران نخواهد بود. مرگ بر خميني – درود بر رجوي
| |
حمله تروریستی پشت آشان
بعد از ظهر سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۶۵ حوالی ساعت ۳ یازده تن از افراد یکی از واحدهای عملیاتی مجاهدین خلق که بعنوان پیش قراولان واحد اصلی در حال عبور از روستای «پشت آشان» واقع در نوار مرزی (از توابع استان سلیمانیه عراق) به جانب ایران بودند، بدون کمترین قصد درگیری با افراد گروه یکتی مورد تعرض آنها قرار گرفتند.
۲۰ نفر از افراد یکتی پس از محاصره این واحدعملیاتی، ابتدا قصد خود مبنی بر خلع سلاح و دستگیری مجاهدین را آشکار و اعلام می کنند، سپس وقتی که می بینند مجاهدین خلق تسلیم نمی شوند، در حالیکه بیش از ده دقیقه از شروع محاصره و گفتگو نگذشته بود، بر روی آنها آتش می گشایند. متعاقباٌ ده تن از مجاهدین به شهادت می رسند و فقط یکی از افراد واحد که مجروح شده بود خود را می تواند به واحد اصلی رسانده و آنها را از قضایا مطلع سازد.
در آخرین لحظات در اثر تیراندازی متقابل یکی از مجاهدین ۲ تن از اقراد یکتی نیز از پای در می آیند.
بلافاصله پسازاین جريان چند گردان از واحدهای رزمي مجاهدین خلق به محل واقعه اعزام گرديدند و ضمن تعقيب و جستجوي قاتلان كه البته همگي فرار كرده بودند پيكرهاي جان باختگان را به يكي از قرارگاههای مجاهدين در نوار مرزي منتقل كردند.
اسامی جان باختگان مجاهد در این حمله
عليرضا نادري (رسول)، علي جمالي (رامين)، رحيم هوشي (وهاب)، ايرج قصابي (مصباح)، ابراهيم پور وفایی (محمدتقی)، سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، سیفالله همتيان (بهادر)، جمال سبحاني (بهروز)، علیاکبر صالحي (جواد) و علیرضا همت مند (يعقوب).
برخي از این جان باختگان یک سال، دو سال، سه سال و يا چهار سال سابقهی زندان داشتند. بهطور مشخص رحيم هوشي (وهاب) چهار سال در زندان تبريز بوده و نهايتاً محکومبه اعدام بود كه توانست فرصتي بدست آورده، به كمك يكي از نگهبانان زندان كه پاسدار وظیفه بود از سلول انفرادي فرار کند. در آخرين لحظات فرار، وقتیکه طرحش به نتیجهی نهايي رسيده بود از این نگهبان میخواهد كه افراد سلولهای ديگر را نيز فراري بدهد. ولي وقتي نگهبان سراغ بقيه میرود، آنها اعتماد نمیکنند و نمیپذیرند و لذا رحيم بهتنهایی با او فرار میکند.
رحيم كارگري بود كه قبل از قيام ضد سلطنتي و در جریان قيام ۲۲ بهمن فعال بود و بعد از آن بعنوان هوادار مجاهدين، يك چهرهی شناختهشدهی فعالیتهای كارگري در تبریز بود.
عليرضا نادري (رسول) يعني فرمانده اين واحد كه دانشجوي رشتهی زمینشناسی بود حداقل ۶۰ عمليات در منطقه داشت و همرزمان او خاطرهها و درسهای زيادي از او به یاد دارند.
ايرج قصابي (مصباح) بارها گفته بود كه رژيم ایران فقط میتواند به جسد و سلاح تکهتکه شدهی من دست پيدا كند. و تنها سلاحي را كه افراد یکتی نبرده بودند سلاح مصباح بود كه با نارنجكش همراه جسدش تکهتکه شده بود.
سعید رضا ابراهيم پور (مجيد)، فرزند دوم خانوادهی ابراهيم پور است كه این خانواده از دست می دهد. برادرش مجيد در سال ۶۰ بدست کارگزاران رژیم خميني تیرباران شده بود.
سابقهی اين جنایتها در ظرف دو سه سال گذشته ا
همين دو ماه پيش بود كه لابد شنيديد كه در جادهی سليمانيه ـ كركوك افراد مسلح يه كتي بهسوی يك از خودروهاي حامل چند تن از خواهران و برادرانمان آتش باز كردند و در آن جريان فاطمه زائريان، ششمين شهيد از خانوادهی زائريان همراه با سه رزمنده مجاهد خلق، مهدي خان محمدي، عزتالله آشام و سيد احمد موسوي به شهادت رسيدند. در جريان اين تهاجم رذيلانه كودك چهارسالهی شهيد فاطمه در بغل مادرش زخمي شد. قبل از اين هم در ۳۱ تيرماه ۶۳ يكي از برادرانمان بنام هوشنگ عباسي (جلال) را در حال نماز به شهادت رساندند و يكي ديگر از برادرانمان را در آنجا بهشدت مجروح كردند. در سال ۶۳ یکبار ديگر در جادهی سليمانيه – كركوك باز افراد مسلح يه كتي براي رزمندگان مجاهد خلق كمين گذاشته و قصد دستگيري آنها و سرقت ماشینشان را داشتند كه در جريان درگيري ۲ تن از برادرانمان بهشدت مجروح شدند كه الان هر دودست يك از آنها فلج است. تا حالا موارد تیراندازی به ماشینهای ما از جانب افراد مسلح يه كتي در مسیرهایی كه تردد داشتيم بسيار زياد بوده است. در داخل همين سليمانيه، در ”موكبه “ در ”رانيه “ در جادهی ”ماوت “ و برخي جاهاي ديگر، علاوه بر اين تا حالا، حداقل 5 ماشين از ما به سرقت بردند و حداقل ۱۳ مورد غارت و خلع سلاح كردند. البته توجه داريد كه تمامي اینها به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بهاي پافشاري روي اصولشان را میپرداختند؛ و بهطور مشخصتر به اين خاطر بوده است كه مجاهدين بر اساس تأکیدات برادرمان مسعود، عليرغم تمامي برخوردهاي رذیلانهی اینها، سعي در جلوگيري از درگيري و سعي در برخورد تفاهمآمیز داشتند والا هیچکس را ياراي دستيابي به سلاح مجاهد خلق نيست. حداقل در ۳۳ مورد مشخص مانع از عمليات ما و ترددمان به داخل ايران براي تهاجم به پایگاههای رژيم خميني، شدهاند. علاوه بر همهی اینها لابد شنیدهاید كه ما بنا به درخواست رهبري يه كتي مقرهاي خودمان را در ” گلاله “ و ”قاميشه “ بدست خودمان منفجر كرديم تا آنها را در خوشخدمتی به خميني تحويل رژيم خميني ندهند. چون آنها اين برنامه را داشتند كه پایگاههای مجاهدين را تحويل خميني بدهند و لذا ما عليرغم بهاي سنگيني كه براي ساختن اين پایگاهها خرج كرده بوديم یکجا صد ميليون تومان مخارج را (صرفنظر از انرژیهای تشكيلاتي كه گذاشته بوديم) ناديده گرفتيم و باز بهاي اصولي گري خودمان را با انفجار مقرهاي ساختهشده بدست خودمان، پرداختيم. علاوه بر اين دو مقر، ما مقرهاي ” سونه “ ” كِنارو “ و ” كردآوه “ را هم به خاطر فشارهاي يه كتي (چون میخواست مزدوران خميني را به آنجاها بياورد) تخليه كرديم. تا بازهم حسن نيتمان را براي جلوگيري از درگيري براي صدمين بار به آنها نشان بدهيم. علاوه بر اين، رفتار آنها با رزمندگان مجاهد خلق كاملاً مشخص میکند كه آنها با هواداران ما در كردستان چه رفتاري کردهاند. بخصوص با ایرانیهایی كه به عراق آمده و در نوار مرزي زندگي میکنند. موارد زيادي از ضرب و شتم و دستگيري آنها را هم درگذشته داشتيم و گزارششده است. البته ما میدانستیم كه شرط اوليه و مقدم خميني براي هر نيرويي كه بخواهد به آن نزديك بشود جنگيدن با مجاهدين است. بارها در این جريانات با رهبري يه كتي تماس گرفتيم و از آنها بهطور مشخص سؤال كرديم كه آيا شما با ما قصد جنگ و درگیری داريد؟ و آنها هر بار بهطور مشخص انكار كردند. فیالمثل بعد از جريان انفجار پایگاههایمان در ” گلاله “ و ”قاميشه “، با آنها تماس گرفتيم و از آنها جويا شديم كه مواضعشان در قبال ما چيست؟ و خلاصه چه خطي را تعقيب میکنند؟ و بهطور صريح و روشن از آنها پرسيديم كه آيا با ما قصد جنگ و درگيري داريد يا نه؟ كه آنها عليرغم اعمال گذشتهشان صريحاً انكار كردند. همینطور بعد از جريان شهادت خواهرمان فاطمه زائريان و سه رزمندهی مجاهد خلق در جادهی سليمانيه – كركوك یکبار ديگر صريحاً مواضعشان در قبال سازمان را جويا شديم كه اگر با ما قصد درگيري دارند بهطور صريح و مشخص بگويند تا تكليفمان را بدانيم، باز آنها انكار كردند و گفتند نه قصد درگيري نداشتيم و نداريم. البته در اينجا من بايد تأکید كنم كه در تمامی اين موارد، وقتي رزمندگان مجاهد خلق با اين رذالتها، مزدوریها و خودفروشیها روبرو میشدند، ما را زير فشار میگذاشتند كه در قبال آنها مواضع قاطع بگيريم؛ اما تأکیدات برادرمان مسعود مانع از اين میشد كه ما بهجز حداكثر انعطاف و صبر، كار ديگري در قبال آنها بكنيم؛ اما متأسفانه تهاجم جنايتكار اخير، نشان داد كه تمامي صبر و تحمل و تمامی بهايي كه ما درگذشته پرداختيم از جانب آنها فهم نشده و از صبر ما سوءاستفاده كردند. بهواقع آنها مجاهدين را نشناختهاند. كه البته خوب بود از تجربهی مجاهدين با خميني درس میگرفتند. از تجربهی اصولي گري مجاهدين و پافشاریشان روي اصول درس میگرفتند. يكي از برادرها تذكر داده كه به تیراندازیشان به هنگ آموزشي رزمندگان مجاهد خلق دركهريزه اشاره نكردم. بله اشاره میکنم كه وقتي يك واحد از رزمندگان مجاهد خلق، در حوالي كهريزه مشغول آموزش بودند یکباره از سوي افراد مسلح يه كتي بهشدت زير آتشگرفته شدند كه اگر هشياري بچهها و بهطور مشخص فرماندهشان نبود دقيقاً در آنجا بهاي سنگيني میپرداختیم. ولي در آن جريان فقط چند نفر از برادرانمان زخمي شدند؛ اما آتش آنها طوري بود كه درواقع قصد به شهادت رساندن بچهها را داشتند. ما طي اين مدت نه در رابطه با يه كتي، بلكه در رابطه با همه، نهايت احترام را به حقوق آنها داشتيم. بهطور مشخص فكر میکنیم كه خود رهبران يه كتي فراموش نکردهاند كه بعد از تصويب طرح خودمختاري در شوراي ملي مقاومت (كه بهطور مشخص در اثر تلاشهای پيگير برادرمان مسعود در شورا به تصويب رسيد ويكي از پیروزیهای شورا بود) آنها هیئتی پيش برادرمان مسعود فرستاده بودند و از قضايا تشكر كرده بودند و باز فراموش نکردهاند كه طي اين مدت گر چه برخوردهاي آنها با ما اینچنین بوده است، اما ما در هركجا كه در کردستان عراق پايگاه و مقر داشتيم، بهواقع حتي خانوادههای آنها هم از امداد و امكانات پزشكي مجاهدين بهرهور بودند؛ اما اين جريان، جريان جنايت دو روز پيش، نشان داد كه آنها بيش از آ ینها با خميني رفتهاند كه به روي مجاهدين تيغ نكشند. ما هم اعلام میکنیم كه ما ازاینپس به سكوتمان خاتمه خواهيم داد. ديگر روابط ما و چارچوبی كه تا اين تاريخ، تاريخ شهادت اين عزيزان – ما با يه كتي تنظيم كرده بوديم ورق خورد. ازاینپس هرگونه حمله و هجوم اين اوباشان و جنايتكاران را با تمام قوا پاسخخواهیم داد و آنها را به كيفر شایستهشان خواهيم رساند. البته بايد اضافه كنم، همانطوری كه در اخبار راديو مجاهد نيز دراینباره آمده بود، درواقع عاملان و آمران اين جنايت پليد هم نبايستي فكر كنند كه از مجازات و كيفر و خشم خلق قهرمان و مجاهد پرور ايران و مقاومت عادلانهی مردم ايران مصون خواهند بود. مطمئناً جز ننگ، ذلت و تباهي، براي اين جنايتكاران نخواهد بود. مرگ بر خميني – درود بر رجوي